ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۲۶۶ مورد.
۴۵.

هنر و سیاست

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قدرت هنر ایدئولوژی سیاست زیبایی شناسی نهادهای سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه هنر و فلسفه
تعداد بازدید : ۳۶۰۰ تعداد دانلود : ۳۸۶۰
در مقاله ی حاضر ، نویسنده تلاش دارد تا پس از تعریف « سیاست » به عنوان متغیر مستقل ، چگونگی رابطه ی آن را با حوزه ی « هنر » به مثابه ی متغیر وابسته مورد بررسی قرار دهد . از آن جا که سیاست به عنوان « قبضه کردن ، سازمان دادن و بهره برداری از قدرت در یک جامعه » تعریف می شود . می تواند در شکل دولت و نهادهای سیاسی رسمی و غیررسمی نمود یابد . در مقابل هنر نیز به عنوان رسانه ای که انتقال معنا از طریق آن صورت می گیرد با اشکال مختلف خود چون سینما ، رمان ، نقاشی ، مجسمه سازی با سیاست برخورد پیدا می کند ...
۴۶.

پازولینی ، کروچه و سینمای شعر

نویسنده: مترجم:
حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه هنر و فلسفه
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای نمایشی سینما جهان
تعداد بازدید : ۳۵۳۹
هدف این مقاله تبیین نظریه «سینمای شعر» پازولینی است. این نظریه مبتنی بر نظریه زیبایی شناختی کروچه (نظریه بیان) است. از این رو، در ابتدا، نظریه کروچه به اجمال بررسی و پنج مقوله آن تشریح می شود: یکی بودن شهود و بیان، تلازم شهود و تعین، پیشاعقلی بودن شهود، صورت یا فرم ناب بودنِ شعر، تلازم نداشتن شهود و اظهار. سپس تأثیر این مقولات در سینمای شعر پازولینی نشان داده می شود. برای فهم مقصود پازولینی از «سینمای شعر» باید نظر او را در باب شعر دریافت. از نظر پازولینی، شعر باید غیرعقلی و متعین و کاملاً صوری (فرمال) و مبین دیدگاهی خاص باشد. پازولینی می گوید که سینما نیز باید واجد این شروط باشد تا سینمای شعر شود. از نظر او، فن نمای دید غیرمستقیم آزاد این شروط را تأمین می کند. به گفته پازولینی، سینما بر چهار زبان تصویری استوار است: زبان ایما (ژست)، زبان محیط، زبان رؤیا، زبان خاطره. بدین ترتیب، او وارد بحثهای نشانه شناختی در باب تصویر نیز می شود که در این خصوص آراء بارت نیز طرح شده است.
۵۶.

دریدا و واسازی

۵۸.

ریشه های دیکانستراکتیویسم در فلسفه ، هنر و معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه هنر و فلسفه
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی
تعداد بازدید : ۳۱۶۲
اکنون می توان دیکانستراکشن را جزیی لاینفک از تاریخ، تئوری و تجربه معماری دانست. در حدود بیست سال پس از انتشار نخستین کتاب های فلسفی ژاک دریدا، ایده ها و اندیشه های وی توسط معماران و منتقدان معماری مورد توجه قرار گرفت و به مدت یک دهه از اواخر دهه 1980 تا اواخر دهه 1990 با اشتیاقی فراوان در دنیای معماری دنبال شد. مقاله حاضر به تبیین ریشه های "دیکانستراکتیویسم" در فلسفه، هنر و معماری و بررسی تاثیر دیکانستراکشن بر روند دگرگونی های معماری معاصر غرب اختصاص دارد. به این منظور با ارائه بعضی از تعاریف مربوطه، مساله اصلی دیکانستراکشن از طریق ارجاع به ژاک دریدا و مفسران درجه اول آن مورد معرفی و بررسی قرار گرفته است. این امر که لازمه درک مناسبت تسری و کاربرد دیکانستراکشن در معماری است، در ادامه با ملاحظه اختصاصی آن در هنر و معماری، ریشه ها و پشتوانه های هنری و معماری دیکانستراکتیویسم با ارائه نمونه های مرتبط دنبال می شود. در نسب شناسی دیکانستراکتیویسم تعدادی از جنبش ها و گرایشات هنری و معماری اوایل قرن بیستم شامل "دادائیسم"، "دستیل" و "کانستراکتیویسم" در ارتباطی بلافصل قرار دارند. لذا نمونه های معرفی شده با استفاده از روش مقایسه ای مبین همین واقعیت می باشند. در خاتمه مطالب، نکاتی در جمع بندی و در انتهای مقاله، مجموعه یادداشت ها و فهرست کامل منابع ارجاع شده در متن ارائه شده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان