فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۵۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
تعادل و قدرت از مهمترین تواناییهایی هستند که ورزشکاران باید از آن برخوردار باشند. اما ارتباط بین آنها
از موضوعاتی است که مطالعات بیشتری میطلبد. بنابراین هدف تحقیق حاضر تعیین میزان ارتباط میان
حداکثر قدرت در حرکت پرس پا )زنجیره حرکتی بسته بدون تحمل وزن( و حرکت اسکوات )زنجیره
حرکتی بسته با تحمل وزن( با تعادل ایستا و پویا بود. بدینمنظور 03 فرد فعال ) 11 مرد و 11 زن با میانگین
171/26±6/ 22 سال، قد 22 /10±1/ سن 15 66 کیلوگرم( در این آزمون شرکت /32±8/ سانتیمتر و وزن 27
کردند. برای اندازهگیری تعادل از دستگاه تعادلسنج بایودکس استفاده شد. تعادل ایستا و پویای آزمودنیها
طی دو کوشش 53 ثانیهای اندازهگیری شد و شاخصهای قدامی_خلفی، میانی_جانبی و کلی آنها به دست
آمد. قدرت حداکثر نیز با یک تکرار بیشینه در حرکات اسکوات و پرس پا تعیین شد. نتایج نشان داد که در
- 3/ مردان بین نمرات یک تکرار بیشینه اسکوات و نمرات خطا در تعادل قدامی_خلفی ایستا ) 151 r=
3/ و 312 P= - 3/ ( و تعادل میانی_جانبی پویا ) 102 r= 3/ و 321 P= ( و در زنان نیز بین نمرات یک تکرار بیشینه
- 3/ اسکوات و نمرات خطا در تعادل قدامی_خلفی ایستا ) 112 r= 3/ و 316 P= ( و قدامی_خلفی پویا
- 3/521( r= 3/ و 302 P= ( رابطه معنیدار منفی وجود داشت. بین نمرات یک تکرار بیشینه پرس پا و نمرات
خطا در تعادل در هر دو گروه رابطه معنیداری مشاهده نشد. طبق نتایج این تحقیق حداکثر قدرت در حرکت
اسکوات در مقایسه با حداکثر قدرت در حرکت پرس پا ارتباط بیشتری با برخی شاخصهای تعادل ایستا و
پویا دارد
اثر شش هفته تمرینات ثبات مرکزی بر سینماتیک تنه در زنان ورزشکار با نقص عصبی-عضلانی کنترل تنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لیگامان صلیبی قدامی ( ACL ) [1] یکی از پر آسیبترین لیگامانهای زانو است. تفاوت های بیومکانیکی و عصبی-عضلانی تنه و اندام تحتانی طی اعمال ورزشی، محتمل ترین دلیل اختلاف قابل توجه نرخ بالای شیوع آسیب غیر برخوردی ACL در زنان به نسبت مردان است. هدف این تحقیق ارزیابی اثر شش هفته تمرینات ثبات مرکزی بر سینماتیک تنه شامل فلکشن رو به جلو و فلکشن جانبی در زنان ورزشکار با نقص کنترل عصبی-عضلانی تنه بهمنظور پیشگیری از آسیب ACL . 22 زن ورزشکار بهطور تصادفی به دو گروه تمرینی (11 نفر) و کنترل (11 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرینی، تمرینات ثبات مرکزی را طی شش هفته انجام دادند و گروه کنترل هیچ تمرین خاصی انجام ندادند. سینماتیک تنه در پیشآزمون و پسآزمون طی فرود تکپا، با استفاده از دستگاه تحلیل حرکت ارزیابی شد. میزان فلکشن تنه در گروه تمرینی پس از شش هفته تمرین افزایش معنیداری پیدا کرد (از 08/20 تا 67/27 درجه)، اما در میزان فلکشن جانبی تنه کاهش معنیداری مشاهده نشد ( 314/0 P= ). در تحقیق حاضر در گروه تمرینی، میزان فلکشن رو به جلو بهطور معنیداری افزایش یافت. می توان این گونه بیان کرد که تمرینات ثبات مرکزی استفادهشده در تحقیق حاضر با افزایش ثبات ناحیه مرکزی بدن، احتمالاً استراتژی فراخوانی عضلات این ناحیه را بهبود داده است؛ از این رو با توجه به نتایج این تحقیق می توان نتیجه گرفت که شش هفته تمرینات ثبات مرکزی در زنان ورزشکار با نقص عصبی-عضلانی کنترل تنه می تواند به کاهش عوامل خطر قابل تعدیل آسیب ACL نظیر برخی عوامل بیومکانیکی و عصبی-عضلانی منجر شود.
تقلیل منابع توجه و بهبود عملکرد تحت فشار در یک تکلیف حسی ـ حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی تغییرات سازوکارهای توجه و اجرای یک تکلیف حسی ـ حرکتی (پرتاب دارت) در شرایط فشار بود. بیست فرد مبتدی (با میانگین سن12/1±50/20 سال) و داوطلب، پس از یک جلسه تمرین، در سه وضعیت شامل: 1. موقعیت پایه، 2. تکلیف دوگانه ـ فشار پایین، و 3. تکلیف دوگانه ـ فشار بالا، مورد ارزیابی قرار گرفتند. در تکلیف دوگانه از شرکت کنندگان خواستیم هم زمان با اجرای پرتاب دارت، به یک محرک شنیداری که با دو فرکانس قابل تشخیص ارائه می شد نیز پاسخ دهند. در شرایط فشار به شرکت کنندگان گفته شد اگر به 150 درصد امتیاز پایه ی خود برسند، پاداش می گیرند. بررسی دست کاری شرایط فشار نشانگر افزایشی در حدود 10 ضربه در دقیقه در ضربان قلب بود. نتایج تحلیل واریانس با اندازه های تکراری نشان داد که تحت فشار سرعت واکنش و نرخ دقت پاسخ به تکلیف ثانویه به میزان معناداری کاهش یافته است، اما عملکرد پرتاب دارت دچار افت نشد، بلکه بهبود یافت. بنابراین، فشار از یک طرف باعث تقلیل منابع توجه و ناکارآمدی پردازش شد، و از طرف دیگر انگیزه ای شده تا فرد مبتدی نظارت آشکار تری به اجرا داشته باشد.
ارتباط بین عوامل بازدارنده فعالیت بدنی با مراحل تغییر رفتار ورزشی در جانبازان و معلولین شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی ارتباط عوامل بازدارنده فعالیت بدنی با مراحل تغییر رفتار ورزشی در جانبازان و معلولین شهر ارومیه بود. این تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی و جامعه تحقیق 5400 نفر شامل جانبازان و معلولین شهر ارومیه بود. 359 نفر بصورت تصادفی ساده به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های محقق ساخته عوامل بازدارنده فعالیت بدنی و پرسشنامه تغییررفتار ورزشی (مارکوس، 2003) بود. داده های بدست آمده از 350 پرسشنامه برگشت داده شده با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل واریانس یکطرفه در سطح آلفای(05/0>α) مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین عوامل بازدارنده با مراحل تغییر رفتار ورزشی را بطه ضعیف معناداری وجود دارد. همچنین بین خرده مقیاس های شخصی، روانشناختی و فرهنگی- اجتماعی عوامل بازدارنده با مراحل تغییر رفتار ورزشی رابطه ضعیف معناداری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون تحلیل وایانس یکطرفه نشان داد، عوامل بازدارنده فعالیت بدنی در مراحل تغییر رفتار ورزشی بطور معناداری متفاوت است. درکل نتایج نشان داد که نقش عوامل بازدارنده فعالیت بدنی در مراحل تغییر رفتار ورزشی در جانبازان و معلولین رابطه ضعیف معناداری وجود دارد. لذا پیشنهاد می گردد علاوه بر فراهم نمودن امکانات ورزشی، کلاس های آموزشی نیز به منظور افزایش درک عوامل بازدارنده در فعالیت ورزشی برای جانبازان و معلولین برگزار شود.
تأثیر ناهنجاری زانوی پرانتزی بر پایداری داینامیکی در تکلیف پرش- فرود تک پا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال در کنترل پوسچر می تواند باعث افزایش آسیب طی فعالیت های ورزشی شود. ناهنجاری زانوی پرانتزی باعث تغییر محل عبور خط کشش ثقل از مرکز زانو به سمت قسمت داخل میشود و در نتیجه، پایداری پویا را مختل میکند. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر ناهنجاری زانوی پرانتزی بر پایداری پویا در تکلیف پرش-فرود تک پاست. 28 دانشجوی پسر رشته تربیت بدنی ( سن: 65/1 ± 53/2 1 سال، وزن :51/7 ± 76/66 کیلوگرم، قد: 54/4 ± 38/173 سانتیمتر ) که طبق وضعیت زانوهایشان در دو گروه زانوی پرانتزی (14 نفر) و نرمال (14 نفر) قرار گرفتند، در این مطالعه شرکت کردند. زمان رسیدن به پایداری آزمودنی ها در راستای داخلی-خارجی ( ML ) و قدامی-خلفی ( AP ) و کلی ( RV ) با استفاده از صفحه نیرو در حرکت پرش-فرود ارزیابی شد. نتایج تحقیق نشان داد اختلاف معنی داری در زمان رسیدن به پایداری بین دو گروه زانوی پرانتزی و زانوی نرمال در راستای قدامی-خلفی وجود ندارد (05/0 p> )، اما زمان رسیدن به پایداری در راستای داخلی-خارجی و در حالت کلی در گروه زانوی پرانتزی بیشتر از گروه زانوی نرمال بود که این اختلاف معنیدار بود (05/0 p< ). نتایج نشان می دهد ناهنجاری زانوی پرانتزی ممکن است نوسان پوسچرال را در راستای داخلی-خارجی و کلی تحت تأثیر قرار دهد. چنین به نظر می رسد که افزایش زمان رسیدن به پایداری در راستای داخلی-خارجی و در حالت کلی در گروه زانوی پرانتزی بهعلت تغییر محل عبور خط کشش ثقل باشد؛ بنابراین پیشنهاد می شود بهمنظور جلوگیری از آسیب پرش-فرود در افراد با ناهنجاری زانوی پرانتزی برنامه های تمرینی تعادل توصیه شود.
تأثیر یک دوره برنامة تمرینی پیلاتس بر عملکرد و درد بیماران فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر یک دوره تمرینات پیلاتس بر عملکرد و درد بیماران فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی و مقایسة این روش با پروتکل معمولی درمان بود. به این منظور 34 بیمار فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی بهعنوان نمونههای این تحقیق انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه تجربی (16 نفر) و کنترل (18 نفر) قرار گرفتند. گروه تجربی برنامة تمرینی پیلاتس را به مدت 4 هفته، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه به مدت 60 – 45 دقیقه انجام دادند و گروه کنترل در مدت زمان مشابه، درمانهای رایج را انجام دادند. دامنة حرکتی کمر و ران بهترتیب بهوسیلة آزمونهای شوبر و بالا آوردن مستقیم از ران (SLR) پاسیو ارزیابی شد. میزان درد از طریق پرسشنامة مک گیل و میزان ناتوانی بهوسیلة پرسشنامة اوسوستری محاسبه شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون t وابسته و t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که یک دوره تمرینات پیلاتس به افزایش زاویة SLR و دامنة حرکتی کمر و کاهش درد و ناتوانی بیماران منجر میشود (05/0 p≤). بهنظر میرسد تمرینات پیلاتس در بهبود عملکرد و درد بیماران فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی تأثیر داشته است.
ارتباط قدرت عضلات دورکننده و چرخاننده خارجی ران با پارگی رباط متقاطع قدامی زانو در مردان فوتبالیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی ارتباط قدرت عضلات دورکننده و چرخاننده خارجی ران با پارگی رباط متقاطع
قدامی زانودر مردان فوتبالیست بود. 03 فوتبالیست مرد ) 11 نفر مبتلا به پارگی کامل رباط متقاطع قدامی زانو
30 سال و 11 نفر فرد سالم بهعنوان گروه کنترل /64±0/ بهعنوان گروه نمونه با میانگین و انحراف معیار سنی 46
31 سال( در این مطالعه شرکت کردند. قدرت ایزومتریک عضلات /43±3/ با میانگین و انحراف معیار سنی 03
دورکننده و چرخاننده خارجی ران با دینامومتر دیجیتال اندازهگیری شد. جهت مقایسه قدرت بین دو گروه
از آزمون آماری t مستقل استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد بین دو گروه اختلاف معنیداری در قدرت
ایزومتریک عضلات دورکننده ) 30330 p= ( و چرخاننده خارجی ران ) 30130 p= ( وجود دارد
مقایسه بروز الگوهای خطرزای آسیب رباط متقاطع قدامی (ACL) در پای برتر و غیربرتر حین حرکت برش به تفکیک جنس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر جهت بدن در حرکات سریع ورزشی از منظر ایجاد خطر بروز آسیب همواره مورد توجه بوده و در این میان سازوکار های آسیب رباط متقاطع قدامی اهمیت ویژه ای داشته است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه بروز الگوهای خطرزای آسیب رباط متقاطع قدامی در پای برتر و غیر برتر حین عمل برش و به تفکیک دختران و پسران بود. تعدادی از ورزشکاران ملی و باشگاهی رشته اسکواش شامل 13 دختر (با میانگین سن6/6±04/23 سال، قد4/5±3/163 سانتی متر و وزن0/5±60/61 کیلوگرم) و 13 پسر (با میانگین سن1/4±7/24 سال، قد 8/5±9/179 سانتی متر و وزن8/7±8/78 کیلوگرم) در تحقیق حاضر شرکت کردند. به منظور اندازه گیری زوایای خم شدن زانو، خم شدن تنه، خم شدن جانبی تنه و والگوس زانو حین حرکت برش و در دو لحظه تماس اولیه پا با زمین و مرحله میانی سکون، حرکت برش با پای برتر و غیر برتر بررسی شد. پس از نصب نشانگرها، حرکت برش با استفاده از دوربین های پرسرعت کاسیو مدل Exilim، با فرکانس300 هرتز ثبت شد و حرکات ثبت شده به وسیله نرم افزار WinAnalyzeنسخه 1-4 3Dآنالیز شد. به منظور مقایسه زوایای به دست آمده از تحلیل حرکت در پای برتر و غیر برتر، از نرم افزار SPSS20 و آزمون آماری تی زوجی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد زوایای مفصلی زانو و تنه حین حرکت برش در پای برتر و غیر برتر در دختران به طور معناداری تفاوت دارد که این تفاوت در پای برتر و غیر برتر پسران فقط در دو مؤلفه خم شدن زانو و تنه در لحظه تماس اولیه معنادار بود (05/0 ≤ P). این نتایج نشان داد که الگوهای خطرزای آسیب رباط متقاطع قدامی در حرکت برش با پای غیر برتر بیشتر بروز می کند و در نتیجه خطر بروز آسیب رباط متقاطع قدامی در حرکت برش با پای غیر برتر بیشتر از حرکت با پای برتر است.
تأثیر یک برنامه ی 12 هفته ای تمرینات اصلاحی بر ناهنجاری های سر و شانه به جلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر در راستای مناسب سر بر روی بدن و متعاقباً مفاصل گردنی و بازو یکی از عوامل خطرزای گزارش شده در تحقیقات پیشین است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر یک برنامه ی 12 هفته ای تمرینات اصلاحی در افراد مبتلا به ناهنجاری سر و شانه به جلو بود. به این منظور، 40 فرد (20 مرد و 20 زن) دارای ناهنجاری های سر به جلوی بزرگ تر از 46 درجه و شانه به جلوی بزرگ تر از 52 درجه با میانگین سنی 67/1±08/21 سال، وزن 70/12±23/63 کیلوگرم و قد 44/10±21/170 سانتی متر به صورت هدفمند انتخاب شدند. این افراد به طور تصادفی به دو گروه 20 نفره ی تجربی و کنترل تقسیم شدند. از روش عکس برداری از نمای نیمرخ برای اندازه گیری هم زمان زوایای سر و شانه به جلو استفاده شد. یافته های تحقیق با استفاده از روش های آمار توصیفی و مقایسه ای (آزمون آماری تی زوجی) تجزیه و تحلیل شد و نتایج حاکی از کاهش معنادار زوایای سر و شانه به جلو در افراد گروه تجربی و اندازه ی اثر بزرگ برنامه ی تمرینات اصلاحی مورد استفاده در تحقیق حاضر بود. در نتیجه، استفاده از این برنامه در افراد مبتلا به ناهنجاری های مذکور توصیه می شود.
تأثیر تمرینات تعادلی اختلالی و غیر اختلالی بر تعادل ایستا و پویای زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه ی اثربخشی تمرینات تعادلی اختلالی و غیراختلالی بر قابلیت های تعادل ایستا و پویای زنان سالمند بود. برای این کار 38 زن سالمند با دامنه ی سنی 80-65 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از طریق گمارش تصادفی، به گروه های آزمایشی اختلالی(n= 13)، غیراختلالی(n= 12) و کنترل(n= 13) تقسیم شدند. قبل و پس از دوره ی تمرینی، آزمون ثبات قامتی ایستا و پویا با دستگاه تعادل سنج بایودکس به عمل آمد. روایی و پایایی این دستگاه در مطالعات قبلی و تحقیق حاضر مورد تأیید قرار گرفته است. نتایج نشان داد که تمرین اختلالی بر همه ی شاخص های تعادل ایستا و پویا تأثیر معنادار داشته است(P<0/05). اما در تمرین غیراختلالی فقط در شاخص نوسان میانی - جانبی(ML) هر دو نوع تعادل ایستا و پویا بهبود معنادار مشاهده نشد(P>0/05). همچنین تمرین اختلالی نسبت به تمرین غیراختلالی در شاخص نوسان میانی جانبی دو نوع تعادل ایستا و پویا تأثیر بیشتری داشته است((P<0/05. یافته های تحقیق حاضر، اصل اختصاصی بودن تمرین را مورد تأیید قرار داد. با عنایت به این که تمرینات اختلالی اثربخش تر از تمرینات غیراختلالی تشخیص داده شد، لذا می توان در مداخلات توانبخشی، برنامه های تعادلی مبتنی بر ایجاد اختلال را به منظور افزایش پایداری میانی - جانبی و در نتیجه، کاهش به خطر افتادن سالمندان مد نظر قرار داد.
ارتباط بین ایمنی و کارآیی اماکن و تأسیسات ورزشی از دیدگاه دانشجویان با میزان شیوع آسیب های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارزیابی ارتباط بین وضعیت ایمنی و کارآیی اماکن، فضاها و تجهیزات ورزشی از نظر کاربران (دانشجویان دختر و پسر) با میزان شیوع آسیب های ورزشی است. روش تحقیق، توصیفی است و جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی (پیمایشی) انجام شده است. جامعه آماری شامل دانشجویان سال تحصیلی 89- 88 (حدود 6000 نفر) بود که 800 نفر دانشجوی شرکت کننده در فعالیت های، آموزشی و فوق برنامه ورزشی(400 دختر و 400 پسر) به عنوان نمونه در این مطالعه مشارکت کردند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته ای شامل 35 گزاره بود که روایی صوری و محتوایی آن از نظر متخصصان قابل قبول (بیش از 70 درصد) بود و پایایی آن طبق ضریب آلفای کرونباخ 87 درصد به دست آمد. همچنین برای تعیین روائی سازه آزمون و میزان کفایت حجم نمونه از روش تحلیل عاملی استفاده شد که مقدار ضریب کفایت حجم نمونه 85/0 به دست آمد. تعداد آسیب های رخ داده در اماکن ورزشی از سال 1386 تا 1389 از طریق بخش پژوهشی جمع آوری شد. از آزمون کولموگروف – اسمیرنف به منظور تعیین طبیعی بودن توزیع، از آزمون لوین برای تعیین تجانس واریانس و از آزمون t مستقل برای مقایسه نظرات دو گروه آزمودنی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد به طور میانگین 65 درصد از دانشجویان دانشگاه وضعیت ایمنی اماکن، تجهیزات و فضاهای ورزشی و همچنین کارآیی متناسب با مکانی آموزشی - مسابقاتی را قابل قبول ارزیابی می کنند. ضمن اینکه 22 درصد از دانشجویان پسر و 30 درصد از دانشجویان دختر وضعیت بهداشت اماکن و فضاهای ورزشی را نامناسب معرفی کردند. از طرف دیگر، بررسی گزارش های بروز آسیب های جسمانی در حوزه های مختلف دانشگاه نشان می دهد بیش از 60 درصد کل آسیب های جسمانی دانشجویان در زمان فعالیت های ورزشی در این اماکن رخ داده است؛ از این رو با توجه به حساسیت وضعیت ایمنی و ضرورت افزایش درصد ایمنی فعالیت و جلوگیری از هرگونه حادثه احتمالی پیشنهاد می شود با توجه به استانداردهای مطلوب، برنامه ریزی لازم برای افزایش ضریب ایمنی و بهداشتی پیش بینی و کاربرگ های لازم برای کنترل و ارزیابی دقیق وضعیت ایمنی و بهداشتی مستمر از طرف نیروی انسانی متخصص تهیه شود. ضمناً در بخش های دیگر دانشگاه (کارگاه ها و آزمایشگاه ها) نیز تحقیقات مشابهی اجرا شود تا برنامه ریزی های لازم برای بهره برداری نتایج این پژوهش از سوی مدیران و مربیان انجام و کلاس های آموزشی برای کارکنان این بخش طراحی و اجرا شود.
تأثیر سه روش آروماتراپی، ماساژ و آروماتراپی – ماساژ بر میزان درد عضلانی دختران ورزشکار شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همانگونهکه ورزش بر جسم و روان تأثیر میگذارد، عوامل جسمانی و روانی نیز بر ورزش و عملکرد ورزشی تأثیر میگذارند. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر سه روش آروماتراپی، ماساژ و آروماتراپی- ماساژ بر میزان درد عضلانی بازیکنان آمادگی جسمانی دختر شهر اصفهان بود. 32 بازیکن شرکتکننده در مسابقات دهة فجر 1390، به شیوة در دسترس انتخاب و به گروههای مساوی، کنترل، آروماتراپی، ماساژ و آروماتراپی – ماساژ تقسیم شدند. به این منظور از پرسشنامههای مشخصات فردی و درجهبندی ذهنی درد و کوفتگی عضلانی تالوگ استفاده شد. برای تحلیل دادهها از آزمون همبسته و مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد بهجز گروه آروماتراپی، بین میزان درد عضلانی قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 p<) و گروههای کنترل و ماساژ و کنترل و آروماتراپی – ماساژ موجب ایجاد اختلاف شدهاند. نتایج نشان داد روشهای مورد استفاده مداخلات مؤثری برای کاهش میزان درد عضلانی ورزشکاران در مسابقات است.
ارزیابی همگرایی پروت کل های وابسته به زمان و وابسته به مسافت در تعیین نقطه ی شکست ضربان قلب (HRDP) در بین دختران جوان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقطهی ش کست ضربان قلب (HRDP) نقطهی انحراف ضربان قلب از خط مستقیم در بررسی ارتباط بین بار کار و زمان تعریف می شود که به عنوان ملا کی برای برنامه ریزی شدت تمرینات هوازی مورد استفاده واقع می شود. هدف از اجرای تحقیق حاضر ارزیابی همگرایی پروتکل های وابسته به زمان و وابسته به مسافت در تعیین نقطه ی شکست ضربان قلب (HRDP) در بین دختران جوان غیر فعال بود. بدین منظور، تعداد 20 نفر از دختران غیرفعال به عنوان آزمودنی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 10 نفره، گروه پروتکل وابسته به زمان (گروه الف): سن 02/1±19 سال، قد 14/7±11/163سانتی متر، وزن74/7±00/57کیلوگرم، و حداکثر اکسیژن مصرفی14/1±89/32میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه) و گروه پروتکل وابسته به مسافت (گروه ب): سن 15/1±20 سال، قد 91/7±80/162سانتی متر، وزن 14/12±30/57کیلوگرم، و حداکثر اکسیژن مصرفی 35/1±21/33میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه)[جایگزین شدند. آزمودنی های گروه الف، پروتکل وابسته به زمان و آزمودنی های گروه ب، پروتکل وابسته به مسافت را با فاصله زمانی 72 ساعت تکرار کردند. HRDP تعیین شده با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی به عنوان روش مبنا مورد توجه قرار گرفت. برای ثبت لحظه به لحظه منحنی عملکرد ضربان قلب (HRPC) از دستگاه تله متری استفاده شد. برای پردازش داده ها و تعیین همگرایی بین پروتکل ها، از مدل گرافیکی بلاند-آلتمن و روش آماری Intraclass Correlation (ICC) استفاده شد. نتایج نشان داد پروتکل وابسته به زمان با روش مبنا همگرایی ندارد (ICC= -0.0191 ; ±1.96 ; 95% CI = -8.9 to +26.5 b/min). در حالی که یافته ها همگرایی متوسط به پایینی را بین پروتکل وابسته به مسافتو روش مبنا نشان داد (ICC= 0.4002 ; ±1.96 ; 95% CI = -5.1 to +35.5 b/min). بر اساس نتایج می توان گفت در تعیین HRDP، پروتکل وابسته به مسافت نسبت به پروتکل وابسته به زمان، با روش مبنا همگرایی بالاتری دارد. با این حال برای تعیین HRDP با استفاده از این پروتکل باید تردید نمود.
مقایسه آمادگی جسمانی کودکان نابینا و ناشنوا با همتایان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان معلول به سبب محدودیت های جسمانی در معرض کم تحرکی و کاهش فعالیت بدنی هستند. مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل آمادگی جسمانی کودکان معلول بینایی و شنوایی و ارتباط آن با معلولیت صورت گرفت. در این مطالعه مورد شاهدی16 کودک نابینا و 30 کودک ناشنوای 6-12 ساله به صورت هدفمند و از جامعه در دسترس انتخاب و 60 کودک سالم بعنوان گروه کنترل در پژوهش شرکت نمودند. در بررسی آمادگی جسمانی متغیرهای آمادگی قلبی تنفسی (تست پله سه دقیقه ای)، قدرت پنجه برتر و استقامت عضلانی (دراز و نشست)، انعطاف پذیری (خمش و رسش و بلند کردن تنه) و تعادل ایستا (آزمون اصلاح شده لک لک) و پویا (زمان برخاستن و نشستن) ارزیابی شدند. برای تحلیل نتایج از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD استفاده گردید. نتایج نشان داد که قدرت پنجه دست برتر نابینایان کمتر از ناشنوایان (007/0=p) و افراد سالم(007/0p=)، استقامت قلبی تنفسی نابینایان و ناشنوایان کمتر از گروه سالم بود(001/0p=). همچنین در آزمون استقامت عضلانی (001/0p=)، انعطاف پذیری تنه (001/0p=) و تعادل ایستا و پویا تفاوت معناداری بین گروه نابینایان و ناشنوایان مشاهده شد (001/0p=). اما این اختلاف بین گروه ناشنوایان و سالم مشاهده نگردید (171/0p= ،935/0p=). نتایج آزمون انعطاف پذیری پشت و همسترینگ نیز تفاوت معناداری بین گروهها نشان نداد (365/0p=). به نظر می رسد که اختلالات حسی موجب ضعف برخی از فاکتورهای آمادگی جسمانی مانند استقامت قلبی تنفسی، استقامت و قدرت عضلانی و تعادل کودکان معلول حسی به خصوص نابینایان میگردد، لذا توجه بیشتر به برنامه های آمادگی جسمانی معلولان حسی و هدایت این کودکان به سمت فعالیتهای ورزشی ضروری به نظر میرسد.
اثر فعالیت های بدنی بر کیفیت زندگی و امید به زندگی در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثر فعالیت های بدنی بر کیفیت زندگی و امید به زندگی در سالمندان استان مازندران است که با روش توصیفی - زمینه یابی به صورت میدانی اجرا شده است. جامعه آماری را کلیه سالمندان 60 سال و بیش از 60 سال استان مازندران تشکیل می دادند. از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 400 نفر بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. بهمنظور جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه فعالیت های بدنی (78/0 = α )، پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36 (89/0 = α ) و مقیاس امید بزرگ سالان (74/0 = α ) استفاده شد. پرسشنامه های مذکور پس از تعیین روایی و پایایی در میان نمونه پژوهش توزیع شدند. بهمنظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و همچنین مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) با تأکید بر نرمافزار لیزرل 2/9 استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد فعالیت بدنی کاری با ضریب مسیر 15/0 بر بعد جسمی کیفیت زندگی و با ضریب مسیر 13/0 بر بعد روحی کیفیت زندگی اثرگذار است. فعالیت بدنی ورزشی با ضریب مسیر 24/0 بر بعد جسمی کیفیت زندگی و با ضریب مسیر 30/0 بر بعد روحی کیفیت زندگی اثرگذار است و فعالیت بدنی اوقات فراغت با ضریب مسیر 53/0 بر بعد جسمی کیفیت زندگی و با ضریب مسیر 44/0 بر بعد روحی کیفیت زندگی اثرگذار است. همچنین فعالیت بدنی کاری با ضریب مسیر 27/0-، فعالیت بدنی ورزشی با ضریب مسیر 23/0 و فعالیت بدنی اوقات فراغت نیز با ضریب مسیر 21/0 بر امید به زندگی اثرگذار است.
تأثیر پاسخ وابسته به تعداد جلسات تمرین در هفته بر آمادگی جسمانی نوجوانان پسر کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر پاسخ وابسته به تعداد جلسات تمرین در هفته بر آمادگی جسمانی نوجوانان پسر کم تحرک طراحی و مورد مطالعه قرار گرفت. تعداد 48 نفر پسر کم تحرک داوطلب انتخاب و بطور تصادفی به چهار گروه با میانگین و انحراف استاندارد سن، گروههای دو جلسه ای ( 12نفر 3/2± 3/13 سال)، سه جلسه ای ( 12 نفر، 7/2± 5/13سال)، چهار جلسه ای (12 نفر، 1/3± 7/13 سال) و کنترل ( 12 نفر 4/3± 3/13سال) تقسیم بندی شد. برنامه تمرینی گروه دو جلسه در هفته شامل دویدن با شدت 70 – 60 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 35 – 25 دقیقه در هر جلسه و گروه سه جلسه در هفته برنامه دویدن را با همان شدت در زمان 25 – 17 دقیقه در هر جلسه و گروه چهار جلسه در هفته برنامه دویدن را با همان شدت در زمان 15 – 12 دقیقه در هر جلسه اجرا کردند. در هر سه گروه تجربی تمرینات چابکی، انعطاف پذیری و استقامت عضلانی اجرا و سعی شد نسبت حجم برنامه ها در مجموع جلسات گروه ها برابر باشد. تجزیه و تحلیل میانگین تغییرات داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یک سویه با آزمون تعقیبی بن فرنی در سطح معنی داری (05/0P˂) نشان داد. مقادیر کاهش وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی و اندازه دور کمر فقط در گروههای تجربی سه و چهار جلسه ای نسبت به کنترل معنی دار شد (05/0P˂). قدرت انفجاری دست ها، سرعت حرکت، استقامت قلبی تنفسی و انعطاف پذیری در هر سه گروه تجربی تفاوت معنی داری نسبت به گروه کنترل نشان داد. اما در شاخصهای تعادل، هماهنگی، قدرت انفجاری پاها، چابکی، استقامت عضلانی عضلات شانه و شکم، تغییرات فقط در گروه های سه و چهار جلسه ای نسبت به گروه کنترل معنی دار شد (05/0P˂). بطور کلی احتمالا اجرای هر سه برنامه تمرینی سازگاری های مفیدی را در پی داشته است و تغییر تعداد جلسات تمرین و افزایش آن برای بهبود بعضی متغیرهای آمادگی جسمانی با نقش بیشتر دستگاه عصبی نظیر تعادل، هماهنگی، توان انفجاری، چابکی توصیه می شود. از سوی دیگر در برخی متغیرها نظیر انعطاف پذیری تأثیر افزایش تعداد جلسات تمرین به سازگاری بیشتر منجر نمی شود.
بررسی ریتم اسکاپولوهومرال و نسبت قدرت ایزومتریک عضلات آگونیست به آنتاگونیست شانه در بازیکنان هندبال و افراد غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی و مقایسه ی ریتم اسکاپولوهومرال و نسبت قدرت ایزومتریک عضلات آگونیست به آنتاگونیست شانه در بازیکنان هندبال و افراد غیر ورزشکار بود. تعداد 40 آزمودنی (20 بازیکن هندبال با میانگین سنی 1/2±21/22 سال و 20 غیر ورزشکار با میانگین سنی 3/2±21/22 سال) به صورت تصادفی به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. برای اندازه گیری قدرت ایزومتریک عضلات شانه از دینامومتر دستی نیکلاس و برای اندازه-گیری دامنه ی حرکتی بازو و کتف از اینکلینومتراستفاده شد. ریتم اسکاپولوهومرال از تقسیم الویشن بازو بر چرخش بالایی کتف در زوایای 45، 90 ، 135، از 45 تا 90 و از 90 تا 135 درجه ابداکشن شانه در صفحه ی فرونتال محاسبه شد. نتایج این مطالعه نشان داد که درمقایسه ی نسبت قدرت عضلات آگونیست به آنتاگونیست، تفاوت معنی داری بین شانه ی برتر و غیربرتر افراد غیرورزشکار وجود نداشت؛ در حالی که در بازیکنان هندبال در نسبت قدرت عضلات ابداکتور به اداکتور (002/0 p=) تفاوت معنی داری بین شانه ی برتر و غیر برتر وجود داشت. همچنین در ریتم اسکاپولوهومرال، تفاوت معنی داری در زوایای مختلف ابداکشن شانه ، بین شانه ی برتر و غیر برتر افراد غیر ورزشکار وجود نداشت؛ در حالی که در بازیکنان هندبال تفاوت معنی داری در ریتم اسکاپولوهومرال در90 درجه (01/0 p=)، 135 درجه (02/0 p=) و از 45 تا 90 درجه ی ابداکشن (02/0 p=) بین شانه ی برتر و غیر برتر وجود داشت. با توجه به نتایج مطالعه ی حاضر، تعادل گروه های عضلانی شانه، به ویژه تعادل نسبت عضلات ابداکتور به اداکتور در شانه ی برتر ورزشکاران پرتاب از بالای سر که فعالیت آنها به صورت یک طرفه صورت می گیرد، برای جلوگیری از برهم خوردن ریتم اسکاپولوهومرال توصیه می شود.
اثر دست کاری بینایی حین تمرین راه رفتن بر تعادل کارکردی و پارامترهای کینماتیکی منتخب گام برداری زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی اثر دست کاری حس بینایی حین تمرین راه رفتن بر تعادل کارکردی و پارامترهای کینماتیکی منتخب گام برداری زنان سالمند بود. به این منظور، 16 زن سالمند در دسترس و واجد شرایط با دامنه ی سنی 65-75 سال (23/4±06/70 سال) انتخاب و به روش تصادفی ساده به 2 گروه 8 نفره تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی تمرین راه رفتن معمولی را به مدت 12 هفته و هفته ای 3 جلسه انجام دادند که شامل راه رفتن در شرایط محدود شده ی قسمت پایین میدان بینایی بود. برای سنجش تعادل کارکردی از آزمون برگ و از دستگاه تجزیه و تحلیل گام برداری زبریس برای اندازه گیری اطلاعات کینماتیکی گام برداری آزمودنی ها استفاده شد.برای مقایسه ی درون گروهی، نمرات پیش آزمون و پس آزمون از آزمون آماری t همبسته و برای مقایسه ی بین گروهی از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تمرین راه رفتن معمولی در شرایط دست کاری شده ی حس بینایی بر برخی پارامترهای کینماتیکی راه رفتن سالمندان، یعنی طول گام، سرعت گام برداری و درصد تغییر پذیری سرعت گام برداری تأثیر معنی داری داشت
(05/0 P).مقایسه ی بین گروهی در پس آزمون نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات گروه تجربی و کنترل در طول گام و سرعت گام برداری به نفع گروه تجربی وجود داشت (05/0 P). اما تفاوت های بین گروهی و درون گروهی در نتایج آزمون تعادل کارکردی دیده نشد (05/0 P). نتیجه اینکه محدود سازی قسمت پایین میدان بینایی حین تمرین راه رفتن سالمندان زن می تواند موجب بهبود برخی پارامترهای مرتبط با تعادل گام برداری آنان شود. کاهش وابستگی به اطلاعات بینایی، بهبود توانایی استفاده از حواس جایگزین مانند حس پیکری و دهلیزی می تواند از دلایل احتمالی بهبود پارامترهای گام برداری باشد.