فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱٬۷۵۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر مکمل یاری همزمان کراتین و ال-کارنیتین بر عملکرد بیهوازی و تغییرات وزن بدن در ورزشکاران انجام شد. در این
کارآزمایی بالینی تصادفیشده یکسوکور 54 ورزشکار رزمیکار 81 تا 03 مرد وارد مطالعه و به طور تصادفی به چهار گروه دریافتکننده الف( کراتین، ب(
ال-کارنیتین، ج( کراتین-ال-کارنیتین و د( دارونما تقسیم شدند و به مدت 81 روز مکمل یاری شدند. عملکرد بیهوازی ورزشکاران با آزمون وینگیت و
تغییرات وزن طی دو مرحله قبل و بعد از مداخله اندازهگیری شد. برای مقایسه قبل و بعد متغیرها در هر گروه از آزمون تی مزدوج و برای مقایسه میانگین
متغیرها میان چند گروه از آزمون تحلیل واریانس یکراهه استفاده شد. شاخصهای عملکرد بیهوازی در دو گروه دریافتکننده کراتین و کراتین-ال-کارنیتین
پس از مداخله نسبت به پیش از مداخله به طور معنیداری بیشتر بود. وزن بدن نیز در گروههای دریافتکننده مکمل افزایش معنیداری داشت، اما در مقایسه
بینگروهی تفاوتها معنیدار نبود. براساس دوز مصرفی و مدت مکمل یاری در این مطالعه، مصرف همزمان کراتین و ال-کارنیتین اثر مثبتی بر عملکرد بیهوازی
دارد. ازطرفی، کارنیتین عامل کاهش وزن شناخته شده است، درحالیکه طبق یافتههای این مطالعه این مکمل موجب افزایش وزن نیز میشود
تاثیر تمرین مقاومتی با بار فزاینده بر غلظت سرمی A-FABP و آپولیپوپروتئین A-I موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پروتئین متصل به اسید چربِ سلول چربی (A-FABP) یکی از اعضای خانواده FABP است که نقش مهمی در تنظیم متابولیسم انرژی و التهاب دارد و آپولیپوپروتئین A-I، آپولیپوپروتئین اصلی تشکل دهنده ی HDL است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین مقاومتی با بار فزاینده بر سطوح سرمی A-FABP و apoA-I بود. 16 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار (12 تا 14 هفته ای) به طور تصادفی به گروه های کنترل (8n=) و تمرین (8n=) تقسیم شدند. گروه تمرینی برنامه تمرین مقاومتی با استفاده از نردبان را (3 روز در هفته، برای 4 هفته) انجام دادند. غلظت ناشتای FABP و apoA-I سرم همراه با پروفایل لیپیدی سرم و کبد اندازه گیری شد. پس از 4 هفته تمرین مقاومتی سطوح سرمی FABP و apoA-I گروه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری بالاتر بود (به ترتیب؛ 026/0 = P و 028/0 = P). تفاوت معنی داری در پروفایل لیپیدی سرم و کبد گروه تمرین و کنترل مشاهده نشد. این نتایج بیانگر آن است که تمرین مقاومتی با شدت مناسب می تواند موجب افزایش سطوح سرمی FABP و apoA-I گردد.
بیان پروتئینی TGF-β1 در عضله اسکلتی متعاقب با تمرین تناوبی شدید و ارتباط آن با اکسیداسیون چربی درون عضلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی مقادیر بافتی TGF-β1 در عضله دوقلو متعاقب تمرین تناوبی شدید و ارتباط آن با اکسیداسیون تری گلیسرید درون عضلانی بود.روش شناسی: تعداد 40 سر رت نر از نژاد ویستار (در سن 8 هفتگی) به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (8n=) و تمرینی (32=n) تقسیم شدند. گروه تمرینی، یک جلسه تمرین تناوبی شدید شامل 10 مرحله دو دقیقه ای با شدت معادل 90 درصد سرعت حداکثرشان و با فاصله استراحت یک دقیقه بین هر تکرار را انجام دادند. تعداد 32 رت از گروه تمرینی در فواصل زمانی بلافاصله، 3، 10، 24 ساعت بعد از انجام جلسه تمرینی تشریح و عضله دوقلوی میانی جدا و نمونه خونی از قلب جمع آوری شد.مقادیر بافتی TGF-β1 و آنزیم آدیپوز تری گلیسرید لیپاز (ATGL) عضله دوقلوی میانی با روش ELISA اندازه گیری شد. تفاوت های بین گروهی با آزمون آماری آنالیز واریانس بررسی شد.یافته ها: مقادیر بافتی TGF-β1 و ATGL در عضله دو قلوی میانی گروه کنترل به ترتیب 2/1± 08/8 پیکوگرم/میلی گرم (پروتئین کل) و 01/0±95 پیکوگرم/میلی گرم )پروتئین کل) بود. مقادیر بافتی هر دو فاکتور 10 و 24 ساعت بعد از انجام تمرین شدید نسبت به گروه کنترل بالاتر بود (01/0p
تاثیر فعالیت بدنی در آب و خشکی بر سلامت عمومی و برخی عوامل آمادگی جسمانی موثر بر تعادل زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر، به منظور بررسی تاثیر تمرینات ورزشی در آب و KSD بر سلامت عمومی و برخی عوامل آمادگی جسمانی موثر بر تعادل زنان سالمند طراحی شده است. این پژوهش نیمه تجربی، با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون گروه های تصادفی انجام شد، که در آن 45 زن سالمند سالم بالای 65 سال به صورت تصادفی به سه گروه تمرین در آب (15 نفر)، KSD (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی ورزش در آب و KSD، به صورت دو جلسه در هفته و به مدت چهار ماه اعمال مداخله شد. در بررسی سلامت روانی آزمودنی ها، پرسش نامه سلامت عمومی فرم 28 سوالی مورد استفاده قرار گرفت. به منظور سنجش تعادل ایستا از آزمون استورک، برای سنجش انعطاف پذیری از آزمون ولز، در اندازه گیری تعادل پویا از آزمون بالا و پایین رفتن از پله و برای سنجش قدرت عضلانی پایین تنه و پاها از آزمون صندلی ایستا استفاده شد؛ تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی نیز، برای تجزیه و تحلیل داده ها بکار رفت. انجام پروتکل تمرینی ورزش در آب، موجب بهبود معنا دار تعادل پویا و ایستا، قدرت عضلانی و افسردگی شد اما تغییری قابل توجه در متغیر انعطاف پذیری ایجاد نکرد؛ از طرف دیگر، تمرین KSD، موجب بهبود معنا دار قدرت عضلانی، تعادل پویا و ایستا و خرده مقیاس افسردگی (05.0 P≤) شد. نتایج نشان داد که میانگین نمره اضطراب و افسردگی در گروه KSD، پایین تر از گروه کنترل می باشد. در مقایسه اثربخشی دو پروتکل تمرینی نیز، استنتاج شد که به جز خرده مقیاس افسردگی که در گروه ورزش در آب، بهبود معنا داری داشت (P≤0.05)، تفاوت برجسته ای بین هیچ یک از متغیرهای پژوهش، مشاهده نشد. براساس یافته های این پژوهش، به کارگیری تمرینات در آب و تمرینات شناختی KSD، منجر به بهبود تعادل ایستا و پویا، قدرت عضلانی اندام تحتانی و برخی خرده مقیاس های سلامت روانی نظیر اضطراب، افسردگی و کارکردهای اجتماعی می شود.
مقایسه اثر 4هفته تمرین قدرتی به دو روش مقاومت سازگارپذیر و یکنواخت بر قدرت بیشینه و توان ورزشکاران تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش مقایسه اثر 4 هفته تمرین قدرتی به دو روش مقاومت سازگارپذیر و یکنواخت بر قدرت بیشینه و توان ورزشکاران تمرین کرده بود. 61 نفر از
ورزشکاران مرد باشگاههای 70 کیلوگرم و /22±60/ 674 سانتی متر، وزن 00 /54±1/ 20 سال، قد 05 /00±2/ برگزیده تهران 8 نفر ووشو، 8 نفر کشتیگیر با سن 00
62 پس از نخستین آزمون از متغیرهای قدرت بیشینه بالاتنه و پایینتنه، توان بالاتنه و پایینتنه، درصد چربی، محیط دور اندام و وزن /87±4/ درصد چربی 25
بصورت تصادفی در دو گروه تمرین قدرتی مقاومت سازگارپذیر و یکنواخت قرار گرفتند و به مدت 4 هفته و هر هفته سه جلسه در تمرینات شرکت کردند.
تمرین در هر دو گروه شامل حرکات اسکات و پرس سینه بود که با مقاومت 80 درصد 1RM در سه نوبت با 0 تکرار انجام شد تمرین در گروه مقاومت
سازگارپذیر بدین صورت بود که به مقدار 20 درصد 1RM توسط زنجیر در درازای دامنه حرکتی به بار تمرین اضافه میشد. در پایان دوره تمرینی از
متغیرهای وابسته تحت شرایط مشابه آزمونی دوباره به عمل آمد. آزمون تحلیل کواریانس برای مقایسه میزان پیشرفت قدرت و توان دو گروه نشان داد که در
=0/ متغیرهای وزن 596 p = ، محیط دور اندام 645 P =0/ ، درصد چربی 465 P =0/ ، توان بالاتنه 217 P =0/ ، توان پایینتنه 202 P =0/ و قدرت بیشینه بالاتنه 805 P بین
=0/ دو گروه تفاوت معنیداری وجود نداشت، اما در متغیر قدرت بیشینه پایینتنه 04 P تفاوت معنیداری بین دو گروه وجود داشت در بررسی نتایج هرچند
=0/ بیشتر متغیرها اختلاف معناداری نشان ندادند، بررسی اندازه اثر گروهها نشان داد که 12 ES = 0/ در توان بالاتنه 14 ES =0/ در توان پایینتنه 65 ES در قدرت
=6/ بالاتنه و 84 ES %58/ 60 % در بالاتنه، 18 / در قدرت پایینتنه، به نفع گروه مقاومت سازگارپذیر است. این تفاوت در قدرت بیشینه در گروه سازگارپذیر 12
1% پایینتنه / 1% بالاتنه، 16 / 26 % در پایینتنه بود. همچنین این اندازه اثر بر توان درگروه سازگارپذیر 97 / 64 % در بالاتنه، 84 / درپایینتنه و در گروه یکنواخت 81
4% پایینتنه بود. روی هم رفته پژوهش نشان داد که برای افزایش قدرت بیشینه و توان، تمرین سازگارپذیر کارآمدتر / 4% بالاتنه، 17 / و در گروه یکنواخت 61
از روش سنتی )یکنواخت( است
تأثیر یک جلسه تمرین مقاومتی بر بیان ژن myoD در عضله کند و تندانقباض رت های نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلول های ماهواره ای، سلول های جوانه ای عضلات اسکلتی محسوب می شوند که بر اثر آسیب عضلانی فعال وارد چرخه سلولی می شوند. از جمله نشانه های فعال سازی و تکثیر این سلول ها افزایش بیان ژن myoD است. تناقضاتی در پاسخ این ژن در تارهای کند و تند به تمرینات مقاومتی وجود دارد، بنابراین هدف این تحقیق ارزیابی اثر یک جلسه تمرین مقاومتی بر بیان ژن myoD در عضله اسکلتی تند و کندانقباض رت های نر نژاد ویستار است.
بدین منظور پانزده رت از انستیتو پاستور تهیه شد و در شرایط طبیعی (دما، چرخه تاریکی و روشنایی و دسترسی آزاد به آب و غذا) نگهداری و به صورت تصادفی به گروه مقاومتی (ده سر) و کنترل (پنج سر) تقسیم شدند. گروه مقاومتی یک جلسه تمرین مقاومتی را اجرا کردند، سپس 3 و 6 ساعت پس از تمرین، بی هوش و تشریح شدند. پس از آن عضلات نعلی و عضله بازکننده دراز انگشتان (EDL) خارج و برای تعیین میزان بیان ژن myoD در آنها از روشReal time RT-PCR استفاده شد. با استفاده از آزمون آماری t اطلاعات به دست آمده ارزیابی شد.
در پایان نتایج نشان داد تمرین مقاومتی بیان ژن myoD در عضله EDL را 36/2 برابر (غیرمعنادار) افزایش داد و بیان ژن myoD عضله نعلی تغییر معناداری نکرد. پس می توان گفت ژن myoD در عضله تندانقباض نسبت به عضله کندانقباض سریع تر و بیشتر تحت تأثیر تمرین مقاومتی قرار می گیرد.
اثر یک دوره تمرین قدرتی با دو الگوی باردهی متفاوت (هرمی دوگانه و هرمی مسطح) بر قدرت، استقامت، حجم عضلانی و توان بی هوازی در جودوکاران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعة اثر یک دوره تمرین قدرتی با دو الگوی باردهی متفاوت (هرمی دوگانه و هرمی مسطح) بر قدرت، استقامت، حجم عضلانی و توان بی هوازی جودوکاران جوان بود. به همین منظور تعداد 24 نفر از جودوکاران شهر کرمانشاه که حداقل 6 ماه سابقه تمرین جودو داشتند (سن 54/1±03/19 سال، قد 14/4±24/177 سانتی متر، وزن 60/10±73/71 کیلوگرم و چربی بدن04/6±60/13 درصد) به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در سه گروه تمرینی با الگوی هرمی دوگانه (8نفر)، الگوی هرمی مسطح (8نفر) و گروه کنترل (8نفر) تقسیم شدند. قدرت، استقامت، حجم عضلانی و توان بی هوازی جودوکاران قبل و بعد از هشت هفته تمرین اندازه گیری شد. پس از اطمینان از طبیعی بودن توزیع داده ها با استفاده از آزمون کلموگراف - اسمیرنف، نتایج آزمون آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه در قدرت، استقامت، حجم عضلانی و توان بی هوازی وجود ندارد (P<0·05). اما تفاوت معناداری بین آن ها و گروه کنترل مشاهده شد. نتایج این مطالعه پیشنهاد می کند دو برنامه متفاوت تمرین مقاومتی مورد استفاده، نتایج مشابهی در افزایش قدرت، استقامت، حجم عضلانی و توان بی هوازی در جودوکاران جوان ایجاد می کنند.
بررسی تأثیر موسیقی با ریتم متوسط بر شاخص درک فشار و ضربان قلب در شدت های مختلف تمرین استقامتی در مردان جوان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر موسیقی با ریتم متوسط بر شاخص درک فشار و ضربان قلب در شدت های مختلف تمرین استقامتی در مردان جوان ورزشکار بود.10دانشجوی مرد ورزشکار با میانگین و انحراف استاندارد سن 60/2±6/21سال به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. تحقیق حاضر با استفاده از روش هم گذری در دو مرحله با و بدون موسیقی به انجام رسید. نتایج نشان داد ضربان قلب در مرحله گرم کردن بین دو شرایط تفاوت معناداری نداشت (05/0P>). در مرحله فعالیت با شدت های 60 و 70 درصد ضربان قلب بیشینه در شرایط موسیقی ریتم متوسط ضربان قلب فعالیت و شاخص درک فشار نسبت به شرایط بدون موسیقی کاهش معناداری نشان داد (05/0P<). در فعالیت با بیشترین شدت، میزان ضربان قلب حین تمرین و شاخص درک فشار، کاهش کمی را نشان داد، ولی معنادار نبود (05/0P>). یافته ها نشان داد که موسیقی با ریتم متوسط در شدت های تمرین کم و متوسط آثار فشار تمرین را بر ضربان قلب و شاخص درک فشار تعدیل می کند، ولی در شدت های بیشتر تأثیر زیادی ندارد.
اثر یک دوره تمرینی منتخب بر ظرفیت های ریوی غواصان اسکوبا و حبس نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غواصان اسکوبا و حبس نفس برای اجرای بهترین غوص به اعماق آب، به آمادگی تنفسی نیاز دارند تا در حین مأموریت، دچار مشکلات تنفسی و خستگی نشوند. در این مطالعه که در تابستان 1388 روی غواصان استان اصفهان انجام گرفت، غواصان به دو گروه اسکوبا و حبس نفس تقسیم شدند. برای هر گروه تعهد نامه، برنامه تمرینی و تجهیزات خاص هر تکنیک اختصاص داده شد. آزمودنی ها 17 نفر (9 نفر اسکوبا و 8 نفر حبس نفس) بودند. از همه آزمودنی ها تست اسپیرومتری جاگر به عنوان پیش آزمون در آزمایشگاه فیزیولوژی گرفته شد و پارامترهای حداکثر ظرفیت حیاتی (VCMAX)، ظرفیت دمی (IC)، ظرفیت حیاتی اجباری (FVC) و حجم بازدمی اجباری در یک ثانیه (FEV1)، ثبت شد. بعد از دو ماه برنامه تمرینی زیر بیشینه برای هر گروه پارامترها دوباره اندازه گیری و ثبت شد. ابتدا از آزمون Tهمبسته، به منظور مقایسه نتایج حاصل از پیش آزمون و پس آزمون در هر گروه استفاده شد و سپس برای مقایسه دو جامعه ازT مستقل (P< 0/05 ) استفاده شد. بعد از یک دوره تمرینی در پارامترهایFVC , VC MAX افزایش معناداری در هر دو گروه و نیز در هر گروه نسبت به پیش آزمون خود مشاهده شد. نتایج حاکی از آن است که غواصان اسکوبا به علت حمل تجهیزات و سازگاری با دستگاه تنفسی بعد از یک دورة تمرینی در تست های ریوی خود پیشرفت داشتند، این حالت همپای غواصان حبس نفس بود که تمریناتی را برای افزایش رکورد حبس نفس خود انجام می دادند.
ارتباط بین توان هوازی با سطح فعالیت بدنی و عوامل تن سنجی در پسران 16-12 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین توان هوازی با سطح فعالیت بدنی و عوامل تن سنجی در پسران 16-12 سال طراحی و مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور تعداد 275 نوجوان پسر 16-12 ساله شهر بردسکن با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ویژگی هایی شامل قد، وزن، BMI، WHR، درصد چربی بدن، سطح فعالیت بدنی، سطح بدن و Vo2max آزمودنی ها محاسبه شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss15 و آزمون ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن، رگرسیون چند متغیره، تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) انجام شد. بین توان هوازی با سن (0.35- r =)، وزن (0.34-r =)، درصد چربی (0.47-r =)، BMI (0.42-r=)،WHR(0.20-r =) و سطح بدن (0.30-r =) ارتباط معکوس معناداری مشاهده شد (0.01>P). بین قد و توان هوازی ارتباط معناداری مشاهده نشد (0.14-r =). هم چنین بین سطح فعالیت بدنی و توان هوازی ارتباط مستقیم معناداری مشاهده شد (r=0.47). مقادیر توان هوازی گروه سطح بالای فعالیت بدنی به طور معناداری نسبت به دو گروه سطح فعالیت بدنی متوسط و پایین بیشتر بود. مهم ترین متغیرها در پیش بینی اکسیژن مصرفی بیشینه نسبی پسران سن، درصد چربی بدن و فعالیت بدنی بود. میزان توان هوازی و سطح فعالیت بدنی با افزایش سن کاهش معناداری یافت. می توان نتیجه گیری نمود سن، درصد چربی بدن و فعالیت بدنی از عوامل موثر بر اکسیژن مصرفی بیشینه نسبی پسران است.
ترکیب ویتامین E و تمرین شدید بر استرس اکسیداتیو بیضه و اسپرماتوژنز در موش های نر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر ارزیابی اثر مکمل سازی ویتامین E بر مارکرهای استرس اکسیداتیو بیضه و اسپرماتوژنز حین 8 هفته تمرین شدید در موش های نر بود. سی سر موش (سن: 3 ماه، وزن: 10± 247 گرم) به صورت تصادفی به گروه های کنترل (10 سر)، تمرین شدید (10 سر) و تمرین شدید+مکمل (10 سر) اختصاص داده شدند. برنامه شدید تمرین شنا 5 روز در هفته و برای 8 هفته اجرا شد. در گروه تمرین شدید+مکمل، ویتامین E با دوز 50 میلی گرم/کیلوگرم/روز تزریق می شد. تمام حیوانات کشته و بیضه ها جهت ارزیابی شاخص های مختلف جمع آوری شدند. داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS 15 و آزمون تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شدند. افزایش معنا دار در سطوح مالون دآلدهید (MDA) (P<0.02) و کاهش معنا دار در کیفیت اسپرماتوژنز بیضه گروه تمرین شدید مشاهده شد (P<0.03). در گروه تمرین شدید+مکمل ظرفیت آنتی اکسیدانی تام بیضه به طور معنا دار افزایش یافت (P<0.03). در حالی که سطوح MDA و کیفیت اسپرماتوژنز بدون تغییر باقی ماند (0.05P>). این نتایج پیشنهاد می کند که مکمل سازی با ویتامین E ممکن است در حفاظت از اثرات محتمل منفی تمرین شدید بر اسپرماتوژنز و ظرفیت باروری موثر باشد.
تاثیر 14 هفته تمرین استقامتی بر بیان ژن HDAC4 بطن چپ رت های نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف؛ فعالیت های استقامتی موجب هایپرتروفی قلب می شود ضمن اینکه دیده شده میزان بیان HDAC4 در عضلات اسکلتی تحت تاثیر فعالیت های استقامتی قرار می گیرد. بنابراین هدف این مطالعه بررسی اثر تمرینات استقامتی بر بیان ژن hdac4بطن چپ است. موتد و روش ها؛ بدین منظور 14 رت تحت شرایط کنترل شده (دما، چرخه روشنایی و تاریکی و دسترسی آزاد به آب و غذا) نگهداری و در ادامه به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی یک برنامه (14 هفته ای) استقامتی را روی تردمیل اجرا کرد و سپس 48 ساعت پس از پایان آخرین جلسه تمرینی بی هوش و تشریح شدند، سپس قلب و بطن چپ آنها خارج و با استفاده از روشReal time-PCR میزان بیان ژن hdac4 بطن چپ آنها اندازه گیری شد، در پایان با استفاده از آزمون آماری t اطلاعات به دست آمده ارزیابی شد.یافته ها؛ نتایج نشان داد، میانگین بیان ژن hdac4 بطن چپ گروه تجربی به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود(P=0.002). بحث و نتیجه گیری؛ به نظر می رسد تفاوت ها در نوع هایپرتروفی ایجاد شده در بطن چپ ناشی از پاسخ متفاوت ژن hdac4 باشد.
مقایسه عوامل خطرزای قلبی- عروقی مردان میانسال با سطوح مختلف فعالیت بدنی و چاقی شکمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق مقایسه عوامل خطرزای قلبی - عروقی مردان میانسال با سطوح مختلف فعالیت بدنی و
چاقی شکمی بود. 40 نفر از مردان میانسال شهر ساوه در محدوده سنی بین 35 تا 55 به صورت هدفمند در
این تحقیق نیمهتجربی با طرح پسرویدادی شرکت کردند. برای تعیین سطح فعالیت آزمودنیها از پرسشنامه
استفاده (WHR) فعالیت بدنی بک و برای تعیین سطح چاقی شکمی از محاسبه نسبت دور کمر به دور لگن
،(0/ بالا (بیشتر از 94 WHR شد. آزمودنیها به ترتیب در چهار گروه 10 نفره، فعال (امتیاز بک بالای 10 ) با
بالا (بیشتر از WHR 0)، غیرفعال (امتیاز بک زیر 10 ) با / پایین (کمتر از 94 WHR (امتیاز بک بالای 10 ) با
0) تقسیم شدند. گروهها جهت خونگیری / پایین (کمتر از 94 WHR 0/94 ) و غیرفعال (امتیاز بک زیر 10 ) با
(TC وHDL،LDL و چربی سرم (لیپوپروتئینهای (CRP) C – و اندازهگیری سطح پروتئین واکنشدهنده
به آزمایشگاه معرفی شدند. تحلیل آماری از طریق روش تحلیل واریانس دوعاملی (سطح فعالیت، چاقی
C انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که سطح پروتئین واکنشدهنده (P≤ 0/ شکمی) در سطح معناداری ( 05
LDL-C) سطح کلسترول لیپوپروتئین کمچگال ،(HDL-C) سطح کلسترول لیپوپروتئین پرچگال ،(CRP)
در مردان میانسال فعال و غیرفعال با سطوح متفاوت چاقی شکمی اختلاف معناداری (TC) ) و کلسترول تام
بالا و پایین اختلاف WHR در مردان با (CRP) C تنها میان میزان پروتئین واکنشدهنده .(P≥0/ ندارد ( 05
با توجه به نتایج تحقیق میتوان گفت که چاقی شکمی صرفنظر از فعالیت بدنی .(P≤0/ معنادار داشت ( 05
اثرگذار است
اثر مکمل پروتئین-کربوهیدرات پس از تخلیه گلیکوژن بر پاسخ انسولین و گلوکز پلاسما و عملکرد استقامتی دانشجویان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تعیین اثر مکمل پروتئین-کربوهیدرات پس از تخلیه گلیکوژن بر پاسخ انسولین و گلوکز
پلاسما و عملکرد استقامتی دانشجویان فعال بود. 30 نفر از دانشجویان پسر کارشناسی رشته تربیت بدنی
174 سانتیمتر) که حداقل 4 نیمسال /05±5/ 70 کیلوگرم و قد 41 /13±9/ 22 سال، وزن 56 /53±1/ (سن 5
واحدهای عملی خود را گذرانده و به دلیل عضویت در تیمهای دانشگاه، یک رشته ورزشی اختصاصی را
بهطور منظم تمرین میکردند، بهطور تصادفی در چهار گروه مکمل پروتئین-کربوهیدرات ( 8 نفر)، مکمل
کربوهیدرات ( 8 نفر)، مکمل پروتئین ( 7 نفر) و دارونما ( 7 نفر) تقسیم شدند. هریک از آزمودنیها یک آزمون
و زمان رسیدن به واماندگی انجام دادند و 3 روز پس از تعیین Wmax فزاینده برای تعیین بازده توان بیشینه
و زمان رسیدن به واماندگی، پروتکل تخلیه گلیکوژن در ساعت 8:30 دقیقه صبح درحالیکه Wmax
آزمودنیها ناشتا بودند انجام شد. بلافاصله پس از انجام پروتکل تخلیه گلیکوژن از کلیه آزمودنیها مقدار
5 خون برای تعیین مقدار انسولین و گلوکز پلاسما گرفته شد. 10 دقیقه و دوباره 2 ساعت پس از تخلیه cc
گلیکوژن به آزمودنیها مکمل پروتئین -کربوهیدرات( 80 گرم کربوهیدرات، 28 گرم پروتئین، 6 گرم چربی)،
40 گرم پروتئین) و دارو نما (آب) داده شد / کربوهیدرات ( 108 گرم کربوهیدرات، 6 گرم چربی)، پروتئین ( 7
5 خون برای تعیین مقدار انسولین و گلوکز پلاسما cc و 30 دقیقه پس از دومین دوز مصرف مکمل مقدار
گرفته شد. همچنین 4 ساعت پس از انجام پروتکل تخلیه گلیکوژن و دریافت مکمل، زمان رسیدن به
وابسته و t واماندگی در یک آزمون استقامتی فزاینده تعیین شد. جهت تعیین اختلاف درونگروهی از آزمون
و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری ANOVA تعیین اختلاف بینگروهها از تحلیل واریانس
استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد پاسخ انسولین و گلوکز پلاسما و زمان رسیدن به واماندگی در P≤0.05
مکمل پروتئین -کربوهیدرات نسبت به کربوهیدرات و پروتئین، همچنین کربوهیدرات نسبت به پروتئین و
دارونما بیشتر بود. بنابراین پس از یک تمرین شدید، همراه با تخلیه گلیکوژن عضله، مکمل پروتئین -
و زمان P< کربوهیدرات نسبت به کربوهیدرات و پروتئین، بازیافت گلیکوژن عضله را سریعتر کرد 0.01
را برای نوبت بعدی تمرین یا مسابقه افزایش داد. P< رسیدن به واماندگی 0.01
اثر هشت هفته تمرین مقاومتی شدید بر سطوح پلاسمایی کمرین و انسولین در موش های نر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: کمرین کموکاینی است که در توسعه التهاب و مقاومت به انسولین شرکت دارد. تحقیق حاضر اثر هشت هفته تمرین مقاومتی شدید بر سطوح پلاسمایی کمرین و انسولین در موش های نر را موردارزیابی قرار داد.
روش شناسی: 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین وزن 23±161 گرم وسن 5 هفته) به طور تصادفی به 3 گروه 8 تایی (کنترل سالم- کنترل مقاوم به انسولین - تمرین مقاوم به انسولین ) تقسیم شدند. یک برنامه تمر ین مقاومتی شامل بالا رفتن از نردبان با وزنه های متصل به دم را ( 3 روز در هفته، برای 8 هفته) انجام دادند. بعد از 8 هفته تمرین مقاومتی موشها بیهوش و نمونه گیری انجام شد. غلظت پلاسمایی کمرین، انسولین، گلوکز و نیمرخ چربی خون با استفاده از کیت و به روش الایزا اندازه گیری شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد تمرین مقاومتی منجر به کاهش معناداری در سطوح کمرین ( 01/ 0= P)، گلوکز (001/0=P)، انسولین (001/0=P) و سطوح LDL پلاسما (007/0=P) و افزایش معناداری در سطوح HDLپلاسما (03/0=P) در گروه مقاوم به انسولین گردید.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد، تمرین مقاومتی با شدت بالا، می تواند به عنوان رویکردی پیشگیرانه در بهبود مقاومت به انسولین مورد توجه قرار بگیرد.
واژه های کلیدی: کمرین- مقاوم به انسولین- تمرین مقاومتی- موش صحرایی
بررسی تغییرات سطوح پلاسمایی FABP5 پس از یک دوره تمرینات هوازی با شدت فزاینده در زنان دارای وزن طبیعی و اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: اختلال در سوخت و ساز سلول های چربی در چاقی ممکن است با افزایش غلظت اسیدهای چرب در گردش همراه باشد. متابولیسم اسیدهای چرب توسط پروتئین متصل به اسید چرب اپیدرمال (FABP5) تحت تاثیر قرار می گیرد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح FABP5 پلاسمایی زنان با شاخص توده بدنی متفاوت بود.
روش شناسی: 13 زن سالم دارای وزن طبیعی (9/24≥ BMI کیلوگرم/متر مربع و میانگین سنی 8/1±08/31 سال) و 12 زن دارای اضافه وزن (25< BMI کیلوگرم/متر مربع و میانگین سنی 8/1±3/32 سال) در این پژوهش شرکت کردند. برنامه تمرین هوازی 8 هفته و هر هفته 3 جلسه با شدت 40 تا 80% حداکثر ضربان قلب ذخیره بود که به مدت 25 دقیقه در هفته اول اجرا شد و در هفته هشتم به 45 دقیقه رسید. سطوح پلاسمایی FABP5، نیم رخ لیپیدی خون شامل HDL، LDL، کلسترول، تری گلیسیرید و شاخص های ترکیب بدنی قبل و 48 ساعت پس از پایان تمرینات اندازه گیری شدند.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون t نشان داد که هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح پلاسمایی FABP5، وزن و شاخص توده بدن اثر معناداری نداشته است. سطوح کلسترول در هر دو گروه و LDL نیز در گروه وزن طبیعی به طور معناداری افزایش پیدا کرد (05/0>P). در حالی که تغییرات HDL و تری گلیسیرید در دو گروه نسبت به قبل از تمرین معنادار نبود.
بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد، 8 هفته فعالیت ورزشی هوازی با شدت فزاینده بر تغییرات FABP5 پلاسمایی زنان دارای وزن طبیعی و یا دارای اضافه وزن اثر بخش نیست.
واژه های کلیدی: FABP5، تمرین هوازی، زنان، وزن طبیعی، اضافه وزن
اثر پیش درمان تمرین اختیاری بر سطح دوپامین و تیروزین هیدروکسیلاز جسم مخطط موش های صحرایی مبتلا شده به پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق عبارت است از بررسی اثر تمرین اختیاری بر حفاظت از نرون های دوپامینرژیک جسم مخطط پس از القای تخریب با 6-هیدروکسی دوپامین در موش صحرایی. 25 موش به سه گروه سالم، کنترل پارکینسونی و تمرین پارکینسونی تقسیم شدند. گروه تمرین دوازده هفته روی چرخ دوار تمرین کردند. برای ایجاد مدل پارکینسونی، ترکیب 6-هیدروکسی دوپامین و سرم فیزیولوژی با غلظت 250 میکرولیتر، با جراحی استریوتاکسی، داخل بطن مغز آزمودنی ها تزریق و سطوح دوپامین و تیروزین هیدروکسیلاز با استفاده از روش الایزا اندازه گیری شد. از سوی دیگر، داده ها به روش آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD تجزیه و تحلیل شدند. میانگین تمرین آزمودنی ها 5384 متر در روز بود. در این پژوهش بین سطوح دوپامین گروه تمرین و گروه کنترل پارکینسونی تفاوت معناداری مشاهده شد؛ به عبارت دیگر، از کاهش سطح دوپامین در گروه تمرین پیشگیری شد (001/0=P) و تقریباً هم سطح با گروه سالم باقی ماند (129/0P=)؛ اما سطح تیروزین هیدروکسیلاز در گروه تمرین تفاوت معناداری با گروه کنترل پارکینسونی نداشت (805/0P=). نتایج نشان داد که انجام تمرینات اختیاری مقاومت و طول عمر نرون های دوپامینرژیک جسم مخطط موش های صحرایی را در برابر تخریب اکسیداتیو بر اثر سمیت 6-OHDA افزایش می دهد و نقش حفاظتی در برابر بیماری پارکینسون دارد.
تأثیر تمرین در ساعات مختلف روز بر برخی عوامل خطرزای بیماری قلبی- عروقی در مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعة حاضر، تأثیر دوازده هفته تمرین هوازی در زمان های مختلف روز بر عوامل خطرزای قلبی- عروقی بر مردان دارای اضافه وزن بود؛ بدین منظور چهل مرد دارای اضافه وزن غیرورزشکار با میانگین سنی 45/2±25/22 سال و شاخص تودة بدنی 42/2±06/30 کیلوگرم بر متر مربع به صورت تصادفی در چهار گروه تمرین در زمان های صبح و عصر، و گروه کنترل صبح و عصر قرار گرفتند. گروه های تمرین صبح و عصر پروتکل تمرین هوازی دویدن را سه جلسه در هفته به مدت دوازده هفته با شدت 75 تا 85 درصد حداکثر ضربان قلب انجام دادند که مدت دویدن در جلسة اول، پانزده دقیقه بود و هر سه جلسه به صورت فزاینده یک و نیم دقیقه به زمان دویدن افزوده می شد تا اینکه زمان دویدن به سی دقیقه افزایش یافت؛ در حالی که گروه های کنترل در مدت زمان اجرای پژوهش از انجام برنامة تمرین منع شدند. در آغاز دوره، هفتة ششم و پایان هفتة دوازدهم 5 میلی لیتر خون سیاهرگی جهت سنجش عوامل خطر زای قلبی- عروقی (تری گلیسرید، HDL-c، LDL-c و کلسترول) از آزمودنی ها جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده های تحقیق با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر (ANOVA) انجام شد. آزمون وابسته با توجه به اصلاحیة بن فرونی برای تعیین محل تفاوت های درون گروهی به کار رفت. آنالیز واریانس (ANOVA) یک سویه همراه با آزمون تعقیبی توکی نیز برای ارزیابی بین گروهی استفاده شد (05/0>α). یافته ها نشان داد در گروه های تجربی در مقایسه با گروه های کنترل، تمرین هوازی صبح و عصر کاهش معنی دار سطوح LDL-c (03/0=P) و افزایش معنی دار HDL-c (02/0=P) را به همراه داشت؛ درحالی که در سطوح کلسترول تام و تری گلیسرید تغییری مشاهده نشد. همچنین، پس از اجرای برنامة تمرینی، در سطوح HDL-c و LDL-c بین دو گروه تمرینی صبح و عصر تفاوت چشم گیری دیده نشد. براساس نتایج این مطالعه مشخص شد که تمرین هوازی در زمان صبح و عصر بر سازگاری های عوامل خطر زای قلبی- عروقی مؤثر است؛ ولی تفاوتی بین اجرای تمرین هوازی در زمان صبح و عصر در مردان دارای اضافه وزن مشاهده نشد.
تاثیر یک دوره برنامه تمرینی منتخب بر عملکرد قلبی و عروقی بزرگسالان سندرم داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این تحقیق بررسی تاثیر یک دوره برنامه تمرینی منتخب بر عملکرد قلبی و عروقی بزرگسالان سندرم داون بود. جامعه آماری این تحقیق نیمه تجربی شامل بیماران سندرم داون بود. این بیماران از یکی از مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی انتخاب شدند. پس از مطالعه ی پرونده ی پزشکی و روان شناسی مددجویان حاضر در این مرکز 19 بیمار سندرم داون (با بهره هوشی بین 69-35) با میانگین سن 014/4 ± 684/25 سال به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (9 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی در معرض یک دوره برنامه منتخب تمرینی 12 هفته ای (ترکیبی از تمرینات قدرتی، استقامتی، تعادلی و هوازی) قرار گرفتند. قبل و بعد از دوره ی تمرینی عملکرد قلبی (16 متغیر) افراد گروه نمونه به وسیله روش ایمپدانس کاردیوگرافی با دستگاه کاردیو اسکرین اندازه گیری شد. مقایسه داده های پیش و پس آزمون در هر گروه توسط آزمون تی وابسته انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد اعضا نمونه تحقیق در هشت متغیر از 16 متغیر اندازه گیری شده دارای مقادیر غیر طبیعی بودند. اما دوره ی تمرینی منتخب ارائه شده در این تحقیق توانست تاثیر معناداری بر بهبود سلامت قلبی عروقی با تاکید بر پنج متغیر محتوای مایعات سینه ای، برون ده قلبی، میانگین فشار خون سرخرگی، مقاومت منظم عروقی و شاخص مقاومت منظم عروقی در گروه تجربی ایجاد کند(P<0.05). با توجه به اینکه هیچ متغیری پس از سه ماه در گروه کنترل تغییر معنادار نکرد (P>0.05) لذا می توان چنین نتیجه گیری نمود که فعالیت ورزشی ترکیبی ارائه شده در این تحقیق توانسته است باعث بهبود معنادار عملکرد قلبی و عروقی این بیماران سندرم داون شود.
تغییرات شاخص های عملکردی و متابولیسمی ویژه خستگی در پاسخ به یک دوره تمرین هوازی شدید در بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تغییرات شاخص های عملکردی و متابولیسمی ویژه خستگی در پاسخ به یک دوره تمرین هوازی شدید در بازیکنان فوتبال می باشد. به این منظور 18 بازیکن فوتبال شاغل در لیگ آزادگان ایران با میانگین سنی 24/2±88/21 سال، قد 33/5±22/174سانتی متر و وزن 7/5±77/67کیلوگرم در غالب دو گروه تمرین(12n=) و کنترل(6n=) برای شرکت در این پژوهش، داوطلب و به صورت تصادفی تقسیم شدند. برنامه چهار هفته ای تمرین متناوب هوازی شدید شامل چهار دوره حرکت با توپ در مسیر طراحی شده مخصوصی به صورت سه جلسه در هفته بود که قبل و بعد از این دوره تمرینات، با استفاده از یک جلسه تمرین وامانده ساز میزان لاکتات، پیروات و PH و زمان واماندگی بازیکنان اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی LSD و t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد پس از چهار هفته تمرین، غلظت لاکتات، پیروات، نسبت لاکتات به پیروات، PH خون و شاخص خستگی و همچنین زمان واماندگی بازیکنان تغییر معنی داری نکرد. به طور کلی می توان به عنوان نتیجه اظهار داشت احتمالا چهار هفته تمرین متناوب هوازی شدید(هاف) بر متابولیسم هوازی و بروز خستگی بازیکنان تاثیر کم و غیرمعنی داری داشت.