ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۷۱۶ مورد.
۷۰۱.

مقایسه دو و چهار هفته مکمل یاری کوآنزیم Q10 بر آستانه تهویه و آستانه تنفسی جبرانی ورزشکاران استقامتی مرد جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آستانه تهویه آستانه تنفسی جبرانی مکمل یاری کوآنزیم Q10

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۴۴۹ تعداد دانلود : ۸۷۰
هدف از این پژوهش نیمه تجربی، تعیین تأثیر دو و چهار هفته مکمل یاری کوآنزیمQ10 بر آستانه تهویه(VT) و آستانه تنفسی جبرانی(RCP) ورزشکاران استقامتی مرد جوان بود. جهت انجام پژوهش، 14 مرد جوان ورزشکار (با میانگین سنی 2/1 ± 4/22 سال، درصد چربی 4/4 ± 5/12 و توان هوازی 7/2 ± 3/53 میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه) به طور تصادفی در دو گروه مساوی (هفت نفره) قرار گرفته و در یک پژوهش دوسویه کور به مدت چهار هفته، کوآنزیمQ10 (گروه مکمل) و دکستروز (گروه کنترل) را به مقدار 60 میلی گرم در روز به صورت کپسول مصرف نمودند. درادامه، دو گروه به منظور تعیین آستانه تهویه و آستانه تنفسی جبرانی، آزمون بیشینه فزاینده ایلیف را در روزهای اول، چهاردهم و بیست و هشتم بر روی نوارگردان انجام دادند. شایان ذکر است که گازهای تنفسی با استفاده از دستگاه گازآنالیزور نفس به نفس جمع آوری گردید و مقادیرVO2 ،VCO2 وVE اندازه گیری شد. اکسیژن معادل با آستانه تهویه و آستانه تنفسی جبرانی نیز در فواصل زمانی 15 ثانیه ای برآورد گردید. همچنین، به منظور مقایسه متغیرها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، آزمون تعقیبی بونفرنی (درون گروهی) و تی مستقل (بین گروهی) استفاده شد (P<0.05 ). نتایج نشان می دهد که در گروه کوآنزیمQ10 ، میانگین اکسیژن مصرفی معادل با آستانه تهویه وVO2max افزایش معناداری داشته است؛ اما این افزایش نسبت به گروه کنترل اختلاف معنا داری ندارد(P>0.05 ). علاوه براین، در هیچ یک از گروه ها، آستانه تنفسی جبرانی در سه مرحله زمانی اختلاف معناداری را نشان نمی دهد (0.34 =P,1.19 = ( 2,12 )F ). به طورکلی، مکمل یاری کوآنزیمQ10 به مدت دو و چهار هفته، تأثیر معناداری بر آستانه تهویه و آستانه تنفسی جبرانی مردان جوان ورزشکار نداشته است؛ در نتیجه، مکمل یاری کوآنزیمQ10 به مقدار 60 میلی گرم در روز به مدت دو و چهار هفته، تأثیری بر آستانه تهویه و آستانه تنفسی جبرانی ورزشکاران استقامتی مرد جوان ندارد.
۷۰۳.

تغییرات سایتوکاین های اینترلوکین 2 و اینترلوکین 12 در سلول های طحال موش های بالب سی به دنبال استفاده از یک وهله ورزش استقامتی به عنوان اجوانت واکسن ویروس هرپس سیمپلکس یک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اینترلوکین 2 اینترلوکین 12 هرپس سیمپلکس ویروس اجوانت ورزش استقامتی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
تعداد بازدید : ۱۴۴۸ تعداد دانلود : ۸۹۱
در راستای افزایش کارایی واکسن ها، استفاده از اجوانت ها همواره موردتوجه ایمونولوژیست ها بوده است. فعالیت های ورزشی با توجه به تغییرات ایمونولوژیکی که ایجاد می کنند می توانند به عنوان اجوانت واکسن برای پاسخ های ایمنی مؤثر باشند. در این ارتباط، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر اجوانتی یک وهله ورزش استقامتی بر تولید سایتوکاین های اینترلوکین 2 و اینترلوکین 12 از سلول های طحال در مدل واکسن ویروس هرپس سیمپلکس یک بود. بدین منظور، 24 موش نژاد بالب سی 5 4 هفته ( با میانگین وزنی 67/17 گرم) به سه گروه کنترل، گروه واکسن و دریافت کننده واکسن و یک وهله ورزش استقامتی تقسیم گردیدند. دو هفته بعد از سه دوره واکسن، تولید سایتوکاین های اینترلوکین 2 و اینترلوکین 12 پس از کشت سلولی طحال توسط تکنیک الایزا سنجیده شد. برای بررسی متغیرهای پژوهش از آنالیز واریانس یک طرفه استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که بین گروه های پژوهش درمورد سایتوکاین اینترلوکین 2 تفاوت معناداری وجود دارد (P=0.008). نتایج آزمون پیگیری توکی نیز نشان دهنده وجود تفاوت معنادار بین گروه های کنترل و دریافت کننده واکسن و یک وهله ورزش استقامتی می باشد (P=0.006)؛ اما با وجود افزایش تولید سایتوکاین اینترلوکین 12 در گروه واکسن و یک وهله ورزش استقامتی، این افزایش معنادار نمی باشد. همچنین، نتایج حاکی از افزایش تولید سایتوکاین اینترلوکین 2 از سلول های طحال به دنبال استفاده از یک وهله ورزش استقامتی به عنوان اجوانت است. به نظر می رسد که استفاده از یک وهله ورزش استقامتی به عنوان اجوانت واکسن ویروس هرپس سیمپلکس یک احتمالاً توانسته است کارایی سیستم ایمنی را درجهت سلول های کمکی نوع یک به منظور مبارزه با عفونت های ویروسی تقویت کند.
۷۰۴.

تاثیر یک دوره تمرین استقامتی سه هفته ای بر سطوح گرلین بافتی و پلاسمایی رت های نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی هورمون رشد گرلین هورمون کورتیزول معده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۷ تعداد دانلود : ۷۵۵
گرلین پپتیدی، اشتهاآور و مترشحه از معده است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر 3 هفته تمرین استقامتی بر گرلین پلاسما و معده و همچنین هورمون های کورتیزول و رشد و نیز وزن رت های نژاد ویستار است. به این منظور 20 رت نر نژاد ویستار (16-14 هفته ای) به طور تصادفی به دو گروه کنترل (10= n) و تجربی (10= n) تقسیم شدند. گروه تجربی با سرعت 25 متر بردقیقه،60 دقیقه، 5 روز در هفته و به مدت 3 هفته روی تردمیل دویدند. 48 ساعت پس از آخرین مرحله تمرین، رت ها در شرایط سیری، بی هوش شدند و بافت های آنها جدا شد. از آزمون t مستقل برای تحلیل داده ها استفاده شد. در گروه تجربی سطوح گرلین پلاسما و معده و وزن کمتر و مقدار کورتیزول بیشتر از گروه کنترل بود (05/0 < p). احتمالاً تغییرات هورمونی هنگام ورزش بر سازگاری گرلین موثر است.
۷۰۵.

بیماران تالاسمی ماژور tibc بررسی تأثیر یک فعالیت هوازی زیر بیشینه بر میزان تغییرات آهن، فریتین و(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۶ تعداد دانلود : ۷۰۰
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر یک فعالیت هوازی زیر بیشنیه بر میزان تغییرات فریتین آهن و ظرفیت آهن خون بیماران جوان تالاسمی ماژور است ده بیمار مبتلا به تالاسمی ماژور و ابسته به تزریق خون به طور تصادفی انتخاب شدند و مورد آزمایش قرار گرفتند بیماران آزمون پیش رونده بالک را شامل 25 مرحله کار انجام دادند و سپس نمونه های خونی در سه مرحله قبل بلافاصله بعد و 36 ساعت بعد ازتمرین از بیماران گرفته شد اطلاعات به دست آمده با استفاد از روش های آماری T-Test ضریب همبستگی پیرسون و آنالیز رگرسیون چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج زیر حاصل شد فریتین خون بیماران بلافاصله پس از تمرین کاهش معنی داری یافت در حالی که در دوره بازیافت نسبت به مرحله تمرین افزایشمعنی داری را نشان داد در دوره بازیافت بین فریتین با متغیرهای آهن و TIBC همبستگی مثبت و معنی داری به دست آمد 74/0=r نتایج نشان می دهد که انجام فعالیت های هوازی زیر بیشینه علاوه بر کاهش فریتین در هنگام تمرین در دوره بازیافت مقدار آزاد فریتین از بافت ها را افزایش می دهد ودر نتیجه تاثیر داروی دسفرال بیشتر می شود
۷۰۶.

ارتباط بین ویژگی های پیکری، بیوانرژیک و زیست حرکتی با موفقیت شمشیربازان نخبه مرد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیکر سنجی بیوانرژیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۶ تعداد دانلود : ۸۱۱
هدف از پژوهش حاضر، تعیین ارتباط بین ویژگی های پیکری ، بیوانرژیک و زیست حرکتی با موفقیت شمشیربازان مرد نخبه ایران بود. نمونه آماری پژوهش را 20 شمشیرباز نخبه عضم تیم ملی با میانگین سنی 59/4 ? 7/20 سال تشکیل می دادند. از ویژگی های پیکری، قد، توده بدن، قد نشسته، طول دست ها، شاخص توده بدنی و درصد چربی بدن؛ از ویژگی های بیوانرژیک ؛ توان هوازی، توان بی هوازی با اسید لاکتیک و توان بی هوازی بی اسید لاکتیک و از ویژگی های زیست حرکتی، استقامت عضلانی، انعطاف پذیری، چابکی، زمان واکنش، سرعت، قدرت و توان انفجاری اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد از ویژگی های پیکری ، قد و شاخص توده بدنی، از ویژگی های بیوانرژیک، توان هوازی و از ویژگی های زیست حرکتی، قدرت پنچه و انعطاف پذیری با موفقیت رابطه معنا داری داشتند، بنابراین ، در گزینش افراد مستعد برای شمشیربازی و نیز در طراحی برنامه های تمرینی برای رسیدن به اوج اجرای ورزشی می توان از این ویژگی ها به عنوان معیارهای ارزیابی استفاده کرد.
۷۱۰.

اثر تعاملی تمرین مقاومتی و مکمل کراتین بر قدرت فلکشن عضله دوسر بازوی دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکمل کراتین تمرینات مقاومتی با وزنه قدرت فلکشن دوسر بازو و دارونما

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۱۴۴۵ تعداد دانلود : ۷۶۰
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر استفاده همزمان کراتین و تمرینات مقاومتی بر قدرت فلکشن عضله دوسر بازوی دانشجویان دختر تربیت بدنی در نیمسال آخر است. بدین منظور 30 دانشجو به طور تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه ده نفره ( تجربی 1 سن: 4/1 ±8/19سال، وزن: 4/4 ±9/53کیلوگرم، قد: 4/4±162 سانتی متر، تجربی 2 سن: 3/1 ±6/19سال ، وزن: 5/7 ±2/51کیلوگرم، قد: 2/5 ±8/162 سانتی متر و کنترل سن:0/1 ±8/19سال، وزن: 9/3 ±59کیلوگرم، قد: 9/4 ±162 سانتی متر) تقسیم شدند. از سه گروه پیش آزمون و بعد از شش هفته، پس آزمون در زمینه برآورد قدرت فلکشن عضله دوسر بازو با استفاده از دینامومتر به عمل آمد. گروه های تجربی 1 و 2 در برنامه تمرینی مقاومتی شش هفته ای مک کوئین شرکت کردند. در طول این مدت گروه تجربی 1 از مکمل کراتین و گروه تجربی 2 از دارونما استفاده کردند. گروه کنترل در هیچ مداخله تمرینی شرکت نکرده و از هیچ گونه مکمل و دارونمایی نیز استفاده نکردند. برای تجزیه وتحلیل داده های درون گروهی از آزمون تی وابسته و بین گروه ها آزمون های تحلیل واریانس یکطرفه (One Way Anova) و در محیط نرم افزار spss نسخه هجده استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد، در گروه تجربی 1 پس از شش هفته استفاده همزمان مکمل کراتین و انجام تمرینات مقاومتی، قدرت فلکشن عضله دوسر بازو به صورت معناداری افزایش یافت (004/0= P). در گروه تجربی2 (دارونما) هیچ گونه اختلاف معناداری در میزان قدرت اندام مشاهده نشد) 242/0= .(P در گروه کنترل قدرت به صورت معناداری کاهش یافت (001/0P= ). بنابراین می توان نتیجه گرفت استفاده همزمان از تمرینات مقاومتی و مکمل کراتین به منظور افزایش قدرت، به ویژه برای اجرای بهتر رویدادهای ورزشی می تواند سودمند باشد.
۷۱۱.

تأثیر تمرینات پلیومتریک و ترکیبی بر پاسخ IGF-I و MGF در عضلة پهن جانبی مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین ترکیبی عضلة اسکلتی تمرین پلیومتریک MGF-IGF-I

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۵ تعداد دانلود : ۷۱۸
عامل رشد شبه­انسولین -1 در تکامل، رشد، بازسازی و حفظ بافت­ها در عضلة اسکلتی در یک روش اتوکرین / پاراکرین و آندوکرین نقش دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی پاسخ عوامل رشدی به دو شیوة تمرینی مختلف بود. در این پژوهش 14 آزمودنی مرد به­صورت داوطلبانه انتخاب و به­طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول (پلیومتریک، 7 آزمودنی، سن: 86/1±86/20 سال، قد: 23/4±29/179 سانتی­متر، وزن: 24/6±57/74 کیلوگرم) تمرین پلیومتریک و گروه دوم (ترکیبی، 7 آزمودنی، سن 72/1±43/31 سال، قد 42/6±71/181 سانتی­متر، وزن: 47/8±14/76 کیلوگرم) ترکیبی از تمرین مقاومتی و پلیومتریک را 3 روز در هفته به مدت 8 هفته (4 هفته تمرین مقاومتی و 4 هفته تمرین پلیومتریک) انجام دادند. نمونه­های عضلانی از عضلة پهن جانبی 3 روز قبل و 7 روز بعد از تمرین گرفته شد. برای تعیین توان از 3 آزمون بوسکو (5 و 60 ثانیه­ای)، سارجنت و پرش جفت و برای سنجش چابکی و سرعت از آزمون­های مانع شش­ضلعی و دو سرعت 35 متر استفاده شد. برای تخمین میزان بیان ژن عامل رشد شبه­انسولین (1) (IGF-I) و عامل رشد مکانیکی (MGF) از روش Real – time RT PCR استفاده شد. برای تجزیه­وتحلیل داده­ها از آزمون­های T زوجی و T مستقل استفاده شد و سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد در آزمون­های بوسکو، سارجنت، پرش جفت، مانع شش­ضلعی و دو سرعت 35 متر گروه پلیومتریک بهتر عمل کردند. بیان ژن در گروه اول کاهش غیرمعنادار (18/20 درصد – 29/0 P≤) اما در گروه دوم به­طور معنادرای افزایش یافت (24/159 درصد، 048/0 P≤) و بیان ژن IGF-I در گروه اول افزایش معنادار (83/133 درصد، 04/0 P≤) اما در گروه دوم به­طور غیرمعناداری افزایش (06/24 درصد، 16/0 P≤) یافت. به­طور کلی می­توان نتیجه گرفت رونوشت­های مختلف ژن IGF-I (IGF-IEa و MGF) در عضلة اسکلتی انسان به­طور متفاوتی به راهبردهای مختلف اضافه­بار مکانیکی و سوخت­وسازی پاسخ می­دهند.
۷۱۲.

اثر یک جلسه تمرین مقاومتی بر سطوح پروتئین NT-4/5 در عضله خم کننده بلند شست و نعلی موش های نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی عضله نعلی عضله خم کننده بلند انگشتان NT-4/5

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۴۴۶
تصور می شود که نوروتروفین های مشتق از عضله در سازگاری عضلات اسکلتی به ورزش نقش دارند. NT-4/5 یکی از اعضای خانواده نوروتروفین ها ست که ناشناخته تر باقی مانده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر یک جلسه تمرین مقاومتی بر سطوح پروتئین NT-4/5 عضلات خم کننده بلند شست (FHL)و نعلی (SOL)در دو نقطه زمانی 24 و 48 ساعت بعد از تمرین در رت های نر نژاد ویستار است. 24 موش صحرایی (g20±230) به طور تصادفی به دو گروه کنترل (8=n) و یک جلسه تمرین (16=n) تقسیم شدند. در جلسه تمرین (3 ست، 5 تکرار) حیوانات با 30 درصد وزن از نردبان بالا رفتند. 24 و 48 ساعت بعد از جلسه تمرینی حیوانات گروه تمرینی قربانی شدند و عضله نعلی و FHL آنها خارج شد. داده های آماری با استفاده از تحلیل واریانس یکطرفه و T مستقل آنالیز شد. یافته های تحقیق افزایش معناداری را در پروتئین NT-4/5 عضله نعلی در نقطه زمانی 24 و 48 ساعت بعد از تمرین نشان داد، درحالی که یک جلسه تمرین مقاومتی تأثیر معناداری بر پروتئین NT-4/5 در عضله FHL ندارد. تحقیق حاضر نشان داد که یک جلسه تمرین مقاومتی موجب تغییر سطوح پروتئین NT-4/5 می شود و احتمالاً مدل مناسبی برای تحریک پاسخ نروتروفین های مشتق از عضله به ویژه در عضله کندانقباض است.
۷۱۳.

تاثیر تمرینات استقامتی بر برخی شاخص های دستگاه هموستازی و چربی های خونی موش های صحرایی ماده مسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی دستگاه هموستازی چربی های خونی ترومبوز موش های صحرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۱ تعداد دانلود : ۸۳۷
هدف این پژوهش بررسی تاثیر 12 هفته تمرین استقامتی بر برخی شاخص های دستگاه هموستازی و چربی های خونی موش های صحرایی ماده ویستار با وزن 93/4  62/325 گرم و سن 21 ماه بود که دست کم سه ماه از پایان دوران باروری آنها سپری شده بود. به همین منظور 40 موش صحرایی انتخاب و به طور تصادفی به دوگروه تمرینی وکنترل و زیر گروه های میان آزمون و پس آزمون تقسیم شدند. پس از آشنایی دو هفته ای حیوانات با محیط جدید آزمایشگاه و نحوه دویدن روی نوارگردان گروه تمرینی به مدت 12 هفته (هفته ای 5 جلسه و هر جلسه با سرعت و مدت پیشرونده) تمرین دویدن را روی نوارگردان اجرا کردند. خون گیری در سطح پایه با شرایط کاملاً مشابه و پس از 12 تا 14 ساعت ناشتایی شبانه در سه مرحله پیش آزمون انتهای هفته های ششم و دوازدهم انجام شد. برای آنالیز آزمایشگاهی مقادیر فیبرینوژن و زمان نسبی ترومبوپلاستین فعال شده(APTT) از روش انعقادی و برای بررسی چربی های خونی نیز از روش آنزیماتیک استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون «تی» مستقل و آنالیز واریانس دو طرفه در اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی (LSD) در سطح 05/0 P تحلیل شد. نتایج نشان داد تمرین استقامتی به ترتیب کاهش و افزایش معنادار مقادیر فیبرینوژن و (APTT) در مراحل مختلف تحقیق و همچنین در مقایسه با گروه کنترل موجب شده است. از سوی دیگر کاهش (TC) در مراحل مختلف تحقیق معنادار نیست. به علاوه کاهش مقادیر (VLDL-C) فقط در مرحله پس آزمون نسبت به مرحله پایه معنادار است. با وجود این تفاوت بین گروهی مقادیر همه تمام چربی های خونی مورد نظر در پژوهش و نسبت های آنها (VLDL-C LDL-C HDL-C TC TG TC/ HDL-C و LDL-C/HDL-C) به دنبال 6 و12 هفته تمرین معنادار است. براساس این یافته ها می توان گفت اجرای تمرین استقامتی با شدت متوسط و سازگاری های حاصل از آن آثار مثبتی بر دستگاه هموستازی و پیشگیری از فرایند ترومبوز دارد.
۷۱۴.

تأثیر یک جلسه دو استقامتی تا حد واماندگی در محیط با دمای متفاوت بر پاسخ HSP72 زنان جوان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس گرمایی HSP72

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۰ تعداد دانلود : ۸۸۴
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر یک جلسه دو استقامتی تا حد واماندگی در محیط با دمای متفاوت بر پاسخ HSP72 در دختران جوان فعال بوده است. به این منظور، 27 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی که حایز شرایط شرکت در تحقیق بودند، انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تمرین در محیط با دمای طبیعی (NTG) ، تمرین در محیط با استرس گرمایی ملایم (HTG) و گروهی که بدون انجام تمرین فقط در معرض محیط گرم قرار داشتند (HG)، تقسیم شدند. پروتکل آزمون گیری شامل دویدن فزاینده تا حد واماندگی بود که با شدت 65 تا 75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی روی نوارگردان بدون شیب اجرا شد. خونگیری در سه مرحله (پایه، میان آزمون و 30 دقیقه پس از اتمام فعالیت) و با شرایط کاملاً مشابه و پس از 12 تا 14 ساعت ناشتایی شبانه از ورید پیش بازویی انجام شد. نمونه ها به سرعت به آزمایشگاه منتقل شده و پس از سانتریفوژ و تهیه سرم، برای آنالیز متغیرهای اصلی و کنترلی تحقیق استفاده شدند. برای تعیین مقادیر HSP72 سرمی از تست ساندویچ الایزا با حساسیت زیاد و برای تعیین کراتین کیناز نیز از روش آنزیماتیک استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری مناسب شامل آزمون اندازه گیری مکرر، آنالیز واریانس و T مستقل و آزمون های تعقیبیLSD و شفه در سطح 05/0 P? تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که هر یک از متغیرهای گرما، ورزش و ترکیب این دو موجب افزایش HSP72 شده و این تغییرات در مرحله میان آزمون نسبت به سطوح پایه فقط در گروه HTG معنادار بوده است (03/0 = P). به علاوه تغییرات بین گروهی مقادیر این شاخص در حین فعالیت در گروه هایNTG و HTG نیز معنادار بوده است (02/0 = P) . براساس این یافته هـای می توان گفت که انجام فعالیت بدنی در محیط گرم در مقایسه با محیط با دمای طبیعی به افزایش بیشتر مقادیر HSP72 منجر می شود.
۷۱۵.

تأثیر تمرینات مقاومتی دایره ای و بی تمرینی پس از آن بر مقادیر پلاسمایی امنتین-1 و ترکیب بدنی دانشجویان دختر دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چاقی بی تمرینی تمرین مقاومتی دایره ای امنتین-1

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی مدیریت ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۴۳۸ تعداد دانلود : ۵۷۳
امنتین-1، آدیپوکاینی است که در بافت چربی احشایی بیان و ترشح می شود و حساسیت انسولینی را افزایش می دهد اما پاسخ آن به تمرینات مقاومتی و بی تمرینی به درستی مشخص نیست. هدف پژوهش حاضر، تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی و بی تمرینی پس از آن بر مقادیر پلاسمایی امنتین-1 دختران دارای اضافه وزن و چاق بود. در این پژوهش نیمه تجربی 22 نفر از دختران دارای اضافه وزن و چاق به طور تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه تجربی (12=n) و کنترل (10=n) تقسیم شدند. گروه تجربی در یک برنامه تمرینی هشت هفته ای و هر هفته چهار جلسه، طبق برنامه تمرینی ای با شدت 65 تا 80 درصد 1RM به تمرین پرداختند و پس از آن چهار هفته بی تمرینی را تجربه کردند تا آثار بی تمرینی نیز بررسی شود. خون گیری پس از دوازده ساعت ناشتایی در مراحل مختلف با شرایط مشابه انجام و مقادیر پلاسمایی امنتین-1 اندازه گیری شد. بر اساس یافته ها هشت هفته تمرین مقاومتی، تغییرات معناداری در همه متغیرهای پژوهش ایجاد کرد و پس از چهار هفته بی تمرینی، این مقادیر به سطوح پایه تغییر یافتند که این تغییر نیز معنادار است (05/0p<). در مقایسه گروهی نیز در مقادیر BMI (017/0p= و 019/0p=) و VO2max (022/0p= و 024/0p=)، در مرحله پس آزمون و چهار هفته بی تمرینی و در مقادیر امنتین-1 در مرحله پس آزمون نسبت به گروه کنترل، تغییرات معناداری دیده شد (013/0p=). تمرین مقاومتی با افزایش معنادار امنتین-1، تأثیری پیش گیرانه برای بیماری های قلبی عروقی داشته، در حالی که با توقف تمرین، سازگاری های مطلوب تمرین از بین می رود و با کاهش معنادار امنتین-1، افراد در معرض عوامل خطرزای قلبی عروقی قرار می گیرند.
۷۱۶.

تأثیر دوازده هفته تمرین استقامتی بر IL-6، IL-10 و نسفاتین - 1پلاسمای رت های نر چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چاقی تمرین استقامتی التهاب IL-6 نسفاتین -1

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۴۳۸ تعداد دانلود : ۸۷۳
کاهش التهاب بلندمدت در اثر چاقی ناشی از رژیم غذایی پرچرب با تمرین ورزشی مشاهده شده، اما سازوکارهای آن به طور کامل مشخص نشده است. به همین منظور در پژوهش حاضر، تأثیر دوازده هفته تمرین استقامتی بر IL-6، IL-10 و نسفاتین -1 رت های نر چاق، بررسی شد. 16 سر، رت نر ویستار دو ماهه به مدت 8 هفته با غذای پرچرب تغذیه شدند تا به میانگین وزنی g 30 ± 319 رسیدند. سپس به طور تصادفی به دو گروه 8 تایی (گروه کنترل و گروه تمرین استقامتی دوازده هفته ای) هر جلسه 60 دقیقه با سرعت 25 تا 30 متر در دقیقه، 5 روز در هفته، دویدن روی تردمیل بدون شیب تقسیم شدند و از آب و غذای در دسترس استاندارد استفاده کردند. از روش الایزا برای اندازه گیری متغیرهای بیوشیمیایی IL-6، IL-10 و نسفاتین -1 استفاده شد. نتایج نشان داد که دوازده هفته تمرین استقامتی تفاوت معناداری بین وزن رت ها ایجاد کرد (001/0 = P). IL-6 گروه تمرین به طور معناداری کمتر بود (04/0 = p). نسفاتین -1 گروه تمرین به طور معناداری افزایش یافت (01/0 = P). IL-10 با آنکه در گروه تمرین کمتر بود، از لحاظ آماری معنادار نبود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تمرین استقامتی بلندمدت به افزایش عامل ضدالتهابی نسفاتین -1 منجر شد و احتمالاً نسفاتین -1 در تعادل انرژی بدن نقش دارد که در سطح پلاسما مستقل از تغییرات IL-10 و IL-6 است.
۷۱۸.

رابطه بین تیپ بدنی و عوامل آمادگی جسمانی در بین دانشجویان غیر ورزشکار

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳۶ تعداد دانلود : ۱۰۴۵
هدف از این مطالعه بررسی رابطه ی اندازه های بدنی وتیپ بدنی اندومورف،مزومورف، اکتومورف با عوامل آمادگی هوازی ،سرعت ونیروی پاها ودستها است. نمونه ها شامل 37 دانشجوی پسر غیرورزشکار دانشگاه تهران ‹19 تا 25 سال› است که سهگروه را تشکیل دادند؛13 نفر اندومورف ،12نفر مزومورف،12 نفر اکتومورف. تیپ بدنی از طریق روش تیپ شناسی هیث وکارترو سلدون اندازه گیری شد.آزمون های آمادگی جسمانی شامل دو60 متر، پرش عمودی ،پرش طول جفتی ،پرتاب توپ طبی وآزمون پله هاروارد است.تجزیه وتحلیل آماری ضریب همبستگی نشان داد که ؛ بین اکتومورف آمادگی هوازی رابطه ی معنی داری وجود دارد،بین چربی بدن ،وزن بدن وآمادگی هوازی رابطه ی مفی معنی داری وجود دارد؛ بین وزن بدن ونیروی دست ها وپاها رابطه ی منفی وجود دارد ؛بین چربی بدن وسرعت عمومی بدن ،نیروی پاها رابطه ی منفی وجود دارد ودرنهایت بین دور بازو ونیروی دستها رابطه ی معنی داری وجود دارد.
۷۱۹.

تأثیر مکمل گلوتامین بر شدت درد ادراک شده و تغییرات سطح آنزیم کراتین کیناز متعاقب تمرینات برونگرا در مردان تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)

۷۲۰.

تأثیر تمرینات مقاومتی و سرعتی بر ANP پلاسمای مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ANP پلاسما تمرین مقاومتی و سرعتی غیرورزشکار مرد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۴۳۵ تعداد دانلود : ۶۴۶
قلب، هورمونی به نام پپتید ناتریورتیک دهلیزی تولید و ترشح می کند. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی و سرعتی بر ANP در مردان غیرورزشکار بود. آزمودنی های تحقیق، 36 مرد سالم غیرورزشکار بودند که به طور تصادفی به سه گروه 12 نفری (مقاومتی با میانگین±انحراف معیار: سن 9/2 ± 1/33 سال، سرعتی با میانگین±انحراف معیار: سن 5/2 ± 1/32 سال، کنترل با میانگین±انحراف معیار: سن 6/2 ± 6/32 سال) تقسیم شدند. برنامه تمرینی گروه مقاومتی شامل 8 هفته،3 روز در هفته، 5 ست /5 حرکت،50-80 RM1 و برنامه تمرینی گروه سرعتی 8 هفته، 3 روز در هفته، 5 بار 10متر - 4بار 20متر- 3 بار 30متر- 3 بار 60 متر- 2 بار 100 متر-1 بار 200 متر بود و گروه کنترل در این مدت هیچ برنامه تمرینی نداشتند. قبل و بعد از دوره تمرین دو نمونه خونی برای اندازه گیری ANPگرفته شد. داده ها با استفاده از نرم افزارSpss (نسخه 18) و آمار توصیفی، آزمون های تی زوجی، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 05/0≥ P تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد هشت هفته تمرین مقاومتی و سرعتی موجب افزایش معنادار ANP پلاسما شد (05/0≥P). در دو گروه مقاومتی و سرعتی تفاوت غیرمعناداری درANP پلاسما (106/0=P) و بین گروه کنترل و دو گروه مقاومتی و سرعتی تفاوت معناداری مشاهده شد (000/0=P). براساس یافته های تحقیق حاضر می توان گفت که تمرینات مقاومتی و سرعتی تغییراتی در سطوح هورمون ANP ایجاد می کند و احتمالاً تأثیرات سودمند فعالیت بدنی در افراد سالم به واسطه تغییر در این شاخص ها باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان