ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۷۱۶ مورد.
۳۸۲.

تاثیر یک دوره اردوی آمادگی شش هفته ای بر اجزای C3 ، C4 سیستم کمپلمان کاراته کاران حرفه ای جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیستم کمپلمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۲
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر یک دوره اردوی آمادگی شش هفته ای بر برخی پروتئین های التهابی (موافق با التهاب) فاز حاد، اجزای C3 ، C4 سیستم کمپلمان کاراته کا ران حرفه ای جوان بود که برای شکرت در مسابقات بین المللی جام فجر انتخاب شده بودند. بدین منظور 10 کاراته کار پسر دعوت شده به اردو با میانگین وزن 5 ±68 کیلوگرم، سن 2 ±8/20 سال، قد 4 ±175سانتیمتر و درصد چربی 2 ±6/7 به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. نمونه های خون از هر آزمودنی در 3 نوبت، 24 ساعت قبل از شروع اردو (T1)، پس از 3 هفته (T2) و پس از گذشت شش هفته (T3، اتمام دوره) گرفته شد و داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که غلظت C3 در هر سه مرحله (T1،T2،T3) در دامنه طبیعی قرار دارد. غلظت C3 در سه هفته اول (T2) کاهش پیدا کرد (56/2%) و در سه هفته پایانی (T3) به مقادیر اولیه بازگشت ، ولی این تغییرات معنی دار نبود (712/0 = P) . همچنین غلظت C4 قبل از شروع دوره در دامنه طبیعی قرار داشت، ولی پس از گذشت سه هفته افزایش (18%) معنی داری پیدا کرد (02/0 = P) و در پایان اردو به مقادیر طبیعی قبل از شروع دوره بازگشت . درمجموع نتایج تحقیق نشان داد که اردوی شش هفته ای آمادگی کاراته کاران جوان، تغییراتی در پارامترهایی از سیستم کمپلمان به وجود می آورد که این تغییرات با توجه به نوع و شدت تمرینات کاراته قابل پیگیری هستند و برای دستیابی به نتیجه کلی، به پژوهش های بیشتری نیاز است.
۳۸۴.

تاثیر فعالیت بدنی بر تغییرات غلظت کورتیزول و انرژی مصرفی در مردان چاق و لالاغر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کورتیزول انرژی مصرفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۱ تعداد دانلود : ۱۰۶۰
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر فعالیت بدنی بر پاسخ کورتیزول و انرژی مصرفی مردان چاق و لاغر بود. به این منظور 12 دانشجوی پسر غیرورزشکار به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند و پس از بررسی سوابق پزشکی – ورزشی و تکمیل رضایت نامه، به دو گروه چاق (با میانگین سنی 9/1 ±83/22 سال، شاخص توده بدنی 8/1 ±08/31 کیلوگرم بر مترمربع و حداکثر اکسیژن مصرفی 9/3 ± 45/35 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه) و لاغر (با میانگین سنی 1 ±17/21 سال، شاخص توده بدن 3/1 ± 2/18 کیلوگرم بر مترمربع و حداکثر اکسیژن مصرفی 3 ±86/45 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه) تقسیم شدند. پروتکل فعالیت بدنی در ساعت 8 صبح انجام شد و شامل 30 دقیقه دویدن بر روی تردمیل با شدت 65% حداکثر اکسیژن مصرفی بود و به وسیله دستگاه گازآنالایزر گازهای تنفسی اندازه گیری می شد. نمونه های بزاقی قبل از فعالیت، بلافاصله بعد از فعالیت، 15 و 30 دقیقه بعد از فعالیت جمع آوری شد. از آزمون های آماری t – استودنت و آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر برای ارزیابی کورتیزول، انرژی مصرفی، اکسیژن مصرفی و نسبت تبادل تنفسی بین دو گروه در حالت استراحت و فعالیت در سطح (05/0 P<) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تفاوتی بین سطح پایه کورتیزول بین دو گروه چاق و لاغر وجود ندارد، درحالی که غلظت کورتیزول در گروه چاق بلافاصله بعد از فعالیت ، 15 و 30 دقیقه بعد از فعالیت، به طور معنی داری بیشتر از گروه لاغر بود (05/0 P<). همچنین میانگین انرژی مصرفی فعالیت (کیلوکالری در دقیقه، یا کیلوکالری در دقیقه به ازای هر کیلوگرم توده بدون چربی) درگروه چاق به طور معنی داری بیشتر از گروه لاغر بود (05/0 P< )، اما تفاوت معنی داری بین مقدار اکسیژن مصرفی و نسبت تبادل تنفسی بین دو گروه مشاهده نشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که درصد چربی بدن بر مقدار انرژی مصرفی و غلظت کورتیزول تاثیر می گذارد، و افراد چاق هنگام فعالیت، انرژی مصرفی بیشتر و سطح کورتیزول بالاتری نسبت به افراد لاغر دارند.
۳۸۵.

تاثیر یک دوره تمرین سرعتی تناوبی و بی تمرینی بر پراکسیداسیون لیپید و دستگاه ضداکسایشی موش های نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مالون دی آلدئید دستگاه ضداکسایشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۱ تعداد دانلود : ۱۰۴۱
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر فعالیت ورزشی سرعتی و یک دوره بی تمرینی متعاقب آن، بر مقدار پراکسیداسیون لیپید (MDA) و پاسخ دستگاه ضداکسایشی (FRAP ، اسید اوریک، بیلی روبین و پروتئین تام) بود. بدین منظور 35 سر موش نر 3 ماهه به صورت تصادفی در 2 گروه تمرین سرعتی (15 = n) و کنترل (15 = n، بدون هیچ گونه برنامه تمرینی) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تمرینی به مدت 12 هفته، هفته ای 3 جلسه، با مدت و شدت مشخص تمرین کردند (از هفته هشتم تا دوازدهم 5 سر موش از آزمودنی های این گروه، بی تمرینی را تجربه کردند تا تاثیرات بی تمرینی بررسی شود). آزمودنی ها به صورت جداگانه در آزمایشگاه حیوانات با شرایط کنترل شده (دما، رطوبت و چرخه روشنایی _ تاریکی (12:12 ساعت)) نگهداری شدند و از غذای استاندارد موش استفاده کردند. متغیرهای MDA و FRAP به صورت دستی و دیگر متغیرها به وسیله کیت ارزیابی شدند. پس از سه مرحله خونگیری (پیش آزمون ، میان آزمون (انتهای هفته هشتم)و پس آزمون (انتهای هفته دوازدهم))، نتایج حاصل از آنالیز واریانس دو راهه با اندازه گیری های مکرر نشان داد دو گروه حداقل در یکی از مراحل ارزیابی به لحاظ متغیر MDA (022/0 = P)، FRAP (005/0 = P) و بیلی روبین (002/0= P) با یکدیگر تفاوت معنی داری داشتند، درحالی که پروتئین تام و اسیداوریک دو گروه اختلاف معنی داری با هم نداشتند. همچنین، در گروه تجربی طی زمان های مختلف اندازه گیری به لحاض شاخص MDA (001/0 = P) ، FRAP (001/0 = P) و بیلی روبین (008/0 = P) و اسیداوریک (012/0 = P) تفاوت معناداری مشاهده شد. در کل، نتایج این تحقیق نشان می دهد که یک دوره تمرین سرعتی موجب ایجاد سازگاری نسبی در دستگاه ضداکسایشی و اکسایش لیپید می شود، اما در اثر بی تمرینی نتایج معکوس خواهد شد.
۳۸۶.

هیپرگلیسمی و هیپرانسولینمی، واکنش Igfbp-1 را به ورزش طولانی مدت در دوچرخه سواران تمرین کرده از بین می برد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۲ تعداد دانلود : ۶۸۸
به منظور تعیین اثر ورزش در مقدار IGFBP-1 در جریان خون مطالعه حاضر در شرایط ورزش طولانی و کلمپ هیپرگلیسمی و هیپرانسولینمی انجام شد هشت دوچرخه سوار مرد به طور تصادفی در دو نوبت جداگانه در شرایط کلمپ گلوکز G و کلمپ گلوکز به همراه تزریق انسولین IG به مدت 120 دقیقه روی دوچرخه ارگومتر با شدت تقریبا 70% حداکثر اکسیژن مصرفی VO2max رکاب زدند نمونه های خون در حالت استراحت قبل از کلمپ و سی دقیقه پس از کلمپ و زمان ورزش برای تعیین مقدار گلوکز انسولین IGFBP-3 ،IGFBP-1JGF-1 گرفته شد و مورد تجزیه قرار گرفتند غلظت گلوکز خون در هر دو آزمایش به طور معنی داری افزایش یافت 001/0< P و در حدود ده میلی مول در لیتر حفظ شد میانگین غلظت انسولین در پلاسما نیز در هر دو آزمایش به طور 32 معنی داری افزایش یافت 001/0> P و مقدار آن زمان ورزش به ترتیب در شرایط G 3/7+32 و GI 6/16+102 میکرو واحد در هر میلی لیتر بود مقدار IGFBP-1 پس از سی دقیقه کلمپ در هر آزمایش تغییر نکرد اما پس از 60 و 120 دقیقه ورزش به طور معنی داری کاهش پیدا کرد 001/0>P نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد غلظت زیاد گلوکز و انسولین در خون به دلیل تزریق خارجی این مواد ترشح IGFBP-1 را زمان ورزش کاملا متوقف کرده یا موجب افزایش کلیرانس (پاکسازی ) آن از گردش خون می شود بنابراین می توان گفت انسولین تنظیم کننده اصلی IGFBP-1 است و به نظر می رسد ورزش به تنهایی عامل تنظیم کننده ترشح IGFBP-1 باشد
۳۸۷.

ارتباط سطوح استراحتی ویسفاتین و تغییرات آن در پاسخ به فعالیت حاد استقامتی با آمادگی هوازی و ترکیب بدن در مردان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حداکثر اکسیژن مصرفی BMI فعالیت هوازی NAMPT WHR

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۱ تعداد دانلود : ۹۳۰
هدف تحقیق بررسی ارتباط سطوح استراحتی و تغییرات ویسفاتین طی فعالیت حاد استقامتی با آمادگی هوازی و ترکیب بدن بود. بدین منظور 46 آزمودنی (میانگین±انحراف معیار؛ سن، 1/16±9/42 سال؛ قد، 4/5±8/171 سانتی متر؛ وزن 7/9±6/73 کیلوگرم) در تحقیق حاضر شرکت کردند. در یک جلسه ابتدا ویژگی های ترکیب بدنی شامل وزن، نسبت دور کمر به باسن (WHR) و شاخص توده بدنی (BMI) اندازه گیری شد و پس از 5 دقیقه گرم کردن عمومی، حداکثر اکسیژن مصرفی (Vo2max) آزمودنی ها با استفاده از آزمون فزآینده و بر روی دوچرخه ارگومتر تعیین شد. به فاصله یک هفته آزمودنی ها یک جلسه فعالیت حاد استقامتی با شدت 60 درصد Vo2max و به مدت 30 دقیقه بر روی دوچرخه انجام دادند. دو نمونه خونی قبل و بلافاصله پس از فعالیت گرفته شد و برای اندازه گیری گلوکز و ویسفاتین مورد استفاده قرار گرفت. جهت بررسی ارتباط سطوح استراحتی ویسفاتین و تغییرات آن در پاسخ به فعالیت با سایر فاکتورها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد بین سطح سرمی ویسفاتین با آمادگی هوازی (265/0=, p17/0=r) و فاکتورهای ترکیب بدنی ارتباط معنا داری وجود ندارد (05/0<P). اما تغییرات ویسفاتین طی فعالیت حاد استقامتی با آمادگی هوازی (018/0=, p349/0=r) و تغییرات گلوکز (013/0, p=363/0r=) ارتباط مثبت و معناداری دارد. علاوه بر این نتایج همبستگی نشان داد آمادگی هوازی با سطوح استراحتی گلوکز و تغییرات آن در پاسخ به فعالیت (013/0=, p362/0-=r) ارتباط منفی و معناداری دارد. بر اساس نتایج تحقیق حاضر نتیجه گیری می شود میزان آمادگی هوازی نقشی در سطح پایه ویسفاتین ندارد، اما آمادگی هوازی بالاتر موجب تغییرات بیشتری در پاسخ ویسفاتین به فعالیت حاد می شود. این مسئله احتمالاً نشان دهنده نقش ویسفاتین در بهبود عمکرد هوازی از طریق بیوسنتر NAD+ و نیز افزایش ترشح انسولین در حین و بلافاصله پس از فعالیت است.
۳۸۸.

تأثیر سن و جنس بر ریکاوری فشار خون، متعاقب یک جلسه فعالیت وامانده ساز در مردان و زنان سالم غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سن جنس فعالیت وامانده ساز مردان و زنان غیرورزشکار ریکاوری فشار خون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۱ تعداد دانلود : ۱۰۳۳
هدف از تحقیق حاضر تعیین تأثیر سن و جنس بر ریکاوری فشار خون پس از یک وهله فعالیت وامانده ساز در مردان و زنان سالم غیرورزشکار است. به این منظور 60 آزمودنی سالم بدون هیچ نوع سابقة بیماری (به ویژه بیماری فشار خونی) و سابقة مصرف دارو و مکمل، در شش گروه جداگانه جایگزین شدند. گروه اول: 10 مرد 20 تا 30 ساله؛ گروه دوم: 10 زن 20 تا 30 ساله؛ گروه سوم: 10 مرد 30 تا 40 ساله؛ گروه چهارم: 10 زن 30 تا 40 ساله؛ گروه پنجم: 10 مرد 40 تا 50 ساله؛ گروه ششم: 10 زن 40 تا 50 ساله. بلافاصله قبل از آزمون، ضربان قلب و فشار خون افراد دو بار(بعد از 10 و 15 دقیقه استراحت) در وضعیت نشسته روی دوچرخة کارسنج اندازه گیری شد. در طول آزمون، ضربان قلب و فشار خون(با استفاده از دستگاه اندازه گیری فشار خون) به فاصلة دو دقیقه اندازه گیری شد. پروتکل آزمون از سه دقیقه گرم کردن در بار کاری 50 وات روی دوچرخه کارسنج شروع شده و در هر دقیقه 20 وات به بار کاری اضافه می شد تا زمانی که آزمودنی ها به خستگی قابل تحمل برسند. سپس ضربان قلب و فشار خون در اولین دقیقه پس از آزمون اندازه گرفته شد و هر دو دقیقه این اندازه گیری ادامه یافت تا لحظه ای که این دو متغیر به سطح قبل از آزمون رسیدند(در دقایق 1، 3، 5، 7 و ....). برای تعیین اثر سن و جنس بر ریکاوری فشار خون، از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و از آزمون تی مستقل برای مقایسة گروه ها استفاده شد. کلیة تجزیه و تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS16، در سطح معنیداری 05 /0P<، انجام گرفت. نتایج نشان داد بین زمان ریکاوری فشار خون، در سه رده سنی زنان سالم غیرورزشکار، تفاوت معنی داری وجود ندارد(05 /0
۳۸۹.

مطالعة هزینه های مالی آسیب در اندام های مختلف فوتبالیست های لیگ برتر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فوتبال آسیب هزینة آسیب

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی مدیریت ورزشی اقتصاد و ورزش
تعداد بازدید : ۱۷۴۹ تعداد دانلود : ۸۳۳
هدف از تحقیق حاضر، مطالعة هزینه­های مالی آسیب­های ورزشی در اندام­های مختلف در فوتبالیست­های حرفه­ای حاضر در لیگ 89 – 88 بود. تمامی بازیکنان آسیب دیده 6 باشگاه از مجموع 18 باشگاه حاضر در لیگ برتر که به طور تصادفی و به صورت گذشته­نگر، مورد بررسی قرار گرفتند. در مجموع 69 نفر (انحراف استاندارد میانگین: سن 2/5 ± 24/6، سابقة بازی رسمی 45/2 ± 26/7) دچار آسیب منجر به صرف نوعی از هزینه شده بودند و به عنوان نمونه­های تحقیق ارزیابی شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامة اصلاح شدة هاوکینز و فولر مربوط به عوامل خطرآفرین داخلی و خارجی آسیب، فرم تکمیل شدة گزارش آسیب و چک لیست محقق ساخت برای جمع­آوری و ثبت ریز هزینه­های مالی، جمع­آوری شد. هزینه­ها در دو بخش هزینه­های مستقیم و هزینه­های غیرمستقیم محاسبه گردید. از آزمون­های همبستگی پیرسون و ANOVA برای آنالیز داده­ها استفاده شد (05/0=P). نتایج این تحقیق نشان داد اندام تحتانی با میزان آسیب (7/85 درصد) بیشترین هزینه را به خود اختصاص داد (در مجموع 867/1 میلیارد تومان) که در این بین هزینه­های مربوط به آسیب زانو، با میزان آسیب 39 درصد به طور قابل ملاحظه­ای بیشتر بود (410/1 میلیارد تومان)، 68 درصد هزینه­ها (390/1 میلیارد تومان) برای آسیب­های برخوردی گزارش شد و تقریباً تمام موقعیت­های غیربرخوردی که بقیة هزینه­ها را شامل می­شود، برای زانو و به طور مشخص مربوط به آسیب ACL و مینیسک­ها گزارش شده است. نتایج آزمون رابطة معناداری بین هزینة آسیب با شدت آسیب (806/0 = r) و نیز تفاوت هزینه در نواحی مختلف بدن را نشان داد (01/0 = P). بسیاری از آسیب­های بازیکنان به ویژه در مفصل زانو با مدیریت صحیح قابل شناسایی، پیشگیری و حذف از صحنة آسیب می­باشند. تأکید بر استراتژی­های پیشگیرانه در بروز آسیب کلید کاهش هزینه­های مالی در صنعت فوتبال است که در این تحقیق بر آن تأکید شده است.
۳۹۰.

مقایسه اثر سه نوع تمرین قدرتی ، استقامتی و موازی ( ترکیب قدرتی و استقامتی ) بر ویژگیهای بیوانرژیک ، قدرت بیشینه و ترکیب بدنی مردان تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین قدرتی ترکیب بدنی تمرین استقامتی تمرین موازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۰ تعداد دانلود : ۱۰۱۳
هدف از این پژوهش عبارت است از مقایسه اثر سه نوع تمرین قدرتی، استقامتی، و موازی بر ویژگیهای بیوانرژیک ، قدرت بیشینه و ترکیب بدنی دانشجویان تمرین نکرده.46 دانشجوی داوطلب شرکت در پژوهش با میانگین سنی 21/1+89/24 سال به صورت تصادفی در چهار گروه قدرتی ، استقامتی، موازی، و کنترل تقسیم شدند...
۳۹۲.

مقایسه اثر سه روش بیش تمرینی بر روی سیستم ایمنی شناگران زن باشگاهی

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۶ تعداد دانلود : ۸۷۷
پژوهش حاضر اثر سه روش بیش تمرینی را بر سیستم ایمنی (لکوسیتها و زیر رده های آن مانند لنفوسیتها، مونوسیتها، نوتروفیلها) شناگران زن مورد مطالعه قرار می دهد. شناگران زن باشگاهی که بیش از یکسال به طور مرتب مشغول تمرین شنا بودند جامعه آماری این تحقیق را تشکیل می دهد. چهل آزمودنی از این جامعه به طور تصادفی انتخاب شدند و در چهار گروه که شامل یک گروه کنترل و سه گروه تجربی بودند، با تعداد 10 نفر در هر گروه قرار گرفتند. پیش از شروع تمرینات نمونه خونی برای بررسی گلبولهای سفید و زیر رده های آن جمع آوری گردید. پس از آن آزمودنیها به مدت شش هفته در چهار گروه متفاوت با چهار برنامه تمرینی متفاوت که از نظر حجم تمرین و تعداد روزها در هفته تفاوت داشت به تمرین پرداختند.در پایان شش هفته تمرین، مجددا نمونه های خونی جهت برررسی میزان گلبولهای سفید و زیر رده های آن جمع آوری گردید. از آمار توصیفی برای توصیف شاخص های آمار توصیفی (میانگین، میانه، نما، دامنه، حداکثر و حداقل) استفاده گردید و از آزمون تحلیل واریانس (ANOVA) برای مقایسه میانگین ها در چهار گروه استفاده گردید. برای مقایسه اختلاف میانگین های پیش آزمون t وابسته استفاده گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که گروه تجربی، که بیشترین حجم تمرین و کمترین زمان دوره بازیافت را داشتند، بیشترین کاهش معنی دار (p ٪5) در گلبولهای سفید آنان مشاهده گردید. این امر همچنین با تحقیقات گذشته که ثابت نموده حجم ها و شدت های زیاد تمرین در ورزشکاران قهرمان، سیستم ایمنی را تحت تاثیر قرار داده و باعث کاهش گلبولهای سفید می شود مطابقت دارد.
۳۹۳.

مقایسه اثربخشی دو برنامه تمرین بر شاخص های عضلانی – اسکلتی و قلبی – عروقی دختران دانشجوی کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آمادگی جسمانی دختران دانشجوی کم تحرک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۴ تعداد دانلود : ۹۴۶
در سال های اخیر، آثار متقابل زمان جلسات فعالیت بدنی با تعداد جلسات در هفته در جهت افزایش سطح آمادگی جسمانی، مورد توجه محققان عرصه سلامت قرار گرفته است. بر این اساس، پژوهشی با هدف مقایسه اثربخشی دو برنامه تمرین بر شاخص های عضلانی – اسکلتی و قلبی – عروقی دختران دانشجوی کم تحرک طراحی و به اجرا گذاشته شد. به این منظور 111 دانشجوی کم تحرک داوطلب انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه با میانگین و انحراف استاندارد سن، گروه های تک جلسه ای (37 نفر، 73/1 ± 02/21 سال)، دو جلسه ای (35 نفر، 17/2± 17/21 سال) و کنترل (39 نفر 27/2 ± 78/21 سال) تقسیم شدند. برنامه تمرینی تک جلسه ای شامل دویدن با شدت HRmax 70 – 60 درصد، 60 – 40 دقیقه، یک جلسه در هفته و در گروه دو جلسه ای، دویدن با شدت مشابه، 30 – 20 دقیقه، دو جلسه در هفته به مدت 12 هفته بود. در هر دو برنامه تمرینی، تمرینات آمادگی جسمانی شامل استقامت عضلانی، انعطاف پذیری و چابکی اجرا شد. از آزمون های راکپورت، فشار خون، دو 9 × 4 متر، دراز و نشست، کشش بارفیکس، نشستن و خم شدن برای اندازه گیری شاخص های مذکور استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آنالیز واریانس دوسویه با آزمون تعقیبی بن فرنی در سطح معنی داری (05/0P≤) نشان داد در هر دو گروه تجربی شاخص های قلبی – عروقی و عضلانی – اسکلتی به طور معنی داری بهبود یافت. در حالی که زمان چابکی تنها در گروه دو جلسه ای به طور معنی داری کاهش یافت (05/0P<). به طور کلی شاید اجرای هر دو برنامه تمرینی سازگاری های مفیدی را در پی داشته و تغییر تعداد جلسات تمرین فقط بر درجه بهبود آنها تاثیر داشته است، اما در مورد چابکی، احتمالاً تاثیر تغییر تعداد جلسات بیش از مدت کل تمرین در هفته بوده است.
۳۹۴.

شناسایی عوامل مرتبط با مصرف مواد نیروزا توسط دانش آموزان پسر دوره متوسطه و پیش دانشگاهی استان همدان و سنجش میزان آگاهی آنها ازعوارض مصرف این مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مواد نیروزا (دوپینگ)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۲ تعداد دانلود : ۸۹۹
سلامت جسمانی دانش آموزان اهمیت خاصی دارد. مصرف مواد نیروزا به ویژه در این سنین سلامت ایشان را به خطر می اندازد و آگاهی از عوارض مخرب این مواد موجب کاهش مصرف و شیوع آن می شود. اطلاعات مستندی در دست نیست که نشان دهد آموزش های عمومی در مدارس و رسانه ها تا چه اندازه این آگاهی را به این گروه منتقل می سازد. هدف از این پژوهش، تعیین سطح آگاهی دانش آموزان از عوارض جانبی و شیوع مصرف مواد نیروزا و شناسایی عوامل مرتبط با مصرف این مواد در دانش آموزان است. بدین منظور 6000 نفر از دانش آموزان پسر دوره متوسطه استان همدان با میانگین سنی 34/1 ± 6/16 از میان جامعه 55000 نفری دانش آموزان به طور خوشه ای انتخاب و بررسی شدند. اطلاعات مربوط به میزان آگاهی، شیوع مصرف و عوامل مرتبط با مصرف مواد نیروزا با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته به دست آمد. روایی پرسشنامه مطلوب (81/0 = r ) بود. با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن و آمار توصیفی اطلاعات ارزیابی شد. میزان شیوع مصرف مواد نیروزا 3/12% به دست آمد. 26/56% فاقد اطلاعات، 25/22% اطلاعات کم، 63/20% اطلاعات متوسط و فقط 85/0% اطلاعات کافی در زمینه عوارض مصرف مواد نیروزا داشتند. بیشترین مصرف در بین بدنسازان و کمترین مصرف هم در ورزشکاران بدمینتون بود. میزان مصرف با میزان آگاهی، رشته های ورزشی، وضعیت تحصیلی و تحصیلات والدین مرتبط بود. اعمال آموزش های ویژه در خصوص عوارض دوپینگ توصیه می شود.
۳۹۵.

رابطه بین غلظت های لاکتات خون و بزاق برای برآورد غیرتهاجمی آستانه لاکتات با استفاده از بازی در زمین های کوچک (SSG) فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لاکتات خون لاکتات بزاقی بازی در زمین های کوچک (SSG)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۲ تعداد دانلود : ۱۳۶۵
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه غلظت های لاکتات بزاقی با لاکتات خون و ضربان قلب برای برآورد غیرتهاجمی آستانه لاکتات پس از اجرای یک شیوه تمرینی توپی فوتبال (بازی سه در مقابل سه) در مردان فوتبالیست است. به این منظور، 12 مرد فوتبالیست (سن: 1±18 سال، قد: 4/4±6/173 سانتی متر، وزن: 6/4±8/67 کیلو گرم، درصد چربی: 8/3±3/14) در قالب چهار گروه سه نفری در این پژوهش شرکت کردند. هر گروه سه نفره از آزمودنی ها نوعی از تمرینات بازی فوتبال در زمین های کوچک (سه در مقابل سه) بدون دروازه یا درواز ه بان را در محوطه ای به ابعاد 25×25 متر اجرا کردند. فعالیت شامل حفظ توپ و تلاش حریف برای به دست آوردن توپ بود. برای تعیین شدت فعالیت، ضربان قلب آزمودنی ها در هر مرحله پنج دقیقه ای، با استفاده از ضربان سنج پولار ثبت می شد. مراحل نمونه گیری خون و بزاق در شش مرحله عبارت بودند از: حالت استراحت، بعد از 15 دقیقه گرم کردن و بعد از چهار مرحله بازی پنج دقیقه ای با شدت های 60%، 70%، 80% و 90% ضربان قلب ذخیره. بین هر مرحله، پنج دقیقه استراحت غیرفعال بود و نمونه های خون و بزاق در این مرحله جمع آوری می شدند. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر و همبستگی اسپیرمن در سطح معنی داری 05/0 تجزیه و تحلیل شدند. با توجه به نتایج، در مقادیر لاکتات خون و بزاق، بین شش مرحله تفاوت معنی داری مشاهده می شود. از طرف دیگر، بین لاکتات خون و بزاق در مرحله های پنج و شش (شدت های80% و 90%) از قرارداد تمرینی، همبستگی قابل قبولی وجود دارد (79/0=r5 ،05/0P< و 56/0=r6 ،05/0P<). بین ضربان قلب و لاکتات در مرحله های پنج و شش بزاق نیز همبستگی بالایی مشاهده می شود (6/0=r5 ،05/0P< و 68/0=r6 ،05/0P<)؛ بنابراین شاید بتوان از اندازه گیری غلظت لاکتات بزاقی به عنوان روشی غیرتهاجمی برای تحقیقات فیزیولوژیکی استفاده کرد. همچنین، به دلیل شباهت بین نقطه شکست لاکتات خون- ضربان قلب و لاکتات بزاق- ضربان قلب در منحنی های مربوط می توان آستانه بی هوازی چشمی را برای این نوع قراردادهای تمرینی تعیین کرد. (قطعاً تحقیقات بیشتر در این زمینه نیاز است).
۳۹۶.

ارتباط بین تغییرات امتیاز اشتها و سطوحِ در گردش لپتین و گرلین اسیله شده متعاقب یک دوره تمرین قدرتی در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین قدرتی لپتین گرلین آسیل دار اشتها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۱ تعداد دانلود : ۱۲۱۷
چکیده مقدمه و هدف: چگونگی ارتباط بین تمرین و اشتها هم برای افرادی که علاقه مند به حفظ وزن بدن سالم هستند و هم برای ورزشکارانی که می خواهند عملکرد خود را به حد مطلوب برسانند، مهم است. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین تغییرات امتیاز اشتها و سطوحِ در گردش لپتین و گرلین اسیله شده متعاقب یک دوره تمرین قدرتی بود. مواد و روش ها: در یک کارآزمایی نیمه تجربی، 21 مرد جوان چاق بطور تصادفی به دو گروه تمرین قدرتی (10 نفر، 3/3 ± 7/26 سال، 5/5 ± 1/96 کیلوگرم، 9/2 ± 2/31 درصد چربی، 8/2 ± 6/32 کیلوگرم بر متر مربع) و کنترل (11 نفر، 7/3 ± 1/28 سال، 7/5 ± 7/95 کیلوگرم، 2/3 ± 9/30 درصد چربی، 7/3 ± 1/32 کیلوگرم بر متر مربع) تقسیم شدند. ویژگی های عمومی آزمودنی ها، سطوح در گردش لپتین و گرلین اسیله شده (با بکارگیری کیت های الایزا) و امتیاز اشتها (با استفاده از پرسشنامه اشتهای کنسول تغذیه) قبل و پس از دوره تمرین اندازه گیری شد. پروتکل تمرین قدرتی شامل دوازده هفته تمرین با وزنه (3 جلسه تمرین در هفته، ده ایستگاه، 3 ست 12-8 تکرار در هر ایستگاه، شدت 80-60 درصد یک تکرار بیشینه، میزان استراحت بین ست ها 1 دقیقه و بین ایستگاه ها 2 دقیقه، مدت زمان تمرین اصلی حدود 60 دقیقه در هر جلسه) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با بکارگیری نرم افزار آماری SPSS-16 صورت گرفت. سطح معنی داری 05/0 > p در نظر گرفته شد. یافته ها: تمرین قدرتی غلظت لپتین سرم را کاهش (1/4 ± 0/8 در مقابل 6/3 ± 1/6 نانوگرم بر میلی لیتر) و غلظت گرلین اسیله شده پلاسما (6/4 ± 1/15 در مقابل 8/2 ± 6/18 پیکوگرم بر میلی لیتر) و امتیاز اشتها (7/1 ± 4/30 در مقابل 2/2 ± 3/32) را افزایش داد (به ترتیب 025/0=P، 039/0=P، 042/0=P). همچنین، تغییرات اشتها در گروه تمرین با تغییرات غلظت لپتین سرم بطور معکوس و با تغییرات غلظت گرلین آسیله شده پلاسما بطور مستقیم همبسته بود (به ترتیب 013/0=P، 022/0=P). نتیجه گیری: اجرای تمرین قدرتی به مدت دوازده هفته سطوح لپتین سرم را کاهش، اما غلظت گرلین آسیله-شده پلاسما را افزایش می دهد. این تغییرات، با بهبود اشتها همراه می باشد. همچنین، به نظر می رسد تغییرات حاصله در امتیاز اشتها متعاقب تمرین با تغییرات سطوح لپتین و گرلین اسیله شده رابطه (به ترتیب معکوس و مستقیم) داشته باشد.
۳۹۷.

مقایسه اثرات 8 هفته تمرین قدرتی و استقامتی بر سطح پلاسمایی ویسفاتین مردان میانسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات قدرتی تمرینات استقامتی ویسفاتین پلاسما مردان میانسال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۰ تعداد دانلود : ۱۰۱۸
هدف تحقیق حاضر مقایسه اثرات 8 هفته تمرین قدرتی و استقامتی بر سطح ویسفاتین پلاسما در مردان میانسال بود. بدین منظور 28 مرد میانسال سالم (سن: 7/4±3/38 سال، قد: 9/5±5/173 سانتی متر و شاخص توده بدن 9/2±9/25 کیلوگرم بر متر مربع میانگین± انحراف معیار) به عنوان آزمودنی انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه کنترل (10=n)، گروه تمرینات قدرتی (9=n) و گروه تمرینات استقامتی (9=n) قرار گرفتند. تمرینات قدرتی به مدت 8 هفته با 65 - 80 درصد یک تکرار بیشینه، 8 - 12 تکرار، 2 - 4 نوبت و 3 جلسه در هفته انجام شدند. تمرینات استقامتی نیز به مدت 8 هفته با شدت 65 – 80 درصد ضربان قلب بیشینه، به مدت 20 – 34 دقیقه و 3 جلسه در هفته صورت گرفت. نتایج نشان داد که 8 هفته تمرینات قدرتی و استقامتی موجب کاهش معنی دار درصد چربی (به ترتیب 4/5 و 8/8 درصد)، نسبت دور کمر به لگن (2/2 درصد در هر گروه) و غلظت ویسفاتین پلاسما (به ترتیب 7/19 و 6/29 درصد) شده است (05/0>P). از طرف دیگر حداکثر اکسیژن مصرفی پس از اعمال تمرینات قدرتی و استقامتی افزایش پیدا کرد (به ترتیب 1/13 و 8/15 درصد) که این افزایش نسبت به گروه کنترل نیز معنی دار بود (01/0>P). علاوه بر این، ارتباط مثبت معنی داری بین سطح اولیه ویسفاتین با درصد چربی و سطح تری گلیسرید مشاهده شد (05/0>P). به طور کلی می توان عنوان کرد که 8 هفته تمرینات قدرتی و استقامتی به واسطه کاهش توده چربی موجب کاهش غلظت ویسفاتین پلاسما در مردان میانسال می شوند و تمرینات استقامتی نسبت به تمرینات مقاومتی، تأثیر بیشتری در کاهش سطح ویسفاتین پلاسما دارند.
۳۹۸.

تأثیر شش هفته تمرین استقامتی بر سطوح برخی سایتوکاین های ریزمحیط تومور در موش های ماده مبتلا به تومور پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرطان پستان تمرین استقامتی اینترلوکین 17 اینترفرون گاما

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۷۳۸ تعداد دانلود : ۸۶۸
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیرات تمرینات ورزشی بر تعادل سایتوکاینی موش های ماده مبتلا به سرطان پستان است. بدین منظور 20 سر موش بالب سی ماده تصادفی در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند. پس از آشناسازی با محیط و تزریق سلول های سرطانی به همه موش ها، گروه تجربی به مدت شش هفته، پنج روز و با شدت متوسط تمرینات استقامتی را انجام دادند. موش ها روزانه از نظر تغییرات رشد تومور ارزیابی شدند. در پایان موش ها نخاعی شدند و بافت تومور برداشته شده و به سرعت فریز شد و در دمای 70- درجه سلسیوس نگهداری شد. نمونه تومور هموژنیزه شده و سپس با روش الایزا مقادیر سایتوکاین های IL-17 و IFN-g در نمونه ها بررسی شد. از آزمون Tمستقل برای تعیین اختلاف بین گروه ها استفاده شد. کاهش معنادار IL-17 در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (03/0 P=). همچنین، سطوح IFN-γ افزایش نشان داد. ولی این افزایش از لحاظ آمار معنادار نبود. کاهش معنادار میزان رشد تومور نیز در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (005/0 P=). از آنجا که IL-17 در رگ زایی، رشد و متاستاز تومور نقش دارد، کاهش سطوح این سایتوکاین که به موازات کاهش حجم تومور است نشان می دهد که تمرین از طریق کاهش سطوح این سایتوکاین موجب کاهش رشد تومور می شود. همچنین افزایش در سطح IFN-γ حاکی از تعدیل سایتوکاینی به وسیله تمرین در ریزمحیط تومور در راستای القای ایمنی سلولی ضد تومور است که نقش حمایتی تمرین در تحریک ایمنی ضد تومور را نشان می دهند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت تمرینات استقامتی نقش مؤثری در بازداری از رشد تومور در سرطان های وابسته به استروژن دارد.
۴۰۰.

اثر مصرف دوز متوسط و کم کافئین بر قدرت بیشینه، استقامت و توان عضلانی در پرورش اندام کاران مرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کافئین استقامت عضلانی ورزش مقاومتی قدرت بیشینه پرورش اندام کاران مرد توان عضلانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۶ تعداد دانلود : ۹۱۴
تحقیقات تأثیرات مثبت مصرف کافئین را بر عملکرد هوازی گزارش کرده اند، اما نتایج تأثیرات نیروزایی کافئین بر اجرای بی هوازی و ورزش کوتاه مدت و شدید، متناقض و مبهم است. هدف تحقیق حاضر، بررسی اثر مصرف مقادیر متوسط و کم کافئین بر قدرت بیشینه، استقامت و توان عضلانی در پرورش اندام کاران مرد بود. به این منظور 12 مرد پرورش اندام کار (با میانگین سن 5±83 /26 سال، قد 04 /4 ± 174 سانتی متر و وزن 8 /3 ± 41 /77 کیلوگرم) به طور داوطلبانه انتخاب شدند. طرح تحقیق متقاطع بود. آزمودنی ها به چهار گروه کنترل، دوز کم کافئین ( mg/kg5 /2)، دوز متوسط کافئین (5 mg/kg) و دارونما (پودر نشاسته به صورت کپسول) تقسیم شدند. سپس، آزمون های یک تکرار بیشینه (1RM) را برای قدرت بیشینه، تکرار تا خستگی با 70 درصد 1RM را برای استقامت عضلانی و تعداد تکرارها در 15 ثانیه با 80 درصد 1RM را برای توان عضلانی در حرکت های پرس سینه و پرس پا انجام دادند. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و t همبسته تحلیل شد. نتایج نشان داد مصرف دوز متوسط کافئین در مقایسه با دوز کم و دارونما موجب افزایش معنادار قدرت بیشینه، استقامت و توان می شود. در مجموع، می توان گفت افراد پرورش اندام کار برای بهبود قدرت بیشینه، استقامت و توان عضلانی، بهتر است یک ساعت قبل از ورزش، کافئین به مقدار متوسط استفاده کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان