ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۱٬۷۵۹ مورد.
۱۰۰۱.

تاثیر سرعت موسیقی بر ضربان قلب و سطح درک فشار دانشجویان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت بدنی ضربان قلب سطح درک فشار سرعت موسیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۲۲۹
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر سرعت موسیقی بر ضربان قلب و سطح درک فشار دانشجویان پسر رشته تربیت بدنی است. به این منظور 45 دانشجوی مرد رشته تربیت بدنی با میانگین سنی 81/1±93/21 سال، وزن 73/11±05/68 کیلوگرم، شاخص توده بدن (BMI)08/3±27/22 و قد 22/16±27/172 سانتی متر انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه کنترل تجربی با سرعت زیاد (140bpm =) و تجربی با سرعت کم (100bpm=) تقسیم شده و طی 2 مرحله و به صورت پیش و پس آزمون، ارزیابی شدند. قبل از آزمون از آزمودنی ها خواسته شد که از بین قطعات موسیقی موجود، یکی را انتخاب کنند (برای گروه های تجربی قطعات متفاوتی ارائه شد). آزمودنی ها پس از 10 دقیقه گرم کردن (با و بدون موسیقی) به اجرای آزمون وینگیت پرداختند. طی گرم کردن و اجرای آزمون وینگیت، شاخص های ضربان قلب و سطح درک فشار اندازه گیری شد. داده های حاصل با استفاده از نرم افزار SPSS (آزمون ANOVA یکطرفه) و سطح معناداری 05/0 P<تجزیه و تحلیل شد. تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده نشان داد که طی گرم کردن، در مورد ضربان قلب )00/24F = ،001/0P = ( و سطح درک فشار ) 16/10F = ،001/0P = ( بین گروه موسیقی با سرعت کم و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود ندارد، اما در گروه موسیقی با سرعت زیاد در مقایسه با گروه کنترل و گروه موسیقی با سرعت پایین ، سطح این دو شاخص به طور معناداری افزایش یافت. در مورد تغییرات مشاهده شده در شاخص های ضربان قلب) 25/12F = ،001/0P = ( و سطح درک فشار) 58/7F = ،02/0P = ( طی اجرای آزمون وینگیت نیز نتایج مشابهی به دست آمد. ازاین رو بر اساس یافته های یاد شده به نظر می رسد سرعت موسیقی بر ایجاد تغییر در ضربان قلب و سطح درک فشار طی گرم کردن و اجرای آزمون وینگیت تاثیرگذار است.
۱۰۰۲.

تاثیر یک دوره تمرین استقامتی سه هفته ای بر سطوح گرلین بافتی و پلاسمایی رت های نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی هورمون رشد گرلین هورمون کورتیزول معده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۳ تعداد دانلود : ۷۸۸
گرلین پپتیدی، اشتهاآور و مترشحه از معده است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر 3 هفته تمرین استقامتی بر گرلین پلاسما و معده و همچنین هورمون های کورتیزول و رشد و نیز وزن رت های نژاد ویستار است. به این منظور 20 رت نر نژاد ویستار (16-14 هفته ای) به طور تصادفی به دو گروه کنترل (10= n) و تجربی (10= n) تقسیم شدند. گروه تجربی با سرعت 25 متر بردقیقه،60 دقیقه، 5 روز در هفته و به مدت 3 هفته روی تردمیل دویدند. 48 ساعت پس از آخرین مرحله تمرین، رت ها در شرایط سیری، بی هوش شدند و بافت های آنها جدا شد. از آزمون t مستقل برای تحلیل داده ها استفاده شد. در گروه تجربی سطوح گرلین پلاسما و معده و وزن کمتر و مقدار کورتیزول بیشتر از گروه کنترل بود (05/0 < p). احتمالاً تغییرات هورمونی هنگام ورزش بر سازگاری گرلین موثر است.
۱۰۰۳.

تاثیر دو هفته مصرف ویتامین E بر پاسخ مولکول چسبان سلولی به فعالیت وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت ورزشی وامانده ساز مولکول چسبان سلولی نوع یک (1ICAM-) ویتامین E

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۱ تعداد دانلود : ۶۱۸
برای بررسی تاثیر مکمل دهی ویتامین E بر پاسخ مولکول چسبان سلولی نوع یک (1ICAM-) به فعالیت وامانده ساز، 16 مرد فعال انتخاب و براساس max2VO به دو گروه مکمل و دارونما تقسیم شدند. پس از 14 روز مکمل دهی، آزمودنی های هر -دو گروه فعالیت وامانده ساز 65 دقیقه ای را انجام دادند. نمونه های خونی قبل از دوره مکمل دهی، قبل و بلافاصله بعد از فعالیت وامانده ساز گرفته شد. برای آنالیز داده ها از آزمون تحلیل واریانس و t وابسته استفاده شد. نتایج افزایش معنی دار ویتامین E سرمی را در گروه مکمل نشان داد (000 /0P=). همچنین، 1ICAM- سرمی در گروه های مکمل (128 /0P=) و دارونما (095 /0P=) افزایش غیرمعنی داری یافت. با وجود این، بین 1ICAM- سرمی دو گروه مکمل و دارونما در هیچ یک از وهله های زمانی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (710 /0P=). به طور کلی، مصرف 400 واحد بین المللی ویتامین E به مدت 14 روز (ایزومر توکوفرول) تاثیر معنی داری بر 1ICAM- سرمی ناشی از فعالیت وامانده ساز نداشت.
۱۰۰۶.

اثر دو شدت مختلف فعالیت بدنی بر سلو ل های اجدادی اندوتلیال سیار(EPC) در زنان جوان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان جوان شدت فعالیت بدنی سلول های اجدادی اندوتلیال سیار(EPC)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۲۴۹ تعداد دانلود : ۶۱۹
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر دو شدت مختلف فعالیت بدنی بر سلو لهای اجدادی اندوتلیال سیار در زنان جوان سالم بود. به همین منظور به وسیله پرسشنامه، 15 دانشجوی دختر از بین داوطلبان شرکت در 22 سال، شاخص توده بدن ±1/ پژوهش به طور تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه (گروه 1: میانگین سن 8 21 سال، شاخص توده بدن ±1/ 20/81±1/91 کیلوگرم بر متر مربع، تعداد 8 نفر، گروه 2: میانگین سن 5 20/38±1/66 کیلوگرم بر متر مربع، تعداد 7 نفر) قرار گرفتند. هر گروه به مدت 30 دقیقه در شدت فعالیت روی نوارگردان دویدند. نمونه های خونی برای (HRmax %85 : 70 % و گروه 2 : مربوط به خود(گروه 1 گلبول ،(Isotype control) و ایزوتوپ کنترل آن CD اندازهگیری سلول های اجدادی اندوتلیال سیار + 34 سفید و پلاکت، قبل و 10 دقیقه پس از انجام آزمون از همه آزمودنی ها گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل و ضریب همبستگی (ANOVA) وابسته (زوجی)، آزمون تحلیل واریانس یکطرفه t داده ها از آزمون در نظر گرفته شد. یافته های حاصل از پژوهش (P < 0/ پیرسون استفاده شد. حداقل سطح معن اداری ( 05 CD نشان داد که هر دو شدت فعالیت بدنی باعث افزایش معنادار تعداد 34+ می شود ، این Plt و WBC ، بیشتر بود، اما از نظر آماری معنادار نبود. از بین متغیرهای اندازه گیریشده HRmax % اثرگذاری با شدت 85 CD فقط بین 34+ و پلاکت رابط ه معنادار مشاهده شد. در نهایت می توان بیان کرد که فعالیت بدنی با شود و با توجه EPC می تواند موجب افزایش بازسازی عروق ناشی از بسیج HRmax % شدت 70 % و 85 اینگونه بسیج سلولی ممکن است بهعنوان ساز و کار جبرانی یا ترمی م EPC به ارتباط معنادار پلاکت با فیزیولوژیک در آسیب التهابی حاد ب هکار رود
۱۰۰۷.

تأثیر یک وهله فعالیت هوازی بیشینه صبح و عصر بر سطوح پلاسمایی هورمون های رشد و کورتیزول در زنان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ریتم شبانه روز آزمون هوازی بیشینه بروس هورمون رشد کورتیزول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۹۹
مقدمه: ورزش با شدت متوسط تا شدید، محرک قدرتمندی برای ترشح هورمون رشد وکورتیزول است و عوامل مختلفی از جمله ریتم شبانه روزی می تواند پاسخ این دو هورمون به ورزش را تعدیل کند. هدف این تحقیق تعیین تاثیر زمان تمرین روزانه بر پاسخ هورمون رشد و کورتیزول نسبت به ورزش می باشد. روش شناسی: بیست و دو دانشجوی دختر (میانگین و انحراف استاندارد سن 24/2±59/21سال، نمایه ی توده بدنی 75/2±05/21کیلوگرم بر متر مربع و درصد چربی 20/3±28/27 درصد) به طور تصادفی به دو گروه تجربی (12 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی ها در دو روز جداگانه آزمون هوازی بیشینه بروس روی تردمیل را متعاقب 12 ساعت ناشتایی انجام دادند. آزمون اول، ساعت 8 صبح و آزمون دوم، ساعت 6 بعد از ظهر انجام شد. نمونه گیری خون در هر دو مرحله تمرین، به میزان 10 سی سی بلافاصله قبل و پس از تمرین جمع آوری شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون آنالیز واریانس درون گروهی و تعقیبی توکی افزایش معنی داری را در میانگین سطح هورمون رشد در گروه تجربی بلافاصله پس از تمرین صبح و عصر نشان داد (001/0=p)؛ سطح کورتیزول گروه تجربی تنها پس از آزمون صبح افزایش معناداری داشت(05/0p < ) ؛ نسبت سطح هورمون رشد به کورتیزول گروه تجربی در پس آزمون عصر در مقایسه با پیش آزمون عصر افزایش معناداری یافت (001/0p < ). بحث و نتیجه گیری: با توجه به بالا بودن نسبت سطح هورمون رشد به کورتیزول در تمرین عصر، به نظر می رسد در تمرین عصرگاهی شرایط آنابولیسم بهتری بر بدن حاکم باشد.
۱۰۰۸.

تأثیر مصرف مکمل اسید چرب امگا- 3 به همراه فعالیت ورزشی هوازی بر غلظت آدیپونکتین و مقاومت به انسولین زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آدیپونکتین اسید چرب امگا-3 مقاومت به انسولین زنان سالمند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۹۴
مقدمه: اسید چرب امگا-3 نوعی اسید چرب اشباع نشده است که با افزایش بیان آدیپونکتین در بافت چربی همراه است. هدف این تحقیق بررسی تاثیر مصرف اسید چرب امگا- 3 و فعالیت ورزشی هوازی برغلظت آدیپونکتین و مقاومت به انسولین زنان سالمند بود. روش شناسی: 37 زن سالمند 55-80 سال سالم به طور داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه تمرینات هوازی(12=n)، تمرینات هوازی به همراه مکمل اسید چرب امگا- 3 (13=n) و گروه کنترل (12=n) تقسیم شدند. فعالیت ورزشی هوازی از نوع ایروبیک موزون با شدت 40 درصد ضربان قلب بیشینه بود که به مدت ۸ هفته و ۳ جلسه در هفته انجام شد. مدت برنامه تمرین در هفته اول بیست دقیقه، در هفته دوم 35 دقیقه، هفته های سوم و چهارم 45 دقیقه و هفته های پنجم و ششم و هفتم و هشتم 60 دقیقه بود.گروه مکمل در طول دوره یک عدد کپسول 3 گرمی امگا-3 در روز دریافت کردند. انسولین و آدیپونکتین با روش ELISA وکیت تخصصی و شاخص مقاومت به انسولین با روش HOMA اندازه گیری شدند. تفاوت درون گروهی با روش t وابسته و تفاوت بین گروهی با تحلیل واریانس یک طرفه ارزیابی شد. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد وزن و BMI در هر دو گروه تمرین و تمرین به همراه مکمل کاهش یافت که این کاهش در گروه تمرین همراه با اسید چرب امگا-3 معنی دار بود. همچنین، آدیپونکتین در هر دو گروه تجربی افزایش معنی داری یافت (گروه تمرین هوازی 03/0p= و گروه تمرین و مکمل001/0 p=). با این حال، در بین گروه ها در پس آزمون تفاوت معنی داری مشاهده نشد. مقاومت به انسولین در هیچ یک از گروهها و در بین گروه ها معنی دار نبود. بحث و نتیجه گیری: به طور کلی ، به نظر می رسد انجام فعالیت ورزشی هوازی به همراه مصرف مکمل اسید چرب امگا -3 تاثیر سودمندی بر وضعیت آدیپونکتین و مقاومت به انسولین زنان سالمند داشته باشد.
۱۰۰۹.

اثرات نوشیدنی های انرژی زا بر بازیافت توان بی هوازی و سطوح PH و لاکتات خون مردان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازیافت توان بی هوازی لاکتات خون نوشیدنی انرژی زا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۹۶۲ تعداد دانلود : ۵۳۶
به منوور مقایسه اثر یک وعده از نوشیدنیهای OR و مگابیسیک با دارونما، 22 مرد ورزشکار داوطلب، 70 کیلوگرم( در قالب 3 گروه /23±3/ 173 سانتی متر و وزن 67 /00± 7/ 22 سال، قد 62 /2±2/ )سن 63 تصادفی، در دو آزمون رست متوالی)با و بدون مصرف نوشیدنی ها( با فاصله 26 دقیقه، شرکت کردند. جهت محاسبه سطوح لاکتات و PH خون )روش گاز آنالایزر(، از هر کدام از گروهها، شش بار خونگیری)شامل قبل از هر دو آزمون و 2 و 2 دقیقه پس از پایان آنها( به عمل آمد و همچنین اوج، میانگین و حداقل توان بیهوازی محاسبه شدند. دادههای خونی مربوط به هر گروه با استفاده از آزمون اندازهگیری مکرر )آزمون تعقیبی بونفرونی(، مقایسه بینگروهی تغییرات دادهها در بین دو آزمون متوالی با استفاده از آزمون ANOVA و دادههای مربوط به توان بی هوازی با استفاده از آزمون تی همبسته 6 مقایسه / با اطمینان 60 شدند. نتایج: سطوح لاکتات خون هر سه گروه در فاصله قبل از شروع تا 2 دقیقه پس از پایان هر دو آزمون 6/ و در فاصله بین 2 تا 2 دقیقه پس از پایان آنها، تفاوت معنی داری داشت) 60 P< (. همچنین سطوح لاکتات خون گروه دارونما، مگابیسیک و OR ، به ترتیب در زمانهای قبل از شروع، 2 و 2 دقیقه پس از پایان آزمون 6/ رست دوم، تفاوت معنی داری نسبت به مقادیر مشاهده شده در آزمون رست اول داشتند) 60 P< (. به ععوه، با وجود عدم معنی داری تفاوت PH خون گروه OR در فاصله قبل از آغاز هر دو آزمون تا دو دقیقه پس از پایان آنها و همچنین تفاوت PH خون گروه مگابیسیک در بین 2 تا 2 دقیقه پس از پایان آزمون دوم، در بقیه موارد سطوح PH خون هر سه گروه، تفاوت معنی داری نسبت به مقادیر مرحله قبلی، 6/ داشت) 60 P< (. با مصرف نوشیدنی، توان اوج و حداقل فقط در گروه OR ، نسبت به آزمون اول، افزایشیافت و همچنین توان میانگین نیز در هر دو گروه OR 6/ و مگابیسیک، کاهش داشت) 60 P< (. نتیجه گیری: مصرف نوشیدنی OR می تواند در فعالیتهای متناوب، بر توان بیهوازی اثرگذار باشد
۱۰۱۰.

اثر تمرینات الاستیک، پلایومتریک و مقاومتی بر عملکرد بی هوازی والیبالیست های نخبة استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عملکرد بی هوازی تمرین الاستیک توان انفجاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸۵ تعداد دانلود : ۲۲۲۹
توان، ترکیبی از قدرت و سرعت و از عوامل مهم موفقیت ورزشکار در رقابت های ورزشی است. تمرینات الاستیک و پلایومتریک به عنوان روش هایی نسبتاً جدید برای بهبود توان معرفی شده اند. با توجه به کمبود مطالعات انجام شده در زمینة اثرات تمرینات الاستیک بر عملکردهای بدنی، در این تحقیق تفاوت بین اثر تمرینات الاستیک، پلایومتریک و مقاومتی بر عملکرد بی هوازی والیبالیست های نخبة استان کردستان بررسی شد. 30 نفر از والیبالیست های نخبه (میانگین سنی59/1±86/24 سال، قد 84/3±187 سانتی متر و وزن 93/2±83/78 کیلوگرم) به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند: گروه تمرین الاستیک (10نفر)، گروه تمرین پلایومتریک (10نفر) و گروه تمرین مقاومتی (10نفر). هر سه گروه به مدت هشت هفته، دو جلسه در هفته و طبق برنامه ای مدون به تمرین پرداختند. قبل و پس از برنامة تمرین، پیش و پس آزمون پرش عمودی، دویدن 72/45 متر، قدرت عضلانی پا (اسکات) از آزمودنی ها به عمل آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، t همبسته، ANOVA یک طرفه و آزمون غیرپارامتریک کروسکال والیس استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد در رکوردهای پس آزمون آزمودنی ها، در مقایسه با پیش آزمون افزایش معنی داری روی داده است. تحلیل ANOVA یک راهه نشان داد رکوردهای دویدن 72/45 متر گروه تمرین الاستیک به طور معنی داری کمتر از دیگر گروه هاست (05/0p<). پس از تمرین، میانگین قدرت عضلانی در گروه تمرین قدرتی و الاستیک نیز بیشتر از گروه تمرین پلایومتریک بود (05/0p<). با توجه به نتایج، به نظر می رسد تمرین الاستیک می تواند روشی مفید در بهبود برخی عملکردهای بی هوازی ورزشکاران باشد.
۱۰۱۱.

بررسی تغییرات شاخص های التهابی و آسیب عضلانی در موش های نر نژاد سوری بعد از هشت هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل امگا 3(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: CRP ورزش هوازی التهاب CPK EPA اینترلوکین- 17 DHA

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
تعداد بازدید : ۲۶۴۵ تعداد دانلود : ۱۴۹۸
یکی از وظایف مهم سیستم ایمنی، تولید اجزای محلول یا سلولی است که بدن را در برابر هرگونه التهابی حفاظت می کند. هدف از این تحقیق، بررسی تغییرات سطوح پلاسمایی اینترلوکین-17 (IL-17) ، پروتئین واکنشگر سی ( (CRP و کراتین فسفو کیناز(CPK) در موش های نر نژاد سوری بعد از هشت هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل امگا 3 است. به این منظور 170سر موش نر از نژاد سوری با میانگین سنی 2 ماه و میانگین وزنی 1±35 گرم انتخاب شدند. در ابتدا 10 سر از موش ها به منظور تعیین مقادیر پیش آزمون متغیرها کشته شده و بقیة موش ها به صورت تصادفی به چهار گروه کنترل (40 سر)، مکمل (40سر)، تمرین (40 سر) و مکمل – تمرین (40سر) تقسیم شدند. هر روز به مدت 8 هفته مقدار 2 /0 میلی لیتر(g/ 0.06 mlوزن بدن) روغن ماهی (امگا-3) که حاوی DHA وEPA بود، بوسیلة گاواژ به موش های دو گروه مکمل و مکمل - تمرین خورانده شد. برنامة تمرینی حیوانات به مدت 8 هفته و پنج جلسه در هفته روی تردمیل حیوانات انجام گرفت. در پایان هشت هفته، تفاوت معناداری در سطوح پلاسمایی متغیرهای IL-17، CRP و CPK در گروه های کنترل، مکمل، تمرین و تمرین – مکمل مشاهده شد (05 /0 p<) و مشخص شد مقدار IL-17 در گروه کنترل با دیگر گروه ها، گروه تمرینی با گروه مکمل و گروه مکمل با گروه مکمل- تمرین تفاوت معناداری دارند. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد فعالیت ورزشی سطوح عوامل التهابی را افزایش می دهد، اما با مصرف مکمل امگا 3 ، میزان این عوامل التهابی تغییر پیدا می کند، هر چند تاثیر مصرف این مکمل بر این عوامل متفاوت بود.
۱۰۱۲.

تأثیر زمان فعالیت در روز بر شاخص های حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO,FAT max,MFO time) در زنان جوان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) زمان روز شدت متناسب با حداکثر اکسیداسیون چربی (FAT Max) زن جوان سالم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۲ تعداد دانلود : ۷۰۶
میزان اکسیداسیون چربی هنگام فعالیت بدنی، تحت تأثیر عواملی مانند شدت و مدت فعالیت، نوع تمرین، رژیم غذایی و سطح فعالیت بدنی قرار می گیرد. اما اثر زمان روز بر میزان اکسیداسیون چربی هنگام فعالیت بدنی کمتر بررسی شده است. بنابراین تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر زمان فعالیت در روز بر شاخص های حداکثر اکسیداسیون چربی در زنان جوان فعال طراحی شده است. به این منظور 14 زن جوان سالم با میانگین و انحراف استاندارد مقادیر سن، درصد چربی، وزن، شاخص توده بدنی و حداکثر اکسیژن مصرفی به ترتیب 6 /1±6 /21 سال، 6 /4 ±3 /18 درصد، 3 /3± 2 /51 کیلوگرم، 7 /1± 22 کیلوگرم بر مترمربع و 2 /4 ±8 /40 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. آزمون در دو نوبت صبح (ساعت 8-7) و عصر (ساعت 20-19) و در دو جلسه به فاصلة 7 روز انجام شد. برنامة آزمون شامل یک تمرین فزاینده با تواتر 3 دقیقه ای روی نوارگردان با سرعت و شیب اولیه به ترتیب m/min 3 /58 و 1 درصد بود و سرعت هر 3 دقیقه m/min 7 /16 افزایش می یافت تا زمانی که به m/min 125 برسد، پس از آن هر 3 دقیقه افزایش شیب به مقدار 2 درصد تا سطح RER برابر 1 ادامه می یافت. VCO2 و VO2 در طول آزمون با دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی اندازه گیری شد. از آزمون t مستقل برای بررسی اختلاف بین متغیرها در آزمون های صبح و عصر استفاده شد (سطح معناداری 05 /0) . یافته های پژوهش نشان داد که اختلاف معناداری بین حداکثر اکسیداسیون چربی در تمرین صبح و عصر وجود ندارد (صبح 13 /0± 39 /0 ، عصر 11 /0± 44 /0 گرم در دقیقه ، 05 /0 P> ). شدت متناسب با حداکثر اکسیداسیون چربی و زمان رسیدن به آن نیز در آزمون های صبح و عصر تفاوت معنی داری نداشت. با این حال میانگین شدت اکسیداسیون چربی در عصر بیشتر بود. در نهایت براساس نتایج پژوهش می توان گفت احتمالاً زمان تمرین در روز (صبح و عصر) بر سوخت و ساز سوبسترا هنگام فعالیت های ورزشی شدید تأثیر زیادی ندارد.
۱۰۱۳.

تأثیر دوازده هفته تمرین استقامتی بر وزن، دریافت غذا و نسفاتین-1 پلاسمای رت های نر چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی نسفاتین-1 دریافت غذا چاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۵۷
مقدمه: به منظور افزایش دانش و آگاهی از ارتباط بین فعالیت ورزشی، اشتها و چاقی، در پژوهش حاضر تأثیر دوازده هفته تمرین استقامتی بر تغییرات وزن، دریافت غذا و پپتید ضد اشتهای نسفاتین-1 در رتهای نر چاق، بررسی گردید. روش شناسی: 16 سر رت نر ویستار 2 ماهه، به مدت 8 هفته با غذای پرچرب تغذیه شدند تا به میانگین وزنی g30 ±319 رسیدند. سپس رتها به صورت تصادفی به دو گروه 8 تایی: گروه کنترل و گروه تمرین استقامتی (5 روز در هفته به مدت دوازده هفته، هر جلسه 60 دقیقه با سرعت25 تا 30 متر در دقیقه) دویدن روی تردمیل بدون شیب تقسیم شدند. از روش الایزا برای آنالیز آزمایشگاهی نسفاتین-1، انسولین و گلوکز و از آزمون آنالیز واریانس مکرر و تی مستقل برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. یافتهها: نتایج نشان داد که وزن گروه تمرین به طور معناداری نسبت به گروه کنترل پایین تر بود (001/0p=). دریافت غذای گروه تمرین، 4 هفته اول کاهش معناداری نشان داد (001/0p=)، اما در هفته های بعدی به گروه کنترل نزدیک شد. نسفاتین-1 پلاسما، در گروه تمرینی به طور معناداری بالاتر بود (001/0p=). گلوکز و انسولین گروه تمرین به طور معناداری پایین تر بود (001/0p=). نتیجه گیری: بر اساس یافته های تحقیق، تمرین استقامتی مانع از روند افزایش وزن در رت ها شد که شاید کاهش میزان غذای دریافتی، یکی از عوامل تأثیر گذار باشد. احتمالا افزایش پپتید ضد اشتهای نسفاتین-1 در این رابطه نقش بازی می کند که نیاز به تحقیق بیشتر و عمیق تر در این زمینه است.
۱۰۱۴.

تأثیر شش هفته تمرینات کشتی و تمرینات آمادگی جسمانی دایره ای بر بیان ژن ABCA1 لنفوسیت کشتی گیران تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کشتی لنفوسیت ABCA1 تمرینات دایره ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷۳ تعداد دانلود : ۹۳۸
بیماری عروق کرونر قلب از علل مهم مرگ و میر در جهان است. این بیماری با افزایش میزان لیپوپروتئین کم چگال (LDL) پلاسما رابطه مستقیم و با لیپوپروتئین پرچگال (HDL) رابطه معکوس دارد. ژن ABCA15 خارج کننده اصلی کلسترول و فسفولیپید از سلول به آپولیپوپروتئین عاری از لیپید است. تا کنون تحقیقات محدودی در جهان درباره نقش تمرین در بیان ژن ABCA1 انجام شده است. برای بررسی بیان ژن ABCA1 در لنفوسیت-های انسانی با اجرای پروتکل تمرینی، 16 کشتی گیر تمرین کرده خراسانی (سابقه تمرینی 1±4 سال، سن2±18 ، وزن 9/11±11/63کیلوگرم، قد 41/8±170سانتی متر) پس از فراخوان، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت شش هفته و هر هفته چهار جلسه در نوبت های صبح و عصر به تمرینات کشتی و تمرینات دایره ای آمادگی جسمانی پرداختند و گروه کنترل در این مدت بی تمرین بودند. 48 ساعت قبل از اولین جلسه تمرین و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه، در ساعت 8 صبح به صورت ناشتا از ورید بازویی تمامی آزمودنی ها به میزان 10 سی سی نمونه خونی گرفته شد. پس از جداسازی لنفوسیت ها به روش سانتریفیوژ، بیان ژن ABCA1 در لنفوسیت های آزمودنی ها، با استفاده از روش semi-quantitative-RT-PCR انجام شد. اطلاعات به وسیله آزمون t-student، با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد گروه تجربی، در مقایسه باگروه کنترل افزایش معنی داری در بیان ژن ABCA1 لنفوسیت داشت (001/0p≤ و 95/9t= ). تمرینات ورزشی بی هوازی مثل کشتی نیز می تواند مانند تمرینات هوازی با افزایش بیان ژن ABCA1 نقش مؤثری در پیش گیری از بیماری های قلب و عروق داشته باشد.
۱۰۱۵.

بیان MyoD و MSTN در پاسخ به تمرین مقاومتی در عضلات تند و کند انقباض(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی Real time – PCR مایوستاتین نعلی خم کننده دراز شست MyoD

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۹ تعداد دانلود : ۸۶۷
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر یک وهله تمرین مقاومتی وامانده ساز بر مایوستاتین و MyoD، در عضلات اسکلتی موش های نر نژاد ویستار بود. 30 موش به سه گروه تقسیم شدند: کنترل ( 6 سر ) ، غیرورزیده ( 12سر) و ورزیده (12 سر). تمرین مقاومتی شامل بالابردن وزنه روی نردبان بود. 48 ساعت پس از اخرین جلسه تمرینی هر دوگروه غیرورزیده و ورزیده یک جلسه تمرین مقاومتی وامانده ساز را انجام دادند و 3 و 6 ساعت بعد قربانی شدند. بیان مایوستاتین وMyoD در نعلی و خم کننده دراز شست با تکنیک Real time – PCR اندازه گیری و داده ها با روش 2-??CT محاسبه شدند .تفاوت ها با t-test زوجی و مستقل تعیین شدند. بیان myoD ،3 و 6 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین در نعلی نسبت به گروه کنترل، در گروه ورزیده به ترتیب 54/1 برابر کاهش و 07/1 برابر افزایش و در گروه غیرورزیده 86/2 و 4 برابر کاهش یافت. بیان myoD ،3 و6 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین در خم کننده دراز شست نسبت به گروه کنترل، درگروه ورزیده به ترتیب 70 و 339 برابر و در گروه غیرورزیده 193 و 206 برابر افزایش یافت. در بررسی بیان مایوستاتین 6 و 3 ساعت پس از تمرین درنعلی ، در گروه ورزیده داده ای یافت نشد و در گروه غیرورزیده 3 ساعت پس از یک جلسه تمرین نسبت به گروه کنترل 854 برابرکاهش یافت و6 ساعت پس از یک جلسه تمرین داده ای یافت نشد. بیان مایوستاتین 3 و 6 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین در خم کننده دراز شست نسبت به گروه کنترل، در گروه ورزیده به ترتیب 87/15 و 39/1 برابر کاهش و در گروه غیرورزیده 59 و 151 برابر افزایش یافت. یافته ها، پاسخ های متفاوت مایوستاتین وMyoD را به یک جلسه تمرین وامانده ساز مقاومتی در عضلات تند وکند موش های ورزیده و غیرورزیده آشکار می سازد.
۱۰۱۶.

تأثیر تمرینات با شدت متوسط بر مالون دی آلدهید و فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز در هیپوکمپ موش هایِ در معرض استات سرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فشار اکسایشی استات سرب هیپوکمپ ورزش متوسط فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۵ تعداد دانلود : ۹۳۸
مطالعات موجود نشان می دهد تمریناتِ با شدت متوسط که باعث کاهش عوامل فشار اکسایشی در هیپوکمپ می شوند، افزایش سطوح فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) را نیز در پی دارند، اما توجه کمتری به بررسی حفاظت عصبی ناشی از فعالیت بدنی پس از القای استات سرب شده است. در این پژوهش اثر 8 هفته تمرین بر مالون دی آلدهید (MDA) و BDNF در هیپوکمپ موش های در معرض استات سرب بررسی شد. موش های صحرایی ویستار به طور تصادفی به چهار گروه شامل گروه های پایه، شم (کنترل)، سرب و تمرین+ سرب دسته بندی شدند. برنامه تمرینی شامل دویدن روی نوار گردان بود که به مدت 8 هفته و هفته ای 5 جلسه با شدت فزاینده اجرا شد. گروه های تمرینی و سرب 20 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن استات سرب را به مدت 8 هفته ( هفته ای سه جلسه) به صورت زیرصفاقی دریافت کردند. 24 ساعت پس از آخرین مرحله تمرین و/یا تزریق، سطوح BDNF و MDA بافت هیپوکمپ به ترتیب با روش های تیوباربیوتوریک اسید و الایزا تعیین شد. داده ها با روش آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح 05/0 p ≤ تحلیل شد. نتایج نشان داد سطوح MDA در گروه تمرینی به طور معنی داری کمتر و در گروه سرب بیشتر از گروه های پایه و شم بود. سطوح BDNF گروه تمرینی به طور معنی داری بالاتر از گروه سرب بود. این نتایج حاکی از اثرات سودمند تمرینات منظم ورزشی در پیشگیری از آسیب نورون های هیپوکمپ است که به فشار اکسایشی نسبت داده می شود. به علاوه، سطوح BDNF و یا فشار اکسایشی احتمالاً در سازوکارهای حفاظت عصبی ناشی از ورزش به دنبال تزریق استات سرب درگیر می باشند.
۱۰۱۷.

اثر مصرف مکمل آهن بر شاخص های ذخایر آهن بدن زنان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هموگلوبین هماتوکریت زنان ورزشکار مکمل آهن فریتین سرم ترانسفرین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴۳ تعداد دانلود : ۱۰۹۴
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر هشت هفته مصرف مکمل آهن بر ذخایر آهن بدن زنان ورزشکار انجام شده است. آزمودنی های پژوهش 28 زن ورزشکار داوطلب در باشگاه های آمادگی جسمانی و واجد شرایط (فریتین سرم کمتر از 20 نانوگرم بر میلی لیتر) با میانگین 64/2 39/26 سال، میانگین وزن 70/5 61/61 کیلوگرم و میانگین قد 17/4 163 سانتی متر بودند که به روش تصادفی ساده و با استفاده از طرحی دوسوکور به دو گروه مکمل و دارونما تقسیم شدند. اطلاعات مربوط به غلظت فریتین سرم، هموگلوبین، هماتوکریت، ظرفیت اتصال به آهن خون (TIBC) و درصد اشباع ترانسفرین، قبل و بعد از مصرف مکمل جمع آوری و اندازه گیری شد. در طول دوره مصرف مکمل، گروه تجربی روزانه 100میلی گرم آهن و گروه کنترل روزانه 100 میلی گرم دارونما دریافت کردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری t همبسته و t مستقل بررسی و تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد در گروه تجربی یک دوره هشت هفته ای مصرف مکمل آهن در زنان ورزشکار توانسته است بر بیشتر متغیرهای پژوهش تأثیری مثبت و معنی دار داشته باشد (05/0< P). در گروه کنترل مصرف دارونما تأثیر معنی داری بر هیچ یک از متغیرهای اندازه گیری شده در زنان ورزشکار نشان نداد. همچنین، مقایسه نتایج دو گروه بعد از دوره مصرف مکمل آهن نیز نشان داد مصرف مکمل آهن در گروه تجربی موجب افزایش غلظت فریتین سرم (005/0P=) زنان ورزشکار، در مقایسه با گروه کنترل شده است، ولی در سایر متغیرها با وجود افزایش مقادیر در گروه مکمل، تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0> P). با توجه به نتایج پژوهش، توصیه می شود زنان ورزشکار زیر نظر پزشک یا افراد متخصص از قرص های آهن و سایر مکمل های تقویتی در این زمینه (از جمله ویتامین C)، استفاده کنند تا احتمال ابتلا به کم خونی فقر آهن کاهش یابد.
۱۰۱۸.

ارتباط بین شاخص های آنتروپومتریک و عملکرد شناگران نخبة دختر در شنای آزاد 50 متر

کلیدواژه‌ها: توانبخشی کنترل پاسچر پای برتر آسیب مچ پا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱۷ تعداد دانلود : ۹۳۲
هدف از تحقیق حاضر، بررسی رابطة بین شاخص های آنتروپومتریک با عملکرد سرعتی (شنای آزاد 50 متر) شناگران دختر نخبه بود. به این منظور 50 نفر از دختران شرکت کننده در مسابقات قهرمانی بانوان کشور سال 88 (با میانگین سنی 12 /1±92 /15 سال، قد 69 /6±75 /164 سانتی متر و وزن 10 /4±50 /51 کیلوگرم) به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. ویژگی های آنتروپومتریک شناگران شامل قد، وزن، عرض شانه، عرض سینه، عمق سینه ، عرض لگن، عرض کف پا، عرض کف دست، دور سینه، دور کمر، دور باسن، دور ران، دور ساق، دور بازو، دور ساعد ، طول ران، طول ساق، طول کف پا، طول بازو، طول ساعد، طول کف دست و قدرت گریپ دست آنها ارزیابی شد. از آزمون همبستگی پیرسون برای تجزیه و تحلیل یافته ها استفاده شد (05 /0≥ P) . نتایج نشان داد ارتباط منفی و معنی داری بین رکورد شناگران با قد و طول بازو وجود دارد. به نظر می رسد شناگران دارای قد و طول بازوی بلندتر عملکرد سرعتی بهتری دارند. مربیان شنا می توانند برای استعدادیابی در شنای آزاد 50 متر از این نتایج سود جویند.
۱۰۱۹.

بررسی اثر تمرینات مقاومتی بر پیشگیری از بروز سارکوپنی در زنان بالای 50 سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات قدرتی ترکیب بدن زنان یائسه تراباند سارکوپنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶۳ تعداد دانلود : ۱۲۶۸
هدف از این تحقیق، تعیین تاثیر تمرینات قدرتی در زنان سالمند، بر پیشگیری از سارکوپنی (کاهش حجم عضلات) بود. به این منظور 20 زن یائسه بالای 50 سال در دو گروه تجربی و کنترل مطالعه شدند. گروه تجربی به مدت 12 هفته با 80، 85 و و100% 10-RM با تراباند تمرین کردند. چربی زیرپوستی (SF) دو گروه با کالیپر اندازه گیری و درصدچربی بدن (%BF)، وزن چربی بدن و FFM آنها محاسبه شد. از آزمون t مستقل و t همبسته زوجی برای مقایسه نتایج پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. در هر دو گروه بین کالری مصرفی و BMI اختلاف معناداری مشاهده نشد. 1-RMعضله جلوی بازویی و قدرت نسبی فقط در گروه تجربی اختلاف معنی داری نشان داد. در گروه تجربی %BF، وزن چربی بدن،SF، FFM و محیط عضله -میانه بازو به طور معنی داری کاهش و در گروه کنترل افزایش یافت. SF ناحیه پشت بازو و %BF بین گروه تجربی و کنترل اختلاف معنی داری داشت. در پایان می توان نتیجه گرفت که انجام تمرینات قدرتی با تراباند تا حدودی از ناتوانی عضلات، ناشی از پیشرفت سارکوپنی در این سنین پیشگیری می کند.
۱۰۲۰.

تأثیر یک دوره کوتاه مدت تمرینات ویبریشن بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آمادگی جسمانی زنان سالمند تمرین ویبریشن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۹۶۴ تعداد دانلود : ۴۳۶
هدف از انجام این تحقیق تعیین اثر یک دوره کوتاهمدت تمرین ویبریشن بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی زنان سمالمند بمود. آزممودنیهمای داوطلمب 0/ )سمن 22 ± 01/69 سمال، وزن 11/94 ± 00/42 کیلمو گمرم، 0/ قد 60 ± 100/99 سانتیمتر و BMI 2/23 ، ± 20/02 کیلوگرم بر متر مربع( به صورت تصادفی به سه گروه = ویبریشن) 10 n (، گروه بدون ویبریشن =12( n = ( و کنترل) 16 n ( تقسیم شدند. گروه ویبریشن تمرینات را که شامل 4 وضعیت بدنی بود به مدت 16 روز با فرکانس 30 26 هرتز - و دامنه 12 میلیمتر انجام دادنمد. گمروه بدون ویبریشن نیز تمرینات مشابه گروه ویبریشن را بر روی دستگاه خاموش انجام دادند و از گروه کنترل نیز خواسته شد که فعالیت ورزشی عادی خود را انجام دهند. برای سنجش قدرت دست و پا از دینامومتر، بمرای سنجش انعطافپذیری از آزمون خمشدن تنه به جلو، برای سنجش تعادل از زمان ایستادن روی یک پا و برای ارزیابی ترکیب بدن از اندازهگیری چربی زیرپوستی سه نقطهای )فوق خاصره، ران و سه سر بمازو( بمهوسمیله دستگاه کالیپر استفاده گردید. پس از جمعآوری اطععات، دادهها با استفاده از نرمافمزار آمماری Spss 15 و Excel 2007 با روش آماری t وابسته و تجزیه و تحلیل واریانس ممورد ارزیمابی قمرار گرفتنمد. یافتمههمای درونگروهی نشان داد که در گروه ویبریشن قدرت دست راست 6/62( p= (، قدرت دست چمپ 6/61( p= ،) قدرت پا 6/664( p= (، انعطافپذیری 6/660( p= ( و تعادل پای چپ 6/660( p= ( افمزایش و درصمد چربمی بدن 6/662( p= ) و چربی زیر پوستی ناحیه ران 6/61( p= ( کاهش معنیدار داشمته اسمت. در حمالی کمه در گروه بدون ویبریشن فقط افزایش قدرت دست راست 6/61( p= ( و کماهش چربمی زیمرپوسمتی ناحیمه ران 6/61( p= ( معنیدار بود. به همر حمال، در گمروه کنتمرل همیچکمدام از متغیرهما اخمتعف معنمیداری را بمینپیشآزمون و پسآزمون نشان ندادند. یافتههای بین گروهی نشان داد که تمرین ویبریشن افمزایش معنمیداری در قمدرت دسمت راسمت و چمپ 6/663( p= 6/ و 660 p= (، قمدرت پما 6/662( p= ( و تعمادل پمای چمپ 6/61( p= ( آزمودنیهای گروه ویبریشن نسبت به دو گروه دیگر ایجاد کمرد، ولمی تمأثیر معنمیداری بمر روی تعادل پای راست، انعطافپذیری و درصد چربی هیچکدام از گروهها نداشت. براساس نتایج تحقیق، با انجمام دورههای کوتاهمدت تمرین ویبریشن میتوان به تقویت قدرت دست، پا و تعادل سالمندانی که امکان شرکت در دورههای طولانیمدت تمرینات را ندارند پرداخت

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان