درخت حوزه‌های تخصصی

رویکردهای نقد ادبی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۲٬۰۰۴ مورد.
۲۲۱.

کانونی سازی در «شب سهراب کشان» بیژن نجدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: کانونی سازی شب سهراب کشان بیژن نجدی کانونی سازی بیرونی کانونی سازی درونی محدود نامحدود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۹ تعداد دانلود : ۹۳۰
در میان آثار بیژن نجدی، داستان «شب سهراب کشان» از تکنیک کانونی پردازی روایت به طور کامل بهره برده است. هدف اصلی این پژوهش کشف و شناخت انواع کانونی سازی در این روایت بر اساس موقعیّت کانونی ساز و میزان تداوم کانونی سازی است. بدین منظور پس از بررسی این داستان این نتایج حاصل شد که در این روایت  کانونی سازی بیرونی از آنِ راوی-کانونی ساز و کانونی سازی درونی مربوط به شخصیت -کانونی ساز است که تقابلی از ادراک زمانی و مکانی و دانش و بینش نامحدود و محدود را به نمایش می گذارند. در بررسی مولّفه ی عاطفی دریافتیم که تقابل کانونی سازی بیرونی و درونی، کانونی سازی عینی و بی طرفِ  شخصیت -کانونی سازِ درونی را در برابر کانونی سازی ذهنی و جانب دارِ راوی-کانونی سازِ بیرونی قرار می دهد. از منظر میزان تداوم کانونی سازی نیز این نتیجه به دست آمد که در این روایت ، درجه ی ماندگاری و تداوم کانونی سازی در سطوح مختلف ثابت است و فقط از دریچه ی نگاه راوی-کانونی ساز بیرونی ارائه می شود.
۲۲۲.

تأثیر مکرّرها در ایجاد لحن در غزلیّات شمس از دیدگاه فرمالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرمالیسم قاعده افزایی واژه های مکرر لحن غزلیات شمس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۲ تعداد دانلود : ۱۰۲۳
تحلیل بافت اثر ادبی و عناصر سازنده آن در این تحقیق از طریق واژه های مکّرر ، توازن ، تصویر سازی ، استعاره ، شیوه بیان ، درنگ ، تکیه و تأکید... ، لحن های حماسی ، ستایشی ، شادی ، غم ، نیایشی را در این ابیات ایجاد کرده است . لحن با بُعد عاطفی اثر ، در تعامل است . از دیدگاه فرمالیسم روس، قاعده افزایی از روش های آشنایی زدایی محسوب شده که موجب برجسته سازی و توازن در غزلیات شمس است . قاعده افزایی در این ابیات ، نتیجه تکرارهای آوایی ، هجایی ، واژگانی و نحوی است ؛ که توازن را در ابیات آشکار کرده و باعث ارتقای کیفی ابیات و ایجاد لحن در این غزلیات شده است.در دیدگاه فرمالیستی ، قاعده افزایی ، هنجار گریزی و آشنایی زدایی که از اصول این مکتب هستند ؛ سبب فعال کردن عناصر زبانی در قافیه ها و ردیف های مکرر شده و ساخت های خلّاق را در این اثر به تصویر کشیده است و لحن ایجاد کرده است .نقش هنرسازه ها که از اصول فرمالیست هاست ، جنبه زیباشناسی در غزلیات مول وی دارد و موجب ابداع و نوآوری در ساخت و صورت ابیات می شود ، تا از طریق توازن ، آشنایی زدایی ، هنجار گریزی ، تصاویر استعاری و مجازی ، هویت این شاهکار ادبی را بیشتر نمایان کند.
۲۲۳.

دراسة توظیف التقنیات الزمنیة فی روایة "ذاکرة الجسد لأحلام مستغانمی" علی ضوء الشکلانیة(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذاکرة الجسد أحلام مستغامی الزمن السرد الشکلانیة الخطاب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۶ تعداد دانلود : ۶۸۰
هذه المقالة محاولة لدراسة الزمن فی روایة "ذاکرة الجسد لأحلام مستغانمی" وذلک علی ضوء زمن القصة والسرد اعتباراً من اللغة بوظائفها. فیتطرق البحث إلی تبیین کیفیة تحویر الکاتبة الزمن شکلا دائریا وتناسبه بالخطاب تمثیلاً بتاریخ الجزائر المعاصر، وإلی تتبّع توافق التقنیات الزمنیة بالسرد خطابا. توصّل البحثُ إلی أنّ زمن الروایة رغم اللاترتیب فی سرد الأحداث یُفضی إلی تناسب التقنیات الزمنیة والسرد وأنّ الزمن یوجّه خطابَ الکاتبة مما یکمن فیه طیات تُجسّد تاریخ الجزائر المعاصرة لأنّه بات واضحا أنّ "أحلام مستغانمی" تناولت أیدیولوجیات تاریخ الجزائر المعاصر. فحوّرت الکاتبة ترتیب أحداث السرد علی الخط الدائری باعتمادها علی تیار الوعی بتقنیاته وانطلاقا من الوظائف اللغویة مانحةً إلی القارئ شعور قراءة السرد، وذلک عندما یتواجد القارئ فی أحداث السرد أثناء القراءة یتناغم تناغما شعوریا مع السرد، مُؤولا الأحداث إلی الخطاب الکامن فی الزمن، مرتّباً أحداث السرد ترتیبا خطیا من تلقاء نفسه.
۲۲۴.

ساختار تقابلی داستان سیاوش در شاهنامه بر اساس نظریه لوی استروس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تقابل سیاوش شاهنامه لوی استروس خویشی و هم خونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴۴ تعداد دانلود : ۱۳۰۲
«تقابل» در داستان اسطوره ای حماسی سیاوش در شاهنامهچشمگیر است و به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های سازنده در وجود شخصیت ها و رویدادها خود را نشان داده است. زیر بنای همة رویدادها در این داستان دو اصل متقابل «زیاد بها دادن به پیوند خویشاوندی» و «کم بها دادن به پیوند خویشاوندی» در نظریة لوی استروس است. دو نوع تقابل در این داستان یافت می شود: 1. تقابل داخلی که ناظر بر تضاد سودابه و سیاوش در سرزمین ایران و حرمسرای کیکاووس است که باعث سربلندی و سپس طرد سیاوش می شود و همچنین ناظر بر جدال کیخسرو و فریبرز از یک طرف و جدال توس و گودرز به جانبداری از این دو شخصیت در مسئلة جانشینی کیکاووس از طرف دیگر است. بهانة اصلی در این نوع تقابل، خویشی و همخونی و به اصطلاح لوی استروس زیاد بها دادن است. 2. تقابل خارجی که ناظر بر توطئة گرسیوز و ستیز افراسیاب با سیاوش است و باعث مرگ او می شود. بهانة اصلی در این نوع تقابل، بیگانگی و دشمنی دیرینه و همان کم بها دادن است. همچنین اصل زیاد بهادادن ناظر بر خواب افراسیاب و سیاوش از یک سو و اصل کم بهادادن ناظر بر خواب پیران ویسه و گودرز کشوادگان از سوی دیگر است.
۲۲۵.

ارتباط تفسیر و ساختار حکایت در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی روایت تمثیل تفسیر تداعی معانی خط داستانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۳ تعداد دانلود : ۶۳۰
یکی از مهم ترین موضوع ها در زمینه سبک شناسی روایت در متون کهن، چگونگی خوانش و تفسیر داستان های تمثیلی است. ارتباط این موضوع با روایت شناسی هنگامی روشن م ی شود که با صرف نظرکردن از محتوا و پیام تفسیرها، به ارتباط آن با خطوط داستانی توجه کنیم. مقاله حاضر درپی دست یابی به مهم ترین شیوه هایی است که مولوی براساس آنها به تفسیر حکایت های مثنویپرداخته است. می توان گفت ارائه تفسیرها بر محور هم نشینی مهم ترین ویژگی تمایزبخش مثنویاز متون مشابه است. مولوی برای ارائه این تفاسیر، حکایت را به صورت خطوط داستانی مجزا درنظر می گیرد و متناظر با هر خط داستانی تفسیری ارائه می دهد. تعدد این خطوط داستانی می تواند نتیجه تنوع شخصیت ها یا پی رفت های دریافت شده از متن باشد. در این فرایند، ارزش خطوط اصلی و فرعی با یکدیگر برابرند؛ بنابراین، در اغلب موارد، تفسیر ابتدایی (انگیزه بیان) یک حکایت چندان با تفاسیر میانی، پایانی یا حتی تفسیر منطبق با خط اصلی داستان هم خوان نیست. توجه به خطوط داستانی در شکل گیری تفاسیر، هم در تحلیل نوعی ویژه از چندمعنایی تمثیل در مثنویمفید است و هم می تواند فراهم آورنده تبیینی روایت شناختی از تداعی معانی در مثنویباشد.
۲۲۶.

ریخت شناسی خاوران نامة ابن حسام خوسفی بیرجندی با تکیّه بر نظریة پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت کارکرد ریخت شناسی پراپ ابن حسام خوسفی خاوران نامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۶ تعداد دانلود : ۸۱۹
در ریخت شناسی (Morphology)، تأثیر محتوا بر ساختار و شکل ظاهری آثار و نیز تأثیر ساختمان اثر بر محتوا و مضمون بررسی می شود. ساختار هر اثر ارتباط تنگاتنگی با مضمون آن دارد، به طوری که هر مفهوم خاص در قالبی خاص گنجانده می شود. خاوران نامه، از حماسه های دینی کهن شیعه است که موضوع اصلی آن، داستان هایی است از سفرها و حملات حضرت علی (ع)به سرزمین خاوران، با همراهی مالک اشتر و ابوالمحجن و جنگ با قباد، پادشاه خاورزمین و امرای دیگری، مانند تهماسپ شاه، جنگ با دیو و اژدها و امثال این وقایع حکایت می کند. با توجّه به مطابقت ساختار داستان های خاوران نامهبا تعریف خاصّ پراپ از قصة پریان، نگارندگان در این جستار کوشیده اند تا به شیوة توصیفی تحلیلی الگویی را که ابن حسام در سرایش داستان هایش به کار برده است، مشخّص سازند. همچنین، شباهت ها و تفاوت های این الگو را با الگوی قصّه های پریان مقایسه و تحلیل نمایند. در مطالعة حاضر، ضمن تطبیق ریخت شناسی پراپ با ساختار این قصه، به بررسی خویشکاری های دینی مذهبی آن توجّه شده است که مسلماً در طبقه بندی پراپ وجود نداشته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مثنوی حماسی مذهبی خاوران نامهبا وجود مذهبی بودن، بسیاری از کارکردهای خاصِّ قصّه های پریان را دارد و علاوه بر این، از کارکردهای دیگر که مختص حماسه های مذهبی است، از جمله دعوت به دین، پذیرش دعوت، نپذیرفتن دعوت و... برخوردار است.
۲۲۷.

بررسی و تحلیل دیدگاه های نقد ادبی در التوسل إلی الترسل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد ادبی متون قدیم منشآت و ترسل و نقد آنها نثر فارسی قرن ششم نقد کتاب التوسل إلی الترسل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۱ تعداد دانلود : ۶۰۶
این مقاله بخشی از پژوهشی است که در قالب رسالة دکتری در پی استخراج موازین نقد ادبی از متون نثر فارسی است. این مقاله با نقد و بررسی کتاب التوسل إلی الترسل در شیوه ای توصیفی-تحلیلی به معرفی، نقد و تحلیل معیارهای نقد ادبی در این کتاب پرداخته است. پژوهش نشان می دهد که موازین نقد ادبی کتاب را می توان در چهارعنوانِ نقد متن، ضرورت توجه به جایگاه مخاطب، نقد نویسنده و نقد نقد جای داد. تأثیرپذیری از معیارهای نقد ادبی در ادبیات عرب، بهره گیری از نظریة نظم عبدالقاهر جرجانی و دریافتهای شخصی نویسنده، سرچشمة معیارهای نقد ادبی در این کتاب است. مقاله نشان می دهد که معیارهای نقد ادبی در این کتاب با اندیشه های هرمنوتیکی، دیدگاه های فرمالیستها و نظریة انسجام هالیدی مشابهت هایی دارد. این شباهتها نشانگر کارامد بودن نظریات انتقادی کتاب در عرصة نقد ادبی امروز است که متأسفانه مغفول مانده و مورد استفاده قرار نگرفته است.
۲۲۸.

اسطوره قربانی در آثار «بهرام بیضایی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره قربانی مناسک بهرام بیضایی فیلم نامه نمایشنامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳۰ تعداد دانلود : ۱۲۷۰
آیین قربانی از کهن ترین آیین هایی است که در میان ادیان و ملل مختلف مورد توجه بوده است. انسان ها در تمامی اعصار تلاش کرده اند تا با دادن هدیه و قربانی به پیشگاه خدایان، خشنودی شان را جلب نموده، از خشم شان در امان باشند. هدف پژوهش حاضر، تحلیل «اسطوره قربانی» در فیلم نامه ها و نمایشنامه های «بهرام بیضایی» است. وی با شناخت گسترده ای که از اسطوره ها دارد، در نگارش آثار ادبی خود از انواع آن ها بهره می برد. او در نگاشته هایش، به دو شیوه از «اسطوره قربانی» استفاده می کند. نخست، در خلال داستان به شکل صریح به اجرای این آیین، آن هم به اشکال گوناگون و برای اهداف مختلف پرداخته است. دوم، نمایشنامه ها یا فیلم نامه هایی آفریده که در دل روایت، «قهرمان قربانی» را جای داده اند. البته این نویسنده خلاق گاهی از هر دو شیوه، استفاده می کند. در این بررسی، نمایشنامه «فتح نامه کلات» و فیلم نامه های «قصه های میرکفن پوش»، «زمین»، «طلحک و دیگران» و «طومار شیخ شرزین» تحلیل شده اند. نتیجة این بررسی نشان می دهد «بیضایی» از انواع قربانی، در بخشِ «مناسک قربانی» استفاده کرده است: پیشکش های «خونی انسانی»؛ پیشکش های «خونی حیوانی» و پیشکش های «غیرخونی»، از نوع آشامیدنی ها. بیضایی از سه نوع «هدف قربانی» در روایت هایش بهره برده است: «کفاره ای»، «توسلی» و «شکرگزاری». شیوه دوم یعنی «قهرمان قربانی» نیز در آثار او چشمگیر است.
۲۲۹.

تحلیل نشانه معناشناختی تحقق سره و ناسره در گفتمان ادبی: مطالعه موردی داستان عامیانه ""سزای نیکی بدی است(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه معناشناسی سره ناسره روایت عامیانه گفتمان بوشی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد نشانه شناختی
تعداد بازدید : ۱۵۲۱ تعداد دانلود : ۱۲۳۵
در این مقاله با بهره گیری از رویکرد نشانه- معناشناسی که گفتمان را فرآیندی جهت مند در راستای ایجاد سازه های معنایی و تاثیر بر نظام تعاملی کنش گران می داند و با تکیه بر نظریات هایدگر، آستین، بودواَن، گرمس و تاراستی به مطالعه و تحلیل سره و نا سره در گفتمان می پردازیم. دراین راستا، جهت تبیین رابطه زبان با سره و یا ناسره بودن آن به بررسی یکی از روایت های عامیانه فارسی به نام ""سزای نیکی بدی است""، می پردازیم تا نشان دهیم چگونه روایت عامیانه می تواند فرآیند بروز و تجلی سره یا ناسره را جابجا نموده و جریان تولید معنا را دستخوش تغییر نماید. منظور از سره در این پژوهش گفته ای است که از لحاظ زبانشناختی و معنا شناختی و با توجه به بافت و موقعیت گفتمان و نگاه هستی شناسانه گفته پرداز مناسب ترین گزینه است و گفتمان را در جهت صحیح پیش می برد. و منظور از ناسره هر آن چیزی است که جریان صحیح تولید و دریافت معنا را دچار تاخیر یا آسیب جدی کند. هدف پژوهش پیش رو کشف شرایط تحقق سره و ناسره در زبان از طریق مطالعه پیکره یک داستان عامیانه و چگونگی شکل گیری و تغییر آن در گفتمان است. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که چه عواملی سبب شکل گیری سره و ناسره در زبان می شود و در طول روایت عامیانه مورد نظر چگونه سره و ناسره سبب استحکام نظام گفتمانی و یا اختلال و تغییر در روند روایی تحقق معنا می گردند.
۲۳۰.

تبیین تفاوت های متن روایی و غیرروایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان متن روایت متن روایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۱۲ تعداد دانلود : ۲۱۶۱
در گفتار روزمره، «داستان» و «روایت» را به جای هم به کار می بریم و کمتر میان آن دو تفاوت قائل می شویم، حال آنکه چنین نیست و اشتباه است و «داستان» با «روایت» و نیز «متن روایی» و «متن غیرروایی» تفاوت هایی با هم دارند. داستان، چیزی است که اتفاق می افتد، در حالی که روایت، نحوة بیان آن رخداد است؛ چنان که اگر بخواهیم داستانی واحد را یک بار برای کودکان و بار دیگر برای بزرگسالان تعریف کنیم، هر بار از شیوة بیان متفاوتی استفاده می کنیم، بدون اینکه پیام و درونمایة داستان تغییر کند. همچنین، بین «متن» و «متن روایی» نیز تفاوت هایی وجود دارد. «متن»، یک شیء، اعمّ از تصاویر، واژگان و... است، در حالی که «متن روایی»، متنی است که داستانی را نقل می کند؛ مثلا اسناد مربوط به جنگ سرد، متن روایی نیست، در حالی که یک داستان کوتاه، متن روایی است؛ زیرا بین عناصر سازندة آن رابطة علّی و معلولی وجود دارد. می توان چنین گفت که هر روایتی یک گفتمان است، اما همة گفتمان ها روایت نیستند. پژوهش حاضر به شیوة توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، به تبیین تمایزهای «متن روایی» و «غیر روایی» می پردازد.
۲۳۱.

تحلیل دگرگونی شخصیت شیرین از روایت فردوسی تا روایت نظامی با تکیه بر عناصر گفتمان مدار شاهنامه و خسرو و شیرین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایدئولوژی فردوسی نظامی تحلیل گفتمان جهان بینی شیرین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۶ تعداد دانلود : ۹۳۰
در این پژوهش تلاش می شود تا شخصیت شیرین و دگرگونی آن در دو روایت داستانی شاهنامهو خسرو و شیرینبه روش تحلیل گفتمان بررسی شود. نویسندگان  می کوشند تا نشان دهند چگونه عوامل زبانی و فرازبانی مانند شرایط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و تاریخی و نیز جهان بینی فردوسی و نظامی در بازنمایی این شخصیت مؤثر بوده است. در این جستار افزون بر تغییر گفتمان سیاسی فرهنگی عصر سامانی و غزنوی به گفتمان عصر سلجوقی، نگرش فردوسی و نظامی به زن نیز بررسی می شود تا دریافته شود که این نگرش ها تا چه اندازه در دگرگونی شخصیت شیرین تأثیر داشته اند. برپایة این پژوهش شیرین در شاهنامهدو چهرة متفاوت منفی و مثبت دارد که به سبب جهان بینی طبقاتی و روابط قدرت حاکم بر متن شکل گرفته است. شیرین در خسرو و شیرینبه سبب تغییر نوع ادبی متن و برخورد جهان بینانة نظامی با این شخصیت، هویّتی متفاوت می یابد و از کنیزکی رومی به شاهدختی ارمنی تبدیل می شود.
۲۳۲.

تحلیل هنجار گریزی و آشنایی زدایی سبکی در شعر قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آشنایی زدایی هنجارگریزی لیچ قیصر امین پور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸۵ تعداد دانلود : ۱۱۵۸
آشنایی زدایی، به عنوان محوری ترین عنصر ادبیّت Literariness در نظرگاه شکل گرایان در نقد ادبی به کار رفته است. بعدها مورد توجه منتقدان دیگر مانند یاکوبسن و تینیانوف و... قرار گرفت. آشنایی زدایی و هنجارگریزی از شگردهایی است که قیصر امین پور در اشعار خود از آن بهره برده است. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، به تحلیل گونه های متعدد هنجارگریزی در سبک شعری قیصر امین پور عمدتاً بر مبنای نظر و روش لیچ پرداخته شده است و به استناد شواهد متن، روشن می شود که استفاده از آشنایی زدایی در اشعار قیصر هم از جهت سبکی و زبانی به قوت شعر وی مدد رسانیده و هم به زیبایی و غنای بیشتر شعر او در کنار رسانندگی و ایصال، منجر شده است. بیشترین جلوه های هنجارگریزی در اشعار قیصر امین پور را در آرایه های معنوی و هنجارگریزی نحوی می توان دید.
۲۳۳.

بازخوانی کهن الگوی گرگ در فیروزشاه نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کهن الگو تاریخ فرهنگی گرگانه ماده گرگ فیروزشاه نامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۲ تعداد دانلود : ۶۷۴
از رویکردهای مهم در بررسی متون داستانی عامه، مطالعه رمزگونه و معنادار جهان ذهنی آن است؛ جهانی که از تاریخ فرهنگی سخن می گوید. این موضوع با درک و دریافت معنای عناصر سازنده داستان ها ممکن و میسر است و به عمق و ریشه های انسجام بخش و معنابخش عناصر مختلف داستان، یعنی کهن الگوهای ذهنیت جمعی و مفاهیم مشترک دنیای ذهنی ملت ها راه می برد. پژوهش پیش ِرو با رویکرد پدیدارشناسانه و با نظر به پیشینه کهن الگوی «ماده گرگ» در فرهنگ و ادب ایران سعی بر آن دارد تا ریشه های نقش مندشدن گرگانه در فیروزشاه نامه را روشن کند. کهن الگوی ماده گرگ به گونه ای معنادار در داستان فیروزشاه نامهتبلور یافته است. تفسیر پدیدارشناسانه حضور زنی سال خورده در جایگاه مادری فرزنداز دست داده به نام «گرگانه» گویای این مدعاست. دو سطح افسانه ای (درندگی گرگ) و اسطوره ای(ماده گرگ و توتم ترکان) در این شخصیت هویداست. ماده گرگ در فیروزشاه نامه از شخصیت های منفی است، سرانجام ناخوشایندی دارد و با آنچه در ذهنیت ایرانیان و ترکان از کهن الگوی گرگ و ماده گرگ وجود دارد، مطابقت می کند. همچنین این شخصیت با کهن الگوی زن وحشی نیز برابری می کند.
۲۳۴.

تحلیل گفتمانی تغییر عناصر فرهنگی اجتماعی در ترجمه از زبان واسطة مجموعة عشق با صدای بلند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد ترجمه نزار قبانی تحلیل گفتمان ترجمة شعر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ترجمه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی تحلیل گفتمان
تعداد بازدید : ۹۶۱ تعداد دانلود : ۷۳۷
مجموعة عشق با صدای بلند،گزیده ای از اشعار نزار قبانی است که احمد پوری آن را به واسطة زبان انگلیسی به فارسی بازگردانده است. در روند این ترجمة ادبی از عربی به انگلیسی و آنگاه به فارسی، تغییراتی در گفتمان های حاکم بر متن صورت گرفته که رصدپذیر است. از جملة این گفتمان ها می توان به گفتمان مذهبی دینی، ملی قومی و ساختارشکن و سیاسی اشاره کرد که در روند ترجمه دچار تغییر یا احیاناً حذف شده اند. در این مقاله برآنیم که با تحلیل گفتمان یا سخن کاوی متن اصلی و متن ترجمه این تغییرات را بررسی و تحلیل کنیم. آنچه در این بررسی شاهد آن هستیم، نشانگر آن است که در ترجمه، در گفتمان هایی چون ملی قومی، سیاسی، ساختارشکن و دینی، تغییراتی چون حذف، انتخاب برابرنهاد نامناسب و گاهی تغییرات برای از بین بردن تنش موجود در متن اصلی به شکلی آگاهانه صورت گرفته است.
۲۳۵.

تحلیل کهن الگویی داستان امیر ارسلان بر اساس نظریه تفرد یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یونگ کهن الگوها فرایند تفرد داستان امیرارسلان قهرمان جست وجوگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۹ تعداد دانلود : ۱۰۰۹
نقد کهن الگویی یکی از رویکردهای نقد ادبی معاصر است که به کشف ماهیت و ویژگی اسطوره ها و کهن الگوها و نقش آن ها در ادبیات می پردازد. در این مقاله کهن الگوی داستان امیرارسلان بر اساس نظریه تفرد یونگ تحلیل کهن الگویی شده است؛ به این شرح که امیرارسلان به عنوان قهرمان جست وجوگر برای رشد و تکامل و دستیابی به کهن الگوی خویشتن، حرکت خود را آغاز می کند و با دیدن تصویر فرخ لقا (آنیما) بیدار می شود و به سطح های تازه ای از آگاهی دست می یابد. او با گذر از کهن الگوی نقاب به یاری پیر دانا به حذف سایه و یکی شدن با آنیما (فرخ لقا) موفق می شود و فرایند تفرد خود را به سرانجام می رساند و به کهن الگوی خویشتن دست می یابد. ضمن اینکه او کهن الگوی مرگ و تولد دوباره را- که معنای آن استعلای حیات و تحول درونی است- با واردشدن در غار و چاه – که بیانگر بازگشت به مرحله جنینی (مرگ آیینی) است – و بیرون آمدن از آن مکان ها – که رمز تولد مجدد است - تجربه می کند.
۲۳۶.

Pour une approche Freudo-lacanienne de Le Petit Prince(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Critique psychanalytique Le Petit Prince enfance souvenirs-écrans langage symbolique Freud Lacan

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات جهان نقد و بررسی آثار
تعداد بازدید : ۷۷۵ تعداد دانلود : ۶۴۹
Une lecture psychanalytique est en mesure de préciser que l’auteur d’une œuvre littéraire peut constituer son œuvre avec ses souvenirs d’enfance. Si l’on met l’écriture littéraire à l’épreuve de la critique psychanalytique, on peut saisir des réponses aux questions concernant la vie imaginaire d’un auteur dont l’enfance est la principale source. Suivant cette explication et en rappelant que de nombreux études ont déjà analysé les différents aspects du Petit Prince de Saint-Exupéry, nous tenterons dans cet article de mettre en lumière la dimension psychanalytique et symbolique du Petit Prince eد répondant à la question suivante: comment Le Petit Prince, ouvrage le plus connu de Saint-Exupéry, a fait référence à l’espace intime de l’enfance de son auteur et aux certains complexes affectifs de cette période. Pour ce faire, nous tenterons d’explorer le fond de quelques souvenirs-écrans traumatiques du petit prince, ce représentant de l’enfant intérieur de Saint-Exupéry. Freud et Lacan nous aideront dans cette étude à décrypter les épisodes refoulés dans l’inconscient de l’auteur, qui pour retourner à sa conscience, ont subi un certain déguisement, sous les formes symboliques: Freud avec ses théories psychanalytiques surtout celles concernant le narcissisme et Lacan avec ses idées psychanalytiques traitant du langage symbolique.
۲۳۷.

گفتمان پسااستعماری مشترک در ادبیات داستانی معاصر هند و ایران ( مطالعه ی مجموعه داستان "مترجم دردها"، رمان "شوهر دلخواه" و رمان" سووشون" )(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات داستانی ایران و هند پسااستعمار مترجم دردها شوهر دلخواه سووشون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۰ تعداد دانلود : ۱۶۲۷
ایران و هند، جدای از اشتراکات مهم در ساختارهای تاریخی و فرهنگی، از حیث حضور استعمار، چه مستقیم و چه غیر مستقیم دارای نقاط مشترک هستند. حضور بریتانیا در هند و ورود متفقین در ایران نمونه ایی از حضور استعمار است. در این مقاله با روش تحلیلی و توصیفی ، ابتدا گفتمان پسااستعماری از منظرِ نظریه پردازان این حوزه تبیین شده و سپس داستان های مترجم دردها از جومپا لاهیری، رمان شوهر دلخواه از ویکرام سِت از ادبیات هند و رمان سووشون سیمین دانشور در ادبیات داستانی معاصر ایران، مورد مطالعه قرار گرفته است. نویسندگان ادبیات داستانی معاصر این دو کشور با مقوله ی استعمار و فضای پس از آن، برخوردها و بازنمایی هایی داشته اند که یک گفتمان مشترک را می توان در آن مشاهده کرد. بازنمایی دوگانگی فرهنگی یا ((دورگه بودگی))، تاثیرات زبان، جلوه های قدرت طلبی استعمارگران، تاکید بر سنت ها و اصالت ها به منظور مقاومت فرهنگی، به تصویر کشیدن زندگی فرودستان و به حاشیه رانده شدگان، از خود بیگانگی فرهنگی و اختلافات و آشوب داخلی از محورهای مشترک در این آثار هستند که از دیدگاه پسااستعماری قابل مطالعه است.
۲۳۸.

از «اپوخه» تا نوآوری های شاعرانه: آسیب شناسیِ کاربستِ روشِ پدیدارشناسی در مطالعات ادبیِ فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی نقد مضمونی اپوخه مکتب ژنو ژرژ پوله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۶ تعداد دانلود : ۷۹۴
مقاله ی حاضر بر آن است تا با بررسیِ پژوهش های مبتنی بر رویکردهای پدیدارشناسانه در حوزه ی زبان فارسی، کاستی های بنیادین این دسته از پژوهش ها را روشن سازد. برای این منظور، مقالات پژوهشیِ یک دهه ی اخیر که در نشریات دانشگاهیِ کشور منتشر شده اند و مدعیِ کاربستِ روش پدیدارشناسانه بوده اند، گردآوری شده و شیوه ی استفاده ی آنان از روش پدیدارشناسی، با آن چه سردمداران این مکتب، خصوصاً ادموند هوسرل ، در نظر داشته اند، مورد مقایسه قرار گرفته است. مقالات مورد بررسی به لحاظ نحوه ی به کارگیری روش پدیدارشناسانه، به سه دسته قابل تقسیم اند: 1- مقالاتی که با استفاده از یکی از رویکردهای پدیدارشناختی، به تفسیر و خوانش یک اثر یا تعدادی از آثار ادبی پرداخته اند. 2- مقالاتی که رویکرد پدیدارشناسی را با مضامین موجود در اشعار یک شاعر یا دیدگاه های نظریِ یک شاعر قابل مقایسه دانسته اند. 3- مقالاتی که کاربرد اصطلاح پدیدارشناسی در عنوان یا متن آن ها، کاملاً «تزیینی» است، و دستاوردهای مقاله عمدتاً بر اساس به کارگیریِ رویکردهای دیگری حاصل شده است. در پایان، نشان داده شده است که به دلایلی از جمله بدفهمیِ مبانیِ نظری و روش شناختیِ رویکرد پدیدارشناسی، بسنده کردن به شباهت های ظاهری میان اصطلاحات خاص این رویکرد و مضامین موجود دراشعار شاعران و نیز آراء نظریِ آن ها، کاربرد نادرست رویکرد پدیدارشناسانه در خوانش و تفسیر آثار ادبی، و مهم تر از همه، فقدان درک صحیح از مفهوم «چارچوب نظریِ پژوهش» ، این دسته از پژوهش ها کاستی ها و بدفهمی های بنیادینی را به بار آورده است که با آن چه بنیانگذاران این رویکرد در پی دست یابی به آن بودند، فاصله ی زیادی دارد.
۲۳۹.

Remémoration et répétition: L’étude narratologique du Salon du Wurtemberg(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Quignard narratologie passé remémoration repetition

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات جهان نقد و بررسی آثار
تعداد بازدید : ۵۷۶ تعداد دانلود : ۵۰۳
L’aspect psychanalytique de l’écriture romanesque chez Pascal Quignard a été signalé à maintes reprises par les critiques littéraires. Le Salon du Wurtembergqui bénéficie plus que les autres romans quignardiens d’une ample élaboration romanesque, pourrait bien illustrer cette «fictionalisation de la cure psychanalytique» chez cet écrivain. Le narrateur de ce roman se retourne comme malgré lui vers un passé obsessionnel qu’il espère conjurer par l’écriture. La présente étude se propose d’analyser, en recourant à la narratologie, les techniques narratives mises en œuvre par le narrateur quignardien, ainsi que l’adaptation de ces dernières à l’objectif du narrateur qui est de faire cesser le retour interminable d’un passé traumatique. Selon Freud, l’abréaction du refoulé exige la «réconciliation» de l’analysé avec ses souvenirs traumatiques. L’étude du mode narratif du Salon du Wurtembergnous permettra de préciser le degré de cette réconciliation chez le narrateur. En effet, portant sur la manière de représentation du monde romanesque, le mode narratif détermine la distance à laquelle se tient le narrateur par rapport à ce qu’il raconte. Ainsi, par l’étude du mode narratif, nous serons en mesure de préciser si le narrateura réussi à évoquer entièrement et sans détours ses souvenirs obsédants
۲۴۰.

تحلیل دگردیسی اسطوره مهر در شعر «آرش کمانگیر» سروده سیاوش کسرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دگردیسی اسطوره ایزدِ مهر آرش کمانگیر سیاوش کسرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸۷ تعداد دانلود : ۹۲۶
روایات اساطیری همواره با اشارات و دلالت های رمزگونه و رازآلود همراه بوده است. یکی از این امور شگفتی آفرین، دگردیسی موجودات و پدیده ها به یکدیگر است. دگردیسی به معنای تغییر شکل ظاهری و اساس و هویت شخص یا چیزی با استفاده از نیروی ماوراء الطبیعی است. اسطوره های خدایان و ایزدان ایرانی که به مدد قدرت تخیل انسان خلق می شوند، می توانند به صورت ها و اشکال مختلفی به خصوص شهریاران و پهلوانان زمینی مبدل گردند. تا کنون دربارة دگردیسی پدیده های اساطیری و تحلیل آنها و همچنین در مورد اسطوره آرش کمان گیر، کتاب ها و مقالات متعددی نوشته شده است. منظومه آرش، سروده سیاوش کسرایی به دلیل بازآفرینی و بهره گیری از اصول میترائیسم و اسطوره ایزد مهر و انطباق آن با شرایط جامعه عصر شاعر از چندگانگی رمزآمیزی برخوردار است. از این رو ضرورت دارد در این مقاله با نگاهی نوآورانه و عمیق به این منظومه ابتدا جنبه ها و موارد دگردیسی اسطوره ایزد مهر به آرش بررسی شود، آن گاه به فراخور اندیشه شاعر، موارد تطبیقی با وضعیت جامعه عصر او واکاوی گردد. نگارندگان در این پژوهش که نشان داده اند قدرت شگفت انگیز آرش در دفاع از وطن و شکستن بن بست ها و تحقیر دشمن با استفاده از ابزار خاص اهورایی ناشی از این دگردیسی بوده و توانسته کارکرد مشابهی در عصر شاعر داشته باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان