فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۲٬۰۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
بسیاری از پژوهش های انجام شده، به بررسی پیچیدگی دستوری در متون آکادمیک ﭘرداخته اند، اما برخی از ﭘﮊوهش ها، جمله واره ها و جمله واره های وابسته و برخی دیگر گروه واﮊه ها و مخصوصاً گروه واﮊه های اسمی را به عنوان بهترین معیار جهت سنجش پیچیدگی دستوری در متون آکادمیک لحاظ کرده اند. در این راستا، پژوهش حاضر بر مبنای دسته بندی ﭘیشنهادی لو (۲۰۱۱) به بررسی بسامد ۵ مؤلفه دستوری در ﭘیکره ای متشکل از متون استدلالی به زبان انگلیسی می ﭘردازد. متون استدلالی در این ﭘیکره توسط زبان آموزان ایرانی از سه سطح مختلف توانش زبانی نوشته شده اند. در این راستا، ۱۴مشخصه ﭘیچیدگی دستوری در این پژوهش بررسی شد و نتایج بررسی آماری حاکی از آن بود که ۵ مشخصه (میانگین طول تی یونیت ، گروه واژه های فعلی به ازای هر تی یونیت، میانگین طول جمله واره، اسم واره های ﭘیچیده به ازای هر تی یونیت و اسم واره های ﭘیچیده به ازای هر جمله واره) از ۱۴مشخصه، تفاوت معناداری را بین سه گروه مورد بررسی در این ﭘﮋوهش نشان دادند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مشخصه های مبتنی بر پیچیدگی گروه واژه ها در ﭘیش بینی پیچیدگی دستوری در متون استدلالی از اهمیت بالاتری برخوردارند و در نتیجه گروه واﮊه ها و مخصوصاً گروه واﮊه های اسمی نیاز به بررسی بیشتری در پژوهش های آتی دارند.
مقاله به زبان فرانسه: مفاهیم و کارکردهای دستوری: چالشی پیش روی کلاس آموزش زبان فرانسه در دانشگاههای ایران (Notions et fonctions grammaticales; Lancer un défi aux cours du FLE universitaire en Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه داشتن رویکرد ارتباطی-معنایی و یا به عبارت دیگر ارجحیت معنا به فرم و ساختار در زمینه زبان امری اجتناب ناپذیر در تهیه و تدوین دستور زبان های معنامحور می باشد.
به نظر می رسد که تنها راه از بین بردن شکاف ناخوشایند در بین تمرین های دستور زبانی و یا به طور کلی تمارین مربوط به ساختار کلی زبان و فعالیتهای ارتباطی اتخاذ حرکتی روش مند می باشد که از معنا به سوی فرم و ساختار در حرکت است.
برای رسیدن به این هدف آموزشی کوشیده ایم تا در این مقاله به معرفی دلایلِ لزوم آموزش گرامر معنا محور و همین طور روشهای آموزش آن بپردازیم. این پیشنهادات هر چند که ممکن است پایه ای نظری داشته باشند ولی در کاربرد آموزشی دستور زبان معنایی در دانشگاهای ایران مرحله ای اساسی و مهم به شمار می آیند.
آشنایی مدرسین ایرانی زبان فرانسه با مفاهیم رویکرد مفهومی-کارکردی باید به شکلی کلی در نظر گرفته شود تا آنها بتوانند به نوبه ی خود این نقطه نظر آموزشی را در مورد ساختارهای زبانی بلافاصله پس از شروع کلاسهای آموزش زبان خود اتخاذ کرده و آن را به کار بندند. به عبارت دیگر، از نظر نگارندگان این مقاله آشنایی با معانی گرامری و یادگیری آنها در شروع آموزش هر زبان خارجی امری اجتناب ناپذیر است چرا که در صورت به کار نبستن رویکرد معنا محور در مورد گرامر یا همان دستور زبان در آغاز یادگیری آن زبان، زبان آموز از به کار بردن ترکیباتی که برایش نامفهوم هستند اجتناب خواهد کرد.
«تفسیر دادیشوع قطری از موعظه پانزدهم پدر اشعیا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار سغدی مسیحی شامل ترجمة بخش هایی از کتاب مقدس، زندگی و اعمال قدیسان، مواعظ و تفاسیر، اعمال شهدای مسیحی و آراء بزرگان کلیسا از زبان سریانی به زبان سغدی هستند. این آثار که در واقع گونه ای از ادبیات ترجمه ای محسوب می شوند، غالباً از زبان سریانی به زبان سغدی برگردانده شده اند. تفسیری که دادیشوع قطری در باب پانزدهمین موعظة پدر اشعیا ارائه می دهد از جمله ی این آثار است. پژوهش حاضر با ارائه آوانویسی و ترجمه متن سغدی و مقایسه آن با نسخه ی معادل سریانی به بررسی ویژگی های خاص زبانی این متن در مقایسه با سایر گونه های زبان سغدی می پردازد.
ویژگی های زبانی و محتوایی دوبیتی های عامیانة تالشی جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوبیتی، شعر عامیانة چهارمصرعی، متداول ترین قالب شعری ایرانیان است و آن را بازماندة شعر هجایی دورة ساسانی می دانند. دوبیتی از دیرباز با موسیقی همراه بوده است و این نیز از قدمت آن حکایت دارد. به دوبیتی فهلویات نیز گفته اند. دوبیتی زبانی عامه فهم، وزنی ساده و ساختاری روان دارد و با احساس، اندیشه و زندگی اقوام گره خورده است. از این رو، با بررسی دوبیتی های هر قومی می توان به فضای فکری، روحی، واژگانی و زبانی آن قوم پی برد. در این مقاله، بیست وچهار دوبیتی از مجموعة چهارصد دوبیتیِ جمع آوری شدة بخشی از قوم تالش را از نظر زیبا شناختی، زبانی و محتوایی بررسی می کنیم. این دوبیتی ها نمایندة تمامیِ دوبیتی های جمع آوری شده اند. اغلب دوبیتی ها دست مایة موسیقی و آواز بوده اند، از نظر زبانی متحول شده اند، و واژه ها و ترکیب های قدیمی کمتر در آنها دیده می شود.
Developing an Analytic Scale for Scoring EFL Descriptive Writing (ایجاد مقیاس نمره دهی تحلیلی جهت ارزشیابی نگارش توصیفی زبان آموزان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدرسین زبان انگلیسی از گذشته تا کنون از مقیاس هایی جهت ارزشیابی زبان آموزان بهره گرفته اند که حاصل نظرات و تجربیات شخصی و شهودی متخصصین حوزه آموزش زبان بوده است. از آنجایی که این مقیاس ها از مبنای علمی و تجربی لازم برخوردار نیستند، نمرات و نیز تصمیماتی که در نتیجه استفاده از این مقیاس ها حاصل می شود پایایی و اعتبار لازم را ندارند. با توجه به اهمیت گونه نگارش توصیفی و نظر به این نکته که ادبیات تحقیقی موجود هیچ مقیاس نمره دهی تحلیلی مناسبی جهت ارزشیابی این نوع نگارش ارائه نکرده است، نویسندگان این مقاله از طریق انجام مطالعه ای تلفیقی شامل ۳ فاز اقدام به ایجاد مقیاسی تحلیلی جهت ارزشیابی نگارش توصیفی زبان آموزان کردند. این مطالعه در فاز اول (فاز کمی) اقدام به آنالیز فاکتورهای مربوط به تحلیل ۱۷۲ کارشناس آموزش زبان از گونه نگارش توصیفی و در فازهای دوم و سوم (فازهای کیفی) اقدام به تحلیل محتوای ۲۰ متن توصیفی نوشته شده توسط کارشناسان آموزش زبان و نیز تحلیل محتوای۳۰متن توصیفی نوشته شده توسط زبان آموزان کرد. در نتیجه دو استنباط کلی که در طی این مطالعه صورت گرفت، مقیاس نمره دهی تحلیلی برای ارزشیابی نگارش توصیفی زبان آموزان ایجاد شد. امید است بهره گیری از این مقیاس در آینده منجر به دستیابی به نمرات و همچنین اتخاذ تصمیماتی در مورد زبان آموزان گردد که از پایایی و اعتبار بیشتری نسبت به گذشته برخوردارند.
از نوازش تا نوازه: نگاهی به مفهوم نوازیدن در آموزش زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت عوامل هیجانی و عاطفی در تدریس به ویژه تدریس زبان دوم، در این پژوهش کوشیدیم مفهوم نوازیدن (نوازش و نوازه) را بررسی کنیم. نیاز عاطفی انسان به نوازش فیزیکی در کودکی، در بزرگسالی بیشتر شکل نوازه معنوی و عاطفی به خود می گیرد. نوازه به معنی دیده شدن و به رسمیت شناختن ارزش های افراد است. در این پژوهش، ابتدا مفهوم نوازه را در روان شناسی و سپس در آموزش زبان دوم تبیین کردیم. آنگاه ضمن معرفی جدید انواع نوازه گر و نوازه شونده به افراطی، تفریطی و معتدل، کاربرد آن ها را در آموزش زبان نشان دادیم. زمانی که معلم با میزان نوازه گری خود و نوازه شوندگی شاگردان آشنایی نداشته باشد، تعامل مؤثر بین معلم و شاگرد حاصل نمی شود و حس ناراحتیِ ایجاد شده، ممکن است باعث از بین رفتن انگیزه مشارکت و یادگیری شاگردان شود. در پایان، ضمن تبیین کاستی های احتمالی این تقسیم بندی، پیشنهادهایی را برای انجام پژوهش های بیشتر ذکر کردیم.
On the Relationship between Job Satisfaction, Teacher Burnout, and Teacher Autonomy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In order to be autonomous, teachers should enjoy teaching and be satisfied with their teaching. Teacher autonomy, therefore, may be related to teacher burnout and job satisfaction. The present study investigated the relationship between job satisfaction, teacher burnout, and teacher autonomy. Two hundred and seven language teachers at language institutes in Karaj and Tehran were given three questionnaires to complete. Convenience sampling was used to select language teachers in this study, and IBM SPSS (version 22) was used to analyze the data. Three non-parametric statistical tests were used to analyze the collected data. According to the findings of this study, job satisfaction had a weak negative relationship with teacher burnout, and teacher autonomy correlated negatively with job satisfaction. Moreover, no relationship between teacher autonomy and teacher burnout was found. Although the findings should be interpreted with care because of sample size, the paper ends with implications for language teachers and policy makers.
بررسی ظهور خصوصیات تخصص در تدریس در میان معلمان و اساتید تازه کار و باتجربه در دبیرستان و دانشگاه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی نمود تخصص در تدریس معلمان انگلیسی در محیطهای رسمی آموزشی ایران پرداخته است. به طور خاص این تحقیق با این هدف شکل گرفت که نشان دهد چطور معلمان زبان انگلیسی در دبیرستانها و اساتید زبان عمومی در یک دانشگاه دولتی ایران خصوصیات تخصص در تدریس را آشکار میسازند. این تحقیق همچنین به مقایسه خصوصیات تخصص در تدریس معلمان و اساتید تازه کار و باتجربه در دبیرستان و دانشگاه پرداخته است. به این منظور طی یک تحقیق کیفی، 10 معلم دبیرستان و 10 استاد دانشگاه به صورت هدفمند برای مشاهده و مصاحبه انتخاب شدند. هر گروه شامل 5 معلم تازه کار و 5 معلم با تجربه بود. بعد از 3-2 جلسه مشاهده کلاس درس معلمان (به عنوان منبع اصلی داده ها) و یک جلسه مصاحبه با همه شرکت کنندگان، همه موارد و نمونه های تخصص در تدریس معلمان استخراج شد. این نمونه ها بعدا به صورت 6 نوع تخصص در تدریس طبقه بندی شدند: تخصص در مدیریت، تخصص در ایجاد انگیزه و ارائه راهنمایی و بازخورد، تخصص آموزشی، تخصص در شناخت مفاهیم، تخصص در ایجاد ارتباط بین موضوعات مختلف درسی و تخصص در مدیریت چالش ها. سپس جدولی طراحی شد که شامل همه انواع تخصص در تدریس و نمونه ها و مثالهای هر کدام بود (که از گزارشات مشاهدات و هم چنین از ادبیات موضوع استخراج شده بود). داده ها برای هر کدام از معلمان دوباره به صورت دقیق مورد بررسی قرار گرفت و مواردی که در تدریس عملی آنها وجود داشت در جدول علامت گذاری گردید. قدم بعدی مطالعه دقیق الگوهای تخصص در تدریس برای هر گروه از معلمان بود. تحلیل داده های جمع آوری شده نشان داد که تخصص در تدریس به صورت تقریبا مشابهی در تدریس عملی معلمان 4 گروه نمود پیدا کرده بود. سه گروه یعنی معلمان با تجربه دبیرستان و اساتید تازه کار و با تجربه دانشگاه موفقیت 100 درصدی را در حداقل یکی از انواع تخصص در تدریس نشان دادند که مربوط به ایجاد ارتباط در بین موضوعات درسی بود. این نوع تخصص تدریس برای معلمان تازه کار دبیرستان تنها 60 درصد بود. اساتید با تجربه دانشگاه تنها گروهی بودند که در دو نوع از تخصص یعنی تخصص در شناخت مفاهیم و ایجاد ارتباط بین موضوعات درسی به موفقیت کامل (100 درصدی) رسیدند. و معلمان تازه کار دبیرستان تنها گروهی بودند که در هیچ کدام از انواع تخصص در تدریس موفقیت کامل 100 درصدی را به دست نیاوردند.
The Influence of Collaboration on Individual Writing Quality: The Case of Iranian vs. Malaysian College Studentsبررسی تاثیر (فعالیتهای نوشتاری مشترک بر کیفیت نوشتار فردی: مقایسه مقابله ای دانشجویان ایرانی و مالزیایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق مقایسه موردی و مقابله ای تاثیر فعایتهای نوشتاری مشترک بر کیفیت نوشتار فردی دانشجویان ایرانی و مالزیایی می باشد. برای این منظور هشت نفر دانشجوی سال اولی (چهار نفر دانشجوی ایرانی و چهار نفر دانشجوی مالزیایی چینی تبار در یک دانشگاه غیردولتی در شهر کوالالامپور) که بر اساس مولفه های سن، جنس، سطح دانش انگلیسی مشابه و رشته دانشگاهی مشترک انتخاب شده بودند در قالب چهار گروه دو نفری تقسیم بندی شدند (دو گروه ایرانی و دو گروه مالزیایی). در مدت زمان تقریبی دو ماه و درطی پانزده جلسه هرکدام از گروها تعداد پانزده متن مربوط به قسمت 1 نوشتار آکادمیک آزمون آیلتس را بصورت مشترک (دو نفره) با هم انجام دادند. پانزده جلسه مزبور در واقع شامل پنج سیکل متوالی و مجزا بودند به طوری که در هر سیکل متعاقب هر سه جلسه نوشتار مشترک یک جلسه نوشتار انفرادی وجود داشت. پر واضح است که در پایان جلسه پانزده (یا سیکل 5) هر کدام از شرکت کنندگان تحقیق پنج نوشتار انفرادی تولید کرده بود. تمامی نوشته های انفرادی هشت نفر شرکت کننده به تبعیت و با استفاده از باروم نمره دهی استاندارد آزمون آیلتس بر اساس چهار مولفه ""میزان کفایت توضیحی متن"" (Task Achievement) ""میزان انسجام و پیوستگی متن"" (Cohesion and Coherence) ""میزان غنای دستوری و صحت گرامری متن ""(Grammatical Rang and Accuracy) و"" میزان غنای واژگانی متن ""(Lexical Resources) مورد ارزیابی و سنجش کیفی قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان دادند که بیشترین تاثیرکیفی مثبت که در طول مدت مطالعه در نوشته های انفرادی همه دانشجویان مشهود بود به ترتیب مربوط به پارامترهای ""کفایت توضیحی متن"" و ""انسجام و پیوستگی متن"" بودند در حالیکه بهبود واژگانی خیلی جزیی و صرفا محدود به نوشته های سه نفر از دانشجویان مالزیایی می شد و نوشته های هیچکدام از دانشجویان در بعد دستوری پیشرفت قابل اعتنایی نداشتند. شایان توجه اینکه پیشرفت ها و پسرفتهای متناوبی در کیفیت نوشته های انفرادی در طول مدت تجقیق قابل مشاهده بودند. نتایج متنوع حاصله در این مطالعه را می توان در ارتباط با اصول پارادایم فرهنگی-اجتماعی ،نظریه آشوب ، تیپولوژی متن های مورد تمرین و همچنین سطح دانش زبانی دانشجویان شرکت کننده در تحقیق توضیح داد.
سازوکارهای ادب ورزی در نامه نگاری دوره مملوکی با تأکید بر کتاب صبح الأعشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب صبح الاعشی، نوشته قلقشندی (9 ه.ق) که اصول نامه نگاری رسمی در عصر مملوکی را شرح می دهد منبعی غنی برای مطالعات ادب ورزی تاریخی است. این مقاله با تکیه بر اصول ادب ورزی لیچ و الگوی ادب ورزی بیمن، پرده از شیوه های رعایت ادب که تابعی از روابط قدرت هستند در نامه نگاری عصر مملوکی برمی دارد. نتایج نشان می دهد الگوهای ادب ورزی استفاده شده در این نامه ها با الگوی «تحقیر خویش و تعظیم مخاطب» که بیمن از آن یادکرده است، همخوانی دارد. همسویی این نامه ها با اصل شماره 3 و 4 از اصول شش گانه ادب ورزی لیچ مشهود است که بر اساس آن، فرد تمام توان خود را برای ستودن طرف مقابل و تواضع هنگام ارتباط نشان می دهد. سازوکار حذف، «تعظیم مخاطب» و «ستودن» او از سازوکارهایی است که در این نامه ها مشهود است. همچنین، در این نامه ها، توجه به گفتمان دینی نیز برای حفظ احترام ضروری تلقی شده، خالی بودن نامه از وجود این عناصر نشانگر بی احترامی به مخاطب است. نهایتاً، توجه به گفتمان اجتماعی نیز از دیگر مواردی است که تجلی آن را می توان در موضوع هویت مستقل و هویت وابسته دید.
فعل تابع افعال وجهی در زبان سغدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعة زبان های کهن ایرانی، مسائل نحوی از اقبال چندانی برخوردار نیستند و زبان سغدی هم از این مسئله مستثنی نیست. به این دلیل که متون بازماندة سغدی عموماً ترجمه هایی از زبان های دیگر تشخیص داده شده اند، دانشمندان کمتر به بررسی نحوی این متون اهتمام ورزیده اند. تعیین میزان تأثیرگذاری زبان های مبدأ بر نحو زبان متون سغدی از سویی و وجود تمایز بین گونه های مختلف زبانی آن از دیگر سو، خود مسائلی هستند که بدون بررسی نحوی و مقایسة ساختارهای مشابه در این گونه های زبانی قابل دسترسی نیستند و این امری است که تا کنون به صورت جدی انجام نپذیرفته است. در این نوشتار به بررسی افعال تابع دو فعل وجهی مهم در زبان سغدی پرداخته شده است. این دو فعل s˒c- «بایستن» و k˒m- «خواستن» هستند. در بررسی های پراکنده انجام شده در نحو سغدی عموماً تنها به کاربرد آن ها با مصدر توجه شده است. این پژوهش نشان می دهد که تابع این دو فعل متنوع تر از آن است که پیشتر تصور می شد. کاربرد با گونه های مختلف مصدر و نیز وجوه فعلی مختلف در جملات پیرو، صورت های نحوی دیگر این افعال هستند. فعل s˒c- در متون غیر بودایی بسامد بسیار محدودتری دارد و تنوع افعال تابع آن نسبت به kʼm- کمتر است، اما بسامد کاربرد kʼm- در متون بودایی و مسیحی نسبتاً برابر است و امکان مقایسه و بررسی آماری را بیشتر فراهم می کند.
کاربرد صافی فرهنگی در ترجمه اصطلاحات: موردپژوهی ترجمه انگلیسی بچه های قالیبافخانه مرادی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی انتقادی نحوه کاربرد صافی فرهنگی در ترجمه انگلیسی کریس لیر و سهیلا سحابی (۲۰۰۰) از کتاب بچه های قالیبافخانه هوشنگ مرادی کرمانی (۱۳۵۹/۱۳۹۰) و بطور مشخص، داستان «رضو، اسدو، خجیجه» است. این مقاله بطور خاص ترجمه «اصطلاحات» را به عنوان یکی از عناصر زبانی فرهنگ- وابسته مدّ نظر خواهد داشت. بدین منظور، الگوی «تحلیل انتقادی ترجمه» (خان جان، ۱۳۹۱، ۱۳۹۲) که در اساس بر بینان نظریِ زبان شناسی سازگانی- نقش گرا (هلیدی، ۱۹۹۴، ۲۰۰۴) استوار می باشد به عنوان چارچوب تحلیلیِ تحقیق انتخاب گردیده است. الگوی مذکور بطور توأمان تحلیل عوامل درونزا (درون متنی) و برونزا (یعنی مؤلفه های اجتماعی و فرامتنی) را مورد توجه قرار می دهد و در این مسیر، هم به محصول ترجمه نظر دارد و هم به فرآیند ترجمه. پژوهش حاضر بر آن است تا نشان دهد که نحوه کاربرد صافی فرهنگی از سوی مترجمان اثر به چه میزان با ویژگی های بافتی در نظام مقصد تناسب داشته است. یافته های تحقیق مبین آن است که اتخاذ راهکارهای «معادل سازی توصیفی» (ایجاد معادل های یک سویه) و «معادل-یابی فرهنگی» (یافتن معادل های طبیعی یا دوسویه) که به ترتیب بیشترین بسامد وقوع را داشته اند، عموماً نیل به تعادل نقشیِ نسبی را در پی داشته است.
نگاهی به نقش جنسیت نویسنده در ارائه ی جزئیات در داستان بر اساس دستور نقشگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضرتلاشی برای تعیین بسامد و نقش جزئیات، با رویکردی مقابله ای بین نویسندگان زن و مرد، در چارچوبʼ دستور نقشگرای نظام مندʻ است. دو داستانʼ تیله-شکسته ʻنوشته سیمین دانشور (1380) و داستانʼ همانطورکه بودʻ نوشته جعفرمدرس صادقی( 1385) داده های پژوهش حاضر هستند که بر اساس مفاهیم مطرح در ʼ فرانقش اندیشگانیʻ و نظام گذرایی بررسی شده اند. از آنجا که ارائه اطلاعات جزیی در دستور نقشگرا در قالب افزوده های حاشیه ای در متن بازنمایی می شود، ابتدا افزوده های حاشیه ای موجود در هر دو داستان استخراج و با توجه به اصول دستور نقشگرا و بافت زبانی طبقه بندی شده است. پس از تجزیه و تحلیل داده ها مشخص شد که دانشور نسبت به مدرس صادقی از افزوده های کمتری استفاده کرده است ولی تنوع افزوده های به کار رفته در آثار او، بیشتر است. در هر دو داستان تعداد افزوده های مربوط بهʼ مکانʻبیشترین میزان را به خود اختصاص داده است. در اثر نویسنده ی مرد هیچ افزوده ای مربوط بهʼ منبع و ظاهرʻ به چشم نمی خورد؛ در حالی که نویسنده ی زن، این افزوده ها را به کار گرفته است. دانشور تمام آن ها را به صورت نقل قول بیان می کند؛ بدین صورت که وی در روایت داستان از دهان شخصیت اول، در هر موقعیتی به خوبی حرف های دیگران را به خاطر می-آورد. به نظر می رسد بررسی متون ادبی از این منظر زوایای جدیدی از این آثار را در ادبیات داستانی، نقد ادبی و سبک شناسی آشکار می کند. معرفی این مقوله و کاربست آن در سبک شناسی داستان از دیگر اهداف جستار حاضر است.
فسیل شدگی در یادگیری زبان دوم: راهبردهای اجتناب برای فارسی آموزان غیرفارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیدة فسیل شدگی یا ثبات غلط در زبان میانی برای اولین بار توسط سلینکر در 1972 مطرح شد. این پدیده در زبان دوم زبان آموز رخ می دهد و یکی از ویژگی های زبان دوم زبان آموز است که ناشی از انحراف از هنجارهای گویشور بومی زبان و عدم رشد زبان دوم است. این پژوهش به عامل فسیل شدگی یا ثبات غلط، عوامل مهم در این پدیده، و انواع آن در سطوح مختلف زبانی پرداخته است و همچنین با ذکر نمونه هایی از خطاهای فارسی آموزان روسی زبان، انواع فسیل شدگی در سطوح مختلف زبانی را در این دسته از فارسی آموزان مورد تبیین قرار داده است. نمونه خطاهای ذکرشده از انشاهای نوشتاری فارسی آموزان روسی زبان که در سطح میانی فارسی آموزی هستند، استخراج شده است. در نهایت، راهبردهای کاهش این عامل مؤثر در فرایند یادگیری زبان دوم، به منظور بهره گیری از آن در آموزش مؤثر فارسی به غیرفارسی زبانان بحث شده است. با توجه به اهداف این پژوهش، نتیجة حاصل از درک و شناخت این عامل مؤثر در فرایند یادگیری زبان فارسی در درک و رشد بهتر این زبان برای غیرفارسی زبانان مؤثر خواهد بود. همچنین بهره گیری از شیوه های ارائه شده در اجتناب از این عامل در زبان فارسی به عنوان زبان دوم، سبب بهبود و رشد بهتر فرایند زبان آموزی در فارسی آموزان غیرفارسی زبان می گردد.
L2 Learners’ Enhanced Pragmatic Comprehension of Implicatures via Computer-Mediated Communication and Social Media Networks(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Second or foreign language (L2) learners’ development of interlanguage pragmatic (ILP) competence to understand and properly interpret utterances under certain social and cultural circumstances plays a pivotal role in the achievement of communicative competence. The current study was designed to explore the effects of synchronous computer-mediated communication (SCMC) and asynchronous computer-mediated communication (ACMC) course modules delivered through social media networks (SMN) on the development of the Iranian L2 learners’ comprehension of implicatures. The participants of the study were 90 English-as-a-foreign-language (EFL) undergraduate students attending three intact classes. The classes were randomly assigned to one control and two experimental (SCMC and ACMC) groups. An open-ended implicature comprehension test was used to assess students’ ILP development in this pretest-posttest comparison-group study. The control group received the traditional teacher-fronted instruction, and the S/ACMC groups received instruction via synchronous and asynchronous modules of SMNs for 4 months, respectively. Students’ attitudes towards the CMC-based courses were also sought. Split-plot ANOVA results indicated that both experimental groups developed significant ILP ability to comprehend and interpret L2 implicatures after the instruction; however, by comparison, the ACMC group improved more considerably. It is concluded that, first, comprehending L2 implicatures is not impervious to computer-mediated instruction and, second, different CMC affordances may result in differential ILP developmental effects in teaching L2 pragmatics. The findings can help L2 teachers decide how to use CMC affordances and SMN modules to raise L2 learners’ pragmatic awareness
The Impact of Task Complexity along Single Task Dimension on EFL Iranian Learners' Written Production: Lexical complexity (تاثیر پیچیدگی در کنار کار ساده بر تولید نوشتاری یادگیرندگان زبان خارجی ایرانیان: پیچیدگی واژگانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس فرضیه شناختی رابینسون، این مطالعه - اثرات پیچیدگی کاربرد پیچیدگی واژگانی استدلال فراگیران ایرانی زبان انگلیسی پرداخته است. برای این منظور با اجرای آزمون پیچیدگی کار ذهنی و فکری همراه با بعد ساده بودن کار و تأثیر آن از لحاظ تسلط بر پیچیدگی واژگانی در مهارت نوشتاری زبان انگلیسی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از آزمون نوشتاری که از متن تافل انتخاب گردیده بود، 48 زبان آموز به عنوان شرکت کننده در تحقیق انتخاب شدند. سپس به دو گروه یعنی گروه اول به تعداد 24 نفر که به آن ها کار واحد ساده بدون پیچیدگی ذهنی ارائه شد و گروه دوم به تعداد 24 نفر که به آن ها کار با پیچیدگی ذهنی بیشتر ارائه شد. به شرکت کنندگان گروه کار ساده 8واحد تصویر داستان با قالب و فریم مرتب شده ارائه و به گروه کار پیچیده نیز همچون گروه ساده- 8 تصویر داستان اما نامرتب داده شد. ابتدا از گروه دوم خواسته شد قالبها را مرتب و بعد در خصوص وقایع اتفاق افتاده در تصویر به صورت واژگانی توضیح دهند. خروجی هر دو گروه بر اساس اندازه گیری تسلط کدگذاری گردید. نتایج حاصله حاکی از آن بود که فرضیه صفر به خاطر تأثیر مثبتی که بعد کار واحد ساده بر پیچیدگی واژگان داشت، رد شد. به عبارتی می توان گفت وقتی شرکت کنندگان درگیر مرتب کردن تصاویر از لحاظ محتوی در بعد کار پیچیده بودند زبان آموزان مجبور شدند به منظور پیدا کردن ترتیب منطقی بین تصاویر از سیستم پردازش عمیق تر معنایی استفاده نمایند که منتهی به فعال شدن سیستم مبتنی بر معنا- محور شد. یافته ها نشان داد پیش بینی مدل رابینسون در جامعه ایرانی بیشتر مورد تانید است.
Vocabulary Teaching Techniques: A Review of Common Practices
حوزههای تخصصی:
Abundantly clear though the need for effective eclectic techniques for enhancing learners’ vocabulary learning strategies may seem, in practice, language instructors, by all accounts, tend to resort to only a few obsolete ones. This review paper aims to provide a brief account of practices in vocabulary teaching and learning by focusing on the research on teaching words in context and out of context as well as incidental and intentional vocabulary learning.
مقاله به زبان انگلیسی: رابطه بین انواع شخصیت ، انگیزه و موفقیت زبانی زبان آموزان سطح پیشرفنه ایرانی (The Relationship between Iranian EFL Advanced Learners' Personality Types, Motivation and Language Learning Success)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
عوامل عاطفی، به عنوان مهمترین عوامل درمطالعات یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم و به عنوان زبان خارجی به شمار می آیند. این عوامل موثر عبارتند از انگیزه، اعتماد به نفس، اضطراب و غیره. تحقیق و پژوهش در ویژگی های یادگیرندگان برای بیش از یک قرن در جریان بوده است. در ادامه این مطالعات ، مطالعه پژوهش حاضر ، تلاش در کاوش نوع شخصیت و انگیزه زبان آموزان ایرانی دارد. در این مطالعه، نوع شخصیت و انگیزه دانشجویان با استفاده از شاخص Myers- Briggs و پرسشنامه انگیزه ""لین""مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور، 60 زبان آموز از یکی از موسسات زبان در مشهد- ایران به عنوان شرکت کنندگان در این مطالعه انتخاب شدند. با توزیع دو ابزار در میان یادگیرندگان زبان خارجی و با توجه به نمرات ترم گذشته آنها اطلاعات گردآوری و با استفاده از نرم افزار SPSS آنالیز شد. نتایج تحلیل همبستگی رابطه معنی داری بین انگیزه، شخصیت و موفقیت دانش آموزان نشان داد..از تحلیل رگرسیون چندگانه نیز برای بررسی قدرت ارتباط بین متغیرها استفاده شد که در میان این عوامل عاطفی، نوع شخصیت به عنوان بهترین پیش بینی کننده موفقیت دانش آموز تشخیص داده شد. کاربردهای آموزشی و پیشنهادات برای تحقیقات آتی نیز در تحقیق ارائه شده است.
بررسی و نقد کتاب راه بردهای یادگیری Les stratégies d’apprentissage(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب راه بردهای یادگیری، اثر پل سیر (Pau Cyr, 1998)، یکی از شناخته شده ترین نوشته های فرانسوی زبان دربارة راه بردهای یادگیری در حوزة آموزش زبان دوم است، که این مقاله به نقد و بررسی آن می پردازد. نوشتة حاضر شامل سه بخش است: نقد کتاب شناسی اثر مذکور، معرفی چهارچوب نظری نقد، و نقد محتوای اثر. در این مقاله ابتدا کیفیت کتاب شناسی اثر را ارزیابی کردیم؛ در ادامه موضع گیری نظری خود را در بررسی دیدگاه های مطرح در اثر تبیین کردیم؛ سپس تلاش کردیم محتوای اثر را به ترتیب ارائة مطالب بررسی کنیم. به نظر می رسد مؤلف می خواهد جریان پژوهشی ای را معرفی کند که در اواسط دهة 1970 میلادی در حوزة آموزش زبان دوم پیرامون مفهوم «راه برد یادگیری زبان آموز خوب» شکل گرفت. نشان دادیم که مؤلف تلاش می کند بدون اتکا به نظریه های شناخته شده، پدیدة راه بردهای یادگیری و آموزش آن ها را تبیین کند. همین رویکرد سبب شده است که مطالب ارائه شده متناقض و ناقص باشند. مؤلف به ندرت و به شکلی نارسا، از یافته های حوزه های پژوهشی تأثیرگذار روان شناسی شناختی و فراگیری زبان کم تر بهره می گیرد. طرح مسئله های متعدد اغلب پاسخ قانع کننده ای در پی ندارد. دلیل این امر هم عمدتاً نقص ابزار مطالعة تجربی و نظریه محور نبودن اغلب پژوهش های مورد استناد است. به طور کلی محدود شدن اثر به بررسی و معرفی یک جریان پژوهشی و نپرداختن به بررسی های انجام شده در حوزه های دیگر زمینة درگیر کردن ذهن مخاطب را بسیار محدود می کند.
بررسی و نقد کتاب Le Point sur l’approche communicative و ترجمه فارسی آن با عنوان رویکرد ارتباطی در آموزش زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستار پیش رو به بررسی و نقد کتاب Le Point Sur L’approche Communicative اثر کلود ژرمن می پردازد و دربرگیرنده دو بخش اصلی است. در بخش اول، ابعاد محتوایی اثر Le point sur l’approche communicative نقد شده است. ابتدا کتاب از حیث بهره جویی از منابع تحلیل و سپس، به ترتیب فصل ها، به نقاط قوت و ضعف آن پرداخته شده است. این مقاله از یک سو نشان می دهد که چگونه کلود ژرمن به صورت مستدل و مختصر مسائل را توضیح داده، برای درگیر کردن ذهن خواننده با سؤالاتی طرح مسئله کرده و در مواردی، با استفاده از مثال ها (که مبتنی بر واقعیت کلاس یا مطالعات میدانی هستند) فهم مطالب را تسهیل کرده است. از سوی دیگر، ثابت کرده بسیاری از توضیحات این کتاب ناکامل است و به نظر می رسد پیش فرض مؤلف این بوده که مخاطب با بسیاری از مباحث آشنایی دارد. در بخش دوم مقاله جنبه های مختلف ترجمه اثر به زبان فارسی بررسی شده است. بدین منظور، تحلیل ها بر اساس دسته بندی حاصل از اشکالات در ترجمه واژه های تخصصی و عمومی فرانسه استوار شده اند. در قسمت اول، به افزایش در ترجمه مفاهیم، خلط مفاهیم، نادیده گرفتن بافت واژه، یک دست نبودن اصطلاحات در ترجمه، عدم استفاده از معادل های رایج، و توضیحات ناکافی مترجم در پانوشت ها و در قسمت دوم به در نظر نگرفتن اصطلاحات یا بافت واژه ها و فراموش کردن ترجمه بعضی از کلمات پرداختیم.