فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۲٬۰۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
" هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اثر بافت بر درک و یادآوری جملات انتزاعی و غیرانتزاعی در رابطه با رمزگذاری دوگانه و بافت آمادگی بوده است. بدین منظور، به یکصدوچهل دانشجوی رشته مترجمی دانشگاه آزاد اسلامی شیراز آزمون تعیین سطح آکسفورد داده شد. سپس دو گروه همگن، هر کدام متشکل از 30 دانشجو، انتخاب شدند. یک گروه متون غیرمنسجم انتزاعی و غیرانتزاعی را دریافت کرد و گروه دیگر متون منسجم انتزاعی و غیرانتزاعی را. متون منسجم به صورت پاراگراف بود ولی متون غیر منسجم جملات در هم ریخته ای را شامل می شد که تشکیل پاراگراف نمی دادند. شرکت کنندگان متون را می خواندند و آنچه را به یاد می آوردند در پاسخنامه که دو کلمه اول هر جمله را ارایه می نمودند می نوشتند. پاسخ ها براساس واحدهای معنایی نمره گذاری شد و به هر واحد معنایی یک نمره اختصاص داده شد. نتایج با استفاده از آزمون تی بررسی شد و معلوم شد بین جملات انتزاعی و غیر انتزاعی تفاوت معنادار وجود دارد. اما بافت تاثیری روی متون انتزاعی نداشت، یعنی شرکت کنندگان در خواندن و یادآوری متون انتزاعی منسجم و غیرمنسجم یکسان عمل کردند. در مورد متون غیرانتزاعی، بافت تاثیر منفی داشت، بدان معنی که دانشجویان در مورد متون غیرمنسجم غیرانتزاعی بهتر از متون منسجم غیرانتزاعی عمل کردند.
"
یک معلم ESP(معلم تخصصی)چگونه باید باشد؟ :معلمی موضوعی یا معلمی با انگیزه زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر،درس زبان انگلیسی برای اهداف ویژه (ESP) در دانشگاههای کشور ما-اعم از دانشگاههای دولتی و آزاد- در بسیاری موارد توسط مدرس متخصص در همان رشته تدریس میشود و نه معلم زبان.این در حالی است که بسیاری از زبانشناسان کاربردی اظهار میدارند که بهطور کلی آموزش زبان انگلیسی-عمومی و تخصصی-را میتوان«زبان را برای اهداف ویژه» (ESP) نامید زیرا هدف نهایی،ارتقاء تواناییهای زبانی است و نه افزایش اطلاعات تخصصی(آلن دیویس 1990).به عبارت دیگر هدف نهایی در کلاسهای انگلیسی برای اهداف ویژه آموزش زبان انگلیسی از طریق متون تخصصی و نیمه تخصصی میباشد تا موجب تسهیل در فهم مطلب شود و از سوی دیگر انگیزه لازم جهت استمرار مطالعه زبان در فراگیر ایجاد گردد.بدین جهت یکی از دلایل رجحان معلم زبان به معلم تخصصی درس،آشنایی وی به مسایل زبانشاسی و تأثیر آن بر آموزش و همچنین تسلط به روشهای تدریس و آگاهی از نظریههای تدریس زبان است.
نکته دیگر این که لغات تخصصی موجود در متن علمی درصد بسیار کمی را به خود اختصاص میدهند که به دلیل تکرار زیاد خودبهخود از بار معناییشان در متن کاسته میشود.و نتیجه آنکه این لغات تخصصی تأثیر منفی در روند آموزش زبان ایجاد نمیکنند. هدف از این مقاله بررسی بافتی و ساختاری متون انگلیسی عمومی و تخصصی و تعیین شباهتها و تفاوتهای میان آنها نیست بلکه هدف کلی دستیابی به یک قضاوت علمی است که چه کسی شایستگی تدریس انگلیسی برای اهداف ویژه را دارد:«معلم تخصصی درس یا معلم زبان؟»
قابلیت تعمیم پذیری پژوهش های کمّی در رشتة آموزش زبان انگلیسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی قابلیت تعمیم پذیری یافته های پژوهش های گذشته در رشتة آموزش زبان انگلیسی انجام شده است. بدین منظور، ویژگی های کلّی شرکت کنندگان در پژوهش های کمّی رشتة آموزش زبان انگلیسی طی ده سال گذشته تحلیل شد. بررسیهای اولیه نشان داد با درنظر گرفتن محیطهای آموزشی و سن افراد آزمودنی، افراد شرکتکننده در پژوهش های گذشته را می توان متعلق به یازده گروه دانست. سپس با تعیین سهم هریک از گروه های نام برده در تحقیقات گذشته مشخص شد بیش از 60 درصد از تمام پژوهش های قبلی در محیطهای دانشگاهی و بر روی دانشجویان انجام شده است. در 20 درصد از تحقیقات قبلی فراگیران زبان در مؤسسات خصوصی زبان به عنوان آزمودنی شرکت داشته اند. سهم زبان آموزان دوره های راهنمایی، دبیرستان و پیشدانشگاهی فقط 7 درصد از کل پژوهش های پیشین است. سپس با برشمردن پاره ای از دلایل احتمالی حضور و یا عدم حضور برخی از گروه ها در تحقیقات قبلی، قابلیت تعمیم پذیری نتایج یافتههای پژوهش های پیشین مورد بحث قرار گرفته است.
آزمون درک مطلب زبان دوم: آیا زبان با ارائه ی سؤال ها بر عملکرد آزمودنی تاثیر می گذارد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" روش آزمون یکی از عوامل مهمی است که بر عملکرد آزمودنی در آزمون تاثیر می گذارد. به این معنا که آزمونی که برای سنجش یک توانایی خاص استفاده می شود، با توجه به روش ارائه آن، می تواند نتایج متفاوتی داشته باشد. زبان ارائه ی آزمون (زبان اول یا دوم) یکی از جنبه های روش آزمون است که می تواند عملکرد آزمودنی را تحت تاثیر قرار دهد.
هدف این تحقیق بررسی تاثیر ارائه ی سؤال های یک آزمون درک مطلب انگلیسی به زبان فارسی است. به این منظور، دو نوع آزمون درک مطلب انگلیسی، یکی با سؤال های انگلیسی و دیگری با سؤال های فارسی، به 193 دانشجوی زبان انگلیسی با سطوح بسندگی ابتدایی، متوسط و پیشرفته داده شد. نتایج تحقیق نشان داد، این روش آزمون به طور کلی تاثیری بر عملکرد زبان آموزان ندارد. نتایج همچنین نشان داد، ارائه ی سؤال های آزمون درک مطلب انگلیسی به زبان فارسی بر عملکرد زبان آموزان با سطح بسندگی ابتدایی تاثیرگذار بوده، موجب شد زبان آموزان این سطح که سؤال های آزمون را به زبان فارسی دریافت کردند، عملکرد بهتری نسبت به زبان آموزان با همین سطح که سؤال ها را به زبان انگلیسی دریافت کردند، داشته باشند."
مطالعه و بررسی تصویر شرق در آثار ویکتور هوگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت شرق و دنیای ادب و هنر شرقیان بیش از هر چیز مرهون شرق شناسان و نویسندگانی است که در شناساندن فرهنگ های شرقی پیشتاز بودند و این امر مهم از سده های هفده و هجده میلادی شروع شده و در قرن نوزدهم و بیستم رنگ و بوی علمی، تطبیقی و آکادمیک به خود گرفت. از میان این ادیبان شرق نگار، ویکتور هوگو، پیشوای مکتب رُمانتیسم، شاعر و نویسنده قرن نوزده فرانسه، از ورای نوشته ها و ترجمه های شرق شناسان، به ویژه با شناختن آیین زرتشتی و شاعران و ادیبان ایرانی همچون سعدی، فردوسی و حافظ، توانست مفاهیم و اندیشه های شرقی را در قالب اشعار حماسی و تاریخیِ خود به شکل منظوم بسراید. ذهن خیال پرداز و رُمانتیک ویکتور هوگو در بیان تصویر زیباییِ هنر و سُنت هایِ مشرق زمین، در طول اشعار وی موج زده و خواننده معاصر را هم چون خواننده قرن نوزده مجذوب روشنایی های اهورایی می کند. در این مقاله سعی بر آن داریم تا با نشان دادن تاثیر و الگوپذیریِ هوگو از افکار زرتشتی، هنر و فرهنگ شرق و خالقان شاهکارهای ادبی زبان فارسی، اُفق جدیدی در درک و واکاویِ دنیای خیال و تحلیل اندیشه های استنباطی وی از تاریخ، جامعه و انسانیت ترسیم کنیم.
ارزیابی پویای گروهی: مدل راهبردی میانجی گری در آموزش مهارت شنیداری (Group Dynamic Assessment: An Inventory of Mediational Strategies for Teaching Listening)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی پویای گروهی که مبتنی بر فرضیه اجتماعی- فرهنگی ویگوتسکی می باشد اخیراً به عنوان روشی برای شناسایی حوزه تقریبی رشد زبان آموزان در کلاس مطرح شده است (پانر و لنتالف، 2010؛ شعبانی، 2010). این مقاله بر آن است تا کاربرد ارزیابی پویای گروهی را به عنوان روشی برای شناسایی راهبردهای میانجیگری که یک مدرس زبان انگلیسی در تعامل خود با گروهی از زبان آموزان در زمینه مهارت شنیداری مورد استفاده قرار داده به تصویر بکشد. هدف دیگر این مقاله شناسایی تاثیر آموزش مبتنی بر ارزیابی پویای گروهی بر یادگیری جمعی می باشد. روش اجرایی این ارزیابی به صورت میکروژنتیک، طولی و تعاملی می باشد. جمعی از زبان آموزان در گروه سنی 20 تا 25 در این مطالعه شرکت کردند. مواد آموزشی مورد استفاده در جلسات ارزیابی شامل فایل های شنیداری VOA بوده است. تحلیل کیفی نمونه های تعاملی این روش یک مدل راهبردی میانجیگری متشکل از انواع مختلف بازخوردهای مسقیم و غیرمستقیم را نشان می دهد. بررسی ها نشان داد که روش داربست جمعی (دوناتو، 1994) زمینه را برای توزیع کمک (پلات و بروکس، 1994) بین زبان آموزان در فضای اجتماعی کلاس فراهم می کند به طوری که داوطلبین اولیه و ثانویه به طور متقابل از کمک های یکدیگر بهره می گیرند (پانر، 2009). با استفاده ازمدل راهبردی میانجیگری فرایندهای میکروژنتیک و تکاملی زبان آموزان در طول زمان شناسایی شد. هم چنین مشخص شد حوزه تقریبی رشد گروهی فراتر از حوزه تقریبی رشد انفرادی عمل می کند. در پایان، با توجه به یافته ها پیشنهاد می شود راهبردهای میانجیگری شناسایی شده در این تحقیق به عنوان راهنما برای مدرس زبان انگلیسی در هنگام تعاملات خود با حوزه تقریبی رشد زبان آموزان در کلاس مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی رابطه بین تفکر انتقادی و هوش هیجانی دانشجویان زبان انگلیسی (Critical Thinking and Emotional Intelligence: Investigating the Relationship among EFL Learners and the Contribution of Age and Gender)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی رابطه بین تفکر انتقادی و هوش هیجانی دانشجویان زبان انگلیسی می پردازد. علاوه بر این، نقش سن و جنس به عنوان عوامل تعدیل کننده رابطه بین تفکر انتقادی و هوش هیجانی را بررسی می کند. هم چنین روا بط بین سن و جنس دانشجویان با هوش هیجانی آنان مورد مطالعه قرار می گیرد. برای این منظور، 86 دانشجوی زبان انگلیسی آزمون تفکر انتقادی واتسون گلیزر و پرسشنامه هوش هیجانی بارآن را تکمیل کردند. نتا یج بدست آمده ازتحلیل آماری همبستگی بر روی داده ها بیانگر وجود رابطه معناداری بین تفکر انتقادی و هوش هیجانی دانشجویان می باشد. از میان فاکتورهای تفکر انتقادی دو عامل انعطاف پذیری و مسئولیت اجتماعی بالاترین همبستگی را با هوش هیجانی داشته و پیش بینی کننده های مثبتی برای هوش هیجانی بودند. افزون برآن، یافته های تحقیق نشان داد که جنس و سن رابطه ی میان تفکر انتقادی و هوش هیجانی را تعدیل نکرده و هیچ کدام از این دو عامل نقش معناداری درهوش هیجانی دانشجویان ایفا نمی کنند.
آموزش راهبردهای خواندن در زبان انگلیسی به دانش آموزان پیش دانشگاهی ایران ( Teaching Reading Comprehension Strategies to Iranian EFL Pre-University Students)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر اجرای آموزش راهبردهای خواندن در زبان انگلیسی در برانگیختن آگاهی زبان آموزان نسبت به این راهبردها، گسترش میزان استفاده از راهبردهایی که در حین خواندن مورد استفاده قرار می گیرد و همچنین تقویت توانایی درک مطلب در حین خواندن بوده است. جهت اجرای این تحقیق، 90 دانش آموز دختر مقطع پیش دانشگاهی در رشته علوم تجربی براساس روش نمونه گیری دسترس پذیری انتخاب شدند. پس از تعیین و شناسایی میزان آگاهی اولیه و کاربرد راهبردهای خواندن توسط زبان آموزان، آموزش راهبردهای خواندن مورد اجرا قرار گرفت و در حین آموزش، میزان کاربرد راهبردها در نتیجه آموزش، و پیشرفت زبان آموزان در طی فواصل زمانی منظم با یاری جستن از تمرینهای دوره ای و مصاحبه های بعمل آمده با زبان آموزان مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. جهت گردآوری داده های تحقیق، دو نوع ابزار استفاده گردید: یک آزمون خواندن و درک مطلب و دو پرسشنامه. به گروهی از زبان آموزان مشتمل بر 53 نفر (گروه آزمایشی) به مدت 15 جلسه راهبردهای خواندن متون در زبان انگلیسی آموزش داده شد. به گروه دیگر متشکل از 37 زبان آموز (گروه شاهد) مهارت درک مطلب به صورت سنتی تدریس گردید. یافته های این تحقیق به ماهیت غامض آموزش راهبردهای خواندن اشاره نمود. اگرچه یافته ها نشان داد که آموزش قادر است میزان آگاهی زبان آموزان را نسبت به راهبردها و همچنین میزان کاربرد و استفاده از راهبردها را افزایش دهد، با این حال فراگیری برخی راهبردها توسط زبان آموزان به سختی انجام گرفت. یافته های حاصل از برگزاری یک آزمون درک مطلب در پایان دوره ی آموزش همچنین آشکار نمود که آموزش ارائه شده منجر به افزایش چشمگیر توانایی خواندن در افراد مورد مطالعه نشد.
مقاله به زبان انگلیسی: الگوی اجتماعی و روانی یادگیری زبان انگلیسی: بررسی ابعاد سرمایه های فرهنگی/اجتماعی و شناختی/فراشناختی (Sociological and Psychological Model of Foreign Language Achievement: Examining Social/Cultural Capital and Cognitive/Metacognitive Aspects)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش عوامل روان شناسی و جامعه شناسی بطور کلی و ابعاد سرمایه فرهنگی/اجتماعی و شناختی/فراشناختی به صورت جزیی در یادگیری زبان انگلیسی می باشد. بدین منظور، از 143 فراگیر زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی خواسته شد تا آزمون هوش، پرسشنامه فراشناختی، و مقیاس سرمایه فرهنگی و اجتماعی را تکمیل کنند. مدل یابی معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که عوامل روان شناسی و همچنین جامعه شناسی در پیشرفت زبان خارجه نقش دارند، اما سرمایه های فرهنگی و اجتماعی نقش موثرتری در یادگیری زبان انگلیسی دارند. در پایان، نتایج در زمینه یادگیری زبان انگلیسی مورد بحث قرار گرفتند و پیشنهاداتی ارائه شدند.
جامعه شناسی زبان وتوانش های زبانی فراگیرندگان زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی
حوزههای تخصصی:
فراگیری یک زبان در محیط خارجی که امکان بکارگیری زبان را بسیار کاهش میدهد با مشکلات زیادی مواجه است . به عنوان مدرس زبان های خارجی ملاحظه می نمائیم که دانشجویان این رشته بیشتر وقت خود را صرف حفظ کردن لغات و متون نوشتاری می کنند وکمتر مجالی برای به کارگیری این عناصر زبانی(آموخته های خود)در موقعیت های واقعی پیدا میکنند و این امر باعث می شود که دانشجویان اصل توانش ارتباطی را فراموش کنند و در این زمینه موفق نباشند‘بعبارتی دیگر در کلاس های درس قواعد و هنجارهای فرهنگی اجتماعی حاکم بر زبان کنار گذاشته می شود و صرفأ قواعد گرامری و واژگان و احیانأ تلفظی خاص تدریس می گردد. در این تحقیق سعی بر آن است که برآوردی از موفقیت و توانایی دانشجویان ایرانی را در حوزه توانش ارتباطی بعمل آوریم.
گی دو موپاسان در ایران
حوزههای تخصصی:
کى دو مرپاسان از نوول نویان بزرگ فرانسه در قرن نوزدهم بود. نوول هاى او، نسبت به سایر نوول نویس ها، از نظر مضمون، روانى و طرز بیان، نوپردازى در نوول نویسى برد و در نتیجه تحول چشمگیرى را در انواع ادبى به دنبال داشته است. استقبال خوانندگان، به ویژه در ایران، ترجمه هاى متعددى را از آثار او موجب شده است و ظاهرا این ترجمه تحولات جالبى را نیز در ادبیات معاصر ما را به همراه داشته است. این امر و نیز بخصوص سهم مترجمان ما در این مقاله، که به تاثر و تائیر هم مى پردازد، بررسی خواهد شد.
فلسفة سارازن ها د ردایرة المعارف: تصویری شکوهمند
حوزههای تخصصی:
استادیار دانشکده زبان های خارجی دانشگاه تهران کثرت و تنوع مقالات درباره اسلام و خاورزمین در دایره المعارف بزرگ قرن هیجدهم‘ شگفتی خواننده امروزی را بر می انگیزد. حدود سی مقاله به طور کلی یا جزئی به این موضوع می پردازند. دیدرو‘ شوالیه دوژوکور ‘ دولیر و آبه ماله‘ از نویسندگان اصلی مقالات اسلامی هستند که مقاله اشان را با یکی از حروف الفبا امضاء می کنند. نگارنده مقالات بدون نشانه در پایان یا ستاره ار در آغاز‘ دیدرو‘ فیلسوف طراز اول عصر روشنگر ی است. انگیزه ما در انتخاب بررسی یکی از مقالات دایره المعارف قرن هیجدهم با عنوان «فلسفه مسلمانان» گستردگی اطلاعات در خصوص فلسفه اسلامی(دانش و اخلاق به طور کلی) از یک سو و جایگاه برجسته و درخشان دانشمندان و عالمان مسلمان از سوی دیگر می باشد. به راستی چه دلایلی‘ دیدرو‘ این فیلسوف ماتریالیست عصر خردورزی را به ستایش از اخلاق اسلامی در «بوستان »سعدی وا می دارد؟
تصریح و متنیت در ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله متنیت به عنوان رویکرد نویدبخشی برای مطالعه تصریح، که یکی از ویژگی های محصول و فرآیند ترجمه است، در نظر گرفته شده است. انواع مختلف تصریح از متن انگلیسی «دیباچه» و دوباب از گلستان سعدی تحت عناوین «در فواید خاموشی» و «در تاثیر تربیت» ترجمه ادوارد ریهاتسک (1964) استخراج شده و از نظر ویژگی های متنیت مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه، از چارچوب نظری کلادی (1998) برای شناسایی و دسته بندی انواع مختلف تصریح و از چارچوب نظری نیوبرت و شرو (1992) برای بررسی آنها از لحاظ ویژگی های متنیت استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که تمامی انواع تصریح شامل تغییری در جهت مطابقت با ویژگی های متنیت در زبان مقصد هستند. به عبارت دیگر، مترجم الگوهای هدفمندی، مقبولیت، موقعیت مندی، اطلاع دهی، انسجام، پیوستگی و بینامتنیت را تغییر داده است تا متن مبدا را در چارچوب ارتباطی متن مقصد قرار دهد. از آنجا که الگوهای تصریح در رفتار ارتباطی مترجم منظم است می توان گفت که تصریح در این مطالعه تحت تاثیر هنجار ارتباط قرار دارد و ویژگی های متنیت شرایط هستند که این هنجار تحت آنها عمل می کند.
جویس و منطق مکالمه رویکردی "باختینی " به اولیس جیمز جویس
حوزههای تخصصی:
میخاییل باختین از بزرگترین نظریه پردازان در حوزهء نقد ادبى به ویژه در زمینه رمان به شمار می آید. وى با معرفى مفاهیمى همچون منطق مکالمه چند صدایى و عنصر کارناوالى د ر نظریه ادبى خود، توانست از منظرى کاملاً نو به رمان بنگرد. آراء و عقاید وى در باب رمان چندآوای- که از مشخصه هاى اصلى آن تعدد صداها و آگایی هاى شخصیت ها است- و دیدگاه ویژهء او در مورد کارناوال، و عنصرخنده و نیروى زایدهء نهفته در این پدیده ها، ابزارهایى مناسب در اختیار خواننده قرار مى د هدتا وى بتواند به خوانشی ژرف از این ژانر ادبى دست یابد. با بکارگیرى و تکیه بر این مفاهیم است که مى توان از رمان اولیس اثر جیمز جویس، که به زعم بسیارى، بزرگترین رمان قرن بیستم است، برداشتى نو را انتظار کشید، کثرت صداها و آگاهى هایى که در این رمان هر یک جهان بینی خاص خود را ارائه مى کند و همچنین استفادهء جویس از تکنیک جریان سیال ذهن و تک گویى درونى، این اثر را بى گمان در فهرست رمان هاى چندآوایى قرار مى دهد، بعلاوه، وجود تشابهات فراوان بین جویس و رابله- که از نظر باختین عناصر کارناوال و خنده را در ادبیات جاودان نمود- بررسی حضور این عناصر رادر رمان ذاتاً کمیک جویس، هموارتر مى سازد. این نوشته سعى بر آن دارد که پس از معرفى رمان جویس و نیز تعریف و تشریح آرای و نظریات باختین، به ردیابى دو مفهوم محورى تفکر وى، یعنى چدآوایى و عنصرکارناوالی دراولیس بپردازد.
کمدی- تراژدی در نمایشنامهء فیزیکدان ها: راهکاری برای نیل به اهداف انسانی در جامعهء مدرن امروزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"فریدریش دورنمات براى نشان دادن وضعیت دردناک انسان در جهان مدرن و پرهرج ومرج امروزى، کمدى را توصیه مى کند، البته از نوعى کمدى که تلخ و گزنده باشد. دورنمات براى نیل به چنین هدفى کمدى- تراژدى را به عنوان مناسب ترین راهکار ارایه مى دهد. مظور وى از کمدى- تراژدى این است، که موضوع نمایشنامه کمیک باشد، در حالى که شخصیت هاى آن سرنوشتى غم بار و تراژیک یابند. دورنمات با کمک گروتسک، تماشاگر را به تعقل عمیق در باب سرنوشت خویش وا مى دارد. گروتسک ارایه شده در نمایشنامه فیزیکدان ها موقعیت شخصیت اصلى نمایشنامه، موبیوس است، که براى رسیدن به اهداف خود براى خدمت به جامعه بشرى و ایفاى تعهد انسانى خود، شیوه اى متناقض در پیش گرفته و از راهکارهایى که برخلاف عرف انسانى و اخلاقى در جوامع بشرى است، ابایى ندارد و در عین حال با اقدامى فردى، سرنوشت تراژیک خود را رقم مى زند. آنچه از دیدگاه دورنمات بر سرنوشت انسان امروزى در نظام هاى صنعتى سایه افکنده است، و نباید آن را نادیده گرفت، عنصر تصمادف است، که غیر قابل پیش بینى و اجتناب ناپذیر بوده و گریزى از آن متصور نیست و همین تصادف محض است، که در وضعیت شخصیت اصلى نمایشنامه بدترین حالت ممکن را ایجاد کرده است.
"
ویژگی ها و راهبردهای نگارش داستان کوتاه
حوزههای تخصصی:
داستان کوتاه که نوع اروپایی آن ریشه در قرن هاى گذشته دارد و به دکامرون بوکاچیو مى رسد به شکل امروزى خود از قرن نوزده، با صنعتى شدن اروپا و کم شدن فرصت مطالعه در جامعهء کتابخوان حضور پیدا کرد. شاید نگارش داستان کوتاه، از نگاه نویسنده اى مبتدى و نوپا و خوانندگان معمولى، کارى نه چندان پر زحمت به نظر برسد و چنین انگاشته شود که مى توان با قرار دادن یک یا چند شخصیت، در بطن کنشى یگانه، داستان کوتاه نوشت اما در عمل، نگارش این نوع ادبى- همچون سایر انواع ادبى- گذشته از استعداد، قریحه، ذوق، انگیزه، آگاهى و دانش، هنر و دیگر ویژگى هاى نویسندگى، نیاز به راهبردهایى دارد که معمولا پس از مطالعهء تعداد قابل توجهى از داستان هاى کوتاه و تجزیه و تحلیل آن ها و استخراج عناصرى که ساختار داستان کوتاه را تشکیل مى دهند، به دست مى آید. در این مقاله، با استفاده از نظریه هاى صاحبنظران در زمینهء نگارش داستان کوتاه، ویژگى هاى کلى آن برشمرده و راهبردهاییارانه مى گردد.
نماد پرنده در آثار شاعران فرانسوی قرن نوزدهم میلادی، با نگاهی به ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان اسطوره ای، جهانی است که نمادهای سازنده آن از بسیاری جهات مشترکند و همواره چهره ای متفاوت از جهان رئالیستی را به تصویر می کشند. البته همین نگرش شگفت انگیز به جهان پیرامون، موجب غنای ادبیات می گردد و اشتراکات جهان استعاری نمادها، سبب سهولت پژوهش در آثار نویسندگان و شاعران نامدار با رویکردی تطبیقی می شود. آنچه در این مقاله مورد توجه نگارنده قرار گرفته، پژوهش در اشعار برجسته نویسندگان شهیر فرانسوی در عصر طلایی رمانتیسم، یعنی در سده نوزدهم میلادی است، که در آن به بازسازی نماد پرنده پرداخته اند. در این زمینه، توجه نگارنده به اشعار ارزشمند ادب پارسی، در جهت غنابخشی به مفاهیم عمیق استعاری نماد پرنده، گامی برای شناخت اشتراکات و تفاوت های موجود در عرصه ادب فرانسه و فارسی است.