فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۶۶۵ مورد.
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۸
97 - 118
حوزههای تخصصی:
کودکان اُتیسم در تعاملات اجتماعی و در تولید و درک ساختارهای زبانی مشکل دارند. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی داستان های اجتماعی بر برخی ویژگی های نحوی گفتار کودکان مبتلا به اُتیسم بود. این پژوهش مداخله ای-نیمه تجربی تک گروهی و طرح آن به صورت پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان با اختلال طیف اُتیسم در مرکز اُتیسم سینا در سال تحصیلی 1398 در شهر قزوین بود که از بین آن ها 10 دختر و پسر 7 تا 15ساله دارای اُتیسم سطح 1(نیازمند حمایت) به عنوان نمونه آماری و به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. اساس کار پژوهش بِراون (1973) و با نظر بر تِک و نایگلس (2014) بود. در پیش آزمون 50 نمونه زبانی از گفتار توصیفی و گفتار خودانگیخته هر کودک از طریق داستان های زنجیره ای کودکان استثنایی (مریم دریانورد، 1398 و 1399) و کارت های مصور که شامل مقوله های نحوی بود در طی1 ساعت گرفته شد. در پس آزمون نیز همین روش انجام شد. داستان های اجتماعی بر اساس گِری (1993) طراحی و تنظیم شد. این کودکان برنامه مداخله ای را طی 10 جلسه انفرادی 30 الی 45 دقیقه ای دریافت کردند. این مطالعه در طی 3 ماه انجام شد. مشکلات نحوی در گفتار این کودکان پس از ثبت گفتار توصیفی و گفتار خودانگیخته مورد بررسی قرار گرفت. داده های جمع آوری شده در این مطالعه بر اساس آزمون ویلکاکسون در نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شد. نتایج تحلیل ویلکاکسون نشان داد که داستان خوانی سبب بهبود برخی مهارت های نحوی گفتار کودکان اُتیسم شد (05/0 ˂p). برمبنای نتایج مطالعه، روایت داستان های اجتماعی برخی مشکلات نحوی گفتار کودکان اُتیسم از جمله کاربرد افعال ربط، مرکب، لازم، متعدی، کمکی، منفی، حال ساده و استمراری و گذشته ساده را بهبود می بخشد.
نگاهی تاریخی به صورت های بیان وجه اجازه در گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گیلکی، چهار صورت زبانی برای بیان وجه اجازه به کار می رود: vâhâštǝn، bedâ، benǝ و tânǝstǝn. برخی از این صورت ها بر صدور اجازه و برخی بر درخواست اجازه دلالت دارند. این ابزارها حاصل دستوری شدگی صورت هایی هستند که در دوره های پیشین زبان های ایرانی، کارکرد واژگانی داشته اند. در این مقاله، روند دستوری شدگی ابزارهای بیان وجه اجازه براساس داده های زبان اوستایی، فارسی باستان، فارسی میانه و متون ادب فارسی بررسی شده است. در غالب زبان ها، وجه اجازه یا با دستوری شدگی فعل هایی که بر رهاکردن و ترک کردن دلالت دارند، بازنمایی می شود یا با دستوری شدگی فعل هایی که بر مفهوم توانایی دلالت دارند و برای بیان احتمال نیز به کار می روند. صورت های زبانی vâhâštǝn و bedâ از ریشه harz/hard به معنی رهاکردن در دوره باستان زبان های ایرانی بازمانده اند. benǝ از مصدر nehan است که علاوه بر معنی واژگانی «قراردادن»، در مرحل ه ای از تحول زبان برای بیان معنی «رهاکردن» به کار رفته و سپس، فعل امر آن برای بیان مفهوم اجازه دستوری شده است. tânǝstǝn نیز از ریشه tav به معنی «توانایی داشتن» در زبان های دوره باستان است که در سیر تحول، علاوه بر مفهوم وجهی توانایی، برای بیان احتمال و اجازه نیز به کار رفته است.
ارگتیو و مطابقۀ فعلی در جوشقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوشقانی یکی از زبان های مرکزی ایران است که در شهر جوشقان، در شمال اصفهان صحبت می شود. این زبان ساخت ارگتیو را به صورت مطابقه فعلی دارد. در این ساخت فعل شناسه ای می گیرد که از جهت شخص، شمار و جنس با مفعول جمله مطابقت می کند. هدف این مقاله بررسی چگونگی مطابقه در ساخت ارگتیو در جوشقانی است، و نگاهی دارد به موضوع گسسته بودن ارگتیو در این زبان. یافته های این مقاله نشان می دهد فعل در ساخت ارگتیو از نظر جنس با مفعولی که به صورت اسم یا ضمیر شخصی/اشاره در جمله آمده است، مطابقت می کند. از جهت شخص و شمار با مفعولی که به صورت ضمیر آزاد یا پیوسته در جمله آمده است مطابقه می کند. اما فعل می تواند مفعولی را که مرجع مشخصی در جمله ندارد، نیز نشانه گذاری کند. ارگتیو در جوشقانی از این جهت گسسته است که علاوه بر اینکه ارگتیو حالت نمایی نیست، به صورت مطابقه فعلی نیز تنها در جمله هایی به کار می رود که فعل آنها برپایه ستاک گذشته ساخته شده است.
برخی ساخت های فعلی دوره میانه در متون گونه فارسی جنوبِ غربیِ (بحثی در معرفی یک گونه از زبان فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی زبانی متون دوره تکوین زبان فارسی (254- 617ق) نشان می دهد در این دوران هنوز زبانی به صورت فارسی معیار شکل نگرفته بود. به همین دلیل در حوزه رواج این زبان، متونی شکل می گیرد که مشحون از عناصر گویشی است. یکی از گونه های زبان فارسی که به دلایلی تاکنون به صورت مستقل به آن پرداخته نشده، گونه جنوب غربی است. در این مقاله که هدف آن آغاز معرفی گونه فارسی جنوب غربی است، با مطالعه بخش هایی از کهن ترین متون بازمانده از این گونه زبانی، به بررسی برخی از ساخت های فعلی بازمانده از دوره میانه در این گونه خواهیم پرداخت: 1. ماده مجهول؛ 2. ماده ماضی جعلی؛ 3. پسوند متعدی ساز -ēn؛ 4. ساخت التزامی؛ 5. پیشوند فعلی by-. برخی از این عناصر که هنوز در گویش های ایرانی زنده هستند در فارسی نو رسمی از میان رفته اند. البته در برخی از این ساخت ها، ویژگی های فعلی دوره میانه بسط یافته و ساخت های فعلی جدیدی شکل گرفته است. پس از بررسی موارد مذکور روشن می شود که گونه فارسی جنوب غربی احتمالا به دلیل نزدیکی با حوزه رواج فارسی میانه، بسیاری از ویژگی های فعلی این دوره را در بازه زمانی 254ق (آغاز دوره نو) تا حمله مغول، در خود حفظ کرده است.
اعتبارِ تاریخیِ زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به ماهیت اجتماعیِ زبان های بشری، افراد هر جامعه تلاش می کنند که زبان خود را در مقایسه با زبان های دیگر اعتبار ببخشند. در برخورد تاریخی زبان ها با یکدیگر، تعدادی از زبان ها اعتبار بیشتری می یابند و حتی «زبان معیارِ» سرزمین یا سرزمین هایی، و شاخصی برای اعتبارسنجی زبان های دیگر می شوند. در مقابل، این امکان نیز وجود دارد که از اعتبار بعضی زبان ها کاسته شود و حتی از میان بروند. به اعتقاد پیرس، «اعتبار زبانی» با «قدرت» رابطه درونی دارد و هر زبانِ معتبر از پشتوانه نوعی قدرت سیاسی- حکومتی، مذهبی، اجتماعی، فرهنگی و مانند آن برخوردار است. این مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای و با روشی تحلیلی– توصیفی، به بررسیِ نوع قدرت هایِ پشتیبان و میزان پشتیبانی از زبان فارسی با دیدگاهی تاریخی پرداخته است. نتایج نشان می دهد که ابتدا اعتباریابی زبان فارسی به خاطر یک نیاز اجتماعی برای وحدت بخشی اقوام ایرانی بوده است. سپس در ادوار مختلفِ تاریخِ ایران این زبان از پشتیبانی عواملِ حکومتی- سیاسی، دینی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، و ... بهره برده و تقویت شده است. تأثیر این عواملِ باعث شده که علی رغم رویدادهای تاریخی، زبان فارسی تا امروز به عنوان معروف ترین و پُرسخنگوترین زبان ایرانی باقی بماند.
واکاوی بازنمود نظام نوبت گیری سخن در گفتگوهای مجموعه درسنامه پرفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتگوکاوی یکی از حوزه های مهم در زبان شناسی است که به بررسی گفتگوهای واقعی می پردازد و آن ها را از جهات مختلف مورد بررسی قرار می دهد؛ یکی از مباحث مهم در گفتگوکاوی نوبت گیری است که تعیین می کند، چه کسی چه وقت با چه نشانه-های زبانی و غیرزبانی برای واگذاری یا دریافت نوبت اقدام کند. هدف پژوهش حاضر واکاوی بازنمود نظام نوبت گیری در گفتگوهای مجموعه درسنامه پرفا با روش توصیفی- تحلیلی است. از 11 تکنیک مطرح شده توسط سَکس و همکاران (Sacks et al. ، 1974) و جفرسون (Jefferson، 1973) برای تحلیل داده ها استفاده شده است. بررسی 98 گفتگو در مجموعه سه جلدی پرفا نشان داد در 75 درصد موارد نوبت گیری، گوینده خود تصمیم به واگذاری نوبت سخن نمود و در 25 درصد باقیمانده خودنوبت گیری رخ داد. در موضوع واگذاری نوبت سخن، تکنیک «سوال و جواب» سهم بسیار زیاد و دو تکنیک «سوالات تاکیدی و عذرخواهی» سهم بسیار اندک و تقریباً صفر درصدی را در واگذاری نوبت داشتند. در موضوع خودنوبت گیری نیز تکنیک «بیان عقیده در زمان مناسب» سهم بسیار زیاد و تکنیک «پیش بینی کردن پایان سخن گوینده» سهم صفر درصدی داشتند. در میزان به کارگیری نسبی تکنیک های واگذاری نوبت و خودنوبت گیری در کتاب های سطح مقدماتی، میانی و پیشرفته نظم خاصی مشاهده نشد. در مجموع به نظر می رسد نظام نوبت گیری سخن به طور کلی در درسنامه پرفا بازنمود داشته ولی به صورت جزئی در آن اختلافاتی با نظام نوبت گیری طبیعی فارسی زبانان وجود دارد.
بررسی انواع امکانات تکریمی در فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان یکی از وسایل ارتباطی در جامعه است. ارتباط زبانی، به عنوان یکی از مهم ترین نقش های زبان، نشان دهنده روابط میان افراد است. مفهوم ادب به عنوان یک عامل اجتماعی-شناختی، بیانگر شأن و فاصله اجتماعی میان افراد است. این مفهوم با ابزارهای متفاوتی در ارتباط میان افراد تجلی می یابد. یکی از این ابزارها امکانات تکریمی هستند. افراد جامعه برای رعایت احترام و ادب، تشخیص جایگاه و شأن اجتماعی مشارکت کنندگان و مخاطبان از صورت های امکانات تکریمی بهره می جویند. امکانات تکریمی در زبان ژاپنی در چهار گروه جای می گیرند؛ تکریمی های ارجاعی، تکریمی های مخاطب، زبان های اجتنابی و زیباسازی. در اغلب زبان ها تکریمی های ارجاعی نسبت به سایر انواع تکریمی ها بیشتر به کار می روند و در میان انواع تکریمی های ارجاعی نیز تکریمی های فاعلی بیشتر از تکریمی های فروتنانه و غیر فاعلی کاربرد دارند. در این پژوهش چهار دسته امکانات تکریمی در فارسی میانه بر طبق این چارچوب بررسی شده است. در فارسی میانه نیز همانند زبان ژاپنی، تکریمی های ارجاعی دارای بیشترین کاربرد هستند. علاوه بر تقسیم بندی شیباتنی، می توان استعاره و تشبیه، تکریمی های صفتی متکلم و دعایی را نیز به گروه تکریمی های فارسی میانه افزود.
تحلیل محتوا و مقایسه مجموعه کتاب های آموزش نوین زبان فارسی و مجموعه کتاب های آموزش فارسی به فارسی با استفاده از بازبینه اعتبارسنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی محتوایی کتاب های درسی با استفاده از بازبینه،از روش های مرسوم ارزیابی است که سهم به سزایی در حفظ کیفیت آن ها ایفا می کند. در این پژوهش با استفاده از بازبینه اعتبارسنجی شده که شامل چهار مقوله ویژگی های فیزیکی، طراحی و سازمان دهی کتاب؛ مهارت ها و زیرمهارت های زبانی؛ موضوع و محتوا و ملاحظات کلی و کاربردی است مجموعه کتب آموزش نوین زبان فارسی (آنزف) و مجموعه کتب آموزش فارسی به فارسی (آفبف) به روش کیفی و کمی تحلیل و مقایسه شدند. نتایج نشان داد بر اساس نظر مدرسین مجموعه آفبف و آنزف به لحاظ ویژگی های فیزیکی، طراحی و سازمان دهی در حد خوب و خیلی خوب ارزیابی شدند اما از نظر نویسندگان با توجه به کاستی-هایی مانند عدم وجود کتاب کار و راهنمای معلم و غیره دو مجموعه در حد نسبتاً خوب ارزیابی شدند. در زمینه مهارت ها و زیرمهارت ها، هر دو مجموعه ایرادات اساسی داشتند اما به طور کلی مجموعه آنزف در حد نسبتاً خوب و مجموعه آفبف در حد ضعیف ارزیابی شد که با نتایج آماری نیز مطابقت داشت. به لحاظ ویژگی موضوع و محتوا مجموعه آنزف در حد نسبتاً خوب و آفبف در حد ضعیف ارزیابی شد که هم راستا با نتایج آماری است. به لحاظ ملاحظات کلی مجموعه آنزف در حد نسبتاً خوب و همراستا با نتایج آماری و مجموعه آفبف بر خلاف نتایج آماری نسبتاً خوب، در حد نسبتاً ضعیف ارزیابی شد. به طور کلی مجموعه آنزف در حد نسبتاً خوب و مجموعه آفبف در حد ضعیف ارزیابی شد.
ضرورت رعایت یک اصل بدیهی علم منطق در بررسی ناهیدیشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام شمارش در چند زبانِ ایرانی و ناایرانیِ درون و برون ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، نظام شمارشِ شماری از زبان های رایج در درون و بُرون ایران بررسی شده است. روش شناسی پژوهش، ترکیبی از روش شناسی استقرایی و قیاسی است؛ و داده های آن به روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی بررسی شده . هدف کانونی پژوهش، شناخت و تبیینِ ویژگی های نظام شمارش زبان هاست. زبان هایی که داده های آنها در این پژوهش بررسی و تحلیل شده، دو دسته اند: شماری از زبان های ترکی تبار رایج در ایران و شماری از زبان های ایرانیِ رایج در درون و بُرون ایران. به اقتضای نیاز، در تحلیل ها و بررسی های مقاله، از نظام شمارش زبان های دیگری نیز سخن به میان آمده است. این پژوهش نشان می دهد که در نظام شمارش زبان های ترکی تبار رایج در ایران و زبان های ایرانیِ رایج در درون و بُرون ایران، گوناگونیِ چشم گیری دیده می شود؛ و زبان های ایرانی و ناایرانی، در سطح نظام شمارش، اثرپذیری های زیادی از یکدیگر داشته اند. همچنین استدلال شده که برخی همانندی های نظام شمارش زبان های ایرانی و ناایرانی، برایند اثر تماس زبانی درازمدت است.
استعاره های دستوری وجه در بخش شنیداری کتابهای آموزش زبان تافل در چارچوب دستور نقشگرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد دستور نقشگرای نظام مند، به توصیف و تحلیل استعاره های دستوری بینافردی وجه در کتابهای معیار آموزش زبان تافل می پردازد؛ و در پی پاسخ به این پرسش است که آزمون تافل، تا چه میزان توانسته از انواع استعاره دستوری وجه، به عنوان یکی از مفاهیم مطرح در زبانشناسی نقشگرای نظام مند که رویکردی ارتباط محور است و یک ویژگی مهم زبان علم را کاربرد استعاره دستوری می داند، استفاده نماید. رویکرد پژوهش حاضر تحلیل محتوای کیفی، و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است. در این راستا سه کتاب آموزش زبان تافل که در مجموع شامل چهارده آزمون است، انتخاب شدند. بخش شنیداری هر آزمون دارای شش متن جدا در قالب مکالمه و سخنرانی است. ابتدا تک تک بندهای 84 متن به طور مجزا مشخص و بررسی شدند. سپس استعاره های دستوری در هر متن شناسایی و به لحاظ نوع و بسامد مقایسه شدند. یافته های حاصل از تحلیل داده ها نشان داد: 1- بسامد استعاره های وجه در متنهای مکالمه بیشتر از متنهای سخنرانی بخش شنیداری آزمون تافل است 2- از نظر نوع استعاره دستوری وجه، نتایج نشان داد انواع استعاره وجه در متن شنیداری استفاده شده و به ترتیب استفاده از وجه خبری و پرسشی، به جای وجه امری بیشترین فراوانی نسبت به سایر انواع استعاره های وجه را دارد. میتوان گفت حفظ وجهه و رعایت ادب باعث میشود افراد از وجه امری پرهیز نمایند. آگاهی از انواع استعاره دستوری وجه و آموزش صریح آن در فرایند زبان آموزی، به افراد در بالا بردن توانش استعاری آنها و در نتیجه درک و تولید بهتر متون علمی کمک می کند.
تحلیل و بررسی زبانی جایگاه زن در ضرب المثل های فارسی از منظر طبیعی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرب المثل ها بخشی از نثر موجز و گزین گویه ها در ادبیات فارسی هستند که علاوه بر بازتاب فرهنگ جامعه به دلیل ساختار و فرم روایی شان بسیار رایج و تاثیرگذارند. این تحقیق با خوانش انتقادی از مجموعه ضرب المثل های داستان نامه بهمنیاری و فرهنگ بزرگ ضرب المثلهای فارسی با رویکرد زبان شناسی شناختی و تحلیل گفتمان، کوشیده است نگرش طبیعی سازی باورهای نادرست در شکل گیری جایگاه زن در خانواده و جامعه را نشان دهد. تشدید نگرش دو قطبی مرد/ زن در جامعه مردسالار با بار ارزشی، به دوگانگی فرادست/ فرودست دامن می زند. آسیب چنین نگاهی با پذیرش بدیهی و طبیعی آن، زمانی بیشتر نمایان می شود که معیاری برای سنجش رفتار به هنجار و عقل سلیم عرفی شود و کسی درمورد نادرستی و غیرطبیعی بودن آن تردید نکند. از میان انواع کنش های گفتاری و فرم های بیانی، ضرب المثل ها به عنوان کنش گفتمانی پذیرفته شده، فرایند طبیعی سازی این نگرش استعلایی را بدیهی تر جلوه می دهند. باورهایی چون بی وفایی و عدم رازداری زنان، حقیر و ناقص عقل بودن آنان، مترصد فرصت بودن برای خودنمایی، ساخته شدن آنها تنها برای خدمت در مطبخ، فرزندآوری و مسئولیت بزرگ کردن آنان، لزوم زیبایی ظاهری به عنوان امری واجب برای زن و لزوم زود به خانه بخت فرستادندن دختران و موارد متعدد دیگر که در مقاله حاضر فرایند بازتولید و طبیعی سازی شان بررسی و بازبینی می گردد.
کاهش واکه /a/ به /e/ پس از وندافزایی در گویش فارسی مزینانی و تحلیل آن از دیدگاه های متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهش واکه ای به طرز قابل توجهی در مطالعات پیشین بویژه از سوی کراسوایت (2000)، هریس (2005) و انگاره [AIU] اندرسون (1996) بررسی و دسته بندی شده است. پژوهش حاضر نیز با هدف گزارش کاهش واکه /a/به/e/ پس از وندافزایی و ترکیب صورت گرفت که در گویش فارسی مزینانی(سبزوار-خراسان رضوی) مشاهده می گردد. این کاهش در چارچوب نظریه بهینگی توصیف وبا رویکردهاو دسته بندی های پیش گفته تبیین شد. لذا، تعمیم زیر از منظر بهینگی به دست آمد: در این گویش، واکه /a/ در هجای فاقد تکیه ناشی از انتقال جایگاه تکیه در اثر وندافزایی و ترکیب با محیط همگون و به واکه /e/ تبدیل شده و این امر با یک درجه افراشتگی آن محقق می گردد؛ چنانچه، در مجاورت واکه /a/ همخوان چاکنایی وجود داشته باشد، کاهش واکه-ای صورت نمی گیرد. مضافا، این تغییر واکه ای از میان دیدگاه های پیش گفته بر تقسیم بندی کراسوایت (2000) منطبق است. بنابر این تقسیم بندی، این کاهش از نوع رسایی بنیاد محسوب می شود؛ زیرا، پس از انتقال جایگاه تکیه در نتیجه وندافزایی، از میزان رسایی آن هسته نیز کاسته شده تا به لحاظ برجستگی با محیط وقوع همگون گردد. از طرفی، بررسی در چارچوب انگاره [AIU] نیز نشان داد که در تغییر/a/ به /e/ با شرط واژگونی هسته روبرو هستیم. از نظر کراسوایت، مقوله [A] در هسته واکه واقع در هجای بی تکیه قرار نمی گیرد، که البته، مثال نقیض آن در کاهش /α/ به /o/ در بافت های بی تکیه گویش مزینانی مشاهده شد. مقایسه داده های این گویش با موارد نظیر آنها در گونه معیار در همین زمینه نیز نشان داد که این گویش دقیقاَ عکس گونه معیار عمل می کند.
کاربردهای زبان شناسی پیکره ای در آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه آموزش زبانِ مبتنی بر پیکره، موردِتوجه بسیاری از پژوهشگران حوزه آموزش زبان است و استفاده از پیکره های زبانی در این حوزه به شیوه های مختلفی صورت می گیرد. در این مقاله برآن بودیم تا ضمن معرفی انواع پیکره های مفید در امر آموزش زبان و اشاره به ویژگی های ساختاری آن ها، به کارآمدی پیکره ها و نقش آن ها در آموزش زبان بپردازیم. براساس این، به طورکلی، دو نوع پیکره، یکی پیکره آموزشی زبان و دیگری پیکره زبان آموز را معرفی کرده ، به نمونه هایی از این پیکره ها در زبان فارسی اشاره کرده ایم. علاوه برآن، برخی داده های زبانی برچسب خورده زبان فارسی را فهرست کردیم و نشان دادیم که چگونه می توان از آن ها در آموزش زبان فارسی بهره برد. مشخص است که پرسش اصلی این پژوهش بر نحوه اثرگذاری و کاربردهای پیکره ها در آموزش زبان متمرکز است و برای پاسخ به آن ناگزیر بوده ایم با نگاه جامع توصیفی به پیشینه مطالعات نظری و عملی این حوزه مراجعه کنیم. نتیجه بررسی های مروری و پژوهشی این مطالعه نشان داد که هریک از پیکره های مورداشاره باتوجه به زیرساخت محتوایی که دارند به شکل خاصی می توانند در آموزش زبان مفید باشند و بررسی داده بنیاد این مقاله بر تأثیر مثبت داده های زبانی بر تولید محتوای آموزشی مناسب صحه می گذارد.
پدیده حذف درون بند (رویکردی فاز بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
151 - 185
حوزههای تخصصی:
در سنت دستور زایشی، پدیده حذف یا زدایش، ساخت های گوناگونی را دربرمی گیرد که در آن ها عناصر پیش بینی پذیر نحوی ذیل شرایط خاصی از اشتقاق زدوده می شوند. از سرآغاز نظریه اصول و پارامترها، یافت تعمیمی که بتواند همه گونه های حذف را تبیین کند، یکی از مسائل بنیادین زبان شناسان بوده است. مقاله حاضر می کوشد تا در چارچوب کمینه گرایی فازبنیاد گامی به سوی این هدف بردارد و تبیین جامعی از انواع مختلف حذف در جملات زبان فارسی به دست دهد. برای این منظور، نخست به مهم ترین موارد حذف در پیشینه پژوهش نگاهی می افکنیم و تبیین های مختلف از این پدیده زبانی را ارزیابی می کنیم. سپس به معرفی سامانه متمم ساز شکافته و بررسی فرافکن های نقش نمای فراتر از گروه زمان می پردازیم تا از این طریق، فرافکنی را که در زبان فارسی هسته فاز بالایی را تشکیل می دهد، بیابیم. بررسی شواهد زبانی نشان می دهد در فارسی، مانند زبان آلمانی، عناصر متمم سازی مانند «که» و «تا» در هسته گروه ایستایی تولید می شوند و سپس به هسته گروه عامل ارتقا می یابند و بنابراین، گروه ایستایی را باید نقطه فاز بالایی تلقی کرد که برخی از فرایندهای حذف را در درون ساختار بند موجب می شود. در ادامه این مبحث، توصیفی تفصیلی از انواع حذف در درون جمله به دست می دهیم و می کوشیم ساخت های محذوفی همچون کافت، شبه کافت، ارتقای گره راست، حذف گروه فعلی، بندزدایی، پی پرسش و خرده پاسخ را براساس رویکرد کمینه گرا تحلیل کنیم. سرانجام در بخش پایانی پژوهش استدلال می کنیم که انواع حذف درون بند بر فرافکن فاز پایینی (vP) یا فاز بالایی (FinP) اعمال می شوند و هسته ها و/ یا سازه هایی را از اشتقاق نحوی می زدایند. این تحلیل با تکیه بر فرایندهای پسانحوی حذف و ادغام صرفی توضیح می دهد که چرا در محمول های مرکب فارسی، جزء غیرفعلی محمول می تواند حفظ یا حذف شود.
رویکردی شناختی به نفی دوگانه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی نفی دوگانه در زبان فارسی در چارچوب زبان شناسی شناختی و براساس نظریه فضاهای ذهنی صورت گرفته است. مقوله نفی یکی از مقولات شناختی، عقلانی و زبانی مهم در ذهن بشر است که در زبان های مختلف دنیا به صورت های گوناگونی تجلی می یابد. این مقوله در زبان فارسی نیز توسط عناصر و ساختارهای منفی ساز متعددی تجلی پیدا می کند که آن ها را در یک تقسیم بندی کلی می توان به دو دسته نفی منفرد (ساده) و نفی چندگانه تقسیم کرد. داده های پژوهش مشتمل بر 921 جمله فارسی است که از شبکه اجتماعی اینستاگرام استخراج شده اند. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد که هر جمله منفی دوگانه علاوه بر فضای ذهنی مربوط به خود، فضای ذهنی جمله مثبت و گاهی فضای ذهنی جمله منفی منفرد متناظرش را برمی انگیزد. همچنین درک معنای نفی دوگانه وابسته به شکل گیری این فضاهای ذهنی و ایجاد نگاشت های مفهومی بین آن ها براساس سه فرایند شناختی تخفیف، تشدید و خنثی سازی معنایی صورت می گیرد.
اشراف چندگانه در ساختار کافت در زبان های فارسی باستان و فارسی میانه زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، ساختار کافت در دو زبان ایرانی پیش از اسلام؛ زبان فارسی باستان و فارسی میانه زردشتی با استفاده از رویکرد ادغام متقارن و اشراف چندگانه تحلیل و بررسی می شود. بدین منظور، نخست ساختار کافت و ویژگی های آن معرفی می شود و سپس به بررسی کافت در زبان فارسی باستان و فارسی میانه زردشتی بر اساس رویکرد چیتکو (ب 2011 و 2012) پرداخته می شود. بر اساس این پژوهش، بررسی نمونه های زبانی جمع آوری شده از زبان فارسی باستان که دارای ساختار کافت هستند، نشان می دهد که نوع حذف ساختاری مشاهده شده در این زبان با تعریف کافت متفاوت است. در ساختار کافت وجود دو هم پایه در جمله لازم است اما در نمونه های زبانی یافت شده از فارسی باستان، شاهد وجود یک جمله هستیم که در آن قلب نحوی مشاهده می شود به گونه ای که ساختاری که حذف سازه در داخل آن انجام شده است، خود یک سازه واحد (گروه اسمی مفعول) است. بررسی نمونه های زبانی از فارسی میانه زردشتی که دارای ساختار کافت هستند، نشان دهنده این است که یکسان بودن زمان، جهت، نمود فعل و همچنین فعل واژگانی در همپایه ها در ساختار کافت و عدم امکان وجود ارزش های مختلف برای این مشخصه ها در هم پایه ها می تواند دلیلی بر ادغام متقارن هسته زمان، هسته نمود، هسته فعلی کوچک و هسته فعل واژگانی و اشتراک آن ها بین هم پایه ها در ساختار کافت در زبان فارسی میانه باشد.
رویکرد شناخت گرایی به مکان در لایه جهان متن کرسی اثر شیرکو بیکس: تحلیلی بر پایه انگاره جهان های متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر نه تنها ارائه اولین مطالعه کامل درباره یک شاعر کُردزبان با استفاده از نظریه جهان های متن است، بلکه نخستین ارائه از نحوه شکل گیری مکان جهان متن کرسی اثر شیرکو بیکس بر پایه نظریه جهان های متن است که به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف دست یابی به مکان جهان متن کرسی انجام شده است. داده ها به روش کتابخانه ای و از متن کرسی اثر شیرکو بیکس انتخاب و گردآوری شده اند. بررسی شکل گیری مکان جهان متن کرسی با استفاده از عناصر جهان ساز و گزاره های نقش گستر نشان داد، مکان جهان متن کرسی از رهگذر نام مکان ها و در غیاب نام مکان ها از رهگذر عناصر جهان ساز زمان و شخصیت بازنمایی می شود. همچنین، بخشی از بازنمایی مکان جهان متن کرسی از رهگذر گروه های فعلی گزاره های نقش گستر حاصل می شود. علاوه بر این، بازنمایی مکان در جهان متن کرسی، شواهد شناختی- شعری برای حمایت از ادعای شیرکو بیکس مبنی بر اینکه مکان و اسامی سطح وسیعی از آثار او را در برگرفته اند ارائه داد.
تحلیل انتقادی گفتمان عرفانی در غزلیات حافظ مطابق با الگوی سه سطحی فرکلاف و با تکیه بر فرانقش اندیشگانی زبان در نظریه نقش گرای نظام مند هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی و مطابق با الگوی سه لایه ای نورمن فرکلاف، زبان عرفانی حافظ را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین، بررسی و تحلیل می کند و به این مسئله اصلی پاسخ می دهد که حافظ چرا، چگونه و با استفاده از کدام ساختارهای زبانی، گفتمان عرفانی اش را تولید و موجبات درک و دریافت آن را فراهم کرده است. بدین منظور پس از توصیف غزل های عرفانی حافظ مطابق با چارچوب نظریه نقش گرای نظام مند مایکل هلیدی و با تکیه بر فرانقش اندیشگانی زبان در آن چارچوب، با عنایت به بافت درون زبانی و برون زبانی غزل ها و با تحلیلی بینامتنی، به تفسیر و تبیین ایدئولوژیک آنها می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد، ویژگی های عرفانی شاخص در زبان حافظ، ویژگی هایی است که با دیگر متون عرفانی، اشتراکاتی دارد و ضمن ارائه مختصات بینامتنی و قواعد عام گفتمان عرفانی، منعکس کننده دیدگاه های شخصی و ایدئولوژیک حافظ در ارتباط با اوضاع فرهنگی- اجتماعی زمانه اوست. دستاورد پژوهش، توجیه و تبیین علمی، نظام مند و الگومدار زبان عرفانی حافظ و بیان چگونگی و چرایی شکل گیری، تولید و دریافت گفتمان عرفانی او، با استفاده از ابزارهای دقیق و قابل اتکاء تحلیل انتقادی گفتمان است که نتایج پژوهش را بر پایه های مستدل و موثق زبان شناسی نوین، استوار و از برچسب کلی گویی و خطاهای حاصل از آن، مبرّا می سازد.
نحوه بازنمایی ارزش های فرهنگی در پویانمایی (انیمیشن) ایرانی جهت تأثیرگذاری بر رفتارِ شناختی کودک از منظر فنون اقناع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
124 - 152
حوزههای تخصصی:
امروزه برنامه های تلویزیونی جزء جدایی ناپذیری از زندگی است و انیمیشن جایگاه ویژه ای در این برنامه ها دارد، به گونه ای که مخاطب را به طور ناخودآگاه در معرض و تحت تأثیر ارتباطات اقناعی قرار می دهند. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی فنون اقناع در ساخت مفاهیم ارزشی زبانی در پویانمایی شکرستان است که در آن از ابزارهای زبان شناختی نظیر تمثیل و ضرب المثل که از موضوعات بینامتنیت هستند، برای انتقال مفاهیم و ترغیب بیننده استفاده شده است. پژوهش حاضر که بر روی هشت قسمت از پویانمایی شکرستان انجام شده است، از نوع توصیفی – تحلیلی بوده و هدف آن ارائه نتایج مطالعه نحوه بازنمایی ارزش های فرهنگی در کارتون های ایرانی و بروز آن در رفتارشناختی کودک می باشد. یافته ها نشان می دهند چگونه در هر قسمت از شکرستان سعی بر آن بوده تا با کاربرد گفتمانی خاص، باورهای فرهنگی و انواع فنون اقناع پیام به مخاطب منتقل شده و القاء گردد. نتایج نمایانگر آن است که برای بازنمایی ارزش های فرهنگی، از میان فنون اقناع، از فنون برجسته سازی، تکرار، تملق و اغراق و ادعای صریح بیشتر استفاده شده است.