فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر سعی بر آن است تا در چارچوب صرفِ شناختی، به ویژگی های معناییِ تکواژ زایای «کار» به عنوان مقوله ای چندمعنا پرداخته شود و امکاناتِ طرح واره های تصوری برای طبقه بندیِ صورت هایی که این تکواژ در آن به کار می رود، معرفی شود. این تحقیق نشان می دهد که فارسی زبان ها هنگام مواجهه با بسیاری از واژه های حاوی تکواژ «کار»، معنای استعاری آن را درک می کنند و طرح واره های تصوری آن را در ذهن خود می سازند. به این منظور، نخست رویکرد شناختی در مطالعه صرف آورده شده است و سپس مفهوم استعاره و طرح واره های تصوری از همین دیدگاه معرفی شده اند. لازم به ذکر است در این مطالعه پیکره زبانی از مجموعه دادگان زبان فارسی معیار، از جمله فرهنگ فارسی معین، فرهنگ فارسی عمید و فرهنگ فارسی عامیانه ابوالحسن نجفی و دادگان زبان فارسی به کوشش پژوهشگاه علوم انسانی و فرهنگ واژه یاب آنلاین فارسی و نیازمندی های شغلی روزنامه، انتخاب شده است. سعی این مقاله بر آن است تا با بررسی همزمانی کارکردهای مختلفِ این تکواژ از منظر دیدگاه شناختی، طرح واره های متداعی با آن معرفی شوند. در نهایت می توان گفت، برای تبیین تکواژ «کار» می توان آن را در حالت پسوند، تکواژ آزاد در واژه مرکب و به صورت استعاری در اصطلاح های مختلف در نظر گرفت و در اکثر موارد، چندمعناییِ همزمانی دیده می شود.
رویدادهای حرکتی و راهبردهای ترجمه مسیر حرکت: مورد پژوهشی کتاب «هابیت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان های فعل بنیاد و تابع بنیاد در بازنمایی مسیر حرکت در فرآیند ترجمه از زبان مبدأ به زبان مقصد تفاوت های چشمگیری را نشان می دهند (اسلوبین ۱۹۹۶الف؛ نقل شده در ایبارکس سانتینونو، ۲۰۰۳: ۱۵۳). در فرآیند ترجمه، مترجم می بایست ویژگی های زبان مبدأ را با ویژگی ها، امکانات و محدودیت های زبان مقصد هم سو سازد. بدین ترتیب در فرآیند ترجمه ویژگی زبان ها آشکار می گردد. در پژوهش حاضر نحوه ی بازنمایی مسیر در فرآیند ترجمه در یک اثر خاص و یک ترجمه از آن، از زبان انگلیسی به زبان فارسی بررسی شده است. فصل ششم رمان هابیت (۱۹۳۷) و ترجمه ی فارسی آن (علیزاده، ۱۳۸۳) داده های این پژوهش را تشکیل می دهند. دلیل انتخاب رمان هابیت در این پژوهش این است که در تمام پژوهش هایی که در زبان های مختلف تاکنون درباره ی بازنمایی رویدادهای حرکتی در ترجمه مورد بررسی قرار گرفته اند این رمان موضوع پژوهش بوده است. از این رو، امکان آن فراهم می آید تا نتایج این پژوهش ها مورد مقایسه قرار گیرد. از سوی دیگر، در فصل ششم رمان هابیت بازنمود رویدادهای حرکتی چشمگیر است.
ویژگی های آوایی«ترجمه قرآن کریم به زبان طبری قدیم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسان زبان های ایرانی را از نظر تاریخی به سه دوره «باستان»، «میانه» و «جدید» تقسیم کرده اند. زبان طبری یکی از زبان های دوره جدید است که به طور طبیعی در ادامه زبان های ایرانی میانه قرار دارد. از آثار برجای مانده از زبان طبری، نسخه خطی «ترجمه قرآن به زبان طبری» مکتوب درحدود قرن 9 و 10هجری قمری می باشد. در این مقاله بعضی از ویژگی های آوایی زبان طبری را در کتاب «ترجمه قرآن به زبان طبری» با گزینش حدود 2500 واژه بررسی کرده ایم. بررسی تحولات آوایی با توجه به «بسامد وقوع» و «تنوع نمونه ها» انجام گرفته است. در این بررسی روشن شده که این اثر بعضی از خصوصیات زبان های ایرانی دوره «میانه» را در خود حفظ کرده است. اهمیت این موضوع زمانی مشخص می شود که به این نکته توجه کنیم که «ترجمه قرآن به زبان طبری قدیم» در حدود قرن 9 و 10هجری قمری تألیف شده است، در حالی که دوره «میانه» زبان های ایرانی با سقوط سلسله ساسانی در قرن اول هجری پایان یافته بود و بعد از گذشت حدود 900-800 سال از پایان دوره «میانه»، هم چنان بعضی از خصوصیات این دوره به ویژه ویژگی های آوایی آن در زبان طبری باقی مانده است. ازجمله این تحولات آوایی می توان به برخی از تغییرات آوایی مانند وجود «ج» به جای «ز» مثل: «نماج» به جای «نماز»، وجود «و» به جای «گ» مثل: «وناه» به جای «گناه»، وجود «و» به جای «ب» مثل: «شتاو» به جای «شتاب» اشاره کرد. این ویژگی ها در زبان طبری امروز نیز دیده می شود مانند وجود «و» به جای «پ»، مثل: «چاروا» به جای «چارپا» و... که در متن مقاله به آنها اشاره کرده ایم. بررسی تحولات آوایی نشان می دهد که زبان طبری در طول چند قرن اخیر از نظر آوایی دچار تغییرات زیادی شده است به گونه ای که بعضی از واژگان موجود در این متن برای گویشوران امروزی قابل فهم نیست.
حرکت های نحوی روبه پایین در زبان فارسی براساس کمینه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرکت نحوی یکی از جذاب ترین بخش های نظریه دستور همگانی است که از الگو های آغازیِ این نظریه تا الگوهای متأخر امروزی، همگی جایگاه و اهمیت خود را حفظ کرده اند. توجیه های بسیاری برای چگونگی کارکردِ این فرایند نحوی در ساخت های زبانیِ زبان های گوناگون ارائه شده است. با تلاش های بسیارِ زبان شناسان ایرانی، هنوز بسیاری از مسائل مطرح شده در دستور همگانی به ویژه دیدگاه کمینه گرا- در زبان فارسی بررسی نشده است.
در این پژوهش، با بررسی حرکت های نحوی روبه پایین براساس کمینه گرایی، به نحو جملات فارسی و پیچیدگی های این نوع حرکت دقیق تر نگریسته می شود. بر این اساس، ویژگی های یگانه و تمایزدهنده حرکت های رو به پایین در زبان فارسی معرفی و شِش نوع حرکت روبه پایین بررسی و توصیف می شوند که در این میان می توان به حرکت هسته گروه مطابقه، گروه زمان و گروه نفی اشاره کرد. به نظر می رسد با درنظرگرفتن امکان حرکت روبه پایین، می توان توجیه بهتری از چگونگیِ نحو جملات فارسی و جایگاه گره های نقشی صرفی در ساخت سلسله مراتبی اشتقاق جمله های زبان فارسی ارائه کرد.
بررسی معناشناختی استعاره های چند شبکه ای در دیوان شمس (از مراحل نطفه بستن تا فطام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربردِ استعاره های گسترده و گوناگون در متونِ عرفانی موجب شده است که دیدگاه های نوی پیش روی مخاطب باز شود و فهمِ افراد در بابِ عالم معانی گسترش یابد. در واقع، استعاره به سبب عملکردِ تداعی گری-اش در متونِ عرفانی به تسهیل شماری از تجارب نو کمک می کند؛ تجاربی که از دایره تجربه مستقیم فرد خارج است. این پژوهش بر اساسِ دیدگاه های لیکاف و جانسون، دو نظریه پرداز معنی شناسی شناخت گرا، انجام شده است. این دو نظریه پرداز بر این باورند که استدلال و مفهوم سازی بستگی لاینفک با ویژگی های فیزیکی و محیطی دارند. در اشعار مولوی مجموعِ مفهوم سازی ها و استدلال ها با توجه به قابلیت های بیولوژیکی و تجربه-های جسمانی و اجتماعی انسان طرح شده است. شبکه ای از روابطِ استعاری در نظامِ شناختی مولوی وجود دارد که به شکلِ «زنجیره ای» از زمانِ نطفه بستن و تشکیلِ جنین در رحم آغاز و تا فطامِ کودک ادامه می-یابد. افزون بر این، بارداری مریم(س) و زایشِ عیسی(ع)، یکی از پرکاربرد ترین استعاره ها برای تبیین معانی و معارفِ مولوی از جمله «وحدت اولیا» است. همچنین در درون این شبکه، مولوی از رابطه «مادر و کودک» برای تبیین و تفهیمِ رابطه «خداوند و انسان» استفاده می کند. در این مقاله، برای رسیدن به نتیجه بهتر، پیوندهای مادر و همه تصویرهای مرتبط با آن (از جمله پستان و شیر) تحلیل، و در صورتِ لزوم به ابیاتِ مثنوی نیز استناد شده است. مولوی توانسته است در زبان هنری خود، مراحلِ سیر و سلوک و احوال روحانی را با طبیعی ترین تجربه های فیزیکی انسان، یعنی مراحل رشد وی، تبیین کند.
ساخت افعال سبک رمزگردانی شده ترکی آذری- فارسی براساس مدل زبان ماتریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر، ساخت افعال سبک رمزگردانی شده ترکیِ آذری‑ فارسی را از منظر «مدل زبان ماتریس» مورد مطالعه قرار داده است. داده ها با حضور در کلاس و ضبط و یادداشت برداری از تعاملات رسمی و غیر رسمی چهار نفر از معلّمان با صد نفر از دانش آموزان دوزبانة کلاس های ابتدایی و همچنین مصاحبت با هشت نفر از معلّمان دو زبانه جمع آوری شدند. بررسی داده های جمع آوری شده نشان داد که در ساخت افعال سبک رمزگردانی شده، سازه های غیر فعلی زبان فارسی (اسم ها، صفت ها، قیدها و گروه های حرف اضافه ای)، به عنوان عناصر درونه با افعال سبک ترکی آذری ترکیب می شوند و در جملات زبان ترکی آذری به کار می روند. زبان ترکی آذری به عنوان زبان ماتریس، چارچوب ساخت واژی‑ نحوی این جملات را تعیین می کند. این بخش از داده ها با اصول مدل زبان ماتریس انطباق کامل دارد. امّا کاربرد ساخت افعال سبک رمزگردانی شده ترکی آذری‑ فارسی در جملات سببی ترکی آذری، اصل ترتیب تک واژهای مدل زبان ماتریس را نقض می کند. بررسی ساخت های سببی رمزگردانی شده نشان داد که سازة غیر فعلی زبان فارسی به عنوان عنصر درونه، نه تنها در سطح مفهومی‑ واژگانی، بلکه در سطح گزاره‑ موضوع نیز فعّال می شود. فعّال شدن سازه غیر فعلی زبان درونه در سطح گزاره‑ موضوع و به دنبال آن، اعمال نحو زبان درونه بر بند متمم سببی رمزگردانی شده، نه تنها بر بسط و گسترش اصل ترتیب تک واژهای مدل زبان ماتریس تأکید دارد، بلکه نشان دهنده تأثیرپذیری نحو از واژگان است که تأییدی بر عدم استقلال نحو از واژگان به شمار می آید.
بررسی و توصیف حالت نمایی در چهار گویش فارسی خوزستان از منظر رده شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های نشان دادن روابط دستوری بین سازه های جملات حالت نمایی است. در این پژوهش به بررسی حالت نمایی در چهار گویش فارسی خوزستان یعنی دزفولی، شوشتری، بهبهانی و هندیجانی پرداخته می شود. داده های این پژوهش به صورت میدانی و با استفاده از پرسش نامه و گفت وگو و مصاحبة حضوری با 33 گویش ور جمع آوری شده است. رویکرد نظری اصلی این پژوهش، نظام پنج گانة حالت نمایی کامری (1978) است که پنج ردة زبانی را از لحاظ حالت نمایی معرفی کرده است. در بررسی داده های پژوهش مشخص شد که نظام حالت نمایی در سه گویش دزفولی، شوشتری و هندیجانی نظام فاعلی-مفعولی بوده و در این سه گویش زمان جمله و وجهیت، جان داری یا بی جانی فاعل یا مفعول تأثیری در نظام حالت ندارند. در مورد گویش بهبهانی مشخص شد که زمان در حالت نمایی در این گویش مؤثر است. در زمان حال و آینده در بندهای لازم و متعدی حالت نمایی به صورت خنثی است؛ یعنی فاعل فعل لازم، فاعل فعل متعدی و مفعول از نظر حالت نمایی نشانة خاصی ندارند و هر سه بی نشان هستند. اما در زمان گذشته فاعل با یک واژه بست غیرفاعلی که میزبان های متفاوتی را بر می گزیند، مضاعف سازی می شود؛ یعنی در زمان گذشته این گویش از نظام حالت کنایی پیروی می کند. این الگو هم در افعال ساده و هم در افعال مرکب حاکم است. علاوه بر این لازم به ذکر است که دو مصدر #خواستن# و #داشتن# در بهبهانی هم در زمان حال و هم در زمان آینده از نظام حالت کنایی برخوردار هستند.
بررسی فضاهای ذهنی در متون خبری روزنامه های ایران
حوزههای تخصصی:
این تحقیق، در چارچوب نظریه فضاهای ذهنی، اخبار منعکس شده توسط روزنامه های فارسی زبان را بررسی کرده است. مفهوم فضاهای ذهنی در معنی شناسی شناختی نخستین بار توسط فوکونیه (Fauconnier, 1985) مطرح شد. بعدها فوکونیه و ترنر (Fauconnier and Turner, 2002) آن را گسترش دادند و الگویی با عنوان نظریه «تلفیق مفهومی» ارائه کردند. فوکونیه در نظریه فضاهای ذهنی بر این باور است که معنی چیزی ازپیش ساخته و قابل تعبیه در واژه نیست، بلکه حاصل کاربرد واقعی زبان در بافت است؛ بنابراین، انتظار می رود بر اساس ویژگی های زبانی و روابط موجود بین اجزا، فضاهای ذهنی ایجادشده توسط نویسندگان در متون قابل پیگیری باشد. در این تحقیق که به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده، فضاهای ذهنی شش متن خبری برگرفته از دو روزنامه فارسی زبان که موضوعی واحد را از دیدگاه های متفاوت بیان کرده اند، تحلیل و بررسی شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که نویسندگان اخبار با استفاده از فضاهای ذهنی متفاوت، افکار و عقاید خود را به مخاطبان القا کرده و جریان انعکاس خبر را به سمتی هدایت می کنند که فضای پایه، یعنی تیتر خبری، بر مبنای آن شکل گرفته است. نتایج این تحقیق در تحلیل گفتمان های خبری کاربرد دارد.
رمزگردانی دوزبانه های ترکی آذری فارسی در پرتو مدل زبان ماتریس و نظریة صفر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی هجا و ساخت های هجایی معمول در زبان های روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرچند هجا جزو واحدهای معنادار زبان به شمار نمی رود، نقش های کاربردی عمده ای در زبان ایفا می کند که مهم ترین آن ها شکل دهی و سازماندهی نظام آوایی زبان است. هر زبانی ساخت های (الگوهای) هجایی ویژه و محدودیت های مختص خود را برای ترکیب و استفاده از آواها در سطح هجا دارد؛ ضمن اینکه زبان ها معمولاً به حفظ قوانین هجایی خود تمایل دارند. ساخت های هجایی از معدود اجزای زبانی هستند که معمولاً در فرآیند وام گیری بین زبانی وارد نمی شوند؛ بنابراین، می توان گفت بخشی از تفاوت های آوایی موجود بین زبان های مختلف در تفاوت های هجایی آن ها ریشه دارد. این در حالی است که هجا با توجه به کارکرد اصلی خود، یعنی سازماندهی نظام آوایی زبان ها، به طور مستقیم با یادگیری نظام آوایی زبان ارتباط دارد. در این مقاله، ساخت های هجایی پرکاربرد و معمول در زبان های روسی و فارسی را مقایسه کردیم. نتایج بررسی نشان می دهد که زبان روسی در این زمینه از تنوع ساختی بیشتری درمقایسه با زبان فارسی برخوردار است و یکی از مهم ترین این تفاوت ها که معمولاً برای زبان آموزان ایرانی مشکل ایجاد می کند، وجود خوشه های همخوانی سنگین در آغازة کلمات و هجاها و بسامد بالای کلمات چندهجایی در زبان روسی است.
توالی بندهای قیدی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر ضمن بررسی توالی بندهای قیدی، به رابطة آن با عواملی چون معنا، کلام، وزن و تصویرگونگی پرداخته ایم. بدین منظور پیکره ای با 1343 جمله حاوی بند قیدی گردآوری کرده ایم که شامل شش نوع بند قیدی زمان، شرطی، سببی، منظوری، نتیجه ای و حالت است. با استفاده از تحلیل آماری درمی یابیم که بندهای قیدی در فارسی در دو جایگاه آغازی و پایانی واقع می شوند و گرایش غالب آنها به قرار گرفتن در جایگاه آغازی است و همچنین از چهار عامل یادشده، سه عامل در تعیین توالی این بندها مؤثر است. عامل معنا تأثیر بسزایی در توالی انواع بندهای قیدی دارد و عامل کلام نیز عامل بسیار مهمی در تعیین جایگاه بندهای قیدی است. وزن به عنوان عاملی شناخته شد که نقشی در تعیین این توالی ندارد، اما تصویرگونگی عاملی مهم در تعیین جایگاه این گونه بندها، به ویژه بندهای آغازی است
سازوکارهای شناختی و نقش آنها در مفهوم سازیِ دعا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درمعنی شناسی شناختی، منظور از سازوکا رهای شناختی ابزارهای شناختی مثل مجازهای مفهومی، استعاره های مفهومی و تصویری، و طرحواره های تصویری هستند که در سازماندهی ودرک مفاهیم انتزاعی در ذهن انسان نقش دارند. هدف مقاله حاضر، بررسی نمونه هایی از این سازوکارهای شناختی است که در دعای امام سجاد علیه السلام در صحیفة سجادیه به کار رفته است. سؤالی که مقاله حاضر این است که این سازوکارهای شناختی در مفهوم سازی مضامین و درک مفاهیم انتزاعی دعا چه نقشی دارند. از سوی دیگر، کدام شاخص های شناختی، زبان دعا را از زبان عادی متمایز می کند؟ نتایج تحلیل نشان می دهد مضامین دینی موجود در این ادعیه، علاوه بر مفاهیم حقیقی، از مفاهیم انتزاعی ساخته شده اند که به کمک سازوکارهای شناختی استعاره، مجاز، تصویرسازی و طرحواره های تصویری ساختارمند می شوند و درک آنها تسهیل می شود. همچنین، زبان دعا، از نظر نوع سازوکارهای شناختی به زبان عادی نزدیک است اما از جهاتی شاهد جنبه های ادبی در این مفهوم سازی ها می باشیم.
توزیع رسایی در خوشة دوهمخوانیِ مرز هجا در زبان فارسی- افشین رحیمی، محرم اسلامی،(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، توزیع رسایی درخوشه های دوهمخوانی مرز دو هجای CVC-CVC در واژه های زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. محدودیت رسایی در مرز هجا بیانگر تمایل جهانی در جهت تغییر افتان رسایی همخوان ها در مرز هجا است. در این بررسی، تعداد 4202 واژه از واژه های زایای زبان فارسی که دارای ساختار هجایی CVC.CVC بودند، مطالعه شده اند. همخوان های زبان فارسی از نظر رسایی به 5 طبقة مختلف تقسیم شده و ارتباط شیب رسایی در مرز هجا و بسامد در واژگان مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجا که بی نشانی یک ساختار باعث افزایش بسامد آن به صورت هم زمانی و در زمانی می گردد، می توان میزان بی نشانی یک ساختار را از بسامد آن دریافت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که افتان بودن شیب رسایی در خوشه های دوهمخوانی در مرز هجاهای CVC در زبان فارسی به صورت مقوله ای عمل نکرده و ساختارها را به دو طبقة خوش ساخت و غیرخوش ساخت تقسیم نمی کند. هم چنین، در سطح واژه ها، بسامد خوشه های دوهمخوانی با کاهش شیب رسایی (از +۴ به -۴) افزایش می یابد. دلیل افزایش بسامد تمایل بیشتر همخوان های با رسایی پایین، مانند انفجاری ها و انسایشی ها، به حضور در جایگاه آغازه و عدم تمایل آنها به حضور در جایگاه پایانه می باشد. هم چنین، همخوان های رساتر، مانند سایشی ها، خیشومی ها و روان ها، تمایل بیشتری به حضور در جایگاه پایانه نسبت به جایگاه آغازه دارند. بسامد واحد (بسامد در پیکره) ساختارهایی که از همخوان های نارسای انفجاری استفاده می کنند در مقایسه با ساختارهایی که از سایر همخوان ها استفاده می کنند به شدت کاهش می یابد. استفاده از بسامد نرمال (معیار اطلاعات مشترک نقطه ای) نشان می دهد که تمایل به هم رخدادی در خوشه های با شیب رسایی افتان بیشتر از خوشه هایی با شیب رسایی خیزان نبوده و حضور گروه های مختلف رسایی در پایانه و آغازه در مرز هجا مستقل از یکدیگر صورت می گیرد. با توجه به تمایل همخوان های نارسا به حضور در جایگاه آغازه و تمایل همخوان های رسا به حضور در جایگاه پایانه و نقش مهم این تمایل در شکل گیری الگوهای مرز هجا، به نظر می رسد توصیف مبتنی بر آواشناسی ادراکی این پدیدة واج شناختی (نظریة جواز ادراکی) قابل قبول تر از توصیف این پدیده با استفاده از محدودیت های واج شناختی باشد.
نقش زدودگی و همتابینی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رده شناسی سنتی، زبان ها بر اساس تصریفی و غیرتصریفی بودن طبقه بندی می شوند اما نه تنها بر این اساس نمی توان مرز دقیقی بین زبان ها قائل شد بلکه در الگوهای تصریفی نیز یکدستی مشاهده نمی شود. با طرح مفهوم «گونة متعارف تصریف» می توان تعاریف مشخصی برای تعیین محدودة صرف تصریفی و غیرتصریفی ارائه کرد اما تعیین معیارهایی که ابعاد مختلف گونة متعارف را مشخص می کنند، می تواند به تشخیص و تعریف مواردی بیانجامد که از این گونة متعارف و استاندارد تخطی کرده اند و نوعی گونة غیرمتعارف به شمار می روند. در این پژوهش سعی بر آن است که الگوی تصریف در صیغگان تصریفی برای یک واژة واحد و نیز برای واژه های متفاوت در یک طبقة تصریفی بررسی گردد، بر اساس معیارهای مطرح در هر الگوی تصریف، موارد انحراف از گونة متعارف دسته بندی شود و نهایتاً با تمرکز بر معیارهای موجود، دو نوع خاص از این گونه های غیرمتعارف یعنی نقش زدودگی و همتابینی در داده های زبان فارسی مورد بررسی قرار گیرد.
A Study on Morpho-Syntactic Patterns: A Cohesive Device in Some Persian Live Sport Radio and TV Talks(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Morpho-syntactic patterns device encompasses a subcategory of the cohesive devices that assists hearers to have an adequate mental representation for understanding speech. This article investigates the morpho-syntactic patterns employed in some Persian live sport radio and TV programs adapting Dooley and Levinsohn’s theoretical and analytical framework. The research data includes around 30,000 words extracted from 20 live sport radio and TV recorded programs. The morpho-syntactic patterns functionality is presented via comparing their frequency using descriptive statistics. The t-test is run to evaluate whether the differences in the utilization of morpho-syntactic patterns used in live radio and TV talks is significant or not. The results show that such patterns in Persian can be studied in the same way as Dooley and Levinsohn’s perspective, among which consistency of inflectional categories receives the most frequency while echoic utterances do the least. The consistency of inflectional categories catches a meaningful difference between its applications in the research data. Furthermore, there are not significant differences between the application of echoic utterances and discourse-pragmatic structuring in the corpora. Finally, morpho-syntactic patterns device, generally speaking, is reported as not having any significant relation in its applications in Persian live radio and TV talks under study.
ترتیب واژه در سمنانی از منظر رده شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رده شناسی زبان هم بر همگانی های زبانی و هم بر تنوعات زبانی تأکید دارد وهمگانی های زبانی در رده شناسی زبان بر اساس ملاحظات معنایی، کاربردشناختی، گفتمانی، پردازشی و شناختی تبیین می شوند. در تحقیق حاضر، ترتیب واژة زبان سمنانی بر اساس مؤلفه های بسیت و چهارگانة درایر (1992) از منظر رده شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. هدف این تحقیق تعیین ترتیب واژة زبان سمنانی از منظر رده شناسی است که نتایج تحقیق می تواند در مطالعات رده شناسی زبان تأثیرگذار باشد. داده های تحقیق نیز از طریق مصاحبه با گویشوران سمنانی جمع آوری شده است. داده های تحقیق حاکی از آن است که زبان سمنانی دارای 17 مؤلفه از مؤلفه های فعل پایانی قوی و 16 مؤلفه از مؤلفه های فعل میانی قوی در مقایسه با گروه زبان های اروپا- آسیا و همچنین دارای 16 مؤلفة فعل پایانی قوی و 14 مؤلفة میانی قوی در مقایسه با گروه زبان های جهان است. بنابراین زبان سمنانی گرایش به ردة زبان های فعل پایانی دارد. البته فاصلة چندانی بین مؤلفه های فعل پایانی قوی و فعل میانی قوی در تحقیق نیست که این نکته نشان دهندة تحول و تغییر زبان سمنانی به سمت ردة زبان های فعل میانی است. همچنین داده های تحقیق نشان می دهد که مطابقة جنسیت دستوری بین فاعل و فعل وجود دارد و تمامی مصدرها دارای نشانة نمود کامل هستند.
ساخت موقعیت فاعل: مطالعه موردی مجهول غیر شخصی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: