حلنغع شناسان از جمله جامعه شناسان توسعه در ارتباط با سیاستگذاری موضع روشنی ندارند.اگر در مورد قابلیت دسترسی داده های قابل اعتماد مطالعات جدی صورت گیرد، خواهیم دید که در بسیاری از کشورهای جهان سوم با وضعیت وخیمی روبرو هستیم.
از دهه 90 به بعد، ما همواره شاهد خبررسانی از رویدادهای جهانی به کمک ماهوارهها بودهایم. کار ویژه این تصاویر و «این که آنها با ما چه میکنند؟» دغدغة این مقاله است.
حوادث پس از 11 سپتامبر، اقدامات نظامی گستردة پس از آن و تصاویری که به کمک گیرندههای ماهوارهای به اتاقهای نشیمن سرازیر شده است، دستمایهای است تا با مورد تردید قرار دادن واقعیت نمایی تصاویر ماهوارهای از ایجاد یک حس تعلیق، همانند آنچه در بازیهای رایانهای حاصل میشود، در تجربة جهانی شده «تماشا» با شما گفتگو شود.
سال گذشته، برجهای دوقلوی سازمان تجارت جهانی در امریکا فرو ریخت و با فرو ریختن خود، جهان کهنة سیاست را به بازاندیشی نسبت به عملکرد خود در قبال تشکیلات، شبکهها، حکومتها و کشورهایی که ضدیتی آشکار و پنهان با غرب دارند، برانگیخت. کشورهایی که علیرغم هیبت و منزلت سیاسی رسمی و آشکارشان، در نهانکدة اسرار، افعال، اقوال و باورها، چهره دیگری را میپرورند. شاخصترین خطوط ملموس این چهره، کینهای برانگیخته، سازمان یافته و به ظاهر ایدئولوژیک نسبت به جهان پیشرفته صنعتی و در رأس آن ایالات متحدة امریکاست.
اینترنت و امنیت ملی موضوع میزگرد این شماریه نشریه است.
اینترنت چیست؟ امنیت ملی چیست؟ چرا امنیت ملی با اینترنت ارتباط پیدا میکند؟ آیا اینترنت تاثیر مثبتی بر زندگی جوامع بشری دارد؟
آیا امنیت ملی توسط اینترنت تهدید میشود؟ اینترنت در کشورما چه شرایطی دارد؟ ما برای استفاده صحیح از اینترنت چه باید بکنیم؟ و...
اینها همه مسائلی است که در این میزگرد مطرح ساختهایم. حجتالاسلام والمسلمین دکتر حسامالدین آشنا، محقق و مدرس دانشگاه امام صادق، آقای دکتر سپهری راد، دبیر شورای عالی انفورماتیک و آقای دکتر یونس شکرخواه، محقق و مدرس دانشگاه در دفتر نشریه گردهم آمدهاند و در مورد اینترنت و امنیت ملی به بحث و تبادل نظر پرداختهاند.
جریان بین المللی وفراملی برنامه های تلویزیونی ، موضوع برخی از مطالعات دو دهه گذشته بوده است. رشد سخت افزار تکنولوژی ارتباطی با توسعه تولید و توزیع نرم افزار برنامه همگانی گردیده و به همان نسبت تحقیق در این زمینه را سرعت بخشیده است.
"نگارندة این مقاله، با اشاره به نقش مهم رسانههای گروهی به عنوان رکن چهارم دموکراسی، به تشریح چگونگی پوشش ناقص و یک جانبه اخبار مربوط به تهاجم نیروهای امریکایی و انگلیسی به عراق و کوتاهی رسانههای گروهی غرب به ویژه نیوزیلند در انعکاس صحیح این رویداد میپردازد و موضوعاتی چون حمله مستقیم به خبرنگاران، ترتیب نمایش موهوم تبلیغاتی از سرنگونی مجسمه صدام در بغداد، سرپوش گذاردن بر تلفات غیرنظامی و جنگ رسانهای را مورد بررسی قرار میدهد.
وی در پایان، با طرح برخی پرسشهای بدون پاسخ درباره جنگ عراق، بر لزوم تلاش رسانههای گروهی جهان در عمل به رسالت واقعی خود در تبیین دموکراسی و یافتن پاسخ مناسب برای این پرسشها تأکید میورزد.
"
در زیر آسمان و روی شن های صحرا در خاورمیانه ، حادثه ای رخ داد که درنیا ، از سیصد سال پیش نظیرش را ندیده بود این حادثه وقوع یک جنگ جدید ، متناسب با روش های نوین تولید ثروت و بازتاب یک فراگرد تازه اقتصادی در غرب و ژاپن در دهه های اخیر بود زیرا نحوه وقوع این جنگ ، با روش هایی که انسان معاصر برای تولید ثروت در پیش گرفته است پیوندی محکم داشت
عدالت از جمله مفاهیم و ارزشهایی است که در علم اقتصاد به آنها پرداخته نمیشود.اصولا بسیاری از اقتصاددانان معاصر، بویژه پیروان مکتب نئوکلاسیک، هیچ داعیهای در این زمینه ندارند و آن را مسکوت گذاشتهاند.علت این امر آن است که عدالت از مقوله «هست و نیست» خارج است و بیشتر به «بایدها و نبایدها» میپردازد، که علم اثبات گرای امروز به آنها بیاعتناست. نتیجه چننی وضعی، نابرابریهای شدید اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاسی در سطح کشورها و جوامع و به صورت وسیعتری در جامعه جهانی است.پیشرفتهای فنآورانه، رشد اقتصادی و حتی توسعه هم، نه خواستهاند و نه توانستهاند این درد کهنه بشری را التیامی در خور اعتنا بخشند. بلکه برعکس، به علت جهت گیری خاص و ظریف خود، روزبروز بر وخامت اوضاع افزودهاند.
اما جامعه مسلمانان نمیتواند نسبت به این وضع بیاعتنا باشد،زیرا هدف اسلام رشد معنویت انسانها و رساندن آنها به کمال است و این فهم، بدون برآورده شدن حداقل احتیاجات انسان ناممکن میگردد. عدم عدالت اقتصادی، باعث تامین نشدن احتیاجات گروه بزرگی از انسانها میشود و این مانع بزرگی برسر راه کمال معنوی آنهاست.
حضرت امامخمینی(ره)باتوجه به این موضوع، درجای جای سخنان خود برایجاد عدالت اقتصادی و نقش و اهمیت آن در بقای جامعه و حرکت آن به سوی اهداف عالی اسلام تاکید میورزند و به آن عنایت ویژهای دارند. در این قسمت از مقال برآنیم تا نظری براندیشه ها و فرمایشهای ایشان بیفکنیم تا بتوانیم سخنان حکیمانه آن فقیه فرزانه را چراغی فراروی آینده سازیم.
در میزگرد حاضر خانم دکتر شهیندخت خوارزمی کارشناس علوم ارتباطات و توسعه و دکتر علی اکبر فرهنگی جامعه شناس و استادیار دانشگاه و کارشناس مسائل فرهنگی و توسعه شرکت داشته اند.
امروزه رسانههای گروهی نقش اساسی و مهمی را در شکل دادن به حیات ملتها ایفا میکنند و ازجمله عوامل موثر در توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع و مخصوصا کشورهای درحال توسعه بهشمار میآیند.
اما به رغم کارکردهای مثبت رسانهها، متاسفانه امروزه کشورهای سلطهجو با نفوذ در عرصه های گوناگون نظام ارتباطی و رسانهای، تمایلات و خواستههای نامشروع خود را به مخاطبان جهان سوم تحمیل میکنند.
از یکسو شبکههای وسیع خبررسانی که عمدتا در اختیار مجموعههای سیاسی و اقتصادی غرب قرار دارند با ارسال اخبار و اطلاعات تحریف شده و مغرضانه، افکارعمومی جهان سوم را گمراه میکنند و از سوی دیگر با برنامههای تلویزیونی و سینمایی جذاب به القاء اطلاعات و باورهای نادرست درباره مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، به مخاطبان جهان سوم میپردازند.
در مقاله حاضر تلاش شده است جنبههای مختلف این جریان و علل آن بررسی شود.
هر چند مفهوم واقعی ( توسعه ) که یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث سارمانهای بین المللی است ، به خوبی تشریح نشده است ، معذالک ابتدا توسط محققان و سیاستمداران امریکایی مورد استفاده قرار گرفت و خیلی زود در اروپا و کشورهای نسبتا صنعتی جا افتاد.
"رسانههای قرن 18 و 19 (که تنها به صورت مکتوب وجود داشتند) نقش آگاهیبخشی در جهت کسب آزادیهای اجتماعی و سیاسی را برای مردم ایفا میکردند، اما به نظر میرسد رسانههای عصر حاضر، اعم از الکترونی و نوشتاری در جهت مهار دموکراسی به نفع صاحبان قدرت عمل میکنند.
یافتن پاسخ پرسشهای زیر دغدغة امروز صاحبنظران وسایل ارتباط جمعی است:
ـ معنای واقعی دموکراسی چیست؟
ـ کارکرد اساسی تلویزیون از بدو پیدایش چه بوده است؟
ـ آیا کارکردهای تلویزیون با پیشرفت دموکراسی هم سو بوده است یا هر یک از این دو در خلاف جهت یکدیگر در حرکت بودهاند؟
ـ آیا تلویزیون همان پیامبری است که مکلوهان وعده داد؟
تمام این پرسشها را میتوان در بررسی نقش و جایگاه تلویزیون در پیشبرد یا توقف دموکراسی پاسخ داد. مقاله حاضر کوششی در این زمینه است.
"
"پرداختن به نقش رسانهها در نحوة نگرش عمومی مردم به بحرانهای بینالمللی، به مثابه یکی از عوامل مهم انگارهسازی، از اهمیت خاصی برخوردار است. اصولاً در جریانهای سیاسی خارجی، هنگامی که کشوری دارای موضعگیری است، اطلاعرسانی رنگ و بوی خاصی به خود میگیرد و در گزینش خبر، از روشهای خاصی برای تنظیم و انعکاس آن استفاده میشود.
نویسنده در این مقاله به نقش رسانه ملی در حوادث یازدهم سپتامبر و چگونگی پوشش این حوادث در اخبار سیما پرداخته و برای رسیدن به این هدف کوشیده است به دو پرسش پاسخ دهد 1ـ مطالب ارائه شده درباره حوادث یازدهم سپتامبر در اخبار سیمای جمهوری اسلامی ایران به چه میزان بوده است؟ 2 ـ آیا اخبار تلویزیون ایران توانسته است موضعگیری کشورمان را در قبال این حادثه به خوبی منعکس کند؟
شایان ذکر است این مقام برگرفته از پژوهشی با همین عنوان است که در مرکز تحقیقات مطالعات و سنجش برنامهای صداوسیما انجام شده است.
"