«رادیو» به مثابه یک رسانه «حسی ـ شنیداری» به خواست و اراده تام وابسته است و نه خواست و اراده ناقص. این «اراده» (Will) گاه به دلیل جبر سازمانی از سوی «مدیر رسانه» به منظور طرح یک برنامه اثرگذار و گاه از سوی «برنامه ساز» یا فاعلِ رسانه ای به نیّت «نفوذ در مخاطب» برای تحریک و برانگیختگیِ او به کار می آید. این مقاله، در هدف بنیادی خود بر آن است تا مفهوم «اراده» را به لحاظ «فلسفی ـ روان شناختی» بکاود و از پرتو چنین رویکردی راه کارهایی را برای خلقِ «حرکت» (Motion) در این رسانه ارائه دهد. بنابراین، نخست از «اراده» و ابعاد معناییِ آن سخن می رانیم و سپس، به وجوه «عینی و ذهنیِ» آن نظر می افکنیم و در پایان به این نتیجه می رسیم که هر حرکتی در رسانه رادیو ـ به ویژه، حرکت های خودآگاهانه ـ نیازمند اراده معطوف به «اختیار جمعی»ست و نه «جبر زمانی» یا «مکانی».
امروزه رسانه های جمعی به عنصری مهم تبدیل شده و بر همه عرصه های زندگی اعم از اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نفوذی انکارناپذیر دارد. تلویزیون ایران که در سطحی کلان هدف خود را انسان سازی و ایفای نقش دانشگاهی بزرگ معرفی کرده باید در ایفای نقشی فرهنگ ساز به شکل جدی ورود پیدا کند.
از این رو، در این مقاله ابتدا به چگونگی فرهنگ سازی رسانه ها در ابعاد گوناگون فرهنگ می پردازیم و در ادامه با توجه به اهمیت نهاد خانواده در جوامع امروزی، چگونگی بازنمایی آن را در متون تلویزیونی بررسی خواهیم کرد. به همین منظور ابتدا پس از بیان تقسیم بندی هایی از فرهنگ، آن را به سه حوزه اصلی باورهای بنیادین، ارزش ها و هنجارها و رفتارها تقسیم می کنیم و سپس نحوه ورود رسانه در هر کدام از این ابعاد را با توجه به اصول سند چشم انداز بررسی می کنیم.
در نهایت اینکه رسانه ها به منظور فرهنگ سازی در جامعه و به خصوص نهاد خانواده باید در گام نخست تغییراتی را در سطح باورهای بنیادین و در ادامه در سطح ارزش ها و هنجارها به وجود آورند؛ همچنین برنامه ریزی بر روی باورهای بنیادین که در قاعده هرم قرار دارد، بسیار تأثیرگذارتر از انواع دیگر هرم خواهد بود، چراکه این بُعد از فرهنگ اگرچه ممکن است کم رنگ شود، هیچ گاه از بین نخواهد رفت.