ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۶۵۶ مورد.
۴۲۳.

اومانیسم و حق‏گرایى(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اومانیسم آزادى حق‏گرایى حق طبیعى اراده آزاد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
تعداد بازدید : ۱۸۶۱۲
اومانیسم شالوده فرهنگ و فلسفه بعد از رنسانس در غرب است که بر اساس آن، انسان میزان کلیه ارزش‏ها و فضایل از جمله حق و حق‏گرایى است. در طول چند قرن که اندیشه مزبور در شاهرگ‏هاى جوامع غربى جریان دارد تحولاتى اساسى در این نگرش رخ داده است. اومانیسم علاوه بر شمول بر اصولى چون اختیار و آزادى و فردگرایى انسان، به علت وجود اصل مداراى دینى با هر دین و آیینى از توحیدى گرفته تا الحادى قابل جمع است. در تلقى اومانیستى مفاهیم ارزشى تعاریف خاصى پیدا مى‏کنند؛ براى مثال حق و حق‏گرایى با محوریت انسان تعریف مى‏شود که در مقاله حاضر به نحوى اجمالى به آن پرداخته شده است.
۴۲۵.

عوامل پایدارى و ناپدارى نظامهاى سیاسى (4)

۴۳۰.

روش شناسى حکمت سیاسى اشراق(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: سهروردى شناخت شهودى حکمت سیاسى اشراق حکمت ذوقى حکمت بحثى

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۴
حکمت اشراق که بر دو پایه ذوق و استدلال یعنى تجربه عرفانى و تفکر منطقى استوار است، برهان صحیح و کشف صریح را ملاک شناخت حقایق قرار مى‏دهد. سهروردى کلید فهم این حکمت را معرفت نفس مى‏داند و معرفت نفس را نیز مبتنى بر معرفت حق تعالى و جهان هستى مى‏سازد؛ بر این اساس نظام هستى‏شناسى خود را بر شناخت نورها استوار مى‏کند. وى با پذیرش چهار عالم جبروت، ملکوت، ملک و مثال، به تشریح ارتباط این عوالم پرداخته و از این رهگذر، در تبیین سلسله مراتب عرضى نظام هستى، جهان هستى را به دو بخش جهان نور و جهان ظلمت تقسیم مى‏کند و در مسیر حرکت انسان از مبدأ به معاد، دستگاه فلسفى سیاسى خود را ترسیم مى‏کند. مقاله حاضر در راستاى این بحث به تبیین روش شناخت شهودى، جایگاه قوه شهود، قواعد دانش‏ساز در فلسفه سیاسى شیخ اشراق و جایگاه علوم مدنى در سیاست مى‏پردازد.
۴۳۴.

عوامل پایدارى و ناپایدارى نظامهاى سیاسى

۴۳۸.

اشتراوس و روش شناسى فهم فلسفه سیاسى اسلامى(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روش‏شناسى فلسفه سیاسى فلسفه سیاسى اسلامى پنهان‏نگارى پیشرفت‏گرایى تاریخى‏گرایى فهم تاریخى واقعى و لئو اشتراوس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
تعداد بازدید : ۴۲۳۶
لئو اشتراوس (1899- 1973) از جمله مهمترین فیلسوفان سیاسى قرن بیستم است که فلسفه سیاسى او از جامعیت خاصى برخوردار بوده و همه دورانهاى تاریخى کلاسیک، میانه و مدرن را در بر گرفته است. آراء و اندیشه‏هاى وى در فلسفه سیاسى، همواره براى علاقه‏مندان به این رشته جذاب و خواندنى بوده است. اشتراوس شرق شناسى است که هنوز اندیشه‏هاى بدیع او در زمینه فلسفه سیاسى اسلامى براى محققان این عرصه ناشناخته مانده است. مقاله حاضر اولین نوشتارى است که در صدد است بخشى از اندیشه وى را در باب «روش شناسى فهم فلسفه سیاسى اسلامى» ارائه نماید. به نظر اشتراوس وجود پدیده «پنهان‏نگارى» در فلسفه سیاسى اسلامى باعث شده تاکنون فهم درستى از آن صورت نگیرد. این پدیده به ما مى‏آموزد که براى فهم متون سیاسى کلاسیک نمى‏توان از رهیافت‏هاى موجود و مسلط «پیشرفت‏گرایى» و «تاریخى‏گرایى» بهره جست، بلکه باید با روش و شیوه «فهم تاریخى واقعى» پیش رفت.
۴۳۹.

نسبت آزادى سیاسى و عدالت اجتماعى در اندیشه سیاسى شهید مطهرى(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۵
مبانى آزادى سیاسى و عدالت اجتماعى - سیاسى، در هر اندیشه سیاسى، متناسب با مبانى معرفت‏شناختى، هستى شناختى، غایت‏شناختى، انسان شناختى و روش شناختى آن اندیشه است . اندیشه سیاسى مطهرى، رکنى از نظام دانشهاى نظرى و عملى وى است . شهید مطهرى با تبیین سنجیده مبانى یاد شده و لحاظ مقتضیات عدالت‏سیاسى - اجتماعى، به گونه‏اى آزادى سیاسى - اجتماعى را تصویر مى‏کند که با عدالت‏به هیچ روى در تعارض نباشد .چیستى و چگونگى آزادى سیاسى و عدالت اجتماعى - سیاسى و نحوه ابتناى آن بر مبانى یاد شده، رسالت اصلى این نوشتار است .
۴۴۰.

بررسى تطبیقى نظریه هاى سلطنت(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: نظریه سلطنت سلطنت ایرانشهرى سلطنت سنى سلطنت شیعى و امامت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳۸
در این مقاله، امکان تطابق الگوى «سلطنت شیعى» بر حکومت‏هاى صفویه و قاجاریه مورد بررسى قرار گرفته است؛ الگویى که با عنایت به نبودِ تعریفى جامع و مانع از آن سعى شده با بررسى نظریه‏هاى سلطنت ایرانشهرى و سلطنت سنى بر فهم حدود و ثغور آن توانا شویم. پذیرش سلسله مراتب نظم کیهانى، نگرش خاص به پدیده شر، پیوند دین و سلطنت، هیبت سلطانى و ظل اللهى بودن سلطان از جمله ویژگى‏هاى عمومى نظریه‏هاى سلطنت مى‏باشد. «تلقى الهى و قدسى» از سلطنت امرى است که اهل سنت براى توجیه وضع موجود و رفع مشکله ارتباط میان سلطنت و شریعت به بسط آن پرداختند. «سلطنت شیعى» ضمن بهره‏گیرى از خصوصیات مذکور، اصلى را نیز بر آن افزوده؛ اصلى که حافظ هویت شیعیان و خط مایز روشنى بین الگوى سلطنت شیعى با نمونه‏هاى رقیب بود. این اصل مهم، تبیین چگونگى رابطه سلطنت و امامت بود؛ امرى که تا قبل از صفویه موضوعیتى براى بحث نداشت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان