فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۴۱ تا ۲٬۹۶۰ مورد از کل ۶٬۰۹۸ مورد.
مبانی کلامی و فقهی نظام سیاسی شیعه در عصر غیبت
منبع:
شیعه شناسی ۱۳۸۳شماره ۷
حوزههای تخصصی:
دوره غیبت به دلیل فقدان حضور معصوم در جامعه برای شیعیان، دوره نقصان و حرمان تلقّی میشود. از اینرو، یکی از مهمترین مسائل پیشروی شیعیان در این دوره، مسئله «حق حاکمیت» و مبانی نظام سیاسی و دولت است. عمدهترین مباحث در باب مبانی نظام سیاسی شیعه در دو حوزه کلامی و فقهی طرح شده است. این مبانی به طور عمده، از سوی کسانی طرح و بسط یافتهاند که قایل به نظریه دولت مبتنی بر آموزه «ولایت فقیه» در عصر غیبت هستند. نوشته حاضر درآمدی بر طرح بحث درباره مبانی کلامی و فقهی نظام سیاسی شیعه در عصر غیبت، مبتنی بر آموزه «ولایت فقیه» است.
فلسفه نظارت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسى انقلاب اسلامى و تئورى ترمیدورى برینتونى
حوزههای تخصصی:
آسیبشناسى انقلاب، همانند خود انقلاب، مؤلفههاى پیچیده و متعددى را در برمىگیرد که طبعا، نیازمند پرداختن به آن از منظرها و ابعاد مختلف است. البته مطالعات آسیبشناسانه انقلاب نیز به رغم تازه نبودن موضوع، چندان پیشرفتى نداشته است. شناخت موانع تحقق آرمانها، اهداف انقلاب و حفظ دستاوردهاى آن، از مسائل مهم در این حوزه مطالعاتى انقلاب به شمار مىآید. مهمترین مباحث نظرى در آسیبشناسى انقلابها، به نظریه حرکت دورى انقلابها از کرین برینتون اختصاص دارد. لذا، بحث آسیبشناسى انقلابها را با عنوان ترمیدور، به معناى بازگشت به وضع و ارزشهاى پیشین آغاز مىکنند که آن هم براساس نظریهاى است که کرین برینتون در کتاب: کالبد شکافى چهار انقلاب، به آن اشاره مىکند.
حقوق بشر در اسلام
حوزههای تخصصی:
غرب و مبانی فکری آن در اندیشه خمینی (ره)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تحول در زاویه دید ما نسبت به غرب و وضعیت جهان معاصر ، ضرورت اتخاذ موضعی متناسب با ارزشهای انقلاب اسلامی و هویت ایرانی - اسلامی به وضوح آشکار می گردد . امام خمینی به عنوان ایدئولوگ و رهبر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی رویکردی را نسبت به غرب مطرح می سازد که کمابیش با کلیت فرهنگ ما سازگار و هماهنگ است . چنین رویکردی با نفی غرب بر مبنای شاخصها و اصول نظری آن چون اومانیسم ، ماده گرایی و سکولاریسم ، ناسیونالیسم ، اصالت فرد و سلطه محوری به طرح احیای شرق و قیام و ایستادگی مردمانش در برابر غرب با توکل بر مبداء جهان هستی و با اتکای به خود می پردازد . بر اساس این طرح ، غرب ، مغرب حقیقت قدسی و شرق ،اشراق حقیقت و تجلی نور خدا است. در چنین طرحی انسان به خویشتن حقیقی یا فطرت خداگونه و مخموره خود باز می گردد و بدین سان به سوی کمال و سعادت حقیقی گام بر می دارد .
چالشی بر اسلامیت علوم حوزوی
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۳ شماره ۳۳
حوزههای تخصصی:
دفاع از حقوق بشر اسلامی و ولایت فقیه
منبع:
حافظ آذر ۱۳۸۳ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
مبانى مشروعیت ولایت فقیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
این مسأله که آیا حکومت نهادى دینى یا عرفى است از مهمترین پرسشها در اندیشه سیاسى اسلام است. دینى بودن این نهاد به این معنا است که حکومتها فقط با داشتن مشروعیت دینى از حق اعمال قدرت سیاسى برخوردارند و با نگاه به شرایط و ضوابط شریعت، به دو گونه واجد مشروعیت و فاقد مشروعیت تقسیم مىشوند.
بدون تردید فرد معصوم از حق حاکمیت الهى برخوردار است و با حضور وى، هیچ فرد دیگرى حق شرعى براى در اختیار گرفتن این منصب ندارد. در فقه شیعه، ولایت سیاسى معصومان، به این جهت که پایه و بنیاد اعتبار و مشروعیت حکومت غیرمعصوم به حساب مىآید و محدوده اختیاراتش هم براساس دایره ولایت سیاسى معصومین تعریف مىشود، از اهمیت برخوردار است.
برخى از فقهاى پیشین شیعه با وجود ذکر ولایات جزئیه فراوانى براى فقیهان، درباره تصدى امر حکومت توسط فقها سخن نگفتهاند؛ علت آن فقط دور از دسترس بودن حکومت براى فقیهان شیعه بوده است و به همین دلیل بزرگترین فقیهان شیعه با پیش آمدن فرصت حضور مستقیم در عرصه سیاست، همزمان با ورود عملى به این عرصه به تبیین مبانى نظرى ولایت عامه فقیه پرداخته و آن را به عنوان اصلى اجماعى مورد تأکید و اثبات قرار دادند.
اصل عدم ولایت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
استناد فراوان به اصل عدم ولایت در فقه، ضرورت پاسخ به این سؤال که اصل عدم ولایت چیست و چه مبنایى دارد را آشکار مىسازد. در این راستا پس از توضیح معانى مختلف اصل، به تبیین ولایت پرداخته شده تا معلوم شود که گستره اِعمال اصل عدم کجاست و با ضرورت ولایت چگونه جمع مىشود. سپس مبانى اصل عدم ولایت مطرح گردیده که آیا باید استصحاب را پشتوانه آن دانست یا عدم ولایت انسانها از فروع ولایت خداوند است یا به دلیل آزادى انسانها، ولایت بر دیگران نفى مىشود؟
ولایت فقیه و قانون اساسى(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
اهمیت قانون اساسى و ولایت فقیه در نظام جمهورى اسلامى، سبب شکلگیرى دیدگاههاى متعددى در خصوص میزان اختیارات ولى فقیه و قانون اساسى شده است. در این راستا: گروهى با تکیه بر مشروعیت الهى ولایت فقیه، ولى فقیه را فوق قانون مىدانند؛ برخى دیگر با فرض تعارض اندیشه کلامى یا فقهى شیعه درباره ولایت فقیه با قانون اساسى، اولویت را به قانون اساسى مىدهند؛ گروه سوم، با نگاه جامعه شناختى به قانون اساسى، معتقدند سیره و عملکرد پیامبر اسلام و تجربه ده سالهى اجرایى امام خمینى(ره)، به خوبى نمایانگر عدم تعارض وظایف و اختیارات ولى فقیه با قانون اساسى است.
واکنش روحانیت; در برابر توطئه استحاله انقلاب مشروطه
منبع:
معرفت ۱۳۸۳ شماره ۷۷
حوزههای تخصصی:
کارنامه ی تحلیلی گفتگوی تمدن ها(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نویسنده در این مقاله، بی هیچ پیش داوری نسبت به مسألهی گفتگوی تمدنها، در پی یافتن نتیجهای تحلیلی است تا پس از بررسی سیر فعالیتها در ارتباط با این موضوع، آیندهی مسیر را روشن نماید. هر چند که در دنیای پر تحولی که در آن هستیم، همواره، یک مساوی نود ونه میباشد و نمیتوان بر حسب دادههای آماری چیزی را پیش بینی نمود.
نویسنده، با فرض گرفتن آن که خواننده در جریان رکود فعلی مسأله میباشد، قبل از ارائهی آمار تلاشهای چند ساله، در این رابطه، چشم اندازهای نظری و عملی آن را مورد تأمل قرار میدهد و هیچ احتمالی را از نظر دور نمیدارد؛ آن گاه دورخیز خود را از سالیان قبل از 2000 میلادی استارت میزند.
نوع بررسی به گونهی تعقیب روندی است، چنان که نیازی به استنباط و تحلیل جداگانهای ندارد، در عین حال قبل از ورود به هر سال اشارهای، به عنوان براعت الاستهلال، به نتایج آن مینماید، و با ذکر یک ملاحظهی عمومی، در همگی عرصهی این تلاشها، مقاله را خاتمه میدهد.
عدالت و سیاست(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۷
حوزههای تخصصی:
روش شناسى حکمت سیاسى اشراق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
حکمت اشراق که بر دو پایه ذوق و استدلال یعنى تجربه عرفانى و تفکر منطقى استوار است، برهان صحیح و کشف صریح را ملاک شناخت حقایق قرار مىدهد. سهروردى کلید فهم این حکمت را معرفت نفس مىداند و معرفت نفس را نیز مبتنى بر معرفت حق تعالى و جهان هستى مىسازد؛ بر این اساس نظام هستىشناسى خود را بر شناخت نورها استوار مىکند. وى با پذیرش چهار عالم جبروت، ملکوت، ملک و مثال، به تشریح ارتباط این عوالم پرداخته و از این رهگذر، در تبیین سلسله مراتب عرضى نظام هستى، جهان هستى را به دو بخش جهان نور و جهان ظلمت تقسیم مىکند و در مسیر حرکت انسان از مبدأ به معاد، دستگاه فلسفى سیاسى خود را ترسیم مىکند. مقاله حاضر در راستاى این بحث به تبیین روش شناخت شهودى، جایگاه قوه شهود، قواعد دانشساز در فلسفه سیاسى شیخ اشراق و جایگاه علوم مدنى در سیاست مىپردازد.