مقاله، پس از تعریف «امنیت»، به امنیت روانی و ضرورت احساس اجتماعی آن و رابطهاش با حقوق مدنی و حاکمیت، به اهمیت انواع امنیت در منابع اسلامی پرداخته و امنیت اجتماعی - سیاسی را بدون تأمین امنیت فرهنگی، مخدوش خوانده است و در همین رابطه به بحث تبلیغات ضداسلامی، نشر کتب ضلال و برخی مشاغل ظاهراً فرهنگی و نیز به حکم ارتداد، نظر کرده و در عین حال، مجازاتهای فردی و غیررسمی در زمان حکومت اسلامی از ناحیه شهروندان و علیه مجرمان فرهنگی و اجتماعی را ممنوع و موجب هرج و مرج، دانسته است.
استاد مصباح یزدی، نزدیک بهش نیم قرن است که در کار تفکر در فلسفه، منطق، کلام، فلسفة دین، فلسفة سیاست و حقوق و اخلاق و نیز تفسیرند و نظریات ایشان، غالباً مورد توجه صاحبنظران داخلی و بینالمللی قرار میگیرد. آنچه ملاحظه میکنید گزیدهای از سخنرانی ایشان در جلسة هماندیشیاساتیددانشگاههای تهراناستکه دراردیبهشت ماه سال جاری در «مسجد نور» برگزار شد:
مقاله با اعتراض به متدلوژی انفعالی در بحث از مفهوم «تسامح» آغاز شده و «نظریة تولرانس» را پاسخی لیبرالی و غربی به مشکلی اروپایی و مسیحی میخواند و بتفصیل توضیح میدهد که نه مسئله جامعة اسلامی ما، عیناً مسئلة جامعة مسیحی اروپا در سدههای پیشین یا کنونی است و نه مدارای اسلامی، تولرانس غربی است. سپس اثبات میکند که بدون نیاز به تولرانس و سهلانگاری و نسبیگرایی، و ضمن حفظ ایمان و یقین و حساسیت و غیرت دینی، میتوان با سایرین مدارا کرد و خشونت را صرفاً در موارد اضطراری اعمال نمود.