چکیده: نگارنده سه معنا براى کلمه اخبارى بیان مى کند: یکى معناى قرن چهارم که تمام مورخان از جمله طبرى سنّى و برقى امامى را در برمى گیرد. دوم اطلاق کلى که هر محدّثى را شامل مى شود و مانند صدوق و مجلسى و حرّ عاملى. سوّم جریانى که در برابر علم اصول فقه ایستاده که در طول قرن یازدهم تا سیزدهم بر حوزه هاى شیعى اثرگذار بودند. این دوره با مولى محّمد امین استرآبادى آغاز شده و به شیخ یوسف بحرانى پایان مى گیرد. نگارنده که آراى استرآبادى را بر اساس کتابش "" الفوائد المدینة "" بررسى و گزارش مى کند، بر آن است که میرزا مهدى اصفهانى به عنوان شاگرد میرزا محمّد حسین نایینى نظام معرفتى فقاهتى داشته و نمى توان او را اخبارى به معناى سوم دانست.
ترجمه قرائت قرآن در نماز، یکی از مباحث فرعی مربوط به حوزه ترجمه قرآن است. درباره اصل ترجمه قرآن، عالمان و قرآ ن پژوهان، دیدگاههای مختلفی دارند، اما برایند و دیدگاه غالب دانشمندان فریقین در بحث ترجمه قرآن، به سمت جواز آن نشانه رفته است. به تبع جواز یا عدم جواز ترجمه قرآن، قرائت ترجمه حمد و سوره نیز از دیرباز هم در میان مفسران و هم در میان فقها مطرح بوده و عالمان و مفسران مسلمان درباره آن اظهار نظر کرده اند. در میان مذاهب اسلامی، بحث جواز ترجمه قرآن در نماز، با فتوای ابوحنیفه آغاز گردید. این مقاله چگونگی این موضوع را در میان مذاهب اسلامی مورد بررسی قرار می دهد و در نهایت مشخص می کند افزون بر اجماع عالمان شیعه بر عدم جواز ترجمه قرآن در نماز، شافعیه، حنبلیه و مالکیه نیز چنین نظری را دارند و در برخی متون فقهی قول به بازگشت ابوحنیفه از دیدگاه قبلی خود دال بر جواز ترجمه گزارش شده است، هرچند جستجو در اقوال خود ابوحنیفه چنین بازگشتی را تأیید نمی کند.