چکیده مقاله حاضر به بررسی مسؤولیت پذیری و وظیفه شناسی، از دیدگاه قرآن و روایات اهل بیت(علیهم السلام) می پردازد. در این باره، با بررسی رابطه مسؤولیت پذیری و وظیفه شناسی، ریشه مسؤولیت پذیری انسان را در امانت الهی یافتیم که جز انسان موجود دیگری نتوانست آن را قبول کند. اما انسان درصورتی می تواند مسؤولیت پذیر باشد که با دو اصل تقوا و ایمان، زمینه های آن را فراهم کند و از راهکارهای تفکر و تفقه و بصیرت بهره برد. البته، مسؤولیت پذیری انسان صرفاً در زمینه تقوا امکان پذیر است. اگر انسان از تقوای فطری خود، به خوبی بهره ببرد می تواند به تقوای دینی نائل شود؛ در این صورت، زمینه انجام وظایف به خوبی برای او فراهم می شود. ایمان نیز نیرویی در انسان پدید می آورد که در هنگام انجام وظایف سستی به خرج ندهد. از منظر قرآن کریم و روایات، انسان پنج وظیفه اصلی یعنی ایمان، انفاق، اقامه نماز، وفای به عهد و صبر بر عهده دارد. هر یک از این وظایف اصلی، کلیدی برای انجام دسته ای از وظایف فرعی است که انسان در زندگی بر عهده دارد. واژه های کلیدی وظیفه شناسی، مسؤولیت پذیری، امانت، تفکر، تفقه، بصیرت، تقوا، ایمان
إلا تنصروه فقد نصره الله إذ أخرجه الذین کفروا ثانی اثنین إذ هما فی الغار إذ یقول لصاحبه لاتحزن إنّ الله معنا فأنزل الله سکینته علیه و أیّده بجنودٍ لمتروها و جعل کلمةَ الذین کفروا السفلی و کلمة الله هی العلیا و الله عزیز حکیم(توبه:40) فریقین در تفسیر این آیه با هم اشتراک نظرهایی دارند، اما چشماندازی که شیعه از این آیه عرضه کرده است، مغایر با دیدگاهی است که اهل سنت از آن نمایانده است. به دلیل همین تغایر در دیدگاهها (به ویژه چون این آیه با مسئله خلافت پیوند دارد) فریقین دربارة آن به طور مستقل یا غیرمستقل نگاشتههای فراوان دارند که بیشتر ناظر به نقد دیدگاه مقابل است.1 اهل سنت این آیه را بیانکننده فضایل و مناقب والا و ارزشمند برای ابوبکر میدانند و بنا به این آیه، وی را در شمار صحابه خاص و برگزیدة پیامبر اکرم(ص) قلمداد میکنند، بلکه آن را دلیلی بر حقانیت خلافت به شمار میآورند، اما در نگاه شیعه، از فقرات و کلمات این آیه، نه تنها هیچ گونه فضیلت و برتری استفاده نمیشود، بلکه ـ در چشمانداز برخی از بزرگان شیعه ـ آیة غار از برخی مثالب ایشان و عدم توجه و نظر خداوند به وی حکایت دارد.
کاوش و بررسی و دشواری بحث درباره آفرینش آسمان و زمین و تعداد و شکل و رنگ آن ها و تاثیرپذیری-شان از یکدیگر از دیرباز مطرح بوده است. در زمان ما گرچه پیشرفت های چشمگیر علوم و توانایی استفاده از فنون و ابزارهای جدید تنها به رازگشایی و پرده برداری از برخی حجاب های تو در توی این پدیده شگفت کمک کرده است؛ اما نبایداین یافته های جدید علمی و فرضیه های غیر قطعی تجربی را بر آیات قرآن و روایات معصومان تحمیل کرد.در این مقاله برآنیم پس از طرح مساله وبااستفاده از آیات و روایات ، پاسخی برای این پرسش ها بیابیم:
درباره هفت آسمان چه دیدگاه هایی مطرح شده و آیا واژه سماء و سماوات در قرآن به یک معناست؟مراد از آسمان های هفتگانه در قرآن و در کلام امیر مؤمنان، حضرت علی(ع) چیست؟ آسمان های هفتگانه درکتاب «تمام نهج البلاغه» چگونه نامگذاری شده اند؟ این آسمان های هفتگانه در کلام حضرت امیر از چه رنگ و لونی است؟ مفهوم آسمان های هفتگانه که از قرآن و روایات استنباط شده، چگونه با نظریه بعد چهارم منطبق می شود؟ درنتیجه پایانی با استفاده از مفاد آیات و روایات می توان گفت : آسمان دنیا که یکی از آسمان های هفتگانه است، عبارت است از همه جهان ثوابت وسیارات. همه آنچه تاکنون دیده شده و ما می بینیم، همان آسمان اول است و شش آسمان دیگر عوالمی هستندغیر ازکرات آسمانی. همه آسمان های هفتگانه مخلوقات جسمانی اند، اگرچه از موادی لطیف باشند؛ زیرا چیزی که مجرد از ماده وصورت باشد مکان ندارد.
از شایسته ترین کارها، برآوردن نیازهای نیازمندان است. اما یکی از بایسته های پژوهشی، بررسی اولویت ها در انفاق است. برای مثال بین افراد فقیر خویشاوند و افراد فقیرتر غیر خویشاوند اولویت با کدام است؟ آیا ملاک در اولویت انفاق، شدت نیاز است یا قرابت و هم چنین در میان نیازمندان جامعه چگونه باید اولویت بندی نمود؟ در این نوشتار براساس آیات انفاق تبیین می گردد ملاک در اولویت برای انفاق نخست قرابت است و سپس نیاز، مگرآنگاه که حیات فرد غیرخویشاوند، به انفاق وابسته باشد و چنین ضرورتی برای خویشاوند وجود نداشته باشد. اولویت ها در انفاق بر پایه کلیه آیات انفاق به ترتیب عبارتند: از والدین، خویشاوندان، یتیمان، مسکینان، همسایه نزدیک، همسایه دور، همراه و هم نشین، درراه مانده، سائلان، بردگان. فقهاء در صورت تعارض بین انفاق به والدین و فرزندان در مواردی که چیزی که انفاق می شود فقط برای یک نفر کافی باشد هر دو را دریک درجه قرار داده اند و حکم به تخییر و یا قرعه نموده اند. درحالی که اولویت بر پایه آیات با والدین است. ازجمله آیات بیانگر وجوب انفاق به والدین و رعایت اولویت ها در انفاق آیه 215 بقره است که در فقهی مهم شیعه بدان پرداخته نشده است. روایات نیز مؤید فهم مذکور از آیات قرآن کریم است و اولویت در انفاق را والدین و خویشاوندان بیان نموده است. در روایات رعایت اولویت های انفاق در خویشاوندان، موجب اجر بسیار برای انفاق کننده و انفاق درراه خدا با عنوان اجر کمتربیان شده است.