دشمنی کردن در قالب دوستی و خیانت کردن با ابراز خیرخواهی، موفّقیّت بیشتری برای دشمنان به ارمغان می آورد، بی آنکه هزینة مالی و جانی در این مسیر صرف شود. نخستین موجودی که از این شیوه بهره جست، ابلیس بود. دشمنی او از روی حسادت نسبت به مقام والای آدم سرچشمه می گیرد. گرچه شیطان بر انسان سلطه ندارد، امّا از ابزارهایی مانند نفس امّاره و اختیار انسان استفاده کرده است و با شیوه هایی همچون وسوسه، وعده های دروغ، تفرقه افکنی، اغفال، فسادانگیزی و مانند آن، آدمیان را به سوی گمراهی سوق می دهد. امّا اگر انسان مؤمن و باتقوا به خدا پناهنده شود و بر او توکّل نماید، از شرّ شیطان ایمن خواهد بود. در این نوشتار، ابتدا به معرّفی ابلیس و شیطان پرداخته شده است و آنگاه اهداف آنان از منظر قرآن تبیین شده است. در ادامه نیز روش ها و ابزارهای تهدید شیطان معرّفی، و در پایان، راهکارهای قرآن برای رهایی از این خطر برشمرده شده است.
پژوهش حاضر با هدف اسلامى سازى عناصر برنامه درسى (هدف، محتوا، روش و نحوه ارزشیابى) بر اساس آموزه هاى تربیتى امیرمؤمنان على علیه السلام در نهج البلاغه انجام شده است. روش پژوهش، توصیفى تحلیلى مى باشد. یافته هاى پژوهش به شیوه تحلیل اسنادى و تحلیل محتوا استخراج و با استفاده از روش کیفى تحلیل شده است. نتایج بیانگر آن است که در نظام تربیتى نهج البلاغه، چهار عنصر شاخص برنامه درسى مورد توجه واقع شده است، به گونه اى که در عنصر اهداف مى توان دو نوع غایى (وصول به مقام قرب الهى) و واسطه اى (الهى، فردى، اجتماعى و زیست محیطى)، در عنصر محتوا حوزه هاى معرفتى متعددى از جمله آموزش تاریخ، قرآن، احکام دینى، اخلاق، زمین شناسى، ستاره شناسى، بهداشت و روان شناسى، در عنصر یاددهى یادگیرى، مجموعه اى از روش هاى متنوعى همچون حکمت، اکتشافى، مشارکتى، پرسش و پاسخ، تمثیل، الگویى، موعظه و امر و نهى و همچنین در عنصر ارزشیابى روش هایى مانند آغازین، تکوینى، شفاهى و خودارزیابى را معرفى نمود.
آدمی در مسیر تکاملی خود به سوی خداوند، به جهت دارا بودن طبیعت مادّی (شهوانی)، با نَفْس امّاره که امرکننده به زشتی ها و پستی ها می باشد، همیشه در ستیز است. این نوشتار با رویکردی توصیفی تحلیلی در پی ارائة مهارت های قرآنی غلبه بر نَفْس امّاره است که انسان ها در پرتو آن(مهارت ها) می توانند بر نَفْس امّاره فائق آیند و از آن در رشد و تعالی خویش بهره گیرند. مقالة حاضر با تکیه بر آیات کریمه و روش تفسیر موضوعی و معناشناسی و با هدف استخراج و شناسایی مهارت های قرآنی غلبه بر نَفْس امّاره، آنها را مورد بحث قرار داده است. قرآن برای غلبه بر نَفْس امّاره، مجموعه ای از مهارت های شناختی (آگاهی بخشی به وجود سرای واپسین، سرانجام نَفْس امّاره هلاکت و جهنم و توجّه دادن بشر به درک حضور خداوند در زندگی) و مهارت های رفتاری (پندپذیری، پیروی هدفمند و کنترل و محدود کردن نگاه) و مهارت های معنوی (ایمان، ارتباط با خدا، تقوا و صبر) را ارائه داده است که به تفضیل در این نوشتار بدانها پرداخته می شود. حاصل نوشتار حاضر این است که آدمی برای غلبه کردن بر نَفْس امّاره و مقابله با خواسته های نَفْسانی حیوانی، ناگزیر از بهره گیری از مهارت های ارائه شدة قرآنی است تا در پرتو آنها بتواند به سعادت که مطلوب فطری اوست، نایل آید وگرنه از مطلوب فطری خویش دور مانده، بلکه به واسطة تبعیّت از خواسته های نَفْسانی امر شده از سوی نَفْس امّاره، از حیوان هم پست تر می شود.