فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۹۷۱ مورد.
توسعه کوثری در چهارچوب اخلاق الاهی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«توسعهٴ اقتصادی» یکی از جنبه های توسعه به مفهوم وسیع آن است که در دورهٴ جدید، به ویژه پس از جنگ جهانی دوم، عالی ترین هدف و آرمان اجتماعی بسیاری از کشورهای جهان بوده است. توسعهٴ اقتصادی از کشورهای غربی آغاز گردید و بر مبانی اعتقادی، انسان شناختی و اخلاقی خاصی استوار است، از این رو، برای بسیاری از اندیشمندان مسلمان، این سؤال مطرح گردید که آیا اصولاً توسعهٴ اقتصادی امری ممدوح است؟ اگر چنین باشد، آیا چنین چیزی با عقاید و اخلاق اسلامی، سازگاری دارد؟ هدف این مقاله، بررسی این مسأله از دیدگاه حکیم متأله آیت الله جوادی آملی است. یافته های مقاله، نشان می دهد که از دیدگاه ایشان، دو نوع توسعهٴ اقتصادی وجود دارد که یکی ممدوح است (توسعهٴ کوثری) و دیگری، مذموم (توسعهٴ تکاثری). توسعهٴ کوثری توسعه ای است که در درون خود، متضمن رشد مستمر تولید، پیشرفت فنی، شکوفایی علمی و فراوانی امکانات رفاهی است؛ اما در عین حال، بر اخلاق و ارزش های الاهی نیز مبتنی است. از این رو، نه تنها امری مجاز، که واجب است. ایشان برخی مختصات نظری چنین توسعه ای را در حوزه های مختلف، از جمله در تولید، توزیع و مصرف، بیان نموده ، معتقدند با تلاش علمی بیش تر در گزاره های ارزشی و دانشی اسلام، می توان الگوی کاملی از چنین توسعه ای را طراحی و اجرا کرد.
تحلیل تطبیقی دیدگاه اسلامی و آرای مارتین هایدگر در زمینه مرگ آگاهی و پیامدهای آن بر سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی و تحلیل دیدگاه اسلامی (با تأکید بر قرآن و نهج البلاغه) و اگزیستانسیالیسم (با تأکید بر آرای هایدگر)، در زمینه مرگ آگاهی و پیامدهای مختلف آن بر سبک زندگی با هدف شناخت دقیق وجوه تشابه و تفاوت دو نظریه می پردازد. پژوهش از نوع تحلیلی تطبیقی و از نوع تحلیل محتوای کیفی است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، تحلیلی تطبیقی و از نوع قیاس نظری است. در دیدگاه اسلامی، مرگ آگاهی پیامدهای گوناگونی بر سبک زندگی انسان همچون بهره گیری صحیح و متعادل از امکانات دنیا، آمادگی برای زندگی جاودانه و اخروی، هدفمندی زندگی، رشد اخلاقی و معنوی و دستیابی به کمال و سربلندی در دنیا و آخرت دارد. در مقابل، استفاده مناسب از امکانات، اتتخاب آزادانه، تابع صرف دیگران نبودن، هویت بخشی به خویشتن و سرگرم مشغولیات روزمره نشدن بدون توجه به زندگی جاودانه و اخروی نیز پیامدهایی است که از آرای هایدگر منتج می شود. هر چند در نگاه نخست بین پیامدهای هر دو دیدگاه، مشابهتهایی ظاهری دیده می شود، این تشابهات، صرفا لفظی و ظاهری است. در اندیشه هایدگر مرگ اندیشی موجب رهایی از غفلت و دوری از امور بی اهمیت است، اما بی پاسخ گذاشتن مخاطب در رابطه با فرجام حیات زندگانی و حلقه مفقود بین زندگی دنیوی با زندگی اخروی، عدم اعتقاد به جاودانگی و روز رستاخیز به عنوان اساس و بنیاد معنی داری زندگی، خلأ انگیزه در سطح وسیع و همگانی برای رفتار انسانی، نبود معیار واضح و هدفمندی به نوعی یاس و پوچ گرایی در فلسفه هایدگر، و سبک زندگی در پرتوی چنین فلسفه ای است
نقد دیدگاه مسکویه درباره شاخصه انسانیت و رابطه آن با فضیلت و سعادت بر مبنای قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
مسکویه «عقل» را ذات و جوهر نفس مجرد انسان می داند و «فضیلت» را حاکمیت عقل بر قوای نفس و اعمال آن، ذکر می کند که نتیجه ی آن، آزادی عقل در پرداختن به تأملات نظری است و ره آورد این تأملات که عبارت است از «حکمت»، همان «سعادت» نفس است. بنابراین سعادت، مستند به جنبه نظری عقل است، و فضیلت که حاصل شأن عملی عقل است، نقشی مقدمی برای آن دارد.
اما در آیات و روایات، فضیلت و سعادت انسان از طرفی ریشه در عقل دارد و از طرف دیگر اراده و انتخاب گری انسان میان فجور و تقوا، موجب تزکیه (فضیلت) و در نتیجه فلاح (سعادت) است. از این رو حوزه معنایی عقل در لغت و لسان دین، و همچنین شاخصه محوری فضیلت و سعادتِ انسان در قرآن، سؤالات کلیدی این تحقیق بوده اند که پس از تعیین «انسان به منزله عامل انتخابگر» به عنوان آن شاخصه محوری، و بازشناسی معنای عقل و اذعان به منشأ بودن آن در فضیلت و سعادت از طریق تمییز میان حق و باطل و تدبیر و عاقبت اندیشی، به این نتیجه رسیدیم که بر خلاف رأی مسکویه، فضیلت نقش مقدمی برای سعادت ندارد بلکه ملاک فضیلت و سعادت یک چیز است و آن اتخاذ «تقوا» است.
اصول حاکم بر سیره پیامبر (ص) در خانواده(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
سیره پیامبر خاتم (ص) در عرصه های مختلف زندگی از جمله «عرصه خانوادگی» و ارتباط های درونی آن، الگویی برای رفتار همگان است. در این پژوهش کوشیده ایم تا با گزینش کلید ترین گزارش ها از زندگانی خانوادگی پیامبر (ص)، به بازشناسی اصولی بپردازیم که آن حضرت در رفتار با اعضای خانواده خود داشته اند. در این مقاله، به چند اصل مهم از جمله: «اهتمام به خانواده»، «توجّه به معنویات»، «اخلاق و ادب مداری»، «خردورزی»، «هم اندیشی» و «مشارکت و همدلی» اشاره می گردد.
انشائات طلبی و چگونگی فهم گزاره های اخلاقی قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چکیده گزاره های اخلاقی موجود در آیات قرآن را به دو شکلِ جملات خبری و انشایی می توان یافت. در جملات انشایی، انشاء گاهی به صورت انشاء طلبی و گاهی در قالب انشاء غیرطلبی بیان شده است. انشاء طلبی، شامل امر، نهی، استفهام، تمنّی، ندا، عرض و تحضیض و انشاء غیرطلبی، اقسامی همچون افعال مدح و ذم، تعجب، قَسَم، رجاء و صیغه های عقود را در بر می گیرد. از آن جا -که گزاره های اخلاقی را بیشتر، از راه محمول آن ها یعنی مفاهیم اخلاقیِ«باید، نباید، خوب، بد، درست، نادرست و وظیفه»، می توان تشخیص داد، این تحقیق بر آن است با بررسی انشائات طلبی، چگونگی دلالت آن ها را بر مفاهیم اخلاقی روشن سازد تا در نتیجه، گزاره های اخلاقی نیز معلوم گردد. حاصل این پژوهش، مؤیّد این ادعاست که انشائات طلبی، در کاربرد اصلی و غیر اصلی شان، بیانگر مفاهیم اخلاقیِ باید ونباید و خوب و بد هستند، که بدین وسیله، بخش زیادی از گزاره های اخلاقی قرآن، قابل فهم خواهند بود.
آتانازی در ادیان بزرگ جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق حرفه ای اخلاق پزشکی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
آتانازی یا مرگ ترحمی از پیچیده ترین مسائل در مباحث اخلاقی، شرعی و حقوقی جهان امروز است. در این میان نقش ادیان و مذاهب گیتی در جهت دهی به نگاه پژوهشگران این حوزه بر کسی پوشیده نیست. در این مقاله گزارش کوتاهی از نگاه ادیان مختلف جهان به مسأله آتانازی (چه به شکل فعال و چه منفعل) ارائه خواهیم داد و تاحد ممکن این نظرات را تحلیل خواهیم کرد. در ابتدا نظر سه دین توحیدی یعنی اسلام، مسیحیت و یهودیت را بررسی می کنیم. سپس به سراغ هندوئیسم و جینیسم می رویم و در نهایت از آیین های خاور دور نظر بودیسم، تائوئیسم، مکتب کنفسیوس و شینتو را درباره آتانازی بیان خواهیم کرد.
نقش نماز در پالایش از رذائل مبتنی بر اخلاق فلسفی مسلمانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
فیلسوفان مسلمانی که براساس رویکرد فضیلت محور به مباحث اخلاقی پرداخته اند، فضیلت را براساس قاعده حد وسط قابل شناسایی می دانند که یک یا چند رذیلت متضاد در اطراف آن واقع می شود. براساس قاعده یادشده، نماز فضیلتی اخلاقی است که ذیل جنس عدالت قرار می گیرد. این عمل دربردارنده مجموعه ای از فضائل است که آراسته شدن به هر فضیلتی، پالایش از رذیلت متضاد با آن را درپی خواهد داشت. در این نوشتار، تبیینی از فضیلت بودن نماز ارائه می گردد و نحوه رذیلت زدایی آن بررسی می شود.
تبیین الگوی تربیت عقلانی بر مبنای اندیشه امام خمینی«ره»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
این مقاله با هدف پاسخ به این پرسش، که الگوی تربیت عقلانی بر اساس اندیشه
امام خمینی«ره» چگونه است، به روش تحلیلی استنباطی صورت پذیرفته است. در پاسخگویی به این پرسش، ضمن اشاره به این نکته که عقل انسانی در دیدگاه امام، عقل جزئی است، شش مبنای تربیت عقلانی طبقه بندی و تجزیه و تحلیل می شود که سه مبنای اوّل عام، و زیربنای تمام روشهای تربیت عقلانی است و دیگر مبانی، یک به یک با روشهای ذکر شده متناظر است؛ این مبانی بدین قرار است: عقل، موهبت الهی به انسان است. عقل دارای ابعاد نظری و عملی است. عقل، تربیت پذیر است. تفکّر، زمینه شکوفایی عقل است. عقل از علم جدانشدنی است. کمال عقل در غلبه عقل بر هوای نفس است. در بخش اهداف، هدف غایی تربیت عقلانی از دید امام دستیابی به لقاء الله ذکر می شود که تحت لوای آن سه هدف کلی علم، ایمان و عمل قرار می گیرد. در بخش اصول و روشها سه اصلِ کاربرد روشهای منطقی، تلازم عقل و علم و تقدم تزکیه بر تعلیم آورده می شود که به دنبال آن سه روش تربیت عقلانی ذکر می شود که شامل تفکّر، علم آموزی و تزکیه نفس است. در نهایت این عناصر در یک شبکه مفهومی ترسیم شده در ارتباط طولی و عرضیشان با هم الگوی تربیت عقلانی بر اساس اندیشه امام را تشکیل می دهند.
نقش محبت اهل بیت علیهم السلام در کمال انسان و رشد فضائل اخلاقی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
مبانی تشکیل جامعه از منظر علامه طباطبایی و دلالت های آن در تربیت اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی کیفیت تشکیل جامعه از منظر علامه طباطبایی و استخراج اصول و روش های تربیت اجتماعی بر پایهٔ آن است. نخست سه مبنای اساسی مورد توجه قرار گرفت که عبارتند از «غریزهٔ استخدام به عنوان مبنای تشکیل اجتماع»، «اجتناب ناپذیری اختلاف در جامعه» و «اهمیت خانواده به عنوان اولین گام در پیدایش جامعه». بر اساس این مبانی، اصول و روش های تربیت اجتماعی باید به گونه ای تدوین شده باشد که غریزهٔ استخدام را در جهت خدمت به فرد و جامعه به کار گیرد، به رفع اختلافات کمک کند و در حفظ و تقویت روابط خانوادگی توفیق یابد. با بررسی آرای علامه طباطبایی در این زمینه می توان به قابلیت آن برای تدوین چنین اصول و روش هایی پی برد. از این رو مقالهٔ حاضر با استفاده از روش اسنادی – تحلیلی و بر اساس مبانی تشکیل جامعه از منظر علامه، به استنتاج اصول و روش های تربیت اجتماعی پرداخته است. نتایج به دست آمده، بیان گر شدت تأثیرگذاری تربیت اجتماعی، در بهبود روابط اجتماعی و رفع مشکلات جامعه می باشد.
معنا و هدف زندگی از دیدگاه صدرالدین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
هدف شناسی اقناع در تربیت با تأکید بر داستان حضرت ابراهیم(ع) در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن وحی ونبوت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
خداوند متعال حضرت ابراهیم(ع) را علاوه بر مقام رسالت، به مقام امامت نیز مفتخر ساخت؛ زیرا آن حضرت از پیامبرانی است که برای تبیین اصول دین الهی نه تنها راه را می نمود، بلکه مردم را در مسیر درست راه می بُرد و این همان کاری است که امام و رهبر انجام می دهد. در معناشناسی اقناع، آن رابه «راضی و همراه کردن افراد برای گرایش به موضوع، فعّالیّت یا هدفی خاص» تعریف کرده اند. آنچه این مقاله که با شیوة توصیفی تحلیلی سامان یافته، بدان پاسخ داده این است که اقناع حضرت ابراهیم(ع) برای هدایت مردم به سوی شریعت الهی چه ویژگی هایی دارد، از چه روش هایی بهره برده است و چه هدف یا هدف هایی را دنبال کرده است؟ با بررسی داستان حضرت ابراهیم(ع) در قرآن کریم و با بهره گیری از تفاسیر و کتب مربوط، این نتیجه حاصل شد که اقناع آن حضرت ویژگی هایی چون تناوب و تکرار پیام، حُسن خُلق اقناع کننده و از روش هایی چون قرار گرفتن در جایگاه پرسشگر، گفتگو، پاسخ طلبی، رشدیافتگی و بُت شکنی، واژه آفرینی، خلاّقیّت در عمل و... استفاده نموده است و اهدافی چون جذب مخاطبین، تحریک فکر و اندیشه، ایجاد شک، کاهش مقاومت، تغییر موضع، تقویت موضع، ایجاد رفتار و ... را به صورتی دست یافتنی دنبال می کرد.
مراحل تربیت قرآنى از منظر علامه طباطبائى در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
دیدگاه علامه طباطبائى درباره معرفى جایگاه تربیتى قرآن و چگونگى تأثیرگذارى آن در سیر تکاملى انسان، قابل تأمل است و براى تقویت هرگونه تربیت با محوریت قرآن لازم به نظر مى رسد. درحالى که پژوهشى با تمرکز بر نگاه تفسیرى این قرآن شناس معاصر و با نگاه مرحله اى به تربیت قرآنى نپرداخته است. این چارچوب مى تواند چشم انداز فعالیت هاى تربیتى قرآن محور را تا حدى روشن تر کند. در این پژوهش، برخى از اندیشه هاى تفسیرى علامه طباطبائى، با هدف صورتبندىِ مراحلِ تربیت قرآنى مدنظر قرار گرفته و در این زمینه، از روش «تحلیل زبان فنىِ رسمى با تأکید بر سیاق» استفاده شده است. یافته اصلى این پژوهش بسط چهار مرحله بیدارگرى (موعظه)، درمانگرى (شفا)، هدایتگرى (هدى)، و رحمت گرى (رحمت) براى تربیت قرآنى، قابل برداشت از دیدگاه علامه طباطبائى با محوریت آیه 57 سوره «یونس» است. علاوه بر این، تأکید بر شأن هدایتى قرآن و حالت ایجابى آن، نقش زمینه اى و حالت سلبى مراحل اول و دوم، و هدف گونه دیدنِ مرحله رحمت گرى، جایگاه هر مرحله را ترسیم مى کند. تحلیل این مراحل نشان مى دهد که پالایش درونى مقدم بر پالایش اعمال بیرونى است. زندگى سعادتمندانه انسانى در پرتو این مراحل، در ارتباط با قرآن محقق مى شود.
سیر تکاملی «الگوی خود تربیتی» مشاء و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله استخراج «الگوی خود تربیتی» از آثار تربیتی فیلسوفان مشاء و نیز بررسی سیر تحولات آن است. افزون بر این، تعیین مبانی و ساختار این الگو و بررسی نقاط قوت و ضعف آن نیز مورد نظر است. این تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و روش تجزیه و تحلیل آن نیز تفسیری - استنباطی است. این تحقیق مشخص کرد که نخستین بار در آثار فارابی به صورت ضمنی الگویی برای خود تربیتی ارائه شده و سپس توسط مسکویه، ابن سینا و خواجه تکمیل شده است. این الگو ساختاری کامل دارد که در آن هدف، فعالیت های لازم برای تحقق هدف، ترتیب و مراحل فعالیت ها و روش انجام این فعالیت ها به خوبی بیان شده است. این الگو بر تلقی خاصی از ماهیت و چگونگی شکل گیری صفات و نیز نقش متربی در خودتربیتی استوار است. همچنین بر این فرض استوار است که پزشکی الگوی کاملی برای تربیت است. این الگو در عین برخورداری از نقاط قوت، نقاط ضعفی نیز دارد که در متن به تفصیل آمده است.