فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۱۳۴ مورد.
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۶
۱۱۰-۸۳
حوزههای تخصصی:
هنر خاورمیانه در بستر تحولات سیاسی قرن 21 مورد توجه رسانه ها، موزه ها و نهادهای هنری قرار گرفت، اما نمی توان هنر خاورمیانه را به تاریخ سیاسی تقلیل داد، ؛ زیرا تاریخ فرهنگی هنر خاورمیانه نیز سوی دیگری از سازوکار شکل گیری این جریان هنری را نشان می دهد. تاریخ فرهنگی نشان می دهد که چگونه هنرمندان این منطقه تلاش می کنند از نگاه غیریت ساز غرب خارج شوند. در مقاله حاضر این پرسش دنبال شده است که هنرمندان خاورمیانه چگونه می توانند از دوگانه سازی خود/دیگری یا دیگربودگی غرب در مواجهه با هنر خاورمیانه فراتر روند؟ در پاسخ به این پرسش، به این نتیجه رسیدیم که گذار از پاردایم پست مدرن به ترنس مدرن چگونه زمینه عبور از دوگانه سازی خود/دیگری را در تجربه هنرمندان پدید آورده است. با تحلیل محتوا و مضمون نمونه هایی از آثار هنرمندان منطقه، نتایج نشان می دهد که بخشی از هنرمندان معاصر با استفاده از دلالت های بومی، محلی و سنتی در آثارشان، جریان تازه ای را در هنر معاصر خاورمیانه دنبال می کنند.
بررسی جغرافیای تاریخی محل و جایگاه اصحاب رس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۶
۸۲-۴۳
حوزههای تخصصی:
با ورود اسلام به سرزمین ایران و رواج زبان عربی، بسیاری از منابع تاریخی کهن ایرانی در اختیار اعراب قرار گرفت. یکی از این منابع عربی که به بخشی از تاریخ ایران باستان پرداخته، حدیث رس است. هدف از انجام این پژوهش، مطالعه جغرافیای تاریخی داستان اصحاب رس از کتاب عیون اخبار الرّضا است. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که مکان رویداد داستان اصحاب رس از کتاب عیون اخبار الرّضا در کجا قرار دارد؟ این پژوهش از نظر هدف نظری و از نظر ماهیت و روش انجام تاریخی - تحلیلی است و اطلاعات و داده های آن به شیوه کتابخانه ای و با ابزار شناسه برداری از منابع اصلی و مکمل تهیه شده است. جامعه آماری این پژوهش، روایت درج شده در منبع عیون اخبار الرضا است که در نهایت با روش کیفی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش، جغرافیای دقیق و مکان رویداد اتفاق های حدیث رس را ارائه می کند تا اطلاعات دقیق تری از تاریخ ایران باستان در تاریک ترین ادوار آن به دست آید.
بررسی عوامل مؤثر در رشد اقتصاد نیشابور در عصر طاهریان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
7 - 30
حوزههای تخصصی:
طاهریان (207-250ق)، نخستین حکومت در ایرانِ دوره اسلامی هستند که توانستند اندیشه و هویت ایرانی را بر پایه تعالیم اسلامی دوباره احیا نمایند. اگرچه طاهریان وابسته به خلافت عباسیان بودند، اما در عهد فرمانروایی عبدالله بن طاهر (213-230ق)، به پایتختی نیشابور، توانستند استقلال نسبی خود را به دست آورند. این رویداد، مرهون عوامل متعددی از جمله: اصلاحات در شیوه حکومت داری و استیلا بر خوارج و به دنبال آن، رشد اقتصادی نیشابور بود. هدف اصلی این مقاله، بررسی عوامل مؤثر در چگونگی رونق اقتصادی نیشابور در عصر طاهریان، به ویژه دوران حکومت عبدالله بن طاهر است. این پژوهش، با روش وصفی تحلیلی، در پی پاسخ به این پرسش است که طاهریان با چه روش هایی بر رونق اقتصادی نیشابور تأثیرگذار بوده اند. یافته های پژوهش، نشان می دهد توجه ویژه طاهریان به کشاورزی، شیوه آبیاری، خراج نظام مند و رشد دیگر صناعات، به گسترش بازرگانی انجامیده است.
تحلیل گفتمان گزارش واقعه کربلا در کتاب العواصم من القواصم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۶
۲۱۰-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
واقعه کربلا یکی از مباحث و موضوعات مهم در تاریخ اسلام است که اندیشمندان و صاحب نظران شیعه و سنی در حوزه های مطالعات تاریخی، کلامی، فقهی و حدیثی با انگاره های متفاوتی بدان نگریسته و پرداخته اند. یکی از شخصیت های نامور و نظریه پرداز حوزه فقه و اندیشه کلامی اهل سنّت ابوبکربن عربی است که دیدگاه های او نسبت به واقعه کربلا مدتهاست مورد بهره برداری جریان های سلفی قرار می گیرد. او در کتاب العواصم من القواصم فی تحقیق مواقف الصحابه بعد وفاه النبی(ص) در قالب یک نظم/سازه گفتمانی به تحلیل واقعه کربلا پرداخته است. در این نظم گفتمانی، گفتمان یا گفتمان هایی خودی و برجسته شده و گفتمانی نیز غیرخودی و به حاشیه رانده شده است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلئو و موفه مشخص شد که سازه گفتمانی در گزارش ابن العربی تلفیقی از سه گفتمان عاطفی، تاریخی و سیاسی است. در این میان، گفتمان سیاسی برجسته شده و دو گفتمان دیگر هوشمندانه و آگاهانه در خدمت گفتمان سیاسی قرار گرفته و به حاشیه رانده شده است.
تحول نام گذاری در میان مسلمانان تا نیمه قرن سوم هجری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
61 - 90
حوزههای تخصصی:
نام گذاری، یک رفتار اجتماعی بازتاب دهنده فرهنگ و گرایش های یک جامعه است. این پژوهش، به بررسی نام های رایج نزد مسلمانان تا نیمه قرن سوم هجری پرداخته است. بدین منظور، ضمن مرحله بندی این نام گذاری، برای اطمینان از واقعی بودن یافته های تحقیق، تنها به گزارش های دارای دلالت روشن استناد شده است. پژوهش با بهره بردن از بررسی آماری نام نخست کسانی که در رجال شیخ طوسی (به عنوان دربردارنده نام های شیعی) و الطبقات الکبری (به عنوان دربردارنده نام های غیرشیعی) از آنها یاد شده، سامان یافته است. یافته های این پژوهش، نشان می دهد که نام های رایج پیش از اسلام، متأثر از فرهنگ و تمایلاتی بوده که همان تمایلات در نام های دوره اسلامی انعکاس یافته است؛ بااینحال، پس از ظهور اسلام، نام های جدیدی مورد استفاده قرار گرفت که به صورت ویژه، بیانگر فرهنگ دینی اسلامی بود. این تحول، تا پیدایش مذاهب مختلف اسلامی ادامه یافت و پس از آن، مسلمانان به نام گذاری بنا بر مذهبی که داشتند، روی آوردند.
جستاری در مضامین رؤیاهای رسول اکرم (ص) و جایگاه آن در تصمیم گیری های آن حضرت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
7 - 30
حوزههای تخصصی:
خواب حالتی است توأم با آسایش و آرامش که بر اثر از کار بازماندن حواس ظاهر در انسان و حیوان پدید می آید. رؤیا آن چیزی است که در خواب دیده می شود؛ بخشی از رؤیاها صادقانه هستند. این پژوهش با روش وصفی تحلیلی مضامین رؤیاهای صادقانه حضرت رسول9 و تأثیرشان در تصمیم گیری های ایشان را مورد بررسی قرار داده است. این بررسی حکایت گر آن است که خواب و رؤیا در فرهنگ اعراب قبل و بعد از ظهور اسلام همچون دیگر ملل مجاور آن ها دارای اهمیت بسیاری بوده است. مقاله با تأکید بر این که وحی و معراج در حالت خواب و رؤیای صادقه محقق نشده، بلکه هر دو در عالم بیداری بوده، نشان می دهد که مضمون رؤیاهای پیامبر عموما درباره سرنوشت اشخاص یا جنگ ها و حوادث و به نوعی پیش بینی رویدادهای آینده بوده است. آن حضرت گاه از رؤیای صادقانه برای اعتباربخشی به سخنان خود استفاده می کرد اما اغلب، رؤیا را معیار حجیت برای یاران خود نمی شمرد و آنان را وادار به انجام کاری بر پایه رؤیا نمی نمود.
نقش خاتون های واقف در تداوم گفتمان رسمی سلجوقیان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
91 - 118
حوزههای تخصصی:
وقف، به عنوان سنّتی پسندیده همواره مورد اقبال دولت های اسلامی بوده است؛ اما کمتر به کارکردهای فرهنگی آن توجه شده است. دولتمردان سلجوقی (429 589ق) و وابستگان آنها، اعم از زن ومرد، با نگاه اندیشه محور به وقف، به سیاست های فرهنگی مورد نظر خود جامه عمل پوشاندند. با توجه به نفوذ خاتون های سلجوقی در طبقه زمامداران، این سؤال مطرح می گردد که این بانوان، با تکیه بر کدام سرمایه ها در صحن جامعه نیز فعالانه حضور یافتند؟ این مقاله با رویکردی تاریخی اجتماعی بر اساس متون تاریخی و با روش وصفی تحلیلی و با الهام از نظریه پی یر بوردیو (2002م) در باره قابلیت مشروعیت زایی سرمایه های نمادین، به خوانشی نو در مورد فعالیت های فرهنگی خاتون ها در نواحی مهمّ قلمرو سلجوقیان، یعنی بخش های مرکزی و غربی ایران می پردازد. بر اساس یافته های این پژوهش، اگرچه جایگاه سیاسی این زنان در کنار عناصر دیگری چون: ناحیه گرایی، اقطاع و سنن سلجوقی، یکی از موانع تمرکزگرایی نهاد قدرت بوده است، اما بانوانی مانند ارسلان خاتون، با وقف اماکن عام المنفغه (مدرسه، مسجد و بازار)، نقش حیاتی در تداوم سلطه سلجوقی در طول سه قرن داشته اند و در واقع، این خاتون ها با برخورداری از سرمایه های نمادین، در گسترش گفتمان رسمی توفیق یافته اند..
اختلاف های ایران و عثمانی بر سر استحکامات سرحدی مریوان، اورامان و لاهیجان (لاجان) در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۶
۴۲-۱۱
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوع های مورد اختلاف ایران و عثمانی از نیمه دوم سلطنت ناصرالدین شاه به بعد، احداث استحکامات سرحدی مریوان، اورامان و لاهیجان در مرز ایران و عثمانی بود. این پژوهش در پی یافتن پاسخ این پرسش است که: احداث استحکامات مرزی در سرحدات مریوان، اورامان و لاهیجان چه تأثیری در روابط ایران و عثمانی و تحولات مرزهای غربی ایران در عصر قاجار داشت؟ یافته های این پژوهش که با روش توصیفی-تبیینی و بهره گیری از اسناد و نقشه های تاریخی و منابع کتابخانه ای انجام شد، نشان می دهد که دولت عثمانی به دنبال احداث استحکامات مرزی جدید توسط دولت ایران در کردستان اردلان و مُکریان، با طرح ادعاهایی درباره مالکیت بر بلوکات مرزی مریوان، اورامان و لاهیجان و با تأکید بر داخل بودن این مناطق در طرح استاتوس کو، سعی در ایجاد تنش در سرحدات غربی ایران و قبولاندن شرایط مدّ نظر خود در مفاد کمیسیون های مرزی داشت. سرانجام با دخالت دولت های واسطه و براساس پروتکل های تهران و اسلامبول و کمیسیون سرحدی، در سال 1332ق. این مناطق متعلق به دولت ایران شناخته شدند. یکی از موضوع های مورد اختلاف ایران و عثمانی از نیمه دوم سلطنت ناصرالدین شاه به بعد، احداث استحکامات سرحدی مریوان، اورامان و لاهیجان در مرز ایران و عثمانی بود. این پژوهش در پی یافتن پاسخ این پرسش است که: احداث استحکامات مرزی در سرحدات مریوان، اورامان و لاهیجان چه تأثیری در روابط ایران و عثمانی و تحولات مرزهای غربی ایران در عصر قاجار داشت؟ یافته های این پژوهش که با روش توصیفی-تبیینی و بهره گیری از اسناد و نقشه های تاریخی و منابع کتابخانه ای انجام شد، نشان می دهد که دولت عثمانی به دنبال احداث استحکامات مرزی جدید توسط دولت ایران در کردستان اردلان و مُکریان، با طرح ادعاهایی درباره مالکیت بر بلوکات مرزی مریوان، اورامان و لاهیجان و با تأکید بر داخل بودن این مناطق در طرح استاتوس کو، سعی در ایجاد تنش در سرحدات غربی ایران و قبولاندن شرایط مدّ نظر خود در مفاد کمیسیون های مرزی داشت. سرانجام با دخالت دولت های واسطه و براساس پروتکل های تهران و اسلامبول و کمیسیون سرحدی، در سال 1332ق. این مناطق متعلق به دولت ایران شناخته شدند.
کشمکش های علاءالدوله ذوالقدر با حکومت های صفویه و عثمانی و پیامد آن بر فروپاشی امیرنشین ذوالقدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۶
۱۴۶-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
موقعیت جغرافیایی امارت ذوالقدر (740-928ق/ 1339-1521م) که در محدوده ای میان قلمرو عثمانی و صفوی قرار گرفته بود، سبب شد تحت تأثیر شرایط سیاسی این دو حکومت باشد. حکومت ذوالقدر که برای بقای خویش در پی یافتن متحد و پیوستن به حکومت مقتدرتر بود، سیاست متناقضی را در ارتباط با حکومت های صفوی و عثمانی در پیش گرفت. ذوالقدرها در آغاز تشکیل حکومت صفویه حامی و مطیع شاه اسماعیل اول (907-930ق/ 1501-1524م) بودند؛ سپس از دشمن او مرادبیگ آق قویونلو (905-914ق/ 1500- 1508م) حمایت کردند. همین تغییر سیاست زمینه ساز حمله شاه اسماعیل و تضعیف حکومت ذوالقدر گردید. از سوی دیگر، حاکم ذوالقدر نسبت به حکومت عثمانی نیز راه نفاق را در پیش گرفت. سلطان سلیم اول (918-926ق/ 1512-1520م) که شاهد کارشکنی های مداوم علاءالدوله ذوالقدر (884-921ق/ 1479-1515م) نسبت به عثمانی بود، از ضعف این حکومت استفاده کرد و با حمله به ذوالقدر، این دولت را شکست داد و قلمرو آن را تصرف کرد. در این مقاله، هدف بررسی تأثیر کشاکش ذوالقدرها با دو حکومت صفویه و عثمانی بر فرایند فروپاشی امارت ذوالقدر، با رویکرد توصیفی-تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که درگیری های شاه اسماعیل صفوی با علاءالدوله ذوالقدر و ضرباتی که بر او وارد ساخت، بنیان قدرت حکومت ذوالقدر را چنان ناپایدار کرد که برافتادن آن را در حمله عثمانی به این امارت هموار کرد.
بررسی عوامل استیلای خلیفه الناصر بر خوزستان و تداوم آن در دوره خوارزمشاهیان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
119 - 148
حوزههای تخصصی:
خوزستان، یکی از ایالت های مهمّ ایران در دوران اسلامی بود. این ایالت، مانند دیگر مناطق ایران، در سده های نخستین اسلامی توسط کارگزاران دستگاه خلافت اداره می شد. به تدریج با آشکار شدن علایم انحطاط دستگاه خلافت عباسی (132-656ق)، خوزستان نیز مانند دیگر نواحی ایران، از زیر سلطه خلفا بیرون آمد و تا اواخر سده ششم هجری، زیر نظر حکومت های مستقر در فلات ایران اداره می شد. در سال 591ق، لشکریان خلیفه الناصر (575-622ق) به فرماندهی ابن قصاب (592ق)، خوزستان را تصرف کردند. بدین ترتیب، خوزستان بعد از چند سده، دوباره تحت سلطه مستقیم نهاد خلافت قرار گرفت و غلام فرماندهان تُرک نژاد خلیفه الناصر، عهده دار امور این منطقه شدند.این پژوهش، بر آن است تا با روش وصفی تحلیلی، به بررسی عوامل استیلای خلیفه الناصر بر خوزستان، و تدوام این سلطه در دوره خوارزمشاهیان (590-628ق) بپردازد. نتایج پژوهش، حاکی از آن است عواملی چون: احیای قدرت دنیوی نهاد خلافت در عراق عرب، سقوط سلطنت سلجوقی در ایران و اختلافات درون دودمانی حکومت محلی آل شمله در خوزستان، موجب تسلط خلیفه الناصر بر خوزستان گردید. پیوستگی جغرافیایی و اقلیمی این ایالت با عراق عرب از یک سو، و گرفتاری های سیاسی نظامی خوارزمشاهیان در شرق و نهایتاً هجوم مغول از سوی دیگر، باعث تداوم سلطه بغداد بر این منطقه شد.
کاربرد واژه «هذیان» متناظر با شبکه معنایی خرافات در متون اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
297 - 315
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، واژه پر کاربرد «هذیان» را در ادبیات مسلمانان ذیل شبکه واژگانی خرافات، که همگی محتوایی تخفیف آمیز و نگرشی انتقادی دارند، مطالعه نموده است. شواهد ارائه شده نشانگر آن است که نگرش انتقادی از همان ابتدا در میان برخی متفکران مسلمان وجود داشته و در رفع و طرد باورهای دیگران از این واژه استفاده می شده است؛ از این رو، متون اولیه صدر اسلام تاکنون براساس رهیافت تاریخ اجتماعی زبان و با تأمل در تحولات تاریخی مورد مداقه قرار گرفته و ذهنیت و باور نویسندگان مسلمان در حوزه های متعدد علوم (فِرَق، فلسفه، عرفان و...)، به ویژه در تنازعات دینی و درون دینی واکاوی شده است و در نهایت، مطالعات و یافته ها نشان داده که هیچ تغیر مفهومی در معنای این واژه در سیر تاریخی خود صورت نپذیرفته است و همان ذهنیت به کارگیری اولیه، در حال حاضر نیز در گفتار و نوشتار نویسندگان مسلمان حاکم و پابرجاست.
پی گیری رد حلقه تفسیری ابن عباس در تاریخ نگاری قدسی مسلمانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
375 - 398
حوزههای تخصصی:
تداخل گزارش های ایمانی از تحولات عصر نبوت در تاریخ نگاری مسلمانان به گره خوردن مرزهای الهیات و دانش تاریخ منجر می شود. در بررسی نسبت بین این دو رویکرد، حضور پررنگ ابن عباس و شاگردان او به عنوان «حلقه تفسیری مکه»، این پرسش را ایجاد می کند که چه ارتباطی بین درک تفسیری، به عنوان یکی از لایه های سنخ شناسی فهم الهیاتی، و روایت فراتاریخی از زیست پیامبر(ص) وجود دارد؟ پژوهش حاضر با طرح این ادعا که جریان تفسیری، خاستگاه روایت های قدسی در تاریخ نگاری مسلمانان است، از منظر توصیفی و با تکیه بر روش داده بنیاد، روایات الهیاتی از زیست پیامبر(ص) را از سه منبع سیره ابن هشام، طبقات ابن سعد و تاریخ طبری استخراج و سپس با روش تحلیل فرم و اِسناد، رد این حلقه را در این ارتباط پی گیری کرده و ادعای یادشده را به آزمون گذاشته است. برآیند این پژوهش نشان داد، گرایش حلقه ابن عباس به اسباب نزول آیات و تمایل مورخان به تفسیر مجازی آنان به تعامل بینش تفسیری و تاریخی منجر شد که نتیجه آن به تصویر کشیدن وجهی قدسی و فراتاریخی از زیست پیامبر(ص) در مکه بود.
تأسیس نظام های دنیوی در صدر اسلام و نقد انگاره آخرت گراییِ دین اسلام (مطالعه موردی تأسیس نظام آموزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
296 - 279
حوزههای تخصصی:
شماری از مستشرقان در آثار خود، ضمن بررسی تاریخ صدر اسلام این ادعا را طرح کرده اند که اسلام دینی آخرت گرا و به تأسیس نهادهای دنیوی بی اعتنا بوده است. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و اتکای بر شواهد و مستندات گوناگون، تلاش دارد تا مسئله توجه به تأسیس نهادهای دنیوی را در صدر اسلام بررسی نماید. از این رو، برای دستیابی به این هدف، به طور ویژه تأسیس نظام آموزشی در صدر اسلام را مطالعه نموده است. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که استدلال تاریخی به سود این ادعاست که رسول خدا(ص) در عصر خود، نظامی آموزشی را بنا نهاد. عوامل مختلفی در تأسیس این نظام آموزشی موثر بوده است که مهم ترین آن، خصلت اسلام به عنوان دینی که پیروان خود را به بهره مندی از دنیا بر محور توحید و عبودیت امر کرده است و دیگر اینکه، پیامبر(ص) برای آموزش اسلام به تازه گروندگان، مجاهدت بسیار نمود و به این آموزش جهت بخشید.
مبانی نقد الحدیثیِ علامه عسکری در روایات تاریخی و سیره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۵
۶۲-۳۱
حوزههای تخصصی:
علامه سید مرتضی عسکری از جمله حدیث پژوهان برجسته معاصر، به ویژه در نقد روایات تاریخی و سیره است. کاوش در تألیفات او نشان از توجه به انواع مبانی در نقد این روایات دارد. در پژوهش حاضر، این مبانی در چهار عنوان «کلامی»، «تاریخی»، «علوم اسلامی» و «ادبی» تبیین شده است. از جمله مبانی کلامی او «مصدریت قرآن و سنت با اولویت قرآن»، «اهتمام همه انبیای الهی در تعیین جانشین»، «مطابقت با سنت معصومان(ع) شرط صحت روایات صحابه» و «تأثیر انحرافات فرقه ای» می باشد. برخی از مبانی تاریخی وی عبارت است از: «اعتبار قطعّیات تاریخی»؛ «باور به برخی طرح های از پیش تعیین شده تاریخ ساز»؛ «قطعیّت کتابت حدیث نبوی از عهد پیامبر» و «تأثیر داده های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی تاریخ صدور». از مبانی علمی «اعتبار علوم تفسیری»، «اعتبار علم رجال»، «اعتبار علم درایه» و «لزوم توجه به قواعد علم نقد الحدیث» مورد توجه وی می باشد. از مبانی زبان شناختی «تأثیر توجه به معانی لغوی و اصطلاحی»، «تأثیر شواهد درونی و سیاق کلی زبان متن»، «نقش آفرینی قرائن بیرونی» و «کارآمدی مباحث بلاغی» اساس نقد الحدیث وی بوده است. هر یک از این مبانی نقش ویژه خود را در ناب سازی روایات برعهده داشته و علامه مبتنی بر آنها کاربست روش های مناسب نقد احادیث را مدّ نظر قرار داده است.
عطر رازیانه های سرخ؛ رهبران گمنام اسماعیلی در قرن یازدهم قمری/ هفدهم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۵
۱۹۲-۱۴۷
حوزههای تخصصی:
منابع اسماعیلی و ضدّ اسماعیلی در نحوه ترسیم شخصیت «داعیان» اسماعیلی سخت متفاوت اند. از نظر نویسندگان اسماعیلی، داعیان مؤمنانی نجیب، مهربان و متدین بودند که پیام واقعی اسلام را تبلیغ می کردند؛ حال آنکه از نگاه بدخواهان، شرورانی شوم و بی وجدان بودند. با این حال، همه در یک ویژگی اتفاق نظر داشتند؛ داعیان عموماً بااحتیاط و ناشناس و به دور از چشم کنجکاو مقامات متخاصم فعالیت می کردند. بنابراین شعر «خالو محمود علی» اسماعیلی که مربوط به قرن یازدهم قمری/ هفدهم میلادی است و در این مقاله ویرایش و تحلیل شده، موردی نادر است. شاعر در دوره ای که تقریباً چیزی از اسماعیلیان نمی دانیم، اشخاص برجسته جماعت اسماعیلی را در مکان هایی پراکنده در سراسر خراسان، قهستان، بدخشان، عراق، ترکستان و هندوستان بر شمرده است. در این مقاله به نسخ خطی موجود شعر پرداخته ایم؛ همچنین با ارائه تصحیح انتقادی اثر، از عناصری در شعر که انعکاس گونه ادبی «دعای تقرب» اند، بحث کرده ایم و نیز آنچه را که درباره خود شاعر استنباط کرده ایم، مورد تحلیل قرار داده ایم.
تأملی بر مطالعه ساختاری فرش دوازده ضلعی مقبره شاه عباس دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
317 - 340
حوزههای تخصصی:
فرش دوازده ضلعی مقبره شاه عباس دوم، بزرگ ترین فرش ابریشمی دوره صفوی است که در سال 1082 ق بافت آن تکمیل شد و هم اکنون به شماره ثبتی 1400 در موزه آستان مقدس حرم حضرت معصومه(س) در قم نگهداری می شود. هدف این پژوهش، مطالعه ویژگی های بصری و ساختاری این فرش و ارتباط آن با سقف مقبره است. در این راستا، پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش هاست که بافنده تا چه اندازه از نقوش سقف مقبره الهام گرفته است؟ و چه ارتباطی میان عناصر گیاهی و مرکز فرش دوازده ضلعی مقبره شاه عباس دوم وجود دارد؟ تحقیق پیش رو، بر پایه مطالعات کیفی و از حیث روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و مطالب به شیوه کتابخانه ای و میدانی بر مبنای مطالعه ساختاری و بصری فرش گردآوری شده اند. نتایج یافته ها نشان داد که طراحی فرش دوازده ضلعی متأثر از نقوش سقف مقبره و هنر دوره صفوی است.
نقد روشی مطالعات تاریخ قرآن با تأکیدی بر رویکرد ساختارگرا و انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
341 - 374
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم ، مهم ترین میراث دینی و زیربنای تمدّن اسلامی است. آثار مختلفی از سده سوم هجری تا کنون، به موضوع تاریخ قرآن پرداخته اند. اثبات اصالت و صحت متن قرآن کریم به عنوان مهم ترین منبع دین اسلام با دانش تاریخ قرآن کریم مرتبط است. این آثار، مانند همه آثار علمی دیگر به لحاظ رویکرد و روش پژوهش قابل نقد است. در بسیاری از این آثار به ماهیت قرآن به عنوان پدیده ای تاریخی و اجتماعی، توجه نشده و همین مسئله سبب ضعفِ روشیِ مطالعاتِ تاریخِ قرآن شده است. از این رو، بازنویسی بخش های مختلف تاریخِ قرآن با توجه به ماهیت تاریخی و اجتماعی قرآن، مبتنی بر رویکردها و روش علمی، یک ضرورت است و می توان با استفاده از رویکردهای مختلف ساختارگرایی و انتقادی، مطالعاتِ تاریخِ قرآن را با انطباق بیشتر بر حقیقت تاریخی به رشته تحریر درآورد. توجه به رویکرد ساختارگرا در مطالعاتِ تاریخِ قرآن، ارتباط بین بسیاری حوادث و رویدادهای تاریخ تمدّن اسلامی را با قرآن و سنت نبوی به عنوان زیر بنای تمدّن اسلامی نشان می دهد؛ از جمله این موضوعات، مسئله قتل عثمان بن عفان و اقدامات حجاج بن یوسف ثقفی است. بهره گیری از رویکرد انتقادی نیز، نشان گر لزوم نقد تاریخی روایات زید بن ثابت، ابن شهاب زهری، شعبه بن حجاج، ابن ابی داود و ابوعبید قاسم بن سلام است.
تجزیه سیاسی ماوراءالنهر در ادوار سه گانه ازبکی، تزاری و بلشویکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرزمین ماوراءالنهر با وجود پیوستگی جغرافیایی - فرهنگی و سیاسی با ایران، پس از قرون میانه سرنوشت متفاوتی یافت. مهم ترین وجه تمایز آن دو، در یکپارچگی قدرت سیاسی در ایران و تکثّر حوزه های قدرت در ماوراءالنهر بود. این سرزمین در قرون گذشته بارها تمرکز سیاسی را تجربه کرده بود، اما قرن دهم قمری را باید نقطه پایان یکپارچگی سرزمینی آن بدانیم. از این زمان، در طول چهار قرن تجزیه سیاسی و سرزمینی به تدریج بسط یافت و در نهایت در گسترده ترین شکلش در دوران شوروی تثبیت و در قالب نزاع های داخلی به امروز نیز کشیده شد. مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که علل تداوم و تثبیت تجزیه قدرت سیاسی در دوران جدید تاریخ این سرزمین چه بوده است؟ پاسخ آغازین ما این است که «غلبه ساختار سیاسی بدوی در میان ازبکان، نگرانی از واکنش قدرت های رقیب به تصرف یکپارچه منطقه در عهد تزاری، بیم شکل گیری هویت یگانه ملی و خروج از سلطه استعماری در این دوره و عهد شوروی، موجب تداوم تکثر سیاسی و حتی تمرکز ستیزی گردید».
مدرنیته و نفوذ معماری دفاعی سبک اروپایی در شهر ایرانی- اسلامی اردبیل در قرن 19 میلادی (مطالعه موردی: نارین قلعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
399 - 420
حوزههای تخصصی:
مدرنیته و فناوری از گذشته تا کنون از عوامل موثر در تغییر فضاهای معماری و شهرسازی به شمار می آمده و زمینه ساز تغییراتی در هویت و سازمان فضایی و کالبدی سکونتگاه های انسانی بوده است. در این راستا، پژوهش حاضر درصدد است تا تاثیر مدرنیته و نفوذ معماری دفاعی سبک اروپایی با ساخت نارین قلعه در شهر اردبیل در قرن 19 میلادی را بررسی کند. هدف این پژوهش، تحلیل چرایی و چگونگی نفوذ معماری دفاعی سبک باستیونی در شهر اردبیل و بررسی پلان و ساختار معماری این قلعه در مقایسه با نمونه های مشابه است. پژوهش حاضر به لحاظ شیوه تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و بررسی های میدانیست. یافته های پژوهش نشان داده است که پلان و سبک معماری سکونتگاه های قلعه ای شمال غرب ایران در گذر زمان با ظهور فناوری های جدید نظامی متحول شده است؛ به گونه ای که بررسی پلان و عناصر کالبدی 300 مورد از سکونتگاه های قلعه ای این منطقه با استفاده از منابع تاریخی، بررسی های میدانی، عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای به شناسایی 8 قلعه در محدوده مورد مطالعه منتهی شد که در دوره قاجار تحت تاثیر نفود مدرنیته و فناوری سلاح گرم و برای تجهیز بهتر به توپ خانه، میدان دید بیشتر و حذف نقاط کور برج ها به سبک قلعه های باستیونی اروپا ساخته شده اند. در این میان، نارین قلعه اردبیل دارای سبک معماری منحصر به فردی بوده و نفوذ معماری دفاعی سبک اروپایی با ساخت این قلعه در شکل دهی به سیما و هویت شهر اردبیل و سازمان فضایی و کالبدی آن تاثیر بارزی داشته است.
نقش و جایگاه سادات در دوره ترکمانان آق قویونلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۵
۱۱۸-۸۹
حوزههای تخصصی:
ترکمانان آق قویونلو نیز مانند سایر حکومت های مسلمان هم عصر خویش، در شیوه تعاملات و مناسبات خود با سادات اهداف سیاسی را دنبال می کردند. برخی فرمانروایان آق قویونلو سعی می کردند با اتخاذ سیاست هایی نظیر نزدیک شدن به خاندان های برجسته سادات و برقراری پیوند خویشاوندی با آنان، جذب و به کارگیری سادات در سمت های اداری و قضایی و دینی، اعطای هدایا و سیورغالات به سادات و همچنین حمایت از سادات عالم و دانشمند، ارادت و احترام خود را نسبت به این زراری پیامبر(ص) به نمایش بگذارند و با این اقدامات پایه های حکومت خود را مستحکم تر کنند. در این پژوهش که با رویکرد توصیفی- تحلیلی صورت گرفته، سعی شده است ضمن بررسی زمینه های تعامل و تقابل آق قویونلوها با سادات، جایگاه سادات در دوره حکمرانی آق قویونلوها بررسی شود و برخی از شخصیت های علمی، ادبی و سیاسی آنها طی قرن نهم قمری معرفی شود.