فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱٬۵۹۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
تجربه دینی یکی از مباحث مهم در فلسفه دین معاصر میباشد. مسألهای که توجه متفکرین را در این موضوع به خود جلب نموده، این است که آیا تجربههای دینی میتوانند اعتقاد افراد را به متعلَّق تجربههایشان توجیه نمایند یا خیر؟ ریچارد سوئینبرن معتقد است که با تمسک به اصل سادهباوری میتوان اعتبار تجربه دینی را برای شخص صاحب تجربه اثبات نمود. طبق این اصل اگر به نظر شخصی برسد که فلان شیء را دیدهاست، پس احتمالاً آن شیء در خارج تحقق دارد البته به شرط عدم تحقق پارهای از شرایط. وی به مدد اصل گواهی، اعتبار تجربه دینی را برای سایر افراد توجیه میکند، مگر آنکه آشکار شود که شخص ناقل دچار سوء فهم گردیده یا اغراق کرده یا دروغ میگوید.
نگارنده با تفکیک عقل به دو ساحت فلسفی و عرفی بر این باور است که نظریه سوئینبرن در ساحت عقل فلسفی غیرقابل دفاع است، ولی در ساحت عقل عرفی میتوان سخن او را پذیرفت.
بارخوانی انسجام متن قرآن در پرتو نظریه نظم نامتقارن (با تأکید بر دیدگاه میشل کویپرس)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر پس از ارائه گزارشی مختصر در باب رویکردهای سنتی و معاصر به مسأله نظم قرآن، با درپیش گرفتن روش توصیفی تحلیلی، به بررسی رویکرد «میشل کویپرس»، قرآن پژوه بلژیکی معاصر خواهد پرداخت. وی با تکیه بر نظریه نظم متقارن که خود ریشه در بلاغت سامی دارد، به تحلیل بلاغی متن قرآن می پردازد. اندیشه نظم متقارن نشان خواهد داد که متن قرآن منسجم است و هر آیه درست همانجایی از متن که باید، قرار گرفته است. بنا به این نظریه، تکرارهای متن نه تنها عامل انسجام بخش آن هستند، بلکه کارکرد تفسیری نیز دارند. در این مقاله، نخست با معرفی مفاهیم نظری بلاغت سامی نشان خواهیم داد که بلاغت در این نظریه، «فنّ تألیف کلام» است و نه صرفاً «فنّ تزیین کلام». پس از آن با ارائه نظم کامل سوره قارعه و با تمرکز بر تحلیل بلاغیِ کویپرس از مقطعی از سوره مائده، میزان کارآمدی این روش در اثبات انسجام متن قرآن و نیز کارکرد آن در تفسیر متن تبیین می شود. خواهیم دید که این روش هرگز یک هدف زیبایی شناختی صِرف ندارد و آن چنان که در ابتدای امر به نظر می رسد، انتزاعی نیست، بلکه با زبان شناسی متن قرابت بسیار دارد و شاخص های تألیفی آن با ابزارهای انسجام در زبان شناسی نظام مند نقش گرا به شکل معناداری همگرایی دارد.
تحلیلی از مبانی و مؤلفه های مثبت اندیشی و راهکارهای پیدایش آن در اسلام و عهدجدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
در دنیای کنونی، مطالعات تطبیقی بین ادیان،یکی از راه هایی است که موجب ایجاد صلح و همزیستی و تقریب بین پیروان ادیان می شود. یافتن مفاهیم مشترک می تواند اساس گفتگوی شرایع الهی و زمینه ای جهت رفع سوء تفاهم ها و دستیابی به نقاط مشترک باشد. در این راستا، نوشتار حاضر برآن است که به روش توصیفی تحلیلی، به بررسی مفهوم مثبت اندیشی، در متون دینی اسلام و مسیحیت پرداخته و مبانی مشترک و مورد اختلاف این دو حوزه را در موضوع فوق کشف نماید تا بدین وسیله، به تعارف مبنایی تعالیم ادیان در راستای تفاهم پیروان آن ها کمک کرده باشد. برای نیل بدین هدف، ابتدا واژه شناسی مفهوم مثبت اندیشی در اسلام و مسیحیت انجام شده و سپس راهکارهای ایجاد و تقویت آن، در هریک ادیان فوق، بررسی گردیده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مفهوم مثبت اندیشی در ادیان توحیدیِ اسلام و مسیحیت از راه کلیدواژه امید قابل پیگیری است که متعلق اصلی این امید، در بینش توحیدی اسلام، خداوند سبحان و در اناجیل سه گانه(متی، مرقس و لوقا) و نیز تعالیم پولس، وعده فرارسیدن ملکوت است. در تفکرات یوحنا نیز، مسیح سرچشمه امید به شمار می آید. البته گرچه پیرامون کیفیت دستیابی به این امید و راهکارهای تقویت آن، در ادیان فوق، اختلافاتی وجود دارد اما به طور کلی، امید، در دو حوزه فوق، مرتبط با هدفمندی حیات بشر بوده و در راستای زندگانی اخرویآدمی واقع شده است. از آثار و کارکردهای آن نیز، تقویت روح محبت و احسان به سایرین است.
معناشناسی اسماء از دیدگاه مفسران فریقین با تأکید بر آیه خلافت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگی تعلیم اسماء باعث شده است که انسان مقامی بالاتر از مقام فرشتگان مقرب خدا داشته باشد. این مقاله در صدد بررسی چیستی اسماء مورد اشاره در آیه 31 بقره با استفاده از تحلیل سخنان مفسران فریقین است. مفسران شیعه سه نظریه را در مورد اسماء مطرح کرده اند: الفاظی که به اشیاء خارجی اشاره دارد، حقایق عینی و خارجی که واسطه خلقت تمام ممکنات عالم می باشند و ذخایر غیبی که منشأ پیدایش جهان هستند. مفسران اهل سنت دو نظریه تشابه این آیات و وسیله ایجاد ارتباط و ادامه حیات در روی کره زمین برای انسان را مطرح کرده اند. تطبیق دیدگاه های تفسیری فریقین بیانگر آن است که اختلاف مفسران در تفسیر این آیات برآمده از اختلاف ایشان در مبانی و منابع تفسیری است.
فرآیندتکون معرفت دینی در فلسفه ابن سینا (با تاکید بر شناخت مجردات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
در قرون اخیر در پرتو یافته های علمی و فلسفی ، تحلیل پدیده معرفت، از اهمیت ویژه ای برخوردار است و از آنجایی که متعلّق گزاره های دینی از دسترس حواس بشر خارج هستند ، تو جیهه باورهای دینی و احراز صدق آن ها از مباحث مهم و چالش برانگیز معرفت شناسی غرب محسوب می شود. در این نوشتار، سعی بر آن است که در راستای بررسی فرآیند تکون معرفت دینی از نگاه ابن سینا و جستجوی الگوی معرفت شناسی وی، به باز خوانی آراء او در شناخت جواهر مجرد و مفارق پرداخته شود. از نظر حکمای مشاء علم، حصول صورت اشیا در ذهن است که از طریق مواجهه با شیء خارجی و تجرید صورت حسی به دست می آید؛ اما مواجهه حسی با موجود مفارق ممکن نیست. پس چگونه می توان به شناخت حقایق ماوراءالطبیعی نائل شد ؟ در نظام حکمت سینوی اتصال به موجودی مجرد (عقل فعال)، کلید و رمز معمای معرفت است و شناخت موجود مجرد نیز با اتصال عقل به آن صورت می گیرد. غالب محققان ابن سینا را فیلسوفی قرینه گرا می دانند؛ چرا که او برای اثبات صدق باور خود دلیل اقامه می نماید. امااز آنجایی که معرفت شناسی وی بر اتصال با عقل فعال مبتنی است، روش معرفتی او را قرینه گرایی اشراقی می توان نامید. و بدین ترتیب الگوی معرفتی شناسی ابن سینا را از سایر الگوهای قرینه گرا متمایز نمود.
اثبات تحریف ناپذیری قرآن با بررسی و نقد ادله نسخ تلاوت
حوزههای تخصصی:
بحث تحریف قرآن از اساسی ترین مباحث علوم قرآنی است. چه اینکه با اثبات آن، اعجاز و اعتبار قرآن و حدیث دچار آسیب جدی خواهد شد. قائلان به تحریف به دستاویزهایی چند برای اثبات آن تمسک جسته ا ند. موضوع نسخ تلاوت از جمله آن هاست، گر چه نسخ کتاب چندگونه تصور می شود و کما بیش اختلاف نظر در مورد آن دیده می شود؛ اما محور بحث در این مقاله بررسی ادله نسخ تلاوت است که عالمان اهل سنت آیات محذوف از قرآن را با همین عنوان توجیه می کنند. نتیجه ای که از این بحث به دست می آید این است که چون نسخ تلاوت در عهد نبوی به انجام نرسیده است، پس درحقیقت همان تحریف است که در قالبی دیگر رخ نموده و راه را به روی توجیه گران گشوده است. با انجام نقد و بررسی موضوع نسخ تلاوت، دیدگاه تحریف نیز در بوته نقد قرار خواهد گرفت. روش تحقیق و بررسی در این نوشتار، روش تحلیلی است.
تخیّل و تخلّق (تعریف و نمونه هایی از نقش تخیل در اخلاق اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخیّل به ویژه تخیّل اخلاقی، مقوله ای است که تعریف دقیق و تعیین مختصات آن، چندان مورد توجه قرار نگرفته و بررسی نقش آن در بسیاری از نظام ها و نظریه های اخلاقی ازجمله اخلاق اسلامی مغفول مانده است. برای رسیدن به این هدف، با ارائه تعریف پیشنهادی خود از تخیل اخلاقی، نسبت این تعریف با پاردایم های رایج بررسی می شود. پس از تبیین رابطه و تفاوت های تخیل اخلاقی با مفاهیمی چون خرافه یا ایمان به غیب، نقش و مدخلیت تخیل در دو سطح جداگانه تحلیل خواهد شد: سطح اصول شکلی و سطح هنجارهای اخلاق اسلامی. برای انجام این مهم، کارکرد تخیل در قاعده طلایی به عنوان یک اصل مهم در میان اصول شکلی اخلاق اسلامی تحلیل گشته، با بررسی فضایل و رذایلی چون قرض الحسنه، غیبت، زکات، قتل و احیا، نقش تخیل در ساحت هنجارها واکاوی خواهد شد.
شیوه های نزول امدادهای غیبی بر مومنین از منظر آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امدادهای غیبی به عنوان یکی از سنت های مهم در قرآن کریم مطرح است. این سنت مبین آن است که اگر انسان از امدادهای عام الهی درست استفاده کند و قابلیت های معنوی را در خود تقویت نماید، بی گمان نظام علّی و معلولی جهان نیز به حمایت او برمی خیزد و او را از پشتیبانی خاص خود بهره مند می سازد. بررسی آیات قرآن از این رویکرد نشان داده است که امدادهای غیبی را می توان به دو دسته عمده عوامل بیرونی و درونی تقسیم نمود که فرستادن لشکر الهی، انجام امور غیرممکن، حفظ و صیانت مؤمنین، افزایش نعمات دنیوی و حکومت دادن به صالحان از جمله موارد عوامل بیرونی اند. هم چنین هدایت بخشی و آرامش قلبی، اندک نمایی و ایجاد ترس و وحشت در دل دشمنان از جمله مصادیق عوامل درونی محسوب می شوند. این مقاله بر آن است تا با استناد به آیات قرآن و منابع تفسیری، مهم ترین شیوه های نزول این الطاف ویژه الهی بر مومنین را مورد واکاوی قرار دهد.
قاعده وجوب هدایت و مباحث نبوت و امامت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
متکلمان شیعه در لزوم بعثت انبیا(علیهم السلام) و همچنین در ضرورت نصب امام و وصی، بر قاعده لطف تکیه کرده اند؛ حال آن که وجوب هدایت به مثابه قاعده ای برگرفته از آیه إِنَّ عَلَیْنَا لَلْهُدیٰ و متکی به برهان عقلی درخور توجه بیشتر است؛ قاعده ای که گستره ای وسیع از مسائل نبوت و امامت را پوشش می دهد. توجه به این قاعده می تواند در تعیین شکل و شیوه هدایت راه گشا باشد. در این نوشتار، درباره مبانی این قاعده کندوکاو شده و مفاد دقیق آن تبیین گردیده است. در ادامه و با تکیه بر درکی تازه از قاعده و مبانی آن، به آثار در حوزه های امامت و مهدویت اشاره شده است. مهم ترین نتیجه این نوشتار، تغییر رویکرد نسبت به مدعیانی است که خود را به جایگاه امامت منتسب می کنند و مدعیاتی است که در حوزه علائم ظهور ابراز می شود.
نقش باورهای آخرالزمانی مسیحیت پنطیکاستی در حمایت از اسرائیل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی مهدویت
جنبش پنطیکاستی از جمله جریان های مسیحی پروتستانتی به شمار می رود که رشدی سریع و جهانی داشته است. جنبش پنطیکاستی طیف وسیعی از فرقه ها را دربر می گیرد. نقطه افتراق این جنبش با دیگر گروه های مسیحیت سنتی تأکید بر تجربه فردی تعمید در روح القدس و عطایای روحانی است. پنطیکاست ها به لحاظ آموزه ای پروتستانی هستند و عقاید پیشاهزاره گرایی و بنیادگرایی در همه فرقه های آن مشترک است. این جریان به دلیل ویژگی های منحصربه فرد، در سطح جهانی رشدی سریع داشته است. ویژگی هایی که لزوماً اعتقادی و دینی نیستند و بیشتر از تکنیک های جذب مخاطب بهره برده اند. مؤلفه هایی همچون مخاطب شناسی، سرمایه گذاری بر کودکان و نوجوانان، جلب مشارکت اقشار آسیب پذیر، زنان و گروه های حاشیه ای، القای ناکارآمدی اسلام و تأثیر شگفت انگیز ایمان مسیحی بر زندگی ایمان داران، حمایت های مالی کلان بنگاه های بین المللی به رشد این جریان کمک کرده است. انتظار ایام آخر و حکومت مسیحایی در سرزمین مقدس موجب شده این جریان حمایت های همه جانبه ای از رژیم غاصب صهیونیستی داشته باشد و کشورهای مسلمان و ایران _ که دروازه ورود به کشورهای منطقه است _ آماج هجوم تبشیری این جریان باشد.
روح و سرنوشت آن بعد از مرگ در آیین جینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با این که آیین جینه از ادیان هندی بشمار می رود، ولی به خاطر نگرشی که به مسأله روح و خاستگاه آن دارد، حتی با وجود شباهت با آیین هندو، به گونه ای در مقابل آن قرار گرفته است. کرمه، سمساره و مکشه، مفاهیمی هستند که بین دو آیین «هندو» و «جینه» مشترکند. اما نگرش «جینه» به ذات انسان و هدف غایی و راه رسیدن به آن، باعث بروز تفاوت چشمگیری بین این آیین و خاستگاه هندویی آن شده است. با وجود پیچیدگی های بسیار آیین جینه، می توان گفت: روح(جیوه)، نقش محوری در این آیین دارد، احترام به موجودات در هر مرتبه ای که باشند(اهیمسا) اهمیت ویژه و اصل بنیادی این آیین است و مسلماً حرمت آن نه از بعد مادی، بلکه به سبب روحی است که با طی طریق درعوالم مختلف به درجه والایی از مقام انسانی می رسد و به نوبه خود با رعایت اصول اخلاقی خاص و ریاضت های شاق جسمانی، که در نتیجه آن تأثیرات امور مادی(اجیوه) بر روح(جیوه) از بین می رود، پیروان «جینه» قادر به دستیابی به مقام خلوص و ذات اصیل خود می باشند. این همان مقامی است که در این آیین، جایگاهی خداگونه1 یافته است، البته دستیابی به این مهم از طریق توصیف مسائل مرتبط با این آئین مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. بدیهی است این امر با بررسی مفهوم روح و اقسام آن و نیز رابطه(روح و بدن) و (روح و عمل) و موضوع تناسخ تا نحوه رهایی و نجات در این آیین تبیین خواهد شد.
گونه شناسی و روش شناسی روایات تفسیری امام باقر(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
ائمّة اطهار(ع) مفسّران راستین قرآن کریم هستند. آنچه امام معصوم دربارة قرآن تفسیر می نماید، همان سخن قرآن است؛ چراکه آنان قرآن ناطق اَند وعلم تفسیر آن را از رسول خدا(ص) اخذ کرده اند. از آنجا که آن بزرگواران داناترین این افراد به معارف قرآن بعد از آن حضرت(ص) می باشند، در این تحقیق بر آن شدیم تا به روایات امام باقر(ع) در باب این علوم بپردازیم. مقالة حاضر گونه ها و روش های تفسیری امام باقر(ع) را بررسی کرده است و نتیجه می گیرد که امام(ع) در سخنان خود، بسته به ظرفیّت و فضای حاکم، به روش های گوناگون، از جمله علوم قرآنی، تفسیر قرآن با قرآن، تفسیر قرآن با سنّت، جری و تطبیق، بیان تمثیل های قرآنی، بیان باطن و ظاهر قرآن، زدودن شبهات، بیان مصداقی آیات و بُعد تربیتی و... از معارف قرآن را تبیین فرموده است.
نظریه مطابقت کتاب تکوین و تدوین در دیدگاه علامه جوادی آملی (مبتنی بر تحلیل فلسفی تفسیری اوصاف قرآن در قرآن)
حوزههای تخصصی:
نظریه تطابق کتاب تکوین و تدوین، نظریه ریشه داری در تاریخ فلسفه و عرفان اسلامی است. این نظریه بنیادین، نتایج کاربردی مهمی ازجمله تعیین قلمرو معارف قرآن در فلسفه دین دارد. در این مقاله، پس از بررسی مفاهیم بنیادین این نظریه، ارکان تحقق کتاب، نظیر علت فاعلی (کاتب) ، علت غایی (هدف کتابت) ، ابزار کتابت (قلم) و جایگاه ظهور مکتوبات (لوح) را در تطابق کتاب تکوین با تدوین، واکاوی خواهیم کرد. سپس با تحلیل معنای وجوه مطابقت و نظریه علامه، نشان می دهیم منظور از مطابقت، مطابقت ازجمیعِ جهات (مساوقت و عینیت) یا مطابقت از برخی وجوه، نظیر مماثلت، مجانست، مشابهت و ...) نیست. همچنین مطابقت مصادیق آیات کلمات تکوینی و تدوینی را نمی توان با رویکرد تساوی، عام و خاص مطلق و عام و خاص من وجه بازخوانی کرد. علامه جوادی آملی وجوه مطابقت این دو کتاب را به نحو اتحاد حقیقت و رقیقت، اتحاد ظلی بر مبنای تشکیک و همچنین به صورت اجمال و تفصیل تبیین می کنند. ایشان برخی از شاخص های مشترک این دو کتاب را هماهنگی آن ها در احسن بودن نظام، اشتمال بر ظهر و بطن، بی انتهایی کلمات، وصف جمال و جلال و ... می دانند.
تحلیلی انتقادی بر علم دینی پلانتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن حاضر، هجمه ی سهمگین حوزه های گوناگون دانش را بر قلمرو ادیان شاهد بوده ایم. این مسأله نگرانی بسیاری را از سوی دانشمندانِ پیرو دین و همچنین خداباورانِ طرفدار علم برانگیخته است. ازاین رو، آلوین پلانتینگا، یکی از بزرگ ترین فیلسوفان معاصر دین، با ارائه ی نظریه ی معرفت خود، موضعی نو به باورهای دینی اتخاذ می کند. او با نقدهایی که متوجه دیدگاه پیشینیان می کند، گستره ی باورهای پایه را به طریقی وسعت می دهد، تا باورهای دینی را نیز دربرگیرد. پس از ارائه ی این دیدگاه، پلانتینگا در آثار متعدد خویش، تلاش می کند تا تضاد میان علوم معاصر و دین را به پیش فرض های الحادی نظریات علمی نسبت دهد. در ادامه ی این تلاش، او برساختن علمی دینی را پی می گیرد که علاوه بر اجتناب از عناصر الحادی، به کارگیری باورهای دینی را در اشتغال به فعالیت های علمی، به پیروان ادیان توصیه می کند. در این مقاله، ضمن تحلیل و بررسی علم دینیِ مدّنظر پلانتینگا، اشکالات عمده ای را بر آن وارد آورده ایم.
بررسی مشابهت های علم معانی (به عنوان یکی از شاخه های بلاغت اسلامی) و نظریه ارتباط یاکوبسن با تکیه بر آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۷)
حوزههای تخصصی:
علم معانی - به عنوان یکی از شاخه های بلاغت اسلامی- علاوه بر پیشینه مشترک، در بسیاری از زمینه ها و مباحث دیگر نیز با دانش زبان شناسی و به تبع آن نظریه های نقد ادبی معاصر مشابهت های فراوانی دارد. یاکوبسن یکی از نظریه پردازان حوزه زبان و زبان شناسی است که دیدگاه های وی در بررسی نقش های شش گانه زبان بسیار شبیه به نکات مطرح شده در مبحث «مقتضای حال و مقام» و «خبر» و «انشاء» در علم معانی است. وی شش جزء تشکیل دهنده ارتباط را تعیین کننده نقش های زبان دانسته و آرای خود را تحت عنوان نظریه ارتباط (Communicative Theory) ارائه می کند. مقاله حاضر با تکیه بر آیات قرآن کریم -که فنون بلاغت اعم از صرف، نحو، معانی، بیان و بدیع همگی مولود نزول آن است- سعی در بررسی و نمایاندن مشترکات، همپوشانیها و مشابهتهای موجود میان علم معانی و نظریه ارتباط یاکوبسن دارد.
رؤیاانگاری وحی؛ نقدی بر آرای دکتر سروش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از فرضیاتی که به تازگی برخی نویسندگان مطرح کرده اند، رؤیاانگاری وحی قرآنی و جای گزین کردن «تفسیر قران» با «تعبیر قرآن» است. در این فرضیه وحی مصداقی از رؤیا شمرده می شود و درنتیجه فهم محتوای آن تنها با خواب گزاری میسر است. به ادعای دکتر عبدالکریم سروش این فرضیه از شواهد درون متنی و تاریخی کافی برخوردار است. مقاله پیش رو به بررسی و نقد ادله و شواهد این فرضیه می پردازد و با نگاهی پدیدارشناختی، مراجعه به خود وحی و حالات و سخنان دریافت کننده وحی و نزدیک ترین افراد به وی را معیاری برای قضاوت در این باره قرار می دهد. این نوشتار، ادلة وی برای نفی ارتباط کلامی بین خالق و مخلوق در وحی را کانون مناقشه قرار می دهد و در ادامه شواهد تحقق وحی در حالت بیداری را ارائه می کند. در خاتمه بحث اثبات می شود که وحی حتی اگر در رؤیا هم باشد، نیاز به تعبیر و خواب گزاری ندارد. در این نوشتار روش مطالعه، کتابخانه ای و روش تحقیق، تحلیلی نقدی است.
معرفت شناسى «الزام اخلاقى» در دیدگاه علامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
یکى از مباحث مهم معرفت شناسى اخلاقى، معرفت شناسى «الزام اخلاقى» است که در آن به مباحثى مانند امکان شناختِ «الزام اخلاقى»، اِخبارى انگارى و انشایى انگارى جمله هاى حاوى «الزام اخلاقى»، اطلاق و نسبیت این جمله ها و راه شناخت آنها پرداخته مى شود. علامه طباطبائى، از فیلسوفان مطرح مسلمان، درباره مباحث معرفت شناسى «الزام اخلاقى»، عبارت هاى صریحى ندارد. به همین دلیل مفسران ایشان، اختلاف هاى فراوان دارند؛ ولى بیشتر مفسران در مسئله مورد بحث، ایشان را انشایى انگار و ناشناخت گرا دانسته اند و برخى ایشان را نسبى گرا معرفى کرده اند. این تحقیق بر آن است تا با روش تحلیلى فلسفى به تعریفِ اِخبارى انگارى و انشایى انگارى در معرفت شناسى اخلاقى بپردازد و اِخبارى انگارى علامه را در جمله هاى حاوى «الزام اخلاقى» اثبات کند. همچنین این مقاله با تعریفِ شناخت گرایى و ناشناخت گرایى در معرفت شناسى اخلاقى، نظریه علامه را در جمله هاى «الزام اخلاقى»، شناخت گرایى و مطلق انگارى قلمداد مى کند. توجه به سه راهِ شناختِ جمله هاى اخلاقى در نظریه علامه، یکى از ادله شناخت گرا بودن ایشان است.