فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۴٬۰۳۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
در زمینه روش فلسفه صدرالمتألهین تاکنون نظریات مختلفی از سوی صدراپژوهان بیان شده که هر یک یا ناظر به بخشی از روش فلسفی صدراست یا آنکه به کلی مسیری را طی کرده که با روش صدرا و تقریرات شارحان حکمت متعالیه، متفاوت و حتی گاهی مخالف است. در این نوشتار با تحلیل نگرش صدرا به منابع معرفتی مختلف و بررسی ابعاد مختلف مواجهه صدرا با مسائل فلسفی، چهار اصل روش شناختی وی یعنی تلفیق هدفمند سه منبع معرفتی عرفان، قرآن و برهان در یک ایستار، استفاده از منابع معرفتی فوق در مقام گردآوری و داوری، استفاده روشمند و کثرت گرایانه از آرای اندیشمندان سلف و استفاده نظام مند از سه مبنای نظر قوم، وحدت تشکیکی وجود و وحدت شخصی وجود، تدقیق و بررسی شده است.
از انسانشناسى توحیدى تا انسانشناسى فلسفى معاصر
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۲ شماره ۱۱۸
حوزههای تخصصی:
موانع اخلاق ورزی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقص ذاتی نفس، حجاب ها، تقلید یا همرنگی با جماعت و مدخلیت جسم، از جمله موانعی هستند که در نظر ملاصدرا، مانع فعالیت دستگاه عقل و در نتیجه باعث منحرف شدن انسان از ارزش های اخلاقی هستند. از دیدگاه ملاصدرا عمده بی اخلاقی ها ناشی از جهالت و غفلت به جهت تسلّط قوای غیرعقلانی بر عقل می باشد. تبیین عامل بی اخلاقی ها، فرآیند مغلوب شدن عقل و در نتیجه بروز بی اخلاقی مسئله این مقاله است که به روش توصیفی ـ تحلیلی به آن پرداخته و در برخی موارد از آیات و روایات به عنوان مؤید استفاده شده است.
چگونگی نقش آفرینی ملائکه در تدبیر امور انسان از منظر قرآن کریم (با تأکید بر آرای تفسیری علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
تدبیر هستی در مقام تکوین و تشریع به صورت مستقل، ویژه خداوند بزرگ است. با وجود این، قرآن کریم به صراحت از حضور و نقش آفرینی موجوداتی به نام ملائکه در بسیاری از شئون تدبیری جهان سخن گفته است. ملائکه چگونه موجوداتی هستند و نقش آنان در تدبیر امور انسان که بخش مهمی از هستی به شمار می آید، چگونه است؟ این پژوهش با تکیه بر آرای تفسیری علامه طباطبایی تصویر روشنی از چیستی ملائکه و چگونگی نقش آفرینی آنان در تدبیر امور انسان از نگاه قرآن ارائه می نماید. ملائکه گروهی از مخلوقات خداوند و مجرد از ماده و مکلف به تکالیف تکوینی الهی هستند و در جهان ماده تمثل می یابند؛ درحالی که دارای مراتب وجودی مختلفی هستند. نقش های اصلی این موجودات نامرئی در امور انسان عبارتند از: 1. واسطه بین خداوند و جهان مشهود؛ 2. استغفار برای اهل زمین؛ 3. ثبت اعمال انسان؛ 4. حفاظت از انسان؛ 5. یاری مؤمنان در موقعیت های خاص.
تأملی در مبانی اختلاف نظر ابن سینا و ملاصدرا پیرامون صادر اول و انطباق آن با حقیقت محمدیه (ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلاسفه، مبدأ سلسله عقول؛ یعنی «عقل اول» را صادر نخستین میدانند و عرفای مسلمان، حقیقت محمدی (ص) را اولین مخلوق میخوانند و در روایات از عقل، قلم، روح و نور پیامبر (ص) به عنوان مخلوق اول یاد میشود. این مقاله به تبیین دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا در مورد صادر اول میپردازد و در این مسیر توجه خود را بر این مسأله معطوف میکند که آیا واقعیت همه این تعابیر مختلف، برهم منطبق است و به طور خاص، آیا حقیقت و باطن پیامبر خاتم (ص) میتواند مصداق صادر اول باشد یا خیر؟ نویسنده میکوشد مبانی اختلاف نظر ابن سینا و ملاصدرا در این موضوع را روشن کند و معتقد است که این اختلاف مبتنی بر رد یا قبول اصالت و تشکیک وجود، حیات قبلی نفس و متفاوت یا برابر دانستن ذات و ماهیت پیامبر (ص) با ذات و ماهیت سایر انسان هاست
نگاهی به آرمان شهر سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه مباحث اجتماعی و سیاسی در اندیشه ابن سینا از اهمیت به سزایی برخوردار است. ذیل مطالعه ای از این دست تصویر جامعه ایده آل وی می تواند از اهمیتی دو چندان بهره مند باشد. شهر آرمانی و جامعه ای که بوعلی در آثار خود بنا بر مبانی فکری خویش ساخته است مبتنی بر اندیشه کمال گرای مندرج در فلسفه اوست. مقاله پیش روی این مهم را از طریق بررسی مؤلفه های شهر و مطالعه ارتباط آن ها با یگدیگر دنبال می نماید. جهت انجام این مهم نیازمند توضیح مناسبات اجتماعی و فهم جامعه شناختی روابط برقرار در شهرهستیم. در عین حال مطالعه شهر آرمانی بوعلی متضمن توضیح چگونگی تأثیر عالم علوی بر زندگی اجتماعی آدمی و امکان تحقق سعادت و نیک بختی حاصل از این تأثیر در قالب شهر سینوی است. در این راستا مقاله به ارائه توضیحاتی در خصوص مؤلفه های اصلی شهر سینایی یعنی تقسیم کار، سعادت، نظام اجتماعی شهر، تعاون (مشارکت)، سنت (قانون)، قرارداد و عدالت می پردازد. نکته آن جاست که آن روح کلی که مؤلفه های شهر سینوی را به یکدیگر پیوند می دهد و موجب پایداری نظم جامعه یا شهر سینوی می گردد، شرع است.
شعاع اندیشه در شعار بی منطقی: نقدی بر یک تحلیل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بنچوینگا فیلسوف و اندیشمند معاصری است که در کتاب منطق و دیگر مُهملات، به بررسی و تحلیل چند و چون و چرایی طرح برهان وجودی از سوی آنسلم پرداخته است. این تحلیل وی، به ظاهر بحثی انگیزه شناختی درباره برهان وجودی است؛ اما در واقع، آنسلم و برهان وجودی وی، بهانه ای برای طرح سایر دیدگاه هایش است؛ از این رو، در طی فصول این کتاب، بسیاری از دیدگاه های خود را درباره ماهیت انسان و روح و شأن و جایگاه منطق و استدلال و نیز برهه هایی از الاهیات مسیحی مطرح کرده است. در مقاله حاضر، مباحث گوناگون وی بر اساس نظام فصول کتاب مزبور ارائه و نقد خواهد شد. همچنین با توجه به اهمیت تاریخ در بررسی اندیشه های دینی و فلسفی و با توجه به هم عصر بودن سهروردی با آنسلم و دغدغه های مشترک این دو اندیشمند، تلاش کرده ایم تا آنجا که ممکن است، مسائل و دغدغه های آنسلم را در اندیشه های سهروردی و نحوه برخورد وی با آنها پیگیری کنیم.
گفتاری در صدرا شناسی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اندیشه حوزه ۱۳۷۵ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
ترابط عقل و ایمان از دیدگاه غزالی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات متکلمین
عقل، شأنی از شئون آدمی است که از طریق آن، هم کسب معرفت و هم عمل می کند. ایمان، تصدیقی قلبی به خداوند عالم است که علاوه بر آنکه چشم انداز جدیدی از عالم و آدم فراهم می آورد، انسان را به اطمینان و آرامشی درونی سوق می دهد. اما دو سؤال پیش می آید، اینکه دو عنصر عقل و ایمان چه رابطه ای با هم دارند؟ و آیا اعتماد به یکی از این دو ما را از دستیابی به دیگری بی نیاز می کند؟ نوشتار حاضر، به بررسی این مسئله از دیدگاه دو متفکر بزرگ اسلامی پرداخته که در اندیشه یکی از آنها صبغه ایمان گرایی و در دیگری عقل گرایی بارزتر است. غزالی ایمان را ارزشمندتر از عقل می داند؛ وی گرچه عقل نظری را پذیرفته، آن را در درک و فهم دین ناتوان دانسته است. به همین دلیل، حتی ایمان مردم عوام را به عقل فلسفی ترجیح می دهد. اما ملاصدرا، گرچه به محدودیت های عقل اشاره می کند، به مباحث عقلانی در حوزه دین بسیار ارزش می دهد و ایمان را نیز نه تنها مغایر با عقل ندانسته، بلکه آن را نوعی علم و تصدیق معرفی کرده است.
در این مقاله پس از بیان تفصیلی دیدگاه های این دو اندیشمند درباره عقل و ایمان، ضمن ارزیابی، نقد و بررسی آنها، به مقایسه تطبیقی این دو دیدگاه می پردازیم.
روش شناسی حکمت متعالیه
ارسطو ستیزی در یهودیت تحت تأثیر غزالی (با تأکید بر دیدگاه یهودا هلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بین جریان های فکری یهودی که در قرون وسطا وجود دارد، جریانی مخالفت با فلسفه را وجهه همت خویش قرار داده است. برخی از یهودیان از موضع الهیاتی به نقد آرا و افکار فیلسوفان به ویژه ارسطو می پرداختند و جمعی از طریق جدل و با مدد گرفتن از خود فلسفه به مقابله با آن برخاستند. در این بین یهودا هلوی جایگاه ممتازی دارد. او تحت تأثیر غزالی بر نابسندگی و محدودیت عقل در تبیین موضوعات الهیاتی تأکید می کرد و برای تجربه دینی و سنت به مثابه تجربه انباشته شده اهمیت ویژه ای قائل بود. کتاب « الخزری» مهم ترین کتاب هلوی به شمار می آید.مخالفت با فلسفه ارسطو بخش معظم کتاب را به خود اختصاص داده است. هلوی در عین حال که عقل را ارج می نهد، بر محدودیت و نابسندگی آن تأکید دارد. او متأثر از اسماعیلیه معتقد بود بسیاری از آموزه ها و رخدادهای دینی را نمی توان از راه عقل و علیت تبیین کرد، چرا که آنها مربوط به عالم امرند و تبیین علّی مربوط به عالم خلق است. بنابرین تجربه دینی مؤمنان و سنت دینی، بهترین ضامن و گواه بر تحقق امور مربوط به عالم امر هستند. مقاله حاضر تنها عهده دار تبیین دیدگاه هلوی درباره محدودیت عقل و ناکارآمدی فلسفه ارسطو در توجیه باورهای دینی است.
رابطه تجرّد خیال با لذایذ و آلام اخروی در حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حکمت متعالیه، «معاد» در کنار «مبدأ» ارکان دین را تشکیل میدهند و خیمه شریعت را برپا میسازند. صدرالمتألهین با طرح نظریه تجرد خیال، میان دیدگاه فلسفی خویش و گزاره های وحیانی که بر لذت و آلام جسمانی در عالم اخروی دلالت دارند، پیوندی وثیق برقرار نمود. قوه خیال مهم ترین قوّه نفسانی است که به علت تجرد، با مرگ صیاصی مضمحل نمیشود؛ بلکه همراه نفس در عالم عقبی محشور خواهد شد. این قوه با استکمال جوهری نفس، این توانایی را دارد تا در قیامت به «خلق و ایجاد» صُور مختلف بپردازد. این صور نه تنها عقلی محض نیست، حتی مثالی نیز محسوب نمیشود و دقیقاً همان صورتی است که نفوس در عالم دنیوی با حواس ظاهری خویش آن را معاینه نموده اند. صوری مانند حور، قصور، سلسبیل، زنجبیل، عقارب، حیات و آتش اخروی به وسیله قوه خیال و بدون استعانت از هیولای مادی، به ظهور میرسند. نفس نیز به وسیله بدن و جسم اخروی آنها را به وسیله حواس اخروی مشاهده مینماید.
تحلیل صفات الاهی از دیدگاه صدرا و توماس آکویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص صفات واجب
توحید خداوند متعال و تحلیل اسما و صفات الاهی همواره مورد توجه متکلمان، فیلسوفان و عرفا بوده است و با توجه به اینکه از سویی، اسماء و صفاتی گوناگون به خداوند متعال اسناد یافته و از دیگر سو، بر وحدت و بساطتش تأکید شده است، این سؤالات مطرح میشود که آیا کثرت اسما و صفات الاهی یک کثرت واقعی است؟ و در فرض واقعی بودن کثرت، آیا اسناد آن ها به خداوند متعال یک اسناد حقیقی است؟ و در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا با وحدت و بساطت خداوند سازگار و جمع شدنی است؟ در پاسخ به سؤالات فوق، نظر توماس اکوییناس در مقایسه با نظر صدرالمتألهین مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته و در نتیجه، اثبات شده است که صرفاً با مبانی فکری و فلسفی صدرالمتألهین میتوان به سؤالات فوق، پاسخی دقیق و فلسفی داد
ملا صدرا و روزنه هائی از عقل به «طور وراء عقل»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۶ شماره ۵۹
هندسه تعامل ادراکات و نفس در ساختار و عملکرد شاکله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیلهای ارائهشده پیرامون «شاکله» در تفاسیر قرآنی ما را به تعابیر حکما درخصوص «صورت نوعیه انسانی» رهنمون میشود. در این بستر، ادراکات محور اصلی شکلگیری و تحولات شاکله و علت ناقصه در عملکرد آن خواهد بود. در مقاله حاضر به روش پژوهش تطبیقی در تفاسیر و آثار حکما و جمعبندی دیدگاه مفسران و مقابله دیدگاه دو مفسر فیلسوف، علامه طباطبایی و فخر رازی، ابتدا معنایی جامع از شاکله ارائه میشود و سپس همسنخی صورت نوعیه فلسفی با شاکله قرآنی به اثبات میرسد؛ ضمن اینکه متعلَّق فعل و انفعالات نفس از صرف اعمال، به همه ادراکات علمی و عملی تعمیم داده میشود.
نظریه استنتاج در منطق ابن سینا: آمیزه ای ارسطویی رواقی با خطایی بطلمیوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رگه هایی از منطق گزاره ها را در آثار ارسطو می توان دید. با این حال، او شیفته آموزه قیاس حملی است و قیاس های شرطی را اگرچه تحویل ناپذیر، ولی نیازمند به آن ها می شمارد. پس از ارسطو، شاگردانش کوشیدند نظریه قیاس های شرطی را گسترش دهند با این حال کار چندانی از پیش نبردند. این رواقیان بودند که با نگاه ویژه به منطق گزاره های شرطی، نخستین دستگاه منطق گزاره ها را پایه گذاری کردند. جایگاه بنیادین منطق رواقی در آغاز قرن بیستم و در پرتو آموزه های منطق ریاضی کشف گردید. ابن سینا اگرچه می کوشد در نظریه استنتاج از دست آوردهای هر دو سنت ارسطویی و رواقی بهره گیرد؛ اما همچنان منطق رواقی را کم اهمیت می شمارد و بیشتر نیروی خود را صرف گسترش نظریه «قیاس های تماماً شرطی» تئوفراستوس می کند. کم اهمیت دانستن منطق رواقی به خودی خود یکی از خطاهای راهبردی ابن سینا است که خاستگاه آن نوشته های مشاییانی چون اسکندر افرودیسی است که منطق رواقی را با تحقیر گزارش کرده اند. افزون بر این، ابن سینا از نظر منطقی، قیاس حملی را در جایگاه نخست، قیاس اقترانی شرطی را در جایگاه دوم، و قیاس استثنایی را در جایگاه سوم می نشاند. این دومین خطای راهبردی اوست که از آناکاویک نخست ارسطو سرچشمه می گیرد و می توان آن را «خطای بطلمیوسی» نامید.
آشنایی با مکتب شیراز 1- میر صدرالدین دشتکی
حوزههای تخصصی:
تبیین حقیقت تمدن بر اساس مبانی فلسفه و عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین تمایز ابعاد وجودی تمدن از سایر شکل های اجتماع انسانی، بر اساس مبانی فلسفه و عرفان اسلامی، کاری است که در این مقاله به نحو تخصصی به آن پرداخته شده است و نتیجه حاصل از این پژوهش، تبیین تمدن به عنوان یک وجود واحد اجتماعی است که وحدت آن امری اعتباری نخواهد بود و وجودا دارای تعینی فرااعتباری و حقیقتاً اصیل است؛ زیرا ما بین عقبه فرهنگی آن اجتماع و انواع تعاملات اجتماعی آن یک پیوند ضروری و جدایی ناپذیر برقرار گشته، به گونه ای که تعاملات اجتماعی یک تمدن، ظهور ابعاد عمیق فرهنگی آن اجتماع است و در نتیجه، در چنین حالتی بر خلاف سایر اجتماعات بشری، تعاملات بر پایه اعتبار صرف نخواهند بود.
به منظور اثبات چنین نتیجه ای در ابتدا برهانی در تبیین نوعی خاص از اصالت وجود اجتماع ارائه شده که در آن از دو قاعده فلسفه صدرایی یعنی اتحاد عاقل و معقول و کلیت سِعی استفاده شده است. به علاوه در تکمیل این برهان و پاسخ به شبهه ای پیرامون آن، به تفصیل به تبیین جایگاه اعتباریات اجتماعی با مبنایی عرفانی و نوین پرداخته شده که در آن، از حقیقت انسان بر اساس نگاه عرفان اسلامی استفاده شده است.
در پایان نیز بر اساس تبیین حقیقت تمدن، برهانی هستی شناسانه در اثبات این حقیقت بلند که به ضرورت برترین تمدن، تمدن اسلامی و با محوریت ولایت خواهد بود، ارائه گردیده است.
لوازم معنایی اصالت وجود و نقش آن در تمایز اندیشه های میرداماد و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
بی شک میرداماد استاد بلاواسطه صدرالمتألهین در علوم عقلی و نقلی بیشترین تاثیر را در شکل گیری اندیشه های فلسفی وی داشته است. لیکن با نگاهی اجمالی به آثار این دو حکیم، تفاوتی بنیادی در اندیشه های آنها دیده می شود، تا آنجا که می توان ادعا نمود فلسفه صدرا نه تنها ادامه دهنده فلسفه میرداماد نیست بلکه اساسا در نقطه مقابل آن قرار دارد. صدرالمتألهین علی رغم احترامی که برای میرداماد قائل بود، چرا در آراء فلسفی خویش از وی فاصله گرفت و با ناتمام دانستن حکمت یمانی، خود به پی ریزی فلسفه جدیدی همت گماشت؟ در این مقاله کوشیده ایم با بررسی لوازم معنایی اصالت وجود و اصالت ماهیت، تفاوت این دو حکمت را در اولین سنگ بنای آنها معرفی کرده و تاثیر این اصل کلیدی را در تمایز اندیشه های صدرالمتألهین با استادش نشان دهیم. به اعتقاد ما بر اساس همین اختلاف مبنایی است که این دو حکیم در تبیین مسائلی همچون مجعول بالذات، ملاک تشخص، صادر نخستین، رابطه جوهر و عرض، رابطه نفس و بدن، حرکت جوهری، ربط ثابت به متغیر، تبیین کثرت در هستی، رابطه علت و معلول و دیگر مسائلی از این دست، از هم فاصله گرفته و به نتیجه ای متفاوت رسیده اند.