فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۶۰۱ تا ۷٬۶۲۰ مورد از کل ۹٬۸۶۵ مورد.
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفتم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۲۴
65 - 94
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن عبارت است از «بسط جهان غریبه»؛ جهانی که از دیالکتیک میانِ «ذهنیت کنش گران جهان نزدیک» با «عینیت عناصری که از جهان دور آمده اند» شکل گرفته است. بسط جهان غریبه، عناصر جهان آشنا را دستخوش دگرگونی می سازد. «دین داری» نیز به عنوان یکی از مهم ترین عنصر جهان آشنا از این تأثیرات مصون نخواهد ماند. در این مقاله، دین داری ها به چهار گونه تقسیم شده است: 1 دین داری روش مدار، که در آن، روش های دست یابی به اهدافِ دینی و معنوی بر خود هدف ها اولویت دارند. 2 دین داری هدف مدار که در آن اهداف اصالت دارند و روش ها می توانند سیال و متغیر باشند.3 دین داری اخلاق مدار که متعلقان اش چهارچوب های کلی زندگی شان را بر اساس ضوابط اخلاقی و عقلانی می سازند و دین به معنای رایج اش، حداکثر در کنار سایر بخش های زندگی شان قرار دارد 4 دین داری عرف مدار که دین داری ای است کم تر آگاهانه و بیش تر در تقلید از عرفِ رایج. هر یک از این چهار دسته دین داران، با بسط جهانِ غریبه و عناصرِ آن مواجهه ای متفاوت دارند که چهار پیامدِ مختلف درپی خواهد داشت: خودآگاه شدن کنش گر، فعال شدن کنش گر، تیز شدن دین داری ها و ایجاد دین داری های بدیل.
دین داری و مشارکت انتخاباتی در ایران (مطالعه موردی انتخابات ریاست جمهوری سال های 1380 تا 1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس تحقیقات نظری و تجربی عامل دین یا جهت گیری دینی از عوامل تعیین کننده رفتار انتخاباتی است. در ایران دین به عنوان نهادی بانفوذ و مؤثر در عرصه زندگی اجتماعی همواره مطرح بوده است؛ به خصوص پس از پیروزی انقلاب، دین با کنترل نهاد سیاست توانسته گستره وسیع تری از زندگی را تحت تأثیر قرار دهد. با عنایت به اهمیت نهاد دین و نظام سیاسی دینی در ایران، عدم تبیین امور از جانب دین، اعوجاجات نظری مربوط به دین در جامعه (سکولاریسم) و اغتشاشات تجربی درباره تأثیر دین داری بر رأی دهی در متون غالب خارجی و کمبود مطالعات موثق درباره دین داری و مشارکت انتخاباتی؛ این مطالعه درصدد بررسی رابطه دین داری و مشارکت انتخاباتی (انتخابات ریاست جمهوری) در استان های ایران طی سال های 1380 تا 1396 است. مقاله با استفاده از روش تطبیقی درون کشوری، داده های اسناد ثانویه (دست دوم) و پیمایش های قبلی درصدد بررسی رابطه بین دین داری و مشارکت انتخاباتی است. نتایج نشان می دهد رابطه بین دین داری و مشارکت انتخاباتی در بین استان ها برحسب مرزی بودن و قومی بودن متفاوت است. شرکت در نمازجمعه و جماعت به عنوان ابعاد جمعی دین داری تأثیر بیشتری نسبت به ابعاد فردی دارد و تأثیر بعد شخصی دین داری بر مشارکت انتخاباتی معکوس است. از بین نظریه های یادشده، نظریه جنگ های فرهنگی و ایدئولوژی مسلط توان بیشتری برای توضیح این گونه روابط دارند.
بازنمایی انگاره هویت ایرانی و بازشناسی مولفه های آن در شبکه اجتماعی توییتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت از تعریف خود در مقابل دیگری و از مقایسه خود با دیگران نشات می گیرد. هویت ایرانیان ساخت ها و ساحت های گوناگونی دارد و از نگاه آن ها به خود، در مقایسه با غیرایرانیان، مایه می گیرد و معمولا در قالب های مختلف زبانی، منعکس می شود. زبان در فضای مجازی هرگونه محدودیتی را در می نوردد و بی پرده نقاط مثبت و منفی شکل دهنده انسان امروزی را بازتاب می دهد. فضای مجازی بستر انتقال معنا و در عین حال معناساز است. پژوهش حاضر به بازتعریف هویت ایرانیان در توییت هایی که در شبکه اجتماعی توییتر منتشر کرده اند می پردازد تا بدین وسیله آینه ای برساخته از زبان در برابر انسان ایرانی قرار دهد. این پژوهش با مسئله بازخورد هویت ایرانی در فضای مجازی و نگاه ایرانیان به انگاره هویت ایرانی شکل گرفته است. برای شکل گیری این انگاره از خلال واژه های محدود هر توییت، تعداد 6000 توییت با محتوای بازتعریف ایرانیت در یک بازه 40 روزه بررسی شدند. پس از تحلیل داده های کیفی به روش تحلیل تماتیک، الگوهای هویتی ایرانیان استخراج شد که از آن میان دیگری محوری، گریز از خود، عاملیت گرایی، قربانی انگاری، تعمیم رفتارهای روزمره، مثبت اندیشی و تحقیر هویت ایرانی پررنگ ترین و پربسامدترین مولفه هایی بودند که کاربران ایرانی در مورد هویت ایرانیان به کار می برند. نتایج پژوهش حاضر، مولفه ها یا خصوصیات اخلاقی که ایرانیان به خود نسبت می دهند را برجسته کرده و نقاط مثبت و منفی رفتار آن ها را هویدا می سازد.
شاخص های اخلاق اسلامی در اخبار صداوسیما جهت افزایش اعتماد سیاسی مخاطبان به حکومت (مطالعه موردی: خبر 21 شبکه اول سیما)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتماد سیاسی یکی از انواع اعتماد است که به رابطه دولت و مردم می پردازد. افزایش اعتماد سیاسی موجب تعامل بیشتر مردم و دولت و افزایش مشارکت سیاسی می شود. به دلیل اهمیت رسانه ملی در هدایت افکارعمومی، پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوای کیفی و با رویکرد قیاسی به مطالعه چگونگی پوشش خبریِ مهم ترین شاخص های اخلاقیِ توصیه شده در دین اسلام به حاکمان اسلامی به منظور افزایش اعتماد سیاسی مخاطبان به حکومت سیاسی، در اخبار تلویزیونی صداوسیما پرداخته است. برای تحلیل دقیق تر و عینی ترِ نمونه های موردمطالعه، از داده های کمی نیز استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، بخش های خبر تلویزیونی ساعت 21 شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران است که هر یک از اخبار در این بخش خبری، به عنوان واحد مشاهده و واحد تحلیل در نظر گرفته شده است. بر اساس یافته های پژوهش، 92/25درصد از کل اخبار ساعت 21 شبکه اول سیما، به شاخص های افزایش اعتماد سیاسی به حکومت بر اساس معیارهای اخلاق اسلامی پرداخته است و از این میزان، 09/38درصد مقوله ها، به ویژگی های فردیِ مسئولانِ حکومت اسلامی در جهت اعتماد افزاییِ مخاطبان به حکومت سیاسی در جامعه اشاره داشته اند و مابقی یعنی 90/61درصد، رفتار مسئولین حکومت با مردم را موردتوجه قرار داده اند. یافته ها نشان می دهد در همه تولیدات خبر تلویزیونی 21 شبکه اول شیما، به زیر مقوله های «داشتن تقوای الهی»، «پرهیز از رفاه زدگی و دنیا پرستی مسئولین حکومت»، «مدارا کردن و رفق با مردم» و «قرارگیری هر شخص یا نهاد در جای خود» هیچ توجه و اشاره ای نشده است.
جهانی شدن و بازنمایی نمودهای محلی- فرامحلی تبلیغات تجاری در مجلات عامه پسند ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای در رسانه و فرهنگ سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
153 - 172
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پارادایم جهانی شدن و بر مبنای نظری جهانی- محلی شدن رونالد رابرتسون به بررسی نشانه های محلی و فرامحلی تبلیغات تجاری مجله ی عامه پسند «خانواده سبز» می پردازد. این پژوهش برخلاف تحقیقات اقتصاد محور تبلیغات با رویکرد مطا لعات فرهنگی به کارکرد فرهنگی تبلیغات تجاری می پردازد و معانی فرهنگی مستتر و آشکار تبلیغاتی را تحلیل می کند. پژوهش از روش تحلیل محتوای کمی و روش کیفی نشانه شناسی استفاده می کند تا خلاء های روشی هر یک توسط دیگری پوشش داده شود. مطالعات کمی و کیفی صورت گرفته بر روی تبلیغات تجاری مجلات «خانواده سبز» به هدف بازنمایی انگاره های محلی و فرامحلی در این متون تبلیغاتی بیانگر مشارکتی بودن و یک سویه نبودن نشانه ها و کدهای فرهنگ محلی و فرهنگ های فرامحلی است؛ هویت جدیدی که نه کاملا منطبق با فرهنگ بومی بلکه محصول فرهنگ «بومی- جهانی» است.
تحلیل کهن الگویی فیلم کوتاه «پدر و دختر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای در رسانه و فرهنگ سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
333 - 356
حوزههای تخصصی:
مطالعات ادبی به مثابه رویکردی بینارشته ای و پیوند ادبیّات با سایر زمینه های تحقیقی به ویژه هنرها، امکان وسیعی را برای پژوهشگران فراهم می کند تا به درک بهتر و از قابلیّت های متون ادبی و هنرها دست یابند. تحقیق حاضر نخست به تبیین ضرورت رهیافت مطالعات بینارشته ای در ادبیات و اهمّیّت استفاده از یافته های حوزه های مختلف دانش و معرفت و کاربرد مفاهیم و روش شناسی آن ها در رسیدن به نتایج جامع و موجّهی در تحلیل متون ادبی می پردازد. سپس با مداقه در نقد روانشناسی و مفهوم «کهن الگو» یونگ و نیز با در نظر گرفتن توان میان رشته ای حوزه هنر و روانشناسی، فیلم کوتاه «پدر و دختر» ساخته «مایکل دودوک د ویت» را از منظر قابلیّت های کهن الگویی مورد بررسی و تأمّل قرار می دهد. تمرکز اصلی این پژوهش، بررسی کهن الگوهای موجود در فیلم مذکور، در رابطه با تفکّر سازنده آن به منظور بازنمایی مقولات کهن الگویی در خلال صحنه های فیلم و شریک کردن بیننده در این تجربه است. فیلم کوتاه «پدر و دختر»، روایت زندگی یک دختر از خردسالی تا کهنسالی را با رویکردی روانشناسانه به نمایش می گذارد و بسیاری از مقولات کهن الگویی را در خلال صحنه های خود به تصویر کشیده است که نشان دهنده آشنایی عمیق سازندگان آن با مفاهیم روانکاوانه یونگ و آبشخورهای اسطوره ای است.
چالش های روابط ترکیه و آمریکا در دوره ترامپ و ارائه رویکردهای رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵
207 - 229
حوزههای تخصصی:
روابط ترکیه و آمریکا در دوره ریاست جمهوری ترامپ دستخوش تغییرهایی شده که زمینه را برای ایجاد بحران هایی در روابط دو کشور فراهم نموده است. این مقاله در چارچوب نظریه نوواقع گرایی و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی بحران ها و چالش های موجود در روابط دو کشور در دوره ترامپ و تأثیر این موانع بر روابط آنکارا- واشنگتن پرداخته است. یافته ها نشان می دهد چالش های روابط دو کشور در دوره مورد مطالعه را می توان در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی صورت بندی و تبیین کرد. موضوعاتی از قبیل بانک خلق، پرونده قتل خاشقچی، محاکمه برانسون، خرید موشک اس- 400 توسط ترکیه، نقش آمریکا در کودتای 15 جولای 2016، گسترش احساسات ضدآمریکایی در ترکیه و ویژگی های روانی و شخصیتی ترامپ و اردوغان در سطح داخلی، بحران سوریه و موضوع معامله قرن در سطح منطقه ای، و همگرایی ترکیه با ایران و روسیه، و مبارزه با داعش در سطح بین المللی از جمله مهمترین اختلافات دو کشور محسوب می شوند. البته در مجموع با توجه به ماهیت روابط ترکیه و آمریکا و منافع مشترک آنها، به نظر می رسد این قبیل اختلافات نمی تواند حتی در کوتاه مدت موجب قطع روابط این دو موجودیت سیاسی گردد.
مفهوم سازی ژورنالیسم غوطه وری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هفتم تابستان ۱۴۰۰شماره ۲۶
171-208
حوزههای تخصصی:
اصطلاح ژورنالیسم غوطه وری اولین بار توسط نانی دولاپنا و همکارانش در سال ۲۰۱۰ بیان شد و به معنای « تولید خبر به شکلی که مخاطب بتواند رویدادها یا موقعیت توصیف شده در داستان خبری را به صورت اول-شخص تجربه کند» به کار گرفته شد. با توجه به اینکه تعداد زیادی از سازمان های خبری اروپایی و آمریکایی مانند سی ان ان، یورونیوز، بی-بی سی، نیویورک تایمز، راشاتودی، گاردین، فاکس و غیره روایت های خود را به صورت واقعیت مجازی منتشر می کنند، شناخت و به کارگیری این شیوه جدید روایتگری برای رسانه-های داخلی که تاکنون به این موضوع نپرداخته اند حائز اهمیت است. ژورنالیسم غوطه وری در ابتدای راه خود قرار دارد و هنوز چارچوب نظری جامع برای توصیف این شیوه ژورنالیسم وجود ندارد، به همین سبب این مقاله با استفاده از روش کیفی مصاحبه عمیق با هجده کارشناس ژورنالیسم غوطه وری و سپس تحلیل نتایج با کمک تکنیک مقایسه دائمی داده ها به دنبال مفهوم سازی ژورنالیسم غوطه وری است. نتایج پژوهش نشان می دهد هدف ژورنالیسم غوطه وری تجربه حقایق، افزایش جنبه های احساسی، کیفیت نمایش بالا، به کارگیری بدن و تجربه اول-شخص است. ضرورت استفاده از ژورنالیسم غوطه وری دسترسی ویژه، از میان بردن فاصله، روایتگری مکان مند، حضور و تجسم و در نهایت اراده و محوریت کاربر است. ژانرهای مناسب برای ارائه شامل رویدادهای زنده، خبرهای واقعیت مجازی و مستندهای واقعیت مجازی است. و در پایان وظایف ژورنالیست ها شامل پایبندی به اصول اخلاقی، تضمین کیفیت محتوا، یادگیری مهارتهای جدید و اقناع مخاطبان است.
کتابخانه و فرصت حضور زنان در فضای عمومی؛ کتابخانه به مثابه مکان سوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
203 - 227
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به فضاهای عمومی شهر یکی از مهم ترین مباحث اجتماعی است خصوصاً توجه به این موضوع در میان گروه هایی مانند زنان که عمدتاً امکان کمتری برای بهره برداری از فضاهای شهری را در اختیار دارند، اهمیتی دوچندان می یابد. توجه به پتانسیل های بالقوه ای که کتابخانه ، به مثابه «مکان سوم»، می تواند برای گروه های مختلف زنان داشته باشد، کانون اصلی توجه این پژوهش است. گرچه مکان سوم می تواند در تحقق مشارکت و دموکراتیزاسیون فرهنگی در جامعه نقش ایفا کند، اما اگر به نقد رویه های طردکننده در این مکان ها پرداخته نشود و تقویت نقاط قوت و بهبود آنها مد نظر نباشد نمی توان به بهبود فرآیند ادغام گروه های مختلف از جمله زنان در این نوع فضاها و مکان ها امید داشت. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با نُه زن پژوهشگر و دانشگاهی که تجربه استفاده مداوم از کتابخانه ها را داشته اند و نیز مشاهده فضای چهار کتابخانه عمومی در مناطق شمال، مرکز و جنوب تهران و مصاحبه با کتابداران و مراجعان آنها به دست آمده است. از خلال مشاهدات و روایت های زنان، تلاش شده تا با تحلیل تماتیک دلایل اقبال یا بی رغبتی آنها در استفاده از کتابخانه های عمومی شناسایی شود. نتایج نشان می دهد که اغلب زنان تجربه چندان خوشایندی از کتابخانه ندارند و ترکیبی از مشخصات فضای فیزیکی، قوانین و مقررات و بی توجهی به اقتضائات خاص زندگی زنان همچون نقش مادری از دلایل مهم بی اقبالی به کتابخانه است. یکی از مهمترین نتایج برآمده از این پژوهش نیز ضرورت مبرم توجه به نیازهای ویژه محلی در برنامه ریزی و تجهیز کتابخانه در محلات مختلف شهر است.
تاثیرفلسفه اخلاقی و قوم پرستی بر تمایل به خرید برند ایرانی بر اساس نقش محوری اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جوامع پیشرفته، ارتباط بین شرکت های محلی و مشتریان آنها موضوع مورد علاقه شرکتها و جوامع دانشگاهی است.یسیاری از پژوهش های دانشگاهی بر نقش ویژگی های قوم پرستی و خصوصیات جمعیت شناختی بر خریدهای محلی تاکید نموده اند. هدف پژوهش حاضر،تحلیل تاثیر فلسفه اخلاقی و قوم پرستی بر تمایل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان به خرید برند ایرانی بر اساس نقش محوری اقتصاد مقاومتی بوده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع پژوهش های توصیفی پیمایشی می باشد.نمونه مورد مطالعه شامل 70 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان در سال 1393 بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید و تجزیهوتحلیلاطلاعاتبا استفاده از نرم افزارهای Spss و SMART PLS صورت گرفت. نتایج حاکی از آن بود که اگر چه فلسفه اخلاقی و قوم پرستی به طور مستقیم بر تمایل به خرید برند ایرانی تاثیر ندارند، قوم پرستی از طریق اقتصاد مقاومتی بر تمایل به خرید محصولات ایرانی تاثیرگذار است.
تبیین عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر کیفیت زندگی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هشتم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۷
198 - 229
حوزههای تخصصی:
امروزه، مفهوم کیفیت زندگی در ادبیات توسعه پایدار به عنوان شاخص توسعه اجتماعی و فرهنگی جایگاه ویژه ای یافته است. کیفیت زندگی به مثابه درک فرد از وضعیت کنونی خود و ارزیابی مثبت از زندگی و محیط پیرامونی فرد تعریف شده است. هدف اساسی این مقاله، تبیین رابطه بین متغیرهای اجتماعی و فرهنگی و وضعیت کیفیت زندگی شهروندان در جامعه آماری مورد مطالعه است. این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه توأم با مصاحبه جمع آوری گردیده است. اعتبار و روایی متغیرهای تحقیق با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ بررسی و مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه شهروندان 15-65 سال شهر کاشان در سال 1390 می باشند که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 610 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای تصادفی انتخاب و بررسی شده اند. یافته های تحقیق و نتایج فعالیت آماری مربوطه با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رابطه معنی دار هر یک از متغیرهای میزان دینداری، رضایت از خود، مهار تمایلات اجتماعی، احساس تأمین نیازها و رابطه اجتماعی با میزان کیفیت زندگی به ترتیب با 388/0، 487/0، 261/0، 334/0 و 709/0 در سطح اطمینان 99 درصد را مورد تأیید قرار داده است. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیونی به عمل آمده، میزان تأثیر هریک از متغیرهای فوق بر میزان کیفیت زندگی را به ترتیب به میزان 12/0، 30/0، 14/0-، 16/0 و 60 درصد نشان داده است.
طبقه بندی ساختارگرایانه شیوه های روایتگری در هنرهای نمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«شیوه های روایتگری» یکی از چالش های پیچیده و مداوم انسانی است. به ویژه، شاید اولین سؤال بشر در فرایند ارتباط این بوده است: «چگونه این مطلب را نقل کنم؟» این سؤالی که امروزه نیز همچنان پابرجاست. علاوه بر این، سؤالات دیگری نیز در ذهن روایتگران پدید می آید. «عناصر اصلی روایت داستانی کدام اند؟»، «شیوه های روایتگری چه هستند؟» و «بهتر است برای نقل این داستان از چه شیوه هایی استفاده کنم؟». شواهد نشان می دهد که به جز تلاش های جدی اما کلی افلاطون و ارسطو یا نظریه پردازی های فاقد طبقه بندی سایر پژوهشگران، اقدام دیگری در این زمینه صورت نگرفته و نظام جامعی برای طبقه بندی این شیوه ها ایجاد نشده است. پژوهش پیش رو که به عنوان یک پژوهش کیفی، با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از اسناد و منابع معتبر کتابخانه ای به انجام رسیده، با هدف دستیابی به طبقه بندی جامع شیوه های روایتگری برای استفاده روایتگران تدوین شده است. در نتیجه؛ ابتدا با تحلیل تعاریف جدی روایت، عناصر اصلی روایت داستانی، شناسایی و سپس، با بهره گیری از این عناصر و با توجه به طبقه بندی های پیشین و توصیف و تحلیل نظریات مهم ساختارگرایانه درباره روایت، الگویی جامع برای طبقه بندی شیوه های روایتگری در هنرهای نمایشی ارائه شده است.
ساختارهای روایی و ایدئولوژیک سینمای عامه پسند ایران (1386-1376)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفتم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۵
11 - 38
حوزههای تخصصی:
فیلم های عامه پسند ایرانی، بعنوان نوعی فرهنگِ ملی، که نبض اقتصادی سینمای ایران را تشکیل می دهند در جامعه ی ایرانی در گستره ای وسیع مصرف می شوند. هر چند که این فیلم ها در پژوهش های فرهنگی رایج در کشور، چندان مورد توجه قرار نمی گیرند، اما بر اساس نظریه های فرهنگی متأخر، آنها متون فرهنگیِ متشکل از رمزگان ایدئولو ژ|یک هستند که در برساخته شدن ادراک اجتماعی جمعی، نقشی اساسی دارند. بنابراین، سؤالی که مطرح می شود این است که فیلم های عامه پسند ایرانی از چه نوع ساختارهای روایی و ایدئولوژیکی برخور دارند؟ برای استنتاج ساختارهای روایی و ایدئولوژیک فیلم های عامه پسند ایرانی، از یک روش شناسی «کیفی- ترکیبی» که در برگیرنده «تحلیل ساختاری رولان بارت» و «نشانه شناسی انتقادی جان فیسک» است، استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در فیلم های عامه پسند ایرانی: 1. ساختار روایی، خطی و سه بخشی است، 2. بحران های اجتماعی که برخاسته از تنش های مابین سنت و تجدد در جامعه ایرانی هستند، مهم ترین مضامین را تشکیل می دهند، 3. عمدتاً به بازنمایی مسائلِ طبقه متوسط شهری می پردازند، 4. روایت در فضاهای مدرن شهری اتفاق می افتد، 5.تقابل های دوگانه، برخاسته از تقابل اسطوره ای خیر و شر هستند، 6. زن متجددِ تحول خواه، مهم ترین تیپ مطرح در آنهاست و 7. نقد سویه های سرکوبگرانه و آسیب شناسانه سنت و تجدد، مهم ترین دغدغه های ایدئولو ژیک مطرح در آنها هستند.
بررسی جامعه شناختی مصرف شبکه های اجتماعی مجازی و تسامح قومی در بین شهروندان تهرانی (با تأکید بر گفتگوی اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال پنجم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
313 - 356
حوزههای تخصصی:
تفاوت و تنوع پدیدهای است که از آغاز شکل گیری جوامع انسانی وجود داشته و در چنین شرایطی آن چه امکان ضرورت همزیستی میان افراد و گروه های متفاوت را فراهم می آورد تسامح و مدارا است. از سوی دیگر آثار و پیامدهای رسانه های جمعی به ویژه شبکه های اجتماعی مجازی در توسعه همبستگی های اجتماعی اهمیت و موضوعیت یافته است. لذا با توجه به فراگیر شدن شبکه های اجتماعی مجازی و نظر به اینکه امروزه اقوام وگروه های مختلف، فارغ از مرزهای جغرافیایی و فاصله های فیزیکی، توانسته اند در فضای مجازی، ارتباطات و تعاملات گسترده و روزافزونی را در مجاورت یکدیگر رقم زنند، تحقیق حاضر سعی بر آن داشته تا با تأکید بر تعاملی بودن رسانه های جدید که گامی جهت تقویت همگرایی قلمداد می گردد، به تبیین ارتباط این مهم و تسامح قومی در بین شهروندان تهرانی بپردازد. یافته ها حاکی از آن است که متغیرهای مستقل، هر کدام به طور مجزا بر متغیر وابسته تحقیق، اثرگذارند و علیرغم حضور اقوام متعدد و متنوع، رسانه ها می توانند با ایجاد وفاق میان گروه های مختلف، بعنوان عاملی مهم جهت حفظ شأن و جایگاه افراد، نقش موثری در راستای نیل به وحدت ملی داشته باشند.
بازنمایی دینداری در سریال های تلویزیونی (مطالعه موردی: سریال مادرانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف مطالعه دینداری بازنمایی شده در تلویزیون، مورد سریال مادرانه، نگاشته شده است. در این سریال که در ماه رمضان سال 1392 از شبکه سوم سیما پخش شد و بیشترین میزان بیننده و رضایت را جلب کرد، ارائه نوع دینداری، نمود خاصی دارد. این مطالعه، مبتنی بر نظریه بازنمایی انجام شده است که بر اساس آن، رسانه ها نه به انتقال که به خلق معنا می پردازند و جهان را از طریق بازنمایی می سازند و بازنمایی می کنند. روش پژوهش، نشانه شناسی بوده است که بر مبنای آن، معانی نهفته در متن آشکار می شوند. بر این اساس، نشانه های دینی موجود در این سریال، استخراج و یافته ها، مطالعه و تجزیه وتحلیل شده اند. مبتنی بر نتایج به دست آمده، در این سریال، گونه ای از دینداری عرفانی (شهود گرا) با بن مایه های مریدی و مرادی، همراه با رویکرد اخلاقی و ارتباط با یک روحانی اخلاق گرا، به منزله دینداری مرجح، بازنمایی شده است. دو گونه دینداری اخلاقی (اخلاق گرا) و مناسکی و شعائری (تکلیف گرا) نیز با محوریت اصلی دینداری شهودگرا مرتبط شده اند.
مصرف و خوانش زنان تهرانی از سریال های نمونه ترکیه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۴
127 - 184
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر استفاده از ماهواره و وجود کانال های سرگرم کننده و تفریحی و پخش سریال های خانوادگی (ژانر سوپ اپرا) در کشور گسترش یافته است. این امر در جامعه ایرانی هر چند به صورت غیررسمی، به بخش مناقشه برانگیزی از زندگی روزمره بخشی از مردم به ویژه درصدی از زنان تبدیل شده است. این امر، توجه بسیاری از صاحبنظران فرهنگی و اجتماع و نیز سیاستگزاران را به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که چگونه چالش های هویتی زنان ایرانی در نتیجه تماشای سریال های خانوادگی در جامعه مدرن به مواضع گفتمانی و ارزش های متفاوت می انجامد. برای نیل به پاسخ از رویکرد مطالعات فرهنگی و روش شناسی کیفی (با مصاحبه عمیق با 30 نفر از زنان تهرانی) استفاده شده و در مدل نظری نیز مصرف و سپس دریافت مخاطبان - در سه لایه خوانش شخصی، خوانش ارجاعی و خوانش انتقادی – مورد مطالعه قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که زنان در سه تیپولوژی هویتی سنتی، اسلامی و مدرن قرار می گیرند. تأثیر عوامل ساختاری مانند خانواده، آموزش و اشتغال در قشرهای مختلف زنان که در جریان مدرنیته هستند موجب بازسازی هویت آنان شده است. تأثیر عوامل ساختاری مانند خانواده، آموزش و اشتغال در قشرهای مختلف زنان که در جریان مدرنیته هستند موجب بازسازی هویت آنان شده و عده ای در برابر هویت های سنتی مقاومت نشان می دهند و فعالانه برای ایجاد هویت جدید تلاش می کنند. زنان ایرانی با به منابع فرهنگی(ارزش ها و نگرش ها) و منابع مادی(درآمد و دارایی) به تأمل و بازاندیشی در موقعیت ها و هویت های سنتی خود پرداخته اند.
نظریه هم فرهنگی و افزایش سن ازدواج دختران تحلیل فیلم شماره 17 سهیلا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۳)
131 - 152
حوزههای تخصصی:
آمار و ارقام نشان می دهد، سن ازدواج میان دختران و پسران، طی سال های اخیر بالا رفته است و در پی آن، به تعداد دختران مجردی که سنشان برای ازدواج بالا رفته نیز، افزوده شده است. اگرچه رسانه های مختلف، همواره در حد اطلاع رسانی به این موضوع مهم پرداخته اند، اما هیچ گاه به مشکلات و چگونگی تعامل این طیف، با ساختار غالب جامعه پرداخته نشده است. فیلم شماره 17 سهیلا، نخستین اثری است که در سینمای ایران و با زبان تصویری به این معضل می پردازد. این مقاله که بر نظریه هم فرهنگی مبتنی است، سعی دارد با تحلیل محتوای کیفی این اثر سینمایی، پیامدهای عدم ازدواج به هنگام را به دست آورده و راهبردهای خاصی را بررسی کند که این طیف، به عنوان گروه هم فرهنگ، ممکن است در تعامل و ایجاد رابطه با گروه غالب،که از لحاظ سلسله مراتب هویتی در موقعیت بالاتری قرار دارند، به کار گیرند. یافته های پژوهش نشان می دهد عدم ازدواج به هنگام می تواند پیامدهایی همچون افول زیبایی و جوانی، عدم اعتمادبه نفس، تنهایی و افسردگی، حساسیت و زودرنجی، کنایه های مردم، مشکل فرزندآوری، تأمین نشدن نیازهای عاطفی و جنسی، جایگزینی روابط نامتعارف به جای ازدواج و درنهایت سخت تر شدن ازدواج را به دنبال داشته باشد. همچنین تصویری که فیلم از جهت گیری های ارتباطی هم فرهنگ ارائه می دهد، در راستای همانندسازی و انطباق او با گروه غالب است.
تغییرات آیین های سوگواریِ متوفی پس از کرونا و ارزیابی تاثیرات آن بر صاحبان عزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شیوع چشم گیر کرونا و کاهش مراسم عزاداری برای متوفی یا لغو کامل آن ها و انتقال یافتن هرچه بیشترِ این آیین های سوگواری به فضای مجازی، این مسئله برای محقق بوجود آمد که بازماندگان متوفی تا چه حد توانسته اند احساس همدردی و التیام یافتنِ غم عزیز از دست رفته شان را به واسطه ی تسلیت گفتن های مجازیِ خویشاوندان بدست آورند؛ و آیا اساسا فضای مجازی بستر مناسبی برای این نوع آیین ها است یا خیر. برای یافتن پاسخ، با تمرکز بر وجه آیینی و ارتباطاتی این پدیده، از 19 نفر از افرادی که از ابتدای شیوع کرونا تاکنون، کسی از نزدیکان خود را از دست داده اند، مصاحبه ی آنلاین انجام شد. نتایج بدست آمده، ذیل دو مقوله ی اصلی یعنی «تغییراتِ آیین های سوگواری به مثابه ی فرصت» و «تغییرات آیین های سوگواری به مثابه ی تهدید» گنجانده شدند. پررنگ تر شدن ابعاد معنویِ آیین های سوگواری برای شخص متوفی که پیش از این بسیار کمرنگ شده بود، مزیتی است که به وسیله ی تغییرات آیینی دوران کرونا، نمود یافته است؛ در کنار چنین مزیتی، افسردگیِ ناشی از تخلیه نشدن احساسات، ناباوریِ مرگ متوفی و سیطره ی حس تنهایی، علی رغم ابراز همدردی های مجازی، از جمله آسیب هایی است که در طول زمان می تواند تاثیرات شگرفی بر روح و روان صاحبان عزا باقی گذارد. بنابراین آشکار است که فضای مجازی بستری مناسب برای شریک شدن در غم صاحبان عزا نیست. براساس نظریه ی ارتباطات آیینی می توان گفت این آیین های سوگواریِ رسانه ای شده اگرچه می توانند بر بعد حضوریِ آیین غلبه ایجاد کنند و شرایطی را برای ابراز همدردی های غیرحضوری فراهم سازند، اما همچنان نمی توانند جایگزینی برای آیین های سوگواریِ حضوری باشند.
هنر و سیاست و اقتصاد در جنگ نرم ضد ایران؛ نمونه مطالعاتی: هالیوود (2016 – 1979)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
1 - 35
حوزههای تخصصی:
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 و به ویژه بعد از فروپاشی اردوگاه اتحاد جماهیر شوروی، جمهوری اسلامی ایران به دشمن اصلی ایالات متحده در منطقه ی خاورمیانه تبدیل شد. از آنجا که سکانداران کاخ سفید به این باور رسیده اند که دوره ی تاثیر گذاری و ایجاد تغییرات مورد نظر از طریق إعمال پارامترهای سخت اقتصادی یا نظامی سنتی به سر آمده است، از همین رو به بهره گیری از آنچه جوزف نای آن را "قدرت نرم" نامید و در دو دهه ی گذشته به گفتمانی اساسی در محافل فکری تبدیل شده است روی آوردند. در واقع ایالات متحده ی آمریکا ستون فقرات جنگ نرم خود را بر محور تخریب چهره ی ایران در نزد افکار عمومی جهانی متمرکز ساخته است و در این میان فیلم های آمریکایی به سان اسب معروف تروا، به بازیگری کلیدی برای تحقق این هدف و تاثیر گذاری بر اندیشه و تفکر کشورها و ملل مختلف تبدیل شده است. پژوهش پیش رو از سویی به ریشه های نزاع ایران و آمریکا می پردازد و از سوی دیگر با تمرکز بر کارکرد سینما و هالیوود که به سان دو بال هسته ای جنگ نرم آمریکا، تاثیرات بی سابقه و مخربی بر کشورها و ملل مختلف از خود بر جای می گذارد ابزارهای مورد استفاده در این جنگ را مورد بررسی قرار داده است. در این راستا نویسندگان مقاله 25 فیلم درام آمریکایی را که در فاصله ی سال های 1979 تا 2016 با موضوع تاریخ معاصر ایران و تاریخ قدیم امپراطوری آن بر روی پرده رفته اند را مورد مطالعه و ارزیابی قرار داده اند. این پژوهش همچنین ارتباط میان هالیوود و هیمنه ی (هژمونی) فرهنگی و سیاسی موجود در تولیدات ایدئولوژیزه شده، و نیز ارتباط میان آن و بازارهای مالی در زمینه ی تجارت و رفاه طلبی ایدئولوژیزه شده را از نظر دور نداشته است و آمار و ارقام جامعی از میزان فروش و سود این فیلم ها در گیشه ی سینماهای جهان و خاورمیانه ارائه می نماید. از دیگر سو نگارندگان، به نوع جهت گیری این فیلم ها در انتخاب موضوعات و مضامین فرهنگی و سیاسی مرتبط با جمهوری اسلامی ایران مانند: حمایت از تروریسم، نقض دمکراسی، و نقض حقوق بشر نیز توجه داشته اند. این پژوهش در پایان چشم انداز جامعی از جنگ نرم کنونی ضد ایران، ارائه و راهکارهای عمل گرایانه برای مواجهه با آن پیشنهاد می دهد.
جایگاه بدن در دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ششم بهار ۱۳۸۹ شماره ۱۸
11 - 36
حوزههای تخصصی:
به طور سنتی، اندیشمندان و صاحبان فکر در علوم اجتماعی و انسانی بر این باورند که؛ دین و آموزه های آن در میان دینداران و مؤمنان، نگاه سخت گیرانه ای نسبت به بدن دارد. کلاً، این تصور وجود دارد که؛ تأکید دین بر این امر است که بدن می بایست از طریق عمل به دستورات دینی، شعائر و احکام آن در کنترل فرد مؤمن قرار گیرد. برای بررسی دقیق تر این موضوع، شایسته است که نسبت میان بدن و دین، و نیز جایگاه بدن در دین، مورد تحقیق و تفحص قرار گیرد. این مقاله، در پی جستجو و کاوش در این پرسش است که؛ نسبت میان دین و بدن، به چه وجهی است و اساساً بدن چه منزلتی در میان ادیان دارد؟این مقاله برای پاسخگویی به این پرسش ها، به بررسی تطبیقی مقام بدن در ادیان مسیحیت و اسلام پرداخته است.