ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۸۱ تا ۴٬۱۰۰ مورد از کل ۹٬۷۵۳ مورد.
۴۰۸۱.

مسئولیت بین المللی قطع پخش ماهواره ای شبکه های تلویزیونی ایران از منظر حقوق بین الملل

کلیدواژه‌ها: قطع پخش ماهواره ای شبکه های تلویزیونی ایران تحریم اصل آزادی اطلاعات مسئولیت بین المللی حقوق بین الملل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۹ تعداد دانلود : ۷۰۴
قطع کنندگان پخش ماهواره ای برخی از شبکه های جمهوری اسلامی ایران، با عناوین ادعایی همچون اقدامات متقابل، اقتضائات تحریم های شورای امنیت و اتحادیه اروپا و نقض حقوق بشر توسط ایران تلاش دارند عمل خود را از لحاظ حقوقی مشروع جلوه دهند. تحریم شبکه های تلویزیونی ایران که خارج از رویه قطعنامه های سازمان ملل و به طور چندجانبه و یا یکجانبه، اعمال گردیده است منجر به نقض برخی اصول حقوق بین الملل همچون اصل آزادی اطلاعات و حق بر دریافت اطلاعات و حقوق معاهدات است. علاوه بر این، اقدام تعدادی از شرکت های ماهواره ای در برخی از مقاطع، در تحریم رسانه ای ایران بدون استناد معتبر به نقض شرایط پخش محتوای برنامه ها، نقض اصول «آزادی مشروط پخش برنامه های ماهواره ای» و «ممنوعیت انحصار در پخش برنامه های ماهواره ای» محسوب می شود. ضمن اینکه، این تحریم ها مغایر دکترین تحریم هوشمند هستند؛ طبق این دکترین، تحریم ها باید نهاد متخلف را که قاعدتاً نهادی دولتی است، هدف قرار دهند. نقض اصول حقوق بین الملل و تعهدات بین المللی در این خصوص، موجبات مسئولیت بین المللی دولت ها و تحریم کنندگان رسانه ای را فراهم می آورد و دولت جمهوری اسلامی ایران را نیز مجاز به اقدام متقابل و شکایت به مراجع قضایی بین المللی می کند.
۴۰۸۷.

روش‌های جدید خبری در جنگ دوم خلیج‌فارس: انگاره‌سازی و جذب در بازی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۷
"بررسی کارکرد وسایل ارتباط جمعی و شیوه‌های خبری آن در غرب، نشان می‌دهد که در این شیوه‌ها اهداف خاصی برای اغوای مخاطبان تعقیب می‌شود. نویسنده با استفاده از نظریه «انگاره‌سازی» پروفسور مولانا و جرج‌گربنر و همچنین نظریه «جذب در بازی» پی‌یربوردیو، به بررسی شیوه‌های فنی خبررسانی رسانه‌های تصویری امریکا در جنگ دوم خلیج‌فارس می‌پردازد و نتیجه‌گیری می‌کند که این شیوه‌ها در جهت نظریه‌های «انگاره‌سازی» و «جذب در بازی» مخاطبان را سرگرم می‌سازند به گونه‌ای که جنگ به صورت یک بازی سرگرم‌کننده رایانه‌ای در می‌آید تا واقعیت‌ها به همان گونه‌ای که غربی‌ها می‌خواهند در ذهن مردم جهان تصویر شود. همزمان با بهره‌گیری غرب از این شیوه‌های خبری، ورود رسانه‌های جایگزین مانند پایگاه‌های اینترنتی و وبلاگ‌نویسی خبر، فرصت‌های مناسبی برای شکستن انحصار خبری غرب ایجاد کرده است. افزایش کاربرهای اینترنتی در زمان جنگ دوم خلیج‌فارس به دلیل همین شکستن انحصار خبری بود. در این جنگ مردم سراسر جهان می‌توانستند خاطرات روزانه سربازان امریکایی و مردم بغداد را از طریق وبلاگ‌ها بخوانند. آیا چنین شرایطی به معنای شکست شیوه‌های خبری غرب در آینده خواهد بود؟ پاسخ نویسنده به این پرسش البته مثبت است "
۴۰۹۲.

بازنمایی رسانه ای از مردانگی در نظام پدر سالار با رویکرد نشانه شناسی گفتمانی؛ مطالعه موردی: سریال ستایش(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پدرسالاری مردانگی دلالت آشکار دلالت ضمنی هژمونیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۶ تعداد دانلود : ۵۹۹
پدرسالاری مفهومی است که با اعمال قدرت، نفوذ، اقتدار و حجیت مرد در چارچوب خانواده قوام می گیرد. رسانه ها ازجمله محمل هایی هستند که با استمداد از آنها این نظام در جامعه بازتولید می شود. بر این اساس، شناسایی نوع مردانگی به تصویر کشیده شده در این سریال از اهداف مقاله حاضر بوده است. بر همین اساس، ابتدا 27 صحنه از صحنه هایی که نظام پدرسالاری و مردانگی را بازنمایی کرده اند، انتخاب شده اند تا پس از تحلیل نشانه شناسی در سطح خرد، دلالت های صریح و ضمنی آنها مشخص شود. در گام بعدی، با در نظر گرفتن رویکرد نشانه شناسی گفتمانی، نشانه های استخراج شده در سطح خرد در ارتباط با بافت کلی جامعه ایرانی مورد تحلیل و واکاوی قرار گرفته است. مهم ترین نتیجه پژوهش، نشان می دهد؛ مردانگی بازنمایی شده در این سریال از نوع مردانگی کیفر رسان است که در آن خشونت، سلطه گری و تحکم پدر در ساختار خانواده اولویت می یابد. این سریال با بازنمایی و اشاعه شکل هایی نوین از مردانگی که با الگوی متناسب با فرهنگ بومی جامعه در تعارض است، نوعی مردانگی تضعیف شده را به نمایش می گذارد و به این ترتیب، موجودیت و ایدئولوژی نظام پدرسالار را، مورد تردید قرار می دهد. تصویرسازی در این سریال به گونه ای است که رسانه، در کنار سایر عوامل بیرونی و محیطی، قانون ثبات نظم پدرسالارانه را به بوته نقد می کشد و تصویری متزلزل از نظام پدرسالاری ارائه می دهد؛ چنین نظامی در محور جانشینی، جایگزین نظام پدرسالاری با مؤلفه های مثبت می شود؛ بی آنکه الگویی مطلوب یا متعارف جانشین آن شود.
۴۰۹۵.

برنامه‌های‌ آموزشی‌ رشته‌ رسانه‌ در کالج‌های‌ دو ساله‌ و چهار ساله‌(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۶
"روند گسترش‌ رشته‌های‌ مرتبط‌ با رسانه (broadcasting) کُند‌ بوده‌ است‌. رشته‌های‌ رسانه‌ در مقطع‌ کارشناسی‌ در دهه‌ 1930 در ده‌ دانشگاه‌ برتر و سایر مؤسسات‌ آموزشی‌ آغاز شد (استرلینگ‌ 1994، ص‌ 8). بر اساس‌ بررسی‌ ادارة‌ آموزش‌ ایالت‌ متحدة‌ امریکا، حدود 300 دانشگاه‌ و کالج‌ حداقل‌ یک‌ درس‌ را در سال‌ 1930 در زمینة‌ رادیو ارائه‌ کرده‌اند، که‌ اساساً در گروه‌های‌ آموزشی‌ کلام‌ و انگلیسی‌ بوده‌ است‌ (هد و بارتین‌ 1956). اواخر دهة‌ 1940 وقتی‌ تلویزیون‌ رسانه‌ای‌ فراگیر شد، کالج‌ها و دانشگاه‌‌ها درس‌های مربوط‌ به‌ تلویزیون‌ را به‌ برنامه‌های‌ آموزشی‌ رشتة‌ رسانه‌ افزودند (نیون‌ 1961). از آن‌ زمان‌ شمار دانشجویانی‌ که‌ مشغول‌ تحصیل‌ در رشتة رسانه‌ بوده‌اند، پیوسته‌ افزایش‌ یافته‌ است‌. در حالی‌ که‌ در سال‌ 1956 تعداد دوره‌های‌ مربوط‌ به‌ رشتة‌ رسانه‌ در سطح‌ لیسانس‌ و فوق‌دیپلم‌ 86 مورد بود. سه‌ دهه‌ بعد این‌ رقم‌ به‌ 265 افزایش‌ یافت‌ (استرلینگ‌، ص‌ 9-8). به‌ همین‌ ترتیب‌ در حالی‌ که‌ در سال‌ 1956 تعداد دانشجویان‌ کارشناسی‌ و کاردانی‌ رشته‌های‌ آموزشی 3149 نفر بود، این‌ تعداد در سال‌ 1985 به‌ 34600 و در سال‌ 1996 به‌ 42055 نفر افزایش‌ یافته‌ بود (استرلینگ‌، 1994، کوزیگی‌ و بکر 1996). چنین‌ رشدی‌ تا اندازه‌ای‌ می‌تواند به‌ دلیل‌ به‌ رسمیت‌ شناخته‌ شدن‌ رسانه‌ و پخش‌ رادیو و تلویزیونی به‌ عنوان‌ یک‌ موضوع‌ مناسب‌ و پذیرفته‌ شده‌ برای‌ برنامه‌های‌ درسی‌ دانشگاهی‌ باشد (هد و مارتین‌ 1956). از آن‌ جا که‌ آموزش‌ در زمینه‌ رسانه‌ مورد پذیرش‌ قرار گرفته‌ است‌، سؤالی‌ که‌ باقی‌ می‌ماند این‌ است‌ که‌ چطور آموزش‌دهندگان‌ و مؤسسات‌ آموزشی‌ به‌ این‌ تقاضای‌ رو به‌ افزایش‌ پاسخ‌ می‌دهند. این‌ مطالعه‌ در پی‌ آن‌ است‌ تا برنامه‌های‌ آموزش‌ رسانه‌ای‌ را در کالج‌ها و دانشگاه‌های‌ ایالت‌ متحده‌ مقایسه‌ کند و بر مبنای‌ یافته‌های‌ آن‌ توصیه‌هایی‌ ارائه‌ می‌دهد که‌ یک‌ برنامة‌ درسی‌ نمونه‌ برای‌ آموزش‌ رسانه‌ای‌ چگونه‌ باید باشد. "
۴۰۹۷.

نقش رسانه در تغییرات خط مشی عمومی با استفاده از چارچوب بندی رسانه و تحلیل روایی خط مشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چارچوب بندی تأثیرات رسانه تغییرات خط مشی چارچوب روایی خط مشی خط پی رنگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۵ تعداد دانلود : ۷۶۳
شناسایی نقش رسانه در تغییرات خط مشی عمومی یکی از موضوعات کلیدی در هر دو حوزه تأثیرات رسانه و تغییرات خط مشی است. پژوهش حاضر، با استفاده از چارچوب بندی رسانه و تحلیل روایی خط مشی، مفاهیم و ابزارهایی ارائه شده اند که با به کارگیری آنها، ضمن اندازه گیری رفتار متغیرهای رسانه و خط مشی عمومی، اندازه گیری و چگونگی تأثیرگذاری رسانه بر خط مشی عمومی تبیین شده است. در این پژوهش که با روش مطالعه موردی صورت گرفته، یکی از مهم ترین سیاست های عمومی؛ یعنی خط مشی هدفمندی یارانه ها به عنوان موضوع مورد مطالعه انتخاب شده و داده های مربوط، با استفاده از تحلیل سری های زمانی و تکنیک های پیش بینی تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که رسانه ها از طریق چارچوب بندی موضوعات، بر شکل گیری پی رنگ روایت های خط مشی تأثیر می گذارند و روایت ها نیز پیش بینی معتبری از تغییرات خط مشی ارائه می دهند.
۴۰۹۸.

بررسی شاخص های برندسازی شخصی و سیاسی ترامپ و بازنمایی رسانه ای آن با تأکید بر رقابت های انتخاباتی 2016 ایالات متحده(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: برند برند شخصی برندسازی انتخابات ترامپ آمریکا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۵ تعداد دانلود : ۸۲۵
تبلیغات سیاسی و مدیریت تصویر سیاسی و برند ( brand ) الگویی جدید برای توسعة ارتباطات سیاسی ( Political communication ) است. مفهوم برندسازی ( branding ) و برند شخصی ( Personal brand )، در این میان، روشی تازه و نشان دهندة تغییر الگوی ارتباطات سیاسی است. اکنون در دوره ای زندگی می کنیم که همه ابعاد زندگی بشر تحت سیطرة رسانه تعریف می شود و رسانه ها تاثیر مختلفی بر سطوح فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و حتی مذهبی زیست انسان ها دارند. در دنیای امروز نفوذ شخصی افراد بیش از همیشه نقش مؤثر دارد، امروز ماهیت اصلی برند ای جاد تمایز است. از دیدگاه محقق ان، برند شخصی چیزی فراتر از قدرت تأثیرگذاری در ارتباطات و البته ارتباطات سیاسی بوده و اثر آن در ارائة تصویر فرد حائز اهمیت است. در این بستر و با وجود سیطرة هر روزة رسانه ها، رئیس جمهور منتخب ایالات متحده در سال 2016، سعی کرد با بهره گیری از نحوة ارائة شخصی خود در رسانه، بسیاری از ساز و کارهای کنش جمعی سنّتی سیاسی در آمریکا را متحول کند. ترامپ، چهل و پنجمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا یک کارآفرین اقتصادی موفق و متأثر از فضای بازاریابی سیاسی ( Poltical Marketing ) ، توانست خود را در فضای انتخاباتی آمریکا به عنوان یک ” برند شخصی“ ارائة کند و برندة انتخابات باشد. در واقع، ترامپ با بهره گیری از اصول و تاکتیک های بازاریابی سیاسی، نوع نیاز جامعة آمریکا را به درستی تشخی ص داد و با بر هم زدن مع ادلات سیاسی حتی جمه وری خواه ان، با برن دسازی شخص ی ( Personal branding ) منحصر به فرد خود، پیروز انتخابات شد. این پژوهش در صدد واکاوی نحوة بازنمایی شخصی و استراتژی های ترامپ در برجسته ساختن شخصیت خود و نحوة بازنمایی رسانه ای آن است. ترامپ، به ویژه در مناظره های تلویزیونی در برابر رقیب خود هیلاری کلینتون، با برانگیختن توأمان حس خشم در میان تودة آمریکایی ها از سویی و احساس جمعی رجعت به آمریکای با عظمت (great) از سوی دیگر، توانست خیل عظیمی از رأی دهندگان را با خود همراه سازد. با توجه اهمیت و نقش برند سازی سیاسی ( (political branding و تأثیرگذاری آن، این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و بهره گرفتن از منابع  کتابخانه ای و اسناد اینترنتی و مرور ادبیات و مطالعات مربوط در زمینة برند شخصی و برند سیاسی  به  واکاوی نحوة بازنمایی برند  شخصی دونالد ترامپ و ابعاد آن با تأکید بر رقابت های انتخاباتی 2016 ایالات متحده و بازنمایی رسانه ای آن می پردازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان