فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۹٬۷۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه چارچوبی از حوزه سیاستگذاری کسب و کارهای پلتفرمی در ایران و ارتباط آن با منافع عمومی؛ با شناسایی سیاست ها، موانع و الزامات سیاستی این حوزه است. رویکرد پژوهش کیفی و از روش تحلیل تم برای تحلیل داده ها استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها، مطالعه اسنادی و مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته بوده است. یافته های پژوهش نشان داد آسیب های سیاستگذاری کسب و کارهای پلتفرمی شامل: عدم به روزرسانی سیاست ها، عدم یکپارچگی فرآیند دریافت مجوزها، فرآیند بروکراتیک اخذ مجوز، عدم وجود نهاد سیاستگذار و سیاست واحد برای کسب و کارهای پلتفرمی و ...، موانع سیاستی شامل: عدم وجود سیاست های حفظ حریم خصوصی کاربران، عدم وجود سیاستگذار رسمی در خصوص کسب و کارهای پلتفرمی، عدم نظارت نهادهای سیاستگذار بر نحوه فعالیت این کسب و کارها، تعدد مراجع صدور مجوز و ... است. در این راستا از الزامات سیاستی برای حل آسیب ها می توان به وجود سیاستگذار رسمی و هم نظارتی توسط کنشگرانی از اکوسیستم پلتفرمی و سازمان های دولتی و حاکمیتی، توسعه شبکه سیاستگذاری، به روزرسانی سیاست ها و قوانین و ... اشاره کرد. نتایج در قالب چارچوبی برای آگاهی سیاستگذار، از نسبت فرایند سیاستگذاری کسب و کارهای پلتفرمی و منافع عمومی ارائه شده است.
Google’s University? An Exploration of Academic Influence on the Tech Giant's Propaganda
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۵, Issue ۲, July ۲۰۲۱
181 - 202
حوزههای تخصصی:
This article sheds light on the symbiotic relationship between academics and Google's propagandistic endeavors to normalize the unilateral exploitation of user data. While technology enthusiasts often praise Google's innovations, little attention is given to the company's trajectory from a small start-up to a global behemoth. The authors argue that academia plays a significant role in fostering a sense of gratitude among users for Google's services, despite relinquishing their rights and privacies. Google's substantial financial support for academic conferences and grants to researchers fuels the narrative that its data usage is both legitimate and altruistic. However, this paper reveals instances where Google has exerted pressure on academics to produce favorable articles and penalized those who refused to comply, effectively influencing academic discourse to bolster its image as a benevolent corporation.
تولید محتوا و سواد رسانه ای یاریگران حکمرانی نوین و تاب آوری سایبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکمرانی دربردارنده نهادها، فرایندها و قواعدی است که برنامه ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت، اجرای تصمیمات و کنترل نتایج یا به عبارتی مدیریت جامعه در حوزه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را بر عهده دارد. مفهومی که با گسترش وب جهان گستر و فناوری های نوین اطلاعات و ارتباطات دچار تغییرات اساسی شده و تحت تأثیر فضایی به نام سایبر است که به دلیل بی مکانی و بی زمانی، جهانیان را در برگرفته و با ارمغان هایی نظیر جامعه شبکه ای مؤلفه های حکمرانی یعنی اقتدار، انحصار و قلمرو قدرت را به چالش کشیده است. آنچه در این شرایط، ضامن بقا و تاب آوری دولت هاست؛ نخست درک حکمرانی نوین و تلاش برای تاب آوری سایبری است؛ زیرا در این فضا حکمرانی سنتی معنایی ندارد و تاب آوری سایبری به معنای راهبرد مقاومت، انعطاف پذیری، واکنش سریع و برگشت به حالت اولیه با کمترین خسارت، حیاتی است. دوم آنکه این تاب آوری منوط به تولید محتوای متناسب و ایجاد قدرت درک، تحلیل و کشف معانی نهفته در پیام های دیگران و جایگذاری صحیح پیام های خود در محیط سایبری و به عبارت دیگر سواد رسانه ای است. در این مقاله، محقق سعی نموده تا نقش یاریگری تولید محتوا و سواد رسانه ای در حکمرانی نوین و تاب آوری سایبری را توصیف و ضمن تبیین، با نگاه جهانی راهکارهایی بومی ارائه نماید. در این تحقیق ضمن مطالعات کتابخانه ای با شیوه گرانددتئوری و پرسش از صاحب نظران و فعالان رسانه و سایبر، مدل مفهومی تعامل چهار عنصر تولید محتوا، سواد رسانه ای، حکمرانی نوین و تاب آوری سایبری ترسیم شده است. توفیق در تولید محتوای اثربخش و کارا و مدیریت سواد رسانه ای مخاطبین، ضامن مشروعیت و مقبولیت در حکمرانی نوین و تاب آوری سایبری حاکمیت خواهد بود.
شناسایی وظایف و الزامات اخلاقی رسانه های اسلامی در حوزه خبر و اطلاع رسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه ها نهاد هایی هستند که با اصلاح آنها امید است تقوا در جامعه انتشار یابد و کل جامعه اصلاح شود. پژوهش در باب رسانه های اسلامی از سویی به دلیل شناسایی و ایجاد رسانه های منطبق بر جهان بینی و ارزش های اسلامی و از سویی دیگر برای استفاده صحیح و حداکثری از توانمندی های رسانه در مسیر تحقق آرمان های الهی و در نهایت نیل به سعادت حقیقیِ دنیوی و اخروی امری ضروری است. اگرچه رسانه ها کارکردهای مختلفی چون آموزش، تفریح و سرگرمی دارند، اما درمقایسه با سایر بخش ها، نیاز محسوس تر به اخبار، اهمیت آن را دوچندان کرده است. می توان گفت خبر و اطلاع رسانی مهم ترین کارکرد رسانه درباره درگیری و هدایت افکار عمومی محسوب می شود. در پژوهش حاضر با استفاده از تحلیل محتوای کیفیِ آیات و روایات اسلامی و باتکیه بر درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی تلاش شده است تا مبنایی برای کارکرد اطلاع رسانی در رسانه تنظیم شود. نتایج به دست آمده را می توان در دو بخش وظایف و الزامات اخلاقی دسته بندی کرد. از مهم ترین وظایف رسانه های اسلامی در حوزه اطلاع رسانی، می توان به «تبیین هدف آفرینش انسان»، «تبیین نگاه انسان به دنیا»، «عقلانی کردن جامعه» و «ارائه رویکرد تحلیلی» اشاره کرد و از مواردی همچون «پرهیز از علم بی عمل و عمل بی علم»، «پرهیز از رویکرد ماکیاولی»، «پرهیز از ریا و شهرت طلبی» و «عدم تجسس در امور دیگران» به عنوان اهم الزامات اخلاقی یاد کرد.
مسئولیت مدنی پلتفرم های آنلاین ناشی از نقض حریم خصوصی اطلاعاتی از سوی کاربران؛ مطالعه تطبیقی در ایران، امریکا و اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پلتفرم های آنلاین نقش مهمی در زندگی جوامع کنونی ایفا می کنند و از مزایای زیادی برخوردارند. بااین همه، ویژگی های خاص این پلتفرم ها امکان بروز برخی خطاها را در چنین فضایی تشدید کرده است. کاربران در فضای مجازی می توانند گمنام یا ناشناخته باقی بمانند و با سوءاستفاده از این وضعیت، اقدام به نقض حقوق دیگران ازجمله حق بر حریم خصوصی کنند. تردیدی نیست که با چنین فرضی، کاربر ناقض واجد مسئولیت مدنی است، اما آیا می توان پلتفرم های آنلاین را نیز به سبب ایجاد فضای تسهیل کننده نقض، مسئول دانست؟ در مقاله حاضر، تلاش شده است با استفاده از روش اسنادی و به شیوه تطبیقی، مسئولیت مدنی پلتفرم ها در قبال نقض حریم خصوصی دیگران از سوی کاربرانشان در سه نظام حقوقی امریکا، اروپا و ایران مورد مطالعه قرار گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد که اصل اولیه در هر دو نظام حقوقی امریکا و اروپا، جز در موارد استثنایی، مسئولیت نداشتن پلتفرم های آنلاین در قبال نقض حریم خصوصی از سوی کاربران است. در نظام حقوقی ایران، با عنایت به تأکید بر اصل شخصی بودن مسئولیت و نیز وجود قاعده مسئولیت مباشر در فرض اجتماع با سبب در ورود زیان، امکان تحمیل مسئولیت بر پلتفرم های آنلاین به سبب نقض حریم خصوصی اطلاعاتی از سوی کاربران وجود ندارد اما به نظر می رسد که مفاد «طرح قانون صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی» که با هدف مسئولیت پذیر کردن پلتفرم های آنلاین و حمایت از کاربران، تدوین شده و بر حراست از حریم خصوصی افراد در این فضا تأکید دارد، از این منظر با نظام های حقوقی امریکا و اروپا متفاوت است.
ارائه مدل برندسازی شخصی کارآفرینان در فضای مجازی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای در رسانه و فرهنگ سال یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
159-191
حوزههای تخصصی:
استفاده روزافزون از شبکه های اجتماعی و تأثیر آن بر شیوه ارتباطات و تعاملات، فرصت های جدیدی در استفاده از این شبکه ها بخصوص شبکه اجتماعی اینستاگرام را ایجاد کرده است به طوری که ابزاری برای تعاملات و ارتباطات کارآفرینان و رشد کسب و کار آنان شده است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه مدل برندسازی شخصی کارآفرینان در فضای مجازی اینستاگرام است. پژوهش حاضر با رویکردی کیفی و روش نظریه مبتنی بر داده انجام شده و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی با 20 نفر از کارآفرینان اینستاگرامی مصاحبه شد، سپس داده ها تحلیل و 1052 کد اولیه از کدگذاری باز، 66 مقوله از کدگذاری محوری و 6 عامل اصلی از کدگذاری انتخابی، شناسایی شدند. براساس نتایج پژوهش، پدیده اصلی این پژوهش، برندسازی شخصی کارآفرینان در اینستاگرام(جایگاه سازی برند شخصی، خلق برند قوی) در نظر گرفته شده که با توجه به شرایط علّی(افزایش درآمد، عوامل فرهنگی هنری، نگرش آموزشی، ارتقای عملکرد برند)، عوامل زمینه ای(مدیریت ساختاری، مدیریت مخاطب، تأثیر شخصیت برند) و عوامل مداخله گر(ناکارآمدی در برندسازی، شرایط اقتصادی، زیرساخت های قانونی) شکل گرفته است و از طریق راهبردها(تکنیک های برندسازی، هویت سازی، ایجاد تمایز، مدیریت برندسازی)، پیامدها(تداعی برند، تثبیت برند کارآفرین، توسعه کسب و کار، تصویر برند) به دست آمده است.
بازنمایی سیدالشهداء علیه السلام در وصیت نامه های شهدای دفاع مقدس استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم پاییز ۱۴۰۰شماره ۵۵
199 - 222
حوزههای تخصصی:
مطالعه اسناد تاریخی همواره جذابیت دارد. زیرا گذشته آیینه آینده است، به ویژه گذشته نزدیک و آن هم مقاطع حساس، بیشتر خود را نمودار می کند و با فرافکنی روند می توان الگویی برای آیندگان ترسیم نمود. ازجمله مقاطع متمایز و برجسته در تاریخ ملت ها بازه زمانی جنگ است. دوران جنگ، انسان ها را متمایز نموده و افراد درگیر در آن همچون کنشگران مناسک در وضعیت آرمانی سیر می کنند. درواقع جنگ «جماعت واره» یا «درامای اجتماعی» است که بازیگران اصلی آن رزمندگان هستند. تبلوریافتگان جنگ، به ویژه از نوع دفاع، چنان در نقش خود غوطه ور می شوند که برخی از آن ها آگاهانه به شهادت می رسند. شهدای جنگ، معمولاً برای خود رسالت فرازمانی قائل شده و به نگارش وصیت نامه عمومی رو می آورند. چنانکه نگارش وصیت نامه سیاسی– اجتماعی در زمان های دیگر مرسوم نیست اما رزمندگان در دوران جنگ عمدتاً وصیت نامه می نویسند. در این مقاله با بهره گیری از روش تحلیل مضمون، وصیت نامه های شهدای قم را بررسی کرده و به این نتیجه رهنمون می شویم که در زمان دفاع مقدس چنان وضعیت اسطوره ای و دراماتیک می شود که شهدا با «گرایش ابراهیمی» با داستان کربلا کاملاً همذات پنداری می کنند. خودشان را یاران امام حسین (ع) و امام خمینی (ره) را حسین زمان و دشمن خمینی (ره) را یزید تلقی می کنند. ازاین روی بیشترین، مضمون انعکاس یافته در وصیت نامه ها سخنان و سیره امام حسین (ع) است. به تعبیر شهید آوینی « هر کس می خواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند»
The aesthetics of Instagram: Exploring the aesthetics of visual and semantic aspects of Instagram
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۵, Issue ۱, January ۲۰۲۱
59 - 78
حوزههای تخصصی:
The article presents the results of an aesthetic study of content and visual forms on Instagram, a relatively new social media platform. The study focuses on how the products of digital technology, understood as new artifacts within the postmodern aesthetic framework, have been taken up within the digital culture. The results of the research help us to understand the characteristics of this new social media platform, indicating that Instagram has been highly successful in changing aesthetic criteria and standards and creating new aesthetic forms and content.
Introducing PACT Model of Transformative Persuasion: Re-emergence of Learning Approach to Persuasive Communications
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۵, Issue ۲, July ۲۰۲۱
85 - 114
حوزههای تخصصی:
The learning approach to persuasion was considered obsolete following the emergence of new paradigms such as cognitive and constructive approaches. However, according to the evolutions of learning theories and especially the re-emergence of the connectivism paradigm, mainly due to what new technologies have provided, the learning approach to persuasion seems to have reappeared as a powerful approach that has a lot to offer yet. Based on research conducted on transformative learning patterns and algorithms, this paper investigates: i) the applicability of using the patterns and algorithms as well as techniques developed in the transformative learning approach for transformative persuasion, ii) how media can be used in the transformation process. The components of a persuasive transformation model, the factors involved, and major elements of each factor are extracted by constructivist grounded theory (CGT), which is used for theory building, accumulating knowledge and experiences of scholars, practitioners, and experts in adult learning. We show how media can use these factors and elements and notions and techniques developed in transformative learning for the persuasive transformation of their respective audience. Borrowing the concepts of transformative learning concerning the states of mind of the adult students in different stages of the transformation process, we suggest how media can appropriately act in each stage to facilitate a transformation through persuasion.
تدوین تشبیهی و برخی از نمونه های مؤثّر آن در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درک مفاهیم ضمنی و کشف ظرایف تدوین فیلم که کمتر به آن پرداخته شده است، هدف اصلی این پژوهش است. از این رو با انتقال یکی از پرکاربردترین عناصر بلاغی (تشبیه) به مطالعات سینمایی به روشن سازی چگونگی عمل کرد تدوین تشبیهی در فیلم های سینمای ایران پرداخته ایم. این پژوهش کاربردی با روش توصیفی - تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و منابع صوتی- بصری(فیلم ها) انجام گرفته است. نمونه گیری به شیوه هدف مند انجام شده و چارچوب نظری بر نظریّه فرمالیستی آیزنشتاین استوار است. در این پژوهش نخست با بیان تشبیه و تفاوت های آن با استعاره و جناس، الگوی دقیقی از آن برای بررسی در سینما ارائه و سپس به صورت عینی و عملی نمونه هایی از تدوین تشبیهی در سینمای ایران با در نظر داشتن سیر تاریخی و موضوعی بیان شده است. نتایج پژوهش نشان داد نحوه ترکیب نماها به شیوه تشبیهی تا حدّ زیادی بر کیفیّت زیبایی شناسی فیلم ها افزوده است. مضامین مختلفی چون تلاش برای بقا، بازیچه بودن قشر ضعیف جامعه، حرص و طمع حیوانی انسان، دید استثمارگرانه به زن، روابط پوشالی و دروغین میان انسان ها و... از طریق این تمهید فرمال در فیلم ها خلق شده است. کاربرد بیشتر قطع ساده در مقایسه با ترفندهایی چون دیزالو و فید و انتخاب مشبه به هایی که جزوی از بافت و زمینه داستان بوده، بیان واقع گرایانه و ساده تری از فرم تدوین تشبیهی را شکل داده است. در نظر داشتن روند تاریخی با نمونه هایی از دهه 40 تا 80 نیز به خوبی آشکار کرد با گذشت زمان پیچیدگی و ظرافت بیش تری در عرصه کاربرد تدوین تشبیهی رخ داده است.
محاصره دریایی یمن توسط ائتلاف سعودی از منظر قواعد حقوق بین الملل و بازنمایی رسانه ای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محاصره دریایی که به عنوان روش جنگی متأثر از پیشرفت فناوری های جدید بوده است، منجر به ایجاد چالش های حقوقی و تغییر در شیوه و دامنه آن شده است. علاوه بر این، به کارگیری محاصره دریایی توسط ائتلاف سعودی نشان می دهد این شیوه یکی از شیوه های جنگی مؤثر است. از این رو هدف این مقاله، مطالعه نقض قواعد محاصره دریایی و حقوق بین الملل بشردوستانه در یمن به همراه بررسی رویکرد رسانه های سعودی و رسانه های خارجی در بازنمایی نقض این قواعد است. بنابراین، نگارنده در این مقاله سعی دارد به این سؤالات پاسخ دهد که قواعد حقوقی حاکم بر محاصره دریایی توسط ائتلاف سعودی در جنگ یمن تا چه حدی رعایت شده است؟ و رویکرد بازنمایی محاصره دریایی یمن توسط ائتلاف سعودی در رسانه ها چگونه بوده است؟ روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای- اسنادی است. یافته های تحقیق نشان می دهد قواعد حاکم بر محاصره دریایی و حقوق بشردوستانه توسط ائتلاف سعودی نقض شده است. با اینکه رسانه های سعودی تلاش داشته اند نقض های ناشی از محاصره غیرقانونی را کم رنگ جلوه دهند اما رسانه های خارجی تا حدودی در بازتاب این نقض ها تلاش داشته اند. در نهایت، پیشنهادهایی به رسانه های برون مرزی برای بازنمایی محاصره دریایی یمن ارائه شده است.
پدیدارشناسی ابعاد آزادی بیان در رسانه های ایران از دیدگاه اساتید علوم ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای در رسانه و فرهنگ سال یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
139-158
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تجارب اساتید علوم ارتباطات از آزادی بیان در رسانه های ایران انجام شد. روش پژوهش، کیفی از نوع پدیدار شناسی و تعداد مشارکت کنندگان 12 نفر از اساتید رشته علوم ارتباطات بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند مورد مطالعه قرار گرفتند. همچنین جمع آوری یافته ها تا اشباع نظری اطلاعات ادامه یافته و با روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در ادامه تعداد 62 مفهوم استخراج و پس از مقوله بندی در پنج بُعد شامل: 1.وضعیت رسانه ای؛ 2.تنوع رسانه؛ 3.مالکیت و محتوا؛ 4.قانونی و 5.موانع آزادی بیان، در رسانه های ایران دسته بندی شد. نتایج نشان داد که برای ارتقای آزادی بیان در رسانه های کشور، باید تمامی ابعاد فوق در تصمیم گیری و سیاستگذاری به طور بی طرفانه مورد توجه قرار گرفته و قوانین و فرایندها به گونه ای اصلاح شود تا برای رسانه ها شفاف تر و دارای محدودیت کمتری باشد.
سهم نابرابر گروه های کم صدا از اطلاعات (مروری بردسترسی آزاد به اطلاعات از دریچه مطالعات فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
223 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی فرهنگ به عنوان عاملی توأمان توانمندساز و محدودکننده در دسترسی همگانی به اطلاعات در ایران است؛ موضوعی که توجه جامعه جهانی به آن، بیانگر نگرانی در خصوص مشارکت شهروندان و پاسخگویی دولت ها در عرصه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و غیره است. دسترسی آزاد به اطلاعات در بسیاری از کشورها به عنوان یک حق سیاسی و مدنی درک شده است و یکی از پیامدهای بلافصل آن شکل گیری دموکراسی مشارکتی و مشورتی است، چراکه دسترسی آزاد به اطلاعات، امکان مداخله شهروندان در رویه های عمومی را فراهم می کند و این امر لزوم پاسخگو بودن دولت را ایجاب می کند. علاوه بر این، توانمند شدن شهروندان و بخصوص گروه های حاشیه نشین یا به تعبیر دیگر گروه های خاموش مانند فقرا، بیسوادان و حتی در برخی موارد زنان که به دلیل وجود نابرابری ناشی از روابط قدرت در بین گروه های اجتماعی، از دسترسی های نابرابری برخودار هستند، یکی دیگر از دلایلی است که لزوم دسترسی آزاد به اطلاعات را برجسته می کند. تجربه کشورهای مختلف نشان می دهد که با دسترسی آزاد به اطلاعات، بستری در جهت ارتقای سطح سلامت، آموزش، بهداشت، درآمد و حتی حفاظت و صیانت از حقوق انسانی برای گروه های ذکر شده فراهم شده است. در این پژوهش علاوه بر مرور ادبیات نظری و پژوهش های انجام شده در این حوزه، با پرداختن به لزوم حق دسترسی همگانی به اطلاعات، چشم اندازی از وضعیت موجود در ایران ارائه داده ایم. از این رو، پرسش ما در این مقاله این است که کدام عوامل و موانع فرهنگی در دسترسی شهروندان به اطلاعات اثرگذار هستند؟
تبیین الگویی مبتنی بر شاخص های توانمندی و مهارت های مدیران رسانه ای و اثر بخشی آن در پیشبرد اهداف کلان افق 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۵)
53 - 73
حوزههای تخصصی:
رسانه، یکی از ابزارهای قدرتمند توسعه محسوب می شود و مدیریت رسانه، نیل به این هدف را محقق می سازد. در این تحقیق، الگوی شاخص های توانمندی و مهارت های مدیران رسانه ای و اثربخشی آن در پیشبرد اهداف کلان افق 1404 مورد مطالعه قرار گرفته است. این تحقیق کاربردی و از نظر روش تحقیق، کیفی با رویکرد داده بنیاد است. جامعه آماری این تحقیق، مدیران و خبرگان حوزه رسانه هستند که با روش گلوله برفی و هدفمند انتخاب شده اند. مصاحبه با مشارکت کنندگان، تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه داشت و این مهم، در 12 مصاحبه حاصل شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از سه مرحله کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) و نرم افزار قدرتمند MAXQDA 2018 استفاده شده است. نتایج تحقیق، نشان داده است که توانمندی مدیران رسانه، شامل چهار دسته توانمندی های سطح کلان، سطح خرد، سطح سازمانی و سطح فردی است که دو عامل، شامل پیشران های درونی و پیشران های بیرونی، زمینه ساز تحقق و پیشبرد اهداف کلان 1404، در حوزه رسانه هستند. همچنین، نتایج تحقیق نشان داده که توانمندی و مهارت های مدیران رسانه ای و اثربخشی آن، در پیشبرد اهداف کلان افق 1404، پیامدهایی چون بهبود عملکرد، نیل به اهداف کلان، توسعه پایدار، افزایش مخاطب برای تولیدات رسانه داخلی، رشد کمی و کیفی، رشد فکری و بالندگی، افزایش آگاهی عموم مردم، بهبود روابط سیاسی، تعالی سازمانی و توانمندی منابع انسانی برای صنعت رسانه به همراه دارد.
تأثیر روابط دولت-رسانه بر روند روزنامه نگاری توسعه در ترکیه (1945-2021)
منبع:
علوم خبری سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
11 - 40
حوزههای تخصصی:
روزنامه نگاری توسعه از دهه 1980 به بعد به صفاتی همانند بانی ملت-دولت، کارگزاران تقویت کننده دولت، حافظان شفافیت، مزین شده است. در همین راستا، هدف مقاله حاضر، واکاوی تأثیر متقابل روابط دولت-رسانه بر روند روزنامه نگاری توسعه و تأثیر آن بر فرآیند دموکراسی سازی ترکیه است. چارچوب نظری پژوهش حاضر، مبتنی بر «روزنامه نگاری توسعه» بوده و از روش «ردیابی فرآیند» بهره برداری شده است. در ترکیه، رابطه دولت و رسانه به ندرت در قالب رویکرد «خیرخواهی اقتدارگرا» که به ضرورت همکاری رسانه ها و دولت تأکید دارد، استوار بوده است؛ معهذا جریان مطبوعات به ویژه «روزنامه نگاری توسعه» توانسته است در بزنگاه های تاریخی نقش روشنفکری حرفه ای را بازی کند و انرژی لازم برای جنبش های اجتماعی را فراهم نماید. آغاز این روند، به دوره ی ورود ترکیه به سیستم چندحزبی در سال 1945 برمی گردد؛ دوره ای که زمینه ی تحولات شگرف در حوزه مطبوعات شکل گرفته بود اما در ادامه به جهت رویه ی تمامیت خواهی ساختار حاکم(سال های 1950)، ناقص باقی ماند. در دهه ی 1960، علی رغم کودتای نظامیان، به دلیل تصویب قانون اساسی لیبرال، مطبوعات ترکیه با یک فضای سیاسی تکثرگرا مواجه شدند و بدین ترتیب بار دیگر زمینه برای نقش آفرینی مطبوعات در رشد افکار و جریانات فراهم گشت. در دهه 1970 به جهت کودتای نظامیان، مطبوعات با موانع سخت مواجه شدند اما با تغییرات ساختاری -کیفی سال های 1980، مجدداً عرصه ی روزنامه نگاری رونق گرفت. دهه ی 1990 متأثر از نظام سیاسی آنارشیک وار، عرصه مطبوعات هم یک دوره ی پر از تشتت را تجربه کرد. از سال های 2003 تاکنون هم، جریان مطبوعات به غیر از یک دوره روند صعودی (2003 تا 2007) به جهت کاهش روند دموکراسی سازی، تغییر هدف دار برخی از مفاد قانون اساسی و تغییر نظام سیاسی از پارلمانی به ریاستی، فضای رشد و توسعه روزنامه نگاری توسعه به مراتب محدود شده است.
سازمانهای مردم نهاد ایران (خیریه) و ذی نفعان در رسانه های اجتماعی (مطالعه کیفی الگوهای ارتباطی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
103 - 128
حوزههای تخصصی:
امروزه همه جنبه های زندگی مردم مرتبط با رسانه های اجتماعی است. آمارهای رسمی نشانگر سپری شدن وقت زیاد بخش قابل توجهی از افراد در میان این رسانه ها است. سازمان های مردم نهاد (سمن ها) نیز مانند دیگر سازمان ها، رسانه های اجتماعی را برای باقی ماندن در محیط رقابتی و جذب و مدیریت ذی نفعان خود از قبیل: خیرین، داوطلبان، خدمت گیرندگان، مدیران وکارمندان استفاده می کنند. توسعه روابط موثرتر با ذی نفعان در سمن ها، نیازمند استراتژی متناسب برای استفاده از رسانه های اجتماعی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی- توسعه ای، از نظر ماهیت توصیفی و به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. جامعه آماری شامل خبرگان و ذی نفعان در دو حوزه رسانه های اجتماعی و سمن ها است ،که با روش اشباع تئوریک از 13 نفر مصاحبه عمیق گرفته شد. یافته های پژوهش نشان می دهد: در ایران به دلیل موانع مختلف و محدودیت های فیلترینگ، اینستاگرام اصلی ترین رسانه اجتماعی مورد استفاده سمن ها است و از دیگر رسانه های اجتماعی به صورت مکمل، با فاصله قابل تأملی بهره گرفته می شود. یافته های این پژوهش برلزوم اصلاح ساختار ارتباطی در سمن-ها، افزایش دانش جامع نگر به کارکردهای رسانه های اجتماعی، شناخت و تفکیک ویژگی های گروه های مختلف ذی نفع و شبکه سازی آنها در جهت اهداف خیریه ها تاکید دارد. در این پژوهش دریافتیم با توجه به تفاوت های زیرساختی اعم از فن آوری ، محدودیت های جغرافیایی ، تفاوت های دانشی و آمادگی های فرهنگی و فردی یک استراتژی ارتباطی عمومی قابل تعمیم وجود نداشته و بکارگیری استراتژی ارتباطی اقتضایی و تعاملی هدفمند با ذی نفعان توصیه می شود
ارائه الگوی رهبری افراد قومیت آذری زبان در سازمان براساس مدل فرهنگی لوییس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم تابستان ۱۴۰۰شماره ۵۴
233 - 256
حوزههای تخصصی:
اگرچه تاکنون موضوع رهبری و تأثیر سبک های مختلف آن بر عملکرد کارکنان مورد مطالعات زیادی قرار گرفته است، اما موضوع قومیت ها و پتانسیل آن ها به عنوان یک خرده فرهنگ در انجام وظایف مختلف سازمانی و نحوه برقراری ارتباط و همکاری اثربخش میان آن ها در سازمان ها کمتر مورد توجه قرار گرفته است. لذا این پژوهش سعی بر آن دارد تا بواسطه بررسی فرهنگ قومیت آذری زبان در کشور به ارائه الگوی رهبری متناسب با این قومیت را در سازمان بپردازد. پژوهش حاضر از حیث هدف در زمره تحقیقات کاربردی و از حیث روش گردآوری اطلاعات در زمره پژوهش های ترکیبی طبقه بندی می شود. به طوری که، پرسشنامه ای در میان 532 نفر از افراد آذری زبان استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان توزیع گردیده و از نظرات 9 مدیر سازمان های آذری زبان برای تکمیل اطلاعات استفاده شده است. به منظور بررسی نتایج به دست آمده به ترتیب از آمار توصیفی و روش تحلیل تم استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مدل فرهنگی افراد قومیت آذری زبان در دسته فرهنگ های فعال خطی قرار داشته و سبک رهبری تیم محور از بیشترین اثربخشی برای مدیریت و رهبری این افراد برخوردار است.
بازنمایی جنگ ایران و عراق در نمایشنامه های رادیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
199 - 224
حوزههای تخصصی:
یکی از وظایف رسانه، بازنمایی رویدادهای مهم تاریخی است. در تاریخ معاصر کشور ما، جنگ ایران و عراق، از اتفاقات مهمی محسوب می شود که دستمایه تولید آثار بسیاری شده است. هدف این پژوهش، بازنمایی جنگ ایران و عراق در نمایشنامه های رادیویی دهه 60 و 90 است، در گام بعدی، بازنمایی این رویداد با توجه به گفتمان های موجود در این دو دهه، مورد مقایسه قرار می گیرد. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. با توجه به لزوم مراجعه به آرشیو برای دریافت نمونه های موردنیاز، ابزار گردآوری اطلاعات، روش کتابخانه ای- اسنادی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مفاهیم ارزشی جنگ، بیشترین بازنمایی را در نمایشنامه های رادیویی داشته، شیوه برخورد با مرگ، اشتیاق به شهادت بوده و هراسی از کشته شدن، در میان نیرو های ایرانی، وجود نداشته است. همچنین درمورد رنج های ناشی از جنگ، پرداخت زیادی صورت نگرفته و بازنمایی نیرو های عراقی، بیشتر به شکلی منفی انجام پذیرفته است. این یافته ها درمورد هر دو دهه 60 و 90 صدق می کند. براساس نتایج به دست آمده، بازنمایی جنگ ایران و عراق در نمایشنامه های رادیویی دهه 60 و 90، تغییر زیادی نداشته و یکسان بوده است، درحالی که فضای جامعه، تغییر کرده و لازم است سلایق مخاطب امروزی هم در نظر گرفته شود و ناگفته های جنگ در کنار مفاهیم ارزشی آن، مورد توجه قرار گیرد.
استفاده صلح آمیز از فناوری هسته ای از منظر حق بر توسعه برای جمهوری اسلامی ایران (با تأکید بر بازنمایی آن در رسانه ها و اندیشکده ها ی آمریکایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری هسته ای، در کنار کاربردهای نظامی و بازدارنده خود، دارای قابلیت استفاده صلح آمیز برای حق بر توسعه کشورها است و این امکان در سال ها ی متمادی، کانون توجه بسیاری از حقوق دانان بوده است. این مقاله، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی و بهره گیری از آنچه که در رسانه های بین المللی بازتاب یافته، درصدد پاسخگویی به این سؤال است که استفاده کشورها، از جمله ایران از انرژی صلح آمیز هسته ای در راستای «حق بر توسعه» چگونه با موازین حقوق بین الملل، قابل ارزیابی است؟ در پاسخ به این سؤال، این فرضیه مطرح می شود مادامی که یک قاعده مسلم حقوق بین الملل، حق بر توسعه فناوری و دانش صلح آمیز هسته ای را از دولت ها سلب نکرده باشد، توسعه در کلیت آن از جمله در حوزه فناوری هسته ای نه تنها ممنوع نبوده، بلکه می تواند در راستای «حق بر توسعه» و حقوق بشر و نیز به موجب حقوق بین الملل عام مجاز باشد. رسانه های برون مرزی نیز می توانند این موضوع را به یک مطالبه جهانی، خصوصاً برای کشورهای در حال توسعه مانند ایران از نهادهای بین المللی، قدرت ها ی بزرگ و صاحبان باشگاه هسته ای در جامعه بین المللی و جنبش نم (NAM) تبدیل نمایند.
الگوی مفهومی مؤلفه های تغییر فرهنگ و امنیت فرهنگی در سوره مبارکه مؤمنون (مبنتنی بر رویکرد استنطاقی)
حوزههای تخصصی:
تفسیر موضوعی و استنطاقی قرآن، شاهراهی بسوی درک و طرح هدایت عام قرآن ناظر به مسائل و موضوعات عصری است که درقالب نظریاتی عام در نسبت با سنت ها و نوامیس اجتماعی در کتاب مقدس، استنباط می شود. سوره مبارکه مومنون هفتاد و چهارمین سوره نازل شده قرآن کریم بر پیامبر و امت، در پایان دوره مکی در شرایط سخت، مواجهه و تقابل مومنون و کافران و کیفیت تلاش انبیاء برای تغییر بینشی، گرایشی و رفتاری کفار را تبیین و ویژگی های جامعه شناختی دو طرف را مطرح می سازد. این مقاله پس از تحلیل مضمونی آیات این سوره با استفاده از تفاسیری چون المیزان، نمونه، مجمع البیان و...درصدد است تا با استنطاقی مساله مدار، نقشه و الگوی مفهومی فرهنگی پیامبر (ص) را در جریان هدایت، در اواخر دوره مکی به ترسیم کشیده و راهبردهای قرآن دراین زمینه را باز تنظیم نماید.یافته های پژوهش حاکی از آن است که سه مقوله تذکر، دفع سیئه با حسنه و هجرت به عنوان راهکاری برای حفظ امنیت فرهنگی معرفی شده اند.