فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۹٬۷۵۳ مورد.
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۵, Issue ۲, July ۲۰۲۱
163 - 176
حوزههای تخصصی:
Anime is a popular media in Iran nowadays, and some anime Instagram fan pages have over 400 hundred followers. Iranian anime audiences use the Instagram platform to gain news about anime, access anime broadcast and download resources and share and audit unofficial fans' content creations. Due to the lack of news websites’ coverage about anime and lack of anime news websites in Persian, Iranian anime fan-pages admins volunteer to translate anime news, usually from English and share the contents on an Instagram platform for the rest of the audiences. Applying Henry Jenkins’ participatory culture and convergence culture concepts, we prepared a questionnaire. We asked 387 anime audiences who were Instagram users about how often they watch anime, how often they read and watch anime fan-pages content, how often they participate in fandom chats and discussions. We saw an evident association for watching anime and reading and watching anime fan-pages content, while we saw a moderate association for watching anime and participating in fandom chats and discussions.
ارائه الگو از روزنامه نگاری شهروندی به منظور گسترش مشارکت مدنی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم بهار ۱۴۰۰شماره ۵۳
95 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی و ارائه الگو از روزنامه نگاری شهروندی به منظور گسترش مشارکت مدنی در ایران براساس نظریه داده بنیاد است. براین اساس، داده های پژوهش از 25 نفر از صاحبنظران و خبرگان حوزه علوم ارتباطات اجتماعی، با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و به واسطه روش نمونه گیری نظری انتخاب و گردآوری شده اند. همچنین برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، از فرایند کدگذاری نظری به منظور شمارش مفاهیم(مقولات پایه ای)، مقولات فرعی و مقولات اصلی استفاده شد. پس از اشباع نظری در مباحث کارشناسی مطرح شده، نتایج پژوهش پیش رو به الگویی مطلوب و جدید که شامل 14 مقوله اصلی، 41 مقوله فرعی و 509 مفهوم بود سوق داده شد. بدین منظور، برای اعتبارسنجی مقولات و الگوی برساخته شده، از دو روش ارزیابی به شیوه ارتباطی و تشکیل گروه کانونی یا متمرکز و برای پایایی سنجی در بخش قابلیت تکرارپذیری، از روش ضریب توافق بین دو کدگذار و نیز در بخش قابلیت تعمیم پذیری، از شیوه نمونه گیری نظری جامع و منظم استفاده شده است.
بازنمایی جنبش «جان سیاهان مهم است» در رسانه های جریان اصلی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قتل جورج فلوید، شهروند سیاه پوست آمریکایی، توسط یکی از افسران پلیس شهر مینیاپولیس، زمینه ساز اعتراضات گسترده شهروندان آمریکایی به نژادپرستی سیستماتیک در این کشور و شکل گیری جنبش «جان سیاهان مهم است» شد. دامنه این اعتراضات، محدود به قتل فلوید نماند و مردم در اقدامی بی سابقه، به این بهانه، بارها به نمادهای اساسی، از جمله: پرچم ، مجسمه های مشاهیر و نشان های تجاری و رسانه ای کشورشان هجوم بردند. نوع مواجهه رسانه های جریان اصلی با جنبش های اجتماعی، همواره موردتوجه محققان بوده است. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک، در پی بررسی بازنمایی این جنبش در رسانه های اصلی ایالات متحده، نظیر: سی ان ان، فاکس نیوز و نیویورک تایمز هستیم. به این منظور، از 25 مه تا 26 آگوست 2020، تعداد 20 خبر از نیویورک تایمز، 15 خبر از فاکس نیوز و 10 خبر از سی ان ان، با روش غیراحتمالی هدفمند، گردآوری شده و مورد بررسی قرار گرفتند. سپس داده های پژوهش با بهره گیری از نشانه ها و عناصر زبان شناختی مدل ون دایک، تفسیر و تبیین شدند. یافته ها نشان می دهد هر سه رسانه، در جریان اعتراضات یادشده، اقدامات معترضان در حمله به ارزش های آمریکایی و مؤلفه های قدرت نرم این کشور را به چالش کشیده و در جهت منفی نشان دادن این جنبش و مشروعیت زدایی از معترضان تلاش کرده اند. در این میان، فاکس نیوز، به دلیل نزدیکی اش به دولت وقت، نسبت به دو رسانه دیگر- که از منتقدان دولت دونالد ترامپ بودند- در به کاربستن «پارادایم اعتراض»، برچسب زنی و به حاشیه راندن معترضان، صریح تر عمل کرده است.
تحلیل عوامل تولید محتوا و سواد زیست محیطی در بین کاربران شبکه های اجتماعی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
173 - 143
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی محتوای سواد زیست محیطی در بین کاربران شبکه های مجازی در شهر تبریز انجام شده است. نوع تحقیق کاربردی و روش این تحقیق پیمایشی است. جامعه آماری شامل شهروندان 15 تا 59 ساله شهر تبریز است که از شبکه های اجتماعی مجازی استفاده می کنند. محاسبه حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تقریباً 384 نفر را در بر گرفت. روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای است. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه محقق ساخته با لحاظ محلی نگری و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که شهروندان درمورد نگرش و سبک زندگی زیست محیطی به وضعیت مطلوب نزدیک شده اند و درمورد دانش زیست محیطی نمره متوسط دارند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد با افزایش دانش زیست محیطی، میزان تولید محتوا نیز افزایش می یابد.
طراحی الگوی محتوای پیام های تبلیغاتی در عصر همگرایی رسانه ها به روش آمیخته اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، طراحی الگوی محتوای پیام های تبلیغاتی در عصر همگرایی رسانه ها بوده است. این پژوهش از دیدگاه هدف، کاربردی و از نظر راهبرد و روش پژوهش، ترکیبی (کیفی کمی) از نوع اکتشافی است. حجم نمونه در مرحله کیفی 44 نفر و در مرحله کمی 200 نفر بوده که در مرحله کیفی از روش نمونه گیری هدفمند بر اساس اصل اشباع نظری؛ و در مرحله کمی، از روش نمونه گیری بر اساس تعیین حجم نمونه در مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. ابزار گردآوری داده های پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بوده و تحلیل داده های کیفی با روش کدگذاری باز و بسته صورت گرفته است. داده های کمی نیز از طریق معادلات ساختاری در قالب نرم افزار SPSS و LISREL مورد آزمون قرار گرفت. یافته های به دست آمده از بخش کیفی، به شناسایی 9 عنصر اصلی، بستر توزیع، ابزارهای رسانه، صنایع رسانه، تمایل، جستجو، دوست داشتن، اقدام به خرید، عشق یا تنفر و تسهیم کردن با دیگران در رابطه با محتوای پیام های تبلیغاتی در عصر همگرایی رسانه ها انجامید و قالب مقیاسی 66 گویه ای به جامعه آماری در بخش کمی ارائه شد. بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که سیاستگذاران رسانه ملی و متولیان تبلیغات در کشور به تقویت بعدهای بستر توزیع و صنایع رسانه ای توجه ویژه ای نشان دهند، تا تعادل در ابعاد همگرایی رسانه ای ایجاد شود؛ همچنین به نظر می رسد که لازم است مدیران مسئول کانون های تبلیغاتی در کشور، اهمیت ابعاد ابزارهای رسانه و فناوری در عصر همگرایی رسانه ها را درک کنند و در اولویت فعالیت های تبلیغاتی خود قرار دهند تا منجر به بهبود عملکردشان در خصوص اقناع و ترغیب مخاطبان پیام های تبلیغاتی شود.
راهبردهای ارتقاء دیپلماسی دیجیتال ج.ا.ا در دوران پسابرجام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابزارهای ارتباطی نوین در بستر فضای مجازی و دیجیتال در قرن 21 در شکل دهی به افکار عمومی و ذهنیت ها، تأثیر به سزایی دارند. هدف این تحقیق، راهبردهای مطلوب ارتقاء دیپلماسی دیجیتال ج.ا.ا در دوران پسابرجام است. این تحقیق با استفاده از روش دلفی، طی سه مرحله، با بهره گیری از الگوی برنامه ریزی استراتژیک انجام شد. برای دستیابی به اهداف تحقیق از نظرات خبرگان این حوزه استفاده شد. بعد نوآورانه این تحقیق استفاده از نخبگان عرصه های ارتباطات بین الملل و روابط بین الملل و مطالعات امنیتی در گروه دلفی و ترکیب این مباحث سه گانه در یافته ها و نتیجه تحقیق است. نتیجه این تحقیق نشان داد راهبردهای رقابتی مناسب ترین راهبردها برای ارتقاء دیپلماسی دیجیتال ج.ا.ا در دوران پسابرجام هستند. در انتها راهبردهای رقابتی تدوین شده اولویت بندی شدند. مهمترین راهبرد این تحقیق « بهره گیری از گسترش شبکه های رسانه ای خصوصی در فضای مجازی با حمایت کارشناسان نخبه رسانه ای برای حضور کارا و اثربخش در فضای جنبش های اجتماعی معاصر جهانی در دوران پسابرجام » است، که به نظر می رسد با نظریه موازنه نرم مطابقت دارد.
ارتباطات زیست محیطی و آب: تحلیل محتوای مستندهای دهه هشتاد و نود سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه ایران با موضوعات و مسائل زیست محیطی متعددی روبرو است. در میان موضوعات زیست محیطی جامعه ایران «مسئله آب» یکی از برجسته ترین مسائل است. امروزه رشته های علوم انسانی هم به موضوعات زیست محیطی و تبعات آنها واکنش نشان داده اند. ارتباطات زیست محیطی هم یکی از عرصه هایی است که پتانسیل خوبی برای کمک به حل ابعادی از مسائل زیست محیطی دارد. بر این اساس در این مقاله از منظر ارتباطات زیست محیطی و با رویکرد نظری چارچوب بندی به مطالعه مسئله آب در سینمای مستند دهه هشتاد و نود ایران پرداخته شده است. سوال اصلی تحقیق این است که سینمای مستند ایران چگونه به مسئله بحران آب در ایران پرداخته است؟ برای پاسخ به سوال تحقیق 22 فیلم مستند با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل شده است. تحلیل محتوای کیفی این مستندها نشان می دهد چارچوب تشخیصی و تجویزی توسعه پایدار غالب-ترین و فراگیرترین چارچوبی است که مستندسازان ایرانی مساله بحران آب در ایران را در قالب آن چارچوب بندی کرده اند.
شناسایی و بررسی عوامل مؤثربر کاهش فقر شیعیان در افغانستان بر اساس رویکردتحلیل سلسله مراتبی
حوزههای تخصصی:
فقر دارای آثاراقتصادی، اجتماعی و سیاسی در جوامع بوده است. هدف این تحقیق شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر کاهش فقر شیعیان در کشور افغانستان می باشد. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) انجام شده و با بهره گیری از نرم افزار اکسپرت چویس عوامل مؤثر بر کاهش فقر رتبه بندی گردیده است. یافته های تحقیق درکشور افغانستان نشان می دهد که چهار عامل عمده در کاهش فقر شیعه ها در این کشور شامل عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاستی-حکومتی و فرهنگی می باشند که هر عامل دارای شاخص های مشخص می باشند و در مجموع 30 شاخص برای این چهار عامل شناسایی شده است. نتایج نشان می دهد عامل سیاستی – حکومتی فقر با داشتن ضریب (0.469) در رتبه اول و معیار عامل اقتصادی فقر، عامل اجتماعی فقر و عامل فرهنگی فقر به ترتیب با داشتن ضریب (0.268 ، 0.152 و 0.112) به ترتیب در رتبه های دوم، سوم و چهارم قرار گرفته است. رتبه بندی شاخص های سی گانه چهار معیار اصلی، به طور کلی نشان می دهد که شاخص فساد اداری و سوء استفاده از قدرت در دستگاه های دولت، فرار سرمایه ها(به علت جنگ های خارجی و نزاع های داخلی) و کوتاهی دولت در تأمین اجتماعی، تأمین غذا، تأمین مسکن و بهداشت عمومی به ترتیب با بیش ترین وزن (0.102 ، 0.096 و 0.088) در رتبه اول تا سوم قرار گرفته اند.
تحلیل نگرش صاحب نظران علوم ارتباطات اجتماعی درباره عوامل مؤثر بر بی موبایل هراسی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم زمستان ۱۴۰۰شماره ۵۶
103 - 134
حوزههای تخصصی:
پژوهش کیفی کمّی (آمیخته) پیش رو به منظور تحلیل نگرش صاحب نظران علوم ارتباطات اجتماعی درباره عوامل مؤثر بر بی موبایل هراسی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد. ابتدا، با رویکرد کیفی و روش تحلیل داده بنیان، ویژگی ها و مؤلفه ها را استخراج کردیم. بر این اساس، با 22 نفر از استادان و نخبگان دارای سابقه تدریس و پژوهش در حوزه رسانه، علوم ارتباطات اجتماعی و جامعه شناسی ارتباطات مصاحبه عمیق انجام شد. تحلیل داده بنیان داده های بخش کیفی به استخراج 72 مفهوم، 6 مقوله اصلی و 19 مقوله فرعی منجر شد که بیشترین تأکید بر چهار مؤلفه اصلی (عوامل فردی و خانوادگی؛ عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی؛ عوامل مداخله گر و نقش رسانه ها) در بروز پدیده بی موبایل هراسی بود. در مرحله دوم، برای سنجش یافته های بخش کیفی (چهار عامل بروز پدیده بی موبایل هراسی)، از رویکرد کمّی و روش پیمایش استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کمّی پرسش نامه استاندارد، محقق ساخته و موردتأیید خبرگان با 40 سؤال بود که پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد. واحد تحلیل در بخش کمّی دانشجویان هستند. پس از آزمون فرضیات، وجود رابطه میان عوامل عدم خودآگاهی و اضطراب، عدم اعتماد به نفس، خودنمایی، سواد رسانه ای، وابستگی به تلفن همراه هوشمند و فضای مجازی، کتاب خوانی، مهارت و خودکنترلی با بروز پدیده بی موبایل هراسی تأیید شد.
رابطه فرهنگ دموکراسی نوین مشارکتی و استفاده از شبکه های اجتماعی (مطالعه موردی: معلمان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۵)
75 - 97
حوزههای تخصصی:
این مقاله، به موضوع رابطه فرهنگ دموکراسی نوین مشارکتی و استفاده از شبکه های اجتماعی، در جامعه معلمان شهر اصفهان می پردازد. دموکراسی نوین مشارکتی، کاربرد نوآورانه رسانه های جدید، در جهت عمق بخشیدن به حکومت دموکراتیک از طریق تسهیل مشارکت مستقیم تر مردم، در تصمیم گیری های سیاسی است. شکل گیری فرهنگ سیاسی مشارکت بر مبنای فضای نوین ارتباطی، بین همه گروه های مختلف جامعه اهمیت دارد، اما شکل گیری این فرهنگ، بین معلمان، به دلیل نقش کلیدی آنان در فرایند جامعه پذیری سیاسی از اهمیت مضاعفی برخوردار است. هدف از پژوهش حاضر، پاسخ به این سوال است که فرهنگ دموکراسی نوین مشارکتی جامعه معلمان، بر بستر استفاده از شبکه های اجتماعی چگونه است؟ برای این مقصود، متغیرهای استفاده از شبکه های اجتماعی و فرهنگ دموکراسی نوین مشارکتی در جامعه معلمان شهر اصفهان، سال تحصیلی 97-1396، با روش پیمایش مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج به دست آمده، بیانگر آن است که رابطه بین فرهنگ دموکراسی مشارکتی با استفاده از شبکه های اجتماعی، در نمونه مورد بررسی با وجود قید "اعتماد به شبکه های اجتماعی"، رابطه ای معنادار و همسو است. به عبارتی، لزوماً استفاده از شبکه های اجتماعی منجر به ایجاد و یا افزایش سطح فرهنگ دموکراسی مشارکتی نمی شود، بلکه زمانی که مراجعه به شبکه های اجتماعی، به عنوان منبع آگاهی از اخبار و اطلاعات سیاسی، با اعتماد به این رسانه همراه شده، در ارتقای سطح فرهنگ دموکراسی مشارکتی پاسخگویان مؤثر بوده است.
اعتیاد به گوشی های هوشمند و نقش آن در سلامت روانی کاربران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هفتم زمستان ۱۴۰۰شماره ۲۸
305-337
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، اعتیاد به گوشی های هوشمند به پدیده ای نسبتاً رایج در بین کاربران نوجوان تبدیل شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش اعتیاد به گوشی های هوشمند در سلامت روانی دختران و پسران نوجوان بود. طرح پژوهش حاضر از نوع پژوهش های مقطعی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان مهدی شهر سمنان تشکیل می داد. تعداد 211 نفر دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از این جامعه انتخاب شدند. ابزار سنجش شامل فرم کوتاه پرسشنامه اعتیاد به گوشی هوشمند(SPAI-SF) بود. از این ابزار به منظور غربالگری افراد معتاد به گوشی هوشمند از افراد غیرمعتاد به آن استفاده شد. سطح سلامت روانی آزمودنی ها نیز با استفاده از پرسشنامه 28 سؤالی سلامت عمومی (G.H.Q) مورد سنجش قرار گرفت. با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره عاملی، داده ها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر معنادار نبودن اثر تعاملی و در مقابل، معناداری اثر مستقل دو متغیر اعتیاد به گوشی هوشمند و جنسیت بر سلامت روانی کاربران بود. آنچنان که نمره کلی سلامت روانی و علائم جسمانی، اضطراب و افسردگی کاربران معتاد به گوشی هوشمند، پایین تر از کاربران عادی بود. همچنین مشخص شد که نمره کلی سلامت روانی و علائم جسمانی و اضطراب دختران پایین تر از پسران است. این نتیجه نشان دهنده اثرات زیانبار اعتیاد به گوشی هوشمند در کاهش سلامت جسمانی و روان شناختی کاربران نوجوان است. بنابراین اقدام در جهت پیشگیری از اعتیاد به گوشی های هوشمند می تواند، مانع بروز آسیب جسمانی و روانی بیشتر در کاربران شود.
چگونگی بازنمایی نمادهای عاشورایی در سریال مختارنامه
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۹ و ۱۰
112 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به دنبال واکاوی معانی نماد های عاشورایی، با قابلیت نمایشی است، و ترسیم چگونگی بازنمایی نمادهای عاشورایی در فیلم و سریال های تلویزیونی، و راه های ارتقاء آنها است.روششناسی پژوهش: بهره گیری از روش ( تحلیل محتوای کیفی) و تکنیک نشانه شناسی جان فیسک .یافته ها: یافته ها نشان می دهدکه، نماد های استفاده شده در فیلم ها و سریال های تلویزیونی با موضوع عاشورا دارای مفاهیم عمیقی هستند که می توان از آنها در راستای تعمیق بخشی و تولید یک معنای دقیق در قالبی نمایشی استفاده کرد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که نمادهای عاشورایی دارای ظرفیت های بسیار بالایی برای استفاده درآثار نمایشی هستند، اما سازندگان آثار نمایشی به چگونگی بازنمایی این نمادها توجه کافی ندارند و در بیشتر موارد در بازنمایی آنها اشتباه کرده اند. این نحوه بازنمایی گاهی مفاهیم دیگری را در قالب نماد های عاشورایی به بیننده منتقل کرده است.کلیدواژه ها: نماد، نشانه، سریال تلویزیونی، مختارنامه، عاشورا، بازنمایی
امکانات مستند بازسازی در انعکاس سیره علمای دین
حوزههای تخصصی:
هدف: مستند بازسازی دارای گونه های مختلفی بوده که هر نوع آن در بازسازی واقعیت و میزان تأثیری پذیری از آن، حدود متفاوتی دارد. در این پژوهش امکانات هر یک از انواع مستند بازسازی را در بازسازی سیره علمای دین، بیان نموده ایم.روش شناسی پژوهش: از طریق مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات فیلم ها، داده های به دست آمده با روش تحلیل کیفی با رویکرد توصیفی تبیین می گردند.یافته ها: در بخش امکانات روایی، سیره علمای دین می تواند در انواع گونه های مستندهای بازسازی ازجمله، مستند بازسازی از مواد اسنادی (آرشیوی)، مستند درام، درام مستند و مستند انیمیشن به عنوان موضوع مورد استناد قرار گیرد. ویژگی های میزانسن، تصویرفتوگرافیک، تدوین و صدا را در امکانات بیانی مستند بازسازی در انعکاس سیره علمای دین بررسی کردیم.نتیجه گیری: مستند بازسازی در صورتی می تواند در عین وفاداری به واقعیت، اثری تأثیرگذار را خلق کند که مستندساز، شناخت کافی به ابعاد زندگی شخصی و اجتماعی این بزرگان و دوره ی زیستشان و علم کافی به دین مبین اسلام و همچنین شناخت هنرهای اسلامی را داشته باشد.
استخراج الگوی سبک زندگی ترویجی شبکه های ماهواره ای فارسی زبان (مورد مطالعاتی : شبکه های من و تو و جم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه ها، بویژه شبکه های تلویزیونی در قالب برنامه های متعدد مخصوصا سریال های تلویزیونی همواره درصدد هستند تا الگوهای مختلف سبک زندگی را ترویج نمایند. در این تحقیق، شبکه های ماهواره ای من و تو و جم به عنوان مهم ترین شبکه ها با کارکرد ترویج سبک زندگی انتخاب و با روش تحلیل محتوای کمی و با بهره گیری از آزمون کای اسکوئر الگوی ارائه شده در آنها تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان می دهد، در شبکه های مورد مطالعه، در قلمرو موضوعی فرد و خانواده، فرهنگی، اجتماعی و دینی شبکه «من و تو» به ترتیب با فراوانی 300، 1103، 256 و 38 بیشتر از شبکه جم به به تولید و پخش برنامه پرداخته است. شبکه های مورد بررسی بیشترین تولیدات خود را به حوزه فرهنگی و کمترین را به حوزه دینی اختصاص داده اند. به طوری که «الگوی خرید و مصرف» و «اوقات فراغت» از مولفه های سبک زندگی در حوزه فرهنگی، به ترتیب دارای بالاترین درصد فراوانی هستند و مقوله ی «پوشش و آرایش» دارای بالاترین میزان فراوانی است. در قلمرو موضوعات فرهنگی مولفه های تنوع طلبی، سرگرمی و تفریح بیش از دیگر مولفه های سبک زندگی در امر برنامه سازی دارای اهمیت است. این برنامه ها به ارائه الگوهای مدرن غربی در مدیریت خرید و مصرف فرد و جامعه با تاکید بر اشاعه نوع و میزان پوشش و آرایش، تشویق و ترغیب مخاطبان (به ویژه زنان) به عریانی و پوشش های نیمه عریان می پردازند که نشان دهنده تلاش این شبکه ها برای اشاعه عریانی در جامعه ایران به عنوان الگوی صحیح سبک زندگی است.
مؤلفه های نظریه سیاستی آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با فضای مجازی از نگاه خبرگان مدیریتی و اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و گسترش فضای مجازی و همه گیری بهره مندی از آن به خصوص در میان کودکان و نوجوانان، سبب ایجاد دغدغه بسیار جدی برای خانواده ها و متولیان امر آموزش و تربیت در کشور از حیث چگونگی مواجهه با آن شده است. استفاده گسترده کودکان و نوجوانان از فضای مجازی و عدم نظارت و تنظیم گیری کافی از سوی نهادهای متولی امر تربیت، به دلیل تأثیرگذاری شگرف آن بر فرآیندهای تربیتی و تغییر کنش های رفتاری آنان، به مرور سبب ایجاد گسست ها و بحران های اجتماعی و شکاف های میان نسلی عمیق میان والدین و فرزندان خواهد شد و به تدریج جایگاه مدرسه به عنوان مهمترین رکن تعلیم و تربیت رسمی و عمومی را متزلزل خواهد کرد. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد کیفی درصدد فهم وضعیت موجود نظریه سیاستی وزارت آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با فضای مجازی و به دست آوردن مؤلفه های وضعیت مطلوب آن، از طریق مصاحبه عمیق با مدیران و خبرگان و تحلیل داده های به دست آمده از طریق روش داده بنیاد بوده است. نگاه مبتنی بر تصدی گری در وزارت آموزش وپرورش، عدم تعامل صحیح با بخش خصوصی و بازار، ضعف بدنه مدیریتی و ستادی آموزش وپرورش، مؤلفه های نظری موجود را تشکیل داده اند. مؤلفه های مطلوب نظریه سیاستی نیز، ایفای نقش تنظیم گری و راهبری و نظارت محتوایی توسط آموزش وپرورش در کنار تعریف نقش صحیح برای بخش خصوصی جهت تولید محتوای سالم، مفید و ایمن، و ضرورت توجه به اولویت ایجاد سرویس و تولید محتوای بومی در زیرساخت شبکه ملی را شامل می شود.
شناسایی گونه های مشابه با خبر جعلی و تبیین شاخصه های تفاوت بین آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبارت جدید «خبر جعلی» با پدیدار شدن تغییرات گسترده در زیرساخت های ارتباطاتی و پدید آمدن رسانه های نو و تغییرات بعدی در ساختارها و نهادهای جوامع انسانی، ازجمله در سیاست و اقتصاد، در سال های اخیر به یکی از مسائل بحث برانگیز حوزه های عمومی و دانشگاهی رشته های مرتبط با روزنامه نگاری، رسانه، ارتباطات و فرهنگ تبدیل شده است. این اصطلاح علمی در مباحث عمومی برای تبیین پدیده های مختلفی مورد استفاده قرار می گیرد که لزوماً در معنای دقیق کلمه خبر جعلی نیست. فقدان تعریف واضح از اصطلاح خبر جعلی و مواردی که به صورت معمول با این اصطلاح علمی اشتباه گرفته می شوند شناسایی و مقابله با هرکدام از این موارد را دشوار می کند. این مقاله، با بررسی جامع منابع علمی موجود، انواع گونه های مشابهی را که بعضاً حتی از سوی افراد دانشگاهی با خبر جعلیْ یکسان در نظر گرفته می شوند شناسایی کرده است. این گونه های مشابه عبارت اند از: محتوای طنز، نقیضه، محتوای ساختگی، محتوای دست کاری شده، پروپاگاندا، محتوای تجاری، محتوای حیله گرانه و شایعه. سپس از طریق مصاحبه عمیق با 18 نفر از متخصصان حرفه ای و دانشگاهی حوزه خبر و رسانه، شاخصه هایی برای مقایسه و سازمان دهی مفهومی این پدیده های رسانه ای به دست آمد که عبارت اند از: «مؤلف»، «سردبیری»، «محتوا» و «جنس رابطه». در پایان این مقاله، بر اساس شاخصه های به دست آمده، به تبیین اصطلاح خبر جعلی و تدوین یک جدول کامل برای بیان روشن تمایزها و تشابه ها پرداخته شده است.
تأثیر همگرایی و واگرایی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی بر سیاست خارجی دولت آمریکا در قبال ایران (با تأکید بر راهکارهای رسانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران و عربستان سعودی به مثابه دو قطب مهم در غرب آسیا، روندی از همگرایی و واگرایی را در مناسبات خود طی کرده اند. وزن ژئوپلیتیکی دو کشور در این منطقه و نقش بالقوه آن ها در حل تعارضات تا حدی است که هر یک از دو کشور، همواره به عنوان بازیگری راهبردی در پروژه های کلان بازیگران جهانی، انتخاب شده اند. بر این اساس، هدف<strong> </strong>مقاله حاضر تحلیل عوامل همگراساز و واگراساز در روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی و تأثیر این عوامل بر سیاست خارجی دولت امریکا در قبال ایران است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که روابط ایران و عربستان سعودی مبتنی بر تقابل و همکاری بوده است. رابطه ای که مکانیزم های آن با درگیری های ژئوپلیتیک، جنگ های نیابتی، نفتی و ائتلاف سازی منطقه ای پیوند خورده است؛ بر این اساس، با داشتن تهدیدهای مشترک و توانمندی ها و قابلیت های دو کشور و راهبرد «منفعت محور» و«دخالت گرایانه » دولت امریکا در امور داخلی کشورهای غرب آسیا، قرار گرفتن ایران و عربستان بر مدار واقعیت ها و اشتراکات جغرافیایی، فرهنگی و اقتصادی با تقویت «سیاست همسایگی» از طریق دیپلماسی عمومی و دیپلماسی رسانه ای، همگرایی دو کشور ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
واکاوی عوامل مرتبط با بازنمایی بدن در شبکه های مجازی در بین کاربران ایرانی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۲)
53 - 84
حوزههای تخصصی:
این تحقیق، با هدف واکاوی عوامل مرتبط با بازنمایی بدن در شبکه های مجازی (مطالعه موردی: کاربران ایرانی اینستاگرام) و به منظور شناسایی نقش استفاده افراد از شبکه اجتماعی اینستاگرام، در میزان بازنمایی بدن اجتماعی، نمایشی و زیباشناختی آن ها صورت گرفته، که محقق درصدد است با آزمون چهار فرضیه تحقیق اهداف ذکرشده را محقق سازد. در پژوهش حاضر، روش تحقیق تلفیقی بود و از دو روش کیفی با تکنیک های تحلیل محتوا و مصاحبه و روش کمی (پیمایش) با تکنیک پرسشنامه استفاده شده است. با توجه به اهداف و ویژگی های پژوهش، در بخش کیفی نمونه آماری تحقیق، 20 نفر از کاربران اینستاگرام با دنبال کنندگان بالای 1000 نفر (در طول روز حداقل سه بار خود را به نمایش می گذارند) است، که تعداد 60 عدد عکس از صفحه آن ها مورد تحلیل قرار گرفت. همچنین حجم نمونه در بخش کمی 384 نفر از شهروندان ساکن شهر تهران در سال 98 است. برای نمونه گیری در روش های کمی و کیفی به ترتیب از روش نمونه گیری خوشه ای و روش اشباع بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که رابطه معناداری بین میزان استفاده افراد از شبکه اجتماعی اینستاگرام و میزان بازنمایی بدن اجتماعی، نمایشی و زیباشناختی وجود دارد. همچنین محقق، در تحلیل بازنمایی عکس ها در شبکه اجتماعی اینستاگرام دریافت، از حیث تکنیک های بازنمایی به کار برده شده، در تیپ بدن اجتماعی از تکنیک های آشکارسازی و پنهان سازی، در الگوی بدن نمایشی از تکنیک های ورزیدگی و اغواگری و درنهایت در الگوی بدن زیباشناختی از تکنیک های زیبایی شناختی و زیبایی مصنوعی استفاده شده است.
عوامل تاثیرگذار بر هویت فرهنگی دانشجویان ایرانی عضو شبکه های اجتماعی (مطالعه موردی: فیس بوک، تلگرام و اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هفتم تابستان ۱۴۰۰شماره ۲۶
359-394
حوزههای تخصصی:
امروزه شبکه های اجتماعی مجازی به مثابه بستری برای انتقال پیام های فرهنگی نقش مهمی در شکل دهی به فرهنگ دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر هویت فرهنگی دانشجویان ایرانی عضو شبکه های اجتماعی مجازی انجام شد. نمونه پژوهش385 نفر از دانشجویان پر مصرف شبکه های اجتماعی (فیس بوک، اینستاگرام و تلگرام) می باشند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. ابزار گرداوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است. بر اساس یافته ها بین متغیرهای مستقل حضور و تعامل ، نوع شبکه، انگیزه-های استفاده از شبکه و انگیزه های انطباق بین فرهنگی دانشجویان با متغیر وابسته هویت فرهنگی رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد انگیزه استفاده از شبکه با 71/0 درصد ضریب مسیر بیشترین و نوع شبکه اجتماعی با ضریب مسیر 14/0 کمترین تاثیر را بر هویت فرهنگی دارد؛ بر طبق مدل نهائی برازش شده در مولفه های هویت فرهنگی، نظام اجتماعی با 74/0درصد ضریب مسیر نسبت به زبان با 64/0درصد ضریب مسیر بیشترین تاثیر را از متغیرهای مستقل می پذیرد. براساس نتایج لازم است پیش از هر گونه اقدام سیاستگذارانه، تصمیم سازی و جهت گیری های آتی در حوزه شبکه های اجتماعی از سوی سیاستگذاران و متولیان امر نیازها و انگیزه های دانشجویان چه در حوزه استفاده هدفمند از شبکه ها و چه در حوزه انطباق بین فرهنگی به رسمیت شناخته شوند.
تحلیل عصب شناختی آسیب های رسانه های نوین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای در رسانه و فرهنگ سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
115 - 139
حوزههای تخصصی:
بیش از دو دهه است که روانشناسان و جامعه شناسان درباره آسیب های رسانه های نوین اجتماعی هشدار می دهند. در دهه اخیر، تحقیقات عصب شناختی نیز به کمک این حوزه آمده است تا بنیادی تجربی برای این مدعا فراهم آورد. (زمینه پژوهش). در این مطالعه ی توصیفی، قصد داریم ابعاد عصب شناختی آسیب های رسانه های اجتماعی را واکاوی کنیم (روش کار). سه بخش مغز یعنی «شبکه شناخت اجتماعی»، «شبکه شناخت خود مرجع» و «شبکه پاداش»، در گرایش افراد به رسانه های اجتماعی نقش اساسی دارند. مکانیسم های پاداش که در رسانه ها تعریف شده است و تغییرات عصب شناختی مغز در دوران نوجوانی، سبب فعالیت بیشتر این سه منطقه می شود و یک تقویت کننده مهم در استفاده روز افزون از رسانه های اجتماعی است. از سویی، تنهایی، افسردگی و ضعف حافظه از مهم ترین آسیب های رسانه های اجتماعی است که ریشه آن علاوه بر تغییرات عصب شناختی مغز در دوره نوجوانی، به تأثیر همسالان و چندوظیفه ای بودن رسانه های اجتماعی نیز باز می گردد (یافته ها). در این مقاله پس از بررسی عصب شناختی برخی از مهم ترین آسیب های رسانه های اجتماعی، به این پرسش پاسخ می دهیم که آیا پژوهش های عصب شناختی از آسیب های رسانه های اجتماعی حمایت می کنند یا خیر؟ در انتها یادآور می شویم که این تحقیق ها با محدودیت هایی نیز همراه است اما اعتبار نتایج پژوهش های این حوزه را مخدوش نمی سازد (نتیجه گیری).