در تحلیل رسانههای جمعی، همة کسانی که دادههای مکتوب، شنیداری یا دیداری را به منظور پر کردن اوقات فراغت یا رفع نیازشان دریافت میکنند مخاطب قلمداد میشوند. مخاطبان در دو گروه فعال (هدفمند) و غیرفعال قرار میگیرند ویژگی های فردی و تحصیلی در عام و خاص بودن مخاطب دخیل نیست و تنها ، هدف تعیین کننده طبقه مخاطب است .نداشتن تعریف درستی از مصرف کننده پیام به ویژه در رادیو و تلویزیون از مشکلات عمده پیام رسانان است و بدیهی است که قایل شدن به ویژگی ثابت برای مخاطبان ، برنامه سازان را در تهیه برنامه آسوده خاطر می کند . به لحاظ تعدد شبکه ها و تنوع برنامه های صدا و سیما مخاطبان عام در گذر زمان به مخاطبان خاص تبدیل می شوند که این عین توسعه یافتگی است . دو مقوله شناسایی مخاطبان در تدوین برنامه ها و شناخت ساختارهای اجتماعی - اقتصادی از مقوله هایی هستند که توجه به آن ها ضروری به نظر می رسد. فعالیت های اقتصادی ، شغلی و مطالعاتی مخاطبان غیر فعال را در زمره مخاطبان فعال در می آورد چرا که هدف تعریف شده ای از زندگی ( یا خود سازی ) به آنان می دهد. خانم دکتر کاظمی پور ، سه فرایند شناخت جامعه ، شناخت نیازهای مخاطب و شناخت مصلحت او را گام هایی می داند که می تواند رابطه رسانه و مخاطب را بهینه کند . به اعتقاد وی اگر رادیو و تلویزیون رسالت خود را به عنوان تبلور فکری و فهنگی انسان ها تعریف کند می تواند به توسعه اقتصادی و ارتقاء جامعه در پرورش انسان های کوشا و توانمند کمک کند . به نظر ایشان مصلحت همان نیاز واقعی است و منظور از مصلحتی که ما می گوئیم همان چیزی است که مخاطب را والا و توانمند می کند ، به طوری که اگر رسانه بیش از حد به نیازهای مخاطبان عام توجه کند ، کارکردهای منفی داشته و در خوش بینانه ترین وضعیت رسانه ای مخدر است که فقط برای گذران اوقات فراغت به کار می آید.
آیا میتوان به فاصله حداکثر 24 ساعت میزان استقبال یا عدم استقبال از برنامههای هرشبکه رادیویی یا تلویزیونی را مشخص کرد؛ بدین معنی که معلوم شود درطول شبانهروز چند درصد مردم به برنامههای هرشبکه توجه داشتهاند و برای کدام برنامه مخاطب کم شده و درصد کم شدن نیز مشخص شود و یا بالعکس.
مدیران صداوسیما چگونه از میزان استقبال مخاطبان خود مطلع میشوند و آمارهای بدست آمده چقدر با واقعیت منطبق است؟
این مقاله به موضوع کاربرد فنآوری نوین در سنجش مخاطبان میپردازد. هدف فراهم ساختن سیستمی است که میزان برنامههای دیداری یا شنیداری استفاده شده توسط هرعضو خانواده را با دقت ثانیهای جمعآوری نماید. چنانچه بتوانیم به چنین سیستمی دست یابیم به شبکههای پرمخاطب و کم مخاطب، همچنین پرمخاطبترین و کم مخاطبترین لحظات شبانهروز در ایام مختلف دست پیداکردهایم. این مقاله آخرین دستاورد تکنولوژی را در این زمینه با عنوان PMM معرفی مینماید.PMM دستگاهی است به اندازه یک فراخوان (Pager)که بهمراه کاربر خواهد بود. این دستگاه صدای شبکههای مختلف رادیویی وتلویزیونی را که از قبل کد شدهاند، شناسایی کرده و کانال موردنظر را به همراه زمان دقیق ثبت مینماید. شب هنگام این اطلاعات بوسیله خط تلفن به مرکز ارسال و پردازش شده و بصورت نمودارهای مختلف در اختیار مدیران قرار میگیرد.
رسانه های جمعی و تعامل آنها با مخاطب ، لزوم شناخت مخاطبان و توجه به سیاست گذاری ها در رسانه های جمعی از اهم پرسش هایی بود که با دکتر آشنا در میان گذارده و نظات ایشان را در این زمینه جویا شدیم .ایشان بر این عقیده اند که : از دید جامعه شناسی ارتباطات ، مخاطبان توده های عظیمی از انسان های پراکنده با ویژگی های ناشناخته که هیچ گونه پیوندی با هم ندارند. وجه مشترک آنها همان تاثیری است که از رسانه می گیرند. بالطبع کارکرد اصلی وسایل ارتباط جمعی برای مخاطب قرار دادن توده هاست اگر از این وسایل برای مخاطب قرار دادن گروه های خاص استفاده کنیم ، استفاده اسراف آمیز از وسیله ای کرده ایم که برای کار بزرگ تری خلق شده است مخاطب رسانه می تواند کاملا فعال و یا کاملا منفعل باشد . آنچه مهم است تعامل سه نهاد رسانه ، جامعه و خود مخاطب است که بر منفعل بودن یا فعال مخاطبان تاثیر دارد . به نظر ایشان رسانه ها از همان نقایص و منافذی که در شخصیت ما وجود دارد می توانند بر ما نفوذ کنند . مطلوب این است که خواسته های مخاطبان ، نیازهای آنان و مصالح سیاست گذاران رسانه ها با هم همسو باشند . باید تعریف مطلوبی از انسان و آرمان های هستی شناسی او ارائه دهیم و اصول اعتقادی خود را در این زمینه شفاف کنیم . دکتر آشنا توصیه می کند که صدا و سیما به مسائل اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی روز توجه کند و برای حل این مشکلات به تحقیقات پایه ای و بنیادی دست بزند، آنچه تاکنون خیلی کم بدان پرداخته شده است .
هدف این مقاله، طبق گفته مولف آن، بررسی تصور و درک نهادی از مخاطب است. بررسی مخاطبان از دو بعد برداشت و شناخت آنان از رسانهها و طرز تلقی برخی از کارکنان رسانهها مانند ژورنالیستها و تولیدکنندگان از عموم مردم، صورت گرفته است. مولف براین باور است که تصورات رسانهها از مخاطب نقش مهمی در تولید برنامههای داستانی دارد. باتوجه به ناهمسانی مخاطبان امروزی، یکی از راههای بهدست آوردن این تصورات ناهمسان، استفاده از گروه تولید جمعی است که در تولیدات سمعی و بصری بسیار رایج است. مولف در ادامه، براهمیت شناخت مخاطب تاکید کرده و به بررسی تحقیقات انجام شده دراین زمینه میپردازد. وی چنین نتیجهگیری میکند که مطالعات و بررسیهای مختلف مانند تلویزیون بهدست خواهد داد. نکتهاین است که هرکس از مخاطبان تصورخاص خود را دارد.
دانشگاهیان برمبنای روش شناختی و دیگر گفتمانهای علمی، و موسسههای رسانهای بر مبنای اهداف سازمانی خود به مخاطب میاندیشند.
هرگاه موضوع مخاطب رسانه بهمیان میآید. معمولا فقط مخاطبان رسانه رادیو و تلویزیون در ذهن تداعی میشود درحالی که رسانههای مکتوب نیز سهم عمدهای در اطلاعرسانی،ارتقای سطح آگاهیهای جامعه، ارائه اخبار و تحلیل های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دارند. دراین نوشتار، موضوع مخاطب از دیدگاه فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی مورد توجه قرار گرفتهاست و ضمن توصیف ویژگیهای سیستم های ارتباطی سعیشده است تفاوتهای نگرش به مخاطب از دو دیدگاه رسانه یکسویه پخش همگانی و سیستمهای چند رسانهای تعاملی بررسی شود. به عبارت دیگر، نگارنده در پیآن است که جایگاه و نقش مخاطب را در سیستمهای ارتباطی تبیین سازد. آن دسته از مشخصات فناوریهای رسانهای که به نحوی به مخاطب مربوط میشوند، مبنای این بررسی را تشکیل خواهند داد.
آقای دکتر علی لاریجانی در عرصه دین ، فرهنگ و سیاست چهره ای آشناست . آشنایی با فرهنگ و معارف اسلامی ، سابقه تحصیل و تدریس در حوزه فلسفه غرب در دانشگاه و سالیان طولانی تجربه در عرصه سیاستگذاری و مدیریت کشور از ایشان شخصیتی اندیشمند و توانا ساخته است . بر این اساس و با توجه به اینکه وی هم اکنون مدیریت رسانه ملی رادیو و تلویزیون کشور را به عهده دارد بر آن شدیم تا از ایشان برای گفتگویی در باب رسانه و مخاطب دعوت به عمل آوریم . آقای دکتر لاریجانی علی رغم مشغله فراوان، این دعوت را پذیرفت و فرصتی موسع و در خور به این گفتگو اختصاص داد . ما نیز به نوبه خود کوشیدیم برخی از پرسش های راهبردی را که به دلیل برخورداری از ابعاد دقیق علمی و عملی ، از مشکلات رسانه در تعامل با مخاطبان به شمار می روند مطرح کنیم . آنچه در پی می آید دیدگاه های رئیس سازمان صدا و سیما در این خصوص است.
نگارنده در این مقاله تلاش می کندتا از راه طرح نظریه های گوناگون از جمله نظریه ادوار بحرانی زندگی اریکسوننظریه انواع فرهنگ سیاسی و یلداوسکی نظریه استفاده و رضامندی و غیره این نگرش ساده انگارانه را که مخاطب در چرخه ارتباطات سوژه بی اختیاری است که پیام باید به او تزریق شودمورد نقد قرار دهد. او بحث خود را با این پرسش اغز می کند که ایا مخاطبان همیشه و درهر شرایطی آماده مصرف هر پیام رسانه ای هستند ؟ سپس در پاسخ بهاین سوال اظهار میدارد که آمادگی مخاطبان برای مصرف پیام رسانه ای متاثر از شرایط و ساختار فرهنگی اجتماعی و سیاسی و نیز متاثر از ویژگی های شخصیتی ودرونی آنان از جمله سن طبقه اجتماعی سطح تحصیلات و ... است.