فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۹٬۷۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف تبیین بیان دلایل منطقی ضرورت ابلاغ بیانیه گام دوم در زمینه علم و پژوهش تدوین گردیده است. مفاهیم مستتر در بیانه گام دوم که توسط رهبر انقلاب مطرح گردیده را ، می توان به دو لایه، لایه بنیادین با محوریت توحید و لایه راهبردی با محوریت تمدن تقسیم بندی نمود. ایشان تحقق اهداف اسلامی را در پنج مرحله عنوان فرموده اند که شامل:انقلاب اسلامی،نظام اسلامی،دولت اسلامی،کشور اسلامی و تمدن اسلامی است. مسیر تحقق آرمانهای اسلامی که باعث زمینه سازی ظهور امام زمان می گردد، ایجاد تمدن اسلامی است که هم در سخنان مقام معظم رهبری هم در وصیت نامه امام راحل نمود داشته است. بیانیه گام دوم شامل مجموعه ای از اولویت ها،پیشرفت ها و چالشها و اهداف راهبردی انقلاب اسلامی است که از سوی رهبر معظم انقلاب مطرح گردیده لذا در این نوشتار سعی بر توجه به یکی از محورهای اساسی بیانیه که تاکید بر شناخت گذشته و درس گرفتن از تجربه ها می باشد و به بحث در حوزه علم و پژوهش و دلایل پیشرفت مسلمانان در دوران شکوفایی اسلام و عبرت آموزی مسلمانان عصر حاضر پرداخته است.
نقش اینستاگرام در توسعه برند شخصی (مورد مطالعه: کاربران ایرانی اینستاگرام، 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش شبکه اجتماعی اینستاگرام در توسعه برند شخصی، از منظر کاربران پرمصرف ایرانی در سال 1398 انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی پیمایشی و ابزار اندازه گیری پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش نیز کلیه کاربران پرمصرف در اینستاگرام را شامل می شود که تعداد دنبال کنندگان آنان زیاد است. چارچوب نظری پژوهش در حوزه برند شخصی، بر اساس مدل برند شخصی جنیفر آکر (1997) مشتمل بر 5 بعد شخصیت (صداقت، هیجان، شایستگی، کمال و سرسختی) تدوین شده است و حجم نمونه را 373 نفر از کاربران پرمصرف اینستاگرام تشکیل داده اند. نمونه گیری نیز به روش غیر احتمالی و گلوله برفی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که استفاده از اینستاگرام در توسعه برند شخصی (در ابعاد صداقت، کمال، شایستگی، هیجان و سرسختی) تأثیر معناداری داشته است؛ همچنین مطابق نتایج رگرسیون چندگانه، از دیدگاه کاربران، شبکه اجتماعی اینستاگرام از میان ابعاد پنجگانه برند شخصی، بیشترین سهم را در توسعه بعد صداقت با ضریب بتای استاندارد شده (947/0) و کمترین سهم را در توسعه بعد شایستگی برند شخصی با ضریب بتای استاندارد شده (411/0) به خود اختصاص داده است.
تحلیل پدیدارشناختی صفحه های تاریخی فارسی در شبکه اجتماعی اینستاگرام با رویکرد سواد رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۱)
5 - 24
حوزههای تخصصی:
تنوع موضوعی و محتوایی و سهولت دسترسی و انتشار مطالب، یکی از عوامل جلب توجه کاربران به شبکه های اجتماعی، در دو دهه اخیر است. در این میان، صفحه های تاریخی فارسی در شبکه اجتماعی اینستاگرام در سال های اخیر، افزایش قابل توجه داشته اند و علاوه بر انتشار انواع تصاویر و مطالب تاریخی تعداد زیادی از کاربران را جلب کرده اند. با توجه به تنوع سطح دانش و پایگاه اجتماعی دنبال کنندگان این صفحه ها، صحت مطالب منتشرشده و نقش مفید یا مخرب آن ها در سواد و هویت بخشی تاریخی در جامعه اهمیت می یابد. محقق کوشیده است تا با توجه به فقدان مطالعاتی از این دست ، با رویکردی پدیدارشناسانه و با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 25 نفر از کاربران این صفحه ها به فهم بهتر این پدیده و پاسخ به سؤال های تحقیق دست یابد. در این تحقیق از کاربران، درباره پست های هفت صفحه تاریخی شخصی در اینستاگرام، که دنبال کنندگان زیاد داشته اند درباره اعتبار محتوایی، ارزشگذاری برای اشتراک، تشویق به مطالعه تاریخی و تأثیر بر دانش تاریخی کاربران و ... سوال شده است. نتیجه تحلیل مضمونی پاسخ ها نشان می دهد که این گونه صفحه ها در روش تولید محتوا پیرو الگوهای عمومی شبکه های مجازی بوده و اهمیت اعتبار محتوایی را در انتشار مطالب تاریخی مورد توجه قرار نداده اند. محتوای آن ها دور از بی طرفی و دارای سوگیری آشکار بوده و مخاطب را برای کسب اطلاعات بیشتر تشویق نمی کند. این یافته ها نه فقط اهمیت ورود و حضورهدفمند متخصصان تاریخ به شبکه های مجازی، برای تولید محتوای معتبر و اثربخش را مورد تأیید قرار می دهد، بلکه بر ضرورت ارتقا سواد رسانه ای و افزایش قدرت تحلیل پیام ها به وسیله کاربران تأکید دارد.
تبیین و تحلیل راه های ارتباط و گفتگوی بین مذاهب در اندیشه فقهی امامیه (مطالعه موردی: مدارا با مخالفان مذهبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباطات میان مذهبی و گفتگوی پیروان مذاهب با یکدیگر از مهم ترین ضرورت ها در عصر حاضر است. بهره گیری از دانش فقه به مثابه علم بیانگر وظیفه عملی مکلفان، نقش بسزایی در تبیین راه های این ارتباط و گفتگو دارد. از جمله گزاره های فقهی که می تواند به عنوان یکی از راه های گفتگوی بین مذاهب موردتوجه قرار گیرد، مدارا با مخالفان مذهبی به مثابه ملایمت، ملاطفت و نرم خویی در ارتباط با ایشان است. در اندیشه فقهی مشهور فقهای امامیه، مشروعیت رفتارهای مداراجویانه با مخالفان در قالب آموزه تقیه موردتوجه قرار گرفته و انجام رفتار مداراتی به شرایط اضطرار و خوف از ضرر و خطر منوط شده است. در مقابل، برخی دیگر از فقیهان اگرچه از رفتار مداراتی در قالب تقیه سخن گفته اند، آن را متقوم به ضرر ندانسته و حتی خوف از حصول ضرر را در مشروعیت چنین رفتاری لحاظ نکرده اند. مقاله حاضر که یک پژوهش توصیفی - تحلیلی است باتوجه به اهمیت طرح گفتگوی پیروان مذاهب به عنوان یک اصل اولی و نه یک تاکتیک موقتی و مشروط به شرایط اضطراری، ادله هر دو دیدگاه پیش گفته را به نقد کشیده و مقتضای روایات را انجام رفتارهای مداراجویانه و حسن معاشرت با مخالفان مذهبی به عنوان یک اصل اساسی و همیشگی در ارتباطات و گفتگوهای میان مذهبی دانسته است.
الگوی مفهومی نظام رسانه ای در اندیشه امام و رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات اخیر در حوزه رسانه، حیطه عمل دولت ها را به چالش کشیده و حاکمیت ها را ناچار به اتخاذ تدابیری کرده است تا افکار عمومی کشور خود را مدیریت کنند. در ایران نیز یکی از مضامین اصلی که در خصوص وضعیت جاری رسانه ها در بین صاحبنظران مطرح است، غفلت سیاستگذاران از اهمیت تغییراتی است که در حوزه رسانه رخ داده است. جامعه رسانه ای کشور از نبود چارچوب کلانی که نقش تمامی بازیگران و حدود و ثغور فعالیت آنان را پوشش دهد، رنج می برد و به طراحی و ایجاد نظام جامع و کارآمدی که اجزای مختلف نظام سیاسی، حرف ه ای و اداری را تحت پوشش دهد، نیاز دارد. در این میان، جمهوری اسلامی به دلیل ابتنا بر مبانی اسلام که در افکار و دیدگاه های رهبران آن متجلی است، نظام رسانه ای خاص خود را می طلبد. پژوهش حاضر، با استفاده از نظریه داده بنیاد، بر اساس مدل چهاروجهی، ذیل ابعاد معنایی، محتوایی، ساختاری و زمینه ای، مؤلفه ها و شاخص های نظام رسانه ای برگرفته از مبانی فکری رهبران انقلاب اسلامی را در قالب الگوی مفهومی ارائه داده است.
معرفی زباهنگ مرگ محوری و شادی گریزی از طریق تفحص در گفتمان شناسی «مرگ» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
181 - 206
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیت زبان و واژگان در منعکس نمودن باورهای فرهنگی حاکم بر جوامع و در نهایت، شناخت بهتر و کامل تر این باورها، جستار حاضر که در زمره پژوهش های جامعه شناسی زبان قرار دارد، بر آن شده است تا در پرتوی الگوی هایمز (1967)، به بررسی کارکردهای مختلف قطعه زبانی «مرگ» و عبارات مرتبط با آن، در پیکره ای نمونه از زبان فارسی بپردازد. «مرگ» و عبارات وابسته به آن از جمله مضامینی هستند که از زوایای مختلف فرهنگی، اجتماعی و نیز زبانی قابل تفحص و بررسی بوده و به خوبی می توانند باورهای فرهنگی جوامع را به تصویر کشند. به منظور نیل به هدف مورد نظر، نخست تعداد 673 بافت طبیعی که در آنها گفتمان مرتبط با «مرگ» بکار رفته بود، ضبط شد و پس از بررسی داده های گردآوری شده براساس بخش های هشتگانه مدل هایمز (1967)، موارد کاربرد این قطعه زبانی از منظر اجتماعی و زباهنگ های مرتبطِ حاکم در جامعه فارسی زبان استخراج گردید. یافته های حاصل از پژوهش، حاکی از آن بود که دلیل نهفته در پس کاربرد گسترده قطعه زبانی مذکور در میان فارسی زبانان، حاکمیت زباهنگ های مرگ اندیش و مرگ طلب بودن، مرده پرستی، غم ستایی و شادی گریزی در جامعه ایرانی است.
چالشها و سیاست های راهبردی «تبلیغات بازرگانی» در رسانه ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه دوره سوم ۱۳۹۹ ویژه نامه همایش رسانه ملی و تبلیغات بازرگانی
32 - 11
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به شرایط متغیر محیطی، پیچیدگی های فناوری، کمبود منابع، تنوع خدمات، سرعت بالای تبادل اطلاعات و ارتباطات، شاخص های جذابیت برای مخاطب به منظور تحقق اهداف کلان و...، حفظ جایگاه، ادامه حیات و توسعه در یک سازمان رسانه ای، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. از این رو، شناسایی چالش ها و به کارگیری سیاست های راهبردی مؤثر بر تبلیغات بازرگانی رسانه یک کشور می تواند نقش مهمی در ارتقای جایگاه رسانه ای آن ایفا کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی چالش ها و سیاست های راهبردی تبلیغات بازرگانی در رسانه ملی انجام شده است. این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی است. برای شناسایی سیاست های راهبردی تأثیرگذار بر تبلیغات رسانه ملی، از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بهره گرفته شده است. یافته ها حاکی از آن است که سیاست هایی همچون: تشویق نوآوری باز، حداکثرسازی توان داخلی، حمایت از یادگیری فناورانه، نظام مالکیت فکری، حمایت از شرکت های فناور نوپا و... در حوزه تبلیغات بازرگانی رسانه ملی می توانند مؤثر واقع شوند. با توجه به نتایج به دست آمده می شود گفت چالش های زیادی بر سر راه سیاست گذاری حوزه تبلیغات بازرگانی رسانه ملی وجود دارد، چالش هایی همچون شکست نهادی، قوانین و سیاست ها و عدم تمرکز بر مفهوم سواد رسانه ای.
روند پژوهی رعایت قواعد و موضوعات فقهی در تبلیغات بازرگانی تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
65 - 88
حوزههای تخصصی:
تبلیغات بازرگانی مستعد درگیر شدن با مسائل حقوقی و مسئولیت آور است. ازجمله زمینه های مسئولیت زا یا ضمان آور، قواعد و موضوعات فقهی هستند که میزان عدم رعایت آنها در تبلیغ، با گمراهی و فریب منجر به خسارت مادی و معنوی به مخاطب تناسب دارد. یافته های تحقیق «کنکاشی در رعایت قواعد فقهی در تبلیغات بازرگانی تلویزیونی» که پیشتر انجام شده بود، نشان می داد از بین دوازده قاعده و موضوع فقهی ضمان آور، دو قاعده تدلیس و نجش بیشترین موارد انحراف را دارا بوده اند. این تحقیق، با رویکرد روندپژوهی، میزان رعایت موضوعات فقهی تدلیس و نجش را با تبلیغات بازرگانی غیرتکراری پخش شده از شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران از سال 1388 تا 1397 (4760 آگهی که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند) را بررسی نموده است. نتایج نشان داد که درمجموع آگهی های پخش شده، 8/7 درصد تخلف در متغیر نجش و 7/9 درصد تخلف در متغیر تدلیس وجود دارد. این موضوع نشان دهنده وضعیت به نسبت مناسب آگهی های بازرگانی سیما از منظر رعایت این دو موضوع فقهی است. بیشترین انحراف تبلیغات بازرگانی، در متغیر نجش، مقوله های «تمجید غیرقابل اثبات» و در متغیر تدلیس نیز مقوله تدلیس سلبی است. همچنین بیشترین فراوانی رعایت نکردن تدلیس و نجش در تبلیغات مؤسسه های مالی، بانک ها و بیمه ها بوده است. روند عدم رعایت متغیرهای پژوهش از نظم منطقی (سیر صعودی یا نزولی منظم) برخوردار نبوده و در سال های 1389 و 1395، بیشترین میزان انحراف در مقایسه با سال های دیگر مشاهده شده است. یافته های تحقیق مؤید نظریه مسئولیت اجتماعی بوده و مطابق نظریه کاشت بر اهمیت توجه و رعایت متغیرهای مبتنی بر قواعد و موضوعات فقهی نقش بسزایی در انحراف یا تخلف که از اهداف تبلیغ سالم و مفید است، تأکید دارد.
نشانه شناسی عکس خبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۸)
73 - 98
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی دانشی است که به مطالعه نظام های نشانه ای و کشف رمزگان اثر می پردازد. اگرچه بنا به تعاریف ارائه شده، هر عکس، خود صحنه، یا همان واقعیت برابر با اصل را انتقال می دهد؛ اما بی شک در گذر از شیء به تصویر آن، تقلیلی صورت می گیرد؛ تقلیلی در ابعاد، اندازه ها و زاویه دید. پس تصویر، به یقین خود واقعیت نیست و عکاس یا گزینشگر عکس (در رسانه)، در مراحل مختلف انتشار عکس، با گزینشی که خودآگاه یا ناخودآگاه اتفاق می افتد، در چگونگی ارائه معنا تاثیر خواهد داشت. زمانی که صحبت از رمزگشایی و ساز و کار تولید معنا در عکس به میان می آید، موضوع ابعاد پیچیده تری به خود می گیرد؛ چراکه «عکاسی، رسانه ای رمزگذاری شده است و به شکل همان گویانه واقعیتی را که به آن ارجاع می یابد، بازتولید نمی کند» (سونسون، 1391: 50). در همین نقطه است که اهمیت نشانه شناسی عکس نمایان می شود. عکس علاوه بر خصلت ارجاع دهنده و بازنمایی، از قابلیت بیان گرایانه نیز برخوردار است. از آنجا که هرچیزی، غیر از آنچه هست عمل کند، می تواند نشانه باشد، پس می توان عکس را هم به مثابه متنی نشانه ای دانست که دلالت های متعددی را در معرض تفسیر و تأویل و فهم مخاطب قرار می دهد. از این رو، هدف این مقاله، ارائه روشی برای نشانه شناسی عکس های خبری است.
مطالعه کیفی انگیزه های زائران ایرانی شرکت کننده در آیین پیاده روی زیارت اربعین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین پیاده روی اربعین پدیده مذهبی مهمی در جامعه شیعی است که در سال های اخیر با افزایش خیره کننده زائران نگاه جهانیان را به خود معطوف ساخته است. حضور میلیونی زائران ایرانی در این آیین از رویدادهایی کم سابقه ای است که بزرگ ترین مسافرت جمعی ایرانیان به خارج از کشور را رقم زده است. زائران ایرانی شرکت کننده در این آیین با دلایل و انگیزه هایی مختلف قدم در سفری مشقت بار می گذارند و بیش از 80 کیلومتر را با پای پیاده طی می کنند. این مقاله با روشی کیفی و از سنخ مردم نگاری به مطالعه انگیزه های زائران ایرانی شرکت کننده در آیین پیاده روی زیارت اربعین می پردازد. در این زمینه با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با زائران شرکت کننده و همچنین مشاهده مشارکتی در این آیین به سراغ جهان های ذهنی و حالات روحی آنان می رود. یافته های حاصل از این تحقیق نشان می دهد که زائران ایرانی با سه احساس «نیاز»، «تکلیف» و «شور» در دو نوع انگیزه در سطح فردی و اجتماعی به این آیین روی می آورند. انگیزه های فردی عموماً انگیزه هایی از سر نیازند و انگیزه های اجتماعی، غالباً انگیزه هایی تکلیفی اند. احساس شور فصل مشترک همه زائران است. این انگیزه ها و احساسات در سه سطح جماعت واره خودانگیخته، هنجاری و ایدئولوژیک آیین شکل می گیرند و زمینه ترغیب زائران برای حضور در پیاده روی اربعین را فراهم می کنند.
فضای رسانه ای– دیجیتال کثرت گرا: پیش شرط برای حل بحران کووید 19
منبع:
علوم خبری سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
13 - 38
حوزههای تخصصی:
اقدامات دولت ها به منظور غلبه بر پاندمی کووید 19 باید در چارچوب ضوابط حقوق بشر، دموکراسی و دولت قانونمند انجام بگیرد. و اما درگیر و دار بحران، آن هم بحران مربوط به سلامت عمومی، برخورداری از آزادی بیان (شامل آزادی انتشار و پخش، آزادی دریافت و یا همان دسترسی به اطلاعات و آزادی جست و جو)که از ستون های دموکراسی به شمار رفته از ضروریات بوده و حتی جنبه حیاتی دارد، نه تنها نباید محدود شده بلکه باید مورد حمایت هر چه بیشتر قرار بگیرد. در این تحقیق مجموعه فعالیت ها و اقدامات سازمان های منطقه ای بین المللی و دیگر نهادهای حقوق بشری در راستای حمایت قوی از آزادی بیان در چنین وضعیت بحرانی مورد بررسی قرار گرفته است. نهادهای یاد شده یک صدا بر لزوم ایجاد فضای رسانه ای – دیجیتال آزاد مستقل و کثرت گرا به گونه ای که آزادی روزنامه نگار، آزادی مطبوعات ، آزادی اینترنت محقق شده، شهروندان قادر باشند به منابع اطلاعاتی متنوع دسترسی داشته باشند تأکید کرده اند. در دموکراسی گردش آزاد و شفاف اطلاعات و اخبار، اعتماد عمومی را جلب کرده ترس و وحشت شهروندان کم تر شده، خود جوش و با رغبت توصیه های دولتمردان در امر سلامت را عملی کرده و به این ترتیب سلامت عمومی ارتقا پیدا می کند. در نهایت به در هم تنیدگی آزادی رسانه، اعتماد عمومی و سلامت عمومی پرداخته شده است .
سناریوهای سرگرمی در بستر سیمای جمهوری اسلامی ایران در افق 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال بیست و هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
149 - 179
حوزههای تخصصی:
سناریوپردازی فرایندی نظام مند و روشمند است که در فضاهای پیچیده و دارای عدم قطعیت، افراد و سازمان ها را در برنامه ریزی و تصمیم گیری توانمندتر می سازد. پژوهش حاضر، از این روش و رویکرد، به منظور شناخت فضاهای پیش روی سیما در برنامه های سرگرم کننده استفاده کرده است. سرگرمی نقش بسیار مهمی در جذب مخاطب، فرهنگ سازی و نیز درآمدزایی برای رسانه ها و شرکت ها دارد. در این پژوهش، ابتدا با بهره گیری از الگوی شوارتز، پیشران ها و مؤلفه های کلیدی سیستم استخراج شده است و سپس، از نرم افزار سناریوویزارد برای تحلیل ساختاری و بررسی چگونگی اثرگذاری و اثرپذیری عدم قطعیت ها نسبت به هم و آنگاه، استخراج فضاهای سناریویی استفاده شده است. در نهایت نیز 3 سناریوی سازگار و محتمل در ارتباط با آینده سرگرمی در سیما شامل سناریوی سنگربندی، سناریوی فرگشت و سناریوی دگردیسی استخراج و توصیف شده اند و در پایان، پس از روایت هر سناریو، از طریق جمع بندی یافته های موجود در پنل های خبرگی، توصیه های راهبردی در خصوص آینده سرگرمی در تلویزیون برای مدیران و سیاست گذاران ذی ربط ارائه شده است.
سنخ شناسی مسائل مربوط به اقتصاد فرهنگ در حوزه تولید فیلم های سینمایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و اقتصاد دو حوزه موثر بر یکدیگر و غیرقابل تفکیک از یکدیگر هستند. اقدامات سلبی، ایجابی، کنترلی و غیره، در هیچ یک از این دو، بدون لحاظ نمودن الزامات حوزه دیگر، نتایج نامطلوبی را در هر دو حوزه خواهد داشت. براساس پژوهش های صورت گرفته، در ایران نیز به این درهم تنیدگی مهم و تاثیرگذاری متقابل، در حوزه تولید فیلم های سینمایی، توجه شایانی نشده است. ازطرف دیگر شناسایی مسائل عینی و واقعی حوزه اقتصاد فرهنگ، جزء اولین گام های داشتن سیاست گذاری مطلوبی در این حوزه است. لذا پژوهش حاضر در پارادایم کیفی و با استفاده از روش گردآوری کتابخانه ای و روش تحلیل مضمون، بعد از بررسی مفصل پژوهش های انجام شده در این زمینه، به سنخ شناسی مسائل مربوط به حوزه اقتصاد فرهنگ در تولید فیلم های سینمایی در ایران، پرداخته است. براساس داده های بدست آمده در این پژوهش، 7محور اصلی (که خود دارای زیرمحورهایی هستند) به عنوان سنخ های اصلی مسائل مربوط به اقتصاد فرهنگ در حوزه تولید فیلم های
نقش نهادهای فرهنگی و ارتباطی در تحولات هویت جنسیتی زنان در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نقش نهادهای فرهنگی و ارتباطی در تحولات هویتی زنان در دوره قاجار بررسی خواهد شد که با توجه به موضوع، از روش پژوهش تاریخی براساس استنادات کتابخانه ای با رویکرد توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. شروع تحولات در حوزه زنان را می توان اواخر دوره قاجار و به خصوص دوران مشروطه دانست. در این فضا برخی از زنان وابسته به جریان روشنفکری که معمولا خود از فارغ التحصیلان مدارس خارجی در ایران بودند، تلاش کردند با تأسیس مدارس جدید و سپس نشریات، زمینه ورود زنان به فضای عمومی جامعه را ایجاد کرده و نوع نگاه به زن در جامعه را تغییر دهند. در مجموع می توان عنوان داشت جریان فمینیستی شکل گرفته در چارچوب گفتمان سنتی پذیرفته شده، توانست با گسترش مدارس مدرن و ترویج ایده لزوم آموزش برای ایفای بهتر نقش های سنتی در نشریات، زمینه های تغییر هویت جنسیتی زنان را در جامعه ایجاد نماید.
جوهرزدایی: تقلیل دین به عرفان های نوظهور (مطالعه موردی: تحلیل گفتمان انتقادی برنامه های پرگار از شبکه بی بی سی فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو با تحلیل گفتمان انتقادی 24 برنامه از مجموعه برنامه های پرگار شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی می خواهد نشان دهد که چگونه گفتمان هژمونیکِ مسلط بر این مجموعه برنامه گفتمان سکولاریسم سعی در القای این ایده دارد که دین در جهان معاصر تنها در شکل عرفان های نوظهور یا معنویت های شخصی می تواند به حیات خود ادامه دهد، دینی که از قلمروی عمومی غایب است. در راستای صورت بندی این شکل دین ورزی، از طریق دوقطبی سازی هایی همچون کارشناسان مدرن مراجع سنتی، عرفان فقه، گوهر دین مناسک دین، فردگرایی مرجعیت گرایی می کوشد از تمامی عناصری که در میان دینداران سنتی همچون ذاتیات و مسلمات فرض شده، جوهرزدایی کند. «دین پیرایی» و «دین زدایی» دو رویکردی است که سکولاریسم برای جوهرزدایی از دین بکار می گیرد. تحت این رویه جوهرزدایی است که دین به چیزی نحیف و خنثی بدل می شود و دیگر در زندگی اجتماعی همچون پدیداری عینی قابل تشخیص نخواهد بود.
چالش های روابط ترکیه و آمریکا در دوره ترامپ و ارائه رویکردهای رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵
207 - 229
حوزههای تخصصی:
روابط ترکیه و آمریکا در دوره ریاست جمهوری ترامپ دستخوش تغییرهایی شده که زمینه را برای ایجاد بحران هایی در روابط دو کشور فراهم نموده است. این مقاله در چارچوب نظریه نوواقع گرایی و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی بحران ها و چالش های موجود در روابط دو کشور در دوره ترامپ و تأثیر این موانع بر روابط آنکارا- واشنگتن پرداخته است. یافته ها نشان می دهد چالش های روابط دو کشور در دوره مورد مطالعه را می توان در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی صورت بندی و تبیین کرد. موضوعاتی از قبیل بانک خلق، پرونده قتل خاشقچی، محاکمه برانسون، خرید موشک اس- 400 توسط ترکیه، نقش آمریکا در کودتای 15 جولای 2016، گسترش احساسات ضدآمریکایی در ترکیه و ویژگی های روانی و شخصیتی ترامپ و اردوغان در سطح داخلی، بحران سوریه و موضوع معامله قرن در سطح منطقه ای، و همگرایی ترکیه با ایران و روسیه، و مبارزه با داعش در سطح بین المللی از جمله مهمترین اختلافات دو کشور محسوب می شوند. البته در مجموع با توجه به ماهیت روابط ترکیه و آمریکا و منافع مشترک آنها، به نظر می رسد این قبیل اختلافات نمی تواند حتی در کوتاه مدت موجب قطع روابط این دو موجودیت سیاسی گردد.
تحلیل کارکرد سلبریتی در گذار از نشانه شناسی ایدئولوژی به نشانه شناسی فرهنگ (مورد مطالعه: لایو اینستاگرامی حسن آقامیری و احلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مروری بر آثار ترجمه ای و تألیفی فارسی در باب فرهنگ شهرت، بر تفوق نگاه های انتقادی پی می بریم؛ از منظر نشانه شناختی موضع انتقادی رولان بارت نسبت به نظام های نشانه ای درون فرهنگ به مثابه نظام های ایدئولوژیک و اسطوره ای تلقی رایج و کارویژه نشانه شناسی، افشای دلالت های پنهان و عمدتاً سرکوب گرانه آن هاست؛ در حالی که ادعای مقاله وجود کارکردهای فرهنگی سلبریتی به مثابه یک نظام نشانه ای و فرهنگ شهرت به مثابه یک سپهرنشانه ای است که با استفاده از نظریه و روش شناسی یوری لوتمان پایه گذار مکتب نشانه شناسی فرهنگی تلاش شده است تا تحلیلی تازه از فرهنگ شهرت ارائه شود. نتیجه گیری نظری این مقاله بر این شد که فرهنگ شهرت به عنوان یکی از سپهر های نشانه ای درون فرهنگ قرار داشته و در فرایند های تعیین مرز کردن سپهر فرهنگ مشارکت دارد. سپس با استفاده از نشانه شناسی فرهنگی لوتمان، لایو اینستاگرامی حسن آقامیری ( سلبریتی روحانی) با احلام( سلبریتی زن خواننده) که یک پدیده سلبریتی محور از دو صنف متضاد بوده ، به مثابه پیکره مطالعاتی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه این تحلیل مشخص نمود که دو سلبریتی نهایتا در یک توافق مرز موسیقی حلال و حرام را در لایو اینستاگرام مشخص می نمایند. حسن آقامیری به عنوان مرز در سپهر دین، احلام را که یک عنصر نه-دین محسوب می شود به داخل سپهر دین ترجمه می کند. در طرف مقابل آقامیری خود نیز به وسیله احلام به سپهر موسیقی راه می یابد. در نهایت همخوانی این دو سلبریتی بایکدیگر منجر به انفجار در سپهر نشانه ای می شود.
چالش های شبکه های مجازی در تعاملات اجتماعی: مطالعه موردی دانش آموزان دبیرستان های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
310-289
حوزههای تخصصی:
امروزه حضور شبکه های اجتماعی و برقراری ارتباطات میان فردی از نوع مجازی، به جزئی جدایی ناپذیر از زندگی بیشتر انسان ها به ویژه دانش آموزان بدل شده است. هدف مطالعه حاضر تبیین رابطه بین چالش های شبکه های اجتماعی با تعاملات اجتماعی دانش آموزان دبیرستانی بوده است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر تهران در نیمه اول سال 1398 بوده است. بر همین اساس حجم نمونه در این تحقیق با توجه به جمعیت آماری و بر اساس فرمول کوکران 384 نفر به دست آمد. نمونه گیری به شیوه تصادفی انجام شد. داده ها در این پژوهش، به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی جمع آوری گردید. برای جمع آوری داده های پیمایشی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسش نامه محقق ساخته از نوع اعتبار صوری و سازه ای بوده است. پایایی پرسشنامه توسط آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد. بر اساس نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون، با اطمینان 95 درصد بین متغیرهای کیفیت رابطه و کیفیت ساختار شبکه های اجتماعی با اختلال در تعاملات اجتماعی دانش آموزان و همچنین انزوای اجتماعی در آنان رابطه معنی دار معکوس و منفی وجود دارد. در تحلیل رگرسیون مشخص گردید دو متغیر «کیفیت روابط شبکه ای» و «کیفیت ساختار شبکه ای» در مدل باقی می مانند و مجموعاً 1/42 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند.
گونه شناسی هویت مجازی زنان کرد ایرانی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و یکم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
111 - 144
حوزههای تخصصی:
ظهور و گسترش شبکه های اجتماعی مجازی، به خصوص شبکه های اجتماعی تصویرمحور، فضایی به نسبت باز برای بازنمایی هویت و حتی هویت سازی در اختیار گروه های قومی و به حاشیه رانده شده قرار داده است که به صورت تاریخی از آن بی بهره بوده اند. این مقاله به دنبال شناخت انواع گونه های هویتی بازنمایی شده زنان کرد ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام و نیز شناسایی راهبردها و فن هایی است که این زنان برای بازنمایی هویت جمعی خود بکار می گیرند. روش تحقیق این پژوهش، روش کیفی نتنوگرافی یا مردم نگاری شبکه ای است که برای گردآوری و تحلیل داده ها از الگوی سادبک مشتمل بر سه فن مصاحبه، مشاهده مشارکتی و خوانش محتوای مجازی استفاده شده است. بر اساس یافته ها، کاربران زن گرچه در بازنمایی هویت خود عاملیت بیشتری یافته اند، اما کنشگری آن ها از ساختارهای از پیش تعیین شده معماری شبکه های اجتماعی نظیر لایک، کامنت و بازنشر تصاویر تاثیر گرفته است. همچنین یافته ها نشان از وجود سه تیپ هویتی جهان وطنی، ملی ایرانی و قومی در این شبکه دارد؛ تیپ هایی که مؤلفه های هر یک از آن ها خود به سه زیرمجموعه نمایشِ تعلق به جامعه مطلوب، فرهنگ و سیاست تقسیم می شوند. هر یک از این زیرمجموعه ها نیز راهبردها و فن های بازنمایی مختص به خود را دارند. هویت های بازنمایی شده زنان در اینستاگرام در مقایسه با رسانه های جمعی از تنوع و تکثر بیشتری برخوردار است. همچنین این هویت ها سیال و چندرگه بوده و در برهه هایی خاص نظیر بحران های اجتماعی رادیکال تر بروز می کنند.
سبک رهبری مشارکتی و تأثیر آن بر اثربخشی سازمانی در سازمان های رسانه ای با تأکید بر سازمان صداوسیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
129 - 166
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو باهدف بررسی سبک رهبری مشارکتی و تأثیر آن بر اثربخشی سازمانی در سازمان های رسانه ای با تأکید بر سازمان صداوسیما انجام شده است. پژوهش از حیث هدف کاربردی است، زیرا می توان از نت ایج ای ن پژوهش جهت ارتق ای اثربخشی سازمانی در سازمان های رسانه ای استفاده کرد و به طور خاص می خواهیم از نتایج این پژوهش درجهت ارتقای اثربخشی سازمانی، در سازمان صداوسیما استفاده کرده و به صورت میدانی به روش پیمایشی با تحلیل همبستگی و تبیین آن در جامعه آماری کارکنان سازمان صداوسیما در تهران انجام شد. نمونه آماری این تحقیق 400 نفر از کارکنان معاونت های مختلف سازمان صداوسیما در شهر تهران بوده اند. این نمونه با روش تصادفی طبقه ای متناسب با اندازه به صورت سیستماتیک از فهرست کارکنان شاغل در این معاونت ها انتخاب شده اند. پرسشنامه های مورداستفاده، پرسشنامه های استاندارد سبک رهبری مشارکتی (20 سؤال) و پرسشنامه اثربخشی سازمانی (28 سؤال) بوده است. پایایی ابزار (پرسشنامه) با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای سبک رهبری مشارکتی 92 درصد و برای اثربخشی سازمانی 91 درصد به دست آمده است. مؤلفه های موردبررسی در سبک رهبری مشارکتی عبارت اند از: مشارکت، عدالت، پاسخگویی و احساس مالکیت و مؤلفه های اثربخشی سازمانی نیز عبارت اند از: نوآوری، تعهد سازمانی، رضایت شغلی و سلامت. نتایج نشان می دهد که بین مؤلفه های سبک رهبری مشارکتی و اثربخشی سازمانی در رسانه ملی رابطه معنی داری در سطح 1 درصد 01/0> (000/0p=) وجود دارد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین شاخص های سبک رهبری مشارکتی و اثربخشی سازمانی در سازمان صداوسیما رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد، به گونه ای که کاربرد سبک رهبری مشارکتی سبب افزایش اثربخشی سازمانی در سازمان صداوسیما می شود.