فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی نواحی روستایی استان های مختلف کشور است. روش پژوهش، بنا به ماهیت موضوع تحقیق، گستردگی و پراکندگی شاخص ها، روش اسنادی است و بر روش تحلیل بر تحلیل ثانویة داده های سرشماری، سالنامه های آماری استان ها، داده های سازمان ثبت احوال، داده ای وزارت تعاون، بهداشت و آموزش پزشکی متکی است. یافته ها حاکی از آن است که، در همة شاخص های مورد بررسی، اختلاف و نابرابری از نظر دسترسی به شاخص های کیفیت زندگی در بین نواحی روستایی استان های مختلف کشور وجود دارد. بر اساس 17 شاخص بهداشتی، اجتماعی و سکونتی ارزیابی شده در این تحقیق، نواحی روستایی استان های اصفهان، یزد، سمنان، مازندران، چهارمحال بختیاری، فارس، قم، خوزستان و بوشهر در سطح برخوردار از شاخص های کیفیت زندگی بودند. همچنین استان های سیستان و بلوچستان، لرستان، ایلام، کرمانشاه، آذربایجان غربی، کهکیلویه و بویراحمد، زنجان و گیلان در سطح محروم از امکانات قرار داشتند و نقاط روستایی سایر استان ها جزء روستاهای نیمه برخوردار به شمار می آیند.
تاثیر کیفیت زندگی مالکان و ساکنان بافت های فرسوده بر تمایل آنان به مشارکت در بهسازی و نوسازی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در برنامه های نوسازی عموما کنشگران گوناگونی از سرمایه گذاران گرفته تا مالکان بافت ها لازم است با هم همکاری کنند. ایده اصلی این پژوهش مبتنی بر آن است که شهروندانی که از کیفیت زندگی بالاتری برخوردارند، دارای امکانات و توانایی های بیشتری برای مشارکت در نوسازی و بهسازی هستند و به همین خاطر تمایل بیشتری برای ورود به برنامه های نوسازی دارند. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مالکان و ساکنان بافت های فرسوده شهری در شهر مشهد بوده اند. حجم نمونه آن تعداد 384 نفر برآورد شده است که شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی بود. یافته های این پژوهش نشان داد که اکثریت کسانی که در محدوده بافت های فرسوده سکونت دارند یعنی بیش از نیمی از افراد از کیفیت زندگی متوسط و پایین برخوردار هستند. از آنجایی که اکثر افرادی که در مناطق بافت های فرسوده سکونت دارند از کیفیت زندگی پایینی برخوردار هستند، مشاهده می شود که بیش از 78 % افراد تاحدودی و بیشتر تمایل دارند به نحوی موقعیت زندگی خود را تغییر دهند و در بهسازی و نوسازی محل زندگی خود به نوعی مشارکت کنند.
بررسی کانال های اثرگذاری ساختار سنی جمعیت بر درآمد سرانه در ایران (یک تحلیل علّی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمعیت هر کشوری، نقش مهم و اساسی در رشد و توسعه اقتصادی آن کشور ایفا می کند به طوری که همواره از آن به عنوان عاملی مهم در رشد اقتصادی کشورها یاد می شود. اما در کنار اندازه مطلق جمعیت و یا نرخ رشد جمعیت، توجه به ترکیب یا ساختار سنی جمعیت و تغییرات آن، بسیار حائز اهمیت است چراکه می تواند منشاء بسیاری از تحولات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جوامع شود. لذا در این تحقیق، اثر جمعیت در هریک از گروه های سنی سه گانه (زیر15سال، 15تا64 سال، و بالاتر از 65 سال) و همچنین بار تکفل سنین جوان و پیر بر درآمد سرانه را از طریق وارد کردن کانال های اثرگذاریِ آن گروه سنی بر رشد اقتصادی، مورد بررسی قرار می دهیم. به منظور بررسی رابطه علیت بین متغیرهای جمعیتی و متغیرهای اقتصادی از یک سو و رابطه علیت بین متغیرهای اقتصادی با درآمد سرانه و رشد آن از سوی دیگر، از روش علیت تودا-یاماموتو استفاده شد. همچنین به منظور بررسی میزان اثرگذاری هریک از گروههای سنی و نیز بار تکفل بر درآمد سرانه و رشد آن، از روش خودرگرسیون با وقفه های توزیعی (ARDL) استفاده شد.
نگاره های زندگی ایلات ارسباران در مفروشی به نام وَرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایلات آذربایجان با تولید دست بافته هایی بی نظیر که ارزش و اعتبار خاصی در میان تولیدات صنایع دستی ایران دارد، جایگاه ویژه ای را در زمینه تولید مفروش به خود اختصاص می دهند. ورنی از جمله مفروش های تخت باف این منطقه است که با نگاره هایی خاص برگرفته از شرایط طبیعی منطقه، فرهنگ بومی، باورها و اعتقادات تولیدکنندگان آن، در طرح ها و رنگ های گوناگون بافته می شود. مقاله حاضر براساس نتایج طرح پژوهشی در زمینه بررسی دست بافته های ایلات آذربایجان شرقی در صدد است تا نشان دهد تفاوت در شیوه زندگی، خلاقیت های فردی و پیشینه قومی ایلات، محصولات آنان را از سایر تولیدات مشابه متمایز می کند. یافته ها همچنین حاکی از آن است که نگاره های ورنی دارای زبانی نمادین است، نمادهایی که در گذشته برای آگاهی دادن، ایجاد ارتباط و شرح ایده ها به کار می رفته اند. در طول زمان تعدادی از علائم با مفاهیم و معانی پنهان به شکل اندوخته ای رمزگونه در جهان نمادهای ایلات وارد شده است که انعکاس دهنده کلیت زندگی، آمال و آرزوهای بافندگان آن است.
عوامل اجتماعی مرتبط با قوم گرایی فرهنگی در میان کردهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله تعیین عوامل مرتبط با قوم گرایی فرهنگی در میان کردهای ایران بوده است. روش پژوهش از نوع پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است. جمعیت آماری پژوهش، کلیه مردان 18 تا 65 سال ساکن استان های کردستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه و ایلام را شامل می شود که نمونه ای با حجم 800 نفر به شیوه احتمالی از آن انتخاب شده است. نتایج آزمون پژوهش نشان داد که میان عواملی چون نوع گویش های زبان کردی ( اورامی، کلهری، سورانی و کرمانجی)، نوع مذهب (سنی، شیعه و یارسان)، رسانه مصرفی (تلویزیون)، احساس تبعیض (سیاسی، فرهنگی و اجتماعی اقتصادی) با قوم گرایی فرهنگی مردم مناطق مذکور رابطه معناداری وجود دارد. اما محل پرورش فرد (شهر و روستا) با میزان قوم گرایی فرهنگی او رابطه معناداری ندارد. اجرای عدالت و رفع نابرابری های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی اجتماعی، اهمیت دادن به عناصر فرهنگی قومی و تقویت برنامه های تلویزیونی در بخش قومی، می تواند آسیب های ناشی از قوم گرایی فرهنگی را کاهش دهد.
تحلیل جامعه شناختی سلفی گری به مثابه یکی از منابع هویت ساز در کردستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پایان جنگ سرد و عقب نشینی سوسیالیسم دربرابر نظام سرمایه داری و شکست روند نوسازی در بین دولت های جهان اسلام، زمینه برای رشد فکری جریانی ایدئولوژیک و سیاسی در خاورمیانه با عنوان اسلام مقاومت مهیا شد. اگرچه این جریان بدون توجه به مرز های جغرافیایی و ملی در سراسر جهان حضور پیدا کرده است، به دلیل شرایط سیاسی و مذهبی در برخی مناطق حضوری پررنگ تر و مؤثرتر داشته است. مناطق کردنشین عراق و بعد از حمله نیروهای ائتلاف در سال 2003 میلادی به عراق، ایران از جمله مناطقی هستند که این جریان فکری و اجتماعی را با عنوان سلفی گری در بین خود پذیرفته اند. این مقاله درصدد است که ضمن معرفی این جریان اجتماعی و تقسیمات درونی آن، به چرایی و چگونگی تبدیل سلفی گری به منبعی هویتی برخی از کردهای اهل سنت ایران بپردازد. بدین منظور، مقاله با بهره گیری از روش مطالعه موردی و استفاده از تکنیک مشاهده همراه با مصاحبه و کدگذاری نظری و مضمونی در میان جمعیت هدف، به گردآوری اطلاعات مورد نیاز در نظام معنایی و جهان بینی و تفکر اجتماعی کردهای سلفی ایران پرداخته است. نتایج نشان می دهد که تفکر سلفی حول محور مفاهیمی همچون توحید، تکفیر، جهاد، طاغوت، آرمان گرایی، شمولیت دین و... شکل گرفته است. همچنین ساختار و چگونگی سازماندهی سلفی های کرد ایران را می توان در قالب چهار گروه جهادی های رادیکال، جهادی های میانه رو، غیرجهادی های سنتی و غیرجهادی های محافظه کار مقوله بندی کرد. در نهایت و با بهره گیری از اطلاعات به دست آمده به نظر می رسد سلفی گری با تأکید بر مفهوم اعتراض به وضع موجود، با تأکید و پایبندی بر گذشته آرمانی اسلام و با داشتن برچسب تندروی و بنیاد گرایی، در واقع نوعی هویت مقاومت مبتنی بر مفهوم شمولیت دین در برابر گفتمان غالب و سکولار جامعه کُرد را مطرح می کند و بدین وسیله آن را برای دیگران به نمایش می گذارد.
گونا گونی فرهنگی و ضرورت پاسداری از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گوناگونی فرهنگی روندی گریزناپذیر در جهان کنونی است که به واسطة جهانی شدن و فراگیر شدن ارتباطات شتابی دوچندان گرفته است. در این نوشتار به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که اگر در جهان امروز در هیچ جامعه ای و از جمله در ایران امکان تحقق یگانگی فرهنگی یا ایجاد نوعی فرهنگ یکدست و یکپارچه وجود ندارد، چگونه می توان سیاستی فرهنگی شالوده ریزی کرد که به وحدت ملی بینجامد؟ ضمن انتقاد از انواع گفتمان های یگانه باور که سودای شالوده ریزی جامعه و فرهنگی یگانه و یکدست در سر دارند، در دفاع از گوناگونی فرهنگی و چندگانگی هویتی استدلال می شود و با تکیه بر همان استدلال ها و با عنایت به شرایط خاص تاریخی و فرهنگی ایران، در پیش گرفتن سیاستی فرهنگی که توانایی جذب آحاد مختلف جامعة ایران را داشته باشد پیشنهاد می شود.
ریخت شناسی و تحلیل اسطوره ای؛ قصه عامیانه دختر و درخت کنار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه های عامیانه بخش مهمی از فرهنگ عامه را تشکیل می دهند که به دلیل دربرداشتن گنجینه عظیمی از دانش فرهنگی از ارزش بالایی برخوردار هستند؛ به ویژه آن دسته که هنوز به صورت شفاهی توسط مردم روایت می شوند، بستری مناسب برای مطالعه بن مایه های اسطوره ای فرهنگ یک منطقه و نیز بررسی کهن الگوهای جمعی و قومی را فراهم می سازند. دست یافتن به الگویی کلی برای بررسی قصه ها در صورت پژوهش عمیق و علمی در داده های گردآوری شده میسر می گردد. در این مقاله، یکی از رایج ترین قصه های عامیانه بخش اوز واقع در استان فارس، براساس روش پگاه خدیش که بر پایه الگوی پیشنهادی پراپ برای قصه های ایرانی تنظیم گردیده، ریخت شناسی شده است و سپس با رویکرد نمادشناسی اسطوره ای مورد تحلیل قرار گرفته است. نویسندگان این مقاله بر آن هستند تا ضمن ارائه الگویی پیشنهادی برای تحلیل و بررسی قصه های عامیانه، نشان دهند که چگونه می توان از درون یک قصه به ظاهر ساده که در نقاط دورافتاده و توسط مردم عامه گفته می شود، الگوها و بن مایه های متعدد و متنوع اسطوره ای را استخراج کرد و از این راه در شناخت نقاط مبهم اسطوره ها و نیز نمادها گام تازه ای برداشت.
بررسی انتخاب مکان گذران اوقات فراغت سالمندان؛ با تاکید بر عوامل فردی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای رفتاری و فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی کاربردی انسانشناسی شهری انسان شناسی اوقات فراغت
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی مفاهیم علوم اجتماعی (هویت، سرمایه اجتماعی و ...)
بررسی تاثیر متغیرهای جمعیتی بر تولید ناخالص داخلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی انسان شناختی تنوع فضایی مطلوب از منظر ساکنان خانه های شهری تهران، البرز و قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان شناسی فضای خانگی یکی از حوزه های جدید انسان شناسی فرهنگی است که توجه خود را به خانه های عموم مردم و ارتباط آنها با فرهنگ و نیازهای ساکنانشان معطوف می سازد. پژوهش حاضر، ذیل این حوزه از دانش، قصد بررسی تعدادی از خانه های شهری ایران را از منظر ساکنانشان دارد، ساکنانی که عموما در طراحی و ساخت خانه خود مشارکتی نداشته اند به همین دلیل، با شکافی بین تصاویر مطلوب ذهنی و فضای واقعی مواجه خواهند بود. پرسش اصلی در این مقاله، چیستی گوناگونی فضایی مطلوب ساکنان و بررسی فضاهایی است که در اختیار دارند. به این منظور و با حرکت از مفهوم ”محیط های پاسخ ده“ در ادبیات شهرسازی، تعریف هایدگر از سکونت و نیز آموزه های آموس راپاپورت درباره ارتباط ذهن و فرهنگ با امرِ ساختن؛ مسئله، صورت بندی و برای عملیاتی سازی پژوهش نیز، یک گروه خویشاوندی ساکن در استان های تهران، البرز و قزوین، انتخاب شدند. 6 خانواده، به همراه فضاهای تحت سکونتشان، با روش کیفی مورد مطالعه قرار گرفته اند. نتیجه پژوهش، تهیه الگویی فرهنگی برای گوناگونی یا تنوع فضایی است که نشان می دهد که خانه های ساخته شده بین سال های 70-50 همچنان به لحاظ فرهنگی، پاسخگوی نیازهای ساکنانشان هستند. در مقابل، خانه های ساخته شده در دهه اخیر؛ که عموما مهندسی ساز و دارای نقشه های طراحی هستند؛ مطلوبیتی به مراتب پایین تر دارند.
بررسی تطبیقی رابطه میزان توسعه یافتگی با بازدهی نظام آموزشی در میان کشورهای جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله مورد تبیین در این مقاله وجود رابطه علی دو جانبه میان بازدهی آموزشی هر کشور با میزان توسعه یافتگی آنها می باشد؛ بدین معنی که آموزش و پرورش در هر جامعه ای در عین حال که متأثر از سطوح مختلف توسعه موجود در آن است، خود نیز به عنوان متغیر مستقل در تحولات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه تأثیر می گذارد. لذا سؤال اصلی مطالعه حاضر عبارت است از اینکه؛آیا توسعه یافتگی با بازدهی نظام آموزشی رابطه معنادار متقابل دارد؟ در مقاله حاضر از روش تطبیقی کمی یا تحلیل بین کشوری استفاده گردیده است؛که در آن از داده های ثانویه 70 کشور جهان، در بین سال های 2004-1999، بهره گرفته شده است. آزمون نیکویی برازش مدل های الگوی معادلات ساختاری حاکی از برازش خوب مدل عنوان شده با داده های مشاهده شده در 70 کشور جهان است و نشان می دهد توسعه یافتگی جامعه بر بازدهی آموزشی تأثیر دارد و از سوی دیگر بازدهی آموزشی نیز تأثیر معناداری بر سطوح مختلف توسعه دارد. نتایج رگرسیونی نیز نشان می دهند توسعه اقتصادی با 27/0، توسعه سیاسی با 14/0 و توسعه اجتماعی با 29/0 سهمی را در تبیین متغیر وابسته (بازدهی نظام آموزشی) داشته اند.
توسعة فرهنگی در برنامه های کودک سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة پیش رو حاصل پژوهشی است که به بررسی برنامه های کودک تلویزیون از منظر توسعة فرهنگی و شاخصهای آن می پردازد. به این منظور ابتدا با گزینش چارچوب نظری مناسب از میان دیدگاه های جامعه شناسان فرهنگی (وبر، پارسونز و اینگلهارت) به تبیین و تعریف توسعة فرهنگی از دیدگاه انتخابی (یونسکو) پرداخته شده است. سپس بررسی وضعیت موجود با کنکاش در برنامه های کودک سیما و آنچه این رسانه در اختیار کودکان قرار داده از نظر محتوا (شاخص های هویت فرهنگی، میراث فرهنگی، مشارکت فرهنگی و همکاری های فرهنگی بین المللی) و ساختار (نوع لباس، فضای صحنه، تقلید صدا، موسیقی، شعر، مشارکت کودکان و شیوه انتقال پیام) مورد توجه قرار گرفته است. واحد تحلیل در این پژوهش «قالب برنامه» و روش مورد استفاده، مطالعه اسنادی، تحلیل محتوای کمی و کیفی و مصاحبة کانونی است. نکته حائز اهمیت آنکه دورة زمانی مورد بررسی، به دلیل مصادف شدن با چند مناسبت اصلی در ایام سال با محرم، فجر، نوروز و ایام عادی ظرفیت پرداخت به موضوعات مختلف و قابل طرح را داشته است. همچنین برنامه های انتخاب شده (عمو پورنگ و فیتیله) طبق آمارها درصد بالایی از بینندگان را به خود اختصاص داده اند. یافته ها نشان می دهد که نوع لباس و فضای ارائة پیام در این دو برنامه، مناسب با محتوا و مناسبت بوده است و از سه عنصر شعر، موسیقی و تقلید صدا درست بهره گرفته شده است. در برنامه های مذکور بیشتر از قالب نمایشی و کارتون خارجی استفاده شده و شیوة انتقال پیام بیشتر به صورت غیرمستقیم بوده است. شاخص های توسعة فرهنگی از دیدگاه یونسکو با اولویت های برنامه سازی ارائه شده در برنامه ها مغایرتی ندارد. در این دو برنامه به برخی از موضوعات بیشتر پرداخته می شود و در عین حال بسیاری از مضامین مورد نیاز کودکان به دلیل عدم آگاهی برخی برنامه سازان حوزة کودک با شاخص های توسعه ای مورد اغماض قرار می گیرد. این در حالی است که برای داشتن کودکی توسعه یافته باید او را با مضامین و محتواهای مختلف و نه یک سویه آشنا نمود. بنابراین معنای روشن، درست، کامل و تأثیرگذاری از توسعه در اختیار کودک قرار نمی گیرد.
بازنمایی عناصر هویتبخش شهری در سفرنامه ها:( مطالعه مقایسه ای تهران و شهرستانهای استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله عناصر هویت بخش شهری استان تهران در سفرنامه ها مورد مطالعه قرار می گیرد و محوریت بر نمادهای شهرسازی و معماری خواهد بود. از سویی، بازنمایی نمادین شهر اهمیت زیادی در هویت بخشی شهر دارد و از سوی دیگر، استان ها و شهرهای خاص مثل استان تهران و شهر تهران جایگاه نمادینی برای هویت کشور و انعکاس ایران معاصر داشته و در نقطه ای نزدیک تر به ایران امروز قرار دارد. با این نگاه بازنمایی ایران در سفرنامه ها به نوعی منعکس کننده امیدها و ناامیدهای هویت شهری است که از این منظر هم موضوع مطالعات فرهنگی شهر است و هم به نوعی، عرصه بازنمایی فرهنگ و هویت شهر را تصویر می کند. سفرنامه ها از سویی، مروری است بر وضعیت راه ها و جاده ها، شهرسازی و معماری، میادین و مبلمان شهری و از سوی دیگر نگاه نویسنده را نسبت به مردم، روابط اجتماعی، گفتگوها، ضرب المثل ها و فرهنگ عامیانه بیان می کند. نگاه ما در این مقاله، تمرکز بر عناصر هویت شهری است که در سفرنامه ها توصیف شده است. بر این اساس، در این مقاله با مطالعه 24 سفرنامه که توسط سفرنامه نویسان داخلی و خارجی نوشته شده، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، مطالعه بازنمایی عناصر و نمادهای هویتبخش استان تهران انجام شده است. مقولات عناصر و نمادهای هویت بخش شامل بناهای محوری، شهرسازی و سیاست های مربوطه، نمادهای فرهنگی، رسانه های شهری و مبلمان شهری است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که بازنمایی استان تهران در سفرنامهها، با دوئیتهای شرق در برابر غرب، مناطق بالای جامعه در برابر مناطق پایین و یا شهر تهران در برابر شهرهای دیگر استان، کشور یا حتی جهان صورت گرفته است.
رقص، فرهنگ و مذهب؛ نگاهی انسان شناختی به رقص های سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقص های سنتی ارتباط عمیقی با بافت فرهنگی و مذهبی جامعه خود دارند و با عناصر زمینه ای و مادی همراه هستند. هدف این مقاله، بررسی مفهوم رقص در فرهنگ های سنتی است. رقص در این فرهنگ ها در رابطه با مفاهیم مذهبی تعریف می شود و کاربرد پیدا می کند. در مورد رابطه رقص و فرهنگ این پرسش مطرح می شود که چرا در فرهنگ بسیاری از اقوام به موازات داشتن مذهب؛ موسیقی و رقص بومی نیز شکل گرفته است؟ حضور رقص های سنتی در کنار یکی از عناصر اصلی جامعه یعنی مذهب نشان دهنده اهمیت رقص های سنتی و وجود رابطه ای میان رقص با دیگر ابعاد فرهنگی است. بر این اساس دیدگاه انسان شناسی عموما بر مطالعه رقص های سنتی و فولکلوریک تأکید داشته است. ابزار تحقیق در این پژوهش کتابخانه ای است و تحقیق به صورت کیفی و با تأکید بر نظریه های انسان شناختی صورت گرفته است. از منظر انسان شناسی، رقص سنتی، قبل از هر چیزی، یک رویداد آیینی است و به عنوان یک امر فرهنگی، در زمینه همان فرهنگ معنی می یابد. رقص های سنتی شرایط اجرا و فهم خود را دارند و در بستر فرهنگی خود معنا دار می شوند. نکته مهم این است که رقص های سنتی آیینی هستند با این تفاوت که گاه در زمینه مذهبی و گاه در زمینه عرفی اجرا می شوند. در هر دوی این عرصه ها، ویژگی های فرهنگ و نظام معنایی و ارزشی بنیادین، به واسطه رقص در کالبد انسان تجلی پیدا می کند.
آشفتگی اجتماعی و رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی (مورد مطالعه: رانندگان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر قانون گریزی، آشفتگی اجتماعی یا احساس آنومی است. هدف مقاله حاضر، مطالعه ارتباط آشفتگی اجتماعی و رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی در بین رانندگان سطح شهر تبریز است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار اندازه گیری، پرسشنامه بسته پاسخ است. جامعه آماری مورد مطالعه، شامل کلیه شهروندان تبریزی بوده که دارای گواهینامه راهنمایی و رانندگی و خودرو شخصی بوده اند که 400 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه نهایی، انتخاب شده اند. داده های حاصله، با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد، بین متغیرهای احساس آنومی و احتمال مجازات و میزان رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی رابطه ای معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد، 66 درصد از تغییرات متغیر میزان رعایت قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی توسط متغیرهای مستقل تحقیق تبیین شده است.