فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
زنان، ساختار و عاملیت آیا زنان می توانند سبک زندگی خود را انتخاب کنند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر متغیرهای ساختاری بر رابطه بین قدرت زنان و فعالیت های سبک زندگی است. جامعه آماری پژوهش 550 نفر از زنان متأهل بالای 25 سال شهر شیراز بود. نتایج نشان داد که متغیرهای ساختاری و زمینه ای هم در قدرت زنان در خانواده و هم در انجام دادن فعالیت های مدرن سبک زندگی در حوزه های فراغت، ترجیحات موسیقی و غذا و فعالیت های مربوط به بدن و سلامتی مؤثر است، اما متغیرهای ساختاری با کنترل قدرت زنان باز هم اثر مهمی بر انتخاب سبک زندگی آن ها دارد. بنابراین، گرچه قدرت زنان در خانواده می تواند عاملیت آن ها را در انتخاب سبک زندگی افزایش دهد، اما این کار را با ساز وکارهای ساختاری و در نظام قشربندی اقتصادی اجتماعی جامعه انجام می دهد. برطبق نتایج گرچه قدرت زنان می تواند عاملیت آن ها را افزایش دهد، اما برد آن نامحدود نیست و شرایط دیگری نیز باید محقق شود تا زنان بتوانند عاملیت کامل تری داشته باشند. لذا با بهره گیری از دیگر انواع سرمایه (مانند سرمایه اجتماعی جدید) می توان اثر محدودیت های ساختاری بر عاملیت را کاهش داد.
برساخت سوژه در فرآیند مصرف فرهنگ مردم پسند مطالعه ای کیفی بر روی مصرف کنندگان گونه های رسمی و غیررسمی موسیقی مردم پسند در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاید بتوان یکی از خصوصیات فرهنگ مردم پسند را تکثر گونه ها و کالاهای فرهنگی آن دانست. به نظر می رسد این تکثر، در جوامع درحال گذار که موطن اصلی این فرهنگ به شمار نمی روند، نوعی ناهمگونی ایجاد کرده است. در ایران نیز به عنوان جامعه ای درحال گذار، این ناهمگونی مشهود است؛ علاوه بر آن، فضای مصرف این فرهنگ در ایران، به علت محدودیت هایی که بر سر راه تولید انواعی از فرهنگ مردم پسند وجود دارد، این ناهمگونی را به تعامل های ستیزگونه تبدیل کرده است. چالش میان انواع رسمی و غیررسمی این فرهنگ در ایران، چالشی دیرپا و مسئله مند است. در این تحقیق که بر روی مصرف کنندگان تهرانیِ دو گونة رسمی و غیررسمی موسیقی مردم پسند به عنوان یکی از بااهمیت ترین جلوه های فرهنگ مردم پسند صورت گرفته است، سعی شده با الهام از رویکرد نظری و روش شناختی برساخت گرا و جمع آوری داده ها به مدد تکنیک گروه های متمرکز و تحلیل آنها با استفاده از تکنیک تحلیل موضوعی (تماتیک، به این پرسش پاسخ داده شود که مصرف کنندگان گونه های رسمی و غیررسمی موسیقی مردم پسند، چگونه برساخت می شوند؟
با بهره گیری از تم های استخراج شده در هر تحلیل تماتیک، در انتها، مشخص شد که سوژه های مصرف کنندة گونة رسمی، سوژه هایی اصالت زدا، نوستالژیک و متساهل اند؛ درحالی که سوژه های مصرف کنندة گونة غیررسمی، سوژه هایی اصالت گرا، سنت گریز، انحصار طلب و جهانی گرا می باشند. این تفاوت بنیادی در سوژه بودگی دو گروه مصرف کنندة بررسی شده، بستر ساز تعامل غیرپویا و منازعه آمیز در فضای مصرف فرهنگ مردم پسند به حساب می آید
انتخاب وسیله حمل و نقل عمومی مناسب در یک کریدور شهری: کاربرد روش های تصمیم گیری چند معیاره
حوزههای تخصصی:
انتخاب وسیله ی مناسب حمل و نقل عمومی در یک کریدور شهری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. هر یک از انواع وسایل نقلیه، دارای خصوصیات، مزایا و معایب خاصی می باشند و هر کدام از آنها ممکن است در شرایط مختلف به عنوان بهترین گزینه ی انتخابی بکار گرفته شوند. هدف این مقاله انتخاب بهترین وسیله حمل و نقل عمومی در یک کریدور شهری با بکارگیری روشهای تصمیم گیری چند معیاره و سامانه اطلاعات مکانی (GIS) می باشد. در این راستا کریدور میدان آزادی تا میدان پونک در شهر تهران به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شد. سپس با استفاده از نظرات تعدادی از متخصصین برنامه ریزی حمل و نقل و ترافیک شهری و نیز تحقیقات صورت گرفته در این زمینه، بیست شاخص تحت هفت دسته ی کلی معیار هزینه، زمان، انعطاف پذیری، قابلیت اعتماد، راحتی و امنیت، آلودگی و خصوصیات وسیله و چهار گزینه ی حمل و نقل عمومی اتوبوس، اتوبوس تندرو، تاکسی و مترو انتخاب شدند. متخصصین شاخصها، معیارها و گزینه های پیشنهادی را جهت تعیین میزان اهمیت نسبی آنها مورد ارزیابی و مقایسه قرار دادند. بکارگیری GIS در این قسمت موجب تسهیل فرآیند تصمیم گیری و ارزیابی بهتر معیارها و گزینه های پیشنهادی گردید. در نهایت از فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) برای تعیین وزن نهایی معیارها و از روش TOPSIS برای اولویت بندی گزینه های پیشنهادی حمل و نقل عمومی استفاده گردید. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد که گزینه های اتوبوس تندرو، مترو، اتوبوس و تاکسی به ترتیب حائز بیشترین امتیاز جهت توسعه حمل و نقل عمومی در کریدور مورد مطالعه می باشند.
پهنه بندی شهر تهران بر اساس شاخص های اجتماعی جمعیتی مدرنیته
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله شناسایی نابرابری های ناشی از مدرنیزاسیون و پهنه بندی شهر تهران از نظر شاخص های اجتماعی و جمعیتی است تا میزان دستیابی به اهداف و اصول مدرنیته در مناطق شهر مشخص شده و مناطق سنتی از مناطق مدرن تفکیک گردند. مطالعه از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی – تحلیلی است. برای این منظور با استفاده از داده های ثانویه، نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن و طرح های توسعه و عمران شهری، شاخص های اجتماعی قابل دستیابی از این داده ها استخراج و با تکنیک تاپسیس پردازش گردیده؛ سپس در محیط نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی به صورت فضایی نمایش داده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که سه پهنه مدرن، در حال گذار و سنتی در تهران قابل تعریف و شناسایی است. پهنه مدرن در شمال و غرب تهران و پهنه در حال گذار در مرکز و شرق و پهنه سنتی تر در جنوب تهران قرار گرفته است. پهنه بندی انجام شده گویای تفاوت در انطباق پذیری مناطق با اصول مدرنیته است. بدین معنی که مدرنیزاسیون اجتماعی در برخورد با سنت های فعال و پویای مناطق مختلف شهر، با سرعت و شتاب متفاوتی پیشرفت کرده است. مدرنیزاسیون اجتماعی در تعامل و تقابل با سنت در جنوب دچار چالش بیشتری شده است. اما این چالش به معنی توقف فرایند مدرنیزاسیون نبوده است. جامعه سنتی در پی درونی کردن شاخص های مدرنیته بوده و در این فرایند راه و روش خاصی را برای مدرن شدن تعریف کرده است. در مناطق میانی چانه زنی سنت و مدرنیته شکل گرفته و دگردیسی سنت به مدرنیته را تجربه می کنند. در این روش مدرنیزاسیون، هیچ یک از مناطق شهر تهران نمی توان سنت یا مدرنیته خالص مشاهد کرد.
جستاری در دیدگاه ها؛ فرصت ها و چالش های جمعیتی بر روی شهرها با تأکید بر توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی دیدگاه های جمعیتی، فرصت ها و چالش های جمعیتی پیش روی شهرهاست؛ یعنی مسائلی که در راستای ارتباط منطقی جمعیت با شهرها مطرح می باشد و برنامه ریزان و مدیران شهری برای برنامه ریزی در شهرها و خدمات رسانی هرچه بهتر به شهروندان باید آنها را مدنظر قرار دهند. از یافته های تحقیق حاضر می توان به این موارد اشاره کرد: نظر خوش بینانه به افزایش جمعیت در صورت آماده سازی بسترهای لازم برای آن، توزیع مناسب فضایی جمعیت در سطح شهرها و برقراری عدالت اجتماعی در سطح شهرها، و افزایش جمعیت فعلی کشور به دلیل روند پیر شدن جمعیت کشور در سال های آتی.
مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از کتب، مقالات، گزارش ها و اسناد به بررسی دیدگاه های مختلف جمعیتی و فرصت ها و چالش های جمعیتی و اثرات آن بر روی محیط شهری پرداخته و در پایان برای رسیدن به شهرهای پایدار راهکارهایی ارائه نموده است.
طایفه مستقل عرب کُتی؛ بزرگ ترین گروه عشایری عرب کوچرو در منطقه ورامین تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشایر ایران به دلایل مختلفی دارای اهمیت هستند، اول از این نظر که سهم بزرگی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند و اساس معیشت آنان مبتنی بر دامداری سنتی است، دوم کوچ گری و جا به جا شدن بین آنها میان ییلاق و قشلاق که به منظور تعلیف دام در مراتع طبیعی و بهره جویی از تنوع آب و هوایی صورت می گیرد و سوم وابستگی آنها به ساختار سیاسی اجتماعی مبتنی بر سلسله مراتب ایلی که از شاخص های مهم شناخت اجتماع عشایری است. پژوهش بر روی ایلات، عشایر و اقوام ایرانی آداب و رسوم، فرهنگ و ساخت اجتماعی جامعه ایلی را نمایان می سازد و با پرداختن به سازمان اجتماعی و شیوه اقتصادی می توان به برنامه ریزی برای یافتن راه کارهای اجتماعی اقتصادی عشایر کمک کرد. در دهه های اخیر در نتیجه تحولات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور، جامع عشایر تغییرات اساسی کرده است، متلاشی شدن نظام قبیله ای، فراموشی سنت های فرهنگی، جایگزینی فرهنگ مردمان یکجا نشین، تغییر در نوع معیشت و سکونت یا مهاجرت شهری، مواردی است که فرهنگ عشایر کوچرو را تحت شعاع قرار داده است. هدف این بررسی توصیف وضعیت اجتماعی فرهنگی طایفه مستقل عرب کُتی یکی از بزرگ ترین طوایف عرب کوچرو در نزدیکی تهران است که به عنوان بخشی از تغییرات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به وجود آمده در آن به دلیل هم جواری با شهر ورامین و کلان شهر تهران بوده است.
بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر کیفیت زندگی شهروندان شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر کیفیت زندگی شهروندان یاسوجی است. این تحقیق با روش پیمایشی و با نمونه ای به حجم 400 نفر با ابزار پرسشنامه در پانزده محله شهر یاسوج انجام گرفت. بر اساس اطلاعات استخراج شده، اکثریت شهروندان یاسوجی از سطح متوسط و بالایی از کیفیت زندگی برخوردار بودند. نتایج تحقیق نشان داد که ابعاد اعتماد اجتماعی، شبکة اجتماعی و مشارکت اجتماعی رابطة مثبت و معناداری با کیفیت زندگی دارد، اما بین آگاهی اجتماعی و کیفیت زندگی رابطة معنا داری وجود ندارد. همچنین، بجز وضعیت تأهل- افراد متأهل از کیفیت زندگی بالاتری برخوردارند- دیگر متغیرهای جمعیتی رابطة معناداری با کیفیت زندگی ندارند.
بررسی عوامل مؤثر بر باروری با تکیه بر رویکردی چندسطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور ایران در دهه های اخیر تحولات چشمگیری در زمینه تغییرات جمعیت تجربه نموده است. افزایش نرخ رشد جمعیت به 9/ 3 درصد در دهه 1355 1365 و کاهش رشد جمعیت به 29/ 1 درصد در دوره 1385 1390 به خوبی این مهم را نشان می دهد. تغییرات باروری مهم ترین عامل تبیین کننده تغییرات رشد جمعیت بوده است. با توجه به تفاوت های استانی باروری در ایران و نقش تعیین کننده تغییرات استانی در روند آتی باروری، بررسی ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و جمعیتی منطقه ای در تبیین باروری ضروری به نظر می رسد. هدف اصلی این مقاله بررسی نقش ویژگی های استانی در تبیین باروری است.
به منظور نیل به هدف این مقاله، روش تحلیل چندسطحی به کار گرفته شده است. داده های مورد استفاده برگرفته از داده های خام 2 درصد سرشماری 1385 است که در دو سطح فردی و استانی طبقه بندی شده اند. میانگین استانی تعداد فرزندان زنده به دنیاآمده و میانگین سنی زنان در معرض باروری به عنوان متغیرهای پیش بین سطح 2 و متغیرهای اشتغال، تحصیلات، سن و ساختار خانواده به عنوان متغیرهای پیش بین سطح 1 مدل سازی شده اند.
نتایج مبیّن این است که ویژگی های سطح استانی، تأثیرات ثابت و تصادفی معناداری را در ضرایب رگرسیونی سطح فردی در تبیین باروری دارد، به گونه ای که میانگین میزان باروری زنان از باروری استان و میانگین سن زنان در معرض باروری تأثیرپذیرند. همچنین نتایج گویای این مهم است که میزان تأثیر متغیر تحصیلات زنان بر باروری در استان هایی که میانگین کل تعداد فرزندان زنده به دنیاآمده در سطح بالاتری قرار دارد به مراتب پایین تر است.
تبیین جامعه شناختی محیط گرایی ایرانیان در دو سطح خرد و کلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات زیادی به بررسی متغیرهای محیط زیستی اعم از باورها، ارزش ها، نگرش، دانش و رفتارهای محیط زیستی در بین ایرانیان پرداخته اند که دامنة تحت پوشش آن ها از چند استان فراتر نرفته است. این تحقیق در سطح ملی به بررسی وضعیت ارزش های محیط زیستی ایرانیان در سطح خرد و کلان می پردازد و با هدف قراردادن تبیین محیط گرایی ایرانیان از سطح توصیف فراتر می رود. روش تحقیق در این مقاله تحلیل ثانویه است که با استفاده از اطلاعات موجود در پیمایش جهانی ارزش ها (WVS) (موج پنجم) در سطح خرد از نمونة 2667 نفر ایرانی و در سطح کلان از نمونة 257597 جهانی بهره برده است. نتایج تحقیق بازگوی آن است که میانگین نگرانی در مورد کیفیت محیط زیست جهانی 61/3، میانگین نگرانی در مورد کیفیت محیط زیست ایران 58/3، مشارکت زیست محیطی 43/2 و اولویت محیط زیست در برابر رشد اقتصادی 48/0 است که در مقایسه با دیگر کشورهای جهان جایگاه خوبی است. همچنین، ارزش های معنوی و مادی شوارتز و اعتقاد به خدا قوی ترین تبیین کنندة محیط گرایی ایرانیان است. همچنین، یافته ها نشان دهندة آن است که الگوی اجتماعی غالب نسبت به محیط زیست در بین ایرانیان مبتنی بر باورهای حامی محیط زیست است. این امر هم برای سیاستگذاران داخلی نشانة مطلوبی برای اجرای سیاست های حامی محیط زیست است که قطعاً هم گامی و مشارکت مردمی را در پی دارد؛ و هم ایران را هم پیمانی بالقوه پیش روی سازمان های بین المللی حفظ منابع طبیعی و محیط زیست قرارمی دهد.
بررسی اثر نسبی فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر نابرابری جنسیتی (مطالعه بین کشوری بازار کار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دو دهه اخیر، به قابلیت های فن آوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در کاهش نابرابری جنسیّتی شدیداً تأکید شده است. به گونه ای که به شکل گیری این فرضیه منجر شده که (حتی) تفاوت های میان کشورها در سایر حوزه های مؤثر بر نابرابری جنسیّتی با استفاده مطلوب از این فناوری تا حدی جبران پذیر است، اما طیف جدیدی از بررسی ها با رد این فرضیه، ضمن تأیید نقش شایان توجه فاوا بر کاهش نابرابری جنسیّتی به اصلاح دیدگاه غالب در ارتباط با عوامل مؤثر بر شکاف جنسیّتی توجه کرده و بیش ترین اثر را کماکان برای عوامل ساختاری (اجتماعی، فرهنگی و... ) قائل شده اند؛ به گونه ای که حتی با بهره گیری از فاوا نیز جبران پذیر نیست. مطالعه حاضر با هدف توسعه و تکمیل این مطالعات با تأکید بر نابرابری جنسیّتی در بازار کار انجام شده است. بدین نحو که اثر نسبی فاوا در مقایسه با منتخبی از متغیرهای مؤثر دیگر بر مشارکت زنان در بازار کار، در قالب یک الگوی اقتصادسنجی پایه برای دو گروه از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه (از جمله ایران)، برای دو دوره زمانی 9-1990 و 8-2000 و با استفاده از روش داده های تلفیقی آزمون شده است. نتایج حکایت از آن دارد که به رغم اثر معنادار فاوا بر کاهش نابرابری جنسیّتی در قالب افزایش سهم زنان در بازار کار، این اثر در هر دو گروه کشورها در مقایسه با اثر عوامل ساختاری در رتبه دوم قرار دارد. گویی فاوا به عنوان یک مکمل در کنار سایر عوامل کاهش نابرابری جنسیّتی را تسهیل کرده است.
ارزیابی کاربرد شاخص های تعیین تنوع در اختلاط کاربری های شهری (مطالعه موردی نواحی و محلات منطقه هفت شهرداری تهران)
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه گذشته توسعه اختلاط کاربریها، به الگوی برنامهریزی مکانی مهم در کشورهای پیشرفته تبدیل شده است. نحوه قرار گیری کاربری های شهری، تأثیر بسزایی در سطح کیفیت زندگی و کارایی خدمات مربوط به کاربریهای مختلف دارد. در این تحقیق به بررسی روشهای مختلف ارزیابی میزان تنوع اختلاط کاربریهای شهری، به کمک GIS پرداخته شده است و ضمن مشخص نمودن نقاط ضعف و قوت آنها، یک روش نوین برای ارزیابی تنوع و گوناگونی اختلاط کاربریهای شهری معرفی و پیشنهاد شده است. در این پژوهش از روشهای مختلف به منظور ارزیابی شاخص تنوع، برای بُعد افق در مقیاس محلات و نواحی شهری در منطقه هفت شهرداری تهران استفاده شده است. تحلیل عملی روشهای ارائه شده، حاکی از توانایی روشهای پیشنهاد شده برای ارزیابی میزان تنوع اختلاط کاربریها در محدوده مورد مطالعه است. با توجه به نتایج حاصله، شاخصهای HH و آنتروپی برای ارزیابی تنوع اختلاط کاربریهای شهری برای بیش از دو نوع کاربری و مجموعه شاخصهای ( A0.1 ، A0.5 ، A0.9 ) Atkinson به منظور ارزیابی تنوع اختلاط کاربریهای شهری برای دو نوع کاربری پیشنهاد میگردد. یافتههای حاصل از اجرای مدل در محدوده مطالعه موردی حاکی از آن است که، در سطح نواحی شهری، ناحیه پنج و در سطح محلات، محلههای دبستان، خاقانی، امجدیه و کاج در بهترین وضعیت از نظر تنوع اختلاط کاربریهای شهری بین دو نوع کاربری (مسکونی و غیر مسکونی) قرار دارند، همچنین از نظر تنوع اختلاط کاربریهای شهری در بیش از دو نوع کاربری در سطح نواحی شهری، نواحی پنج و چهار و در سطح محلات، محلههای امجدیه، دبستان، خاقانی و کاج در وضعیت بهتری قرار دارند.
ابداع و معرفی مدل RALSPI: مدلی جدید جهت ارزیابی گزینه ها و سنجش سطح توسعه سکونتگاه ها
حوزههای تخصصی:
تاکنون روشهای متعدد و متنوعی برای ارزیابی گزینهها ارائه شده است که برخی از این روشها مانند روشهای تاکسونومی عددی، موریس، TOPSIS و غیره در مطالعات جغرافیایی جهت ارزیابی و رتبهبندی سطح توسعه یافتگی سکونتگاهها مقبولیّت عام یافته و به طور مکرر مورد استفاده قرار گرفتهاند؛ در حالی که نکات ضعف و محدودیتهای این روشها کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی به تبیین مهمترین نقایص روشهای متداول در زمینه سنجش سطح توسعه یافتگی سکونتگاهها پرداخته و با تأکید بر این نقایص و تلاش در جهت رفع آنها، مدل جدیدی به نام مدل RALSPI ابداع و معرفی نموده است. در این مطالعه، فرایند ارزیابی گزینهها در مدل مذکور به تفصیل ذکر شده و مزیتهای آن بر سایر روش های مرسومِ سنجش سطح توسعه بیان گردیده و در نهایت، سطح توسعه یافتگی شهرستانهای ایران با استفاده از این مدل تعیین شده است.