فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر بر قصد استفاده زنان روستایی ازگیاهان دارویی بود. جامعه آماری پژوهش زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشت- درمان روستایی در بخش مرکزی شهرستان کرج بودند که 110 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری دو مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد محمدی زیدی و همکاران (2012) و لو و همکاران (2013) استفاده شد. روایی محتوایی پرسش نامه با نظرسنجی از کارشناسان تأیید شده و روایی سازه و پایایی ابزار پژوهش نیز از راه بررسی برازش مدل در سه سطح مدل اندازه گیری، مدل ساختاری و مدل کلی بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش چند متغیره مدل سازی معادلات ساختاری به روش کم ترین مربعات جزئی استفاده شد که به این منظور نرم افزار Smart PLS بکار گرفته شد. نتایج پژوهش نشان دادند که متغیرهای هنجارهای اجتماعی و کنترل رفتاری درک شده دارای اثری مثبت و معنی دار بر نگرش زنان روستایی نسبت به استفاده از گیاهان دارویی بودند. هم چنین، بر اساس نتایج پژوهش مشخص شد که متغیرهای هنجارهای اجتماعی کنترل رفتاری درک شده و نگرش اثری مثبت و معنی دار بر قصد استفاده زنان روستایی از گیاهان دارویی داشته و در حدود 44 درصد از واریانس آن را تبیین کردند.
آداب غسل اموات در فرهنگ مردم، از گذشته تا حال
حوزههای تخصصی:
نانسی شپرهیوز و موقعیت بدن در عصر جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل موقعیت بدن در عصر حاضر از دیدگاه انسان شناس پزشکی نانسی شپر هیوز است. به دنبال رشد سریع علم و فناوری از اواسط قرن بیستم و پس از آن، فرایند جهانی شدن و تحولات بنیادی در پزشکی مدرن تأثیرات شگرفی بر موقعیت انسان و بدن او نهادند و پیامدهایی چون دست کاری بدن به کمک فناوری های پیشرفته پزشکی، پزشکی شدن زندگی و جامعه، بیگانگی انسان از بدن خودش، نزول موقعیت بدن و اجزای آن و کالا شدگی اش در بازارهای ملی و جهانی همواره واکنش متفکرین در حوزه های مختلف به ویژه انسان شناسی پزشکی را به همراه داشته که با مردم نگاری های کاربردی، سیاسی و انتقادی خود موضعی فعال نسبت به این وضعیت در پیش گرفته اند. این یک مطالعه اسنادی است که داده های خود را عمدتاً از آثار و آرای نانسی هیوز با تأکید بر موضوع کالا شدگی بدن در بازارهای جهانی به دست آورده و آن ها را مورد تحلیل قرار داده است. از مهم ترین یافته های این مطالعه این است که تقدم امر اخلاقی بر امر فرهنگی و اجتماعی به عنوان یک پیش فرض فلسفی، نانسی هیوز را به سمت انسان شناسی انتقادی، سیاسی و ستیزه گر در اعتراض آشکار نسبت به موقعیت بدن در عصر سرمایه داری جهانی شدهٴ متأخر سوق داده است. مقایسه انسان شناسی انتقادی با انواع مرسوم و سنتی انسان شناسی کاربردی این سؤال اخلاقی را مطرح می کند که وظیفه واقعی انسان شناس و مردم نگار در عصر حاضر چیست؟ آیا باید بی طرفانه به تهیه مردم نگاری های کاربردی بسنده کند یا اینکه در صورت لزوم قضاوت اخلاقی کند و گزارش ها تحلیلی و انتقادی خود را در جهت تغییر و اصلاح وضع موجود تنظیم نماید؟
تحلیل ساختاری آیین های اسب چوبی و کوسه برنشین در ایران و پیوند آن با آیین های فرهنگ هند و اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو بر آن است تا پس از معرفی چند آیین نمایشی و رده بندی فقره ها و کنش نمادین آن ها در ایران، به تجزیه و تحلیل ساختار مشترک این آیین ها و پیوند آن ها با جشن ها و آیین های زمستانی رایج در فرهنگ های هندواروپایی بپردازد. آیین اسب چوبی و کوسه برنشین، به عنوان آیین هایی با بیشترین ویژگی های مشترک نزد اقوام هندواروپایی، موضوع اصلی و عمده این نوشتار است و تلاش می کند تا به این پرسش پاسخ دهد که شباهت های بسیار این آیین ها نمود کدام ساختار مشترک است و فهم معنا و کارکرد اجزا و مؤلفه های نمادین این ساختار چگونه ممکن است. راهنمای اصلی این تلاش، کوششی است در پیروی از الگوی تحقیق دومزیل در کتاب مسئله سنتاروس ها و روش اسطوره شناسی تطبیقی نو. بر این اساس می کوشیم با توجه به ویژگی بسیاری از آیین ها و جشن های هند و اروپایی در آغاز و پایان زمستان، بسیاری از کنش ها و ابزارهای نمادین مشترکی که نزد اقوام اروپایی در اجرای این آیین ها مشترک است، با توجه به جهان بینی آن ها در پیوند با ارواح نیاکان و نیروهای مخرب در زمستان تحلیل کنیم. هدف این نوشتار تنها نشان دادن پیوند و نسبت بسیاری از آیین های ایرانی با دیگر آیین های اقوام هند و اروپایی نیست، بلکه کوشش اصلی این مقاله معطوف به طبقه بندی آیین های ایرانی بر بنیاد ساختار مشترک فرهنگ هند و اروپایی و درک معنای آن هاست.
بازتاب رسوم ایران باستان در فرهنگ مردم ایلام (تقدس آب و چشمه، احترام به نان و نمک، کارد و کفن)(1)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان ایلام، تاریخ و فرهنگی چند هزار ساله دارد. آداب و رسوم اصیل و بسیار کهن مردم این استان، جدا از بحث قدمت تاریخی ، می تواند به لحاظ اخلاقی، فرهنگی، انسان سازی و حفاظت از محیط زیست الگو باشد. این آداب و رسوم که ریشه در فرهنگ باستانی این منطقه دارد، نسل به نسل از پس هزاره ها گذشته است و هم اکنون در فرهنگ مردم ایلام رایج است؛ از جمله این رسومِ بازتاب یافته از دوران باستان می توان به سنت «کارد و کفن»، «احترام به نان و نمک» و «تقدس آب و چشمه» اشاره کرد. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و استناد به منابع، به این پرسش، پاسخ داده شد که چه رسومی از ایران باستان در فرهنگ مردم ایلام بازتاب یافته است؟ نتایج پژوهش، حاکی از آن بود که سنت کارد و کفن، احترام به نان و نمک و تقدس آب و چشمه، امروزه به همان شیوة مرسوم در ایران باستان در بین قوم کُرد و لُر رایج است.
جهت گیری های زنان نسبت به محیط زیست (محل مطالعه: ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرور مطالعات اخیر در حوزه موضوعات زیست محیطی نشان می دهد که زنان نسبت به مردان توجه بیشتری به محیط زیست از خود نشان می دهند. بر همین اساس، هدف تحقیق حاضر شناسایی جهت گیری های ذهنی زنان نسبت به موضوعات زیست محیطی و کنش های مربوط به این حوزه است. تحقیق حاضر در شهر ارومیه انجام شده است. و با اتخاذ رویکردی کیفی و کاربرد تکنیک مصاحبه عمیقِ نیمه ساختاریافته به دنبال فهم این موضوع در نمونه مورد بررسی است. نتایج این تحقیق نشان داد که با وجود اینکه دغدغه های زیست محیطی در زنان شکل گرفته است، اما به دلیل وجود برخی عوامل ساختاری و فرهنگی، این دغدغه ها در عمل و در رفتارهای روزمرهنقش مؤثری ندارد. حاصل این تناقض بین دغدغه ذهنی و رفتار واقعی، شکل گیری پدیده ای با عنوان «تراژدی فرهنگ زیست محیطی» است.
بررسی مردم نگارانه پدیده ازدواج زودهنگام در میان مهاجران افغان (قوم هزاره) در دو شهر هامبورگ (آلمان) و تهران (ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدواج زودهنگام یا پدیده کودک همسری به دلایل متعددی از جمله فقر، نابرابری جنسیتی، رویه های فرهنگی سنتی حاکم بر جوامع بشری، بی سوادی و ناامنی در بسیاری از نقاط جهان به صورت گسترده ای رواج دارد که منجر به عدم تربیت صحیح نسل آینده، افزایش میزان طلاق، افزایش نرخ مرگ ومیر مادران و فرزندان و مشکلات بهداشتی شده است. مقاله پیش رو درصدد بررسی مقایسه ای تغییرات الگوی ازدواج زودهنگام در میان مهاجران افغان در مناطق حاشیه ای ایران (تهران) و آلمان (هامبورگ) به عنوان اصلی ترین مقاصد مهاجران افغان در دو قاره آسیا و اروپا است. این پژوهش با رویکرد مردم نگارانه به بررسی متغیرهای وابسته شامل مهاجرت بین المللی، سطح سواد و نقش ساختار قانونی جوامع میزبان در تدوین قوانین کنترل گرایانه بر مؤلفه سن اولین ازدواج در جامعه مهاجران افغان (قوم هزاره) پرداخته است. شرایط زندگی شهری به ویژه در جوامع توسعه یافته به فراگیری آموزش همگانی برای دختران و زنان انجامیده و در کنار کسب مهارت های متنوع و ورود به بازار کار سن ازدواج را افزایش داده است. ﻧﻮع پژوهش کیفی و روش توصیفی- اسنادی ﺑﻮده است. داده های بخش آلمان بر مبنای 5 مصاحبه تخصصی، 34 مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده مشارکتی در میان مهاجران افغان ساکن هامبورگ است و برای جمع آوری داده های بخش ایران از 7 مصاحبه تخصصی و 24 مصاحبه نیمه ساختاریافته با مهاجران افغان در مراکز آموزش پایه مناطق حاشیه ای شهر تهران استفاده شده است. داده ها بر مبنای کدگذاری باز در چارچوب الگوی گوردن (1964) مورد تحلیل محتوا قرار گرفته اند.
شناخت و کارکرد انواع چراغ های نفتی روشنایی
حوزههای تخصصی:
این مقاله با محوریت شناخت و کارکرد چراغ های روشنایی نفتی در یکصد سال اخی ر در منطق ه دوازده تهران قدیم (سنگلج، عودلاجان، لاله زار، بازار تهران و)... و در پاسخ به این پرسش که سه نسل از چراغ های روشنایی نفتی چ ه ن ام داش تند و در زندگی مردم آن دوره چه تأثیراتی را گذاشتند، تدوین شده است. پژوه صورت گرفته با روش توص یف فرهنگ ی از مجموع های از مشاهدات، مصاحبه ها و بررسی اسناد و مدارک کتابخانه ای و گردآوری داده ها ب ه ش یوه می دانی انجام پذیرفته است. نتایج این پژوه نشان می دهد روشنایی در جهان سیر تکاملی داش ته ت ا ب ه اختراع چراغ منجر شده است. این جُستار، چراغ ها را در سه نسل او (فانوس شمعی، فانوس بادی یا بغدادی) دوم (آرگان، لامپای شیشه ای و لامپای دی واری، گردس وز و انگلیس ی) و س وم توری یا زنبوری) بررسی کرده و نقش آنها را در زندگی مادی و معنوی مردم ایران بررسی نموده است.
بازنمایی گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران (مورد مطالعه: گزیده آثار هدایت و فروغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بازنمایی گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران می پردازد. در این راستا، دو تن از چهره های شاخص ادبیات معاصر ایران، صادق هدایت و فروغ فرخزاد، انتخاب شدند تا با ردیابی مؤلفه های بازنمایی در گزیده آثار و اندیشه آنان و تطبیق آن با جریان توسعه مدرنیته، وضعیت تفکر در ایران معاصر تبیین شود. پژوهش حاضر به روش مطالعه کتابخانه ای و تحلیل محتوایی و پارادایم متکی بر رویکرد جامعه شناسی تفسیری انجام گرفته است. پرسش اصلی این است که مبنای بازنمایی صادق هدایت و فروغ فرخزاد در گذار مدرنیته ایران، متکی بر چه اسلوب و نگرشی است که بر شناخت، نوع نگاه و خلق آثار آن ها مؤثر افتاده است. در تجزیه و تحلیل آثارمهمآنان، این دستاورد حاصل شد که هردو آن ها از نظر شیوه کار، نگرش کنش پژوهانه را در فرایندی دیالکتیکی پیشه خود کرده اند، اما برخی نگرش های ایستایی شناسانه که حاصل دیالکتیک ذهن و عین در بستر پرورشی ویژه آنان است، سبب تفاوت در نوع نگاه به انسان شده است. حصار سنتی ساختار جامعه مردمحور صادق هدایت نتوانسته است تمایز سنت و مذهب و عینیت زمان را در هم فراخوانی طبیعت گرایانه از یکدیگر منفک کند، اما فروغ فرخزاد مرزهای سنتی جنسیتی را درمی نوردد و به افق هایی فراجنسیتی ره می سپارد.
شهروندی بوم شناختی و هوش معنوی (مورد مطالعه: شهروندان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر زیانبار فعالیت های انسان بر جهان طبیعی نگرانی های عمومی فراوانی به همراه داشته، به طوریکه، منجر به شکل گیری نوع جدیدی از شهروندی تحت عنوان شهروندی بوم شناختی شده است. شهروندی بوم شناختی بر مسئوولیت پذیری داوطلبانه و متعهدانه شهروندان در ارتباط با جهان طبیعی بنا شده است. در این پژوهش، ارتباط شهروندی بوم شناختی با هوش معنوی با استفاده از روش پیمایشی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور از دیدگاه های بوم شناسی انسانی، پارادایم بوم شناختی جدید و بوم شناسی ژرف استفاده شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده که با بهره گیری از پژوهش های خارجی طراحی و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی مولفه های آن مشخص و بومی سازی شده است. جامعه آماری تحقیق، شهروندان بالای 15 سال شهر تبریز در سال 94 هستند که 670 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که، وضعیت شهروندی بوم شناختی از وضعیت خوبی در بین شهروندان تبریزی برخوردار است و در طیف 6 گزینه ای لیکرت، در بین گزینه های 4 و 5 قرار می گیرد. همچنین در میان ابعاد 11 گانه شهروندی بوم شناختی، همه ابعاد از میانگین متوسط به بالایی برخوردار هستند اما بعد عضویت در انجمن های زیستی دارای کمترین میانگین بوده است. همچنین، نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین هوش معنوی و مولفه های آن با شهروندی بوم شناختی ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد (363/0r=). نتایج آزمون رگرسیون نشان می دهد که از میان ابعاد چهارگانه هوش معنوی، دو بعد ""جامع نگری و بعد اعتقادی"" و ""سجایای اخلاقی"" توانسته اند 5/27 درصد واریانس مربوط به شهروندی بوم شناختی را تببین کنند.
جایگاه فرهنگی اجتماعی شیرینی سنتی اهری و یئددی فات فطیر آذربایجان
حوزههای تخصصی:
باغداری در اورامان
حوزههای تخصصی:
فرهنگ عامه و تأثیر آن در شکل گیری گونه کلاه مخملی در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آغاز پیدایش سینما در ایران تا امروز مجموعه آثاری پدید آمده اند که با عنوان کلی فیلم های کلاه مخملی شناخته می شوند. این فیلم ها با بهره گیری آگاهانه و مکرر از عناصر محتوایی و بصری فرهنگ عامه توانسته اند در ادوار مختلف سینمای ایران حضور داشته، مخاطبان عام و گاهی خاص را جذب کرده و به رونق صنعت سینمای ایران یاری رسانند. در این پژوهش علاوه بر تأکید بر ضرورت توجه به رویکرد مطالعات فرهنگی در تبیین تولیدات سینمای ملی و نفی نخبه گرایی فرهنگی، از آرای اروین پانوفسکی در تحلیل سطوح معنایی تصاویر و تمایز میان شمایل نگاری و شمایل شناسی استفاده شده و تأثیر این آراء بر رویکردِ گونه شناسیِ موسوم به رویکرد شمایل نگارانه در مطالعات سینمایی بررسی می شود. در ادامه و پس از تشریح سیر تاریخی سینمای کلاه مخملی تلاش می شود با بهره گیری از عناصر شمایل نگارانه و شمایل شناسانه، سطوح معنایی این آثار به عنوان یک گونه سینمایی تشریح شده و نشان داده شود که چگونه این آثار سینمایی با آگاهی از زمینه های تاریخی موثر بر مخاطبان بومی و بهره گیری از عناصر بصری فرهنگ عامه و رویکرد مفهومی به آئین های فتوت و جوانمردی به عنوان گونه ای از سینمای ملی قابل تحلیل هستند و حوزه مهمی در مطالعات سینمای بومی به شمار می آیند.
نقش گروه های اجتماعی-فرهنگی در شکل گیری کوی های مسکونی دوره پهلوی دوم در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت، کمبود زمین و شیوه های معماری نوین، طراحان را به ساخت مجتمع های مسکونی سوق داد. در ایران ساخت کوی های مسکونی برای اقشار مختلف اجتماع از دوره ی پهلوی دوم آغاز شد. رابطه بین بنیان های اجتماعی و فرهنگی قشر ساکن در مجتمع های مسکونی و معماری مسکن از مسائل اساسی است که عدم توجه به آن می تواند فعالیت های ساکنان را مختل نماید. هدف پژوهش بررسی نقش گروه های اجتماعی-فرهنگی در چگونگی شک ل گیری کوی های مسکونی دوره پهلوی دوم در تهران است. گروه های اجتماعی- فرهنگی در شکل گیری فضاهای شهری و به تبع آن معماری نقش داشته اند. این پژوهش چگونگی این تأثیرگذاری را به روش تاریخی-تفسیری تحلیل می کند. منابع اطلاعاتی، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بوده و نمونه کوی های مسکونی پهلوی دوم در تهران بر اساس گروه اجتماعی- فرهنگی ساکنان آن اعم از کارگری (پایین)، کارمندی (متوسط) و مرفه (بالا) گزینش شده و با توجه به شاخص های اجتماعی-فرهنگی مسکن مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحولات دوره پهلوی دوم و ویژگی های فرهنگی معیشتی ساکنان کوی های مسکونی بر معماری خانه ها تأثیر گذاشته است. در مسکن گروه های پایین با درآمد کم، برنامه های دولتی و توان مالی اندک ساکنان باعث بروز سادگی در شکل گیری فضاهای مسکونی و کاهش کمیت و کیفیت شاخص های اجتماعی- فرهنگی مسکن شده است. در مسکن گروه های متوسط و مرفه تحول در طرح خانه ها به صورت دوبلکس نمایانگر تمایز اجتماعی این گروه بوده و شاخص های کمی و کیفی مسکن افزایش یافته است.
مطالعه جامعه شناختی رابطه هوش فرهنگی و قوم گرایی در بین جوانان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده در دهه های اخیر بدنبال پیشرفتهای تکنولوژیک، افزایش ارتباطات بین فرهنگی و لزوم شناسایی تمایزات خود با سایر گروهها برای کارایی موثرتر در زمینه های متفاوت فرهنگی، کسب برخی مهارتها و قابلیتها ضروری بنظر می رسد. هوش فرهنگی بعنوان یکی از مهارتهای لازم جهت سازگاری با موقعیت جدید و عملکرد موثر در شرایط فرهنگی جدید مطرح می گردد. این مقاله با هدف توصیف و طرح مبانی نظری پیرامون هوش فرهنگی و ابعاد چهارگانه آن، بعنوان یک متغیر فرهنگی اثر گذار بر قوم گرایی انجام گرفته است. داده های پیمایش از ۳۸۴ نفر نمونه آماری، بر اساس نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین جوانان۱۸ تا ۲۹ ساله ساکن شهر تبریز گردآوری شدند. ابزار گردآوری داده ها مقیاس های استاندارد هوش فرهنگی انگ و داین و قوم گرایی نئولیپ و مک کروسکی بوده است. یافته ها حاکی از آن بود که تمامی مولفه های هوش فرهنگی تاثیر معناداری بر قوم گرایی دارند. همچنین نتایج اجرای آزمون t مستقل نشان می دهد، میانگین قوم گرایی جوانان بر حسب جنسیت آنان متفاوت بود.
اولویت بندی ریسک های ناشی از تغییرات اقلیمی در کلان شهر تهران با روش فازی AHP و ارائه راهبردهای پیشگیری، کاهش اثرات و سازگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشدید تغییرات اقلیمی در دنیا باعث بروز اثرهای جدی بر محیط زیست شهرها و وقوع خطرهای جبران ناپذیر می شود. پیش بینی 10 ساله تغییرات پارامترهای اقلیمی در کلان شهر تهران که همواره با مشکلات روزافزون زیست محیطی مواجه است، حاکی از آن است که میزان دما و بارش تا سال 2021 با شیب بیشتری نسبت به گذشته افزایش خواهد یافت که این تغییرات می توانند باعث بروز اثرها و ایجاد خطرهایی برای محیط زیست شهرها شوند. شناسایی اثرهای کنونی و آینده این تغییرات بر محیط زیست شهری می تواند به برنامه ریزی جهت کاهش ریسک ها و بهره مندی از فرصت ها بینجامد. در مطالعات قبلی مهم ترین ریسک های احتمالی تغییرات پارامترهای اقلیمی در شهر تهران شناسایی شده است و در این تحقیق تعداد 11 ریسک احتمالی متأثر از تغییرات دمایی و بارش در شهر تهران انتخاب شده و سپس با روش تحلیل سلسله مراتبی فازی F-AHP به وزن دهی، رتبه بندی و اولویت بندی ریسک ها پرداخته شده است. سپس راهبردهایی به منظور پیشگیری، کاهش ریسک ها و سازگاری با تغییرات پارامترهای اقلیمی جهت بکارگیری در برنامه ریزی های 5 ساله شهر تهران ارائه شده است. این راهبردها با استفاده از ابزارهای سوات و ماتریس داخلی و خارجی تدوین شده و سپس به منظور کمی سازی استراتژی ها از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد، بهینه ترین راهبردها، گروه راهبردهای تدافعی می باشند.
گونه شناسی خانه های سنتی (مطالعه موردی: روستای هلسم- شهرستان چرداول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری بومی روستایی مناطق غربی ایران، در گذر زمان، به آرامی تکامل یافته و دارای بنیان ها، مؤلفه ها و مبانی نظری مرتبط با ساختار مختص به خود شده است؛ به گونه ای که از گزند تهاجم تفکرات به اصطلاح وارداتی، مصون مانده و اصالت و بکر بودن خود را حفظ کرده است؛ از طرفی، روستاهای این مناطق، معماری ویژه ای بر اساس نوع توپوگرافی و اقلیم منطقه دارند که در این میان، روستای هلسم در شهرستان چرداول، نمونه ای شاخص و دارای اهمیتی ویژه به حساب می آید. اطلاعات این مقاله که با هدف بررسی و تحلیل گونه های معماری بومی و سنتی روستای هلسم نگاشته شده، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری آن نیز، مشتمل بر 150 بنای مسکونی و 45 خانه سنتی است که دارای معماری ارزشمندی هستند. در این پژوهش، ضمن توصیف عوامل شکل دهنده به بافت روستا؛ مانند: اقلیم و وضعیت جغرافیایی؛ عناصر کالبدی، گونه شناسی بناها و فضاهای موجود در آن نیز معرفی شده است؛ همچنین این پژوهش، نشان می دهد که بیشتر بناها در این روستا برای بهره گیری از تابش آفتاب در فصل زمستان، جهتی رو به جنوب دارند و معابر نیز در جهتی شرقی - غربی شکل گرفته اند؛ همچنین در بافت روستای هلسم دو گونه معماری؛ شامل: خانه های طارمه دار (در دو نوعِ دو و چند اتاقه) و خانه های فاقد طارمه یا دوطبقه وجود دارد. فضاهای سکونتی و خدماتی در خانه های طارمه دار، دور از هم؛ ولی در یک سطح ایجاد شده است؛ اما فضای مسکونی در خانه های فاقد طارمه، به دلیل توپوگرافی دامنه کوه؛ همچنین بهره مندی از گرمای ناشی از وجود حیوانات در طبقه همکف، بر روی طویله قرار گرفته است. در این میان، خانه های طارمه دار چند اتاقه با 64٪ (بیشترین)، خانه های طارمه دار دو اتاقه فاقد نشیمن با 27٪ و خانه های فاقد طارمه با 9٪ (کمترین)، بافت سنتی روستا را تشکیل می دهند.
درآمدی بر قوم باستان شناسی کوچ روان قره داغ مرکزی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله بررسی مقدماتی منطقه قره داغ آذربایجان از سه منظر بوم شناختی، باستان شناختی و قوم شناختی است. این منطقه کوهستانی فاقد خاک زراعی غنی بوده و روستاهای کم جمعیت و اوباهای ایلات کوچ رو، تنها زمین سیمای آن محسوب می شوند. بررسی های باستان شناختی نیز نشان از فقر نسبی شواهد باستانی در دوره های ماقبل عصر آهن دارند. موضوع اصلی این مقاله، بررسی دلایل تداوم زندگی کوچ رو در این منطقه تا به امروز و نشان دادن پیوستگی های تاریخی و بوم شناختی آن است. در این مقاله نشان داده می شود که با توجه به شاخصه های محیطی و بوم شناختی حاکم بر منطقه قره داغ مرکزی، سنت های فرهنگی موجود در آن برای مدت بیش از سه هزار سال و با محوریت کوچ روی عمودی تداوم یافته است. فرض اصلی آن است که تداوم شرایط بوم شناختی و محیطی و محدودیت های خاص آن موجب این پایداری و استمرار فرهنگی بلند مدت شده است. روش اصلی مورد استفاده در این پژوهش قوم باستان شناسی است. بررسی های باستان شناختی و قوم شناختی قره داغ بار دیگر نقش بنیادین زیست بوم را در پایداری یا ناپایداری شیوه های گوناگون زیستی اجتماعات انسانی بازتاب می دهد. روشن است که زیست بوم هایی نظیر قره داغ مرکزی، هرگز مجال شکل گیری نظام های استقراری و حرکت به سوی پیچیدگی های اجتماعی و فرهنگی را به ساکنان خود نخواهند داد.
بررسی کژکارکردی خانواده و عوامل مؤثر بر آن در شهر پاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی عوامل مؤثر بر کژکارکردی خانواده در شهر پاوه است. عوامل در نظر گرفته شده در این پژوهش، ساختار خانواده، نوع جامعه پذیری، فردگرایی و ناسازگاری خانواده هستند. روش تحقیق، کمی و پیمایش بوده و داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و از طریق سؤال از یکی از والدین گردآوری شد. جامعه آماری کلیه خانوارهای شهر پاوه بوده و روش نمونه گیری، روش خوشه ای چند مرحله ای است. نتایج نشان می دهد: هرچه فاصله نسلی بین والدین و فرزندان بیشتر باشد، میزان ناسازگاری و کژکارکردی در خانواده بالا می رود. انتظارات والدین و عدم تفکیک نقش والدین رابطه معنادار، اما معکوسی با ناسازگاری خانواده دارند. همچنین مشخص شد که نوع جامعه پذیری بر کژکارکردی خانواده مؤثر است. اگر نوع جامعه پذیری سهل انگارنه یا سخت گیرانه باشد، ناسازگاری خانواده افزایش پیدا می کند. کژکاردی خانواده با فردگرایی، ناسازکاری درون خانوده و نوع جامعه پذیری ارتباط مثبت دارد.