فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
195-196
حوزههای تخصصی:
تغییرات مشخصّه های جمعیّتی استان یزد در دوره زمانی 1330 تا 1430
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶
73 - 108
حوزههای تخصصی:
جمعیّت ها به لحاظ حجم، ترکیب و توزیع سنی در حال تغییر هستند. گذار ساختار سنی و سالخوردگی جمعیت تأثیر عمیقی بر شرایط اقتصادی اجتماعی جامعه خواهد گذاشت. هدف این مقاله شناخت مشخصه های جمعیتی استان یزد و روند تحوّلات آن در سال های اخیر و برآورد تحولات آن در آینده است. داده ها جمعیت از نتایج سرشماری و داده وقایع حیاتی از سازمان ثبت احوال گرفته شده و برای پیش بینی جمعیت از نرم افزار Spectrum استفاده شده است. یافته های تحقیق بیانگر این است که در حال حاضر استان یزد از نقطه نظر تعداد ، میزان رشد و ساختار سنی در وضع مطلوبی قرار دارد. باروری در استان متعادل شده و اهداف سیاست جمعیتی تأمین شده است. سیاست اصلی استان در این سال ها باید در جهت بهره مندی از فرصت پنجره جمعیتی و فراهم سازی بسترهای اقتصادی و اجتماعی برای مواجه شدن با جمعیت رو به افزایش سالمند باشد. چالش های جمعیتی آینده استان یزد، بستگی زیادی به نحوه بهره برداری از فرصت پنجره جمعیتی دارد. بهره برداری از فرصت پنجره جمعیتی و تبدیل آن به فرصت اقتصادی و اجتماعی مستلزم توانمندی و مقتدرسازی جوانان برای توسعه اقتصادی، گسترش فرصت های شغلی، سرمایه گذاری مطلوب، بهبود کیفیت سرمایه انسانی و فراهم کردن فرص هایی برای حضور زنان در بازار کار است.
روند تاریخی حضور ایلات کرد در بلوک لیلاخ کردستان
حوزههای تخصصی:
رفتاروکنشهای ایلی درتاریخ، تابع عوامل ساختاری متعددی بوده است، بالغ بر هفتصد سال، خانات اردلان بر بخش عظیمی از غرب ایران بصورت نیابتی حکمرانی کردند؛ بلوک ئیلاق (لیلاخ)، در شرق این والی نشین، مقصد تابستانه تیره های متعددی از ایلات و عشایرکردی بوده است، طول ایل راههایی که به این منطقه ختم می شد، گاهی به پانصدکیلومتر می رسید. پژوهش حاضر قصد دارد درچارچوب مطالعات تاریخی و با تکیه بر اسناد آرشیوی وکتابخانه ای به تبیین تاریخی و رصدکنشهای ایلات کردی و ماهیت حضور آنها در بلوک ئیلاق (لیلاخ) - از توابع اردلان – پرداخته و موزائیک فرهنگی این منطقه را از نظر تاریخی کالبد شکافی کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بلوک ئیلاق درسایه ی اقلیم مساعد جوی و متأثر از موقعیت سوق الجیشی، تحت مناسبات انسانی، نقش تدارکاتی ویژه ای دروالی نشین اردلان داشته است؛ این محل درآخرین فصل یکجانشینی تبدیل به قاموس فرهنگی رنگارنگی (متشکل از سی تیره) ازتیره ها و طوایف کردی گشته و بیشترین پرداخت مالیات در بین بلوکات هیجده گانه اردلان (نسبت به جمعیت) را به خود اختصاص داد.
بررسی جامعه شناختی رابطه هویت قومی با رفتارمصرف کننده (مطالعه موردی: لرهای استان لرستان)
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
233 - 258
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «رفتار مصرف کننده» برای اشاره به مصرف محصول یا خدمات و ساخت و فرآیند تصمیم گیری توسط مصرف کننده به کار می رود. مصرف یک پدیده چندوجهی است و عوامل فرهنگی نقش قابل توجهی در تعیین و تغییر پدیده مصرف دارند بنابراین جا دارد از چشم انداز فرهنگی به ویژه فرهنگ قومی به بررسی این پدیده پرداخت. این تحقیق در پی پاسخگویی به این پرسش است «چه رابطه ای بین هویت قومی و رفتار مصرف کننده» وجود دارد؟. در این پژوهش از چارچوب نظری آجزن استفاده شده است. روش به کارگرفته در این تحقیق پیمایش می باشد و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه مردم ساکن استان لرستان است. با توجه به تعداد افراد جامعه آماری، 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده است. یافته ها مبتنی بر مقدار شاخص های CR (7.17-) و P (***) نشان می دهدکه بین هویت قومی و رفتارمصرف کننده رابطه معناداری وجود دارد و همبستگی منفی بین این دو متغیر وجود دارد یعنی هر چه هویت قومی ضعیف تر باشد رفتار مصرف کننده قوی تر است. این نتیجه با نتایج مطالعه آجزن و دیگران مطابقت دارد و نظریه آجزن را تایید می نماید. متغیر قومیت با درآمد رابطه مستقیم با ضریب بتای (0.31-) دارد. مقدار تأثیر جنسیت با ضریب بتای (0.25-) است که نشان می دهد زنان تمایل بیشتری برای مصرف کردن نسبت به مردان دارند. به طورکلی از چهار فرضیه ذکر شده این تحقیق، دو فرضیه «رابطه احساس غرور و رفتار مصرف کننده» و «قوم گرایی -عدم گرایش به دیگر اقوام- و رفتار مصرف کننده» تایید شدند که مبنی بر ارتباط معکوس بین بعد احساس غرور هویت قومی با ضریب بتای (0.33-) و قوم گرایی با ضریب بتای (0.38-) با رفتار مصرف کننده می باشد.
طبقه بندی ابعاد اجتماعی وقف جامع الخیرات شهر یزد
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷
65 - 90
حوزههای تخصصی:
یاریگری یکی از ویژگی های تاریخی جامعه ایران و وقف یکی از مهم ترین اشکال یاریگری ایرانیان می باشد. وقف نامه ی جامع الخیرات، یکی از بزرگ ترین موقوفه های تاریخی ایران در سال های پایانی قرن هشتم هجری است. ازآنجایی که بخش عمده ای از موقوفات این وقف نامه مربوط به استان یزد می باشد، هدف پژوهش حاضر دستیابی به ابعاد اجتماعی وقف بر اساس متن وقف نامه می باشد. پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای انجام گرفته است و با روش تحلیل محتوا داده ها مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. ناظر به هدف پژوهش، ابعاد وقف جامع الخیرات عبارت اند از: دینی-مذهبی، تعلیم و تربیت، یاریگرانه، کارگزاری موقوفات و سلامت می باشد. از منظر تحقیق حاضر، "جاری بودن " وقف که یکی از ارکان وقف نامه می باشد، احتمالاً در شرایط امروز به آن معنایی که واقف منظور کرده است، تحقق نیافته باشد. این موضوع بیش از همه در مواجهه جامعه سنتی ایرانی با جامعه مدرن که در آن "پول" و نه "تیول" مبنای مبادلات و توسعه ی اقتصادی است، محدودیت های عدم خریدوفروش و ترهین در این موقوفات و بسیاری از موقوفات دیگر جامعه ایران، مهم ترین چالش "وقف" با جامعه ای است که بازار مدرن تعیین کننده روابط و بنیادهای اقتصادی آن است.
سدسازی و میراث فرهنگی، تعامل یا تقابل؟ (مطالعه موردی: سد کنگیر ایوان در استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۸ و ۶۹
112 - 130
حوزههای تخصصی:
سد کنگیر ایوان یکی از سدهای مرزی غرب کشور است که در زمستان سال 1394 آبگیری شد. از تبعات این آبگیری، تخریب چند محوطه مهم فرهنگی تاریخی، تخلیه جوامع داخل مخزن سد همراه با مهاجرت ناخواسته و اجباری ساکنین حاشیه سد به نقاط دیگر بود. در این میان، چالش های فراوانی در عرصه های مختلف اجتماعی و فرهنگی (باستان شناسی، مردم شناسی و زبان و گویش) برای احداث سدها وجود دارد و مهمترین مسئله این است که با انجام این گونه طرح های عمرانی و اسکان اجباری خانواده های آسیب دیده، چه اتفاقی برای ساختار فرهنگی این جوامع و آثار باستانی و پیشینه آنها خواهد افتاد؟ و چگونه باید پاسخگوی پیامدهای آن بود؟ شناسایی آثار و پیامدهای مثبت و منفی ناشی از احداث سد کنگیر بر اساس مطالعات و مشاهدات میدانی نگارنده و ارائه یک نمونه گزارش ارزیابی به عنوان مطالعه موردی، جهت استفاده کارشناسان امر در دیگر طرح ها و بارز نمودن نقش مطالعات میراث فرهنگی در طرح های عمرانی، هدف اصلی این پژوهش است.
واکاوی مفهوم انسان شناسانۀ وطن در شاهنامه (براساس تحلیل ساختارهای مکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پناهگاه یکی از کهن الگوهای بنیادین بشر است که در وطن تجسد می یابد؛ کالبدی برای ظهور جهان بینی و ساختار اجتماعی مردمانی که ویژگی های مشترک فرهنگی، سیاسی، زبانی و تاریخی دارند. انسان شناسان دو مؤلفه برای تعریف وطن ارائه کرده اند: اصالت مرز و آنچه درون مرزها دیده می شود. با توجه به این مسئله، زمین، حکومت و دشمن مؤلفه هایی هستند که هرکدام سهمی در خلق این مفهوم دارند و با توجه به الگوی هر دوران تاریخی، اهمیت بیشتر یا کمتری می یابند. در شاهنامه، ایران و ایرانشهر وطنی هستند که همه روایات در ارتباط با این دو شکل می گیرد، اما آمیختگی مکان های واقعی و فراواقعی، حکومت های اسطوره ای و تاریخی و دشمنان گوناگون در شاهنامه، تشخیص وطن را دشوار می کند. مکان مهم ترین و بدیهی ترین مؤلفه برای تعریف مفهوم وطن است؛ بنابراین در این پژوهش برای دست یافتن به تعریف وطن، مکان های شاهنامه تقسیم بندی، توصیف و تحلیل شده اند. مکان های فراواقعی، انعکاس ذهنیت ایرانیان درباره سکونتگاه و شاه آرمانی است و مکان های واقعی ساختارهای حکومتی و اجتماعی را به تصویر می کشد. بررسی مکان های واقعی و فراواقعی، این حقیقت را آشکار می کند که وطن در شاهنامه، مفهومی ذهنی، جمعی و شامل حوزه ای تمدنی است؛ یعنی مجموعه ای از شهرها و مردمان که با یکدیگر ارتباط دارند و یک حکومت مرکزی قدرتمند آن ها را اداره و از آسیب دشمن حفظ می کند.
بررسی مؤلفه های مدرنیسم در چهار داستان کوتاه مهرنوش مزارعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدرنیسم جریانی است که تقریباً در اواخر قرن نوزدهم میلادی در عرصه های مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و... وسعت یافت. این جنبش به گسستی تمام عیار و رادیکال از سنت های فرهنگی و هنری غرب و خلق شکل های نوین بیان هنری اشاره دارد. مدرنیسم به تدریج وارد عرصه ادبیات و داستان نویسی شد و به سبب برخورداری از ویژگی های ادبی خاص، از شکل های سنتی و تکنیک های بیانی قدیم فاصله گرفت. مدرنیسم دارای شاخصه هایی از قبیل سنت ستیزی، علم گرایی، انسان مداری، فردگرایی، آزادی خواهی، انتزاعی سازی، انسانیت زدایی، نسبیت گرایی، اعتراض به جهان صنعتی مدرن، آشنایی زدایی، ضدقهرمان گرایی، تأکید بر ضمیر ناخودآگاه و همچنین گرایش های فمینیستی است. مهرنوش مزارعی از جمله داستان نویسان مهاجر ایرانی تبار معاصر است که در زمینه داستان های کوتاه مدرنیستی، صاحب چندین مجموعه داستان و یک رمان است. در این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی، ضمن بررسی عناصر و مؤلفه های مدرنیستی در چهار داستان برگزیده از مهرنوش مزارعی، ویژگی های مدرنیستی موجود در این داستان ها با توجه به آرای سوزان فرگوسن و چارلز می و نگاه و اهمیت او به جایگاه حقوق زنان در جامعه مردسالاری طبق نظریات جامعه شناسی آنتونی گیدنز تحلیل می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد مهرنوش مزارعی از بسیاری از عناصر و مؤلفه های مکتب مدرنیسم در داستان های خود استفاده کرده است. این مؤلفه ها عبارت اند از: آغاز بدون مقدمه داستان، پایان باز، محدودیت مکان و زمان و کاربرد استعاری آن ها، توجه به ذهنیت شخصیت ها، درون مایه های مدرن (بیگانگی، تنهایی، انزوا، فردگرایی و...)، ذهنیت مرکزی، فشرده سازی زبان و ایجاز، پیرنگ های حذفی و استعاری، عدم قطعیت، وجود ضدقهرمان، درهم آمیختن رؤیا و واقعیت، بی قصگی، چندلایگی ذهنی شخصیت ها و روایت های نامتوالی.
مدرنیته و مواجهه روشنفکران کٌرد در روزنامه کردستان (۱۹۰۲-۱۸۹۸)
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
281 - 302
حوزههای تخصصی:
مدرنیزاسیون تدافعی امپراتوری عثمانی از منظر سیاسی و نظامی، افول تکثر فرهنگی و پیدایش تمرکزگرایی سیاسی را رقم زد. از منظر اجتماعی و فرهنگی، اصلاح ساختار آموزشی و بروکراسی را به دنبال داشت که منجر به شکل گیری اقشار اجتماعی مدرن و پیدایش روشنفکرانی شد که بعدها بانی ایده های ناسیونالیسم، لیبرالیسم و روشنگری شدند. پژوهش حاضر با تکیه بر مفاهیم نظری ای همچون مدرنیته استعماری، مسئله روشنفکران و ایده ملت و استفاده از روش شناسی تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف به بررسی متون روزنامه ی کٌردستان (۱۹۰۲-۱۸۹۸) به مثابه یکی از تجلی های ایده های مدرن روشنفکری اواخر امپراتوری عثمانی می پردازد. نتایج تحلیل ها نشان می دهد روزنامه کٌردستان مدرنیته و مواجهه آغازین با آن را به مثابه روشنگری و درک عقب ماندگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کٌردها توصیف می کند. با توجه به بافت موقعیتی و بینامتنیت این روزنامه می توان از گفتمان های رقیبی همچون گفتمان اصلاحات عثمانی و ملی گرایی کٌردی درون آن نام برد. همچنین این گفتمان های متناقض برآمده از توسعه ناموزون امپراتوری و شکل گیری یک ملی گرایی نابهنگام است که چندان پایه های مادی اش در آن دوران فراهم نبود. خلاصه اینکه، آنچه نسل اول روشنفکری کٌرد از مفهوم مدرنیته برساخت، مفهومی روشنگرانه نسبت به درک عقب ماندگی جامعه کٌردی بود که علم، معرفت و یادگیری فنون را راه پیشرفت جامعه کٌردی و اتحاد و فهم تاریخ گذشتگان را مسیر توسعه سیاسی قلمداد می کرد. این درک از مدرنیته درواقع بنیان گذار دو مسئله اساسی در گفتمان سیاسی-روشنفکری کٌردها بود که عبارتند از: علم و آگاهی به مثابه راه برون رفت از عقب ماندگی جامعه و ایده ملت همچون راه نجات و توسعه سیاسی جامعه کٌرد.
بررسی وضعیّت علما و روحانیون سلسله صفویه، در دوران زندگی میرسیّد محمّدصالح بن حبیب الله بن زین العابدین اردکانی
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵
69 - 80
حوزههای تخصصی:
اردکان از دیربازتا کنون مهدپرورش علما، فضلا وانسان های بزرگی بوده است. یکی از این علما میر صالح اردکانی است که در قرن یازدهم هجری وهمزمان باحکمرانی دولت صفویه درایران، روزگارمی گذرانیده است. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت علما و روحانیون سلسله ی صفویه همزمان بادوران حیات میرصالح اردکانی می باشد چرا که ایشان هم از قشر علما و روحانیون بوده و این که در زمان دولت صفوی می زیسته است. در این پژوهش از روش اسنادی کتابخانه ای بهره گرفته شده است. بررسی جایگاه روحانیون در ساختار اجتماعی سیاسی دولت صفوی،دولت صفویه و مشارکت علما و فقها در آن ، مخالفت گروهی از علما وفقها با فرمانروایان صفوی وهمزمان بودن حیات دو تن از مخالفان با دوران زندگی میر صالح اردکانی ، موقعیت و اعتبار سادات در دولت صفوی،منع دوباره ی شراب خواری در زمان حیات میر صالح اردکانی،وضعیت اقامه نماز جمعه در یزد در دوران زندگی میر صالح اردکانی،اوضاع اردکان در قرن یازدهم و همزمان با دولت صفوی،بررسی اجمالی روابط ایران وهند در دولت صفوی در زمان حیات میر صالح اردکانی و همچنین معرفی برخی از علما ، فقها ، مورخان وادیبان هم عصر با میر صالح اردکانی از مهمترین دستاورد های این تحقیق می باشد.
ترانه های کار در منطقه مُکریان
منبع:
فرهنگ مردم ایران زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۳
131-154
حوزههای تخصصی:
آتشونی؛ شب نشینی در آرین شهر
منبع:
فرهنگ مردم ایران زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۳
171-183
حوزههای تخصصی:
بررسی جامعه شناختی جنبش های اجتماعی قومی دربلوچستان ایران دردوره پهلوی
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
189 - 209
حوزههای تخصصی:
جنبش های اجتماعی تأثیر شگرفی بر سرنوشت و ساخت جامعه دارند تا جایی که از یک سو باعث تغییر و تحولات زیادی در سطح ملی و بین الملل می شوند و در سوی دیگر مانع از ظهور تحولاتی خاص شوند. از آنجا که جنبش های اجتماعی گاه در برابر نظم موجود قرار می گیرند، می توانند منشأ تحولات زیادی در ساختار جامعه و سرنوشت آتی آن شوند. در این بین، جنبش های قومی در جوامع چند قومیتی، از اهمیتی اساسی برخوردارند. در کشوری همچون ایران اقوام مختلفی همچون فارس، کرد، بلوچ، لر، ترک، عرب و ... حضور داشته اند که در دوره های مختلف باعث ظهور جنبش ها و احزاب متعددی شده اند و توانسته اند بر سیاست مرکزی کشور تأثیرگذار باشند. در تحقیق حاضر به بررسی جنبش های قوم بلوچ پرداخته و ریشه ها، اهداف و چرایی پیدایش این جنبش ها مورد بررسی قرار گرفته است و این جنبش ها طبق نظریه چارلز تیلی مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. روش تحقیق در این پژوهش، تاریخی – تحلیلی بوده است. می توان گفت که ظهور جنبش های اجتماعی در بلوچستان ایران تا حد زیادی تحت تأثیر جنبش های قومی در بلوچستان پاکستان بوده اند. همچنین مطالعه حاضر نشان می دهد که عوامل منطقه ای از مهم ترین عوامل تشویق اندیشه خودمختاری در بین بلوچ های ایران بوده است. از جمله جنبش های قومی بلوچ می توان به جنبش خودمختاری به وسیله دوست محمدخان، جبهه آزادی بخش بلوچستان، حزب دمکراتیک بلوچستان و حزب اتحاد المسلمین اشاره کرد. بر اساس نظریه تیلی می توان گفت که این جنبش ها، جنبش های ملی نبوده اند، چون که دولت ها نقش چندانی در سازمان دهی و جهت دهی این جنبش ها نداشته اند، بلکه بیشتر شبیه جنبش های انقلابی بوده اند.
زمینه گرایی فرهنگی در مداخلات بافت تاریخی ابرکوه
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶
121 - 145
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی که در زمان برپایی و شکل گیری، فضایی پاسخگو به نیازهای ساکنین خود بوده اند؛ در پی تحوّلات و تغییر در نیازهای زیستی، اجتماعی و اقتصادی، اکنون فاقد عملکرد قوی هستند و پویایی و حیات خود را از دست داده اند. محدوده سرو دوم واقع در محله نبادان (از قدیمی ترین محلاّت و هسته اولیه شهر) ابرکوه با قدمتی بالا که در گذشته به عنوان یک فضای پویا در خدمت مردم بوده است؛ اکنون تخریب، و تبدیل به محلی متروکه گشته است. در کنار اهمیت نوع مداخله در بافت های فرسوده تاریخی، ارتباط و نسبت این مداخله با بافت تاریخی نیز مطرح است.بی توجهی به زمینه و بستر فرهنگی اجتماعی در قالب مداخلات ناموجه، نه تنها موجب سلیقه ای شدن طراحی در بافت تاریخی خواهد شد، بلکه به تدریج نابودی هویت آن ها را سبب می شود. هدف این مقاله شناسایی اجزا و مؤلفه های زمینه فرهنگی، اجتماعی محدوده سرو دوم ابرکوه به منظور استفاده از آن در بازطراحی در بافت تاریخی است. الگوی مفهومی مقاله براساس روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و ابتدا با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای به تبسیط مفهوم فرهنگ، زمینه گرایی فرهنگی و اجزای آن پرداخته شده و سپس مصداق آن در محدوده سرو دوم مورد شناسایی واقع شده است.
ماشین و موتور در دوبیتی های کتولی
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
179-190
حوزههای تخصصی:
مطالعۀ انسان شناختی الگوهای فرهنگی ترس از سخنرانی در بافت فرهنگی ایرانی، با تکیه برروایت ها و اسناد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضربررسی این پرسش است که چرا عده ای از ما به انواع شیوه ها از سخنرانی در برابر جمعی می-گریزیم؟ الگوهای فرهنگی، در تشدید هراس و ترس از سخنرانی نقش دارند. با استفاده از رویکردهای نظری مکتبِ فرهنگ و شخصیت و همچنین شیوه مطالعه اسنادی ادبیات ایران شامل اشعار، ضرب المثل ها، گفتارهای رایج و پرکاربرد، به انواع الگوهای فرهنگیِ گریز از سخنرانی، پرداخته ام. مکتب فرهنگ و شخصیت، در حوزه انسان شناسیِ روان شناختی، با تکیه بر ویژگی های فرهنگیِ عام جامعه به شناخت شخصیت(های) غالب، می پردازد. شناخت این ویژگی های عام فرهنگی از طریق مطالعات میدانی یا اسنادی انجام می شود. در ادبیات کهن که در زندگی روزمره کنونیِ ما به صورت فعال ایفاء نقش می کنند، توصیه به سخنرانی گریزی یا ترس از سخن گفتن در جمع، بسیار دیده می شود. برحسب تحلیل محتوای کیفی اطلاعات این پژوهش، انتقال این ترس به سه شیوه؛ اولوهیت بخشی به «سکوت»، اولوهیت بخشی به «کنش» و اولوهیت بخشی به «متن مکتوب» رخ می دهد. فراوانیِ توصیه به سخن نگفتن در ادبیات و ضرب المثل ها به صورت عام و همچنین کاربرد شیوه های متعدد درونی کردن این نهی از سخن گفتن در زندگی روزمره، شائبه شفاهی بودن ما ایرانیان را در دیدگاه مردم شناسان ایرانی، مورد تردید قرار می دهد. فرهنگ شفاهی مبتنی بر سخن گفتن است، در حالی که اشارات بسیاری به ساکت ماندن، نهی از سخن گفتن و توصیه به سکوت در آن وجود دارد. این در حالی است که بنا به شواهد تاریخی و همچنین زندگی روزمره، ضرب المثل ها و روایات که در طول این مقاله به نمونه هایی از آنها اشاره شد، چنان که پنداشته می شود، ما از فرهنگ شفاهی غنی برخوردار نیستیم. انواع بسیاری از مذمت های سخن در گفتار ایرانی لانه کرده است.
انسان شناسی زیست محیطی: مروری بر موضوعات، رویکردها و کاربردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان شناسی زیست محیطی از زیررشته های انسان شناسی فرهنگی محسوب می شود که هدف نهایی آن بررسی انواع روابط میان انسان و محیط زیست پیرامونی اش است. در این مقاله، با کاوش در منابع حوزه انسان شناسی زیست محیطی در پی شناسایی موضوعات متداول آن، رویکردها و نگرش هایی که برای فهم رابطه انسان – محیط زیست دارد و درنهایت، کوشش های کاربردی آن هستیم. بر همین اساس، ساختار مقاله حاضر در بخش بدنه به سه پاره تقسیم شده است. در پاره نخست، با مرور جدیدترین مقالات منتشرشده به زبان انگلیسی در حوزه انسان شناسی زیست محیطی از سال 2018 به این سو، به بررسی مهم ترین موضوعاتی که موردتوجه انسان شناسان زیست محیطی بوده پرداخته شده است. موضوعاتی از جمله تجربه فرهنگی محلی چالش های زیست محیطی و روندهای سازگاری با این چالش ها مهم ترین موضوعات هستند که تداوم علایق پیشین این حوزه را نشان می دهد. در پاره ی دوم، رویکرد خاصی که انسان شناسان در تعریف نسبت خود با چالش های زیست محیطی دارند بررسی شده است. انسان شناسان برای مشارکت در چالش های زیست محیطی نقش های مختلفی برای خود تعریف می کنند از جمله تفسیرگر، مترجم، میانجی، تسهیل گر و کنش گر. تنوع این نقش ها گویای ظرفیتی است که انسان شناسی برای مشارکت در چالش های زیست محیطی دارد. در پاره ی سوم با مرور مهم ترین منابعی که به انسان شناسی زیست محیطی کاربردی پرداخته اند، انواع مختلف کاربردها و مشارکت های انسان شناسی زیست محیطی را بررسی می کنیم. درنهایت، در بخش نتیجه با بررسی برخی شکاف ها در مطالعات انسان شناسی زیست محیطی، مدلی از مشارکت انسان شناسی در بررسی چالش های زیست محیطی ارائه می شود که از سه جزء محوری تشکیل شده است: جامعیت معرفتی، جامعیت کنشی و جامعیت مقیاسی. هر یک از این سه جزء در مطالعات این حوزه موردتوجه انسان شناسان بوده اند.
بررسی سبک زندگی دانشجویان استان یزد بر اساس الگوی آرمانی فارغ التحصیل شایسته نظام آموزش عالی ایران (بعد اجتماعی سیاسی)
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷
37 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف: ما در این تحقیق خواهان بررسی سبک زندگی دانشجویان استان یزد بر اساس الگوی آرمانی فارغ التحصیل شایسته نظام آموزش عالی ایران هستیم. روش:جهت انجام این تحقیق از روش پیمایش استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان استان یزد می باشد که تعداد نمونه بر اساس فرمول کوکران 350 نفر می باشد. یافته ها: 7/33درصد از مردم تمایل زیادی به خدمت در مناطق محروم دارند. شاخص کل اهتمام به احقاق حقوق مظلومان و مستضعفان و کاهش فقر و محرومیت و بی عدالتی در 6 درصد کم، 4/63 درصد متوسط و 4/29 درصد زیاد بوده است. شاخص کل اهتمام به مشارکت در فرایند رشد و توسعه جامعه، در 4/52 درصد کم؛ 44 درصد متوسط و 6/3 درصد زیاد گزارش شده و درنهایت شاخص اهتمام به تأثیرگذاری مثبت و حداکثری بر محیط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه در 6/46 درصد کم؛ 3/43 درصد متوسط و 3/10 درصد زیاد بوده است. نتیجه گیری: سبک زندگی دانشجویان در بعد سیاسی اجتماعی سبک زندگی نشان داد که میزان مشارکت سیاسی و اجتماعی دانشجویان در وضعیت مطلوبی نیست. از همین رو دقت نظر و برنامه ریزی بهتر از سوی مسئولین و مدیران فرهنگی آموزشی کشور بیش از پیش احساس می شود.
مطالعۀ انسان شناختی مواجۀ دختران با مفهوم باکرگی؛ مطالعۀ موردی دختران مجرد 18 تا 30 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به بررسی و مطالعه درک و مواجهه دختران نسل جدید با مفهوم باکرگی می پردازیم. محوریت تحقیق، تجربه زیسته دخترانی است که رابطه جنسی آزاد داشته اند و هرکدام در مواجهه با باکرگی و عدم باکرگی تصمیم های متفاوتی برای بدن و سرنوشت خود گرفته اند. در بخش نظری از نظریه پاکی و خطر مری داگلاس[1] به دلیل هم پوشانی با مسئله بکارت در ایران و ارتباط پاکی و ناپاکی بدن در مقوله باکرگی استفاده شده است. در بخش روش، محوریت تحقیق، مردم نگاری و کار میدانی بوده است. در این پژوهش با 55 مشارکت کننده مصاحبه انجام شده است. شرکت کنندگان 18 تا 30 ساله، مجرد، دارای تحصیلات دانشگاهی و از نظر اقتصادی و اجتماعی در سطح متوسط و متوسط رو به بالا هستند. درک و مواجهه دختران جدید نسبت به باکرگی درکی مبهم و پیچیده است. نسل جوان با درگیری و تناقض بین خواسته های فردی در امر جنسی و فشارهای اجتماعی در ارتباط با ارزشمندی بکارت دختران، با وجود هنجارشکنی اولیه در انتها مجبور به تبعیت و پذیرش هنجارهای غالب می شوند و برای پذیرش مجدد در اجتماع و ارائه بکارت فیزیکی، به عمل های ترمیم بکارت روی می آورند. Mary, Douglas .[1]
معرفی کتاب: لطیفه و طنز در فرهنگ مردم بختیاری
منبع:
فرهنگ مردم ایران بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۰
249-251
حوزههای تخصصی: