بررسی روند تحولات جمعیتی ایران پس از انقلاب اسلامی نشان می دهد ، مطابق ماده سوم قانون مصوب مجلس درسال 1372 باعنوان«قانون جامع تنظیم خانواده»، رسانه های جمعی موظف گردیدند در راستای سیاست های کاهش رشد جمعیت،برنامه سازی و تبلیغ نمایندکه این عامل به همراه سایر عوامل فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی موجب گردید ، نرخ رشد جمعیت در دهه های اخیر به صورت پرشتابی کاهش یابد و به حدود3/1 درصدبرسد. به اذعان کارشناسان رسانه ای، ابزار رسانه های جمعی و به طورخاص رسانه ملی، ازجمله عواملی هستندکه درکاهش رشد جمعیت موثربوده اند.
خانواده قدیمی ترین نهاد بشری و منشأ افزایش اعضا و گسترش جمعیت یک جامعه می باشد. هدف پژوهش حاضرکشف تجربه ی زیسته ی زنان متأهل شاغل و با تحصیلات دانشگاهی شهر اصفهان که بیش از یک سال از ازدواج آنان گذشته بود، در زمینه ی فرزندآوری، دغدغه ها و انتظارات آنان است. از این رو 15 زن متأهل در شهر اصفهان که دارای تحصیلات دانشگاهی و مناصب شغلی بودند، با روش پدیدارشناسی و با تکنیک مصاحبه ی عمیق مطالعه گردیدند. یافته های پژوهش با به کارگیری روشچند مرحله ایموستاکاس، تحلیل شدند که در نهایت 20 کد تفسیری و شش کد تبیینی «عدم تعیین اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و منابع زیست محیطی»، «چالش های زنانه»، «ناکارآمدی سیاست های جمعیتی»، «انگیزه های شغلی و تحصیلی»، «مواهب فرزند» و «محدودیت های فیزیولوژیکی»کشف گردید.
متأسفانه در کشور ما در سال های اخیر میزان باروری و به تبع آن نرخ رشد جمعیت کاهش چشم گیری داشته است. به همین دلیل با توجه به اختلاف نظری که در مسأله جمعیت میان نظریه پردازان وجود دارد، مقاله حاضر با علم به این مطلب که در نظام حقوقی مبتنی بر احکام اسلامی، برای به دست آوردن حکم هر موضوع، در قدم اول، باید به منابع اصلی استنباط احکام الهی که در فقه شیعه عبارتنداز: کتاب، سنت، اجماع و عقل، مراجعه نمود، به تبیین دیدگاه مستنبط از آیات و روایات در مورد تکثیر موالید پرداخته است، با این هدف که آیات قرآن کریم و روایات پیامبر و اهل بیت بتوانند راهگشای تصمیم گیری صحیح تک تک افراد در این زمینه باشند. در نهایت نیز از بررسی مجموع آیات و روایات مرتبط با نظریه افزایش جمعیت و با عنایت به سیاست های مرتبط با مسأله جمعیت در آیات و روایات اسلامی، از جمله تشویق به ازدواج به موقع و مذموم بودن تجرّد، تشویق به ازدواج آسان،تأکید بر تمایل فطری به فرزند، و افزایش کمّی و کیفی جمعیت، می توان سیاست راهبردی جمعیت در اسلام را، فزونی جمعیت کمّی و کیفی با هدف تحقق سیاستِ "" افزایش قدرت جامعه اسلامی و تأثیر گذاری آن "" و "" افزایش پیروان دین حق و تحقق هدف خلفت "" دانست و نتیجه گرفت که دین اسلام نسبت به تکثیر اولاد در همه زمانها اهتمام داشته؛ زیرا تعابیر وارده در روایات به عنوان یک قضیه حقیقیه و به عنوان یک سیاست دائمی و همیشگی دین مطرح است.
در این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که ورود مفاهیم جدید نوعی چگونه موجب قبح زدایی از روابط با جنس مخالف در گذار از سنت به مدرنیته در ایران شده است. روابط با جنس مخالف همیشه به عنوان یکی از مسائل همیشگی قرین و همزاد نوع بشر بوده است که در شرایط و زمان های مختلف سیر تطورات خاصی را تجربه کرده است؛ ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. ازجمله این تطورات و تغییرات می توان به گذار این مدل رابطه از سنت به مدرنیته اشاره کرد که تحت تأثیر عواملی همچون تغییرات اجتماعی، شکاف نسلی، گذر از نظام پدرسالاری به فرزندسالاری و در نهایت پروسه جهانی شدن با آمدن واژگان بیگانه به فرهنگ ایرانی (چون رِل زدن، شوگر ددی، شوگر مامایی و امثالهم) تا حدودی موجب قبح زدایی از این روابط شده است. قطعاً چنین تحولاتی مغایر با فرهنگ ایرانی است و از منظر آموزه های جرم شناسی اسلامی، چنین روابطی صرفاً در قالب شرع و قانون پذیرفتنی است.