فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱٬۶۷۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
پرورش قوهی تفکر در دانش آموزان همواره یکی از دغدغه ها و اهداف مهم نظامهای آموزش و پرورش رسمی بوده است. کلیدی ترین عنصر در تفکر داوری کردن است که معطوف به موضوعات مختلف است. غالباً داوریِ شتابزده به عنوان آفت تفکر شناخته شده است. از بدو پیدایش نظام های تعلیم و تربیت در عصر جدید به منظور پرورش تفکر رویکرد های مختلفی به این موضوع وجود داشته است که متأثر از پرسش از ماهیت خود تفکر و انتظاراتی که میتوان از تعلیم و تربیت با توجه به این برداشت های مختلف داشت است. عمدة رویکرد هایی که مطرح بوده اند توجه خود را به مهارت های تفکر که در زیرمجموعه قواعد منطقی گرد هم آمده اند معطوف کرده اند. در مقالهی حاضر ضمن تایید اهمیّت تعلیم قواعد منطقی برای درست اندیشیدن تلاش بر آن است با مولفه هایی از رویکرد پدیدارشناختی برخی از کاستیهای رویکردهای موجود را جبران نماید و زمینه را برای پرورش بردباری در داوری فراهم کند. این مولفه ها عبارتست از: حیث التفاتی و بینا ذهنیت که در پرتو آنها رویکرد پدیدارشناختی به پرورش بردباری در تفکر (داوری) تبیین می شود.
سنت و پیشرفت
عقل و حیرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چالش عارف و فیلسوف یکی از اشکال مخالفت با فلسفه است. فلسفه در طول تاریخ از سه ناحیه متشرعان دین باور تجربه گرایان دین ستیز و عارفان عاشق با انگیزه های متفاوت مورد حمله قرار گرفته است . یکی از دلکش ترین بحثها در تاریخ تفکر بشری مناظره اندیشه و شهود عقل و عشق و دانش و بینش است. عارفان در درک مسائل ماورای طبیعت به قدرت عقل خوشبین نیستند و عقل ستیزی در آثار قریب به اتفاق آنان مشاهده می وشد. عقل در این آثار مقابل سه امر نهاده شده است دل عشق و حیرت . عقل فروشی و توصیه به عجز و حیرت محوری ترین عنصر اختلافات عرفان و فلسفه است. عارف شیفته حیرانی است اما فیلسوف حیرت زد است . حیرت در ابتدای امر با مقولاتی همچون معرفت هدایت و ایمان متناقض می نماید. چیستی حیرت و تبیین نسبت ان با مقلات مذکور مساله اصلی این پژوهش است.
شک غزالی و دکارت
دگرگونی نظریه های حقیقت در فلسفه های قاره ای و تحلیلی قرن بیستم
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه تاریخ فلسفه
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
فلسفه های قرن بیستم زیر دو عنوان مهم قاره ای و تحلیلی، دسته بندی می شوند. از سوی دیگر، تطابق، انسجام و عمل گرایی، شایع ترین نظریه های مطرح در تبیین کیفیت رابطه ذهن و عین، در قالب نظریه های صدق یا همان حقیقت می باشند. حال، اگر بخواهیم نظریه های حقیقت را در متن دو سنت بزرگ قاره ای و تحلیلی، ارزیابی کنیم، با دو سوال مهم مواجه خواهیم بود: اول اینکه با عنایت به واگراییِ انکارناشدنیِ جغرافیایی، تاریخی و محتواییِ سنن مذکور، در جهت تقریب آنها آیا حتی به کاربرد تعبیر تشابه خانوادگی نیز نمی توان امیدوار بود؟ آیا می شود با معیار سنت گرایان در رویکرد به دین، از معبر اشتراک معنوی، این دو جریان را دو اعتبار از حقیقتی واحد انگاشت؟ سوال دوم این است که آیا همین رویه در قبال نظریه های حقیقت، قابل اِعمال است؟ آیا رهیافت اندیشمندانِ دو سنت قاره ای و تحلیلی به مقوله صدق یا حقیقت، واجد هسته های مشترکی هست تا از رهگذر آنها بتوان هم دو سنت مذکور و هم نظریه های صدق در قرن بیستم را زیر چتر واحدی جمع کرده یا حداقل از اشتراک حداکثری آنها سخن گفت؟ چنین می نماید که تلاش در جهت یکسان سازیِ سهم ذهن و عین در نظریه های حقیقتِ قرن بیستم، مرزهای تطابق ارسطوییِ، بازنماییِ دکارتی و سوبژکتیویسم کانتی را که رویکردی دوآلیستی دارند، درنوردیده و انسجام و عمل گرایی را وانهاده است.
آزادی و علوم انسانی
حوزههای تخصصی:
آزادی به معنای وسیع آن، فقدان فشار است؛سقوط آزاد جسم یعنی آزاد بودن از تأثیر هر قوه ای جز قوه ثقل.در سیاست، از آزادی فکر و بیان و تشکیل جمعیت یاد می شود که مستلزم نوعی فراغت از قدرت دولت است.مبادله آزاد در بازرگانی به معنای معافیت از موانع و عوارض گمرکی است.
فلاسفه مابعد طبیعی مفهوم آزادی مطلق را بر همین مبنا ساخته اند.عمل، در آزادی مطلق، از سلسله علل فارغ می گردد-از جبر برونی و درونی.اعمال نه با فکر شخص موجب می شوند نه با غرایز وعادا او.اختیار در قاموس فلاسفه مابعد طبیعی همین است:قدرت برای عمل آزادانه، چندان که گویی حرکات وجدان و اعمالی که بدان وابسته اند با چیزی در وجود آدمی تغییر می یابد.عمل آزادانه تابع هیچ چیز نیست حتی حال خود آدمی پیش از عمل.
آیا می توان چنین تعریفی از آزادی پذیرفت؟اثبات وجود چنین آزادی مطلقی محال است؛چون اثبات یک قضیه نشان دان وجوب و ضرورت آن است و حال آنکه آزادی مطلق، اگر قدرت انجام دادن یا ندادن کاری باشد، خود مستلزم امکان است.در (*).این مقاله، متن سخنرانی نویسنده است که در تاریخ 03/11/1375 در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ایراد شد.
موانع فهم نظریه تکامل معرفت دینی
حوزههای تخصصی:
ایران و مدرنیته
روش پژوهش هایدگر در کتاب «وجود و زمان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مارتین هایدگر موضوع فلسفه ی خود را وجود قرار می دهد و معتقد است این موضوع در تاریخ تفکر مورد غفلت قرار گرفته و باید توجه خود را به آن معطوف داشت . وی اساس تفکر خود را توجه به هستی و پرسش از وجود می داند ولی نقطه ی آغاز و روش پژوهش او متفاوت است. او برای این کار از وجود خاص انسان (دازاین) شروع می کند که پرسش از وجود، از ویژگی های اساسی اوست. روش وی که به پدیدارشناسی هرمنوتیکی معروف شده است با روش های استدلالی فلاسفه ای چون دکارت و کانت و روش کشف و شهود عرفانی و نیز روش پدیدارشناسی استعلایی هوسرل کاملاً تفاوت دارد. در این روش، رابطه ی انسان (دازاین) با ساختارهای وجودی او و نحوه ی وجود خاص او مورد تحلیل قرار گرفته و به معنی وجود تقرب حاصل می گردد. روش وی می تواند در فلسفه و عرفان اسلامی الهام بخش باشد.
چنین نگفت زرتشت
تمهیداتی برای «غرب شناسی»
منبع:
فرهنگ ۱۳۷۶ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
معرفی، نقد، و بررسی کتاب فرهنگ فلسفة دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقالة پیش رو چنان که از عنوانش پیداست می خواهیم به معرفی، نقد، و بررسی فرهنگ فلسفة دکارت، نوشتة جان کاتینگم و با ترجمة علی افضلی بپردازیم. جان کاتینگم، دکارت شناس و مترجم آثار دکارت، این کتاب را با عنوان A Descartes Dictionary به سال 1993 نوشته و انتشارات Blackwell آن را منتشر کرده است. این کتاب را دکتر علی افضلی، مترجم اعتراضات و پاسخ ها، به سال 1390 به فارسی برگردانده و انتشارات مؤسسة حکمت و فلسفه منتشر کرده است. در بهار 1391، این کتاب اثر برگزیدة بیستمین دورة جایزة کتاب فصل معرفی شد. نویسنده قصد دارد، در مقدمة مقاله، نخست معرفی اجمالی از نویسندة کتاب ارائه دهد و در ادامه به معرفی و نقد و بررسی اجمالی خود کتاب بپردازد، و سرانجام پیش از ورود به بخش اصلی مقاله، مترجم کتاب به اجمال معرفی شود. نقد و بررسی ترجمة فارسی این فرهنگ فلسفی که بخش اصلی مقاله را به خود اختصاص می دهد، در دو بخش صوری و محتوایی تنظیم شده که نخست از جنبة صوری و شکلی به نقد و ارزیابی می پردازیم و در بخش دوم ترجمه را از منظر محتوایی و تخصصی بررسی می کنیم.