فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۱٬۳۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مشارکت زنان در تعاونی ها نه تنها توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی آنان را در پی دارد حتی مشارکت سیاسی شان را نیز بهبود می بخشد. بسیاری از کارشناسان توسعه ی اقتصادی و اجتماعی کشور بر ضرورت تشکیل شرکت های تعاونی زنان تاکید می کنند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر تحلیل موانع تجمیع سرمایه های خرد زنان در تعاونی-های زنان روستایی می باشد. در این پژوهش تعاونی های زنان روستایی شهرستان جیرفت به عنوان منطقه مورد بررسی انتخاب گردیده و اطلاعات مورد نیاز پژوهش با روش پیمایشی و با استفاده از روش پرسشنامه کسب شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 345 نفر از زنان عضو تعاونی های روستایی بوده که با روش نمونه گیری انتساب متناسب تعداد 180 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان داد بین متغیرهای سن، میزان اتکای زنان به درآمد تعاونی، میزان رضایت زنان از عضویت در تعاونی و میزان رضایت از عملکرد مدیران با موانع تجمیع سرمایه های خرد زنان در تعاونی ها رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که از بین موانع مختلف مورد بررسی، موانع اقتصادی دارای بیشترین اهمیت و تأثیر می باشند؛ سایر موانع به ترتیب شامل موانع مدیریتی، جغرافیایی، اجتماعی، آموزشی، خانوادگی و فردی بودند. نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد که مدل استفاده شده از برازش نسبتاً خوبی برخوردار بوده است و می توان نتیجه گرفت مدل مفهومی استفاده شده به صورت صحیح استخراج شده است.
عوامل مؤثر بر میزان مشارکت شهروندی در مشهد
حوزههای تخصصی:
شکل گیری و چگونگی مشارکت شهروندی در بین شهروندان، تحت تأثیر عوامل و متغیرهای گوناگون فردی و اجتماعی است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی وضعیت مشارکت شهروندی و بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن است. روش تحقیق، پیمایشی است و جامعه ی آماری مورد مطالعه، سرپرستان خانوارهای شهر مشهد می باشد. نمونه ای 182 نفری با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شد. نتایج حاصله نشان می دهد که میانگین مشارکت شهروندی، در بین پاسخگویان در حد متوسط رو به پایین می باشد. میزان مشارکت شهروندی با متغیرهای فایده مندی مشارکت شهروندی، جامعه پذیری مشارکت شهروندی، اعتماد اجتماعی، احساس تعلق به شهر و پایگاه اجتماعی-اقتصادی رابطه ی مستقیم و معناداری دارد. تحلیل های رگرسیون چندگانه و نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که فایده مندی مشارکت شهروندی، جامعه پذیری مشارکت شهروندی و اعتماد اجتماعی مهمترین و تعیین کننده ترین عوامل تأثیر گذار مستقیم و مثبت بر مشارکت شهروندی محسوب می شوند. در حالی که پایگاه اجتماعی- اقتصادی و احساس تعلق به شهر تأثیر غیر مستقیم بر مشارکت شهروندی دارند. محققان نتیجه گرفتند که تاکید بر فایده مندی مشارکت شهروندی ، جلب اعتماد و آگاه سازی چگونگی مشارکت می تواند باعث موفقیت برنامه مشارکت شهروندی شود. از طرف دیگر، مناطق پایین شهر باید در برنامه ها از اولویت برخوردار باشد. همچنین می توان گفت در این برنامه ها نباید بر احساس تعلق به شهر تاکید ورزید.
تحلیلی برگسست فرهنگ بومی و زیست-بوم در استان مازندران (با توجه به تئوری فرهنگی مبتنی بر مدل گرید- گروپ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسایل زیست محیطی در دوران معاصر چنان همه جایی شده که در تمام فعالیت های انسانی نفوذ کرده و حتی سازمان های دولتی و بین المللی را درگیر کرده است و به نوعی در جستجوی راه حل هایی برای این بحران جهانی اند. اما در کنار این توجهات،برخی از رشته های آکادمیک از جمله مردم شناسی به مواردی چون: 1_ روابط میان گروه های محلی- بومی و محیط های شان 2 _شیوه هایی که درآن این گروه ها، محیط شان را درک می کردند یا اکنون درک می کنندو3_ چگونگی تعامل با محیط زیست شان مورد توجه قرار می دهند. اهمیت مطالعه ی فرهنگ به عنوان یک سیستم تطابقی و تعاملی با محیط زیست در مطالعات بسیاری از محققین مورد توجه بوده است.همه فرهنگ ها و جوامع بشری دارای یک محیط زیست فرهنگی و یک محیط زیست بیولوژیکی هستند. در درون این زیست محیط ها عناصر درونی در فرایند تاریخی با یکدیگر مرتبط و پیوند دارند. بخصوص این پیوند را می توان بین انسان و فرهنگ و زیست بوم مشاهده کرد. اختلال در این تعامل امروزه بحث های زیادی را در محافل سیاسی و آکادمیک منجر شده است. برخی از جوامع محلی با این که از این بحث ها و چالشها از منابع رسانه ای مطلع می شوند اما همچنان احساس خطری که گسست فرهنگ محلی و زیست بوم می تواند داشته باشد بدان اهمیت نمی دهند. استان مازندران یکی از مناطق زیست بومی است که مناسبات فرهنگ و زیست بوم و انسان در تعامل با یکدیگر در فرایند زمانی طولانی شکل یافته است. اما تحولات در سبک و شیوه زندگی در دهه های اخیر به شدت بر پیوند ها و تعاملات تاثیر گذاشته است. مقاله حاضر با توجه به رویکرد تئوری فرهنگی تحلیلی خواهد بود بر گسست فرهنگ بومی و زیست بوم در استان مازندران که به سطحی از خطر برای افراد بومی نرسیده است. مدل گرید_گروپ مری داگلاس می تواند دلایل فقدان احساس خطر که منجر به گسست فرهنگ بومی و زیست بوم گردیده را نشان دهد.
ارزیابی وضعیت توسعه منطقه ای در میان شهرستان های استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه متعادل منطقه ای به عنوان یکی از دغدغه های جدی مدیران و برنامه ریزان کشورها، همواره در صدر برنامه های توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی قرار داشته و اولویت اصلی تصمیم گیران کلان کشورها بوده است. هدف این مقاله ارزیابی وضعیت توسعه منطقه ای در میان شهرستان های استان آذربایجان شرقی است. روش این تحقیق اسنادی و کتابخانه ای و تکنیک تجزیه و تحلیل مدل تاکسونومی عددی و فاکتورآنالیز است. مقطع آماری سال 1385 است و در موارد وجود اطلاعات به روزتر، از آن استفاده شده است. در تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS برای تحلیل عاملی و از نرم افزار Excel برای برنامه نویسی و محاسبات تاکسونومی عددی استفاده شده است. در نهایت شهرستان ها و بخش های محروم و برخوردار استان آذربایجان شرقی بر اساس شاخص های مورد نظر معرفی شدند.
سنجش میزان رفاه اجتماعی خانوارها در نواحی روستایی مطالعة موردی: شهرستان زَهَک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر در سطح رفاه و شرایط زندگی در سکونتگاه های انسانی، به ویژه در مناطق محروم و حاشیه ای که ازلحاظ سطح رفاه و شاخص های توسعه با انواع چالش ها و مشکلات مواجه اند، بیش از هر چیز مطالعه و سنجش میزان رفاه اجتماعی را ضروری می سازد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه و سنجش میزان رفاه اجتماعی در نواحی روستایی شهرستان زَهَک (استان سیستان و بلوچستان) که از مناطق محروم جنوب شرق کشور به شمار می آید، پرداخته است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و پیمایشی (تکمیل پرسشنامه) است. جامعة آماری تحقیق را کلیة ساکنان روستایی شهرستان زهک تشکیل می دهند. حجم نمونه 329 سرپرست خانوار ساکن در 30 روستای نمونه است، که ازطریق فرمول کوکران به دست آمده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آزمون های آماری در محیط نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که میزان رفاه اجتماعی در نمونه انتخابی ازلحاظ کلیه شاخص های اقتصادی و اجتماعی با ارزش میانگین 76/2، کمتر از حد متوسط و ضعیف است و وضعیت رفاهی روستاهای منطقه بیش از همه در زمینه های اوقات فراغت، رضایت از زندگی و درآمد و اشتغال با مشکل مواجه است.
The Barber and his Social Role in the Village of Velyan(آرایشگر و نقش اجتماعی او در روستای Velyan)
عوامل اجتماعی- فرهنگی مرتبط با موفقیت تعاونی های تولیدی شهر یزد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تولید نیروی محرکه اقتصاد هر کشوری است و باعث رشد و شکوفایی و توسعه کشور می شود. هدف کلی پژوهش حاضر بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی مرتبط با موفقیت تعاونی های تولیدی شهر یزد است. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت کاربردی و از نظر روش پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق را همه اعضای تعاونی های تولیدی فعّال شهر یزد تشکیل می دادند که 196 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. برای گردآوری داده ها در تحقیق حاضر از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. اعتبار آن از نوع صوری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ اندازه گیری شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین تحصیلات، مشارکت، آموزش و سرمایه فرهنگی با موفقیت تعاونی های تولیدی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. براساس نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره، متغیرهای مشارکت، تحصیلات، آموزش و سرمایه فرهنگی در مجموع توانستند 38 درصد از تغییرات موفقیت تعاونی های تولیدی را تبیین کنند. موفقیت تعاونی های تولیدی به عوامل متعددی وابسته است و بررسی آنها نیازمند اتخاذ رویکرد چندوجهی است.
تحلیل جامعه شناختی رابطه ی اعتماد اجتماعی و تحقّق شهروند الکترونیک در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی شهروند الکترونیک، راهکار مناسبی برای مشکلات اجتماعی شهرهای بزرگ ایران همچون ترافیک، آلودگی های زیست محیطی و مصرف زیاد انرژی است اما شهروند الکترونیک در ایران توسعه ی مطلوبی نداشته است. با استناد به مباحث نظریه پردازان اعتماد اجتماعی، استفاده از خدمات الکترونیک توسط شهروندان، پیوند نزدیکی با اعتماد اجتماعی دارد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر این است که رابطه ی اعتماد اجتماعی را با شهروند الکترونیک واکاوی کند. روش پژوهش، پیمایشی است و جامعه ی آماری پژوهش، شهروندان 18 سال به بالای شهر یاسوج هستند که 346 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار تحقیق برای سنجش شهروند الکترونیک، پرسشنامه ی پژوهشگر ساخته است که با استفاده از اعتبار محتوا تعیین اعتبار شده و با استفاده از روش کودر-ریچاردسون تعیین پایایی گردیده است. ابزار تحقیق برای سنجش اعتماد اجتماعی، پرسشنامه ی استاندارد شده اعتماد اجتماعی صفاری نیا و شریف (1392) است. براساس یافته های تحقیق، رابطه ی معناداری بین اعتماد اجتماعی و تحقق شهروندالکترونیک وجود دارد و طی آن، اعتماد اجتماعی قادر است 106/0 تغییرات شهروند الکترونیک را تبیین کند. با ورود متغیرهای کنترل جنسیت، وضع تأهل و تحصیلات دانشگاهی به مدل، ضریب تبیین به 259/0 افزایش می یابد. نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که با ارتقای اعتماد اجتماعی می توان، شهروند الکترونیک را گسترش داد و از این طریق به تسکین برخی از مسائل اجتماعی حادّ شهرها کمک نمود.
بررسی رابطه عوامل جامعه شناختی با تمایل به مهاجرت در شهرستان مسجدسلیمان (مورد مطالعه:روستاهای شهرستان مسجدسلیمان((مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت یکی از پدیده های مهم جمعیتی است که امروزه، به خصوص در کشورهای جهان سوم مورد توجه است. افزایش سریع جمعیت شهرها، نبود امکانات شهری متناسب، ایجاد محله های حاشیه نشینی، فقر و کمبود بهداشت گریبان گیر اکثرکشورهای جهان سوم است. هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه عوامل جامعه شناختی تمایل به مهاجرت در شهرستان مسجدسلیمان (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان مسجدسلیمان) است. روش پژوهش حاضر پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام مهاجران به شهرستان مسجدسلیمان بوده است. و تعداد 150 پرسشنامه محقق ساخته بین پاسخگویان توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از جداول فراوانی، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. یافته ها نشان داد که بین پایگاه اجتماعی – اقتصادی، ارتباطات اجتماعی افراد، امنیت اجتماعی، امکانات بهداشتی – تفریحی و مهاجرت از روستا به شهرستان مسجدسلیمان رابطه معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره گام به گام نشان می دهد که متغیر پایگاه اجتماعی – اقتصادی افراد بیشترین تأثیر را در مهاجرت داشته است. در مجموع متغیرهای مستقل توانسته اند، 09/51 درصد تغییرات متغیر مهاجرت را تبیین نمایند.
سازماندهی زنان کوهستان
تأثیرات اجتماعی و اقتصادی نوسازی بافت های فرسوده ی شهری ناشی از سیاستگذاری تجمیع قطعات ( مطالعه ی موردی: بافت فرسوده ی منطقه ی ۱۵ شهر تهران )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
1 - 24
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر «شناسایی و تحلیل اثرات نوسازی بافت های فرسوده ناشی از سیاستگذاری تجمیع قطعات، در ابعاد اجتماعی– اقتصادی»، است.این تحقیق به روش پیمایش انجام گرفته است و با ابزار پرسشنامه و روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی، داده ها جمع آوری و بررسی شده اند. جامعه آماری تحقیق، شهروندان 24 تا 80ساله ساکن در منطقه ی 15 شهرداری تهران تعریف شده اند. در مبانی نظری تحقیق تلاش شده است از رویکردهای شناخته شده مانند کارکردگرایی و توسعه شهری استفاده شود و سپس بر اساس یافته های نظری مدل عملیاتی تحقیق ترسیم گردید. پس از گردآوری داده ها، به کمک روش های آماری و با استفاده از نرم افزار spss، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند. با استفاده از آزمون پیرسون اثرات تجمیع بافت نوسازی شده، بر روی ابعاد اجتماعی و اقتصادی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد بیشترین رابطه ی معنا دار در بعد اجتماعی تأثیر در سطح حس تعلق مکانی(335/0) مشارکت(334/0)، امنیت(211/0)، خدمات اجتماعی(166/0) است و بعد از آن بیشترین رابطه ی معنا دار در بعد اقتصادی و به ترتیب شامل تأثیر در مالکیت زمین و مسکن(269/0)، سرمایه گذاری(129/0) و درآمد و هزینه(106/0) است. دریافته های کاربرد روش تحلیل مسیر نتایج نشان می دهد که در بیشترین و قوی ترین اثرات تجمیع بافت نوسازی شده، می توان به اثر مستقیم رضایت از تجمیع بر متغیرهای تمایل به مشارکت (406/0) احساس امنیت (340/0) زمین و مسکن(487/0) درآمد و هزینه(380/0)، خدمات اجتماعی(318/0) اشاره کرد.
مطالعه ی ارتباط بین سرمایه ی اقتصادی و پایگاه اجتماعی با مصرف غذاهای غیرخانگی در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غذاهای غیرخانگی به عنوان بخشی از تجارب غذایی، با توجه به ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متعددی که این تجربه در زندگی مدرن شهری پیدا کرده، به مسأله ای مهم در مجموعه مباحث جامعه شناسی سلامت/تغذیه تبدیل شده است. تحقیق حاضر به روش پیمایش و با هدف بررسی تأثیر سرمایه ی اقتصادی، پایگاه اجتماعی و برخی متغیرهای زمینه ای بر مصرف غذاهای غیرخانگی نگاشته شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل تمامی شهروندان بالای 15 سال شهر تبریز است که 409 نفر از آنها به شیوه ی نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. تحلیل داده ها با استفاده از نر م افزارهای SPSS وLisrel انجام شده است. براساس نتایج، ارتباط معناداری بین میزان مصرف غذاهای غیرخانگی با متغیرهای سرمایه ی اقتصادی و پایگاه اجتماعی (به شکل مثبت) و سن (به شکل منفی) مشاهده شده است. همچنین میزان مصرف غذاهای غیرخانگی براساس وضع تأهل (به نفع مجردها) و جنس (به نفع مردان) به شکل معناداری متفاوت بوده است. براساس نتایج برازش مدل مسیر، در بین سه متغیر دارای تأثیرات معنادار، سرمایه ی اقتصادی به عنوان مهمترین متغیر و جنس و وضع تأهل از نظر تأثیرگذاری در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. متغیرهای مستقل 19 درصد از تغییرات مصرف غذای غیرخانگی را تبیین کرده اند.
ارزیابی و تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی زنان روستایی مطالعه موردی: دهستان شیان، شهرستان اسلام آباد غرب مشخصات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی یکی از مهم ترین مفاهیم در حوزه علوم اجتماعی است که در علوم دیگر نیز کاربردی گسترده دارد و دارای ارتباط تنگاتنگی با توانمندسازی زنان است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی زنان روستایی انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها به دو روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه و مصاحبه) بوده است. روایی صوری پرسش نامه به وسیله پانل کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت. جهت تعیین پایایی، تعداد 35 پرسش نامه در منطقه توزیع شد که مقدار آن برای کل بخش ها بر اساس آلفای کرونباخ 74/0 برآورد شد. جامعه آماری پژوهش زنان 13 روستای دهستان شیان با جمعیت 3329 نفر است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 355 نفر برآورد شد که پراکندگی تعداد نمونه ها در روستاها به صورت طبقه ای و به نسبت جمعیت آن ها بوده است. نتایج بدست آمده از ضریب همبستگی پیرسون نشان دهنده این است که بین سرمایه اجتماعی و توانمندسازی زنان رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد مؤلفه های اعتماد، مشارکت و انسجام 42/0 از تغییرات توانمندسازی زنان را تبیین می کند. بر اساس آزمون فریدمن نیز مؤلفه خودتعیینی از بین مؤلفه های توانمندسازی دارای رتبه بالاتری است
تأثیر اجرای قانون جدید راهنمایی و رانندگی بر مخاطرات انسانی تصادفات در جاده های برون شهری استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخاطرات محیطی خود شامل مخاطرات انسانی و طبیعی است. مخاطرات انسانی از مهم ترین عوامل مرگ و میر انسان ها به شمار می رود. تحقیقات اخیر در ایران نشان می دهد که 25 درصد تلفات ناشی از مرگ و میرهای غیرطبیعی، به تصادفات جاده ای مربوط است. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر اجرای قانون جدید راهنمایی و رانندگی بر مخاطرات انسانی ناشی از تصادفات در راه های برون شهری استان خراسان شمالی است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش، توصیفی تحلیلی است. تصادفات بهار 1391 و زمستان 1390 (پس از اجرای قانون جدید راهنمایی و رانندگی) در مقایسه با تصادفات بهار 1390 و زمستان 1389 (قبل از اجرای قانون جدید راهنمایی و رانندگی) به طور متوسط با افزایش 5/26 درصدی روبه رو بوده است و این به معنی عدم تأثیر مثبت اجرای قانون جدید راهنمایی و رانندگی در مخاطرات انسانی ناشی از تصادفات است. بیشترین افزایش تصادفات در تصادفات جرحی به میزان 160 فقره مشاهده شده و به تبع آن، متأسفانه تعداد مجروحان نیز 309 نفر افزایش داشته است که این امر بیانگر افزایش شدت تصادفات نیز هست. پس از تصادفات جرحی، تصادفات خسارتی با 33 فقره دارای افزایش بیشتری بوده است. تنها نکته مثبت در بخش تصادفات کاهش 3 فقره ای تصادفات فوتی و کاهش 6 فوتی در بازه زمانی مورد بررسی در استان خراسان شمالی پس از اجرای قانون جدید راهنمایی و رانندگی است. نتایج آزمون اسپیرمن بیانگر رابطه معکوس بین سن رانندگان و میزان تصادفات و به تبع آن، کاهش مخاطرات انسانی ناشی از تصادفات در گروه سنی رانندگان میانسال و بزرگسال است.