فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۳۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت بالای فرهنگ در شهر خلاق، برنامه ریزان شهری باید رویکردی فرهنگی در برنامه ریزی های شان داشته باشند و از منابع فرهنگی شهر برای توسعه استفاده کنند. هدف این پژوهش، ارزیابی شهرهای استان سمنان بر اساس شاخص های فرهنگی مؤثر در خلاقیت شهری بوده و با روش توصیفی تحلیلی انجام پذیرفته است. در این پژوهش، عمده ترین شاخص های فرهنگی مؤثر در خلاقیت شهری معرفی و با استفاده از مدل ویکور به سنجش و ارزیابی آنها در شهرهای استان سمنان پرداخته شده است. نتایج حاصل شده از مدل ویکور حکایت از آن دارد که بین شهرهای پرجمعیت و شهرهای کم جمعیت استان سمنان به لحاظ برخورداری از شاخص های فرهنگی مؤثر در خلاقیت شهری، اختلاف بسیار قابل توجهی وجود دارد. در این زمینه سه شهر سمنان، شاهرود و دامغان که در مجموع بیش از 72 درصد کل جمعیت شهری استان سمنان را در خود جای داده اند، بیشترین منابع فرهنگی را در اختیار دارند و طبیعتاً پتانسیل بسیار بالاتری را جهت تحقق شهر خلاق دارا هستند و در مقابل 17 شهر دیگر استان که تنها 28 درصد کل جمعیت شهری استان را در خود جای داده اند، منابع فرهنگی چندانی در اختیار نداشته و پتانسیل چندانی در جهت تبدیل شدن به شهر خلاق ندارند.
تاثیر بهبود تولیدات کشاورزی بر فقر در بخش روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی معیشت و وضع درآمدی خانواده های روستایی جز مهمترین مباحثی است که معمولا در پژوهشهای روستایی مورد توجه قرار می گیرد. اکثر روستاییان کشور کشاورز هستند و با استفاده از درآمد حاصل از فروش محصولات کشاورزی زندگی خود را می گذرانند، پس هر اتفاقی که منجر به از بین رفتن محصولات زراعی آنها شود، می تواند روستاییان را به ورطه فقر و فلاکت بکشاند. در این مقاله جهت بررسی آثار بهبود تولیدات بر فقر در روستاها مدلی ارائه شده است و به طور موردی تاثیر بهبود تولیدات کشاورزی بر دستمزد کارگران برنجکار در روستاهای دو شهر گرگان و گنیدکاووس با استفاده از روش سنجی NLS مورد بررسی قرار گرفته و به بررسی اثر شرایط مساعد آب و هوایی به عنوان یکی از عوامل موثر بر فقر در بخش روستایی پرداخته ایم. نتایج این مطالعه نشان می دهند که بهبود تولیدات در بخش کشاورزی می تواند یکی از راههای مقابله با فقر در روستاها و تامین معیشت روستاییان باشد.
دیدگاه مردان روستائی نسبت به کار زنان
حوزههای تخصصی:
نادیده گرفتن کار زنان روستایی پدیده فرهنگی غالبی است که نه تنها مردان روستایی بلکه زنان روستایی و حتی جامعه شناسان مدعی بی طرف و عینیت علمی را تحت تأثیر قرار داده است. شواهدی که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته اند نشان می دهد که مردان روستایی علی رغم فعالیتهای اقتصادی زنان‘ آنها را غیرشاغل به شمار آورده اند. زنان روستایی نیز با همه فعالیتهای زراعی‘ دامداری‘ قالی بافی‘ و ... خود را "خانه دار" نامیده اند که مورد تأیید جامعه شناسان روستایی نیز قرار گرفته است. در این مقاله یافته های دو تحقیق متفاوت‘ و بررسی تعدادی از کتابهای جامعه شناسی روستایی مؤید موضوع فوق است.
روابط اجتماعی در فضای های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"رابطه اجتماعی در فضا و زمان اتفاق میافتد. مجاورت میتواند علت شروع رابطه اجتماعی باشد، اما شرط کافی آن نیست و میزانی از تجانس برای حفظ این روابط لازم است. ساختار فیزیکی و تقسیمات عملکردی فضا ممکن است گشاینده یا محدودکننده فرصتها برای ارتباط باشد. طراحی در مقیاسهای متفاوت شامل برنامهریزی شهری، طراحی سایت وطراحی جزییات میتواند بر گرد آمدن افراد در فضاهای خارجی تأثیر داشته باشد. این مقاله با استفاده از نتایج یک طرح تحقیقاتی با عنوان "" طراحی معابر شهری و روابط اجتماعی"" که در مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن انجام شده، تهیه شده است. روش تحقیق مبتنی بر مطالعات نظری و میدانی بوده و گستره مطالعات از یک سو جنبههای نظری و مبانی طراحی و از طرف دیگر مطالعات میدانی و مقایسه دستاوردهای حاصل از مطالعات نظری با وضع موجود جامعه ایران را شامل میشود . در مقاله حاضر، برخی دستاوردهای این طرح تحقیقاتی در زمینه چگونگی تاثیر طراحی فضاهای شهری بر روابط اجتماعی مطرح شده است.
"
تحلیلی بر علل و پیامدهای شکل گیری مناطق حاشیه نشین با نگرش ویژه بر شهر خمین(مقاله علمی وزارت علوم)
تجربه پرسه زنی و باز شکل دهی فضاهای همگانی شهری جمال محمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسه زنی که بر اثر پیوند ناموزون عناصر سنتی و مدرن در زندگیِ روزمره فرد ایرانی پروبلماتیک شده است، اکنون نشانه ای است با دلالت های معنایی گوناگون که در عرصه های گوناگون شهری به انحاء گوناگون خود را نمایان می سازد. پرسه زنی کنشی معطوف به ساختن فضایی فرهنگی و مقاومتی در برابر عناصرِ فرهنگِ مسلط است. تلاش پژوهش حاضر واکاویِ ژرفِ تجربه پرسه زنی در فضاهای همگانیِ شهر سنندج است. این که پرسه زنان (جوانان) چه درکی از کنش پرسه زنی در این فضاها دارند؟ چگونه تعامل ها، لذت ها، معناها و تجربه های خود را در این فضاها شکل می دهند؟ چگونه با استفاده از این فضاها به خرده فرهنگ خاص خود شکل می دهند؟ چگونه در برابر فرامین فرهنگ رسمی مقاومت می ورزند؟ در بخش نظری منظومه ای از آرای زیمل، بنیامین و دوسرتو در باب پرسه زنی و فضاهای همگانیِ شهری ارائه شده است. در روش شناسی نیز با کاربست مردم نگاریِ شهری از فن مصاحبه عمیق و مشاهده مشارکتی استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه بر اساس شیوه نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شده است. نتایج نشان می دهد که تجربه پرسه زنی نزد پرسه زنان معانی گوناگونی دارد که در پنج مقوله بنیانی قابل دسته بندی اند:
1- مستعمره شدن زندگیِ روزمره در فضاهای همگانیِ شهری 2- آفرینش و باز شکل دهی فضاهای نمادین به میانجی کنش پرسه زنی 3- تمایز پذیری/تمایز زدایی زندگیِ روزمره به واسطه پرسه زنی 4- کارناوالی شدن زندگیِ روزمره
5- پرسه زنی در مقام خرده فرهنگ شهری. پژوهش حاضر به این نتیجه ختم می شود که پرسه زنی پراکسیسی اجتماعی است که از طریق آن گفتمان رسمیِ مسلط بر عرصه های شهری که سعی در تثبیت و شکل دهیِ این عرصه ها دارد، به چالش کشیده می شود و پرسه زنان به میانجی تسخیر نمادین این عرصه ها و خلق نظام معنایی خاص خود سعی در بازشکل دهی این عرصه های شهری دارند. به بیان دیگر عرصه های شهری صحنه معارضه جویی دو نیروی متفاوت است که یکی سعی در تثبیت گفتمان مسلط و دیگری سعی در بازتولید فضاهای گفتمانی و ارائه خوانش های متفاوت در این عرصه ها را دارد.
مهاجرت روستایی چالشی برای کشورهای در حال توسعه
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد توسعه اقتصادی منابع انسانی،توسعه انسانی،توزیع درآمد،مهاجرت
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی توسعه و مسایل سیاسی اجتماعی مربوط به شمال و جنوب مسایل توسعه در کشورهای جنوب (سوم)
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی روستایی و عشایر
محله محوری و احساس تعلق به محله در بین ساکنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اداره ی کلان شهرها امروز به موضوعی مهم برای مدیران شهری تبدیل شده است. از مهم ترین مفاهیم در این زمینه، مفاهیم ""مشارکت اجتماعی"" و ""احساس تعلق محله ای ""شهروندان هستند که امروزه مدیران کلان شهرها در قالب دو نهاد سرای محله و شوراهای شهر سعی نموده اند تا به بارور شدن این دو مفهوم بپردازند. مطالعه ی حاضر به بررسی نقش محله محوری در ارتقای سطح تعلق شهروندان به محله ی زندگی شان پرداخته است. این پژوهش به صورت پیمایشی در چهار محله ی تهران و با 400 نمونه –مستخرج از فرمول کوکران –انجام شده است. نظریه ی غالب استفاده شده در این پژوهش دورکیم و پارسونز و پاتنام است. نتایج نشان می دهد با نشأت گیری این طرح- محله محوری – از اخلاق مدنی، در اداره ی کلان شهر تهران مؤثر عمل نموده و با کنترل گرایش به رفتار نابهنجار در هویت محله تأثیرگذار بوده است و با القای حس تعلق و هویت محله ای موفق عمل نموده است و رضایتمندی اجتماعی مردم رابطه ی محکمی با محله محوری نشان داده است. میزان همبستگی محله محوری با احساس تعلق 0.802 بوده و محله محوری با رضایتمندی اجتماعی به میزان 0.963 و محله محوری با احساس مسؤولیت به میزان 0.693 همبستگی نشان داده است.
مدیریت شهرى در ایران (محدودیت ها، چالش ها و راه کارها)
حوزههای تخصصی:
" هدف از این تحقیق، شناخت عوامل تاثیرگذار برفرآیند مدیریت شهرى در طى سال هاى 76-1368 در شهر تهران است.
این تحقیق به شیوه پیمایشى (survey) انجام شده و جامعه آمارى آن کارشناسان شهردارى تهران و استادان دانشگاه و مشاوران شهرسازى است که با استفاده از روش هاى رایج نمونه گیرى حجم نمونه برآورد گردید و نهایتاً به 156 نفر رسید، نظریه هاى مختلفى در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند که سه طیف را دربرمى گیرند و به طور خلاصه عبارتند از:
1ـ نظریه پردازان مکتب جامعه شناسى شهرى شیکاگو (پارک ـ مکنزى و برگس)،
2ـ نظریه مدیرت علمى تیلور و فایول، ماکس وبر (نظریه دیوان سالارى)،
3ـ نظریه حاکمیت شهرى مک لالین ـ نظریه هاى مرتبط با شهرنشینى، شهرگرایى و رشد و توسعه شهرى
این تحقیق از رساله دکترى نگارنده با عنوان «تحلیل مدیریت شهرى تهران طى سال هاى 76-1368» استخراج شده و هدف آن، تحلیل مدیریت شهرى تهران براساس بررسى سیاست هاى کمى و کیفى آن در سال هاى 68-1376 بوده است (مقطعى که آقاى غلامحسین کرباسچى شهردار تهران بودند.)"
بررسی تاثیر عوامل محیطی بر شکل گیری انواع اجتماعات فراغتی در پارک های شهری مطالعه موردی: پارک های شهر اهواز
حوزههای تخصصی:
تحقیقات نشان می دهد پارکها یکی از مهمترین فضاهای فراغتی در شهرهای مختلف هستند و در ابعاد مختلف زیست محیطی، زیبایی شناختی، کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فراغتی بر محیط شهری تاثیر می گذارند. شهروندان در قالب اجتماعات مختلف فراغتی شامل فردی، خانوادگی و دوستان و همسالان به پارک می روند و عوامل مختلفی در دو گروه کلی فردی و محیطی بر شکل گیری این اجتماعات و فراوانی هریک از آنها در هر پارک تاثیرگذارند. این تحقیق تاثیر دو عامل محیطی شامل مطلوبیت فضای داخلی و مطلوبیت مکان را در پارک های شهر اهواز بر شکل گیری اجتماعات فراغتی در آنها بررسی می کند. تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده و داده های مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای، شیوه پیمایشی از طریق پرکردن پرسشنامه از مراجعه کنندگان به پارکها و ثبت مشاهدات میدانی از تعداد اجتماعات فراغتی در پارکهای مورد مطالعه گردآوری شده است. سه پارک دولت، سیاحتی و شهروند در مقیاس عملکرد شهری به عنوان نمونه جهت تحقیق انتخاب شده و تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزارهای تحلیل آماری (Excel , SPSS) انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مطلوبیت مکان پارکها و نیز مطلوبیت فضای داخلی پارکها بر شکل گیری اجتماعات فراغتی در آنها موثر است و در نمونه های مورد مطالعه، مطلوبیت بیشتر مکان پارک و فضای داخلی موجب شده تا گروه های خانوادگی بیشتری در پارکها حضور پیدا کنند و ضعف این عوامل موجب بیشتر شدن حضور گروههای دوستان و همسالان شده است. در پایان تحقیق راهکارهایی نظیر ایجاد فضاهای متنوع و چند کارکردی در پارکها، پویا نمودن فضای پارک شهروند و خارج نمودن آن از بن بست ارتباطی جهت افزایش مطلوبیت فضایی پارکها و تامین نیازهای گروههای مختلف فراغتی در آنها ارائه شده است.
مقدمه ای بر جامعه شناسی شهری ایران-6 (رفتار اجتماعی شهریان)
حوزههای تخصصی:
تحلیل اجتماعی نقش شهروندی محیط زیستی در مقابله با پیامدهای تغییر آب و هوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از صاحبنظران معتقدند که راه حل مسائل و مشکلات زیست محیطی به رفتار و عملکرد شهروندان بستگی دارد. در این راستا، پدیده ی شهروندی محیط زیستی به دلیل اینکه افراد را در برابر مشکلات محیط زیستی (از جمله پیامدهای منفی تغییر آب و هوا ) متعهد بار می آورد، از اهمیت خاصی برخوردار است. استان مازندران یکی از مناطق مهم کشاورزی و گردشگری کشور است و فعالیت مناطق شهری آن نیز طی سال های اخیر، به شدت تحت تأثیر تغییرات آب و هوا قرار گرفته است. با توجه به اینکه برای کاهش اثرات منفی تغییر آب و هوا، داشتن شهروندان متعهد امری لازم و ضروری می باشد، تحقیق حاضر درصدد بررسی سطح تعهد شهروندی محیط زیستی و نقش آن در مقابله با مشکلات ناشی از تغییرات آب و هواست. جامعه ی آماری این تحقیق، ۳۲۰۷۴۱ نفر از ساکنان شهرستان قائمشهر(مازندران) هستند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد ۳۵۰ نفر به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. اطلاعات لازم با استفاده از ابزار پرسشنامه وری شد و اعتبار ظاهری و محتوایی پرسشنامه بر اساس نظر استادان مرتبط و پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ بیش از ۶۰ درصد مورد تأیید قرار گرف ت. یافته های تحقیق نشان داد که تعهد شهروندان به محیط زیست و مقابله با یکی از بحران های محیط زیستی یعنی تغییر آب و هوا متوسط رو به بالا است (میانگین= ۶۲/۳). میزان تعهد شهروندان نسبت به مقابله با پیامدهای منفی و زیان بار تغییر آب و هوا برحسب سن و تحصیلات متفاوت بود؛ به عبارت دیگر، با افزایش سن، وضعیت شهروندی محیط زیستی بهبود یافته اما با افزایش تحصیلات، تعهد به شهروندی محیط زیستی کاهش داشت. پیوند مکانی شهروندان نیز در سطح خیلی بالا (۲۵/۴ از ۵) گزارش شده بود و هم چنین، میانگین تأثیرگذاری چهارچوب پیام های محلی تغییر آب و هوا ، ۲۱/۴ بوده که نشان می دهد سطح این تأثیر بالا بود. در نهایت، نتایج تحلیل رگرسیون نیز تحقیق نشان داد که پیوند مکانی نسبت به چهارچوب محلی پیام های تغییر آب و هوا، بیشترین تأثیر را بر توسعه ی شهروندی محیط زیستی داشته است. در پایان مقاله و بر اساس نتایج تحقیق پیشنهاد شده است که با توجه به مشهود بودن پیامدهای تغییر آب و هوا و مشهود بودن، تأثیرات آن در استان مازندران، سیاست گذاران درصدد ایجاد تعهد در مردم در برابر سیاست های کاهش تغییر آب و هوا و تقویت شهروندی محیط زیستی باشند.
هویت شهروندی در بافت قدیم و جدید شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی اجتماعی افراد و هویت آنان به عنوان شهروند، به دلیل بقا و دوام جامعه بوده و ضرورتاً هویت اجتماعی بر هویت افراد برتری دارد. در این تفکر، شهروندی به معنای عضویت کامل در جامعه و عمل به تعهدات و وظایف است که در قالب مشارکت اجتماعی و سیاسی در جامعه و حکومت تبلور مییابد؛ به گونهای که افراد بدون اجبار و محدودیت با عمل به مسؤولیت اخلاقی و وظایف اجتماعی، منافع خود و جامعه را دنبال میکنند.
پژوهش حاضر وضعیت هویت شهروندی را در بافت قدیم و جدید شهر کاشان و عوامل مؤثر بر آن مورد بررسی قرار میدهد. به منظور اجرای این پژوهش از روش پیمایش استفاده شده و با تکیه بر مطالعات اکتشافی، ابعاد مسألة تحقیق مشخص و بر مبنای آن پرسشنامة محقق ساخته تنظیم گردیده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد ۲۶۰ نفر تعیین شده و انتخاب نمونهها بر اساس تکنیک نمونهگیری، سهمیهای بوده است. نتایج توصیفی تحقیق حاکی از آن است که میانگین هویت شهروندی و همچنین پیوند اجتماعی در بین مردم بافت قدیم بیشتر از بافت جدید است و اعتماد اجتماعی در هر دو بافت در حد متوسط بوده است. بین هویت شهروندی و پیوند اجتماعی و همچنین اعتماد اجتماعی در هر دو بافت رابطة مستقیم وجود دارد. بین هویت شهروندی و میزان تحصیلات در بافت جدید و قدیم رابطة منفی وجود دارد؛ هرچند این رابطه در بافت جدید دارای شدت بیشتری است. در نهایت و از طریق رگرسیون در بافت قدیم، پیوند اجتماعی و دربافت جدید پیوند اجتماعی و تحصیلات، بیشترین اثر را بر هویت شهروندی داشته است.