فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۳۸۸ مورد.
نابرابریهای منطقهای امنیت مورد مطالعه زنان 15 سال به بالای ساکن مناطق شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نتایج اکثر تحقیقات مربوط به امنیت زنان در شهرها بیانگرِ ناامنی زنان در فضاهای شهری هستند. ایراد اساسی این تحقیقات این است که به علتِ قبول و بدیهی دانستنِ منطقِ دوانگاریِ مسلط ( شهر/ روستا، زنان / مردان و محیط اجتماعیِ/ محیط فیزیکی) تمایزاتِ درونِ شهر، درونِ جنس و ویژگیهای محیط فیزیکی مرتبط با امنیت را نادیده یا کم اهمیت گرفته اند. مقاله حاضر با مهم دانستن تمایزات فوق و استفاده از روش پیمایشی، به بررسیِ امنیتِ درون جنسیِ زنانِ مناطقِ 2 گانه شهر یاسوج در رابطه با ویژگیهای محیط اجتماعی و فیزیکی محل سکونت شان پرداخته است. بر اساس نتایج تحقیق، ناامنی زنان منطقه 1 بیشتر به محیط فیزیکی و ناامنی زنان منطقه 2 بیشتر به محیط اجتماعیِ محلِ سکونت شان مربوط میشود. سه مورد از مهمترینِ عوامل ناامن کننده زنان، به ترتیب، کوچههای فرعی، اراذل و اوباش و دزدی (منطقه 1)؛ و درگیری، مزاحمت ناموسی و اراذل و اوباش( منطقه 2) بودهاند. ویژگی های اجتماعی منطقه سکونت، موجب ناامنیِ بشترِ زنان مجرد؛ لیسانسیه ها و بالاتر و دیپلمهها؛ و زنان دانشجو، دارندگان کار آزاد و دانشآموزان در مقایسه با دیگر گروه های زنان شدهاند. بر اساس نتایج آزمون تأثیر تقابلیِ منطقه سکونت و وضع تأهل، زنان مجرد هر دو منطقه تحت شرایط محیط اجتماعی شان ناامن تر از زنان متأهل هم منطقه ای شان بوده اند. در بعد کلی امنیت، زنان مجرد منطقه بالا بیشترین ناامنی و زنان متأهل منطقه بالا کمترین ناامنی را داشته اند.
مفهوم و مدل جامعه یادگیری [1] در کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محققان برای پاسخ به این سؤال که جامعه یادگیری چه نوع جامعه ای است، دیدگاه ها و مدل های گوناگونی ارائه کرده اند. با توجه به اینکه هر کشور باید مدل متناسب با شرایط خود را طراحی کند ، مقاله حاضر در صدد است تا مدلی مفهومی برای جامعه یادگیری متناسب با شرایط کشورمان ارائه دهد. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته، دیدگاه های 24 نفر از مدیران و اعضای هیات علمی دانشگاه ها و مؤسسات پژوهشی وابسته به آموزش عالی در شهرهای تهران، اصفهان و شیراز تجزیه وتحلیل شده است. یافته های پژوهش گویای آن است که جامعه یادگیری ایرانی فرصت های یادگیری در سراسر دوران زندگی را فراهم می کند تا هر فرد، برای دستیابی به نتایج مورد علاقه خود و رشد توانمندی هایش به یادگیری بپردازد؛ به علاوه، در جامعه اثرگذار بوده، در توسعه آن مشارکت کند. این جامعه، فرصت های برابر یادگیری را توسعه می دهد تا عدالت اجتماعی برقرار شده، شهروندی فعال تشویق گردد و جامعه به انسجام اجتماعی در هدف نهایی؛ یعنی تعبد و بندگی خداوند، دست یابد. این جامعه با روش های مختلف انگیزه یادگیری، توانایی خود رهبری در یادگیری و یادگرفتن چگونه یادگرفتن را در افراد پرورش می دهد. میان بخش های مختلف آموزش رسمی آن ارتباط درونی وجود دارد و آموزش های غیررسمی و یادگیری اتفاقی یا لحظه ای نیز توسعه داده می شود. چنین جامعه ای فرصت های یادگیری را فراهم می کند تا افراد و جامعه از بازده های اقتصادی یادگیری بهره مند شوند و توسعه اقتصادی محقق شود.
کاربست مکتب آنال در مطالعات روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر مدعی است که مطالعات روستایی در ایران با چالش ها و تنگناهای پژوهشی فراوان مواجه است، که از آن جمله اند:حاشیه ای بودن سنت تاریخ نگاری روستایی، غیبت برخی رویکردهای پژوهشی، تخصص گرایی، و عدم تعامل بین رشته های حاضر در پژوهش های روستایی. در این میان، مکتب آنال به مثابه رهیافت پژوهشی جامع و کل نگر ـ که تغییرات ساختاری وسیع جامعه در بلندمدت را در کانون توجه قرار می دهد ـ نه تنها قابلیت تحلیل مسائل پیچیدة روستایی را دارد، بلکه می تواند با احیای سنت تاریخ نگاری و ارائة رویکرد پژوهشی میان رشته ای، زمینة انجام مطالعات تاریخی پردامنه پیرامون روستاهای کشور را فراهم کند.
پایداری سکونتگاه های روستایی شهرستان تکاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر، با هدف تمهید زمینة برنامه ریزی توسعة پایدار روستایی، به شناسایی سطح پایداری روستاهای شهرستان تکاب در استان آذربایجان غربی می پردازد. در این راستا، از 44 شاخص محیطی، اجتماعی و اقتصادی استفاده می شود. حجم نمونه 69 روستاست که در طبقات طبیعی- جمعیتی توزیع می شوند. گردآوری داده ها از طریق مراجعه به 629 مطلع محلی صورت می گیرد. با روش تحلیل عاملی و تقلیل شاخص ها به هجده مؤلفه، نمرات عاملی به دست آمده به جای شاخص های اولیه وارد مدل موریس می شود و بدین ترتیب، سطح پایداری روستاها به دست می آید. نتایج پژوهش نشان دهندة ناپایداری حدود 5/88 درصد روستاهای مورد بررسی است. از نظر پایداری، بین روستاهای کوهستانی و سایر روستاها تفاوت معنی دار دیده می شود؛ و همچنین، پایداری روستاها با میزان جمعیت و فاصلة آنها از مرکز شهرستان رابطة معنی دار دارد. از این رو، پیشنهادهای پژوهش مواردی چون بهره برداری پایدار منابع، توانمندسازی مردم و ایجاد تشکل های محلی، تنوع بخشی به معیشت، اولویت دهی به روستاهای کوهستانی، و بازنگری در سیاست های جمعیتی و خدمات رسانی را دربرمی گیرد.
بررسی رابطه سواد بوم شناختی با ردپای بوم شناختی (مورد مطالعه: شهروندان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
تعیین سطوح توسعه یافتگی کشاورزی و اقتصادی در بخش روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر رتبه بندی استان های کشور از نظر سطح توسعه یافتگی اقتصادی در بخش شهری و کشاورزی در بخش روستایی در 1389 است. بدین منظور، از 68 شاخص اقتصادی و 46 شاخص کشاورزی در بخش روستایی و دو روش تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی بهره گیری می شود. طبق نتایج به دست آمده، استان های اصفهان، تهران، مازندران، فارس، گلستان، یزد و قم در دستة استان های توسعه یافته از لحاظ کشاورزی در بخش روستایی قرار دارند که از آن میان، تنها سه استان تهران، فارس و یزد دارای توسعه یافتگی اقتصادی اند و اصفهان جزو استان های نسبتأ توسعه یافته، گلستان جزو استان های کمترتوسعه یافته و همچنین، قم و مازندران جزو استان های توسعه نیافته از نظر اقتصادی به شمار می روند.
بررسی آسیب شناسی پارک ها و فضاهای سبز تفریحی شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت آسیب شناسی پارک ها در شهر سنندج اجرا گردید. به این منظور پس از بررسی اجمالی تاریخچه موضوع و نظریه های مختلف موجود در این زمینه، با استفاده از روش پیمایش و تدوین پرسشنامه ای مشتمل بر 30 سؤال و در نمونه ای به حجم 105 نفر از شهروندان که در 6 مورد از پارک های شهر سنندج حضور داشته اند، اقدام به جمع آوری اطلاعات گردید. پردازش داده ها با تشکیل بانک اطلاعاتی و استفاده از نرم افزار SPSS در قالب جداول یک بعدی، دو بعدی نمودار و آزمون های آماری مختلف انجام شد. با توجه به نظم منطقی این نتیجه جالب به دست آمد که بین احساس امنیت درک شده از فضا و میزان تردد و استفاده از آن فضا رابطه مستقیمی وجود دارد. بررسی نتایج نشان داد که بین هر کدام از معیارها (خوانایی محیط، روشنایی و پوشش گیاهی) و احساس امنیت، ضریب همبستگی مثبت معنی داری مشاهده شد، به طوری که هر کدام از معیارها در رابطه مستقیم با احساس امنیت بودند. پاسخگویان 36.1 ٪ میزان امنیت خود را بالا و 52.42 % میزان شیوع جرایم اجتماعی را پایین ارزیابی نموده اند، نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین این متغیرها وجود دارد؛ به طوری که هر چه میزان امنیت اجتماعی در سطح پارک ها بیشتر شود، میزان شیوع جرایم اجتماعی، کاهش پیدا می کند. در نهایت، راهکارهایی برای کنترل و مرتفع نمودن آسیب های اجتماعی در پارک های شهری سنندج ارائه شد.
عوامل مؤثر بر میزان مشارکت شهروندان در اداره امور شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف بررسی میزان مشارکت شهروندان در امور شهری و عوامل مؤثر بر آن در بین ساکنان 18 تا 64 سال شهر مشهد می باشد. روش تحقیق، پیمایش است. جامعه آماری کلیه ساکنان مشهد و حجم نمونه 348 نفر می باشد که به شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم مورد مصاحبه قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد که میانگین میزان مشارکت مردم مشهد در امور شهری 3.19 ( در بازه 4-0) است که نشان دهنده مشارکت زیاد مردم در امور شهری است، بین متغیرهای احساس بی قدرتی، میزان آگاهی نسبت به مشارکت در امور شهری، سن، شبکه روابط اجتماعی، اعتماد اجتماعی، عضویت انجمنی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و رضایت از عملکرد شهرداری و مشارکت پاسخگویان در امور شهری رابطه معنی داری وجود دارد. مؤثرترین متغیر بر مشارکت شهروندان در امور شهری، رضایت از عملکرد شهرداری با ضریب تأثیر 0.319 می باشد نتایج این تحقیق نشان داد که در صورتی که شهرداری بتواند میزان رضایت شهروندان را از عملکرد خود افزایش داده و نگرش مثبتی در آنان ایجاد کند، احتمال افزایش مشارکت شهروندان در امور شهری افزایش خواهد یافت.
سنجش هویت شهری در شهرهای جدید ایران بر اساس اصول هویت بخش مکتب اصفهان
حوزههای تخصصی:
در دورانی که شهرنشینی سریع و شتابان در مقیاسی عظیم به جریانی غالب در دنیا و بویژه در کشور های در حال توسعه تبدیل شده و سطوح بزرگی از زمین های شهری به زیر ساخت و ساز های شهری می رود همواره یک موضوع اساسی فراموش می شود؛ هویت مندی فضاهای شهری. این موضوع از دو جهت حائز اهمیت است: یکی تضعیف عناصر و عوامل هویت بخش در طی زمان و با توسعه های جدید و دیگری عدم توجه به محرک های هویتی و عدم بکارگیری شکلی یا معنایی آنها در مقیاس خردِ بنا تا کلانِ بافت. این فقدان در نوشهرها به شکل بارزی نمایان بوده و یکی از عوامل عدم جذب جمعیت در قالب خشک و بیروح بودن انهاست. هدف اصلی این مقاله بررسی و سنجش این مهم در 10 شهر جدید ایران (بعد از انقلاب) در راستای رسیدن به چارچوبی مفهومی-شناختی در جهت تدقیق این موضوع است. روش تحقیق مبتنی بر روش های کمی و کیفی با استفاده از مدل کمی گولر و روش پیمایش کیفی پرسشنامه ای است. نتایج تحقیق نشان می دهند که شهر جدید بهارستان از منظر سنجه های انتخابی با امتیاز 62 از 100 در رتبه نخست قرار داشته و شهرهای اندیشه و پردیس در مکان هایی بعدی قرار دارند. نکته جالب توجه در این تحقیق همسو بودن نتایج پژوهش حاضر با جمعیت پذیری این شهرهاست که نشان می دهد معیارهای انتخاب شده در این تحقیق از نکاتی هستند که در جمعیت پذیری شهرهای هدف در این مطالعه نیز تاثیر گذار بوده اند.
ارتباط بین آگاهی از عملیات مدیریت آبخیزداری و سطح مشارکت مردمی در توسعه روستایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مطالعات اخیر در بسیاری از کشورها نشاندهندهاثر بسیاری از عوامل نظیر: رضایتمندی، دانش، وضعیت مشخصات فردی جمعیتی و متغیرهای رفتاری در مشارکت مردم است. مسأله مهم این است که آیا این متغیر ها نیز بر میزان مشارکت مردمی درایران موثر هستند؟ هدف از این تحقیق بررسی عوامل ارتباطی موثر بر دانش کشاورزان در بکارگیری عملیات مدیریت آبخیزداری (WMO) در حوضه آبخیز کوشک آباد واقع در استان خراسان رضوی در ایران (85 کیلومتر مربع) است. هدف اصلی از این تحقیق ارزیابی عواملی است که در میزان مشارکت مردم در ایران تاثیر گذار است. جمعیت کل کشاورزان منطقه حوضه آبخیز مورد مطالعه 1500 نفر است که از بین آنها 200 نفر با روش نمونه گیری طبقه بندی شدهتصادفی انتخاب شده است.درواقع،اینپژوهشبهمنظوربررسیرابطهبینآگاهیازعملیاتآبخیزداری (WMO) وسطحمشارکتدرWMOدرایرانطراحیشدهاست. به منظور دستیابی به این هدف، پژوهشی مقطعی صورت گرفت. داده های آن نیز از طریق مصاحبه حضوری از افراد ساکن در سه دهکدهزیر حوضهکوشک آباد ایران جمع آوری گردید. مقیاس دانش و مشارکت در عملیات مدیریت آبخیزداری به ترتیب 0.90 و 0.92 است. یافته ها نشان می دهند که بیشتر کشاورزان دانش عملیات مدیریت آبخیزداری را دارند و سطح مشارکت در این عملیات متوسط بوده و رابطه ای مثبت و معنی دار بین دانش کشاورزان از عملیات مدیریت آبخیزداری وجود دارد. هرچند، طبق یافته ها، سطح مشارکت اقتصادی افراد بیش از مشارکت اجتماعی و زیست محیطی است. بعلاوه، نتایج روشن می کند که سطح دانش پاسخ گویان از این عملیات کم تا متوسط بوده و مشارکت در آن ارتباطی مثبت و معنی دار با دانش آن عملیات دارد.
سرمایة اجتماعی درونگروهی و عوامل مؤثر بر آن در بین شهروندان شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله برای بررسی و شناخت عوامل مؤثر برسرمایة اجتماعی درونگروهی و سنجش آن شاخصسازی صورت گرفته و برای شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد آن در بین شهروندان شهر کرمان به شناسایی عوامل بومی پرداخته و در این راستا از مقولهسازی کیفی استفاده شده است. چارچوب نظری تحقیق بر اساس الگوی پاتنام[۵]، والکوک[۶] و پورتینگا[۷] میباشد که براساس آن و نتایج کیفی تحقیق، فرضیاتی تدوین شده است و سپس با استفـاده از نرم افزار Amos 16 نمودار مسیـر مطروحـه برازش یافته است. یافتههای به دست آمده بیانگر آن است که عوامل گوناگونی باعث ایجاد سرمایة اجتماعی درونگروهی میشوند که در مدل، پیشبینی شدهاند. ساختار زمینهای مشارکت، هماهنگی ارزشی و تأثیرگذاری بر تصمیمگیریها، به عنوان متغیرهای مستقل دارای همبستگی و کوواریانس بر یکدیگرند.
ساختار زمینهای مشارکت از یک طرف به صورت مستقیم (در حدود۳۲۲/۰) بر سرمایة اجتماعی درون گروهی تأثیر میگذارد و از طرف دیگر به صورت غیر مستقیم که بر ویژگیهای ارتباطی و احساس نیاز به آگاهی مذهبی دارند، بر سرمایة اجتماعی درونگروهی تأثیر میگذارند. هماهنگی ارزشی تأثیر مستقیمی بر سرمایة اجتماعی درونگروهی ندارد اما از طریق تأثیری (برابر با ۰۶/۰) که بر ویژگیهای ارتباطی دارد بر سرمایة اجتماعی درونگروهی تأثیرگذار است. (هرچند که این ضریب بسیار کوچک و قابل چشمپوشی است) هماهنگی ارزشی تأثیری (در حدود۱/۰) براحساس نیاز به آگاهی مذهبی، برجای میگذارد و از این طریق است که تأثیر غیرمستقیمی بر سرمایة اجتماعی درونگروهی دارد.
شهر؛ پدیده ای میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور رویکردهای میان رشته ای در آموزش و پژوهش، افق جدیدی را در بن بست مدرنیته، فراروی قلمرو دانش و حوزه ی حل مسائل و مشکلات قرار داد. با این حال، تبیین اینکه میان رشتگی شامل چه قلمروهایی می شود، خود یکی از معضلات و مشکلاتی بوده است که هنوز نیز بر سر آن توافق و اجماعی وجود ندارد. در میان پدیده هایی که میان رشته ای بودن آنها، آشکار و روشن است، پدیده شهر می باشد. حداقل سه رشته مهم جغرافیا، علوم اجتماعی و معماری در حوزه ی علوم و معرفت به تبیین و بررسی این پدیده، به نحو مرتبط و نه مستقل، پرداخته اند. در گذر زمان هریک از این رشته ها با مراجعه و استفاده از نظم دانشی یکدیگر عملاً نوعی رویکرد میان رشته ای به مسائل خود اتخاذ کرده اند. این نکته به نوعی بیانگر آن است که نگاه رشته ای از منظر دانشمندان این سه حوزه برای تبیین این پدیده و حل مشکلات و معضلات آن کافی و بسنده نبوده. اما آنچه پرداختن به موضوع میان رشتگی شهر را ضروری می سازد گستردگی ابعاد آن است. توجه پدیدارشناسان، اقتصاددانان، متخصصان مطالعات فرهنگی، صاحب نظران محیط زیست، مهندسان راه و ساختمان، اصحاب قدرت و نظریه پردازان اندیشه سیاسی و ...به شهر موضوعی است که نمی توان به سادگی از آن صرف نظر کرد. در این مقاله، ضمن بررسی وجوه و مؤلفه های بنیادین پدیده شهر، ابعاد میان رشته ای آن به بحث گذاشته می شود. با این حال، به دلیل گستره موضوع، تنها به پنج بعد برجسته و آشکار فضا، رسانه، سیاست، اقتصاد، فرهنگ پرداخته می شود.
نقش برخورداری از فناوری اطلاعات و ارتباطات در گسترش روش های کشاورزی پایدار: مطالعة موردی شالی کاران شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر ارزیابی میزان برخورداری شالی کاران از «فناوری اطلاعات و ارتباطات» و اثر آن در استفاده از روش های کشاورزی پایدار در کشت برنج است. بدین منظور، ابتدا میزان برخورداری کشاورزان از این فناوری بررسی شده، آنگاه میزان استفاده از روش های کشاورزی پایدار و رابطة آن با فناوری اطلاعات و ارتباطات ارزیابی می شود. گردآوری اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه ای با روایی و پایایی قابل قبول صورت می گیرد. جامعة آماری شامل شالی-کاران برخوردار از فناوری اطلاعات و ارتباطات در شهرستان رشت بوده، جامعة نمونه نیز شامل 24 روستا و 210 خانوار است که از طریق روش کوکران و به صورت تصادفی انتخاب می شوند. برای سنجش پایداری کشاورزی (متغیر وابسته) از هجده متغیر کشاورزی پایدار استفاده می شود. میزان دسترسی به فناوری اطلاعات و ارتباطات در سه سطح کم (3/4 درصد)، متوسط (3/33 درصد) و زیاد (6/57 درصد) برآورد شده است. نتایج آزمون تحلیل واریانس نیز حاکی از آن است که بین میزان عمل به کشاورزی پایدار از سوی شالی کاران و میزان برخورداری آنها از فناوری اطلاعات و ارتباطات رابطة معنی دار وجود دارد.
تحلیل فضایی رفتار رانندگی در سطح شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتارهای رانندگی در سطح شهرها تحت تأثیر عوامل مختلفی، از جمله تفاوت های مکانی، از الگوی ویژه ای پیرویمی کند. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین مکان با نحوه رفتار رانندگی و همچنین نحوه توزیع فضایی رفتار نامناسب رانندگی در شهر اصفهان میپردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس روش، توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری دادهها بهصورت کتابخانهای و میدانی است که با 322 نمونه از بین رانندگان ساکن در شهر اصفهان بهصورت تصادفی انتخاب شده اند. یافتههای پژوهش نشان داد که رفتار رانندگان ساکن در مناطق مختلف شهر، با یکدیگر متفاوت است. رانندگان در خیابانهای چهار باغ بالا، ولی عصر(عج)، عبدالرزاق، فروغی، احمد آباد و بزرگراههای شهید خرازی و سردار جنگل، نامناسبترین رفتار رانندگی را داشتهاند. در این تفاوت، چهار متغیر سن رانندگان، مدت زمان کسب گواهینامه رانندگی، میزان سواد رانندگان و مدت زمان رانندگی در طول شبانهروز تأثیر گذار بوده است.