فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۳۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در صدد پاسخ گویی به این پرسش های اساسی است که چرا دولت در دوره پهلوی اول ساختاری متفاوت از دوره قاجار پیدا کرد. چه عوامل ساختاری ترتیب نهادی دولت را دگرگون کرد و آن را به سمت ساختاری جدید (دولت مطلقه مدرن) حرکت داد. علت این دگرگونی ساختاری چه و سازوکار آن چگونه بود. در این مقاله، برای پاسخ گویی به پرسش های یاد شده با استناد به ادبیات مربوط به دولت مدرن و با قرار دادن دولت مدرن در مقابل امپراتوری ایده آل، گونه ای از دولت مدرن ارائه می شود. پس از آن، با اتخاذ رویکردی ساختاری ظهور دولت مدرن در ایران در پرتو تحولات ساختاری ناشی از ادغام ایران در نظام جهانی در دوره قاجار، تبیین می شود. نتایج نشان می دهد که ادغام ایران در نظام جهانی در دوره قاجار فشار ساختاری در جهت نوسازی دولت وارد می کرد. اما به دلیل ناتوانی قاجارها در نوسازی، انقلاب مشروطه به وقوع پیوست. از این نظر انقلاب مشروطه سرآغاز شکل گیری دولت مدرن در جامعه ایران بود. از آن جا که دولت های مدرن عموماً در قالب دولت های مطلقه ظهور می یابند و با گسترش توان نظامی و اداری دولت، بنیان های دولت مدرن را پی ریزی می کنند، دولت مشروطه به دلیل فقدان توان نظامی و اداری لازم شکست خورد. ناکامی دولت یاد شده منجر به بروز هرج و مرج در سال های بعد شد که اتفاقاً زمینه اجتماعی به قدرت رسیدن رضاخان را با حمایت انگلستان، که قدرتی کانونی در نظام جهانی بود، فراهم ساخت. دولت جدید با اتخاذ سیاست ها و اقداماتی سعی در مدرن سازی دولت کرد؛ اقداماتی که قدرت و توان نظامی دولت را افزایش می داد؛ حکام محلی و سایر منابع اقتدار را که در ساخت شبه امپراتوری دولت قاجار میان قدرت مرکزی و توده مردم واسطه و حایل بودند از میان برمی¬داشت؛ منجر به بروز توسعه حاکمیت و بلامنازع شدن قدرت دولت در قلمرو سرزمینی ایران می شد؛ واحدهای اجتماعی را به هم مرتبط می ساخت و نوعی یکپارچگی در سطوح مختلف جامعه به وجود می¬آورد؛ چارچوب ایرانی بودن را مشخص و نوعی هویت همگون و همسان در جامعه ایرانی ایجاد می کرد. با چنین اقداماتی ساختار دولت از دولت قبل متمایز و زمینه برای شکل گیری دولت مطلقه مدرن فراهم شد. شرایط ساختاری جامعه ایران نیز چنین فرآیندی را امکان پذیر می ساخت.
انسان، اسلحه و جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ جامعه بشری توام با جنگ بوده است، تمایز انسان با دیگر موجودات در تسلط بر طبیعت و تسخیر آن است که برای تحقق این تسلط از طریق تعقل اقدام به ابزارسازی کرده است. ابزارسازی زمینه تولید و انباشت سرمایه را فراهم کرده و برای حمایت از این منافع مادی و خواسته های برتری طلبانه، توسط تولید ابزار اقدام به ساختن اسلحه کرده است، تکامل تولید ابزار به همراه تکامل تسلیحات بوده است و جوامع صنعتی با تولید و تجارت اسلحه به اقتصاد خود وجود قوام بخشیده و پشتوانه بازار کار، صنایع فلزی و تسلیحات را فراهم نموده اند. پیش رفت فن آوری و علوم در خدمت قدرت های سیاسی منجر به رقابت بر سر قدرت و سیطره بر جهان شده است که نهایت آن گسترش و تولید تسلیحات کشتار جمعی است.
برنامه های خلع و کنترل سلاح و مقررات بین المللی در کاهش و جلوگیری از جنگ تاثیری نداشته است. پیشنهادات مخالفین جنگ با راه حل تغییر ساختار اجتماعی کافی نیست، هم چنانکه نظریاتی که تلاش در جهت از بین بردن جنگ را بیهوده می دانند، به چالش کشیده می شوند و قابل انتقادند
انقلاب نا تمام از انقلاب تا امروز: بررسی دستاوردها وناکامی های نظام سیاسی ایران
حوزههای تخصصی:
مرسوم است که برای وقوع انقلاب ها یک تاریخ مشخص را بیان می کنند و آن را سالروز آن انقلاب می نامند. اگر مراد از انقلاب یک تغییر سیاسی درون یک نظام سیاسی خاص باشد، اتفاق چندان مهمی رخ نداده است و نباید توقع تغییرات بنیادی در لایه های مختلف جامعه داشت. اما اگر مراد از انقلاب یک تغییر متداوم و تحول در همه عرصه ها و ساحات اجتماعی باشد، باید آن را در یک دوره تاریخی پیش و پس از سالروز انقلاب درک کرد. انقلاب ها که برخاسته از تغییر گرایشات و خواست مردم است، با تغییر نظام سیاسی آغاز و آن گاه آن اراده سیاسی تحول در فرهنگ و علم و سامان اقتصادی جامعه را پی می گیرد. در طی این مسیر، یعنی مسیرِ وضع موجود تا تحقق آرمان، فاصله ای است که با دستاوردها و ناکامی هایی همراه است. در گفتگویی با دکتر محمد صادق کوشکی بررسی دستاوردها و ناکامی ها و فاصله ها با آرمان های انقلاب پرداختیم.
انقلاب در نظریه های انقلاب: بحثی پیرامون گستره مفهومی نظریه های انقلاب و چرخش های تئوریک آن ها پس از انقلاب اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
انقلابات از منظرهای متفاوتی موضوع مطالعه قرار گرفته اند؛ تکثر نظرگاه ها، در حداقلی ترین سطح، مؤید وجود پیش فرض هایی است که اسباب این تنوع است؛ و حداقلی ترین نتیجه این امر آن است که علی السویه بودن ربط یک نظریه با واقعیات و پدیده های متفاوت را مورد تردید قرار می دهد. در واقع هر نظریه ظرفیت تبیینی واقعیاتی محدود را دارد. بنابراین با هر نظریه نمی توان سراغ هر پدیده ای و در هرجا رفت! این امر در مورد انقلاب برجستگی بیش تری می یابد؛ به عبارت دیگر، انقلاب که هر مورد منفرد آن برخاسته از زمینه های منفردی است، نظرگاه خاصی را جهت تحلیل و بررسی طلب می نماید. اما آیا این امر در مورد انقلاب اسلامی ایران نیز صادق است؟ در واقع آیا نظریه های موجود علوم اجتماعی امکان مطالعه انقلاب اسلامی را دارند؟ رویکردهای تحلیل مناسب جهت مطالعه انقلاب اسلامی کدام اند؟ نوشتار حاضر تلاشی در جهت ارائه نگرشی عمومی بر تاریخ و سنخ بندی نظریه های انقلاب در حوزه اجتماعی و سیاسی با توجه به پدیده انقلاب اسلامی می باشد و تأثیر بزرگ ترین انقلاب قرن بیستم بر حوزه اندیشه را تا حدی نمایان می نماید.
تاثیر مؤلفه های هویت ایرانی بر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"قدرت نرم، محصول و برآیند تصویرسازیِ مثبت و کسب اعتبار نزد افکار عمومی جهان است که با بهکارگیری ابزارهایی چون فرهنگ، پیشینه درخشان، آرمان یا ارزش های انسانی به صورت غیرمستقیم بر منافع یا رفتار دیگر کشورها اثر میگذارد. بنابراین، قدرت نرم پدیدهای اجتماعی و مرتبط با مؤلفه های محیطی است که به نسبت سایر ابزارهای سیاست خارجی، بیشترین تاثیرپذیری را از مؤلفه های هویت ملی دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی چگونگی و میزان تاثیر مبانی و اجزای هویت ایرانی بر کارکرد قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران و تعیین مؤثرترین آنهاست. در این راستا، نوشتار حاضر با بهره گیری از رهیافت «سازهگرایی» برای درک رابطه میان هویت ایرانی و قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران، روشی توصیفی داشته و مبتنی بر استدلال و تحلیل است. چنانچه یافته های تحقیق نشان میدهد، در میان مؤلفه های هویت ملی، هویت جدید ایرانی که بر اساس شاخصها و معیارهای حقوقی و انسانی و در عین حال اسلامی در قالب الگوی «مردمسالاری دینی» تعریف میشود، بیشترین تاثیر را بر افزایش قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران دارد. بنابراین، تقویت این بخش از هویت ایرانی، اثربخشیِ بیشتر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران را در جهان و بهویژه در میان ملل مسلمان به دنبال خواهد داشت.
"
روشنفکران ایرانی و مسئله هویت در آیینه بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در جستجوی الگوی هویت در اندیشه روشنفکران ایرانی، ضرورت داشت به این پرسش پرداخته شود که چه عواملی نگاه روشنفکران ایرانی به هویت را تحت تاثیر خود قرار داده است؟ و آیا میتوان توضیحی از تنوع الگوها به دست داد؟ با بهرهگیری از جامعهشناسی معرفت «وبری» و جستار روشی توماس اسپریگنز، تلاش شده تا تحول و تنوع الگوها توضیح و نشان داده شود که چگونه نظریههای متعدد هویتیِ روشنفکران ایرانی، تحت تاثیر بحران زمانه روشنفکران بوده است. چهار الگوی هویتی پدیدآمده در خلال بحرانهای مختلف عبارتند از:
1. الگوی هویتی باستانی بهدستآمده از بحران عقبماندگی
2. الگوی هویتی اسلامی ناشی از بحران انحطاط و گسست معرفت از اندیشه قدسی
3. الگوی هویتی چندگانه منتج از بحران ایدئولوژیگرایی و انعطافناپذیر دانستن فرهنگها و تمدنها
4. الگوی ایرانشهریِ متولدشده از بحران فراموشی جدال قدما و متاخرین و غوطهور شدن در نزاع سنت و مدرنیته.
"
فکر دموکراسی سیاسی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۹ شماره ۲۹
انقلاب اسلامی و دولت وحیانی نبوی: مسیر تکامل دولت و قانون اساسی برای تحقق تام ولایت نبوی
حوزههای تخصصی:
جلال الدین فارسی از چهره های مبارز مشهور در دوران پیش از انقلاب اسلامی، و شاخص ترین و اثرگذارترین کار او حضور در کنار امام راحل در تدوین و انتشار کتاب حکومت اسلامی بوده است. او پس از انقلاب نیز مدتی در فعالیت های سیاسی حضور داشت، اما پس از آن به خلوت رفت و کمتر دیده شد. آشنایی با دیدگاه افرادی که به نحوی از افراد مؤثر در شکل گیری تفکر حاکم بر انقلاب بوده اند، در درک شرایط فکری آن دوران و طرح فکری که برای تحقق عینی و تکامل جمهوری اسلامی ایران در ذهن داشتند، بسیار سودمند و راهگشا به نظر میرسد، چرا که از خلال آن میتوان به چرایی برخی تضادهای ساختاری و فکری کشور پی برد و جهت صحیح حرکت اصلاحی، متناسب با آرمان انقلاب، را دریافت.
مقاله: انقلاب ایران فراتر از معما
حوزههای تخصصی:
انقلاب: تحولات مفهومی یک واژه
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با روش بررسی تاریخی و به صورت روایت تاریخی، تحول مفهومی واژه انقلاب را بحث و بررسی کرده ایم. انقلاب مفهومی پیچیده، چند بعدی و دارای سابقه دیرین در ادبیات، فلسفه و علوم دیگر مانند نجوم است. این مقاله با هدف جست و جوی تاریخی- مفهومی واژه انقلاب، با این فرضیه آغاز شده است که مفهوم انقلاب به معنای دگرگونی پیشرونده اجتماعی و اقتصادی و سیاسی، ثمرة عصر مدرن است. به عبارت دیگر، واژه انقلاب در ادبیات پیش از مدرن معنایی واپس گرایانه دارد و به معنای بازگشت به نقطة آغازین است؛ این واژه از نجوم به حوزه فلسفه، ادبیات و علوم انسانی راه یافته است.