فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۳۳۵ مورد.
بررسى نحوه پوشش خبرى مطالب نهمین دوره انتخابات ریاست جمهورى در تارنماهاى امروز، انتخاب نو، بازتاب و رویداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"گسترش فناورى هاى اطلاعات و ارتباطات دردهه آخر قرن بیستم، تحولات گسترده اى در زندگى آدمى به وجود آورد. این فناورى ها عامل اصلى گذار از جامعه صنعتى به جامعه شبکه اى محسوب مى شوند. در این میان، اینترنت که مثل هوا در همه جاى کره زمین جریان یافته، مرزهاى جغرافیایى را درنوردیده و جامعه جدیدى تحت عنوان «جامعه شبکه اى» شکل داده است که در آن، ابعاد مختلف زندگى انسان، از جمله ابعاد سیاسى، دستخوش تغییر و تحول شده است.
نامزدهاى انتخابات ریاست جمهورى و هواداران آن ها از وسایل مختلفى براى طرح دیدگاه ها و برنامه هاى انتخاباتى خود استفاده مى کنند. در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهورى، فضاى وب به دلیل خارج بودن از حوزه قدرت، امکان تعامل دوسویه، آزادى از زمان و مکان و... به طور بى سابقه ایى مورد توجه قرار گرفت. این مقاله با هدف بررسى نحوه پوشش خبرى نهمین دوره انتخابات ریاست جمهورى در فضاى وب، به تحلیل محتواى مطالب انعکاس یافته در چهار تارنماى بازتاب، رویداد، امروز و انتخاب نو مى پردازد."
اصلاحات ترکیه
منبع:
گفتگو آذر ۱۳۸۲ شماره ۳۸
روستاییان و مشارکت سیاسى در ایران: مطالعه موردى: روستاهاى حومه شهرستان بوشهر (چاه کوتاه، آبطویل، تل اشکى)
حوزههای تخصصی:
" مشارکت سیاسى یکى از معیارهاى توسعه سیاسى به طور خاص و توسعه به طور کلى است و پرداختن به آن مى تواند روشنگر یکى از ابعاد مهم توسعه باشد. هدف از این تحقیق بررسى و شناخت عوامل اجتماعى موثر بر مشارکت سیاسى روستاییان است تا از این طریق برخى از نظریاتى را که تحت عنوان نوسازى مطرح شده است، بتوان در جامعه مورد مطالعه آزمون نمود. برخى از این عوامل که در نظریات دانیل لرنر، اینکلس و اسمیت، رابرت دال، لیپست و هانتینگتن به عنوان عوامل نوسازى کننده جامعه و رواج دهنده اشکال جدید رفتارهاى اجتماعى بیان شده اند عبارتند از: وضعیت اقتصادى، شغل، تحصیلات، ارتباط با شهر، استفاده از وسایل ارتباط جمعى. علاوه بر این برخى عوامل روان شناختى مانند احساس بى قدرتى و اعتماد به دولت نیز مورد بررسى قرار گرفته اند.
فرضیه اصلى تحقیق این است که با بهبود شاخص هاى اجتماعى، مشارکت سیاسى افزایش یافته است. این فرضیه در دو بعد مشارکت سیاسى رسمى و غیررسمى مورد بررسى و سنجش قرارگرفت. روش تحقیق مورد استفاده روش پیمایشى بوده که با استفاده از تکنیک پرسشنامه انجام شد.
جامعه مورد مطالعه سرپرستان خانوارهاى روستایى دهستان حومه شهرستان بوشهر بود. با استفاده از نمونه گیرى چندمرحله اى سه روستاى چاه کوتاه، آب طویل و تل اشکى که معرف سه سطح توسعه یافتگى بالا، متوسط و پایین بودند به طور تصادفى انتخاب شده و از میان این روستاها نسبت به تعیین حجم نمونه مجموعاً به تعداد 250 مورد و توزیع آن ها با توجه به میزان جمعیت هر روستا اقدام شد.
نتایج تحقیق حاکى است که بین دو نوع مشارکت سیاسى رسمى و غیررسمى در خصوص متغیرهاى مورد مطالعه تفاوت قابل ملاحظه اى وجود دارد. به این صورت که مشارکت سیاسى غیررسمى همراه با افزایش سطح تحصیلات، ارتباط با شهر و استفاده از رسانه هاى گروهى افزایش یافته است اما مشارکت سیاسى رسمى تنها در سطح متوسط ارتباط با شهر و تحصیلات ابتدایى بیش تر شده است و پس از آن رو به کاهش داشته است. از طرف دیگر مشارکت رسمى همبستگى بسیارى با اعتماد به دولت داشته و هر چه اعتماد به دولت بیشتر بوده، مشارکت سیاسى رسمى بیش تر شده است. در حالى که رابطه معنى دارى بین این عامل و مشارکت سیاسى غیررسمى به دست نیامد. این موضوع نشان مى دهد که مشارکت سیاسى غیررسمى بیش از جنبه رسمى مشارکت مرتبط با شاخص هاى توسعه و تایید کننده نظریات نوسازى است. در صورتى که ساختار سیاسى و عوامل محیطى در مشارکت سیاسى رسمى نقش زیادى دارند.
"
نگرش جوانان نسبت به مشارکت زنان در سطح برگزیدگان سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"میزان مشارکت زنان در عرصههای مختلف اجتماعی به ویژه سطح برگزیدگان سیاسی یکی ازشاخصهای توسعه و نوسازی سیاسی است. در این تحقیق علاوه بر مرور تاریخچه مشارکت زنان در سطح نخبگان در عرصه ملی و بینالمللی، اولویتهای ارزشی و نگرش دختران و پسران جوان نسبت به مشارکت سیاسی زنان در سطح نخبگان نیز بررسیشده است. پژوهش حاضر از نوع پیمایش و اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. نتایج تحقیق حاکی از این است که: 1- اگر چه جو حاکم بر اولویتها و خواستههای جوانان، مادی است اما پسران بیشتر از دختران، مادی فکر میکنند2- بین جنسیت و نگرش نسبت به مشارکت زنان در سطح نخبگان سیاسی رابطه وجود دارد به نحویکه فقط 7/15 درصد از پسران با مشارکت سیاسی زنان در سطح نخبگان موافقبوده و بقیه، نگرش مخالف و یا متوسط داشتهاند.3- 7/57 درصد از دختران با مشارکت سیاسی زنان در سطح برگزیدگان موافقند (به خود آگاهی مدنی رسیدهاند) و1/13درصد مخالفاند.4-میتوان با معادله رگرسیونی زیر، نگرش جوانان را نسبت به مشارکت زنان در سطح نخبگان سیاسی(Y) پیش بینی کرد: (جنسیت)96/13+(اولویت ارزشی)75/0+61/19=Y
"
پراکندگی نیروهای دموکراتیک
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران احزاب
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
سیاست و گفتگو
تحولات نهاد حکمروایی محلی و منطقه ای در ایران از قاجار تا کنون مطالعه موردی: بیخه جات فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات نهاد حکمروایی محلی و منطقه ای در ایران، در ارتباط با شرایط اجتماعی- سیاسی جامعه موضوعی است که تاکنون در پژوهش های اجتماعی- تاریخی مورد توجه قرار نگرفته است. این پژوهش با رویکرد منحصربفرد نگری، با روشی ترکیبی از نظریه مبنایی و تاریخ شفاهی، در محدوده بیخه جات فارس موضوع یاد شده را مورد مطالعه قرار داده ، و نتایج آن نشان می دهد که، نهاد حکمروایی محلی و منطقه ای و شرایط عمومی اجتماعی- سیاسی در بیخه جات، از یک سو با شرایط ویژه منطقه خود مرتبط بوده، و از دیگر سو، از شرایط اجتماعی- سیاسی کلان کشور تأثیر پذیرفته است، که در قالب دو الگوی حاکمیت نامتمرکز (از دوره قاجار تا حدود 1313 خورشیدی و از شهریور 1320 تا 1327 خورشیدی) و حاکمیت متمرکز سیاسی (دولت مدرن) (از حدود 1313 تا شهریور 1320 و از 1327 خورشیدی تاکنون) قابل تقسیم است. گسست اصلی نیز مربوط به پیدایش دولت مدرن است، که با برچیده شدن حکومت های محلی مواجه می شویم، و از آن پس، تحولات حکمروایی محلی تابع صورتبندی قدرت در دولت مدرن است. نتیجه دیگر حاصله، تفاوت در تاریخ تشکل یابی حاکمیت نامتمرکز و دولت مدرن در بیخه جات و تهران است، که ضرورت لحاظ کردن زمان های تاریخی و زمانمندی های چندگانه پدیده ها در نظریه پردازی از دولت در ایران را نشان می دهد.
سیادت و جنسیت؛ بررسی مفهوم سیادت در دو نسخه خطی نویافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم نیازمند بررسی در تاریخ اسلام و ایران، به ویژه در دورة صفوی، مفهوم سیادت است. گرچه این مفهوم از آغاز تا دورة صفویه مسیری انقباضی (هاشمی، طالبی، علوی، و فاطمی) طی کرد، دربارة انتساب سیادت (پدری یا مادری) دیدگاه های تازه ای نیز پدید آمد. نگارندگان این مقاله موفق شدند دو رساله به نام های الاشراف علی سیادة الاشراف تألیف سیدحسین بن مجتهد کرکی (د 1001ق) و رسالة فی اولاد البنات یا اثبات سیادة اولاد الاناث تألیف سیداحمد بن زین العابدین علوی عاملی (د 1060ق) را بازشناسی کنند که نویسندگان آن ها درصددند ره یافتی متفاوت با گفتمان غالب عصر خویش دربارة انتساب سیادت ارائه دهند. هم چنین در این پژوهش برآنیم ضمن بازشناسی و معرفی این دو نسخة خطی با تکیه بر تحلیل تاریخی مفهومی و متنی نسخ فوق به بررسی اندیشه های مؤلفان آن دربارة مفهوم سیادت بپردازیم.
بررسی تطبیقی نقش ناکارآمدی دستگاه سرکوب در انقلاب های عربی: مطالعه موردی تونس، مصر، لیبی و یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی نقش دستگاه سرکوب در انقلاب های عربی سال 2011 به انجام رسیده است. در این سال چهار رژیم عربی (تونس، مصر، لیبی و یمن) یکی پس از دیگری از هم فروپاشید، اما برخی دیگر نظیر بحرین، مراکش، الجزایر و اردن با وجود این که با اعتراضات گسترده مردمی مواجه شدند، ولی رخداد انقلاب را تجربه نکردند. شروط علّی مشترک چندی در فروپاشی این رژیم های سیاسی یا آن چه به عنوان انقلاب های عربی شناخته می شود، مؤثر بوده است. این تحقیق با توجه به تجارب انقلاب های پیشین و انتظار برآمده از دستگاههای نظری انقلاب، بدنبال بررسی یکی از تعیین کنند ترین علل وقوع انقلاب هاست و در صدد است تا به این پرسش پاسخ دهد که آیا عامل «ناکارآمدی دستگاه سرکوب» و به طور مشخص ارتش، در وقوع انقلاب های عربی مؤثر بوده است؟ نتایج این تحقیق از طریق مقایسه چهار مورد انقلابی (تونس، مصر، لیبی و یمن) و دو مورد غیرانقلابی (الجزایر و مراکش) با استفاده از روش تطبیقی و با کمک تکنیک اختلاف میل نشان می دهد که عامل ناکارآمدی دستگاه سرکوب در هر چهار مورد انقلابی مشترک بوده است و کشورهای عربی که با وجود مشابهت ها با کشورهای فوق، واقعه انقلاب را در سال 2011 تجربه نکردند، فاقد شرط یادشده بوده اند و بنابراین حضور و غیاب این عامل در وقوع/ عدم وقوع این انقلاب ها تعیین کننده بوده است.