فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۳۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
" این مقاله به بررسى تحولات ذهنى و عینى پدید آمده در عرصه گفتارهاى جارى در عرصه بین المللى مى پردازد و مى کوشد که نسبت میان نظم هاى گفتارى را در عرصه هاى فکرى و فرهنگى با ارتباطات نشان دهد. مدعاى اصلى این است که اگر جهان به سوى «گفت و گو» رو آورده و ایده گفت و گوى تمدن ها مورد اقبال قرار گرفته است، پیدایى این رویکرد، خود، مسبوق به وقوع دگرگونى هایى در عالم ذهن و عین است.
براى نیل به این مهم سعى شده است که در بعد ذهنى، اندیشه فیلسوفان و متفکران برجسته گفت وگو یعنى گادامر، باختین، هابرماس، و اجتماع گرایانى همچون مک اینتایر و رولز مورد بررسى قرار گیرد و سهم اندیشه هر یک در پیشبرد و توسعه مفهوم گفت و گو نشان داده شود.
در بعد عینى، گفتارهاى تولید شده در سه دهه پایانى سده بیستم در یونسکو با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادى، واکاوى و نشان داده مى شود که در دهه 1970 که دوره اول این پژوهش را تشکیل مى دهد، گفتمان «توسعه و پیشرفت» گفتمان غالب است. توسعه عادلانه و توام با جنبه هاى انسانى گفتمان و محوریت داشتن دولت ـملت ها و واحدهاى ملى در بازى هاى بین المللى از مشخصه هاى دوره اول به شمار مى رود.
در دهه 1980 یا دوره اى که تاریخ نگاران آن را دوره دومین جنگ سرد جهانى نامیده اند، یک چرخش پارادایمى از توسعه به گفت وگو روى مى دهد، که شباهت هاى زیادى با روایت هاى هابرماس از گفت وگو دارد. از جمله ویژگى هاى این دوره مى تون به فاصله گیرى از دوگانه سازى هاى دوران جنگ سرد و گفتمان توسعه، خوش بینى نسبت به ظهور یک جامعه جهانى صلح آمیز و توام با گفت وگو، تکیه بیش تر بر افراد و مردمان در کنار کشورها و دولت ـ ملت ها و تکیه قابل توجه به وجوه فرهنگى توسعه در مقابل رجوه صرفاً اقتصادى نام برد.
بالاخره در دهه 1990 که زوال دوران دوقطبى است، با تکثریافتن بازیگران فرهنگى و رواج الگوهاى جمع گرایانه، گفت وگوى میان ملت ها و فرهنگ هاى متکثر مجال مطرح شدن یافت. در این دوره اگرچه همچنان گفت وگو شاکله ارتباط اجتماعى بوده است اما این گفت وگو از مبانى لیبرالى فاصله گرفته و به مبانى نظرى تازه اى متکى شده است که مى توان آن ها را به نظریه هاى «اجتماع گرایان» نزدیک دید.
مطالعه تحول ساختارهاى گفتمانى در این پژوهش نشان مى دهد که گفتارهاى جارى در عرصه بین الملل طى سه دهه پایانى سده بیستم، با تاثیرپذیرفتن از فن آورى هاى نوین ارتباطى از صورت بندى هاى فردگرایانه به سوى صورت بندى هاى جمع گرایانه و از تکیه بر سطح دولت ـ ملت ها به سوى سطوح فراتر و فروتر از دولت ـملت یعنى نهادهاى مدنى و بین المللى (سطوح تمدنى و فرهنگى) تحول یافته و همین تحول امکان طرح و تقویت نظرى ایده «گفت وگوى تمدن ها» را فراهم کرده است.
"
افریقای جنوبی درگذر زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افریقای جنوبی کشوری است پیشرفته که می تواند در شرایط تحریم ایران به کشور ما کمک کند. ایجاد ارتباط و درک متقابل به شناخت گذشته این کشور بستگی دارد. در سال 1652 هلندی تبارها سلطه خود را در این کشور گسترش دادند تا در سال 1800 امپراتوری انگلستان آن منطقه را جزء مستعمرات خود خواند و هلندی ها را به شمال راند. هر دو گروه سفید (هلندی و انگلیسی) به اقتضای منافع خود به طور مجزا با سیاهان می جنگیدند و سرزمین های آنها را می گرفتند. مخصوصاً انگلیسی ها مهم ترین قبیله آن کشور (زولو) را ریشه کن کردند. هربار که هلندی ها به منابع و منافعی می رسیدند، انگلیسی ها به آنها حمله می کردند و آن منابع را از چنگ آنها بیرون می آوردند که آخرین آن پس از کشف معادن طلا و زمرد در شمال بود. در عین حال از سال 1910 به بعد به تدریج هر دو گروه سفید با روش های دموکراتیک با هم متحد شدند و در نتیجه افریقای جنوبی به یک کشور قوی پیشرفته تبدیل شد. اما سفیدان، سیاهان را به حد افراط مورد استثمار قرار داده و ضمن بهره گیری از آنها در معادن، آنها را در شهرک های سیاهان به دور از امکانات اولیه (نظیر آب و برق) محصور کرده بودند. استثمار بیش از حد سیاهان از یک طرف و اتفاقات بین المللی (نظیر آزادی خواهی سیاهان در امریکا) فشار بر روی نظام سیاسی سفیدان را افزایش داد تا جایی که آنها مجبور شدند به یک انتخابات با حضور سیاهان تن در دهند با این امید که آرای سفیدان بیشتر خواهد بود، اما نتیجه معکوس شد.
انقلاب اسلامی ایران ، سنت و تجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصول گرایی به معنای برساختن هویتی برای یکسان سازی رفتار فردی و نهادهای جامعه با هنجار هایی است که برگرفته از احکام خداوند هستند. هدف اصلی گفتمان اصالت اسلامی بازگشت به ریشه ها و اصول اسلامی بر طبق سنت پیامبر اسلام می باشد. اصول گرایی به معنای پشت کردن به مدرنیته وجهان تجدد نیست. درواقع، گفتمان اصالت در صدد مقابله با دو جریان تحجرگرایی و تجددگرایی افراطی است. برخلاف سنت گرایان و روشنفکران مذهبی که با دغدغه خلوص و تقدس دین و با نگاه حداقلی وانفعالی، دین را به گونه ای تعبیر می کنند که در مواجهه با امورات معیشتی و دنیایی قرار نگیرد و اساسا حوزه دین را در امور آخرتی و معنوی محدود می کنند، گفتمان اصالت اسلامی دغدغه خلوص و توانمندی دین را با هم مد نظر خود قرار می دهد و درصدد پیوند میان سنت و تجدد ـ دنیا و آخرت ـ برمی آید.
شَبح «انقلاب مخملی» در ایران
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاش دارد با مطالعة شرایط مشترک مؤثر در وقوع انقلاب های مخملی در کشورهای هدف، با استفاده از رهیافت روش «توافق» جان استوارت میل، به مؤلفه های عِلّی مشترک دست یابد. جنبش های اجتماعی، نهادهای مدنی، احزاب، فرهنگ سیاسی حاکم بر جامعه، ساختار و موقعیت ملی و بین المللی دولت حاکم و میزان مداخلة قدرت های هژمونیک، هر کدام در تحقق انقلاب های مخملی نقش تعیین کننده ای دارند. در این پژوهش، با استفاده از نظریه های جنبش های اجتماعی کلاسیک و جدید، نظریه های رفتار جمعی، نظریه های انقلاب، و نیز در پرتو تحلیل تطبیقی، نقش و جایگاه مؤلفه های تأثیرگذار در انقلاب های مخملی در کشورهای هدف و وضعیت همان مؤلفه ها در شرایط اجتماعی و سیاسی جامعة ایران مورد مقایسه قرار گرفت. فقدان اعتماد و روحیة کار جمعی در فرهنگ سیاسی جامعه ایرانی، منع گسترش نهادهای مدنی، تجربة ناکام نوسازی معلول عدم آمادگی جامعة ایران برای پذیرش تغییرات بنیادی، جایگاه بی ثبات احزاب در ساخت سیاسی، وجود سطحی از انسجام ملی در جامعه، فقدان اپوزیسیون منسجم و قدرتمند، عمق نفوذ استراتژیک ایران در منطقه و اقتدار سیاسی ـ نظامی دولت، جملگی شاخص ها و مؤلفه هایی هستند که در شرایط موجود احتمال انقلاب مخملی را در ایران منتفی می سازند. از سویی، حضور پتانسیل های تهدیدکننده ای چون چالشگری ایران علیه منافع آمریکا و اسرائیل در منطقه، ضعف حوزة عمومی و نهادهای مدنی، تراکم شکاف های اجتماعی ـ سیاسی، برخورد جناحی و سلیقه ای جناح حاکم با رقیبان سیاسی اش درون نظام، اقتصاد تک محصولی، افزایش میزان تورّم، کاهش سطح اشتغال و افزایش جمعیت جوان کشور، مؤلفه های تهدیدکننده ای است که در شرایط حضور یا فقدان یک عامل ناشناخته (x)، ممکن است زمینه ای برای ظهور انقلاب مخملی در ایران باشد.
مطالعه تأثیر اندازه دولت بر شاخص توسعه انسانی در طی سه دهه پس از انقلاب (1357-1387)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مطالعه تأثیر اندازه دولت بر شاخص توسعه انسانی در طی سه دهه گذشته در ایران می پردازد. ازآنجاکه طی این سه دهه هزینه های دولت به موازات شاخص توسعه انسانی روند افزایشی داشته است، این تصور به وجود آمده که ماهیت رفاهی دولت رو به گسترش بوده است. با وجود این، نتایج الگو های اقتصادسنجی نشان می دهد که هرچند افزایش هزینه های سرمایه ای (عمرانی) بر شاخص توسعه انسانی تأثیر مثبت داشته، رشد هزینه های مصرفی (جاری) نه تنها دارای تأثیر مطلوبی نبوده، بلکه در طی زمان اثر منفی آن بر این شاخص گذاشته است. به علاوه، نتایج تحلیل داده ها نشان داد که دولت در ایران از الگوهای بودجه پیشنهادی سازمان ملل تبعیت نمی کند و ادعای دولت درباب توسعه و ارتقای کیفیت زندگی در حد شعار بوده است. همچنین تحقیق آشکار ساخت که عوامل دیگری چون رشد جمعیت نیز بر سیر صعودی شاخص توسعه انسانی مؤثر بوده است.
گرایش دانشجویان بلوچ به هویت ملی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده است پاسخی علمی به این پرسش ارایه شود که گرایش دانشجویان بلوچ به هویت ملی چگونه است و چرا؟ فرضیه اصلی این است که گرایش دانشجویان بلوچ به هویت ملی یعنی احساس تعلق، تعهد و وفاداری آنان به سرزمین، ملت و دولت ایران با ویژگی های فردی و موقعیت دانشجویان، و تعاملات اجتماعی آنان با گروه های اجتماعی و ورودی های حاصل از این نوع تعاملات نظیر احساس رضایت از زندگی دانشجویان رابطه دارد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که دانشجویان بلوچ نسبت به برخی از مولفه های هویت ملی به پروژه سرزمین و ملت ایران گرایش مثبت نسبتا بالا ولی نسبت به مولفه سیاسی آن یعنی دولت بی تفاوت اند. در تحلیل نهایی متغیر میزان رضایت دانشجویان از تحصیل، کار و زندگی در ایران برجستگی خاصی پیدا کرد. به طوری که در تبیین و پیش بینی گرایش دانشجویان به هویت ملی بالاترین سهم را به خود اختصاص داد. یافته های نظری این پژوهش ضمن تایید رابطه هویت جمعی جوانان با برخی از متغیرهای مورد توجه در دیدگاه های جامعه شناسی خرد، ضرورت توجه به متغیرهای کلان و تلفیق این دو دسته از متغیرها را در قالب یک چارچوب مفهومی تلفیقی و جامع آشکار نمود.
مروری بر ظهور و سقوط پدیده «خلق عرب» 58 - 1357
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
نقد کتاب"دولت ها و ایدولوژی هاو انقلاب های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این کتاب به برسی آن زمینه های سیاسی و اجتماعی می پردازد که بین سال های 1979 تا 1986 در سه کشور ایران، نیکاراگوئه و فیلیپین وقوع انقلاب را موجب شدند. به گفته نویسنده، این اثر اولین مطالعه تطبیقی درباره انقلابات در این سه کشور است. بر این اساس عمده توجه نویسنده بر گروه های تاثیر گذار اجتماعی در این سه کشور از جمله دانشجویان، روحانیت، کارگران و سرمایه داران متمرکز می شود، ضمن آن که تحلیلی از ایدئولوژی های موثر و منافع کنشگران اجتماعی عمده عرضه می شود. پارسا از این رهگذر اساسا می کوشد نظریه های رایج در مورد انقلاب اجتماعی را به چالش بکشد و یک مدل بدیل در این باره ارایه نماید که در آن متغیرهای دیدگاه های مختلف در ترکیب با هم مد نظر قرار می گیرند.
سیاست و ادبیات
انقلاب در نظریه های انقلاب: بحثی پیرامون گستره مفهومی نظریه های انقلاب و چرخش های تئوریک آن ها پس از انقلاب اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
انقلابات از منظرهای متفاوتی موضوع مطالعه قرار گرفته اند؛ تکثر نظرگاه ها، در حداقلی ترین سطح، مؤید وجود پیش فرض هایی است که اسباب این تنوع است؛ و حداقلی ترین نتیجه این امر آن است که علی السویه بودن ربط یک نظریه با واقعیات و پدیده های متفاوت را مورد تردید قرار می دهد. در واقع هر نظریه ظرفیت تبیینی واقعیاتی محدود را دارد. بنابراین با هر نظریه نمی توان سراغ هر پدیده ای و در هرجا رفت! این امر در مورد انقلاب برجستگی بیش تری می یابد؛ به عبارت دیگر، انقلاب که هر مورد منفرد آن برخاسته از زمینه های منفردی است، نظرگاه خاصی را جهت تحلیل و بررسی طلب می نماید. اما آیا این امر در مورد انقلاب اسلامی ایران نیز صادق است؟ در واقع آیا نظریه های موجود علوم اجتماعی امکان مطالعه انقلاب اسلامی را دارند؟ رویکردهای تحلیل مناسب جهت مطالعه انقلاب اسلامی کدام اند؟ نوشتار حاضر تلاشی در جهت ارائه نگرشی عمومی بر تاریخ و سنخ بندی نظریه های انقلاب در حوزه اجتماعی و سیاسی با توجه به پدیده انقلاب اسلامی می باشد و تأثیر بزرگ ترین انقلاب قرن بیستم بر حوزه اندیشه را تا حدی نمایان می نماید.
مفهوم و مصداق آگاهی ملی در تاریخ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های اساسی هر ملت که نقش بارزی در تعیین هویت ملی آن جامعه دارد، آگاهی ملی است. ملت ایران نیز در زمره ملت هایی است که همواره دارای نوعی آگاهی ملی بوده که در فراز و نشیب تاریخ به مثابه سپهری در برابر هجوم های خارجی عمل کرده است. مصداق آگاهی ملی همواره در آثار فرهنگی و تمدنی ملت ایران متبلور شده است؛ به طوری که همین مفهوم، نقش اساسی در پیدایش کلمه «ایران» داشته و همچون ابزاری بوده است که گروه های مختلف مردم ایران همواره بدان تمسک جسته اند. یکی دیگر از کارکردهای آگاهی ملی، نقش آشکار آن در پیدایش ملیت خواهی ایرانی در مسیر تاریخ بوده است. در این ملیت خواهی همه اقوام ایران شرکت داشته اند؛ گرچه سهم هر کدام متفاوت بوده است. تاکید کلام اینکه، اقوام مختلف ایران مفهوم آگاهی ملی را در یک قالب کلی، یعنی ایران تصور کرده اند نه در تعارض با آن. به همین سبب نهضت های اقوام ایران، به خصوص در دوره معاصر به مفهوم موضع گرفتن علیه سایر اقوام ایران نبوده، بلکه در بیشتر موارد یا زاییده تحریکات اجنبی ها بوده است یا شورشی علیه سیاست های غلط حکومت وقت. در پیوند با این موضوع باید اذعان کرد که زبان ها و لهجه های محلی در ایران هیچ گاه کارکردی مستقل نداشته و مانند زیر مجموعه زبان فارسی عمل کرده اند. این مساله هرگز به معنای اعمال فشار از سوی فارس زبانان نبوده است، بلکه فرآورده تحول تاریخی در درون «ملت واحد» است؛ به عبارت دیگر به گواه منابع تاریخی، وجود آگاهی ملی در نزد اقوام ایران باعث پیوند آگاهانه و دوستانه آنان در طول تاریخ بوده است.
چرا ایران انقلابی بوده است (چند شهری بودن شورش ها و انقلاب های ایران)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی انقلاب
تاملاتی نظری در مورد دموکراسی در ایران کنونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله جهت درک و تبیین دموکراسی خواهی ایرانیان یک "طرح نظری" پیشنهاد شده است. این طرح نظری علل ساختاری را برای تبیین دموکراسی کافی ندانسته و تکیه بر علل "ارادی" را برای توضیح دموکراسی لازم می داند. از این رو این مقاله در ابتدا کوشش کرده علل معرفی شده در نظریه های جامعه شناختی دموکراسی را معرفی کند؛ سپس با الهام از روش شناسی ریمون بودون و بر مبنای یک رویکرد ترکیبی - با تفکیک علل ساختاری- زمینه ای از علل ارادی و مؤثر، طرح نظری خود را معرفی کند. هدف از این "طرح نظری" یافتن پاسخی روشن درباره روند دموکراسی خواهی ایرانیان است.