فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۳۳۵ مورد.
انقلاب یا اصلاحات
اسطوره سیاست
حوزههای تخصصی:
مقاله «اسطوره سیاست» با عنوان فرعی «ساخت اجتماعی واقعیت سیاسی» به یک آموزه جامعه شناختی اشاره دارد. این آموزه لایه سیاسی ذهن ایرانی را به عنوان پوسته واقعیت اجتماعی در نظر می گیرد؛ از این رو، واقعیت اجتماعی چندین لایه دارد، و هسته آن فروپوشیده است. نوشتار حاضر می کوشد آموزه یاد شده را با نگاهی تبارشناسانه به چالش درکشد.
بررسی و تحلیل جامعه شناسی تطبیقی رویکردهای ایرانی و غربی به جامعه مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر، که به روش مطالعه کتابخانه ای و با تکنیک مقایسه ای انجام شده است، معرفی و تجزیه و تحلیل جامعه شناسانه شباهت ها و تمایزهای رویکردهای ایرانی با رویکرد غربی به جامعه مدنی است. به این منظور، اجزاء، مفاهیم و مؤلفه های جامعه مدنی نزد هر دو رویکردهای غربی و ایرانی بر اساس دیدگاه های صاحب نظران شان با یکدیگر مقایسه شدند.
در حال حاضر، چهار رویکرد به جامعه مدنی غربی وجود دارد: رویکرد لیبرالی،[1] جمع گرایانه،[2] جمهوری خواهانه[3] و گفت و گویی[4]. بر اساس رویکردهای غربی، جامعه مدنی از سه عنصر فضای عمومی، سازمان های غیر دولتی و جنبش های اجتماعی تشکیل می شود و دارای مؤلفه هایی است: آزادی (مثبت ومنفی)، برابری، عقل جمعی، خیر عمومی، تکثرگرایی، خود مختاری، استقلال از دولت، مدنیت، حقوق شهروندی.
دو رویکرد به جامعه مدنی در ایران وجود دارد: جامعه مدنی لیبرال و جامعه مدنی دینی که رویکرد دینی به دو گروه مخالفان و موافقان سازگاری جامعه مدنی با دین تقسیم می شود. مخالفان بیشتر اختلافات جامعه اسلامی (ولایی) با جامعه مدنی (غربی) در شاخص هایی مانند: آزادی، برابری، اصل بیشتریت، انسان، قانون گذاری، دولت، رابطه مردم و دولت، تکثرگرایی و تساهل و تسامح را معرفی می کنند بر عکس، موافقان بر اشتراکات جامعه مدنی دینی و غربی در شاخص هایی مانند: حوزه عمومی مستقل، نهادها و سازمان های مدنی، تکثرگرایی، قانون مندی، عقل جمعی، حقوق شهروندی، حقوق اقلیت ها و رعایت شأن انسانی تاکید می ورزند. در رویکرد لیبرال به جامعه مدنی، جامعه مدنی دارای اجزاء، مولفه ها و مفاهیمی مانند: سازمان های غیردولتی، جنبش های اجتماعی، حوزه عمومی، افکار عمومی، خرد جمعی، اقتصاد آزاد و دولت قانون است که در جامعه ایرانی اجرا شدنی است.
الگویی برای بررسی نقش دولت در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ارتباط تغییرات گفتار و عمل کرد دولت های جمهوری اسلامی را با تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در طول سه دهه پس از انقلاب اسلامی بررسی کرده ایم. مسئله اصلی پژوهش، دگرگونی های دولت ها به گفتارهای مخالفشان است و پرسش این است که چگونه می توان این تحول ها را توجیه کرد. در پاسخ به این پرسش، روایت ها و تحلیل های تاریخی را با ارجاع به الگویی سه سطحی بررسی کرده ایم تا ساختار حکومت، ارتباط خرده نظام ها و روح کنش متقابل مرتبط شوند. در سطح بیرونی، تغییرات دولت ها را با روایت حسین بشیریه در ساختار سه گانه حکومت ایران پی گرفته ایم؛ در سطح میانی، به برداشت مسعودکوثری از نظریه پارسونز در آسیب شناسی چیرگی خرده نظام سیاسی و در سطح درونی، به تفسیر تنهاییو عبدی از کنش متقابل افراد و مفهوم مراحل تکامل جوامع هربرتمید توجه کرده ایم. به جای روی دادها، از روایت ها و تحلیل های موجود به عنوان شواهد الگو استفاده کرده ایم.
درنتیجه، تغییرات ایدئولوژیک دولت در بستری از چیرگی خرده نظام سیاسی، عامل مهمی در تحول اجتماعی ایران دانسته شده و کنش فردی، تعمیم نیافته ارزیابی شده است. با این نگاه، برای پیش گیری از تحولات اجتماعی واگرا، کم رنگ کردن نقش دولت در تحولات اجتماعی با سیاست زدایی از خرده نظام های دیگر و آزادسازی کنش های اجتماعی از ملاحظات ایدئولوژیک را پیش نهاد کرده ایم.
تنوع قومی و تمامیت ارضی ایران سازگاری داخلی و مخاطرات منطقه ای
منبع:
گفتگو مهر ۱۳۸۴ شماره ۴۳
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفوی اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران اقوام در ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
مقالات ویژه: سنت و سیاست
حوزههای تخصصی:
نقش قومیت در رفتار انتخاباتی اجتماعات چندقومیتی (مورد مطالعه: شهرستان بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، نقش قومیت و هویت قومی را بر رفتار انتخاباتی شهروندان بجنوردی بررسی کرده است. مطالعه برپایه نظریات نخبه گرا، شکاف های اجتماعی، هویت اجتماعی، دلبستگی گروهی، انتخاب عقلانی، رقابت و نظریه استعمار داخلی استوار است. مطالعه روی 367 نفر از شهروندان بجنوردی از اقوام مختلف اجرا شد که این حجم نمونه به نسبت اقوام ساکن در شهر تخصیص پیدا کرده است. رفتار انتخاباتی شهروندان با متغیر الگوی رأی دهی قومی سنجیده شد که نتایج نشان می دهد میانگین الگوی رأی دهی قومی، 7/34 (در بازه 0 تا 100) است. همچنین میانگین هویت قومی پاسخگویان 6/58 است. بررسی رابطه بین ابعاد هویت قومی با متغیر وابسته نشان می دهد ابعاد اجتماعی، سیاسی و قوم مداری، رابطه ای معنی دار و مثبت با الگوی رأی دهی قومی داشته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد در مدل رگرسیونی چندمتغیره در مدل نهایی، متغیرهای مطالبات قومی، احساس مشروعیت نظام سیاسی و هویت قومی، رابطه ای معنی دار با الگوی رأی دهی قومی داشته اند. همچنین بررسی مدل پژوهش با مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد متغیرهای احساس نابرابری اجتماعی، مصرف رسانه ای، رضایت اجتماعی و احساس مشروعیت نظام سیاسی به همراه میزان تعاملات با سایر اقوام با تأثیر بر هویت قومی و درنهایت شکل گیری مطالبات قومی بر الگوی رأی دهی قومی تأثیر می گذارند.
بررسی تغییرات اقلیمی به عنوان تهدیدی جدید علیه صلح و امنیت بین المللی در دوران پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایان جنگ سرد، فصلی نو در نگرشهای امنیتی جهان گشود و بازنگری در مفهوم «تهدید و امنیت» را ضروری ساخت. این بازنگری منجر به زایش و رشد رویکردها به امنیت بین المللی گردید که بر خصلت چند بعدی امنیت و عوامل شکل دهنده و تهدید کننده آن تأکید می کنند. در پاردایم جدید، در کنار متغیرهای نظامی و سخت افزاری، مولفه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و محیط زیستی به عنوان عواملی در نظر گرفته می شوند که می توانند به عنوان تهدیدی علیه امنیت بین المللی عمل کنند. تغییرات اقلیمی به عنوان یکی از مهم ترین و پیچیده ترین چالشهای بین المللی در عصر جهانی شدن است. این تغییرات کوچک در دمای زمین می تواند منجر به خطر بالقوه ای در تغییرات آب و هوایی کره زمین شود. زندگی ما امروزه به تغییرات اقلیمی بستگی دارد. در صحنه بین الملل به مرور آثار این تهدیدات در روابط بین کشورها مشاهده می شود. به عنوان مثال ﺟﻨﮓ دارﻓﻮر را ﻣﯽﺗﻮان به عنوان اوﻟﯿﻦ درﮔﯿﺮی در ﺣﻮزه ﺗﻐﯿﯿﺮات اﻗﻠﯿﻤﯽ داﻧﺴﺖ. این تهدیدات علاوه بر بروز تنشهای اجتماعی، نا آرامی های سیاسی و مخاصمات خشونت آمیز را نیز به دنبال خواهد داشت. این موضوع فراتر از دستورکارهای بین المللی در قالب کنوانسیون چارچوبی سازمان ملل متحد و پی گیری های شخص دبیرکل و بررسی های هیئت بین الدولی تغییرات اقلیمی در شورای امنیت به عنوان تهدیدی علیه صلح و امنیت بین الملل شناخته شده است.
پازل «جریانها» تحلیلی بر جریانهای فکری و فرهنگی ایران معاصر
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی کلیات جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی فرهنگ
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
اقوام ایرانی و مسئله وجود خارجی آنها
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران اقوام در ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی قوم شناختی قومیت ها
مقایسه زمینه های وقوع انقلاب اسلامی ایران و انقلاب مصر براساس مدل نظری جان فوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مقایسه زمینه های وقوع انقلاب اسلامی ایران و انقلاب مصر براساس مدل نظری جان فوران می پردازد. سعی بر آن است تا به این پرسش پاسخ داده شود که شباهت ها و تفاوت های انقلاب ایران و مصر چه بوده است که انقلاب ایران پیروز شد و همچنان ادامه دارد، اما انقلاب مصر پس از پیروزی نتوانست ادامه پیدا کند؟ پشتوانه نظری این مقاله مدل ترکیبی انقلاب های اجتماعی جهان سوم جان فوران است. بر طبق این مدل عوامل ساختاری متعددی بر وقوع انقلاب های اجتماعی مؤثر است که این عوامل شامل 1. توسعه وابسته،2. حکومت سرکوبگر، انحصارگرا و متکی به شخص، 3. شکل گیری و تبلور فرهنگ های سیاسی مقاومت و بحران انقلابی، همراه با 4. رکود اقتصادی، 5. ارتباط باز با نظام جهانی است. روش مورد استفاده در این پژوهش روش کیفی از نوع تحلیل اسنادی و همین طور مقایسه تاریخی است. نتایج حاکی از آن است که طبق مدل انقلاب های اجتماعی جهان سوم جان فوران همه عوامل مطرح شده در این مدل در وقوع دو انقلاب ایران و مصر دخیل بوده اند.
واکاوی موانع فرهنگی توسعه سیاسی در ایران (عصر پهلوی دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو در صدد واکاوی و پاسخگویی به این سؤال اساسی بر آمده است که موانع عمده فرهنگی که در دوره پهلوی دوم سبب عدم دستیابی جامعه ایران به توسعه سیاسی گردید، چه بوده است؟ و مهم ترین آنها کدام اند؟ این پژوهش با الهام از رویکرد وبری در اهمیت فرهنگ و همچنین رویکرد نوسازی بازنگری شده اینگلهارت و با به کارگیری روش تحقیق تاریخی و اسنادی، با مراجعه به کتابخانه های حقیقی و مجازی و بررسی کتب و اسناد معتبر مرتبط با موضوع تحقیق از طریق فیش برداری به جمع آوری و تحلیل و فراتحلیل اطلاعات تاریخی و پژوهش های جامعه شناسی مرتبط با موضوع تحقیق اقدام شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که فرهنگ استبدادی حاکم بر جامعه و نظام سیاسی حاکم وقت و مدیریت اقتدارگرایانه پهلوی دوم بر نهادهای مختلف جامعه و سرکوب جامعه مدنی و انحلال احزاب سیاسی و تشکل های اجتماعی و فرهنگی منتقد وابسته به طبقه متوسط و قطع جریان روشنفکری پویا و آزاد به عنوان مهم ترین موانع فرهنگی توسعه سیاسی در آن دوره محسوب می شود و همچنین فقدان نگرش علمی و عقلانی، روحیه پرسشگری و نقد در جامعه، ضعف جامعه مدنی، حضور قوی باورهای خرافی سنتی در متن جامعه، فقدان فرهنگ گفت و گو، نبود یک جریان روشنفکری اصیل، آزادی خواه ملی و فقدان مطبوعات منتقد و اعمال سانسور شدید بر سایر مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی، باعث ناکامی جامعه ایران در دستیابی به توسعه سیاسی در دوره پهلوی دوم گردید.