فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۱٬۳۳۵ مورد.
بررسی عوامل مؤثر بر فرهنگ سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی عوامل مؤثر بر فرهنگ سیاسی افراد 20 سال به بالای شهر شیراز میباشد.در این پژوهش، نظریات پارسونز، آلموند و وربا بعنوان چارچوب نظری مورد استفاده قرار گرفت.دادهها بوسیله پرسشنامه از یک نمونه 525 نفری از افراد 20 سال به بالا، در خرداد ماه 1379، جمع آوری شدند.متغیرهای مستقل در این تحقیق عبارتند از: تحصیلات، محل سکونت، منزلت شغلی، میزان نفوذ بر تصمیمات خانوادگی، بحث اجتماعی در مدرسه، مشارکت در تصمیم گیری در محل کار، فراوانی صحبت کردن در مورد مسائل سیاسی، سن، جنس و وضعیت تأهل.متغیر وابسته نیز شامل فرهنگ سیاسی است که طبق نظریه آلموند و پارسونز به سه بخش تقسیم میشود:1-جهتگیری شناختی 2-جهتگیری احساسی 3-جهتگیری ارزشیابانه.متغیرهای مستقل بطور انتخابی بر روی جهت گیریهای سه گانه سنجیده شدند و نتایج نشان دادند که اغلب متغیرهای رابطه معناداری با متغیر وابسته دارند و فرهنگ سیاسی آنها یک فرهنگ سیاسی تابع میباشد.
بررسی تحلیلی مفهوم شکاف های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «شکافهای اجتماعی» امروزه در گفتارها و نوشته های عمومی و تخصصی فارسی کاربرد نسبتا وسیعی یافته است. این کاربرد، از جهتی نشانه نیاز به ابزاری تحلیلی است تا بتواند تعارضات و ستیزهای عرصه سیاسی در جامعه امروز ایران را توضیح دهد. از جهت دیگر، شیوه کاربرد این مفهوم در نوشته ها و گفتارهای جاری، نشان دهنده آن است که استفاده از آن با دقت فنی و نظری کافی همراه نیست. نوشته زیر تلاشی برای افزایش دقت استفاده فنی از این مفهوم، از طریق مرور پیشینه و نحوه کاربرد آن در جامعه شناسی سیاسی معاصر است ...
چرا نژادپرستی؟
در دام نوستالژی
زنان ایران مطالبات و انتظارات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در چهار دهه گذشته، زنان ایرانی شاهد تغییرات اجتماعی شگرفی بوده اند. پیش از انقلاب اسلامی، در چارچوب نظریه نوسازی و در سایه استراتژی رشد و تصمیم گیری های سطوح بالای مدیریت کشور برای مردم (رهیافت از بالا به پائین)، تغییراتی ایجاد شد. نتیجه این دسته از دگرگونی ها، پیدایش قشر کوچکی از زنان تحصیلکرده در جامعه ای بود که ویژگی بارز آن را می توان در نابرابریهای اجتماعی- اقتصادی خلاصه کرد. در بیست سال گذشته، شاخص های حساس به جنسیت، پیشرفت ها و عقب ماندگیهایی را نشان میدهد. تغییرات در وضعیت زنان را می توان در دو طبقه اجتماعی جستجو کرد: 1) نخبگان؛ زنان با تحصیلات دانشگاهی، غالباً شاغل و روابط اجتماعی گسترده تر و 2) توده زنان سنتی؛ اغلب خانه دار، مذهبی تر و با سطح آموزشی پایین تر. در تغییرات پیش آمده هم نیروی بیرونی موثر بوده اند و هم نیروهای درون زا؛ که آموزش دختران جوان و نقش رسانه ها، در مجموعه نیروهای درونی، اهمیت بیشتری دارد. پیامد این تغییرات برای طبقه اوّل تعادلهای شناختی و در طبقه دوم الگوهای متفاوتی از هنجارها و شبکه گسترده تری از روابط اجتماعی بوده است. به طوری که هم اکنون جامعه زنان خواستار پایگاه اجتماعی بالاتر و مشارکت در تصمیم گیریهای جامعه است. این فرآیندی است که تازه آغاز شده و در دهه های آینده جامعه با انتظارات ارتقا یافته زنان ایرانی رو به رو خواهد شد.
"