فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه فرار دختران از خانه و مسائل و مشکلات همراه آن از جملة مهم ترین مسائل اجتماعی است که بسیاری از کشورها با آن دست به گریبان هستند. آمارها عموماً از بحرانی شدن این مسئله، به ویژه در ایران، حکایت دارد. این مقاله، که برگرفته از طرحی پژوهشی است، به بررسی وضعیت خانوادگی دختران فراری، به مثابه گروهی آسیب پذیر در جامعه، می پردازد. روش تحقیق در این بررسی توصیفی تبیینی است و در گردآوری اطلاعات از شیوه هایی چون مراجعه به اسناد و مدارک، پرسش نامه، و همچنین مصاحبه در زندان اوین و مراکز بهزیستی استفاده شده است. هدف از این بررسی آن است که، با تکیه بر نظریه های موجود جامعه شناسی، به بررسی شرایط خانوادگی و عوامل تأثیرگذار در وقوع فرار و به تَبَعِ آن ایجاد بزه کاری در میان دختران نوجوان و جوان شهر تهران بپردازد.
سرمایه اجتماعی و بیگانگی از کار (مطالعه موردی معلمان آموزش و پرورش مقطع ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف شناخت رابطه بین میزان سرمایه اجتماعی معلمان با بیگانگی از کار آن ها انجام شده است. این مطالعه به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران است که تعداد آنها 10442نفر می باشد که از این تعداد 374 نفر به روش نمونه گیری خوشه ایی دو مرحله ایی انتخاب شده اند. برای سنجش متغیر سرمایه اجتماعی از پرسشنامه بولن و اونیکس و برای سنجش متغیر بیگانگی از کار از پرسشنامه گانستر و واگنر استفاده شده است که داده های مربوط، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه را تأیید کرد. متغیر مستقل این تحقیق سرمایه اجتماعی و متغیر وابسته بیگانگی از کار می باشد که در کنار این ها، متغیرهای زمینه ای مانند: جنس، سن، وضعیت تاهل، سابقه شغلی، گذراندن دوره آموزشی ضمن خدمت، تحصیلات و درآمد نیز مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج بدست آمده رابطه معناداری را بین متغیر سرمایه اجتماعی و بیگانگی از کار نشان می دهد و در بین متغیرهای زمینه ای هم نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که تمام متغیرهای این تحقیق به جز متغیر سن افراد مورد مطالعه، رابطه معناداری با بیگانگی از کار داشته است.
معرفی کتاب: دف و دایره در تاریخ ایران در ادبیات فارسی، در جهان ایرانی/ کیوان پهلوان؛ انتشارات آرون
تقدس زدایی نرم از عزاداری با نوحه پاپ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تقدس زدایی نرم از عزاداری با پاپ شدن نوحه ها در دو دهة اخیر روندی شتابان گرفته است. استفاده از موسیقی پاپ غربی در اجرای نوحه و استفاده از اصطلاحات ویژة غیردینی با سبک محاوره ای و آزاد ساختن عزاداری از تقیدات مذهبی، دو عامل مهم تقدیس زدایی از عزاداری دینی می باشد. این دو عامل، با هوشمندی ویژه ای از طریق قدرت نرم بر عزاداران اعمال شده، نگرش عزاداران را با تغییراتی همراه ساخته است. این مقاله، تأثیر موسیقی پاپ به منزلة یکی از نمادهای قدرت نرم غربی در پاپ نمودن نوحه، و تأثیر آن را در تغییر ارزشی عزاداران بررسی می کند. 200 کلیپ فارسی و ترکی، که در فاصلة سال های 1382 تا 1392 اجرا شده، استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کمی بررسی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهند که اولاً تقارن معنا داری میان مفاهیم مرتبط با نوحة عاری از تقدس در بین نمونه های آماری هر دو زبان وجود دارد که نشانگر فاصله گرفتن نوحه از متن مذهبی، و تقدس زدایی از نوحه است. ثانیاً همگرایی میان نوحه های فارسی و ترکی در زمینة تقدس زدایی مشاهده می شود.
مطالعه پدیدارشناختی اقدام به خودکشی در شهر آبدانان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چند سال اخیر خودکشی در میان جوانان آبدانان رشد فزاینده ای به خود گرفته است. توصیف تجربه و درک از خودکشی و جهان پدیداری و پیامدهای این اقدام جهت شناخت زیست جهان جوانان این منطقه از اهمیت به سزایی برخوردار است. روش شناسی پژوهش حاضر کیفی است و از پدیدار شناسی اگزیستانسیالیستی برای انجام عملیات میدانی تحقیق و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شده است. یافته های به دست آمده از تجربه زیسته اقدام کنندگان به خودکشی، نشان از درک خودکشی به مثابه تسهیل گری ، سنت گریزی و واقعیت گریزی دارد. به همین جهت، احساس و درک متفاوتی نسبت به این اقدام در افراد مورد بررسی شکل گرفته است که دامنه آن از پذیرش تا طرد خودکشی در نوسان است. تجربه و درک شرکت کنندگان از جهان پدیداری، بر ناامیدی و تداوم سختی ها دلالت دارد. این اقدام پیامدها و آثار متفاوتی بر بدن زیست مند آن ها برجای گذاشته است که در ذیل دو مضمون کلی «شکنندگی بدن جسمانی» و «انزوای بدن پدیداری» قابل دسته بندی است. برساخته های معنایی حکایت از آن دارد که اقدام کنندگان به خودکشی در حال تجربه زیست جهان پیچیده، ناامن و دشواری هستند.
مطالعه پدیدارشناسانه سبک زندگی جوانان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر سعی شده است با رویکردی پدیدارشناختی به بررسی و بازسازی معنایی سبک زندگی جوانان شهر تهران پرداخته شود. غالب پژوهش های صورت گرفته دربارة این موضوع با اتخاذ استراتژی قیاسی و مبنا قراردادن تئوری های پیش ساخته به توصیف و تبیین آن پرداخته اند. حال آن که در روش پدیدارشناسی تمرکز بر کاوش دراین باره است که انسان ها چگونه به تجربه های خود معنا می بخشند و آنها را، هم به طور فردی و هم به شکل جمعی، به آگاهی تبدیل می کنند. این کار نیز از نظر روش شناختی مستلزم فهم این است که انسان ها چطور برخی پدیده ها را به تجربه درمی آورند. برای گردآوری چنین داده هایی لازم است که محقق به مصاحبه های عمیق با افرادی بپردازد که مستقیماً پدیده مورد نظر را تجربه کرده اند (تجربه زیسته دارند). این در تقابل با تجربه دست دوم و عملیاتی کردن متغیرهایی است که از درون نظریه های کلان روایت وار استخراج شده اند. از این رو بر مبنای شیوة در پرانتزگذاری هوسرل و رعایت معیارهای ساخت نمونه های آرمانی شوتس، چهار سبک زندگی لذت جویانه زیبایی شناختی، کارکردگرایانه، خرده فرهنگی، و منفعلانه به عنوان سبک های عمده زندگی جوانان شهر تهران نمونه سازی شدند.
برآورد کیفیت زندگی استان های کشور با استفاده از مدل تحلیل کلی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با استفاده از دیدگاه سن به برآورد شاخص کیفیت زندگی در استان های گوناگون کشور می پردازد. نتایج تجربی30 استان کشور با استفاده از تحلیل فازی نهایی مورد بررسی قرار گرفته شده است و نشان می دهد که استان های آذربایجان غربی، کردستان و سیستان و بلوچستان دچار بحران کیفیت زندگی می باشند. در این زمینه با توجه به شاخص های سه گانه و متغیرهای نه گانه مورد استفاده، سیاست های پیشنهادی برای بهبود شاخص کیفیت زندگی در استان ها به ویژه استان های رده پایین بیان شده است. نتایج ضریب همبستگی پیرسون حاکی از آن است که ارتباط معناداری بین شاخص توسعه انسانی و کیفیت زندگی وجود دارد که بیان کننده آن است که شاخص توسعه انسانی به خوبی رفاه انسانی را بیان می نماید، اما به دلیل گستردگی متغیرهای استفاده شده در شاخص کیفیت زندگی این شاخص جامع تر می باشد. نتایج نشان می دهد که برخلاف مطالعات بین کشوری، ارتباط معناداری بین شاخص های توسعه انسانی و کیفیت زندگی با درآمد سرانه وجود ندارد.
پایش همایش ها و منابع سبک زندگی
حوزههای تخصصی:
بخش اول: همایشها
بخش دوم: منابع فارسی
بخش سوم: منابع انگلیسی
ارزش های فرهنگی غالب در سبک های زندگی (مطالعة موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناساییِ ارزشهای فرهنگی غالب در سبک های زندگی از آن منظر مهم است که ارزشها، فضایِ ذهنی فرد، سلیقه ها و ترجیحاتِ او را شکل می دهند و برنحوه انتخابهای عملی او،آنچه«سبک زندگی»نامیده می شود تاثیر می گذارند. براین مبنا هدفِ اصلی در این مقاله، شناسایی ارزشهای غالب فرهنگی در سبک های زندگی درسطح شهر تهران است. مسئله محوری، شناساییِ نسبتِ میان ارزشهای موجود با ارزشهای آرمانی، از منظر پاسخگویان است. روشِ تحقیق، کمی و شیوه گردآوری اطلاعات از یک سو مصاحبه با 30تن ازافراد ناهمگن در سطح شهرتهران جهت شناساییِ مفاهیم و ازسویِ دیگر، تکمیل پرسشنامه محقق ساخت است که در سال 1391درمیان300پاسخگویِ ناهمگون از نظرِ سن،جنس،میزان تحصیلات، شغل،میزان درآمد و محل سکونت، توزیع شده است.در این پژوهش،از آمارهای توصیفی و استنباطیِ خوشه استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که میان ارزشهای موجود در جامعه با ارزشهای آرمانی،برای تعیین«فردِ ارزشمند»تفاوت وجود دارد. به گونه ای که در مورد نخست،باحضورِ پررنگِ ارزشهای«ظاهرگرایانه»همچون چشم وهم چشمی،خود نمایی و دورویی،کمرنگیِ ارزشهای«دگرگرایانه»مانند همدلی و قدرشناسی،مواجه هستیم. این درحالی است که فردِ ارزشمند،ازنظرپاسخگویان، فردی خردورز و تحصیلکرده قلمداد شده است. همچنین،غالبِ ارزشهای پیش گفته بامتغیرهای مستقل این تحقیق ازجمله جنس،سن،میزان تحصیلات،محل سکونت،درآمد و اشتغال، از تفاوت معناداری برخوردار نیستند و شاهد نوعی یکدستی در یافته های ارزشی هستیم.
«انسان دانشگاهی» ایرانی و مشکل زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور ما یکی از بزرگترین نسبت های دانشجویان و دانش آموختگان را در سطح عالی، به نسبت کل جمعیت در جهان دارد. با وجود این، اکثریت قریب به اتفاق کنشگران آموزش عالی معتقد به آن نیستند که «جماعت دانشگاهی» در مفهوم متعارف این واژه در ایران به وجود آمده باشد. در این مقاله ضمن تبیین این موضوع و رابطه و مباحث آن در همین حوزه از علوم، به نسبت آن با مفهوم بوردیویی «انسان دانشگاهی» و به طور خاص به اهمیت زبان و تاثیر آن در این فرایند، اشاره خواهیم کرد. پرسش اصلی مقاله بنابراین، در کنار تشریح وضعیت موجود، آن است که آیا ما با کمبود یا نبود یک «زبان دانشگاهی» نیز سروکار داریم؟ اگر آری چرا؟ و رابطه این زبان با آنچه شاید بتوان زبان متعارف اجتماعی نامید در شرایطی که انحصار علم به شدت در حال بیرون رفتن از دست دانشگاهیان است و در کشوری که از خصوصیات بارز آن چند زبانه بودن و چند فرهنگی بودن هویت هایش است، چه می تواند باشد و چگونه باید این روابط را تحلیل کرد؟ مقاله در تحلیل های اصلی خود، لزوم بازنگری ای اساسی در شیوه های تدریس، پژوهش و کنش دانشگاهی را در ساختارها و در فرایندها نشان می دهد و زبان را به عنوان یکی از اصلی ترین ابزارها در این راه معرفی می کند که باید «ساخته شود.
مطالعة انسان شناختی هویت زبانی مهاجران افغان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به باور بسیاری از اندیشمندان حوزة زبان شناسی و انسان شناسی ""زبان"" پایة هویت به شمار می آید، چه دو مفهوم هویت و زبان در پیوندی ناگسستنی با یکدیگر قرار دارند. حتی برخی از آنان معتقدند نخستین نشانة هویت، یعنی نام های فردی، از جنس زبان است. ما در این پژوهش با استفاده از داده های میدانی، امر زبانی و رابطة آن را با متغیرهای دیگری مانند سن، جنس، قومیت و ملیت در بین مهاجران افغان بررسی و سعی کرده ایم ارتباط آن را با مقولة هویت نشان دهیم. بعد از گذشت ربع قرن از حضور وسیع افغان ها در ایران، هم اکنون نسل دوم و سوم مهاجران درحال تجربة موقعیتی تازه هستند تا بتوانند به هویت جدیدی دست یابند. این فرایند، که ناگزیر از درون نوعی نا به سامانی هویتی عبور می کند، به تدریج خود را در جامعة مهاجران نمایان می سازد. هویت جدید بدون شک ازخلال زبان صورت می پذیرد. به نظر ما، شکل گیری این هویت می تواند در زمینه سازی حضور رسمی اقلیت جدید ""ایرانی-افغان"" در ایران به طور مؤثری عمل کند. بنابراین، هویداست که زبان فارسی افغان، نه فقط ازسوی مهاجران در ایران، بلکه در خود کشور افغانستان نیز درمعرض آسیب ها و تهدیدهای کم و بیش جدی قرار گرفته است.
بررسی عوامل فرهنگی مرتبط با رفتارهای محیط زیستی (مورد مطالعه: شهر یزد)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات شهر یزد در حوزه محیط زیستی می باشد که عمدتاً ناشی از توسعه ی صنعتی، وضعیت جغرافیایی، شرایط سخت اقلیمی، کم آبی، ریزگردها و غیره در حوزه ی محیط زیست است که اگر کنترل نشود، ممکن است به بحران محیط زیستی تبدیل گردد و سایر دستاوردهای توسعه ی استان نیز بر باد دهد. در تعامل محیط زیست و انسان که برآیند آن می تواند توسعه ی پایدار باشد، انسان نقش تأثیرگذاری را ایفا می نماید. در این تحقیق به بررسی عوامل فرهنگی مرتبط یعنی سرمایه فرهنگی، دینداری و بهره مندی از وسایل ارتباط جمعی با رفتارهای محیط زیستی شهروندان شهر یزد پرداخته شده است. پژوهش از نوع پیمایش و جامعه ی آماری این تحقیق شهروندان شهر یزد بوده است. تعداد نمونه 384 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران بدست آمده است و پاسخگویان به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند. تکینک گردآوری داده ها پرسشنامه ی محقق ساخته است که از اعتبار و پایایی مطلوب برخوردار بوده است. براساس یافته های این پژوهش بین متغیرهای سرمایه فرهنگی، سبک زندگی و رفتارهای زیست محیطی رابطه ی معنادار وجود دارد. همچنین بین زنان و مردان در رفتارهای زیست محیطی تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین متغیرهای سن، وضع تأهل، بهره مندی از وسایل ارتباط جمعی، دینداری، تحصیلات و رفتارهای محیط زیستی رابطه ی معناداری وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده در معادله رگرسیون 29 درصد از واریانس متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل تبیین می شود.
تجربه شادی در زندگی روزمره دانش آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بیان توصیفی ژرف از زندگی روزمره دانش آموزی و تجربه شادی آنهاست. پرسش اصلی پژوهش را بر همین مبنا «چگونگی تجربه شادی در زندگی روزمره دانش آموزی» انتخاب کردیم. برای پاسخ به این پرسش، پژوهش میدانی در دو دبیرستان دخترانه منطقه 6 تهران انجام دادیم. برای جمع آوری داده ها از روش مشاهده مشارکتی و مصاحبه نیم ساخت یافته استفاده کردیم. سپس نتایج را براساس روش تماتیک (مفهومی) تحلیل و چهار مفهوم را برای پاسخ به پرسش اصلی خود برگزیدیم. کارناولیزه شدن مدرسه، دوستی روزمره، قدرت تحقق خود و خودی از آنِ خود، چهار مفهوم به دست آمده از این پژوهش است که با اتکا به آنها تجارب شادمانه دانش آموزان درک پذیر خواهد شد. منظور از کارناولیزه شدن مدرسه، شکاف در نظم حاکم و ایجاد فرصتی برای بروز و ظهور عناصر جهان غیررسمی است. دوستی روزمره، مفهومی است که بر شبکه روابط و دوستی های بین دانش آموزان اشاره دارد. قدرت تحقق خود، ناظر بر تسلط دانش آموزان بر زمان/مکان های رسمی و دستیابی به فرصت برای بروز خود واقعی آنهاست. خودی از آنِ خود، عمیق ترین مفهوم این پژوهش است که فراتر از زمان/مکان بر تسلط دانش آموز بر خویشتن آنها اشاره دارد.
حافظه جمعی قوم کرد و رابطه آن با نگرش به نظام هویتی (مطالعه موردی شهر بوکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی حافظه جمعی قوم کرد در شهرستان بوکان می پردازد. حافظه جمعی از مفاهیم نوظهور عرصه جامعه شناسی است که پیشینه پژوهشی چندانی در گروه های اجتماعی ایران ندارد. مسئله اصلی این پژوهش، درک چیستی و چگونگی برجسته سازی مقاطع مختلف تاریخ معاصر ایران در حافظه جمعی قوم کرد است. متغیر وابسته، حافظه جمعی شهروندان شهر بوکان، در قالب سه پرسش از مهم ترین وقایع دوره تاریخی سال 1300 هجری شمسی تا حال حاضر، به علاوه دلیل اهمیت آن ها را شامل می شود. چارچوب نظری پژوهش بر مبنای نظریه حافظه اجتماعی موریس هالبواکس جامعه شناس فرانسوی استوار می باشد. در فرضیات پژوهش مهم ترین عوامل تأثیرگذار در برجسته سازی مقاطعی خاص از حافظه جمعی، ابعاد چهار گانه نظام هویتی افراد بوده است. رویکرد پژوهش کمی و در قالب تکنیک های آماری با شیوة پیمایش به بررسی جامعه آماری شهروندان ساکن شهر بوکان می پردازد. از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، نظرات 342 نفر مورد سنجش قرار گرفت. نتایج این پژوهش بیانگر عناصر برجسته حافظه جمعی این گروه یعنی انقلاب اسلامی ایران، حکومت 1324 مهاباد، ملی شدن صنعت نفت، جنگ تحمیلی عراق و ایران و در آخر واقعه انتخابات ریاست جمهوری 1388 است. نتایج این پژوهش به طور کلی تأییدی است بر نظریه هالبواکس در مورد تأثیر گذاری نظام اجتماعی معاصر بر حافظه جمعی گروه. آزمون معنی داری کراسکال والیس نشان می دهد که در میان گروه های برجسته کننده مقاطع اولین واقعه مهم، سن و میزان اهمیت هویت مذهبی تفاوت معنی داری داشته و در گروه واقعه حکومت 1324 مهاباد بیشترین امتیاز را کسب نموده اند. در ارتباط با دومین واقعه مهم معاصر، متغیر سن در میان گروه وقایع برجسته تفاوت دارد و در گروه انقلاب اسلامی 1357 بیشترین امتیاز را دارد. متغییر میزان تحصیلات نیز تفاوت معنی دار داشته و در گروه جنگ تحمیلی عراق و ایران بیشترین امتیاز را دارا می باشد. در سومین واقعه مهم تاریخ معاصر ایران میزان اهمیت هویت ملی و میزان تحصیلات در میان گروه ها معنی دار شده به ترتیب در گروه جنگ تحمیلی و انتخابات 88 حائز بیشترین امتیاز شده اند. دلایل عمدة پاسخ گویان در باب اهمیت واقعه انقلاب، بعد دینی؛ در واقعة حکومت 1324 مهاباد، بعد تشکیل حکومت؛ در واقعة جنگ تحمیلی، بعد خسارات و ویرانی؛ در واقعه ملی شدن صنعت نفت، بعد تامین منافع مردم و در اخرین واقعه برجسته یعنی انتخابات 1388، بعد اعتراض بوده اند.
بررسی نیازها، علایق و اولویت های دختران نوجوان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تغییرات اجتماعی گسترده ای که ایران در سال های اخیر تجربه کرده است نقش، نگرش و انتظارات دختران و زنان نیز دست نوجوان ساکن شهر تهران دارا می باشند. از میان نیازهای فردی-روانی اصلی مشخص شده در مطالعات اکتشافی، نیاز به مورد محبت واقع شدن، موفقیت و محبت کردن به ترتیب سه اولویت اصلی نیازهای فردی- روانی دختران را تشکیل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نشان دهنده این مهم می باشد. به نظر می رسد که برنامه های اجتماعی که با توجه به این شرایط ویژه تدوین می گردند بدلیل عدم آشنایی کافی با گروه هدف خود، سنخیت لازم را با مخاطبین خود ندارند. هدف این پژوهش ارائه تصویری از نیازهای اساسی، اولویت ها و علایق دختران دانش آموز 9 تا 18 سال ساکن شهر تهران می باشد.
نتایج این پژوهش نشان می دهد که نیاز به اعتماد عمومی و اعتماد نهادی بالاترین اهمیت و اولویت را برای دختران می دهند. از میان انواع موسیقی، نوجوانان موسیقی پاپ را ترجیح می دهند. گردش با دوستان به روش های دیگر گذران اوقات فراغت اولویت دارد و فیلم های کمدی و شاد برای آنها اولویت دارد. پایگاه اقتصادی خانواده با تعداد کمتری از نیازهای نوجوانان دختر رابطه معنادار دارد. سرمایه فرهنگی و سن (مقطع تحصیلی) به ترتیب روابط معنادار بیشتری را نشان می دهند.
انواع و اندازه شبکه های مهاجرتی مهاجران از استان آذربایجان شرقی ساکن در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری و تشدید روابط اجتماعی موجب بروز رفتارهای اجتماعی خاصی ازطرف افراد می شود که آنان به تنهایی قادر و یا در فکر انجام آن رفتار نیستند. ازجمله آن، تصمیم به مهاجرت است که وجود خویشاوند و آشنا در مقصد مهاجرتی می تواند عمل مهاجرت را برای کنشگر تسهیل نماید. در این مقاله جهت شناخت بهتر جریان های مهاجرت از استان آذربایجان شرقی به مقصد استان تهران، که مهمترین جریان مهاجرت داخلی در ایران است، انواع و اندازه شبکه های اجتماعی مهاجران در زمان مهاجرت در مقصد و تعیین کننده های آن به روش پیمایش روی 530 مهاجر مطالعه شده است. نتایج نشان می دهد اکثر مهاجران در زمان قبل از مهاجرت شان به ترتیب شبکه اجتماعی خویشاوندی، خانوادگی، دوستی و هم محلی در مقصدهای بالقوه داشتند و شهرستان مبدأ و سن مهاجران در زمان مهاجرت توانسته است این گونه های مهاجران را بهتر تفکیک نماید. اندازه شبکه های اجتماعی مهاجران نسبتاً کوچک به دست آمده است و اکثر آنان از طریق یک نسبت خویشاوندی و آشنایی (گره) به شبکه اجتماعی در مقصد ملحق شده اند. احتمال وجود شبکه مهاجرتی برای مهاجران بالقوه از شهرستان های سراب، میانه و هشترود بسیار بیشتر از مهاجران سایر شهرستان های استان آذربایجان شرقی است. همچنین، مهاجران دارای وضعیت اجتماعی- اقتصادی ضعیف، جهت جابجایی خود از شبکه های مهاجرتی بزرگ استفاده می نمایند.
موقعیت منزلتی محله و احساس امنیت در بین ساکنان مناطق شهر تهران
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مسئله ی امنیت اجتماعی و روانی محلات، با تأکید بر موقعیت منزلتی شان می پردازد. مدل تبیینی این مسئله بیان می دارد که موقعیت منزلتی محلات در وجه عینی و ذهنی آن، به وسیله ی همگونی و احساس تعلق و ثبات مسکونی و سبک زندگی خاص افراد ساکن، بر این احساس اثر می گذارد. برای بررسی تجربی این مدل، نمونه ای 270 نفری از سرپرستان خانواده در مناطق مختلف شهر تهران، به طریق نمونه گیری سیستماتیک برگزیده شده و با رویکرد کمی و استفاده از روش پیمایش به آزمون مدل تحلیلی پرداخته شد. نتایج نشان داد که منطقه هم به طور مستقیم و هم از طریق همگونی ذهنی و عینی، احساس تعلق و ثبات مسکونی و سبک های خاص زندگی در کنار سبک زندگی محله ای، به میزان قابل توجهی احساس امنیت ساکنان را در ابعاد مختلف تأمین می نماید.