فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن عامل پررنگ شدن تنوع فرهنگی در سطح جدیدی شده است، به گونه ای که ایده یکسان سازی فرهنگی رنگ باخته و ایده تنوع و ثکثر فرهنگی مطرح شد و ارتباط حقوق بشر و تنوع فرهنگی مورد توجه سازمان های بین المللی از جمله یونسکو قرار گرفت. ارزش های فرهنگی هر جامعه پتانسیل بالقوه ای است که می توان از آن در جهت احترام و رعایت حقوق فطری و ذاتی بشر استفاده نمود. در نوشتار پیش رو نسبت حقوق بشر و تنوع فرهنگی مورد واکاوی قرار گرفته و در این راستا از روش تحلیل گفتمان که مبتنی بر نظریه گفتمان لاکلا و موفه و به مثابه یک روش تحلیل کیفی است، در بررسی نسبت حقوق بشر و تنوع فرهنگی در قالب دو گفتمان جهان شمولی حقوق بشر و نسبی گرایی حقوق بشر بهره گرفته شده است. نتیجه این که حقوق بشر متضمن تنوع فرهنگی است و تنوع فرهنگی ابزار استحکام بخش حقوق بشر است. بدون احترام به فرهنگ های مختلف در مناطق جغرافیایی مختلف نمی توان شاهد تحقق حقوق بشر بود.
نقد اخلاقی و اجتماعی پارادایم زیست ْپزشکی؛ با تأکید بر تعامل علوم پزشکی و علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت هم افزایی رشته های پزشکی و غیر پزشکی، از جمله مقولات بین الاذهانی در میان بیشتر اصحاب جامعه شناسی است؛ کارآمدی رویکردهای سلامت و درمان، مشروط به پاسداشت سایر وجوه انسان، مزید بر ابعاد زیستی و ذیل مفهوم «انسان یکپارچه» است. امر مذکور متضمن اتخاذ رویکردهای بین رشته ای و کاربست انواع فلسفه مضاف در روند جامعه پذیری کنشگران نظام سلامت خواهد بود، زیرا پرداختن به مضامین فرازیستی، در شرایط غلبه پارادایمی پوزیتیویسم، امری قریب به محال می نماید. براساس فرض اصلی مقاله، در صورت در نظر گرفتن الگوی زیست پزشکی، به منزله یک وجه خاص از معرفت قدسی، انتظار می رود «حاشیه ای شدن اخلاق در پزشکی»، که آسیب هایی نظیر «تقلیل طبابت از حکمت به فن»، «پزشکی سازی جامعه» و «کالایی شدن خدمات» از مهم ترین مصادیق آن هستند، به نحو مؤثری برطرف گردند. رفع پیامدهای مترتب بر محوریت بلاوجه رویکرد زیست پزشکی، منوط به ارائه صورت بندی جدید علوم پزشکی و علوم انسانی در وحدتی فراگیر با یکدیگر است. اصلاح آن دسته از ساختارهای آموزشی که بر پایه جدایی شاخه های علوم از یکدیگر تکوین یافته اند، نقطه شروع اصلاحات در این باره خواهد بود که در قالب یکپارچه سازی نظام آموزش عالی محقق می شود. مقاله حاضر، بر مبنای تقابل فکنی میان «ترجیحات تخصصی در پارادایم زیست پزشکی» و «نیازهای فرازیستی انسان»، می کوشد از طریق تحلیل محتوای داده های کیفی، علاوه بر شناسایی مضامین مربوط، برداشت های تفسیری را با محوریت فرضیه مذکور، از طریق تأکید بر همبستگی اندامواره میان علوم پزشکی و علوم انسانی ارائه نماید.
احساس امنیت اجتماعی و رابطه آن با رضایت از زندگی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه پیام نور استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رضایت از زندگی دانشجویان و رابطه آن با احساس امنیت اجتماعی پرداخته است. روش پژوهش تبیینی از نوع پیمایش است. نمونه پژوهش شامل 409 نفر از دانشجویان دختر و پسر مشغول به تحصیل در دانشگاه های پیام نور استان کرمانشاه در سال 1394 بوده که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند و با آزمون های استنباطی تحلیل آماری شده اند. عمده ترین یافته های پژوهش نشان داد:
بین میزان احساس امنیت اجتماعی (و ابعاد آن شامل احساس امنیت اقتصادی، سیاسی و جانی) و میزان احساس رضایت از زندگی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. یعنی با افزایش احساس امنیت میزان رضایت از زندگی هم افزایش می یابد و بالعکس با کاهش احساس امنیت اجتماعی، میزان رضایت از زندگی کاهش می یابد. همچنین بین همه ابعاد امنیت اجتماعی و رضایت از زندگی رابطه معناداری وجود دارد؛ به طوری که با بالا رفتن احساس امنیت اقتصادی، احساس امنیت سیاسی و احساس امنیت جانی میزان رضایت از زندگی دانشجویان افزایش می یابد و بالعکس.
همچنین از بین ابعاد امنیت اجتماعی، احساس امنیت اقتصادی بیشترین تاثیر را - نسبت به دو بعد دیگر احساس امنیت (امنیت سیاسی و احساس امنیت جانی) - بر میزان احساس رضایت از زندگی دارد.
شبکه های اجتماعی و خلوت انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق شبکه های اجتماعی شاخه مطالعاتی جوانی است که در سال های اخیر بر تنه اخلاق کاربردی روئیده است. این حوزه نوظهور مطالعاتی درباره شبکه های اجتماعی مبتنی بر وب و نسبت آنها با موضوعات متفاوتی از جمله هویت، حریم خصوصی و مفهوم دوستی بحث می کند. مقاله حاضر می کوشد تا سیاهه مقولات مورد بحث در این حوزه مطالعاتی را گسترش داده و باب مطالعه و تأمل درخصوص مقوله خلوت انسانی را نیز در این حوزه بگشاید و نسبت این مقوله را با تغییرات وسیعی که شبکه های اجتماعی در سبک زندگی انسان امروزی ایجاد کرده اند بکاود. تجربه خلوت نشینی تجربه ای غنی در زندگی بشری است که در آثار ادبی، عرفانی و فلسفی شرق و غرب انعکاس وسیعی یافته است. این تجربه برخلاف حس تنهایی و انزوا تجربه ناخوشایندی نیست، بلکه سرشار از کیفیت های معنوی ممتاز و منحصربه فرد است. در این مقاله در مورد ماهیت، ابعاد و فضیلت های این تجربه بحث کرده و تلاش می کنیم نشان دهیم که برخی از فنّاوری های ارتباطی جدید و به طور خاص شبکه های اجتماعی، در صورتی که به شکلی نیندیشیده و بی مهار مورد استفاده قرار گیرند، به مرور این تجربه را تحت الشعاع قرار داده و از دسترس انسان خارج خواهد کرد.
مقایسه ثبات ازدواج و مولفه های عشق در دانشجویان با ازدواج سنتی و غیر سنتی دانشگاههای آزاد اسلامی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه ثبات ازدواج و مولفه های عشق در دانشجویان با ازدواج سنتی و غیر سنتی بود. جامعه آماری را تمامی زوجین دانشجوی 22 تا 35 ساله دانشگاه آزاد اسلامی استان فارس که مدت ازدواج شان کم تر از 10 سال بود، تشکیل می دادند. نمونه پژوهش شامل 326 نفر (224نفر ازدواج سنتی و 104 نفر ازدواج غیر سنتی) بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. از مقیاس های شاخص بی ثباتی ازدواج ( ادواردز ، جانسون و بوث ) و عشق مثلثی اشترنبرگ برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها نشان دادند که بین زوجین با ازدواج سنتی و غیر سنتی در بی ثباتی ازدواج در سطح 001/0 تفاوت معنا دار وجود دارد. به این معنا که میانگین نمره بی ثباتی ازدواج ( احتمال طلاق ) در ازدواج سنتی به گونه ای معنی دار بیش تر از ازدواج مدرن (غیر سنتی) بود. هم چنین، بین زوجین با ازدواج سنتی و غیر سنتی در مولفه های عشق تفاوت معنادار در سطح 05/0 وجود دارد. به این معنا که میانگین نمره مولفه های صمیمیت و میل (هوس) در زوجین با ازدواج غیر سنتی به گونه ای معنادار بیش تر از زوجین با ازدواج سنتی بود، ولی بین میانگین نمره مولفه تعهد در زوجین دو گروه تفاوتی معنادار مشاهده نشد.
تربیت نسل جدید؛ دال شناور جدال گفتمانی در ایران (تحلیل گفتمان سریال ستایش با رویکرد لاکلائو و موفه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سریال ستایش یکی از مجموعه سریال های تلویزیونی است که در سال های اخیر توجه بسیاری از بینندگان را به خود جلب کرد. اینکه چه گفتمان هایی در این سریال نمود یافته اند، گفتمان حاکم بر این سریال چیست و چه رابطه ای بین گفتمان ها وجود دارد، سؤال های اصلی این مقاله را تشکیل می دهد. در راستای پاسخ به این سؤال ها، از نظریات لاکلائو و موفه به عنوان چارچوب نظری استفاده شد و برای گردآوری و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل گفتمان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد: این مجموعه سریال بیانگر تقابل گفتمانی بین دو گفتمان دینی و دنیاگرایی است و شیوه تربیت نسل جدید به عنوان دال شناور محور اصلی این تقابل گفتمانی است.
علل انحطاط تمدن اسلامی از منظر استاد مطهری با تأکید بر تحلیل محتوای کتاب داستان راستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علل انحطاط تمدن اسلامی از موضوعاتی است که ذهن اندیشمندان بسیاری را به خود جلب کرده است و نظریه پردازان زیادی هم از منظرهای گوناگون نظریه هایی در تبیین این موضوع بیان کرده اند. استاد مرتضی مطهری ازجمله اندیشمندان ایرانی است که این موضوع سال ها دغدغه ذهن او بوده و برای بررسی این موضوع نقشه راه همه جانبه ای ترسیم کرده است. ایشان معتقد بود اصلاح نگرش بر اصلاح عمل مقدم است؛ پس برای بهبود عملکرد افراد جامعه ابتدا باید نگرش آنها را اصلاح کرد. همچنین، نقطه آغاز این حرکت اصلاحی، عموم مردم هستند؛ زیرا هر اصلاحی از سطح عموم آغاز می شود و به سطح خواص و حاکمان می رسد. بر همین اساس، استاد مطهری کتاب داستان راستان را نوشت تا نوجوانان را مخاطب این اصلاح نگرش قرار دهد. این پژوهش به کمک روش تحلیل محتوای کیفی در پی استخراج مفاهیمی است که استاد مطهری در این کتاب به مخاطب جوان خود منتقل می کند. همچنین، در پی بررسی میزان انطباق مفاهیم مندرج در این اثر با دورنمایه، نقشه راهی است که ایشان برای احیای تمدن اسلامی ترسیم کرده بود. بر اساس نتایج پژوهش، مقوله هایی که در تحلیل محتوای این اثر به دست آمد تا حد بسیار زیادی با نظریه استاد درباره علل انحطاط تمدن اسلامی منطبق است.
بررسی رابطة هوش اخلاقی و آگاهی ترافیکی با تخلف رانندگی در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر، رابطه هوش اخلاقی و آگاهی ترافیکی با تخلف رانندگی در شهر یاسوج بررسی شده است. چارچوب نظری در این پژوهش، نظریه های هوش اخلاقی لنیک و کیل و نظریه عقب ماندگی فرهنگی آگ برن است. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسش نامه ای انجام شد. جامعه آماری کلیه شهروندان 60-18ساله بودند که گواهینامه رانندگی داشتند و طی بازه زمانی 2 ماه قبل از انجام پژوهش، در سطح شهر یاسوج رانندگی کرده بودند. حجم نمونه 367 نفر بودند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. اعتبار متغیرهای تخلف رانندگی و آگاهی ترافیکی از روش تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آنها با استفاده از همسانی درونی به روش کودرریچاردسون تعیین شد. همچنین برای سنجش اعتبار سازه هوش اخلاقی از تحلیل عاملی اکتشافی و برای سنجش پایایی آن، از آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج توصیفی پژوهش، نشان می دهد میزان تخلف ترافیکی در بین رانندگان بسیار زیاد است. نتایج تحلیلی تحقیق، رابطه ای معکوس و معنادار را بین هوش اخلاقی و آگاهی از تخلف رانندگی نشان می دهد؛ به گونه ای که با افزایش هوش اخلاقی و آگاهی ترافیکی تخلفات ترافیکی کاهش می یابد. این دو متغیر، با هم حدود 18درصد از تغییرات متغیر تخلف رانندگی را تبیین می کنند.
رفتارها و باورهای ایرانیان: تحلیلی جامعه شناختی از چهار دهه دینداری در جامعه ایران -- احمد غیاثوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین در جامعه ایرانی با توجه به شرایط تاریخی، اجتماعی و سیاسی آن، از جایگاه بالایی برخوردار است. پژوهش در حوزه ارزش ها و رفتار دینی مردم، در جهت درک تحولات و از سویی پیش بینی تغییرات آن، متضمن انجام مطالعات مستمر در طی سال های مختلف می باشد. مطالعه حاضر به روش تحلیل ثانویه انجام پذیرفته و سعی دارد یافته های حاصل از پیمایش های ملی مختلف طی سال های 1353 تا 1390 را مورد تحلیل قرار دهد. بنابراین با عنایت به داده های پژوهش های قبلی موجود، دو بعد رفتار و باور دینی در چهار سطح فردی، جمعی، سیاسی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه برای تحلیل رفتار و باور مردم ایران از دو رویکرد سکولار شدن جامعه با تکیه بر نظرات «پیتر برگر» و نیز تعبیر کارکردی و عملکردی دین از نظریه «لوهمان» استفاده شده است. در مجموع یافته های حاصل نشان می دهد که چندان تفاوتی مبنی بر افزایش یا کاهش چشمگیر در رفتارها و احساسات دینی فردی مردم ایران مشاهده نمی گردد. به عبارتی، جامعه دچار نوعی «تثبیت کارکردی» شده و از این حیث افراد جامعه همان قدر مذهبی اند که در گذشته بوده اند. بنابراین تلقی سکولارشدن جامعه، قضاوتی ناصحیح است. البته تفاوت در میزان دینداری جوانان با بزرگسالان و مسن ترها را می توان ناشی از اقتضائات سنی آن ها دانست. در سطح باورها و رفتارهای جمعی، عیلرغم عدم وجود داده هایی مبنی بر مقایسه آن با دهه های گذشته، ولی در مقایسه با آنچه در اوایل انقلاب و دوران بعد از آن ملاحظه می گردد، نوعی «تغییر کارکردی در حوزه رفتارها و باورهای دینی جمعی» را می توان استنباط نمود. در واقع کاهش در رفتارهای دینی جمعی آن هم از نوع رسمی بیشتر بازتاب تغییرات دوران و کارکردهای خاص خود، به ویژه در زمان انقلاب و دوران جنگ است که نوعی نمونه آرمانی «دین دوران» را بر اذهان و آرمان های مذهبی به یاد می آورد. در نهایت مقایسه رفتارها و باورهای دینی سیاسی و اجتماعی نوعی «قطبی شدن عملکرد دین» را در دو حوزه سیاسی و اجتماعی نشان می دهد. به عبارتی نوعی «سیاست زدایی از دین» یا «سیاسی شدن دین» و نیز «اخلاق زدایی دینی» یا «اخلاقی کردن دینی» را شاهدیم. ازاین رو، تعبیر سکولارشدن در این دو حوزه برداشتی دوگانه است.
بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر نمونه آرمانی سبک زندگی ایرانی- اسلامی در بین جوانان شهر کرمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر نمونه آرمانی سبک زندگی ایرانی- اسلامی در بین جوانان شهر کرمان است، روش تحقیق، پیمایشی، از نظر هدف، جزو تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را جوانان 14 تا 29 ساله شهر کرمان تشکیل می دهند، بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 650 نفر تعیین گردید، شیوه نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای است. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، جمع آوری گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار آماری SPSS استفاده شد، نتایج نشان داد بین سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی افراد و نمونه آرمانی سبک زندگی ایرانی-اسلامی در بین جوانان رابطه وجود دارد. بین عوامل اجتماعی و فرهنگی و نمونه آرمانی سبک زندگی ایرانی-اسلامی در بین جوانان با توجه به متغیرهای میانجی (سن، جنسیت، وضعیت تأهل و میزان تحصیلات) رابطه وجود دارد. بین نوع شغل، منطقه محل سکونت، منزلت شغلی و نمونه آرمانی سبک زندگی ایرانی-اسلامی در بین جوانان رابطه وجود دارد، همچنین بین میزان آشنایی با فرهنگ غرب و نمونه آرمانی سبک زندگی ایرانی-اسلامی در بین جوانان رابطه وجود دارد.
بررسی ارتباط بین ارزشهای محیط زیستی و رفتار پسماند خانواده (مطالعه موردی منطقه هفت شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد و گسترش شهرنشینی موجب مشکلات فراوان محیط محیط زیستی شده است. یکی از این مشکلات، عوارض محیط زیستی ناشی از پسماند است که با مشارکت اجتماعی افراد جامعه می توان تا حد زیادی از آن کاست. عوامل روانی اجتماعی گوناگونی بر مشارکت شهروندان در برنامه های مرتبط با پسماند تأثیر دارند. یکی از این عوامل ارزش های محیط زیستی شهروندان است؛ بنابراین، پژوهش حاضر ارزش های محیط زیستی و ارتباط آن را با رفتار پسماند بررسی کرده است. برای تبیین این موضوع از تعاریف ارزشی استفاده شده است. روش تحقیق پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. 400 پرسشنامه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای در سطح خانوارهای تهران تکمیل شده است. پاسخ ها از طریق نرم افزار SPSS پردازش و با استفاده از آماره های متناسب با سطح سنجش متغیرها تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان داده است شهروندان، ارزش های محیط زیستی تقریباً بالایی از خود نشان دادند (میانگین 58/4 از 5). علاوه براین، شهروندان تهرانی، بازیافت پسماند خانگی خود را در سطح بالایی ابراز داشته اند (میانگین 108/3 از 4). درنهایت، بین دو متغیر ارزش های محیط زیستمحیط زیستی و رفتار پسماند رابطة مثبت بسیار ضعیف وجود دارد، به گونه ای که فقط 5/1 درصد از بازیافت پسماند از طریق ارزش های محیط زیستی تبیین می شود. در پایان، دلایل وجود رابطة ضعیف بین ارزش های محیط زیستی و رفتار پسماند تبیین شده است.
تأثیر ارزش های اجتماعی بر سبک زندگی جوانان، با تأکید بر فرهنگ و قومیت لر (مطالعه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی تأثیر ارزش های اجتماعی بر سبک زندگی جوانان 30-18سال شهر یاسوج و پاسخ به این سؤال است که جوانان یاسوجی چه ارزش های اجتماعی و نیز چه سبکی از زندگی را برای خود برگزیده اند و ارزش های اجتماعی (مادی، التقاطی و فرامادی) تا چه اندازه بر سبک زندگی جوانان تأثیرگذار است. جامعه آماری، جوانان شهر یاسوج بودند که از طریق فرمول کوکران 384 نفر از آنان به عنوان نمونه به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. نتایج نشان داد: ارزش های اجتماعی بر سبک زندگی جوانان تأثیرگذار است و هر قدر ارزش های فرامادی جوانان افزایش یابد، سبک زندگی آنها مدرن تر می شود و بیشتر به سمت مدرنیته پیش می روند. جوانان به واسطه قرار گرفتن در شرایط جهانی شدن، با سبک های مختلفی از زندگی روبرو هستند و هر چه سبک زندگی افراد در جامعه امروزی مدرن تر باشد، از میزان هویت قومی افراد کاسته می شود. از این رو باید به تقویت ارزش های اجتماعی توجه ویژه ای مبذول شود.
تحلیل رابطه سرمایه اجتماعی و سبک زندگی با گرایش به فرزندآوری (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و نوع سبک زندگی (سبک زندگی سنتی و مدرن) با گرایش به فرزندآوری در بین دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 94-1393 با حجم نمونه 384 نفر و با استفاده از شیوه نمونه گیری طبقه بندی و بهره گیری از پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. یافته ها حاکی از آن است که بین میزان استفاده از رسانه های خارجی (اینترنت، شبکه های اجتماعی مجازی و شبکه های ماهواره ای) و گرایش به فرزندآوری رابطه معنادار معکوسی وجود دارد، اما بین استفاده از رسانه های داخلی و گرایش به فرزندآوری رابطه معناداری مشاهده نشد. بین سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی) و سبک زندگی سنتی با گرایش به فرزندآوری رابطه معنادار مثبت و بین سبک زندگی مدرن و گرایش به فرزندآوری رابطه معنادار معکوسی وجود دارد. علاوه بر این، از میان متغیرهای زمینه ای (سن، جنس، مقطع تحصیلی، وضعیت شغلی و گروه قومی)، تنها رابطه بین وضعیت شغلی و قومیت با گرایش به فرزندآوری معنادار شد.
مفهوم و ارکان مشروطیت در روزنامه حبل المتین کلکته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشنایی ایرانیان با نظام های سیاسی و اروپایی در قرن سیزده ه .. ق/ نوزده م و مشاهدة جایگاه قانون در آن ها، سرآغاز تلاش های گستردة ایرانیان تبدیل حکومت استبدادی به حکومت قانون مدار بود. پس از یک قرن، این تلاش ها در نهضت مشروطیت به ثمر رسید؛ اما نبود مفهوم روشن از مشروطیت و ارکان و لوازم آن، خود سبب ظهور مسئله جدیدی شد. تلاش های زبانی و قلمی گسترده ای برای حل مسئله آغاز شد؛ ازجمله روزنامة حبل المتین کلکته نیز وارد این عرصه شد. یافته های این تحقیق براساس روش تحلیل گفتار نشان می دهد که این روزنامه به دلیل دسترسی مستقیم به منابع انگلیسی مربوط به مشروطیت و نیز اقدامات حاکمان انگلیسی هند در ایجاد نهادهای سیاسی جدید، به نسبت دیگر نویسندگان آن زمان، درک روشن تر و کامل تری از مفهوم و الزامات مشروطیت و جایگاه آن در میان نظام های سیاسی عرفی موجود در جهان را به ایرانیان عرضه کرد.
شایعه و عوامل اجتماعی مؤثر در پذیرش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی عوامل اجتماعی مؤثر در پذیرش شایعه در شهر تهران است. این پژوهش به روش پیمایش توصیفی تبیینی انجام شد و با تکنیک پرسشنامه که دارای اعتبار صوری، سازه ای و اعتماد (آلفای کرونباخ 80 درصد) بود، به گردآوری اطلاعات اقدام شد. جامعه آماری شامل تمامی افراد خانوارهای مناطق بیست و دوگانه شهر تهران بودند که از بین آنها با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر به روش خوشه ای چندمرحله ای و سهمیه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از دو شیوه آمار توصیفی و استنباطی و با بهره گیری از نرم افزار آماری، پس از تهیه جدول ماتریس، اطلاعات در قالب جدول های یک بعدی و دوبعدی تنظیم شد. یافته ها نشان داد: آثار موقعیت، آثار ارتباط و آثار چشم انداز در پذیرش شایعه تأثیر دارند. بین متغیرهای سن و تحصیلات با پذیرش شایعه رابطه معناداری وجود دارد، اما بین جنس و شغل با پذیرش شایعه رابطه معناداری مشاهده نشد. ابهام در خبر و اهمیت موضوع در پذیرش شایعه تأثیر دارند و شایعه با موضوع سیاسی، بیشتر مورد پذیرش قرار می گیرد. از منابع تولید شایعه، مردم و سپس ماهواره بیشترین تأثیر را در پذیرش شایعه دارند.
تاثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی بر نگرش زنان نسبت به بدن در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی عوامل فرهنگی و اقتصادی موثر بر نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن می پردازیم هدف این پژوهش شناخت عوامل تاثیرگذار بر نگرش زنان است که با استعانت از نظریه های فوکو ،بوردیو ،بودریار ،الیاس ،ترنر ،موس ،داگلاس ،هبدایج ،فستینگر،فمنیست مورد بررسی قرار گرفته است. با طرح پرسش هایی همچون عوامل فرهنگی واجتماعی تا چه اندازه بر نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن تاثیرگذار است ؟ آیا ویژگی های جمعیت شناختی (تحصیل ،پایگاه اقتصادی ،سن ،...) بر نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن تاثیرگذار است ؟به تحلیل و تبیین موضوع پرداخته است.
روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته 14 سوالی مبتنی بر طیف لیکرت است . نمونه مورد مطالعه 317نفر از بانوان تهرانی فعال در باشگاههای ورزشی بانوان منطقه 5 تهران هستند که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند.. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار اس پی اس اس استفاده شده است یافته ها نشان داد که تمام عوامل فرهنگی واجتماعی تاثیرگذار برنگرش زنان نسبت به مدیریت بدن در سطحی بالاتر از حد متوسط قراردارند. تفاوت معناداری در مورد تاثیرگذاری عوامل فرهنگی واجتماعی برنگرش زنان نسبت به مدیریت بدن بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی سن، وضعیت تاهل، تحصیلات شخصی، تحصیلات مادر، وضعیت اشتغال، وضعیت اقتصادی، میزان درآمد و وضعیت مسکن وجوددارد.