فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۸۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
سؤال اصلی این نوشتار این است که آیا دانش فقه اسلامی ماهیتاً ظرفیت ورود به عرصه نظام سازی را دارد؟ در صورت امکان نظام سازی فقهی، کیفیت آن چگونه خواهد بود؟ درک جامع از ابعاد و زوایای پدیده ها و موضوعات حقیقی، انتزاعی و واقعی یکی از الزامات مهم در مقوله نظام سازی است که علم فقه اگرچه در طول تاریخ حیات خود به شکل تام از آن بهره نجسته، لیکن با تفقد در مبادی تصدیقیه این علم و مبانی ذی نقش در هندسه معرفتی آن می توان فراگردها و مواردی را احصا نمود که در فرآیند نظام سازی، کاربردی اساسی داشته، این علم را از انزوای مفاهیم و گزاره های فردی و به لحاظ اجتماعی محدود، خارج می کند تا حوزه اجتماع جایگاه شایسته خود را در آن بیابد. آیت الله سیدمحمد باقر صدر از جمله دانشمندانی است که با التفات به چنین ظرفیتی در فقه، سازوکاری را به مثابه نسخه ای تکاملی در فرآیند اجتهاد کلاسیک مطرح نمود که در این مقاله به برخی از ابعاد آن اشاره می شود.
درآمدی بر اندیشه اقتصادی نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمله ویرانگر مغول، جامعه و اقتصاد ایرانی را با بحرانی جدی مواجه نمود و برای چند دهه فعالیت های اقتصادی را در محاق فرو برد. بازشناخت اندیشه و کنش دولتمردان و اندیشمندان مسلمان در برخورد با وضعیت موجود، ضمن اینکه سهم آنها را در سیر تفکر اقتصادی و اجتماعی این عصر نشان می دهد، فهم بهتر ساختار اجتماعی و اقتصادی ایران عهد ایلخانان را در خود دارد. نوشتار حاضر با طرح این سوال که مبانی حِکمی و اخلاقی نصیرالدین طوسی شرایط سیاسی و اقتصادی زمانه وی در اندیشه های اقتصادی او چه جایگاهی داشته است؟ دستاورد تحقیق حاکی از این است که نصیرالدین اندیشه های اقتصادی خود را در پرتو اصول اخلاقی و ضرورت تامین محبت، امنیت و عدالت اقتصادی مطرح ساخته است. وی علاوه بر تبیین اقتصاد فردی و خانوادگی، به جایگاه اقتصاد در جامعه پرداخته و سعی در تبیین اقتصاد سیاسی با رویکرد اخلاقی و روانشناختی کرده است. در همین جهت، مقاله حاضر با ابتنای بر تأثیر شرایط زمانی عهد ایلخانان، بازشناخت اندیشه های اقتصادی وی را مورد بررسی قرار می دهد.
بازخوانی جامعه شناختی نظریة بلاو در شعر سیداشرف گیلانی (نسیم شمال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار ادبی نهضت مشروطه در دهه های اخیر به عنوان بخشی از مهم ترین اسناد جامعه شناسان برای تحلیل مناسبات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دوران معاصر مورد توجه قرار گرفته است.
سیداشرف الدین گیلانی ملقب به نسیم شمال، نقش بارزی در روشن گری عصر مشروطه داشته است. کمتر تحولی در عصر مشروطه صورت گرفته است که سیداشرف درباره آن شعر نسروده باشد.
در این پژوهش با روش بینارشته ای کوشیده ایم تا در دو بخش، به بازخوانی نظریة جامعه شناسی تبادلی تلفیقی پیتر بلاو در فضای کلی شعر عصر مشروطه و سپس در شعر سیداشرف بپردازیم. در بخش نخست با نگاهی اجمالی، محورهای کلان نظریه بلاو را در شعر عصر مشروطیت نشان داده ایم. در بخش دوم، گام های چهارگانه نظریه تبادلی را در سه بخش به صورت موردی در شعر سیداشرف واکاوی کرده ایم. برای کاربست این نظریه که تلفیقی از رفتارگرایی اجتماعی و واقعیت گرایی اجتماعی است، اشعار سیداشرف از آغاز جنبش مشروطه تا شکست آن و ایجاد حکومت پهلوی اول، در سه گروه اشعار تبادلی انتقادی، اشعار تمجیدی سازمان بخش و اشعار خطابی تنذیری قرار گرفته است.
هدف نهایی این پژوهش بررسی میزان اثرگذاری سیداشرف در جنبش مشروطه برپایه نظریه ای اجتماعی، برای نشان دادن ساختارهای پیچیدة هم گروهی میان انقلابیون و مردم در دوره مشروطه است.
بررسی انطباق نظری و رفتاری در هنجارهای اخلاق علمی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از بررسی موضوع مقاله حاضر که از نظریه رشد اخلاقی، نظریه مرتن، نظریه پارسونز، نظریه گافمن، نظریه تعارض درون نقشی دارندورف و نظریه معیارهای اخلاق علمی رزنیک بهره گرفته است، دست یابی به ترجیحات نظری و رفتاری مربوط به هنجارهای اخلاق علمی دانشجویان دکتری و میزان انطباق و عدم انطباق آنها است. در این پژوهش با روش پیمایش به وسیله پرسشنامه اعتباریافته با پایایی 81 و 80 درصد، 196 دانشجوی دکتری به صورت تمام شماری در سه گروه علوم پایه، فنی مهندسی و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی، تحت آزمون قرار گرفته اند. نتایج حاصله حاکی از عدم انطباق کامل بین ترجیحات نظری و رفتاری در هنجارهای اخلاق علمی دانشجویان دکتری است. 16.33 درصد دانشجویان در ترجیحات نظری و رفتاری مربوط به هنجارهای اخلاق علمی دارای انطباق بیش از 60 درصد و 83.68 درصد آنان، دارای عدم انطباق بیش از 40 درصد هستند و میزان عدم انطباق در ترجیحات نظری و رفتاری مربوط به هنجارهای اخلاق علمی در میان سه گروه تحصیلی متفاوت است. نتایج تحقیق نشان می دهد ترجیحات مربوط به هنجارهای اخلاق علمی (انتظارات درون نقشی) در هر یک از سطوح نظری و رفتاری جداگانه دارای انطباق بوده ولی در مقایسه میان ترجیحات نظری و رفتاری مربوط به هنجارهای اخلاق علمی (انتظارات درون نقشی)، انطباق بالایی وجود ندارد.
جهانى شدن و جهان سوم
حوزههای تخصصی:
مرزهای جهانی توسعه اجتماعی در نظریه و عمل: اقلیم، اقتصاد و عدالت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب مرزهای جهانی توسعه اجتماعی در نظریه و عمل به قلم بریج موهان (استاد دانشگاه ایالتی لوئیزیانا) تألیف شده است. موهان در سال های گذشته آثار دیگری نیز منتشر کرده که برخی از آنها عبارت اند از: منطق رفاه اجتماعی (1988)، توسعه جهانی: ارزش های پسامادی و کردار اجتماعی (1992)، مددکاری اجتماعی (2002)، سفسطه های توسعه: بحران توسعه انسانی و اجتماعی (2007)، توسعه، فقر فرهنگ، و سیاست اجتماعی (2011)، و جامعه و عدالت اجتماعی (2012).
این کتاب کاوشی در سویه های مفهومی و کاربردی توسعه اجتماعی است و سه موضوع کلی را دربرمی گیرد: سیاست اجتماعی،
برنامه ریزی اجتماعی و تغییر اجتماعی. موهان درپی شناسایی علل آن چیزی است که «توسعه پذیری» نامیده است. او می گوید توسعه اجتماعی - تطبیقی، به منزله رشته و زمینه ای که مراحل آغازین خود را می گذراند، با تسلط نظریه های کهنه رفاه اجتماعی و شیوه های عمل اجتماعی هژمونیک مواجه است. بحران توسعه انسانی اجتماعی، تا حد زیادی، از کژکارکردی نظام مند نهادهای اجتماعی برآمده است که بر روابط فردی جامعه ای اثر می گذارند. به باور موهان، در هر جامعه ای می توان چیزی یافت که به فهم ما از توسعه اجتماعی و پیشبرد آن کمک کند. او ازسویی می خواهد پایه ای عقلانی تاریخی زیبایی شناختی برای صورت بندی و پذیرش شیوه عمل اجتماعی، به مثابه مفهومی به لحاظ علمی درست، به دست دهد، و ازسوی دیگر، می کوشد زرق وبرق ها و بی محتوایی صنعت رفاه اجتماعی معاصر را آشکار کند. موهان منتقد اصول جزمی ایدئولوژیک و کهنه، رویه های بی روح و ملال آور مددکاری اجتماعی، سیاسی شدن خدمات اجتماعی، و دوگانگی سیاست های اجتماعی و عمومی است و اعتقاد دارد که این وضعیت، آرمان های جامعه مدنی را تباه می کند. او این موارد را در زمینه ای جهانی بررسی کرده است.
جامعه شناسی حافظه جمعی: حوزه مطالعاتی پارادایمیک یا ناپارادایمیک؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی حوزه مطالعاتی حافظه جمعی از جهت پارادایمیک بودن یا ناپارادایمیک بودن آن است. برای تحقق این هدف سعی شد ضمن معرفی حوزه مطالعاتی حافظه جمعی به عنوان رویکردی جدید در علوم اجتماعی، ارزیابی نظام یافته ای نیز از نقاط ضعف و قوت رویکرد های نظری و عملی به کار گرفته شده در آن، صورت پذیرد. در این راستا از نظریه پارادایم ریتزر به عنوان چارچوب بحث و بررسی استفاده شده است. بدین ترتیب که با مرور ادبیات مطالعات حافظه جمعی در قالب چهار مؤلفه اصلی شکل دهنده پاردایم، یعنی مثال واره، تصور بنیادی از موضوع، تئوری ها و روش ها، افزون بر سنجش فرضیه ناپارادایمیک بودن این حوزه مطالعاتی که از جانب برخی از محققان آن مطرح گشته، صورت بندی جدیدی از تحولات نظری، استراتژی های روش شناختی و نیز چالش هایی که این حوزه در مسیر پیشرفت با آن مواجه است ارائه می شود. در پایان مقاله نیز تلاش شده متناسب با این چالش ها، پیشنهادهایی برای مواجهه با آنها در جهت افزایش انسجام نظری حوزه مطالعاتی حافظه جمعی داده شود.
پست مردن، بحران ندارد
حوزههای تخصصی:
شناخت ملل
نظم اجتماعی (3)
حوزههای تخصصی:
تا طریقی بربگیریم: بحثی تحلیلی درباره پارادایم اسلامی علوم اجتماعی
حوزههای تخصصی:
علوم اجتماعی از آغاز ظهور تا کنون، افق گشاییهای گسترده ای در عرصه دانش انسانی داشته است؛ بخش عظیمی از دستاوردهای دنیای امروز در توسعه و پیشرفت، در اثر برنامه های حاصل از تئوریهای علوم انسانی، تحقق یافته است. ولی با همه مشکل گشاییهای این علوم در عرصه دانش بشری، محققان علوم اجتماعی در شرق، به ویژه در جهان اسلام، به قابلیت آن در تبیین پدیده های اجتماعی این سرزمین با شک و تردید نگریسته اند. تردید در مورد ظرفیت تبیینی و توصیفی علوم اجتماعی در جهان اسلام، از یک طرف به تجربه استفاده از این دانش در میدان تحقیق و عرصه پژوهش بر میگردد، و از جانب دیگر به تردید و تشکیک های مطرح در فلسفه علم و مباحث روش شناسی معاصر نسبت به علوم اجتماعی، ارجاع مییابد؛ ظهور دیدگاه های متعدد در فلسفه علم، نشانه آشکار به نفع این ادعا است که علوم اجتماعی، بر خلاف زعم متعارف، به لحاظ معرفت شناختی، از اتقان و استحکام خلل ناپذیر برخوردار نیست. نوشته حاضر در صدد است تا از طریق گذرگاه مباحث معرفت شناسانه به تعریفی اسلامی از علوم اجتماعی دست یازد.
ارزیابی انتقادی مبانی معرفتی تبارشناسی فوکو از منظر حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تبارشناسی میشل فوکو، با تکیه بر مبانی معرفتی ویژة خود، نظریه است که هدفمندی و جهت دار بودن ذاتی را نفی می کند. مهم ترین مبانی معرفتی آن را نام انگاری، قدرت محوری، باور به تصادف، برساخت گرایی، تاریخی نگری، نسبی دانستن فهم و حقیقت، انسجام گرایی در توجیه شناخت تشکیل می دهد. این مبانی معرفتی، بر پایة اصول حکمت صدرایی قابل ارزیابی انتقادی است؛ اصولی مانند اصل واقعیت، تقسیم وجود به مستقل و رابط، اصل علیت، وحدت نظام هستی و هدفمندی آن، وجود سنت های الهی در تدبیر جوامع و تاریخ، وجود حقایقی ثابت، امکان شناخت مطلق و یقینی، مبناگرایی در توجیه شناخت، واقع نمایی شناخت، دو ساحتی بودن انسان، اصالت روح انسان، آگاهی، اراده و هدف مندی انسان، فطرت مشترک انسان ها، معتبر بودن روش های تجربی، عقلی و شهودی.
تأملی جامعه شناختی پیرامون کاربردهای گفتمانی «نمی دانم» در زبان فارسی در پرتو الگوی هایمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو بر آن است تا در بستر الگوی هایمز (1967)، به کنکاش و شناسایی کاربردهای گفتمانی «نمی دانم» در زبان فارسی بپردازد. در این تحقیق از نوع کیفی بوده و جمع آوری داده های مورد نیاز بر مبنای مشاهده در محیط طبیعی و به شکل هدفمند صورت گرفته است؛ به این صورت که تعداد 450 بافت طبیعی که افراد در تعاملات روزمره خود مورد استفاده قرار می دادند و در آنها قطعه زبانی «نمی دانم» بکار رفته بود ضبط گردید و براساس الگوی هایمز تحلیل و بررسی موشکافانه قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش، حاکی از آن است که انگیزه نهفته در کاربرد «نمی دانم» در شرایطی که گوینده دارای اطلاعات مورد نیاز برای ارائه به مخاطب می باشد، در اغلب موارد تلاش برای ملاحظه منزلت اجتماعی، پایبندی به اصول ادب و حفظ وجهه مخاطب است. بر این اساس، می توان پنج کاربرد اصلی «حفظ وجهه»، «اجتناب از بروز تناقض و اختلاف نظر»، «نشانه غیرمستقیم گویی»، «نشانه عدم اطمینان» و «اجتناب از تعهد و کاهش بار مسئولیت» را برای این قطعه زبانی در زبان فارسی برشمرد.