فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۸۴۵ مورد.
مفاهیم برابری و نابرابری در فلسفه های غربی
حوزههای تخصصی:
مکتب واسطه
دیسنی لند : یک فضای شهری آلمانی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای ساختارگرایی و پساساختارگرایی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پست مدرنیسم
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری نظریه های متاخر در جامعه شناسی
معرفت، فنآوری و جامعه جدید: خوانش جامعه شناسی معرفت از جامعه پسا صنعتی و اطلاعاتی دنیل بل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات در جامعه شناسی معرفت جدید، توجه به چگونگی روابط دو قلمرو معرفت و جامعه در ابعادی مانند علم، فناوری، سازمان ها و گروه های حرفه ای و مسائل اجتماعی آن ها در جامعة اطلاعاتی است. دنیل بل، به عنوان پیشگام نظریه پردازی، با اندیشه هایش درمورد جامعة پساصنعتی و اطلاعاتی، چشم اندازها و مواضع معرفتی جدیدی را پیش روی بازسازی جامعه شناسی معرفت قرار داده است. این مقاله، با استفاده از روش اسنادی و با ارائة مدل تحلیلی پیشنهادی، به واکاوی و ارزیابی آن بخش از دیدگاه های بل که متضمن اشارت هایی برای جامعه شناسی معرفت جدید است، می پردازد. در این راستا، ضمن استخراج مدل تحلیلی بل در تعریف جامعه و چگونگی کاربست مقولة زمان و پویایی در آن، عمق، درجه، سطح، هدف و عامل مسلط تعین، تحلیل می شود. درنتیجه، به نظر می رسد با درنظرگرفتن اقتضائات روند جهانی شدن جامعة اطلاعاتی و درهم تنیدگی مناسبات سیاسی و اقتصادی با مسئلة قدرت، تحلیل مسئلة کانونی «تعین اجتماعی معرفت» در اندیشة بل و سایر جامعه شناسان جامعة اطلاعاتی ایجاب می کند تا روابط متقابل میان جامعه و معرفت (علوم و فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی) با توجه به تأثیر متقابل علم و جامعه و همچنین ماهیت ساختاری یا عاملیتی فناوری لحاظ شود.
نشاط عمومی در زندگی اجتماعی فرهنگی شهر: مطالعه ای با رویکرد تئوری کیفیت اجتماعی در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این تحقیق مطالعه ی جامعه شناختی نشاط عمومی در شهر اردبیل با رویکرد تئوری کیفیت اجتماعی است. در این تحقیق با استفاده از تئوری کیفیت اجتماعی به تنظیم فرضیه و پرسشنامه مبادرت گردیده است. متغیر وابسته نشاط عمومی و متغیر مستقل کیفیت اجتماعی است. مفهوم کیفیت اجتماعی عبارت است از میزان توانایی شهروندان در مشارکت در زندگی اجتماعی و اقتصادی جوامع حاضر در آن، تحت شرایطی که رفاه و پتانسیل شخصی آنها ارتقا یابد. کیفیت اجتماعی، به چهار حوزه اشاره دارد: امنیت اقتصادی، انسجام اجتماعی، ادغام اجتماعی و توانمندسازی اجتماعی. در این پژوهش مدل کیفیت اجتماعی بر مبنای این فرضیه شکل گرفته که شادکامی افراد تحت تأثیر چهار مؤلفه ی ذکر شده قرار می گیرد. پژوهش حاضر از نظر کنترل شرایط پژوهش، پیمایشی، از نظر وسعت پهنانگر و از نظر زمانی مقطعی است. جامعه ی آماری آن همه ی شهروندان بالای ۱۵ سال شهر اردبیل است وحجم نمونه ۳۹۹ نفر تعیین شده است. اطلاعات با یک پرسشنامه ای ۳۲ سؤالی و با روایی سازه های مناسب (براساس ضریب آلفای کرونباخ) برحسب نسبت سن و جنس و از طریق نمونه گیری چند مرحله ای (ابتدا طبقه بندی شده و سپس تصادفی) تکمیل گردیده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که میانگین نشاط در مجموع با مقدار ۷۲/۳ نیز به طور معناداری از حد متوسط بالاتر است. در مجموع در جامعه ی آم اری م ورد مطالعه افراد، نش اط خود را بالاتر از ح د متوسط ارزیابی می کنند. همچنین کیفیت اجتماع ی در شه ر اردبیل در حد متوس ط ارزیابی می شود. طبق یافته های تحقیق، بین کیفیت اجتماعی و نشاط عمومی همبستگی و رابطه ی معناداری وجود دارد و بیانگر این واقعیت است که در این پژوهش، تئوری کیفیت اجتماعی هم به عنوان تئوری و هم به عنوان رویکرد برای تبیین نشاط عمومی، توسط نتایج این پژوهش، حمایت می شود.
مدرنیته و فرهنگ پست مدرن
منبع:
کتاب ماه ۱۳۷۹ شماره ۳۸
فضاى مفهومى مشارکت هم معنایى و ناهم معنایى یاریگرى (یاورى، تعاون) با مشارکت (انبازى) و همکارى
حوزههای تخصصی:
"دشوارى تعریف و تحدید معناى اصطلاحى مشارکت به اندازه اى است که گاه تا حد وارونگى و تضاد پیش مى رود. این نوشته در چند صفحه نخست کوشیده است هم معنایى و نا هم معنایى، هم معنایى ناقص و کامل لغوى واژه مشارکت را با برخى واژگان مترادف و متباین همچون انبازى، خودیارى، همکارى، تعاون، معاونت، کمک، همیارى، دگریارى و یاریگرى را در زبان فارسى مشخص سازد.
سپس با گذر از سطح معانى لغوى واژگان، در پى راه یابى به معناى اصطلاحى و جوهره مشارکت، نویسنده به ذکر تعاریفى پرداخته است، که در آن ها جوهره مشارکت یا اصطلاحاتى نظیر دموکراسى، قدرت بخشى، اختیاردهى، سازماندهى، دخالت دادن، دخالت جمعى، خوداتکایى، تعاون، خودیارى، عدم تمرکز، خودمختارى محلى و نظایر آن یکى دانسته شده است.
کار بعدى نویسنده نقد این مناسبات و کوشش در راه تبدیل و تاویل این اصطلاحات به عوامل بنیادى ترى است که بتواند خواننده را به جوهره و ماهیت اصلى مشارکت نزدیک تر کند. در پایان، نشان داده شده که پژوهشگران ایرانىِ «مشارکت کار» با وجود اختلاف آراى بسیار در مسائل پیرامونى مشارکت، با شگفتى در مورد همسانى جوهره مشارکت و یاریگرى و زیر مجموعه هاى آن (خودیارى، همیارى و دگریارى) با یکدیگر متفق القولند.
"
مارکس و سایه هایش
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۳ شماره ۸۸
حوزههای تخصصی:
درباره نظریه ارزش- کار
حوزههای تخصصی: