فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۸۴۵ مورد.
تاملاتی انسان شناختی بر موضوع هایی فلسفی
حوزههای تخصصی:
جهان روایی از ابتدای اندیشه کلاسیک و آغاز مسیحیت وجه غالب فرهنگ غرب بوده است. این قاعده کلی در قالب پنداره وحدت و یگانگی نوع بشر، باور به اینکه تمام ابناء بشر خاستگاهی یکسان دارند و در پیشگاه خداوند یکسان هستند بیان شده است. این پنداره مسیحی در طول عصر روشنگری غیر دینی شد و مفاهیم مربوط به یکسانی ماهیت انسانی و حقوق جهانی بشر از دل آن بیرون آمد.
فوتبال و فردیت فرهنگ ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله فوتبال را از منظر دانش انسان شناسی به عنوان یک واقعه تام اجتماعی مورد مطالعه قرار میدهد و می کوشد تا رفتارهای جمعی و کارناوالی مرتبط با فوتبال را به عنوان یک خرده فرهنگ مورد بررسی و مطالعه قرار داده و پیوند آن را با سایر پدیده های اجتماعی و فرهنگی جامعه پدیدار سازد. مطالعات میدانی، در این تحقیق جلوه های خرده فرهنگ کارناوالی در ایران را این گونه نشان میدهد: رقص و پایکوبی، کاربرد مواد منفجره، شکستن و خرد کردن اشیاء، دگرگونی مدل پوشش زنان، از میان رفتن فاصله های اجتماعی، بهره گیری از سمبولیسم ممنوع، استفاده از زبان طنز آلود و غیر جدّی و گاه رکیک. این جلوه ها سعی در ساختار زدایی از وضعیت های رسمی در فرهنگ جامعه دارند. خرده فرهنگ کارناوالی فوتبال در ایران، خود را در قالب پرچم، لباس، آرایش، آرایه، بوق و صدا، رقص، پایکوبی و صدا و گاه آشوبگری موقت در نظم اجتماعی نشان میدهد. مطالعات انسان شناسی نشان میدهد که بکارناوال فوتبال نمی توان از منظر یک ضد فرهنگ نگریست بلکه کارناوال های فوتبال در واقع گونه های یک خرده فرهنگ منتقد هستند که تنها در نتیجة بسته بودن مفهوم فرهنگ تبدیل به یک ضد فرهنگ می شوند و با خشونت می آمیزند.
آنومی سیاسی در اندیشه دورکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"مقاله حاضر مىکوشد ضمن بررسى نظریه آنومى دورکیم، به مفهوم آنومى سیاسى که تاکنون کمتر مورد توجه جامعهشناسان بهخصوص جامعهشناسان سیاسى قرار گرفته، بپردازد.از نظر دورکیم آنومى سیاسى، آنومى جامعه سیاسى یا به تعبیر امروزى آنومى دولت-ملت است.آنومى سیاسى هنگامى رخ مىدهد که رابطه دولت-شهروند در جامعه سیاسى برهم خورده باشد.به بیان دیگر، آنومى سیاسى عبارت از وضعى است که قواعد با هنجارهاى جامعه سیاسى بهویژه قوانین اساسى که حقوق و وظایف متقابهل دولت و شهروندان را مشخص مىسازند، دیگر براى کنشگران(دولت و شهروندان)الزامآور نیستند و پیروى از آنها مطلوبیتى ندارد.نتیجه چنین وضعى آنومى سیاسى است. با توجه به شرایط کشورهاى جهان سوم و شرایط اجتماعى و سیاسى ایران ضرروت توجه هرچه بیشتر به نظریهها و مفاهیمى که به توزیع و تبیین وضع موجود کمک مىکنند، اهمیتى بس عظیم براى جامعهشناسى ایران دارد.
"
نوربرت الیاس و فرایند متمدن شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر متمدن کنونی برای عدم اعمال خشونت بر دیگری، محدودیت ها و به یک معنا خشونت های بسیاری را در قالب اداب و قواعد رفتاری بر بدن تحمیل میکند. به نظر نوربرت الیاس، در عصر جدید، بشر دائماً خود را کنترل میکند و تحت انضباط قرار میدهد. بر اساس این چارچوب تئوریک، خشونت در فوتبال را می توان به مثابه نوعی محل زندگی جسمانی در نظر گرفت. محلی برای تجلی و ظهور رفتارها و خشونت هایی که به طور معمول مجاز شمرده نمی شوند.
فضاى مفهومى مشارکت هم معنایى و ناهم معنایى یاریگرى (یاورى، تعاون) با مشارکت (انبازى) و همکارى
حوزههای تخصصی:
"دشوارى تعریف و تحدید معناى اصطلاحى مشارکت به اندازه اى است که گاه تا حد وارونگى و تضاد پیش مى رود. این نوشته در چند صفحه نخست کوشیده است هم معنایى و نا هم معنایى، هم معنایى ناقص و کامل لغوى واژه مشارکت را با برخى واژگان مترادف و متباین همچون انبازى، خودیارى، همکارى، تعاون، معاونت، کمک، همیارى، دگریارى و یاریگرى را در زبان فارسى مشخص سازد.
سپس با گذر از سطح معانى لغوى واژگان، در پى راه یابى به معناى اصطلاحى و جوهره مشارکت، نویسنده به ذکر تعاریفى پرداخته است، که در آن ها جوهره مشارکت یا اصطلاحاتى نظیر دموکراسى، قدرت بخشى، اختیاردهى، سازماندهى، دخالت دادن، دخالت جمعى، خوداتکایى، تعاون، خودیارى، عدم تمرکز، خودمختارى محلى و نظایر آن یکى دانسته شده است.
کار بعدى نویسنده نقد این مناسبات و کوشش در راه تبدیل و تاویل این اصطلاحات به عوامل بنیادى ترى است که بتواند خواننده را به جوهره و ماهیت اصلى مشارکت نزدیک تر کند. در پایان، نشان داده شده که پژوهشگران ایرانىِ «مشارکت کار» با وجود اختلاف آراى بسیار در مسائل پیرامونى مشارکت، با شگفتى در مورد همسانى جوهره مشارکت و یاریگرى و زیر مجموعه هاى آن (خودیارى، همیارى و دگریارى) با یکدیگر متفق القولند.
"
تغییر فرهنگی اجتماعی و توسعه نهادی در ایران: مورد تجربی بازار
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بیان نحوه قرار گرفتن جامعه ایرانی (شهر تهران) در جریان جهانی شدن از طریق تفکیک نهادی در طول دو سده اخیر توجه شده است. این مساله به این دلیل دارای اهمیت است که جریان جهانی شدن جریان فراگیر است و تمام فرهنگها را اعم از فرهنگ سنتی یا مدرن تحت تاثیر قرار داده است.
پست مردن، بحران ندارد
حوزههای تخصصی:
مفهوم کج رفتاری از دیدگاه دورکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوشش شده است تا دیدگاه دورکیم به عنوان اولین جامعه شناسی که با تحقیقات تجربی به بررسی کج رفتاری پرداخته مطرح شود. چون آثار دورکیم در مورد کج رفتاری در کتاب های گوناگون او مانند: خودکشی، تقسیم کار و اصول و قواعد و روش تحقیق به شکل پراکنده دیده می شود در این جا یک جمع بندی نسبتا فشرده از نظر او درباره کجرفتاری مطرح گردیده است.به طور کلی او کج رفتاری را به ساخت جامعه مربوط می سازد، و مسئله همبستگی گروهی و رابطه آن با کجرفتاری را عنوان می کند. از نظر دورکیم کجرفتاری در قالب ساخت های اجتماعی و با در نظر گرفتن خصایص انسان و رابطه ای که میان او و جامعه وجود دارد واقع می شود.بنابراین کجرفتاری یک پدیده اجتماعی در نظر گرفته شده است و اصولا از نظر دورکیم جامعه مسئول رفتار فرد است. یعنی جامعه باید بتواند نیازهای زیستی و روانی فرد را طوری پاسخ دهد که میزان کجرفتاری در حد متوسط باشد. لازم به ذکر است که نظر دورکیم کجرفتاری دارای کارکرد بوده و نمی توان جامعه ای بدون کجرفتاری در نظر گرفت. حداقل کارکرد کجرفتاری ایجاد تغییرات اجتماعی است.
چراغ مانیفست در دهلیزهای جهانی شدن
حوزههای تخصصی:
دگرگونى اندیشه در جهان
حوزههای تخصصی:
" با نگاهى به تاریخچه پژوهش و کاربرد دانش بومى، فعالیت هاى پژوهشگران را مى توان بر حسب موضوع به دو نوع مشخص تقسیم کرد: 1) پژوهش روش ها و ابزار سنتى براى کاربردهاى فنى 2) بازشناسى شناخت شناسى سنتى و ارزش هاى فرهنگى و رسوم اجتماعى جوامع بومى براى کاربردهاى فرهنگى و اجتماعى. در ابتدا، پژوهشگران دانش بومى بیشتر متوجه فنون و روش هاى سنتى براى تخفیف لطمات زیست محیطى و بهداشتى ناشى از روش هاى صنعتى و شیمیایى در کشاورزى، دام دارى، معمارى و تغذیه بودند. اما در دو دهه نهایى قرن بیستم، تشدید لطمات زیست محیطى و بررسى عمیق تر مسایل توسعه، متفکران را متوجه ریشه هاى فرهنگى و اجتماعى این مسایل ساخت. لذا اخیراً شاهد تلفیق یافته هاى دانش بومى در روش هاى آموزشى مدرن، شناخت شناسى علمى و نیز در پایه ریزى الگوهاى نوین براى اسکان و هم زیستى مردم بوده ایم. با توجه به تاثیر بنیادین و درازمدتى که تلفیق جنبه هاى فرهنگى و اجتماعى جوامع سنتى با فرهنگ و جامعه مدرن خواهد داشت، بى شک ما در آستانه دگرگونى عظیمى در اندیشه جهانى قرار داریم. این دگرگونى عظیم، ابعاد وسیع تر و جامع ترى را براى علم بشر نوید مى دهد.
"