فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
رابطه بین آگاهی مدیران از ناتوانی های ویژه یادگیری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه بین میزان شناخت مدیران مدارس دوره ابتدایی شهر اصفهان از ناتوانی های ویژه یادگیری دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی آن ها می پردازد. سؤال های ویژه پژوهش در زمینه ارتباط میزان شناخت مدیران دوره ابتدایی از ناتوانی های یادگیری، همچون ناتوانی در زبان گفتاری و زبان نوشتاری، حساب، خواندن و مسائل عاطفی - اجتماعی دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی آن ها، بر اساس متغیرهای جنسیت، مدرک تحصیلی و سنوات خدمت است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه مدیران دوره ابتدایی شهر اصفهان به تعداد 411 نفر و تمام دانش آموزان دوره ابتدایی به تعداد 116832 نفر است. نمونه پژوهش شامل 120 نفر از مدیران دوره ابتدایی، است. روش نمونه گیری چند مرحله ای و ابزار اندازه گیری، شامل پرسشنامه 35 سؤالی محقق ساخته با ضریب پایایی 92/0 است که روایی آن از نظر محتوایی مورد تایید اساتید و کارشناسان واحد اختلالات یادگیری سازمان آموزش و پرورش اصفهان قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها در محیط نرم افزاری SPSS و با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون چندمتغیره صورت گرفته است. نتایج نشان داده که بین میزان آگاهی مدیران مدارس نسبت به مسائل عاطفی – اجتماعی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد و بین میزان آگاهی مدیران زن و مرد مدارس دوره ابتدایی تنها در مؤلفه های ناتوانی در زبان گفتاری و خواندن تفاوت به چشم می خورد. همچنین بین میزان شناخت مدیران بر اساس سطح تحصیلات و سابقه خدمت در تمام مؤلفه های ناتوانی ویژه یادگیری تفاوت معنادار وجود دارد.
مکانیسم های ارتقای مشارکت زنان در ابعاد سیاسی و اقتصادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"طرح مساله: مقاله حاضر بر مبنای پژوهشی تدوین یافته است که در سال 1383 با عنوان «مکانیسمهای ارتقای مشارکت زنان در ابعاد اقتصادی و سیاسی» انجام گرفت و در آن متغیر «تحصیلات، به عنوان عمده ترین عامل زمینه ساز مشارکت سیاسی و اقتصادی زنان، و تاثیر افزایش سطح تحصیلات بر مشارکت زنان در ارتباط با متغیر قوانین موجود تحلیل و تبیین گردید.
روش: پژوهش با استفاده از روشهای اسنادی و پیمایشی انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات، از تکنیک پرسشنامه، که پیش آزمایی شده بود، استفاده شد.
یافته ها: تاثیر متغیر تحصیلات بر مشارکت سیاسی زنان، به دلیل ضعف یا نقص قوانین موجود، همواره قابل تایید نیست، و می تواند و وجهی سلبی به خود بگیرد و از مشارکت مورد انتظار آنان بکاهد.
نتایج: اکثر زنان تحصیلکرده، به رغم گرایش به اشتغال و مشارکت اقتصادی، به دلیل آگاهی از نقص قوانین، تمایل کمتری به مشارکت سیاسی دارند. بنابراین، تلاش برای اصلاح قوانین حاکم بر شئونات زنان جامعه پیش شرط اساسی برای ارتقای مشارکت آنان است.
"
ارزیابی سیاست های اجتماعی ـ جمعیتی سالمندی فعال در ایران و چالش های فرا رو(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هرچند درحال حاضر، شمار سالمندان درصد کمتر جمعیت کشور را شامل می شود، فزونی سرعت رشد این گروه در مقایسه با رشد جمعیت کل کشور و نیز پیش بینی افزایش تعداد و سهم سالخوردگان (جمعیت 60 سال و بیشتر) در سال های آتی، لزوم برنامه ریزی آینده نگرانه ای برای کنترل مسائل این گروه، که شامل نیازهای دارویی، نگه داری و مراقبت از آنان و... باشدع توجیه پذیر است.
بررسی تطبیقی رفتار بزهکارانه دانش آموزان دبیرستانهای نظام قدیم و جدید شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این مقاله بزهکارانه دانشآموزان دبیرستانهای نظام جدید و قدیم شهر شیراز بررسی شده و مورد تطبیق گرفته است.عوامل جامعه پذیری نظیر خانواده، مدرسه و گروه همسالان مورد توجه قرار گرفته و تأثیر آنها بر رفتار بزهکارانه دانشآموان سنجیده شده است.همچنین، برنامههای مدارس نظام قدیم و جدید با یکدیگر بلحاظ نقش این برنامهها در کنترل دانشآموزان و نظم اجتماعی و گرایش آنها به رفتار بزهکارانه مقایسه شده است.نظریه کنترل اجتماعی چارچوب نظری این تحقیق را تشکیل میدهد. این نظریه رفتار بزهکارانه را به جوانان همه طبقات اجتماعی نسبت داده و آن را نتیجه کارکرد ضعیف نهادهای بنیادین اجتماعی مانند خانواده و مدرسه میداند.روش تحقیق کمّی به شیوه پیمایشی در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته و نمونه مورد مطالعه، حدود 650 نفر از دانشآموزان دبیرستانهای نظام قدیم و جدید نواحی چهارگانه شهر شیراز میباشند که با روش نمونهگیری با طبقهبندی از هر ناحیه متناسب با تعداد دانشآموزان آن ناحیه انتخاب شدهاند.یافتههای تحقیق نشان میدهد که درصد بزهکاری در دانشآموزان نظام جدید، نسبت به دانشآموزان نظام قدیم بیشتر است.همچنین براساس یافتههای تحقیق بین محل تولد، جنسیت، وضعیت تحصیلی، استفاده از تولیدات فرهنگی غرب، و نحوه گذراندن اوقات فراغت و رفتار بزهکارانه دانشآموزان رابطه معنیداری وجود دارد.
"
بررسی قوانین و سیاست های حمایت از خانواده در دوران پس از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران، به عنوان عرصه تلاقی اسلام و قوانین مدرن، خانواده را واحد بنیادین جامعه و نهادی مقدس می داند و به همین لحاظ می کوشد از آن حمایت کند. در اصل دهم قانون اساسی آمده است همه قوانین و مقررات و برنامه ریزی های مربوط به خانواده باید در جهت آسان کردن تشکیل آن، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد. تعدد سیاست ها، قوانین و لوایحی که در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم با نهاد خانواده ارائه شده اند شاهدی بر این ادعاست. این پژوهش با روش کیفی، سیاست ها و قوانینی را که در فاصلة سال های ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۱ با هدف حمایت از نهاد خانواده در ایران تصویب، تدوین و ارائه شده اند را؛ با استفاده از روش تحلیل انتقادی متن مورد مطالعه قرار داده است. یافته ها و نتایج تحقیق غلبة رویکرد اقتصاد- محور بر عملکرد دولت[1] را نشان می دهند؛ امری که نهایتاً باعث شده سیاست های دولت با حفظ الگوهای سنتی خانواده همبسته باشند. این نکته قابل تأمل است که بررسی سیاست های حقوقی حاکی از به رسمیت شناخته شدن تدریجی تحولات نهاد خانواده است؛ یافته ای که استقلال نسبی حوزة حقوقی از حوزة اقدام دولتی را نشان می دهد و می توان آن را نتیجة ارتباط مستمر حیطة حقوقی با مسائل عینی و انضمامی خانواده های امروزین در ایران دانست. شکل گیری چالش های حقوقی میان واقعیات اجتماعی موجود با الگوهای حفظ اشکال سنتی نهاد خانواده ناکارآمدی برخی از این قوانین و عدم تناسب آن ها با واقعیات جامعه را نشان می دهد.
از جامعه صنعتی تا جامعه فراصنعتی بررسی و ارزیابی نظریه ها
حوزههای تخصصی:
در حدود دو قرن پیش از انقلاب صنعتی جوامع صنعتی را به وجود آورد که نظام تولید و اقتصاد آنها بر پایه استفاده از ماشین و منابع جدید انرژی استوار است. صنعتی شدن‘ بدون تردید‘ تأثیر عمده ای در توسعه اجتماعی در دو قرن گذشته داشته است. اما از دهه های 1950 و 1960 برخی تحلیلگران اجتماعی این نظریه را مطرح ساختند که علم و تکنولوژی به تنهایی به تنهایی نقش قاطعی در زندگی اجتماعی بازی می کند. بعضی متفکران و جامعه شناسان نیز از آن پس نظریه هایی را درباره دگرگونی در جوامع مدرن صنعتی مطرح نموده و کوشش کرده اند آینده این جوامع را پیش بینی کنند. آنها معتقدند که جوامع صنعتی مدرن درآینده وارد مرحله نوینی از تئسعه خواهند شد و به جامعه جدیدی؛ جامعه فراصنعتی‘ تبدیل خواهند گردید. انتقال به جامعه فراصنعتی دیگر اساساً مبتنی بر صنعت گرایی نیست و در واقع نمایانگر مرحله ای از توسعه است که به کلی فراتر از دوران صنعتی است. در این مقاله برخی از برجسته ترین نظریه های مطرح شده درباره جامعه صنعتی و شکلهای گوناگون جامعه فراصنعتی مطرح و نقد و بررسی شده اند. چنین می نماید که گرچه دگرگونی در همه جوامع اجتناب ناپذیر است و جوامع صنتی پیشرفته با شتاب بیشتری متحول می شوند‘ اما بدون هیچ تغییر بنیادی در ساختار اجتماعی این جوامع بعید به نظر می رسد که انتقال به نوعی جامعه جدید امکان پذیر باشد.
پارادایم اسلامی روش شناختی علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحقق علوم انسانی براساس دو رکن اصلی است: یکی، رکن روش شناختی؛ یعنی تنظیم مدل و تدوین پارامترهای پارادایمی علوم انسانی از دیدگاه اندیشة اسلامی و دوم، نظریه پردازی که برای فهم و تبیین واقعیت اجتماعی لازم است. در این مقاله به رکن اول از دیدگاه اسلام پرداخته شده است.
باتوجه به روش شناسی علوم انسانی، هر علمی یک سری مفروض ها و پیش فرض های هستی شناختی، انسان شناختی، معرفت شناختی و رو ش شناختی بنیادینی دارد. نظام معرفتی این مجموعه از پیش فرض ها که در اصطلاح پیکرة نظری، یا دیدگاه نظری یا «پارادایم» نامیده می شود، یکی از مباحث جدی در روش شناسی هر علمی است. حال پرسش این است که چه جایگاه و نقشی پارادایم می تواند در روش شناسی علوم انسانی داشته باشد؟ پارادایم اسلامی علوم انسانی، چگونه پارادایمی است؟ الگو و پارادایم اسلامی علوم انسانی با الگوی و پارادایم غیردینی علوم انسانی چه تفاوت یا تفاوت هایی دارد؟
روش این مقاله براساس تفسیر موضوعی، تحلیل متن است. مبنای کار براساس روش تحلیل متن، این گونه است که ابتدا پرسش هایی طرح می شود و بعد به جستجوی پاسخ آن در متن پرداخته می شود. در روش تحلیل متن ارتباط بین رجوع به متن و نتیجه گیری دربارة هر مطلب، دو سویه و مکرر است؛ یعنی با طرح پرسش، جستجو در متن آغاز می شود و پس از مطالعة متن ممکن است، برخی از قسمت های آن معنای قسمت های دیگر را عوض کند. نتیجه اینکه مؤلفه های پارادایمی علوم انسانی از دیدگاه آیات در دو بُعد تنظیم می شود: بُعد نخست، جهان بینی است که شامل مؤلفه ها و مفروض های هستی شناختی و انسان شناختی است و بُعد دوم، فرانظریه است که مؤلفه ها و مفروض های معرفت شناختی و روش شناختی را در بردارد.
فضا ، شهر و نظریه اجتماعی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۸ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
اخلاق علم در فضای آموزش علوم اجتماعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق در آموزش بهمثابه بخشی از اخلاق حرفهای آکادمیک، مجموعهای از قواعد و ضوابط ایجابی و سلبی حرفهای مورد توافق اجتماع علمی است که کنشگران حوزهی آموزش را ملزم به رعایت اخلاق و پرهیز از بیاخلاقی در فرآیند آموزش علم مینماید. اعضای هیات علمی، دانشجویان و مدیران سه دسته از کنشگران اصلی در فضای آموزش هستند که متناسب با نقش و انتظارات نقش خود ملزم به رعایت اخلاق حرفهای و حفظ شرافت دانشگاهی هستند. نظر به مسالهمندی رعایت اخلاق علم در فضای آموزش دانشگاهی پرسش از «گونههای عدم تبعیت از هنجارهای مرتبط با نقش کارگزاران اصلی (اساتید، دانشجویان و مدیران) فضای آموزش علوم اجتماعی در ایران» موضوع این پژوهش است. این پژوهش با کاربرد تکنیک تحلیل محتوای کیفی و استفاده از مصاحبهی نیمهساختمند و مراجعه به تجربیات دانشجویان دکتری رشتههای علوم اجتماعی دانشگاههای علامه طباطبایی، تهران، شهید بهشتی، الزهرا و تربیت مدرس قصد دارد تا گونههای هنجارشکنی اخلاق علم در فضای آموزش علوم اجتماعی ایران را با توجه به موقعیت و نقش هر یک از کنشگران اصلی این رشته شناسایی نماید. نتایج پژوهش نشان میدهد دامنهی عدم تبعیت از هنجارهای اخلاق علم در آموزش علوم اجتماعی گسترده است و نهفقط صرفا به کنشگران رشتهی علمی (اساتید، دانشجویان و مدیران) برحسب میزان و نوع هنجارشکنی علمی محدود نمیشود بلکه متاثر از ساختار آموزش در سطوح دانشگاه، دانشکده و گروه آموزشی شامل قواعد، قوانین و رویههای سازمان آموزش است. انتظار میرود اتخاذ یک رویکرد تلفیقی در شناسایی گونههای عدم تبعیت از هنجارهای اخلاق علم در دو سطح کنشگر و ساختار و پرهیز از یکسونگری در بررسی این موضوع بتواند درک روشنبینانهتری از وضعیت اخلاق علم در ساختار آموزش عالی ایران ارائه نماید.
مطالعه رابطه فرهنگ و زندگی روزمره در شبکه های اجتماعی مجازی (مطالعه موردی: شبکه اجتماعی فیس بوک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه های اجتماعی مجازی با توجه به ساختار نوین ارتباطی خود تبدیل به بخشی عمده از زندگی روزمره مردم ایران شده اند. نحوه عمل افراد در زندگی روزمره و روش هایی که از طریق ارتباط با دیگران به کار می برند تا زندگی خود را در شبکه های اجتماعی مجازی معنادار می کنند، موضوع مقاله حاضر است که با هدف فهم مؤلفه های فرهنگ و زندگی روزمره این شبکه ها و ارتباط احتمالی آن با مؤلفه های عضویت کاربران در فیس بوک نوشته شده است. برای رسیدن به این هدف، از روش کیفی مردم نگاری مجازی، در میدان مطالعه ای متشکل از 300 کاربر شبکه اجتماعی فیس بوک استفاده شد و جمع آوری داده های آن از طریق مشارکت، مشاهده آنلاین و مصاحبه های عمیق و نیمه عمیق صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های زندگی روزمره و فرهنگ کاربران عبارت اند از: نمایش و اجرا، کثرت و ترس از گم شدن، روایت معمولی به جاری روایت رسمی، حساسیت زدایی از تابوها و در معرض دید قرار دادن حرفه و هنر. این مؤلفه ها درواقع، نمایی از زندگی روزمره کاربران ایرانی و فرهنگ معمول حاکم بر فضای فیس بوک هستند.
ظرفیت تمدن سازی گفتمان انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف پاسخ به پرسش هایی مانند چیستی دلایل بسط یافتگی و توسعه و پیشرفت گفتمان انقلاب اسلامی در گستره منطقه ای و جهانی و بررسی همگرایی عوامل مؤثر بر تسلط گفتمان انقلاب اسلامی و عوامل مؤثر بر اشاعه تمدنی این گفتمان نگاشته شده است. در این راستا تحلیل گفتمان هم در جایگاه نظریه و هم در جایگاه روش مورد استفاده قرار گرفته است. کسب قابلیت های راهبردی در حوزه تمدنی از طریق خصوصیات تمدن، ویژگی های اشاعه تمدنی انقلاب و خصایص فرهنگی آن، درک سازوکارهای پویای فرهنگ و نیز قابلیت نظام سازی در حوزه های اجتماعی قابل درک و استحصال است. در گفتمان انقلاب اسلامی، دال مرکزی، «هویت اسلامی و انقلابی» است. گفتمان اصول گرایی شیعی به عنوان بیان اُخری گفتمان انقلاب اسلامی، دال «توسعه و پیشرفت متعالیه» را به عنوان «دال مرکزی تمدن ساز گفتمان انقلاب اسلامی» معرفی می نماید که با کاشفیت از اشاعه تمدنی انقلاب اسلامی، قابلیت و ظرفیت اشاعه و بسط یافتگی گفتمان انقلاب اسلامی را در سطوح ملی، منطقه ای و جهانی نمایندگی می کند و با توجه به عناصر و عوامل استیلابخش (هژمونیک ساز) چهارگانه، قابلیت برنامه ریزی هوشمندانه و دیرپا می یابد. عاملیت سیاسی و فرهنگی گفتمان انقلاب اسلامی همراه با بهره گیری از فرایند طرد و برجسته سازی و دسترسی (رو به وسعت) و اعتبار (رو به فزون) نسبت به سایر گفتمان ها (مدرنیته) هم از عوامل استیلابخش اولیه تکوینی و هم از عوامل زمینه ای مؤثر بر فرایند تمدن سازی و بسط یابندگی تمدنی انقلاب در مراحل توسعه ای آن محسوب می گردد.
گفتمان جنسیت از انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از مشروطه تا انقلاب اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران دوره پهلوی اول و دوم
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی جنسیت
کیفیت و کمّیت مشارکت زنان در رویدادهای سرنوشت ساز تاریخی، از جمله انقلاب ها یکسان نبوده و بنا بر شرایط و موقعیت اجتماعی- فرهنگی جامعه اشکال گوناگونی به خود گرفته است؛ ولی به نوبه خود مقوله جنسیت را به کانون تصمیم گیری ها و منازعات سیاسی وارد کرده است.
انقلاب اسلامی که مهم ترین رخداد مؤثر بر سرنوشت سیاسی و اجتماعی ملت ایران است نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ چراکه فقط پس از گذشت 15 سال از اعطای حق رأی به زنان در قالب برنامه اصلاحی انقلاب سفید، محمدرضا پهلوی که به شدت ناخرسندی و اعتراض علما را به بازتعریف نقش های زنانه توسط حکومت برانگیخته بود، مشارکت گسترده زنان آن هم با سیمایی متفاوت از الگوهای پذیرفته شده زن سنتی یا مدرن در مبارزات انقلابی تا آنجا توجه ناظران خارجی را برانگیخت که آن را انقلاب چادرها نامیدند.
با وجود این، چرایی و چگونگی این مشارکت، از جمله عرصه های مغفول مانده در میان علایق نظری و پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی به شمار می رود؛ ازاین رو، این مقاله برآن است تا با تمرکز بر متون رسمی تولیدشده توسط الیت سیاسی و مطبوعاتی ایران در گستره زمانی سال های 1342 تا 1357 و با استفاده از روش تحلیل گفتمان نشان دهد که جنسیت به عنوان یک برساخته گفتمانی چگونه در دو دهه پیش از انقلاب اسلامی در پرتو ظرفیت نظام زبانی و مناسبات قدرت و مقاومت مندرج در آن درون بستری از رخدادهای سیاسی و اجتماعی ساخته شده و مرزهای مألوف و تعیین کننده هویت های زنانه/ مردانه را درنوردید. بدین منظور بستری تاریخی را به تصویر خواهد کشید که درون آن مدلول زنانه/ مردانه به تدریج از جایگاه چندین هزارساله خود بیرون آمده و در پیوند با دال های کانونی گفتارهای رقیب حاضر در متن منازعه سیاسی شامل گفتار رسمی حکومت، روحانیت سنتی و نواندیشی دینی و انقلابی، معنا و ساختاری تازه یافته است.
موانع توسعه در ایران
حساسیت بین فرهنگی در اجتماعات قومی:«مطالعه پیمایشی اقوام تُرک و کُرد »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود همفکری، همدلی و همگرایی فرهنگی و پذیرش اجتماعی در بین اقوام، یکی از مطمئن ترین راه های نیل به همبستگی و وفاق اجتماعی در جامعه ی چند قومی ایران به شمار می آید. این مقاله با اتخاذ رویکردی جامعه شناختی، به بررسی میزان حساسیت های بین فرهنگی در نزد ساکنان کُرد و تُرک شهر قروه و عوامل مرتبط با آن می پردازد. در بخش نظری، بر مبنای مدل نظری شش گانه ی حساسیت های بین فرهنگی میلتون جی بنت، یک چارچوب مفهومی تنظیم گردیده و در قالب آن فرضیه های اصلی مطرح شده است. تحقیق به روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه در مورد 400 نفر نمونه از کُردها و تُرک های ساکن در شهر قروه انجام گرفته است. نتایج تحقیق بر وجود حساسیت بین فرهنگی در میان اقوام یادشده دلالت دارد؛ با این وصف، حساسیت بین فرهنگی در میان کُردها شدت بیش تری دارد. یافته ها نشان می دهد که با گسترش پهنه ی ارتباطات واقعی بین قومی و ارتباطات مجازی و بالا رفتن آگاهی و شناخت بین قومی، حساسیت های بین فرهنگی تعدیل و کاهش می یابد. عوامل یاد شده در کنار عوامل زمینه ای میزان درآمد و مذهب، در مجموع 48 درصد تغییرات حساسیت بین فرهنگی را در نزد گروه های مورد بررسی تبیین می کند.
تاریخ نگاری مارکسیستی بریتانیایی
حوزههای تخصصی:
اریک هابسبام، در دفاع اخیر خود از فایده مندی مارکسیسم برای مطالعه ی تاریخ، به یادمان می آورد که مارکس می کوشید تا مبنایی را برای درک تاریخ به مثابه ی یک کل در اختیارمان بگذارد.نگاه نو به تاریخ می باید هم چنین به هدف جوهری، هرچند تحقق ناپذیر آنانی بازگردد که گذشته را می کاوند: «تاریخ کلی»، نه یک «تاریخ همه چیز»، بلکه تاریخ به مثابه ی تاری نامرئی که تمام فعالیت های بشری در آن به یکدیگر پیوند می خورند.
متشاب ها، برایان کلی (2001) نیز در اثر خود نژاد، طبقه و قدرت در معادن ذغال سنگ آلاباما، 1908-1921، که جایزه ی یادبود آیزاک و تامارا دویچر را نیز به خود اختصاص داد، مسیر جان ساویل، آلکس کالینیکوس، الیزابت فاکس-جنوویس و یوجین جنوویس را در تحسین بلندپروازی های کلیت بخش به تاریخ از پایین و نقد مورخانی که تحسین گر نسبی گرایی تاریخی بودند ادامه می دهد. در یادداشتی مرتبط، پری اندرسون پیشنهاد می کند از آن جا که تروتسکی نخستین کسی بود که توانست تاریخی کلی را به رشته ی تحریر درآورد، می تواند داعیه دار این باشد که نخستین «مورخ بزرگ مارکسیست» بوده است.