فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
دروغگویی امری اجتماعی است؛ زیرا در روابط انسانی و اجتماعی تحقق می یابد. ما همیشه با تصور حضور و وجود دیگری دروغ می گوییم. دروغگویی پدیده فرهنگی و منفی اجتماعی از صفات ناپسند اخلاقی است که متأسفانه امروزه بین افراد جامعه به طور شایع مشاهده می شود. هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین سرمایه ها و کنش ارتباطی با گرایش به دروغگویی است. روش پژوهش، توصیفی همبستگی و جامعه آماری آن دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز با حجم نمونه 375 نفر است که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه ای که اعتبار آن به روش محتوایی و صوری و پایایی آن با آلفای کرونباخ محاسبه شد، گردآوری شدند. در چارچوب نظری پژوهش از نظریه های بوردیو و هابرماس.بهره گرفته و برای تحلیل داده ها از نرم افزار Spss و Amos استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین گرایش به دروغگویی با سرمایه اجتماعی (r=-0/179 و p=0/001) و کنش ارتباطی (e=-0/119 و p=0/021) رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد و بین متغیرهای زمینه ای (جنس، سن، وضعیت تأهل و سطح تحصیلات) پاسخگویان و گرایش به دروغگویی رابطه معنی داری وجود ندارد (05/0>P).
واکاوی ماهیت نهاد خانواده در فقه امامیه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۰
209 - 228
حوزههای تخصصی:
خانواده باسابقه ترین نهاد اجتماعی شناخته شده توسط بشر است؛ با وجود این تحلیل ماهیت آن یکی از مسائل پیچیده و اختلافی بین حقوق دانان می باشد و در دکترین کشورهای مختلف نیز مورد مناقشه واقع شده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی خانواده با محوریت نصوص و منابع فقه و حقوق ایران به بررسی خانواده به عنوان ماهیتی مستقل پرداخته است. روش پژوهش حاضر تحلیلی - توصیفی و جمع آوری اطلاعات ازطریق کتابخانه صورت گرفته و به اعتبار استفاده از نتایج حاصل از آن دارای جنبه کاربردی در زمینه اصلاح قوانین می باشد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که فقه و حقوق ایران شخصیت حقوقی مستقل خانواده را به رسمیت نمی شناسد؛ لکن آن را یک ماهیت مستقل و جدای از اعضای آن به حساب آورده است. به عبارت دیگر خانواده یک تأسیس مستقل به شمار می آید؛ لذا گفته می شود که کلیت خانواده معادل جمع اجزاء آن نیست بلکه این شبکه تأثیروتأثر مستمر روابط اجزاء است که بر پیچیدگی شناسایی خانواده می افزاید. نتیجه این رویکرد نوین آن است که خانواده به این اعتبار دارای آثار و احکامی جدا از آثار و احکام اعضای آن می باشد و برخی از آن عبارت است از: برخورداری حق حریم خصوصی، حق حیثیت معنوی، حق حمایت از تشکیل، تحکیم و تعالی، وجوب حفظ کیان خانواده و... .
وضعیت اقتصادی، الگوهای غیرسالم غذایی و چاقی؛ نظریه ای زمینه ای در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اضافه وزن و چاقی یکی از مشکلات جامعه جهانی می باشد که همه افراد را در هر سنی درگیر خودکرده است؛ که عوامل مهمی باعث بروز این پدیده می گردند اما وضعیت اقتصادی جوامع نیز می تواند الگوهای تغذیه ای افراد را تحت تأثیر قرار داده و باعث بروز پدیده چاقی شود. هدف پژوهش حاضر واکاوی وضعیت اقتصادی، الگوهای غیرسالم غذایی و چاقی شهروندان شهر یزد بود. داده ها با 20 نفر از آنان از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید و با روش نظریه زمینه ای مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که عواملی مانند، ضعف سواد تغذیه ای و ظاهر محوری در تغذیه باعث می شود که شهروندان به سمت الگوهای نامناسب تغذیه، غذاهای پرکالری و چاقی کشیده شوند. همچنین مشکلات اقتصادی، فرهنگ غلط غذایی و راحت طلبی بستر و زمینه ورود مردم به سمت انتخاب الگوهای تغذیه ای نامناسب را فراهم می کند که متعاقب آن بروز پدیده چاقی می باشد. عواملی مانند گذار اجتماعی-فرهنگی، سوگیری رسانه ای و جایگزین سازی تغذیه ای نیز به صورت غیرمستقیم بر چاقی مداخله می کنند. استراتژی های این افراد نیز برای مقابله با چاقی تقویت آگاهی تغذیه ای خویش و مقابله با وضعیت اقتصادی با چندشغله کردن خود می باشد. پیامدهای این شرایط برای آنان ایجاد چاقی مفرط، سوءتغذیه پنهان، بیماری های جسمانی و مشکلات روحی-روانی است. مقوله نهایی تحت عنوان"اضطراب اقتصادی- اجتماعی" استخراج شد بدین معنی که شرایط اقتصادی علاوه بر ایجاد اضطراب اقتصادی، باعث می شوند که فرد نوعی اضطراب اجتماعی را نیز در زمینه های مختلف تجربه کند. پیشنهاد می شود، رفع مشکلات اقتصادی، گفتمان تندرستی و تغذیه مناسب توسط خانواده ها و نهادهای اجتماعی و فرهنگی جامعه ازجمله آموزش وپرورش و رسانه ها و ... در جامعه شکل بگیرد.
بررسی جامعه شناختی خاص گرایی فرهنگی در بین شهروندان همدانی و ارائه مدل نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
141 - 172
حوزههای تخصصی:
فرهنگ، عامل تمایز انسان با سایر موجودات و نیز تمایز جوامع و گروه های انسانی است و می توان از فرهنگ و هویت فرهنگی خاص سخن گفت که عوامل مختلفی نیز در آن دخیل اند. مهاجرپذیری شهر همدان از استان های همجوار و شهرستان ها با قومیت و فرهنگ های گوناگون، سبب تنوع فرهنگی و تحت تأثیر دو جریان خاص گرایی و عام گرایی فرهنگی است. این پژوهش با هدف بررسی جامعه شناختی خاص گرایی فرهنگی در بین شهروندان همدانی انجام و چارچوب نظری پژوهش با رویکرد تلفیقی مبتنی بر نظام فرهنگی و متغیرهای الگویی پارسونز و ساختاربندی و رویکرد دیالکتیکی گیدنز بوده و نیز از دیدگاه های مرتبط با متغیرهای مختلف بهره گرفته است. تحقیق با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه با نمونه ای به حجم 500 نفر که با روش خوشه ای چندمرحله ای و نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند، انجام و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری SPSS و PLS استفاده شده است. نتایج میانگین خاص گرایی فرهنگی درمیان شهروندان همدانی را 74/2 و نزدیک به متوسط 3، نشان می دهد. هم چنین خاص گرایی جوانان کمتر از سنین بالاتر، خاص گرایی مردان بیش از زنان و خاص گرایی شهروندان بومی بیش از مهاجران است. میزان خاص گرایی فرهنگی شهروندان با سطوح مختلف تحصیلات و در قومیت های مختلف متفاوت است. براساس تحلیل معادلات ساختاری، فرضیه های تحقیق تأیید و حکایت از تأثیر معنادار جهانی شدن، سنت گرایی، دین داری، فضای مجازی، مهاجرت، تحصیلات، اعتماد اجتماعی، احساس محرومیت نسبی، پایگاه اقتصادی-اجتماعی و قومیت بر خاص گرایی فرهنگی شهروندان همدانی دارد. درمجموع نیز متغیرهای مستقل 65% واریانس متغیر وابسته، یعنی خاص گرایی فرهنگی را توضیح می دهند.
مطالعه نسلی تغییرات ارزشی در ایران (تحلیل ثانویه داده های موج 4 و 7 پیمایش ارزش های جهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
197 - 224
حوزههای تخصصی:
مطالعه تغییر ارزش ها و نگرش ها در ایران در گذار نسلی دو دهه اخیر موضوع اصلی مقاله حاضر است. رویکرد نظری و مفهومی مقاله با استناد به نظریه پسانوسازی اینگلهارت، جهانی شدن فرهنگی و نظریه برساخت گرایی اجتماعی صورت بندی شده است. از نظر روشی این مطالعه به شیوه اسنادی و تحلیل ثانویه انجام شده و با کاربرد مطالعه طولیِ نسلی، تغییرات ارزشی در جامعه ایران را براساس داده های موج 4 و 7 پیمایش ارزش های جهانی مورد سنجش قرار داده است. داده ها نشان می دهد در گذار نسلی 20 ساله در برخی موضوعات ارزش ها و نگرش ها تغییری نکرده و در برخی دیگر ما شاهد تفاوت های نسلی هستیم؛ اگرچه این دگرگونی از یک الگوی عام تبعیت نمی کند. در گذشته موضوعی مانند «دوستان» و امروزه موضوعاتی چون «اوقات فراغت» و «سیاست» بیشتر اهمیت پیدا کرده است. همان گونه که نگرش های جنسیتی برابرخواهانه، فرهنگ سیاسی دموکراتیک و گرایش های لیبرالی در یک گروه نسلی دیده می شود، ارزش ها و نگرش های مردسالارانه، غیردموکراتیک و سوسیالیستی هم در همان نسل وجود دارد. با وجود این نشانه هایی از وارونگی ارزشی نیز در این گذار نسلی هویداست.
مطالعه عوامل مؤثر گرایش به خرافات در بین شهروندان: فراتحلیل پژوهش های بازه زمانی 1388 الی 1397(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
359 - 393
حوزههای تخصصی:
خرافه به باورهای مبتنی بر تقدیر، شانس، سنت می گویند که فرد برای تحلیل اتفاقات پیرامون خود استفاده می کند و معمولاً مبنای علمی ندرند. متفکران نوسازی علت آن را محلی گرایی، انزوای محیطی، فقر فرهنگی، تله محرومیت، خرده فرهنگ گروهی، عدم نوسازی اجتماعی، ترس از تحول، جامعه کندویی و قطاعی و وجود تصور خیرمحدود می داند. در ایران مطابق آمارها، میزان گرایش به خرافه زیاد شده و شهروندان هزینه مالی و اجتماعی برای این مسأله می پردازند. هدف اصلی تحقیق، مطالعه عوامل مؤثر گرایش به خرافات در بین شهروندان است. روش تحقیق از نوع فرا تحلیل کمّی، جامعه آماری آن 23 سند که 18 پژوهش به دلیل پیمایش و مرتبط بودن با مسأله پژوهش، رعایت کیفیت و روایی انتخاب شده است؛ روش نمونه گیری از نوع غیراحتمالی از پایگاه علمی نورمگز، جهاد دانشگاهی، مگ ایران و ایران داک بوده است. نتایج نشان می دهد که بین عوامل اجتماعی (0.135)، فرهنگی (0.204)، روانی (0.365) و اقتصادی (0.478) با گرایش به خرافات رابطه وجود داشته و اثر کل آن ها برابر با 19 بوده است. هم چنین آزمون Q و نمودار قیفی وجود ناهمگنی (واریانس) بین مطالعات را تأیید کردند. برای بررسی آن، متغیرهای زمینه ای به عنوان متغیر تعدیل گر درنظر گرفته شدند. نتایج بررسی تعدیل گر نشان می دهد که هویت قومی بر گرایش به خرافه تأثیر داشته و میزان اثر کلی آن برابر با 0.13% است. این میزان در بین گروهی قومی لُر و ترک ها نسبت به سایر اقوام بیشتر بوده است. از بُعد جنسیت، زنان بیشتر از مردان به سمت خرافه می روند و علت این امر به تفاوت روانی، جسمی و تفاوت اجتماعی بین مردان و زنان در جامعه برمی گردد؛ هم چنین بازیکنان فوتبال کمتر و شهروندان عمومی بیشتر از همه به خرافات گرایش دارند. از نگاه محل زندگی (زیست مکانی-جغرافیایی)، ساکنان محیط روستا بیشتر علاقه و تمایل به تبیین امور با خرافات دارند. علت این امر به انزوای جغرافیایی، سرمایه فرهنگی پایین، محلی گرایی و سازگاری و هم نوایی مردم با هنجارهای سنتی و تاریخی خود در باب امور اجتماعی دارد.
نقش میانجی خودکنترلی و معنای زندگی در رابطه بین سبک زندگی اسلامی با تعارض زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱شماره ۱۵
33 - 60
حوزههای تخصصی:
از جمله مشکلات زوجین، تعارضات زناشویی است که در صورت حل وفصل نشدن می تواند زمینه ساز طلاق گردد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خودکنترلی و معنای زندگی در رابطه بین سبک زندگی اسلامی و تعارض زناشویی است. روش پژوهش توصیفی-همبستگی است که در قالب الگویابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد متأهل ساکن شهرستان به شهر بودند که از این بین ۲۲۵ نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که پس از اجرا، ۲۰۵ پرسشنامه جمع آوری شد. از پرسشنامه های سبک زندگی اسلامی، تعارض زناشویی، خودکنترلی و معنای زندگی به منظور جمع آوری داده ها استفاده شد. نرم افزار SPSS و AMOS برای بررسی برازش مدل و روش بوت استرپ در برنامه ماکرو، پریچر و هایز (۲۰۰۸) برای بررسی نقش متغیرهای میانجی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد الگوی ساختاری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است و تمامی متغیرهای برون زا و میانجی می توانند ۴۹ درصد از تغییرات تعارضات زناشویی را پیش بینی کنند که این میزان در حد متوسط است؛ همچنین خودکنترلی و معنای زندگی در رابطه بین سبک زندگی اسلامی و تعارض زناشویی نقش میانجی گرانه دارند. بنابراین، سبک زندگی اسلامی، خودکنترلی و معنای زندگی از عوامل مؤثر در کاهش تعارض زناشویی هستند که مشاوران و روان شناسان می توانند از آن برای کاهش و جلوگیری از طلاق استفاده کنند.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های توازن زندگی-کار با رویکرد سبک زندگی ایرانی-اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱شماره ۱۵
121 - 153
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل توازن زندگی-کار با شناسایی ابعاد و مؤلفه ها با رویکرد سبک زندگی ایرانی- اسلامی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و در زمره پژوهش های آمیخته اکتشافی محسوب می شود. در مرحله کیفی، از تکنیک تحلیل تم برای ایج اد الگ و و در مرحل ه کمی از روش مدلسازی معادلات ساختاری ب رای تأیید اعتبار الگو استفاده شد. در مرحله کیفی، با ۱۵ نفر از خبرگان که به صورت هدفمن د انتخاب شدند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت و در مرحله کمی، از ۱۵۲ نف ر از مدیران و کارشناسان در شرکت سایپا با پرسشنام ه نظرخ واهی شد. یافته های پژوهش حاکی از شناسایی ابعاد و مؤلفه های توازن زندگی-کار در قالب سه بعد فردی، خانوادگی و شغلی با 30 شاخص و مؤلفه بود. نتایج تحلیل های کمی نیز مؤید معناداری ارتباط بین ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های مدل تحقیق بود. شناسایی ابعاد فردی، شغلی و خانوادگی مدل توازن کار- زندگی به مدیران شرکت خودروسازی سایپا کمک می کند با شناخت شاخص ها، سطح توازن کار- زندگی را ارتقا دهند و زمینه ها و شرایط لازم برای بهینه سازی سبک زندگی فراهم آید. نتایج این تحقیق می تواند برای بهبود توازن زندگی و کار کارکنان با رویکرد سبک زندگی ایرانی اسلامی سودمند باشد و زمینه مناسبی برای تحقیقات دیگر فراهم کند.
نیادوستی و رابطه آن با گرایش به رفتارهای پرخطر با تعدیلگری وضعیت اقتصادی-اجتماعی در بین دانش آموزان شهرستان ملکان در سال 1399(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۶
۱۵۰-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفتارهای پرخطر به رفتارهایی گفته می شود که سلامت و بهزیستی جسمی، روان شناختی و اجتماعی افراد و جامعه را به خطر می اندازد. دوره نوجوانی که با تغییرات جسمانی، روان شناختی و اجتماعی گسترده همراه است، به دلیل خودمحوری و عدم درک مناسب نوجوانان از رفتارهای خود، مرحله مهمی برای شروع رفتارهای پرخطر محسوب می شود. رفتارهای پرخطر و گرایش به آن در نوجوانان از عوامل مهم به خطر افتادن سلامت جامعه است. مطالعه حاضر با هدف بررسی نیادوستی و رابطه آن با گرایش به رفتارهای پرخطر در بین دانش آموزان شهرستان ملکان صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر و پسر مقطع تحصیلی متوسطه اول و دوم شهرستان ملکان بود. حجم نمونه پژوهش ۶۴۰ دانش آموز بود که از بین دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان ملکان به صورت سهمیه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده در تحقیق شامل پرسشنامه گرایش به رفتارهای پرخطر محمدخانی، پرسشنامه رابطه نوه_پدر/مادربزرگ الدر_کانگر و پرسشنامه وضعیت اقتصادی_اجتماعی قدرت نما بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی چندگانه و رگرسیون سلسله مراتبی انجام شد. یافته ها: بین نیادوستی و گرایش به رفتارهای پرخطر در بین دانش آموزان رابطه آماری معنادار و معکوس وجود دارد. همچنین بین وضعیت اقتصادی_اجتماعی و گرایش به رفتارهای پرخطر در بین دانش آموزان رابطه آماری معنادار و معکوس وجود دارد. نتایج پژوهش نشان داد که وضعیت اقتصادی_اجتماعی، رابطه بین نیادوستی و گرایش به رفتارهای پرخطر را تعدیل می کند. بحث: شکاف بین والدین و فرزندان، درک و فهم والدین و نوجوانان را از هم کم می کند و اختلافات بین آنان را دامن می زند. از طرف دیگر این شرایط سبب افزایش احساس تنهایی، انزوا، افسردگی، بزهکاری و انحرافات اجتماعی نوجوانان می شود و آنان را دچار انواع مسائل و مشکلات فرهنگی و اجتماعی می کند. بر اساس محاسبات آماری صورت گرفته و یافته های به دست آمده، با توجه به تأثیر انکارناپذیر رابطه نیادوستی و فرزندان بر وقوع رفتار بزهکارانه، افراد زمانی که دررسیدن به اهداف و آرزوهای خود احساس محرومیت و ناکامی می کنند، به منظور تأمین نیازهای روانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود مرتکب رفتارهایی می شوند که از سوی جامعه مناسب تلقی نمی شود.
Formulating the Academic Buoyancy Model Based on Life Expectancy with the Mediating Role of Happiness in Students
حوزههای تخصصی:
Purpose: Academic buoyancy is one of the effective variables in the academic field and learning environment of students. Therefore, the objective of this research was to design the academic buoyancy model based on life expectancy with the mediation of happiness in female high school students in Hamedan city. Methodology: The methodology of this research was correlational and SEM. The statistical population included all female students of the second secondary school in Hamedan city, and the statistical sample was selected based on the number of items used in the questionnaires as 370 people with the multi-stage cluster sampling method. Academic buoyancy (Hosseinchari and Dehghanizadeh, 2013), life expectancy (Hallajian, 2019), and Oxford happiness (Argyl et al., 1989) scales were used to collect data. For data analysis, a structural equation test was used in the PLS-3 software environment. Findings: The results showed that life expectancy has a direct and positive effect on academic buoyancy (β = 0.36, p <0.01) and happiness (β = 0.46, p < 0.01). Happiness also has a direct and significant effect on academic buoyancy (β = 0.34, p<0.01). Also, happiness has a significant mediating role in the relationship between life expectancy and academic buoyancy (β = 0.16, p<0.01). Conclusion: since life expectancy creates a more positive atmosphere, it can be effective in increasing the feeling of happiness, and happiness creates buoyancy in the academic environment, followed by an increase in academic buoyancy.
مشکله ی همبستگی در جامعه ی چند قومی ایران: فراترکیب مطالعات موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با لحاظ نمودن اهمیت همبستگی در مقام یک سازه نظری و سیاستی و پیوند آن با وفاق اجتماعی، مقبولیت و مشرعیت سیاسی، به مفهوم سازی و فرموله کردن مشکله ی همبستگی در بستر جامعه چندقومی ایران به میانجی فراترکیب مطالعات موجود پرداخته است. در پژوهش حاضر از روش فراترکیب بهره گرفته شده است. نمونه و جامعه آماری پژوهش، شامل مطالعات کیفی منتخبی است که در بازه ی زمانی1372 تا 1398 از جوانب و دیدگاه های مختلف به بررسی مسأله ی همبستگی و ابعاد آن در ایران پرداخته اند. پس از جستجو در پایگاه های مختلف، تعداد500 مقاله، کتاب و گزارش پژوهشی مرتبط شناسایی و در نهایت 54 منبع برای انجام روش فراترکیب انتخاب شد. برمبنای فراترکیب مطالعات، همبستگی در جامعه ی چندقومی ایران وضعیت پروبلماتیکی پیدا کرده است. نتایج پژوهش موید آن است که مختصات همبستگی در جامعه ایران، برساخت زمینه ها و شرایط ساختاری است. اصلی ترین زمینه ای که بایستی در آن مسئله ی همبستگی در ایران پی ریزی شود، پذیرش واقعیتی به نام «پایایی و مانایی تنوع فرهنگی» است. بر مبنای فراترکیب مطالعات، مختصات همبستگی در جامعه ی چندقومی ایران، معلولِ «قرابت های بین فرهنگی»، «گسست و عدم شمولیت در سیاست های قومی»، «ناپایداری و نامتوازن بودن توسعه »، «ناکارآمدی مدیریت سیاسی اقوام» و «اختلال در شناسایی» است. در این میان «جهانی شدن فرهنگی»، «الگوپذیری از نخبگان قومی»، «ژئوپولتیک مناطق قومی و مداخلات فراملی» و «امتداد قومی» به عنوان شرایط مداخله گر به شمار می آیند. با وجود آن که تنوع قومی و مذهبی به مثابه دالّ مرکزی در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده است، با این وصف، کارگزاران سیاسی در بر هه هایی به راهبردهایی متوسل گشته اند که رنج اجتماعی و برون گرایی را در اجتماعات قومی شکل داده است.
شناسایی نقش تجربه مشتریان در درک رفتار خرید در فروشگاه های زنجیره ای تخفیفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز به دلیل وجود فشارهای اقتصادی، معیشت مردم با مشکلاتی مواجه است و قیمت در این راستا نقش مؤثری ایفا می کند. در این میان فروشگاه های تخفیفی با ارائه قیمت های رقابتی و مناسب، توجه بسیاری از مردم را به خود جلب کرده اند. اما اینکه این نحوه قیمت گذاری در محصولات چگونه و از چه طریق در بروز رفتار مشتریان تأثیرگذار است؛ موضوعی است که باید موردبررسی قرار بگیرد. در همین راستا تحقیق حاضر باهدف ارائه الگویی به منظور شناسایی نقش تجربه مشتریان در درک درک رفتار خرید در فروشگاه های زنجیره ای تخفیفی صورت گرفت. این تحقیق از نوع کاربردی و توصیفی-پیمایشی است. در این تحقیق در ابتدا به شناسایی شاخص های تجربه مشتریان و درک رفتار خرید با تکیه بر مرور ادبیات و تکنیک دلفی پرداخته شد. در این راستا از نظرات 10 نفر از خبرگان و مدیران فروشگاه های تخفیفی بهره گرفته شد. پس از استخراج شاخص های نهایی و دسته بندی آن ها به کمک تحلیل عاملی اکتشافی، به بررسی نقش تجربه مشتریان در درک درک رفتار خرید، با بهره گیری از رگرسیون پرداخته شد. جامعه آماری تحقیق را مشتریان فروشگاه های تخفیفی تشکیل دادند که به صورت گزینش تصادفی طبقه بندی شده و استفاده از فرمول کوکران 384 نفر گزینش گردیدند. در نهایت نتایج نشان داد تجربه مشتریان تأثیر معناداری در درک درک رفتار خرید دارد. همچنین تأثیر ابعاد تجربه خرید (ویژگی های محصول، ویژگی های فروش، محیط فروشگاه، برند، مزیت های فروش، مشتری) نیز بر درک رفتار خرید مورد تائید قرار گرفت.
بررسی رابطه شبکه اجتماعی اینستاگرام با سبک مصرف مواد غذایی توسط جوانان دو منطقه 19 و 5 تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه شبکه های اجتماعی جایگاه بسیارمهمی در بین افرادوجوامع پیداکرده اند. هررسانه ای بنا به اقتضائات خاص خودش میتواند تاثیراتی بر افراد به جای بگذارد. به طور کلی می توان گفت یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر شکل گیری و تداوم الگوهای مصرف و به ویژه انتخاب مواد غذایی، آگهی های تبلیغاتی هستند. لذا در این راستا هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه شبکه اجتماعی اینستاگرام با سبک مصرف مواد غذایی توسط جوانان دو منطقه 19 و 5 تهران می باشد. روش تحقیق از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه جوانان بالای 20 سال مناطق 19 و 5 تهران تشکیل میدهند که به طور تقریبی 2800 نفر می باشند. در این تحقیق جهت نمونه گیری از جدول مورگان استفاده شده است. نمونه ها با توجه به جدول مورگان شامل 338 نفر می باشد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که فرضیه اصلی مبنی بر بین استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام و سبک مصرف مواد غذایی توسط جوانان رابطه معناداری وجود دارد، به علت داشتن سطح معناداری کمتر از 0.05 مورد تایید میباشد. لذا می توان گفت بین استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام و سبک مصرف مواد غذایی توسط جوانان دو منطقه تهران رابطه معناداری وجود دارد.
Providing a Suitable Model to Promoting Teachers' Motivation for the Education Process
حوزههای تخصصی:
Purpose: Considering the role of teachers' motivation in improving the teaching, educating and learning processes, the present study was conducted with the aim of providing a suitable model to promoting teachers' motivation for the education process. Methodology: The present study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was mixed (qualitative and quantitative). The research population in the qualitative part was the academic experts of Tehran city in 2020 year, which number of 15 people of them were selected as a sample according to the principle of theoretical saturation and by purposive sampling method. The research population in the quantitative part was the high school teachers of Tehran city in 2020 year, which number of 316 people of them were selected as a sample according to the Cochran's formula and by simple random sampling method. The research tool in the qualitative part was semi-structured interview and in the quantitative part was researcher-made questionnaire, which the validity and reliability of them were confirmed. The data in the qualitative part were analyzed by coding method based on grounded theory in MAXQDA software and data in the quantitative part were analyzed by exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS and LISREL software. Findings: The results of the qualitative part showed that the central category included promoting teachers' motivation for the education process, causal factors included work environment, cultural and social context, teaching level, individual characteristics and demographic factors, intervention factors included psychological-attitudinal factors, individual-motivational factors, facility-welfare factors, managerial and structural factors and negation of work, contextual factors included financial rewards, school physical facilities and job enrichment and job development, strategies included planning to improve quality and academic level, behavior, attitude and policy educational of managers, teacher empowerment and encouragement active teacher and outcomes included trustworthy, academic competence, good social relations and understanding of circumstances and duties. Also, the results of the quantitative part showed that the factor load of all components was appropriate and work environment, cultural and social context, teaching level, individual characteristics and demographic factors on causal factors, psychological-attitudinal factors, individual-motivational factors, facility-welfare factors, managerial and structural factors and negation of work on intervention factors, financial rewards, school physical facilities and job enrichment and job development on contextual factors, planning to improve quality and academic level, behavior, attitude and policy educational of managers, teacher empowerment and encouragement active teacher and on strategies and trustworthy, academic competence, good social relations and understanding of circumstances and duties on outcomes had a significant effect on outcomes (P<0.05). Conclusion: According to the results of the present study, to promoting teachers' motivation for the education process can be action through the identified components in the present study.
Relationships between Computer Literacy and Analytical Literacy with Creativity in Students: The Role of Gender Moderator
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to determine the relationship between analytical literacy and computer literacy with creativity and with the role of moderating gender in high school students in secondary period in Guilan province. Methodology: The method of descriptive research of correlational type and the statistical society included the high school students in secondary period of Guilan province in the first semester of the academic year 2020-2021. The statistical sample consisted of 384 people (191 females and 193 males) who were randomly selected by paper and electronic methods. The tools for measuring variables included Abedi creativity test, researcher-made questionnaire of computer literacy and analytical literacy. Data were analyzed using hierarchical regression analysis, multivariate regression and Z test. Findings: The results showed that the effect of computer literacy and analytical literacy on students' creativity is positive and significant. The effect of computer literacy by gender on creativity was also significant. Conclusion: The effect of computer literacy on analytical literacy has been positive and significant, too. The results can be used to predict creativity in male and female students.
مدیریت بیماری مزمن در خانواده: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۹
57 - 73
حوزههای تخصصی:
ابتلای یکی از اعضای خانواده به بیماری مزمن، بر روابط، نقش ها، سلسله مراتب و به طور کلی سیستم خانواده تأثیر می گذارد و خانواده را برای مدیریت و سازگاری با شرایط جدید، با چالش هایی مواجه می کند. هدف از این مرور ادبیات پژوهشی، شناسایی مسائلی است که خانواده در مدیریت بیماری مزمن یکی از اعضا، با آن رو به روست. بدین منظور، به بررسی نظام مند مقالات چاپ شده به زبان فارسی یا انگلیسی در مجلات داخلی و خارجی از سال 201۴ (دی ۱۳۹۲) تاکنون، در پایگاه های SID، Magiran، Google Scholar، APA Psycnet، Cochrane Library، Science Direct و PubMed پرداخته شده و ۱۵ مطالعه انتخاب و مرور شد. نتایج نشان داد مطالعات انجام شده، مسائل ویژه مدیریت بیماری مزمن در خانواده را در قالب چند عنوان بیان کرده اند که عبارت اند از: انگیزه اعضای خانواده در مراقبت از بیمار، تأثیرات بیماری بر خانواده، نیازهای خانواده در شرایط مواجهه با بیماری مزمن و چگونگی مقابله با بیماری مزمن. آگاهی از این مسائل به متخصصان در ارائه حمایت و طراحی مداخلات مناسب برای این خانواده ها کمک می کند و به پژوهش های آینده جهت می دهد.
استراتژی های بقا در شرایط فقر، در میان افراد کم برخوردار شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
133 - 158
حوزههای تخصصی:
افراد کم برخوردار به صورت روزمره در مواجهه با شرایط نابسامان اقتصادی، در حال مبارزه برای بقا هستند. پژوهش حاضر با توجه به پژوهش های اندک در حوزه استراتژی های بقای افراد کم برخوردار در ایران و با هدف توجه به تجربه زیسته خود این افراد، صورت پذیرفته است. در این پژوهش از نظریه رفتاری/تصمیم گیری، نظریه سرمایه انسانی، نظریه دارایی ها و ریسک مالی/درآمدی و نظریه اجتناب از خطر برای افزایش حساسیت نظری استفاده شده است. روش پژوهش حاضر کیفی، تکنیک جمع آوری داده، مصاحبه و تکنیک تحلیل داده و مضمون طبق چارچوب براون و کلارک است. یافته های حاصل از 22 مصاحبه در میان افراد کم برخوردار شهر مشهد است. استراتژی های بقای به کار گرفته شده، شامل استراتژی های حمایت جوییِ معیشت محور، اشتغال گزینیِ ناقص، آموزش و کسب مهارت های پایه ای، نزول شدید مصرف خانوار و فعالیت های مقطعی مجرمانه بوده است.
واکاوی پدیدارشناسانه تجربه زیسته پزشکی شدگی از طریق جراحی زیبایی در زنان کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پزشکی شدن جامعه کنونی بستری برای حل مسائل از طریق تجویز مضاعف به ویژه در کلان شهرها ایجاد کرده به گونه ای که رجحان افراد به استفاده از اعمال جراحی فراتر از جنبه درمانی آن رسیده است. این مسئله نه تنها در حوزه پزشکی شدگی جامعه بلکه در زمینه انگیزه ها، علل و حتی آسیب های روانی-تنی به ویژه از منظر ادراک کنشگران و مصرف کنندگان این عرصه قابل توجه است. ازاین رو مقاله حاضر در پی واکاوی پدیدارشناسانه تجربه زیسته پزشکی شدگی از طریق جراحی زیبایی در زنان شهر تهران است. این پژوهش به روش پدیدارشناسی توصیفی، از طریق روش هفت مرحله ای کولایزی در کلان شهر تهران انجام گرفت. نمونه گیری در این پژوهش هدفمند وابسته به معیار بود و از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته تا سطح اشباع داده ها با 13 نفر از زنانی که به عمل جراحی زیبایی تن داده بودند انجام شد. اعتبار داده ها به روش دو کدگذار و توصیف عمیق انجام گرفت. نتایج نشان داد شرایط زمینه ساز زنان (شامل: پذیرش مخاطرات جراحی، اعتماد در دسترس زودهنگام، اعتماد آگاهانه به تخصص) شرایط زمینه ساز مربوط به پزشک (شامل ساده انگاری عمل جراحی توسط پزشکان، برند سازی زیبایی مجازی، تغییر در نظام معانی زیبایی، جهت دهی انحرافی پزشکی به نیازهای روانی) و نتایج عمل که شامل نتایج مثبت و منفی عمل جراحی بود دسته بندی شد.
مطالعه زندگی روزمره دلارفروشان در سبزه میدان تهران؛ مقاومت از نوع زندگی روزمره اقتصادی در سبزه میدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
285 - 322
حوزههای تخصصی:
هم گام با سنت مطالعات فرهنگی به مثابه یک علم میان رشته ای که در ظاهر به پدیده های پیش پا افتاده توجه می کند و لایه هایی از یک پدیده را کنار می زند تا به عمق و معنی نهفته در آن دست پیدا کند، در اینجا نیز به پدیده دلارفرشی در سبزه میدان بازار تهران به عنوان یکی از عناصر اقتصادی و به ظاهر بی اهمیت، اما تأثیرگذار در زندگی روزمره مردم در بخشی از شهر تهران پرداخته شده است. این پدیده تاکنون از توجه محققان مغفول مانده است؛ با این که ظاهراً افراد در آنجا مشغول معامله دلار هستند، اما لایه های پنهانی در آن نهفته است، که ازطریق کنجکاوی مطالعات فرهنگی آن ها را آشکار کرده ایم. این پژوهش با استفاده از روش قوم نگاری و مشاهده مشارکتی انجام شده است؛ بر این اساس روش قوم نگاری را به شیوه پیشِ رو به کار برده شده است؛ جمع آوری اسناد، مشاهده، و مصاحبه نیمه ساخت یافته. با 11 نفر از افراد حاضر در میدان مصاحبه انجام شد، که با استفاده از نظریات بوردیو و سایر نظریه پردازان حوزه مطالعات فرهنگی داده ها تحلیل و نتایج پیشِ رو به دست آمد؛ قماربازان دارای فرهنگ درون گروهی خاصی هستند، که آنان را از بازاریان قدیمی متمایز می سازد. این فرهنگ درون گروهی در شیوه لباس پوشیدن، صحبت کردن، راه رفتن و تمامی کردارهای آنان قابل ملاحظه است. آنان فاقد سرمایه های کافی فرهنگی و اقتصادی برای ورود به بطن بازار هستند و به همین دلیل نظام فرهنگی بازار و رویداد فرهنگی کسب و کار اجازه ورود چنین افرادی را به داخل خود نمی دهد و نتیجتاً یک سبک زندگی خاص در حاشیه جریان اصلی کسب و کار در بازار تهران شکل گرفته است.
تعیین گرهای اجتماعی و روان شناختی گرایش به ارتکاب جرم (مورد مطالعه: جوانان 18 تا 29 سال شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هر جامعه ای، جوانان مهم ترین سرمایه های جامعه هستند. افزایش گرایش به ارتکاب جرم بین آنان، سرمایه های انسانی و اجتماعی جامعه را به فرسایش می کشاند و باعث افزایش احساس ناامنی و تنزل شاخص های توسعه در سطوح مختلف می شود. گرایش به ارتکاب جرم در بین جوانان متأثر از عوامل عدیده ای است که در این پژوهش به نقش متغیرهای آنومی اجتماعی، سرمایه ی روان شناختی و سرمایه ی فرهنگی پرداخته شده است. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر متغیرهای سرمایه ی روان شناختی، سرمایه ی فرهنگی و آنومی اجتماعی بر گرایش به جرم جوانان 18 تا 29 سال شهر اهواز است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و به لحاظ نحوه ی گردآوری داده ها، پیمایشی است. در تحقیق حاضر، از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه می باشد. جامعه ی آماری تحقیق حاضر جوانان 18 تا 29 سال شهرستان اهواز به تعداد 262313 نفر بوده که از این تعداد 383 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. نتایج توصیفی تحقیق حاکی از آن است که میزان گرایش به ارتکاب جرم در بین جوانان شهر اهواز در حد متوسط به پایین است. همچنین، یافته های پژوهش حاضر نشان داد که بین متغیرهای سرمایه ی روان شناختی، سرمایه ی فرهنگی، آنومی اجتماعی و گرایش به ارتکاب جرم رابطه ی معنی داری وجود دارد. طبق نتایج تحلیل رگرسیونی، 21 درصد تغییرات متغیر گرایش به ارتکاب جرم متأثر از سازه ی سرمایه ی فرهنگی و بعد خوش بینی سازه ی روان شناختی است.