فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose: the aim of the present study was to investigate the dimensions and quality of teaching-learning interactions by elementary teachers during the Covid-19 pandemic. Methodology: this was a qualitative study carried out using a phenomenological approach. The study population included all elementary school teachers in Abhar City (Iran). From this population, 12 individuals were selected as participants in the study using purposive sampling (chain sampling) who were engaged in online teaching from the onset of the Covid-19 pandemic. Data collection instrument included semi-structured or in-depth interviews performed in the Google meet interactive platform. The interviews continued until reaching data saturation. Data analysis was also carried out using thematic analysis and theme network formation. Validity was also assessed using peer review and member checking and reliability was assessed by text coding of three interviews by anonymous people outside the research. Findings: the results reflect the dimensions and quality of teaching/learning interactions by elementary teachers during the Covid-19 pandemic in the form of 226 basic themes, 21 organizing themes and 4 global themes. Conclusion: the results showed that elementary teachers had relatively acceptable interactions with themselves, students and parents during this process. However, there were no acceptable interactions between teachers and their colleagues.
تحلیل آثار حذف ارز ترجیحی نهاده های وارداتی بر رفاه مصرف کنندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
255 - 295
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه ابتدا تابع عرضه و تقاضای محصولات گوشت قرمز، گوشت مرغ، تخم مرغ و شیر تصریح و سپس در قالب مدل سیستم معادلات همزمان برآورد شد. در ادامه از کشش تقاضای الگوها برای محاسبه تغییرات رفاه مصرف کنندگان محصولات پروتئینی در دو حالت بعد از حذف یارانه ارز ترجیحی و سناریوی ارز 35000 تومانی استفاده گردید. نتایج برآورد تابع عرضه محصولات گوشت قرمز، گوشت مرغ، تخم مرغ و شیر نشان داد که عرضه محصولات دامی و پروتئینی نسبت به قیمت بی کشش است و با افزایش قیمت نهاده ها عرضه ی محصولات مذکور کاهش می یابد. ضمن آن که تحریم های اقتصادی بر عرضه ی محصولات دامی و پروتئینی تأثیر منفی داشته است. بر اساس نتایج تابع تقاضا نیز، قیمت گوشت قرمز، گوشت مرغ، تخم مرغ و شیر بر تقاضای این محصولات اثر منفی و معنی دار دارد. همچنین بر پایه نتایج گوشت قرمز، گوشت مرغ و گوشت ماهی جانشین هستند؛ ضمن آن که گوشت قرمز، گوشت مرغ، تخم مرغ و شیر برای مصرف کنندگان به عنوان کالاهای ضروری تلقی می گردند. در نهایت نیز نتایج نشان داد که با حذف یارانه ارز ترجیحی و تغییر قیمت هر کیلوگرم گوشت قرمز، گوشت مرغ، تخم مرغ و شیر در بازار به ترتیب به معادل 191324، 55236، 38564 و 12513 تومان، مازاد رفاه مصرف کنندگان محصولات پروتئینی معادل 318468 هزار میلیارد تومان کاهش یافته است.
تحلیل شاخص های هویت مکانی در محله های جدید شهری مطالعه موردی: شهرک نگین شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۳
121 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل شاخص های هویت مکانی در شهرک نگین واقع در شهر اصفهان است. ماهیت هدف پژوهش از نوع کاربردی و بر اساس ماهیت روش از نوع توصیفی_ موردی و تحلیلی است در گردآوری داده ها از روش میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. در تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آمار استنباطی چون آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون، آزمون تی تک نمونه ای، آزمون یک دنباله راست میانگین و یک دنباله چپ میانگین و آزمون تی مستقل در نرم افزار spss استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص های هویت مکانی شامل اجتماع پذیری، دسترسی به خدمات، آرامش و تصویر ذهنی و احساس تعلق در شهرک نگین اصفهان وضعیت نامطلوبی قرار دارند.و عوامل تأثیرگذار اجتماعی شامل سن، مدت سکونت و تحصیلات در شاخص های هویت مکانی شهرک نگین تاثیر چندانی نداشته است و بیشترین همبستگی بین شاخص حس تعلق مکانی و شاخص آسایش و تصویر ذهنی در این محله شکل گرفته است. همچنین در شهرک نگین شاخص دسترسی به خدمات و تسهیلات دارای رابطه مستقیم با شاخص آسایش و تصویر ذهنی است و بهبود وضعیت شاخص آسایش و تصویر ذهنی منجر به بهبود شاخص حس تعلق در این محله می گردد. با توجه به اینکه شهرک نگین به صورت برنامه ریزی شده و طی چند دهه گذشته شکل گرفته است ازنظر شاخص های اجتماعی، حس تعلق مکانی و تصویر ذهنی وضعیت مطلوبی ندارد.
تحلیل جامعه شناختی آموزش موسیقی کلاسیک در ایران از نظرگاه بوردیو، مورد مطالعه: ساز پیانو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
111 - 131
حوزههای تخصصی:
امروزه در ایران یادگیری سازهای کلاسیک غربی از جمله پیانو، رواج قابل توجهی یافته است . می توان گفت یاددهی ساز پیانو علاوه بر بعد تکنیکال، نیازمند بررسی از جنبه های دیگریست که به هنگام آموزش، مدرس باید درنظر داشته باشد. رویکردی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته، رویکرد جامعه شناسانه است. از این منظر، پیر بوردیو جامعه شناس قرن بیستم تأثیرات قابل توجهی بر تئوری های اجتماعی و جامعه شناسی تعلیم و تربیت گذاشته و تحولاتی روش شناختی در این حوزه ها ایجاد کرد ه است. این پژوهش سعی دارد با تکیه بر نظریات بوردیو نشان دهد، فراتر از موضوع استعداد و هوش موسیقیایی، مسائل متعددی وجود دارد که باعث می شود یک هنرجو نسبت به دیگری در اجرای قطعات عملکرد بهتری از خود نشان دهد. ضمن این که چگونه می توان به راهکارهایی دست یافت که علاوه بر آن که باعث رشد و بالابردن مهارت های نوازندگی هنرجویان شود؛ مانع از بازتولید تثبیت و هژمونی طبقه مسلط جامعه گردد؟ در این پژوهش از روش تحقیق، تحلیل محتوا استفاده شده است.
کاوشی در باب خشونت و کودک آزاری در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
199 - 224
تحقیق حاضر با هدف ارتباط بین عوامل اجتماعی با خشونت خانوادگی علیه کودکان (کودک آزاری) صورت گرفت. روش مورداستفاده، پیمایش و ابزار جمع آوری اطلاعات نیز پرسشنامه بود. از مجموع 155 خانواده دارای سابقه کودک آزاری براساس آمار اورژانس اجتماعی تهران در 6 ماهه آخر منتهی به سال 1397 در منطقه 9 شهرداری تهران تعداد 110 خانوار (والدین با یک فرزند و بیشتر) انتخاب شدند. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. در پژوهش حاضر کودکان زیر 11 سال (6 تا11 سال) به عنوان محدوده سنی کودکان و خشونت خانوادگی نیز در قالب خشونت اعمال شده توسط والدین، خواهر یا برادر بزرگتر تعریف شد. با نرم افزار آماری SPSS از طریق ضریب همبستگی پیرسون فرضیه های تحقیق آزمون شد. نتایج نشان داد تجربه خشونت با خشونت روانی، خشونت جسمی، غفلت علیه کودکان و خشونت خانوادگی علیه کودکان رابطه مثبت دارد. در نتایج دیگر نیز مشخص شد، ذهنیت خشونت محور با خشونت روانی، خشونت جسمی، غفلت علیه کودکان و خشونت خانوادگی علیه کودکان رابطه مثبت دارد. در ادامه نتایج حاصله، رابطه مثبت مشکلات خانوادگی با خشونت روانی، خشونت جسمی و غفلت علیه کودکان و خشونت خانوادگی علیه کودکان تأیید شد و مشخص گردید کلیشه های جنسیتی با خشونت روانی، خشونت جسمی و غفلت علیه کودکان و خشونت خانوادگی علیه کودکان رابطه مثبت دارد. نهایتاً در فرضیه اصلی نتایج نشان داد: عوامل اجتماعی با خشونت روانی، خشونت جسمی و غفلت علیه کودکان و خشونت خانوادگی علیه کودکان رابطه مثبت دارد.
طراحی مدل شکوفایی کارکنان در زندگی سازمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۴
۳۹۶-۳۶۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آرزوی هر سازمانی داشتن کارکنان دارای عملکرد برتر است. شکوفایی کارکنان به علّت نتایج مثبت برای کارکنان و سازمان مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل شکوفایی کارکنان در زندگی سازمانی با رویکرد مدل سازی ساختاری – تفسیری است. روش: این تحقیق از لحاظ مخاطب استفاده از پژوهش بنیادی – کاربردی، از هدف پژوهش، توصیفی و از لحاظ بعد زمان تحقیقی مقطعی است. در نهایت از نظر روش گردآوری داده ها، تحقیقی آمیخته و پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق خبرگان و کارکنان سازمان تأمین اجتماعی استان لرستان بودند که تعداد آنها 150 نفر گزارش شد. براساس معیارهای مشخص، 15 نفر به روش غیراحتمالی قضاوتی به عنوان خبره انتخاب شدند. برای شناسایی عوامل سازنده شکوفایی، ضمن استفاده از مطالعات گذشته، اقدام به مصاحبه با خبرگان (4 نفر) و کارکنان (3 نفر) شد. بعد از شناسایی عوامل و طراحی پرسشنامه پژوهش، پرسشنامه مذکور در اختیار 15 خبره مورد نظر قرار داده شد. یافته ها: 22 عامل به عنوان عوامل سازنده شکوفایی کارکنان در سازمان شناسایی و پرسشنامه پژوهش براساس آن طراحی شد. نتایج آزمون مدلسازی ساختاری -تفسیری نشان داد که 22 عامل مذکور در پنج سطح قرار می گیرند. نتایج آزمون میک مک نشان داد که عوامل حمایت های سازمانی، خودکارآمدی، مدیریت سازمان، جبران خدمت مناسب، حجم کار متناسب، تعامل و تناسب بین کار – خانه، تناسب شخص – سازمان، تناسب شخص – شغل، رفتار شهروندی همکاران و ارتباطات سازمانی اثربخش، در میان عوامل مؤثر در شکوفایی کارکنان، دارای نقش مستقل هستند و عوامل امنیت شغلی، رضایت شغلی، توسعه مسیر شغلی، فرهنگ سازمانی دانش محور، صلاحیت های حرفه ای، پیشرفت فرد، آموزش های مرتبط، امیدواری کارمند، خوش بینی، بهزیستی عاطفی و بهزیستی اجتماعی، عوامل وابسته تحقیق هستند. بحث: شکوفایی کارکنان تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند مدیریت سازمان، حمایت های سامانی، ارتباطات سازمانی، تناسب های شغلی، خودکارامدی و ... است. سازمان ها با شناخت عوامل مؤثر بر شکوفایی کارکنان و تلاش در جهت تقویت عوامل مثبت و کاهش عوامل منفی می توانند به شکوفایی آنان کمک نمایند. افرادی که شکوفا
بررسی جامعه شناختی خاص گرایی فرهنگی در بین شهروندان همدانی و ارائه مدل نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
141 - 172
حوزههای تخصصی:
فرهنگ، عامل تمایز انسان با سایر موجودات و نیز تمایز جوامع و گروه های انسانی است و می توان از فرهنگ و هویت فرهنگی خاص سخن گفت که عوامل مختلفی نیز در آن دخیل اند. مهاجرپذیری شهر همدان از استان های همجوار و شهرستان ها با قومیت و فرهنگ های گوناگون، سبب تنوع فرهنگی و تحت تأثیر دو جریان خاص گرایی و عام گرایی فرهنگی است. این پژوهش با هدف بررسی جامعه شناختی خاص گرایی فرهنگی در بین شهروندان همدانی انجام و چارچوب نظری پژوهش با رویکرد تلفیقی مبتنی بر نظام فرهنگی و متغیرهای الگویی پارسونز و ساختاربندی و رویکرد دیالکتیکی گیدنز بوده و نیز از دیدگاه های مرتبط با متغیرهای مختلف بهره گرفته است. تحقیق با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه با نمونه ای به حجم 500 نفر که با روش خوشه ای چندمرحله ای و نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند، انجام و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری SPSS و PLS استفاده شده است. نتایج میانگین خاص گرایی فرهنگی درمیان شهروندان همدانی را 74/2 و نزدیک به متوسط 3، نشان می دهد. هم چنین خاص گرایی جوانان کمتر از سنین بالاتر، خاص گرایی مردان بیش از زنان و خاص گرایی شهروندان بومی بیش از مهاجران است. میزان خاص گرایی فرهنگی شهروندان با سطوح مختلف تحصیلات و در قومیت های مختلف متفاوت است. براساس تحلیل معادلات ساختاری، فرضیه های تحقیق تأیید و حکایت از تأثیر معنادار جهانی شدن، سنت گرایی، دین داری، فضای مجازی، مهاجرت، تحصیلات، اعتماد اجتماعی، احساس محرومیت نسبی، پایگاه اقتصادی-اجتماعی و قومیت بر خاص گرایی فرهنگی شهروندان همدانی دارد. درمجموع نیز متغیرهای مستقل 65% واریانس متغیر وابسته، یعنی خاص گرایی فرهنگی را توضیح می دهند.
شناسایی ابعاد فرهنگی و اجتماعی سیستم های اطلاعات مدیریت آموزش در قالب یک چارچوب مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
275 - 284
حوزههای تخصصی:
هدف: سازمان های امروزی با توجه به سیستم های اطلاعات مدیریت آموزش می توانند جایگاه خود را در میان سایر سازمان ها بهبود بخشند و مزیت رقابتی کسب نمایند. در نتیجه، هدف این مطالعه شناسایی ابعاد فرهنگی و اجتماعی سیستم های اطلاعات مدیریت آموزش در قالب یک چارچوب مفهومی بود.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری این پژوهش سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی، مدیران آموزش وپرورش و اعضای هیات علمی خبره در حوزه آموزش وپرورش بودند که طبق اصل اشباع نظری 21 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی آن با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین کدگذارها 76/0 به دست آمد و مصاحبه ها زمانی به اتمام می رسید که مصاحبه شوندگان اطلاعات دیگری درباره موضوع نداشتند. داده های حاصل از اجرای مصاحبه با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که سیستم های اطلاعات مدیریت آموزش 11 مضمون فرعی در 2 مضمون اصلی داشت؛ به طوری که مضامین شامل کارآیی درونی (شامل هفت مولفه منابع انسانی، دانش آموزان، برنامه درسی، امکانات و فضاهای آموزشی و پرورشی، بودجه و اعتبارات، مدیریت و برنامه ها و فعالیت های آموزشی، پرورشی و پژوهشی) و کارآیی بیرونی (با چهار مولفه اهداف اعتقادی و اخلاقی، اهداف علمی و آموزشی، اهداف فرهنگی و هنری و اهداف توسعه انسانی و مشارکت زنان) بودند. همچنین، ابعاد فرهنگی و اجتماعی سیستم های اطلاعات مدیریت آموزش دارای 27 مضمون فرعی در 6 مضمون اصلی فرهنگی، اجتماعی، ساختاری، فنی، کالبدی و سازمانی بود. لازم به ذکر است که الگوی مضامین سیستم های اطلاعات مدیریت آموزش و ابعاد فرهنگی و اجتماعی سیستم های اطلاعات مدیریت آموزش ترسیم شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به شناسایی مضامین اصلی و فرعی برای ابعاد سیستم های اطلاعات مدیریت آموزش، برنامه ریزی برای بهبود سیستم های اطلاعات مدیریت آموزش جهت دستیابی به مزیت رقابتی ضروری است.
مدل پیش بینی رضایت زناشویی زنان بر مبنای مداخله والدینی، ادراک خانواده مبدأ، ازدواج والدین، تجربیات ناگوار کودکی، افسردگی و الگوهای ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۰
265 - 285
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تدوین مدل پیش بینی رضایت زناشویی زنان بر مبنای مداخله والدینی، ادراک ازدواج والدین، تجربیات ناگوار کودکی، افسردگی و الگوهای ارتباطی بود. پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود که با روش مدل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان و کارکنان زن شاغل در آموزش و پرورش شهر زنجان بود که 250 نفر از آنها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش نامه تجربیات ناگوار کودکی، پرسش نامه سلامت بیمار-2، پرسش نامه رضایت از ازدواج، ادراک ازدواج والدین، مقیاس الگوهای ارتباطی، و مداخله والدینی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-25 و AMOS-24 استفاده شد. یافته های همبستگی نشان داد که تجربیات ناگوار کودکی، افسردگی، و الگوی ارتباط و مداخله والدینی همبستگی منفی و معنی داری با رضایت زنان دارد و الگوی ارتباطی سازنده همبستگی مثبت معنی داری (بیشترین همبستگی) را با رضایت زنان دارد. داده های مدل نیز نشان داد که بیشترین ضریب تأثیر مستقیم به سمت رضایت زناشویی زنان، مربوط به مداخه والدینی بود. از این یافته ها نتیجه گرفته می شود که الگوی ارتباط سازنده و مداخله والدینی از مهم ترین عوامل موثر بر رضایت زناشویی هستند و آموزش الگوی تعامل سازنده و تفرد و تمایز و استقلال از والدین می تواند به رضایت بالاتر زنان کمک بسیاری کند.
تاثیر انیمیشن های خشونت آمیز بر پرخاشگری کودکان با میانجی گری نقش خانواده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
طبق آمارهای موجود، خشونت های تلویزیونی هر روزه در حال افزایش است. از آنجایی که در دهه اخیر در ایران، رسانه ها نفوذ زیادی پیدا کرده اند تأثیر آن به ویژه بر کودکان قابل بررسی است. بر همین اساس پژوهش حاضر بر آن است که رابطه میان تماشای انیمیشن های خشونت آمیز شبکه نهال با پرخاشگری کودکان با میانجی گری نقش خانواده بررسی کند. بر همین اساس، مبتنی بر روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در پی تحقق اهداف پژوهش برآمدیم. جامعه آماری پژوهش 4230 نفر کودک 6 تا 9 ساله شهر قیامدشت در استان تهران هستند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 354 دانش آموز انتخاب شد. مبتنی بر روش نمونه گیری خوشه ای ابتدا 6 مدارس انتخاب و سپس به تعداد نمونه های منتخب در بین والدین آنان پرسشنامه توزیع شد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و بر همین مبنا تحلیل عاملی و تحلیل معادلات ساختاری برای سنجش گویه ها و فرضیه ها به کار گرفته شد. نتایج بیانگر آن است که با افزایش میزان تماشای انیمیشن، تمایل پرخاشگری کلامی و خصومت درونی در بین کودکان6 تا 9 ساله شهر قیامدشت افزایش می یابد ولی میزان تماشای انیمیشن تأثیری در پرخاشگری فیزیکی کودکان نداشته است. همچنین یافته ها نشان می دهند که با افزایش میزان علاقمندی به تماشای انیمیشن، تمایل به پرخاشگری فیزیکی، کلامی و خصومت درونی در بین کودکان6 تا 9 ساله شهر قیامدشت افزایش می یابد.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های توازن زندگی-کار با رویکرد سبک زندگی ایرانی-اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱شماره ۱۵
121 - 153
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل توازن زندگی-کار با شناسایی ابعاد و مؤلفه ها با رویکرد سبک زندگی ایرانی- اسلامی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و در زمره پژوهش های آمیخته اکتشافی محسوب می شود. در مرحله کیفی، از تکنیک تحلیل تم برای ایج اد الگ و و در مرحل ه کمی از روش مدلسازی معادلات ساختاری ب رای تأیید اعتبار الگو استفاده شد. در مرحله کیفی، با ۱۵ نفر از خبرگان که به صورت هدفمن د انتخاب شدند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت و در مرحله کمی، از ۱۵۲ نف ر از مدیران و کارشناسان در شرکت سایپا با پرسشنام ه نظرخ واهی شد. یافته های پژوهش حاکی از شناسایی ابعاد و مؤلفه های توازن زندگی-کار در قالب سه بعد فردی، خانوادگی و شغلی با 30 شاخص و مؤلفه بود. نتایج تحلیل های کمی نیز مؤید معناداری ارتباط بین ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های مدل تحقیق بود. شناسایی ابعاد فردی، شغلی و خانوادگی مدل توازن کار- زندگی به مدیران شرکت خودروسازی سایپا کمک می کند با شناخت شاخص ها، سطح توازن کار- زندگی را ارتقا دهند و زمینه ها و شرایط لازم برای بهینه سازی سبک زندگی فراهم آید. نتایج این تحقیق می تواند برای بهبود توازن زندگی و کار کارکنان با رویکرد سبک زندگی ایرانی اسلامی سودمند باشد و زمینه مناسبی برای تحقیقات دیگر فراهم کند.
برآمدن طبقه ی متوسط جدید در ایران (با تمرکز بر حوزه های معماری و ادبیات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
95 - 117
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی پژوهش حاضر توصیف و تحلیل چگونگی برآمدن طبقه ی متوسط جدید در ایران از طریق مطالعه و بررسی شاخص ها و مولفه های مرتبط با سبک زندگی مانند معماری، اوقات فراغت، روابط اجتماعی و ... در بازه ی زمانی سالهای 1300-1320ه.ش و دستیابی به جهان بینی، معانی، ارزش ها و اندیشه های اعضای این طبقه در دوره زمانی ذکر شده است. در پژوهش حاضر به منظور دستیابی به هدف های تحقیق از روش تاریخی با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است.
بر اساس یافته های این پژوهش، تحولات معماری و شهرسازی در دوره ی پهلوی اول و بازخوانی و تحلیل رمان های نوشته شده از سوی نویسندگان شاخص این دوره از چگونگی ظهور تمایزهای طبقاتی، شکل گیری طبقه متوسط جدید و سبک زندگی متناظر با آن خبر می دهد. در این راستا، اتکا به معیارهای جدید معماری در بنای ساختمان های عمومی و خصوصی و امکانات و فضاهای جدید شهری مانند سینما ها، کافه ها و مغازه ها در کنار برجسته شدن موضوع هایی مانند حضور زنان در زندگی اجتماعی، تحصیل و اشتغال زنان، عشق و ازدواج به سبک جدید و پدید آمدن مشکل های خانوادگی و مسائل اجتماعی نوظهور نشان دهنده چگونگی ظهور این طبقه و سبک زندگی اعضای آن است. بررسی ها و تحلیل های صورت گرفته در این پژوهش نشان می دهد که جهان بینی و ارزش های اعضای طبقه ی متوسط جدید را می توان در حول مولفه هایی مانند فردگرایی، ناسیونالیسم و تجددگرایی مشخص نمود.
فقر، کودکی و جنسیت: تجربه کودکانه فقر از نگاه دختران و پسران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۰
49 - 84
حوزههای تخصصی:
هرچند فقر پدیدهای عام است اما هیچ گروهی به اندازه کودکان از آثار منفی فقر رنج نمی برد. پرسش اصلی مقاله این است که آیا تجربه فقر در دختران و پسران متفاوت است؟ در این مقاله از روش قوم نگاری برای گردآوری اطلاعات از ۳۰ کودک(۱۶ دختر و ۱۴ پسر) ۱۰ تا ۱۷ ساله که زندگی توامان با فقر را تجربه کرده اند، استفاده و تجزیه ی و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل محتوای کیفی عرفی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد کودکان فقر را در سه بعد محرومیت مادی، محرومیت اجتماعی و محرومیت عاطفی درک می کنند و دختران و پسران هم زمان تجربه های مشابه و متفاوتی از ابعاد فقر دارند. درحالی که محرومیت مادی به طور یکسان و مشابه در دختران و پسران تجربه می شود، محرومیت اجتماعی و ارتباطات اجتماعی دختران نسبت به پسران محدودتر است. در بعد محرومیت عاطفی دختران و پسران در مقوله ناامیدی از آینده و مشکلات جسمی و عصبانیت درک و تجربه مشابه داشته اند. نگرانی برای والدین و خواهران و براداران کوچکتر و پناه بردن به تنهایی، از سوی دختران درک شده است. بدین ترتیب بیشترین شباهت در درک و تجربه محرومیت اقتصادی و بیشترین تفاوت در درک و تجربه محرومیت اجتماعی در بین دختران و پسران دیده میشود. تقسیم جنسیتی دسترسی به فضا در این باره بسیار موثر است.
The Effect of Women's Presence in Company Management, Their Experience and Educational Skills on Earnings Quality(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Women studies have always been of interest to researchers. The issue of women's presence in business and management is one of the most important issues in the field of women's studies. This study sets to investigate the effect of characteristics of female managers who were either member of board or CEO on earning quality. Methodology: To this end, we collected necessary data such as financial statements from 102 Tehran Stock Exchange listed companies. The data belongs to period stretching from 20 Feb 2015 to 20 Feb 2020. To test our hypotheses, multivariate regression with panel data and also EViews software were utilized. The results show that the presence of female managers has a positive as well as meaningful effect on earning quality. Findings: Furthermore, the results of our second and third hypothesis indicate that the training skills of female managers and their experience in the board have a positive and significant relationship with the quality of companies’ earnings. Conclusion: According to the results of the research, it is recommended that women be used more in managerial positions and the existing misconceptions that have prevented skilled and experienced women from appearing should be discarded.
Antecedents of Destructive Organizational and Administrative Behaviors and the management model to reduce such behaviors based on Social Exchange Theory by Meta-Synthesis Method(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Organizational and administrative destructive behaviors cause many direct and indirect costs on organizations and reduce organizational progress. Therefore, the objective of this study was to identify antecedents of destructive organizational and administrative behaviors based on social exchange theory by meta-synthesis method. Methodology: This study was developmental in terms of objective, cross-sectional in terms of time, and qualitative in terms of data collection. The field of research included 582 articles on destructive organizational and administrative behaviors during 2000-2022. The research sample included 55 articles selected by purposive sampling method and according to inclusion criteria. The data were collected by note-taking (validity was confirmed by the triangulation method and reliability was estimated to be 0.89 by the Cohen's kappa coefficient) and analyzed by content analysis using the seven-step meta-synthesis method of Sandelowski and Barroso (2007). Findings: The results showed that the antecedents of destructive organizational and administrative behaviors based on social exchange theory had two main categories and six subcategories. Each of the two categories of facilitating antecedents and inhibiting antecedents included three subcategories of behavioral factors, structural factors, and contextual factors. Finally, given the categories and subcategories, a model of the antecedents of destructive organizational and administrative behaviors based on social exchange theory was drawn. Conclusion: The model of antecedents of organizational and administrative destructive behaviors based on social exchange theory designed in the present study can be used as a tool for strategic planning in the field of organizational and administrative destructive behaviors.
شناسایی و اعتبارسنجی مولفه های اصلی دوره های توسعه حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان با رویکرد یادگیری معکوس فراترکیب و مصاحبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، به جهت طراحی الگوی دوره های توسعه حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان با رویکرد یادگیری معکوس انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش مورد استفاده فراترکیب بود. نمونه اولیه ای مشتمل بر 3152 پژوهش که از پایگاههای علمی از سالهای 2000 تا 2020 به دست آمد که پس از غربالگری از نظر عنوان، چکیده، محتوا، روش شناسی پژوهش ها، 60 مطالعه انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج فراترکیب منجر به شناسایی 9 مولفه اصلی و 58 مولفه فرعی شد. در مرحله بعد به جهت غنای داده های پژوهش، مصاحبه ای با خبرگان (اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان و آشنا به دوره های توسعه حرفه ای) انجام شد که 12 مولفه اصلی و 50 مولفه فرعی مورد شناسایی قرار گرفت. در این مرحله تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل تم انجام گردید. سپس داده های هر دومرحله با یکدیگر ترکیب شدند که در نهایت 15 مولفه اصلی و 55 مولفه فرعی به دست آمد. در مرحله بعد از مولفه های شناسایی شده پرسشنامه ای استخراج و جهت رتبه بندی مولفه ها در اختیار خبرگان قرار گرفت.یافته ها: مولفه های عوامل نهادی، حمایت و پشتیبانی، پداگوژی، ارزیابی و تضمین کیفیت، قالب های یادگیری از نظر خبرگان بیشترین اهمیت را در دوره های توسعه حرفه ای با رویکرد یادگیری معکوس داشتند.بحث و نتیجه گیری: در نهایت به جهت اعتبارسنجی مولفه ها از ضریب لاوشه استفاده شد و در نهایت 10 مولفه اصلی و 38 مولفه فرعی مورد تایید قرار گرفت.
نیادوستی و رابطه آن با گرایش به رفتارهای پرخطر با تعدیلگری وضعیت اقتصادی-اجتماعی در بین دانش آموزان شهرستان ملکان در سال 1399(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۶
۱۵۰-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفتارهای پرخطر به رفتارهایی گفته می شود که سلامت و بهزیستی جسمی، روان شناختی و اجتماعی افراد و جامعه را به خطر می اندازد. دوره نوجوانی که با تغییرات جسمانی، روان شناختی و اجتماعی گسترده همراه است، به دلیل خودمحوری و عدم درک مناسب نوجوانان از رفتارهای خود، مرحله مهمی برای شروع رفتارهای پرخطر محسوب می شود. رفتارهای پرخطر و گرایش به آن در نوجوانان از عوامل مهم به خطر افتادن سلامت جامعه است. مطالعه حاضر با هدف بررسی نیادوستی و رابطه آن با گرایش به رفتارهای پرخطر در بین دانش آموزان شهرستان ملکان صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر و پسر مقطع تحصیلی متوسطه اول و دوم شهرستان ملکان بود. حجم نمونه پژوهش ۶۴۰ دانش آموز بود که از بین دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان ملکان به صورت سهمیه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده در تحقیق شامل پرسشنامه گرایش به رفتارهای پرخطر محمدخانی، پرسشنامه رابطه نوه_پدر/مادربزرگ الدر_کانگر و پرسشنامه وضعیت اقتصادی_اجتماعی قدرت نما بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی چندگانه و رگرسیون سلسله مراتبی انجام شد. یافته ها: بین نیادوستی و گرایش به رفتارهای پرخطر در بین دانش آموزان رابطه آماری معنادار و معکوس وجود دارد. همچنین بین وضعیت اقتصادی_اجتماعی و گرایش به رفتارهای پرخطر در بین دانش آموزان رابطه آماری معنادار و معکوس وجود دارد. نتایج پژوهش نشان داد که وضعیت اقتصادی_اجتماعی، رابطه بین نیادوستی و گرایش به رفتارهای پرخطر را تعدیل می کند. بحث: شکاف بین والدین و فرزندان، درک و فهم والدین و نوجوانان را از هم کم می کند و اختلافات بین آنان را دامن می زند. از طرف دیگر این شرایط سبب افزایش احساس تنهایی، انزوا، افسردگی، بزهکاری و انحرافات اجتماعی نوجوانان می شود و آنان را دچار انواع مسائل و مشکلات فرهنگی و اجتماعی می کند. بر اساس محاسبات آماری صورت گرفته و یافته های به دست آمده، با توجه به تأثیر انکارناپذیر رابطه نیادوستی و فرزندان بر وقوع رفتار بزهکارانه، افراد زمانی که دررسیدن به اهداف و آرزوهای خود احساس محرومیت و ناکامی می کنند، به منظور تأمین نیازهای روانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود مرتکب رفتارهایی می شوند که از سوی جامعه مناسب تلقی نمی شود.
سیاست گذاری وضعیت اجتماعی زنان در ایران: بررسی رابطه سیاست های کلان و قوانین حوزه زنان با رویکرد مرجع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
129 - 149
مقاله حاضر در صدد است خاستگاه سیاستی وضعیت اجتماعی زنان در ایران پس از انقلاب اسلامی را مورد کاوش قرار دهد. فرض مطالعه این است که رویکرد مرجع در نظام جمهوری اسلامی ایران در تمامی حوزه ها، رویکرد رهبران دوگانه انقلاب اسلامی است. بنابراین می توان از طریق فهم مضامین این مرجع و بررسی سیاست های کلان جمهوری اسلامی ایران در حوزه زنان، به این دو پرسش بنیانی پاسخ مبین داد که رویکرد مرجع جمهوری اسلامی ایران نسبت به وضعیت زنان چیست؟ و با توجه به رویکرد مرجع، سیاست گذاری وضعیت اجتماعی زنان چه وضعیتی دارد؟ مقاله با استفاده از روش تحلیل مضمون، سه حوزه بیانات رهبران جمهوری اسلامی ایران، ابلاغیه های شورای عالی انقلاب فرهنگی و مصوبات مجلس شورای اسلامی را مورد تحلیل قرار می دهد و ضمن توصیف وضعیت اجتماعی زنان، رویکرد این سه حوزه به زنان را مورد ارزیابی قرار می دهد. نتایج تحقیق از طریق ایجاد پیوند بین تحلیل توصیفی و تحلیل مضمون اثبات می کند، علی رغم وجود پتانسیل بالا در رویکرد مرجع در مسیر بهبود وضعیت اجتماعی زنان در ایران، نهادهای دوگانه فوق الذکر بهره روشنی از این ظرفیت نبرده اند. این دلیلی برای تحقق ضعیف تاثیر مطلوب رویکرد مرجع در جامعه ایران است. لذا نیازمند اصلاحات جدی در حوزه تقنینی و سیاستگذاری هستیم تا به واسطه ی آنها، عملکرد دولت ها تا حد زیادی قابلیت کنترل و ارزیابی داشته باشد.
واکاوی تجربه خشونت خانگی علیه زنان شاغل (مورد مطالعه: زنان شاغل شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشونت خانگی علیه زنان نوعی رفتار پرخاشگرانه است که در روابط نزدیک و خانوادگی رخ می دهد. خشونت علیه زنان، یکی از خشن ترین نتایج نابرابری های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع مختلف است که پیامدهای جبران ناپذیری را برای قربانی ایجاد می کند. به نظر می رسد که دسترسی به منابع در زنان شاغل، سبب تجربه خشونت در بین آنها شده و آنان نیز از خشونت خانگی مستثنی نیستند. مطالعات قابل توجهی در ارتباط با خشونت خانگی علیه زنان خانه دار شده، ولی در ارتباط با زنان شاغل، مطالعات محدود بوده است. هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجربه خشونت خانگی و درک زنان شاغل از این خشونت در شهر تهران است. در بخش روش شناسی از روش کیفی و راهبرد نظریه زمینه ای استفاده شد. انتخاب مصاحبه شوندگان به صورت هدفمند بود و تعداد 12 زن شاغل به مدت بیش از سه ماه بررسی شدند. هفت مقوله اصلی و یک مقوله هسته از خلال کدگذاری داده ها استخراج شد. «چرخه اشتغال زنان و تجربه خشونت» به عنوان مقوله نهایی انتخاب گردید و در پایان مدل پارادایمی مستخرج از داده ها طرح شد. نتایج بیانگر آن است که زنان شاغل در شهر تهران، درکی متنوع از خشونت خانگی داشته، انواع این خشونت را تجربه می کنند. به نظر می رسد که نوع و میزان خشونت اقتصادی و اجتماعی در زنان شاغل، متفاوت از زنان خانه دار باشد.
مدل یابی نقش میانجی کارکرد سبک های تفکر در رابطه علّی ادراک از سبک های فرزندپروری و جهت گیری های انگیزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۹
97 - 119
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علّی تأثیر ادراک از سبک های فرزندپروری بر جهت گیری های انگیزش با توجه به نقش واسطه ای کارکرد سبک های تفکر انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود. 352 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد انتخاب، و به پرسش نامه های سبک های فرزندپروی بامریند، سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر و مقیاس انگیزش تحصیلی والرند و همکاران پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روش تحلیل مسیر به وسیله نرم افزار AMOS انجام گرفت. نتایج نشان داد که سبک های فرزندپروری مقتدرانه و سهل گیرانه به ترتیب اثر مثبت و منفی بر انگیزش درونی دارند، اما سبک مستبدانه دارای اثر مستقیمی بر انگیزش درونی نبودند. همچنین سبک های فرزندپروری اثر مستقیمی بر انگیزه بیرونی نداشتند،ولی از بین سبک های فرزندپروری فقط سبک مستبدانه اثر مثبتی بر بی انگیزگی داشت. همچنین از بین کارکرد سبک های تفکر فقط سبک تفکر اجرایی، اثر مثبت و معنی داری بر انگیزش درونی و بیرونی داشت. نتایج غیرمستقیم مسیرها نشان داد که فقط سبک فرزندپروری مقتدرانه با میانجی گری سبک تفکر اجرایی می تواند بر میزان انگیزش درونی و بیرونی تحصیلی دانشجویان بیفزاید. لذا می توان نتیجه گرفت که گرایش خانواده ها به سبک تربیتی مقتدرانه بر انتخاب سبک تفکر فرزندان و درونی سازی انگیزش تحصیلی تأثیرگذار است.